قرآن عثمان، قدیمی ترین قرآن در جهان                  نویسنده : سید محمد حسین مرعشی

 

 

قرآن عثمان، قدیمی ترین قرآن در جهان

قدیمی ترین قرآن خطی درکتابخانه­ای در یکی از گوشه های دور افتاده تاشکند قرار دارد.

این نسخه خطی، در واقع، بخشی از قرآن است که از سده نهم قمری، در "هست- امام" واقع در صد کیلومتری جنوب سمرقند، نگهداری می­شود. این نسخه، در صندوق مخصوصی  که یک طرف آن شیشه است در دیوار اطاق کوچکی، در کتابخانه­ای  قرار دارد که در آن، حدود ۲۰ هزار جلد کتاب و سه هزار نسخه خطی وجود دارد.

ادامه نوشته

نسخه‌های کهن آکادمی ملی علوم آذربایجان            نویسنده: سید محمد حسین مرعشی

نسخه‌های کهن آکادمی ملی علوم آذربایجان (IMANS)

ذخیره نظام‌شاهی، قانون بوعلی و دیگر نسخه های نفیس

در مؤسسه نسخه‌های خطﻰ آکادمی ملی علوم آذربایجان (IMANS) دوازده هزار دست نوشته موجود است. درمیان آنها، مجموعه‌اى از نسخه‌های خطﻰ پزشکی قرون میانه فراهم آمده که در نوع خود در جهان کم نظیر است. این مجموعه غنی که شامل 363 نسخه  می‌شود،  به زبان‌های فارسی، عربی، آذری، ترکی و غیره است. از این مجموعه 222 نسخه به زبان فارسی، 71 به زبان ترکی و 70 نسخه بقیه به زبان عربی و زبان‌های دیگر است.

ادامه نوشته

مسافرت به ایران (معرفی کتاب)                  نویسنده : سید محمد حسین مرعشی

مسافرت به ایران (معرفی کتاب)

تالیف الکسیس سالتیکوف

ترجمه: محسن صبا؛ تهران: بنگاه ترجمه و نشر، کتاب، 1336

 

برخی سیاحانی که به ایران آمدند یا نقاش بودند یا همراه خود نقاش می‌آوردند تا مناظری که تحت تأثیر برخی اشعار یا داستان‌های خیال‌انگیز از ایران، در ذهن خود می‌پروراندند به تصویر در ‌آورند. سالتیکوف، شاهزاده روسی، نقاش بود و در جست و‌جوی علاقه و ذوق خود به ایران آمد تا به «انتظار طولانی» خود برای دیدن این «مرکز عالم» پاسخ گوید. او علاقه اش به ایران را در خاطر چنین نقل می‌کند:

ادامه نوشته

نسخه­های خطی علمی کتابخانه ملی مصر (نقد کتاب)              سید محمد حسین مرعشی

نسخه­های خطی علمی کتابخانه ملی مصر (نقد کتاب)

 

 

King, David A., A Survey of the scientific manuscripts in the Egyptian National Library. (Catalogs / American Research Center in Egypt; V.5). INC., Indiana, 1989.

 

«مروری بر نسخه‌های خطی علمی کتابخانه ملی مصر» جلد پنجم از سری فهرست‌هایی که با حمایت مرکز پژوهش‌های آمریکایی در مصر به زبان‌ انگلیسی تألیف و چاپ گردیده‌است. قطع کتاب رحلی، جلد مقوایی و به وسیله مؤسسه آیزن­براونس (Eisenbrauns) در 345 صفحه (xiv, 331) توزیع شده است. مولف کتاب دیوید کینگ، آن را به پرفسور فؤاد سزگین فهرست‌نگار تُرک تقدیم کرده است.

همان‌گونه که از نام کتاب "آشکار است، مولف به طبقه‌بندی نسخه‌های علمی کتابخانه ملی مصر که به زبان‌های عربی، فارسی و ترکی کتابت شده است. این بررسی بر روی بیش از دو هزار و پانصد نسخه در زمینه‌های ریاضی، نجوم و هیئت نام گرفته است.

ادامه نوشته

میراث مکتوب و حیات فکری مسلمانان آسیای میانه (نقد کتاب)    سید محمد حسین مرعشی

میراث مکتوب و حیات فکری مسلمانان آسیای میانه (نقد کتاب)

  

 

Patrimoine manuscript et vie  intellectuelle de l' Asie central Islamique;  sous la direction de Ashirbek Muminov, Francis Richard et Maria Szuppe; Tachkent; Aix-en-Provence: EDISUD, 1999, 232p.

 

این کتاب در موسسه فرانسوی پژوهش‌ها در باب آسیای میانه منتشر گردیده است. از این مجموعه تاکنون چهار کتاب منتشر شده و از این شماره به بعد هر دو سال دو کتاب منتشر خواهد شد. نویسندگان این کتاب‌ها پژوهشگران فرانسوی و آسیای میانه‌ای هستند. این شماره اختصاص دارد به معرفی و بررسی منابع کمیاب و ناشناخته‌ای که به زبان‌های اصلی میراث مکتوب مسلمانان آسیای میانه: فارسی، جغتایی و عربی نگاشته شده است. بیشتر مقاله‌های این کتاب مقاله‌های تکمیل‌شده سمینار میراث مکتوب مسلمانان آسیای میانه است که IFEAC (موسسه فرانسوی پژوهش درباره آسیای میانه) در اکتبر 1997 آن را برگزار کرد و به همت پرفسور ریشارد (Francis Richard)، خانم دکتر ماریا شوپه (Maria Szuppe) و آقای عاشر بیک مومنوف (Muminov Ashirbek) و همکاری برخی مترجمان و مصححان به انجام رسیده است. قصد نویسندگانی که این مجموعه مقاله را فراهم آورده‌اند شناساندن تفاوت‌ها و ارزش تاریخی و هنری میراث مکتوب آسیای میانه مسلمان و نیز جلب توجه جامعه پژوهشگران و مسئولان نسبت به لزوم و فوریت طرحی برای حفاظت از آنهاست.

ادامه نوشته

هنر سلجوقیان ایران و آناتولی (نقد کتاب)   نویسنده : سید محمد حسین مرعشی

هنر سلجوقیان ایران و آناتولی (نقد کتاب)



Robert Hillenbrand. The Art of the saljuqs in Iran and Anatolia. ‎California, Costa Mesa, Mazda Publishers, 1994.‎

کتاب هنر سلجوقیان ایران و آناتولی، با ویراستاری رابرت هیلن براند و ‏همکاری بیش از سی نفر از ایران شناسان ، در سال1994، در انتشارات مزدا، با قطع ‏وزیری بزرگ، به زبان انگلیسی ‏ و با جلد گالینگور، در 322 برگ، به چاپ رسیده ‏است.‏
‏ کتاب، شامل مقالاتی است که در گردهمایی علمی سال 1982، در ادینبورگ ‏عرضه شده است. نویسندگان این مقاله‌ها کوشیده‌اند در حداکثر در ده صفحه به ‏موضوع مورد نظر خود بپردازند. هنرهای مورد توجه نویسندگان ایران‌شناس این کتاب، ‏بیشتر معماری، تزیینات، وسایل، ظروف، کتاب و ... بوده است. ایرانیان در دوران ‏سلجوقیان خواند، تنها چند مقاله به آثار به جا مانده از این دوران به آناتولی مربوط ‏می‌شود.‏

ادامه نوشته

 ابن‌مبارك‌، أبوعبدالرحمن‌     دایره المعارف بزرگ اسلامی    جلد: 4     شماره مقاله:1722



اِبْن‌ِ مُبارَك‌، ابوعبدالرحمان‌ عبدالله‌ بن‌ مبارك‌ حنظلى‌ مروزي‌ (118-181ق‌/736-797م‌)، از فقيهان‌ و اصحاب‌ حديث‌. در برخى‌ از مآخذ ايرانى‌ از او با لقب‌ «شاهنشاه‌» ياد كرده‌اند (نك: ابونعيم‌، 8/162؛ عطار، 1/179؛ قس‌: نووي‌، 1(1)/286، كه‌ به‌ نقل‌ از ابواسامه‌ او را در ميان‌ محدثان‌ مانند اميرالمؤمنين‌ در ميان‌ مردم‌ خوانده‌ است‌).
ابن‌ مبارك‌ در مرو از پدري‌ ترك‌ و مادري‌ خوارزمى‌ زاده‌ شد. پدرش‌ از موالى‌ بازرگانى‌ از بنوحنظله‌ بود كه‌ در همدان‌ اقامت‌ داشت‌ (خطيب‌، تاريخ‌، 10/153؛ ابن‌ خلكان‌، 3/32). از اوايل‌ زندگى‌ ابن‌ مبارك‌ اطلاع‌ كافى‌ در دست‌ نيست‌. تنها در برخى‌ از منابع‌ داستانهايى‌ آمده‌ است‌، حاكى‌ از اينكه‌ در جوانى‌ روزگار خود را به‌ عشق‌ بازي‌ و خوش‌گذرانى‌ سپري‌ مى‌كرد، اما به‌ زودي‌ توبه‌ كرد و روي‌ به‌ علم‌ و عبادت‌ آورد (قاضى‌ عياض‌، 3/43؛ ابن‌ عساكر، 523؛ عطار، همانجا). ابن‌ مبارك‌ به‌ قولى‌ 20 ساله‌ بود كه‌ طلب‌ علم‌ را آغاز كرد و نزد ربيع‌ بن‌ انس‌ خراسانى‌ رفت‌ و از او حديث‌ شنيد

ادامه نوشته

ابن کيغلغ  دایره المعارف بزرگ اسلامی        جلد: 4   شماره مقاله:1691



اِبْن‌ِ كَيْغَلَغ‌، شهرت‌ چندتن‌ از اميران‌ ترك‌ در سده‌هاي‌ 3 و 4ق‌/ 9 و 10م‌ كه‌ در دورة عباسيان‌ به‌ مقاماتى‌ دست‌ يافتند.
كيغلغ‌، سرسلسلة اين‌ خاندان‌، از اميران‌ بنام‌ عباسى‌ در اواسط سدة 3ق‌ است‌. اطلاعات‌ بسياري‌ از زندگى‌ او در دست‌ نيست‌. آنچه‌ از او مى‌دانيم‌ اين‌ است‌ كه‌ در روزگار خلافت‌ مهتدي‌ (255-256ق‌) و معتمد (256-279ق‌) در اوج‌ شهرت‌ قرار داشته‌ و در عصر اين‌ دو خليفه‌ داراي‌ مناصب‌ نظامى‌ و سياسى‌ بوده‌ و به‌ طور خاص‌ از نزديكان‌ معتمد به‌ شمار مى‌آمده‌ است‌ ( العيون‌، 4(1)/135). به‌ گفتة مقريزي‌ (ص‌ 109) وي‌ از شمار كسانى‌ بود كه‌ در 247ق‌ در كشتن‌ متوكل‌ دست‌ داشته‌ است‌. به‌ گزارش‌ طبري‌ به‌ طور مشخص‌ نخستين‌ بار نام‌ او در 256ق‌ در جريان‌ حوادث‌ اواخر دورة مهتدي‌ كه‌ منجر به‌ بركناريش‌ شد، به‌ چشم‌ مى‌خورد. در آن‌ ايام‌ تركان‌ ساكن‌ كرخ‌ و دور بغداد براي‌ گرفتن‌ مستمرّي‌ به‌ پا خاستند. مهتدي‌ برادرش‌ عبدالله‌، كيغلغ‌ و عده‌اي‌ ديگر را براي‌ آرام‌ كردن‌ تركان‌ فرستاد و آنان‌ موفق‌ شدند كه‌ معترضان‌ را خاموش‌ سازند. پس‌ از آن‌، هنگامى‌ كه‌ محمد بن‌ بُغا و برادرش‌ حَبْشون‌ زندانى‌ شدند، كيغلغ‌ نيز با آن‌ دو زندانى‌ شد (طبري‌، 9/459-460).

ادامه نوشته

 ابن طولون، ابو عبدالله        دایره المعارف بزرگ اسلامی    جلد:4     شماره مقاله:1441



اِبْن‌ِ طولون‌، ابوعبدالله‌، يا ابوالفضل‌ شمس‌الدين‌ محمد بن‌ على‌ ابن‌ احمد (محمد) بن‌ على‌ بن‌ خمارويه‌ بن‌ طولون‌ دمشقى‌ حنفى‌ (ح‌ 880 - 12 جمادي‌ الاول‌ 953ق‌/1475-11 ژوئية 1546م‌)، محدث‌، فقيه‌، اديب‌ و مورخ‌. در صالحيه‌ واقع‌ در دامنة كوه‌ قاسيون‌ در نزديكى‌ دمشق‌ زاده‌ شد (ابن‌ طولون‌، «الفُلك‌»، 6). وي‌ از سوي‌ پدر ترك‌نژاد و ظاهراً از نسل‌ امراي‌ طولونى‌ مصر بود (نك: دنبالة مقاله‌) و از سوي‌ مادرش‌ اَزْدان‌ كه‌ در خردسالى‌ ابن‌ طولون‌ قربانى‌ طاعون‌ شد، با روميان‌ خويشاوندي‌ داشت‌ (همانجا). پدرش‌ شيخ‌ ابوالحسن‌ علاءالدين‌ على‌ مردي‌ زاهد و صوفى‌ منش‌ (همان‌، 9) و عمويش‌ قاضى‌ جمال‌الدين‌ يوسف‌ مفتى‌ دارالعدل‌ دمشق‌ بود و محمد ابن‌ طولون‌ تحت‌ تربيت‌ و مراقبت‌ آن‌ دو و برادر ناتنيش‌ خواجه‌ برهان‌الدين‌ ابن‌ قنديل‌ پرورش‌ يافت‌ (همان‌، 6 -7

ادامه نوشته

ابن دارست، ابوطالب  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد :3 شماره مقاله: 1184



اِبْن‌ِ دارِسْت‌، ابوطالب‌ تاج‌الدين‌ بن‌ دارست‌ شيرازي‌، از وزراي‌ سلجوقيان‌ در نيمة نخست‌ سدة 6ق‌/12م‌. از زندگى‌ وي‌ اطلاع‌ بسياري‌ در دست‌ نيست‌. برخى‌ او را از مردم‌ شبانكاره‌ دانسته‌اند (قمى‌، 171). وي‌ ابتدا وزير اتابك‌ بوزابه‌ حكمران‌ فارس‌ بود (حسينى‌، 118؛ قمى‌، 128، 136؛ راوندي‌، 237؛ بنداري‌، 255)، سپس‌ در پى‌ جناج‌ بنديهاي‌ دربار به‌ وزارت‌ سلطان‌ سلجوقى‌، غياث‌الدين‌ ابوالفتح‌ مسعود بن‌ محمد ابن‌ ملكشاه‌، گماشته‌ ،شد تا مجري‌ خواستهاي‌ اميران‌ سه‌گانه‌: امير فخرالدين‌ عبدالرحمان‌بن‌طغايرك‌ حاكم‌ ارّان‌ و گنجه‌ (راوندي‌،236)، اتابك‌ بوزابه‌ و امير عباس‌ والى‌ ري‌ (ابن‌ اثير، 11/116؛ بنداري‌، همانجا) باشد.

ادامه نوشته

آيدين   دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد: 2       شماره مقاله:554


آيْدين‌، شهري‌ در جنوب‌ غربى‌ تركيه‌، مركز ايلى‌ (ايل‌ = ولايت‌) به‌ همين‌ نام‌، در دامنة كوههاي‌ آيدين‌ (در قديم‌: مسوگيس‌1)، بر كرانة رودخانة تاباك‌ چاي‌ از شاخه‌هاي‌ بيوك‌ مندرس‌2، واقع‌ در 37 و 50 عرض‌ شمالى‌ و 27 و 48 طول‌ شرقى‌ كه‌ 60 تا 80 متر از سطح‌ دريا ارتفاع‌ دارد. بخش‌ شمالى‌ شهر در دامنه‌هاي‌ سرسبز و دره‌هاي‌ زيباي‌ كوههاي‌ آيدين‌ و بخش‌ جنوبى‌ آن‌ در جلگة بيوك‌ مندرس‌ (مئاندر باستان‌) كشيده‌ شده‌ است‌. دورادور شهر را باغها و مزارع‌ خرم‌ فرا گرفته‌ است‌. آب‌ و هوايى‌ معتدل‌ و مايل‌ به‌ مرطوب‌ دارد. از سرسبزي‌ و آب‌ و هواي‌ ملايم‌ تا اندازة زيادي‌ به‌ بركت‌ رودهاي‌ بيوك‌ مندرس‌ و تاباك‌ چاي‌ و خاك‌ حاصل‌خيز جلگة مندرس‌ است‌.

ادامه نوشته

ابراهيم اينال    دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد2     شماره مقاله:637


اِبْراهیمِ اِیْنال (مق‍ 451ق/1059م)، برادرِ مادریِ طغرل بیک، از سران مقتدر خاندان سلجوقی و فاتح بسیاری از متصرفات اولیۀ آنان.
نام و نسب: گزارشهای تاریخی دربارۀ نوع خویشاوندی ابراهیم با طغرل سلجوقی، تلفظ کلمۀ اینال و مخصوصاً نسبت ابراهیم با اینال خالی از ابهام و تناقض نیست.
1. کلمۀ اینال در کتابهای تاریخ و تراجم به شکلهای مختلف ضبط شده است: یَنال (محمدبن منور، 126؛ ابن فندق، 72؛ حسینی، 17؛ نیشابوری، 18-19؛ ابوالرجاء قمی، 268؛ بُنداری، 15، 18؛ منهاج سراج، 249؛ مستوفی، 353)، اِینال (خطیب بغدادی، 9/400؛ یاقوت، 1/412)، نیال (ابن الوردی، 1/527؛ ابن خلدون، 4/569)، ینّال، با نون مشدد (ابن اثیر، 9/529-646)، نَبال (باخرزی، 1/288؛ غفاری، 168) و تبال (سیوطی، 418). بعضی از مورخان مانند ابوالفداء (2/168، 176) و راوندی (صص 104، 107) دو گونۀ اینال و ینال، و ابن کثیر (12/56، 59) دو شکل ینال و نیال را آورده‌اند

ادامه نوشته

آل ارتق       دایره المعارف بزرگ اسلامی         جلد: 1   شماره مقاله:365


آلِ اَرْتُق، سلسله‎ای ترک نژاد از قبایل غز که از 495-811ق/1101-1408م در حصنِ کَیْفا، آمِد، خَرْتَبِرْت، ماردین، نصیبین، مَیّارِقین و حلب فرمان راندند.
سابقة تاریخی، نیای این سلسله، اَرتُق (به معنای زیادی)‎بن‎اَکسُک (به معنای اندک) یا اَکْسَب، یکی از غلامان ترکمنِ ملکشاه سلجوقی بود و در دربار او پرورش یافت و به فرماندهی سپاه رسید. در 477ق/1084م (قس: ابن‎خلکان، 1/191 که در اشتباه او تردید نیست) ملکشاه او را در رأس سپاهی به یاری فخرالدّوله جَهیر روانة آمده بود، بشکست و او را که در آمِد بود به محاصره گرفت؛ آنگاه با گرفتن مال او را آزاد گذارد که به رَقّه رود، و خود از ترس ملکشاه به خدمت تاج‎الدوله تُتُش‎بن‎الب ارسلان، فرمانروای شام، پیوست و او بیت‎المقدس را به تیول در اختیار ارتق نهاد. ارتق حکومت بیت‎المقدس را همچنان در دست داشت تا در 783ق/1090م و به قولی 484ق/1091م درگذشت. پس از او دو فرزندش معین‎الدین سُکْمان (سُقْمان: ابن‎اثیر، 10/246) و نجم‎الدین ایلغازی (ابوالغازی: ابن‎خلدون، 5/463)، دامادتتش، حکومت آن شهر را در دست داشتند تا در 491ق/1098م افضل‎بن‎بدر جمالی وزیر مستنصر فاطمی، بیت‎المقدس را محاصره کرد. سکمان و ایلغازی به مدافعه برخاستند، اما بیش از 40 روز تاب نیاوردند و تسلیم شدند

ادامه نوشته

آخال تکه      دایره المعارف بزرگ اسلامی       جلد: 1      شماره مقاله:98

آخال تِكّه، يا اَخَل تِكّه، نامي كه در سالهاي 1299ـ1307ق/ 1882ـ1890م بر شهرستاني از استان ماوراءِ خزر اطلاق مي‌شد كه اكنون قسمتي از آن معروف به عشق‌آباد، مركز تركمنستان شوروي است. آخال اسم محل و تِكه يا تِكّه نام قبيلة تركمان ساكن در اين سرزمين است. اين شهرستان از بخشهاي اَتِك (مركز آن: كاخْكه) و دُرون يا دَرون (مركز آن: بَهاردِن) متشكّل بود و از 1307ق/1890م نام عشق‌آباد جايگزين آن شد

ادامه نوشته

آتا  دایره المعارف بزرگ اسلامی        جلد: 1    شماره مقاله:45


آتا، يا اَتا، كلمه‌اي تركي به معني پدر، پدربزرگ، جدّ، و توسّعاً شخص محترم و روحاني. تركان آسياي مركزي اجداد هفتگانة خود را «يِتي (يِدّي) آتالار» مي‌نامند (دورفر، II/6). در تاريخ قبايل اُغوز از بعضي شخصيتهاي محترم و روحاني مانند قورقوت آتا و ايرْقِل آتا نام برده شده است. اين شخصيتها حكما و دانايان و يا شعرايي بوده‌اند كه نزد مردم حرمت و اهميتي در حدّ تقدّس داشته‌اند (اسلام آنسيكلوپديسي).

ادامه نوشته

آخوند   دایره المعارف بزرگ اسلامی             جلد: 1        شماره مقاله:108

 


آخوند، واژه‌اي فارسي به معني دانشمند، پيشواي ديني و معلم. دربارة اشتقاق اين كلمه آراء مختلف آورده‌اند: پاوْل هُرن در «اساس اشتقاق فارسي » آن را از پيشوند «آ» + «خواند» (از فعل خواندن) مركب دانسته (ص 3)؛ رَدْلُف «خوند» را در اين كلمه، مخفف «خداوند» دانسته، مانند «خاوند» و جزء «خوند» در اسامي ميرخوند و خوندمير (نك‍ : ايرانيكا)؛ محمد قزويني جزء اول كلمه را مخفف «آقا» گفته (يادداشتها، 1/1) و دهخدا نيز آن را مخفف «آغا»، و «خوند» را مخفف «خداوندگار» دانسته است (لغت‌نامه). زكي وليدي طوغان، محقق ترك در مقاله‌اي كه در اسلام آنسيكلوپديسي نوشته است اين كلمه را تلفظ و تحريفي از آرْخون يا آرگون يوناني، كه عنوان روحانيون مسيحي و رؤساي كليساي نسطوري بوده و در سرزمينهاي آسيايي رواج داشته، دانسته است. هيچ‌يك از اين اشتقاقات خالي از اشكالات تاريخي و زبان‌شناسي نيست و هنوز توافق كلي بر سر اصل و ريشة اين كلمه حاصل نشده است

ادامه نوشته

آلتاييان   دایره المعارف بزرگ اسلامی         جلد: 1                  شماره مقاله:393



آلْتاییان، در مفهوم وسیع به اقوام و قبایل ترکی بهز بان ساکن سرزمین آلتای شوروی، چین و مغولستان اطلاق می‎شود و به 2 بخش آلتاییان شمالی و جنوبی تقسیم می‎گردد.
وجه تسمیه: نام آلتای با گذشت سده‎های دراز هنوز در پرده‎ای از ابهام باقی‎مانده و چنانکه باید به درستی روشن نشده است. بعضی محققان معتقدند که این نام از واژه مغولی «آلتا» یا «آلتان» پدید آمده که به معنای طلا است. قدیم‎ترین نام ترکی که سرزمین آلتای جنوبی بدان نامیده شد، آلتین ـ ییش یا آلتون ـ ییش به معنای کوههای زرین است که در سنگ نبشته مشهور اورخون آمده است. مالوف «آلتون ـ ییش» را با درنظر گرفتن لهجه محلی، به «جلگه‎های زرین» یا «دشتهای زرین» ترجمه کرده است. مردم عامی چنین می‎پنداشتند که نام «آلتای» به معنای «آلتی‎ای» (6 ماه) است. این نام به صورت اسم عام به معنای «کوههای بلند» نیز آمده است (بارتولد، III/317). بعضی محققان عنوان آلتای کیژی و به صورتی دیگر «آلتای ـ کیشی» را، که به معنای مرد آلتایی است، در مورد آلتاییان به کار برده‎اند (همو، V/490). این نام بیشتر به تلنگیتها ، که همسایگان غربی آلتاییان هستند اطلاق شده است

ادامه نوشته

فراخوان مقاله همايش فارابي از ديدگاه موسيقي

شروع نهضت ترجمه در جهان اسلام و آشنايي انديشوران ايراني- اسلامي با آراء و نظريات ديگران بخصوص يونانيان سرآغاز شكل‌گيري جنبشي علمي و عملي بود. در اين ميان انديشه تأسيس سيستم‌هاي فلسفي و هنري سبب ظهور انديشمندي چون فارابي گشت كه با رويكرد عقلاني- تجربي اقدام به تأسيس دو جريان مهم فلسفي و هنري نمود، كه از جريان اول مي‌توان به تدوين فلسفه اسلامي اشاره كردو جريان دوم كه با تأليف كتاب گران قدر الموسيقي‌الكبير ميسر گرديد، همانا پايه‌ريزي مكتبي موسيقايي است كه با نگاهي انتقادي به تأليفات پيشينيان شكل گرفت.

ادامه نوشته

آغاز هشتمین المپیاد بین المللی زبان ترکی

هشتمین المپیاد بین المللی زبان ترکی آغاز شد
در این المپیاد ۷٥۰ دانش آموز از ۱۲۰ کشور جهان به رقابت با یکدیگر می پردازند
 

هشتمین المپیاد بین المللی زبان ترکی با حضور ۷٥۰ دانش آموز از ۱۲۰ کشور جهان در آلتین پارک آنکارا آغاز شد.

ادامه نوشته

 ابن فضلان    دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد: 4                          شماره مقاله:1601


    



اِبْن‌ِ فَضْلان‌، احمد بن‌ فضلان‌ بن‌ العباس‌ بن‌ راشد بن‌ حَمّاد كه‌ در نيمة دوم‌ سدة 3 و نيمة اول‌ سدة 4ق‌/9 و 10م‌ مى‌زيسته‌ و مؤلف‌ سفرنامه‌اي‌ است‌ كه‌ ياقوت‌ در يكجا (1/112) آن‌ را به‌ صورت‌ كتاب‌ و در جاي‌ ديگر (2/436) با عنوان‌ رساله‌ معرفى‌ كرده‌ است‌. نسخة خطى‌ اين‌ اثر در آستان‌ قدس‌ صراحتاً عنوان‌ «كتاب‌» دارد (ابن‌ فضلان‌، چ‌ سزگين‌، 390). در مورد نام‌ او آشفتگيهايى‌ وجود دارد: ياقوت‌ آن‌ را احمد نوشته‌ است‌ (همانجا)، ولى‌ در نسخة خطى‌ كتاب‌ ابن‌ فضلان‌ نام‌ او به‌ دو گونه‌ آمده‌ است‌. در آغاز كتاب‌ نام‌ وي‌ احمد بن‌ فضلان‌ ذكر شده‌ است‌ (ص‌ 390)، اما در متن‌ كتاب‌ از قول‌ مؤلف‌ به‌ نام‌ ديگري‌ بر مى‌خوريم‌: «ابن‌ فضلان‌ مردي‌ موسوم‌ به‌ طالوت‌ را كه‌ به‌ دست‌ وي‌ مسلمان‌ شده‌ بود، عبدالله‌ ناميد، ولى‌ آن‌ مرد خطاب‌ به‌ او گفت‌: مى‌خواهم‌ مرا به‌ نام‌ خود محمد بخوانى‌» (همان‌، 412). شايد اين‌ خطاي‌ كاتب‌ باشد، زيرا همة مؤلفان‌ از جمله‌ مؤلف‌ كتاب‌ عجايب‌ المخلوقات‌ كه‌ در سدة 6ق‌/12م‌ و اندكى‌ پيش‌ از ياقوت‌ مى‌زيسته‌ است‌، او را احمد بن‌ فضلان‌ ناميده‌اند (طوسى‌، 414). در مورد نام‌ جدش‌ نيز اندك‌ آشفتگى‌ وجود دارد. ياقوت‌ در يكجا نام‌ او را راشد نوشته‌ (همانجا)، ولى‌ در جاي‌ ديگري‌ از معجم‌البلدان‌ اين‌ نام‌ به‌ صورت‌ اسد ضبط شده‌ است‌ (1/723) كه‌ به‌ احتمال‌ قوي‌ خطاي‌ كاتب‌ است‌، زيرا در كتاب‌ ابن‌ فضلان‌ (همان‌، 347، 390) نيز نام‌ جدش‌ راشد آمده‌ است‌. در آغاز همان‌ كتاب‌ ابن‌ فضلان‌ را مولاي‌ محمد بن‌ سليمان‌ نوشته‌اند. ياقوت‌ نيز در چند جا او را مولاي‌ محمد بن‌ سليمان‌ ناميده‌ است‌ (2/484، 834)، ولى‌ همو ضمن‌ بحث‌ دربارة باشغِرد (باشگير) او را «مولاي‌ اميرالمؤمنين‌، پس‌ مولاي‌ محمد بن‌ سليمان‌» نوشته‌ است‌ (1/468).

ادامه نوشته

 ابن بی بی   دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد: 3       شماره مقاله:993


     


اِبْن‌ِ بى‌بى‌، حسين‌ بن‌ محمد بن‌ على‌ جعفري‌ رغدي‌ (د پس‌ از 680ق‌/1281م‌)، ملقب‌ به‌ ناصرالدين‌ معروف‌ به‌ ابن‌ بى‌بى‌ يا ابن‌ بى‌ بى‌ِ مُنجمه‌، اديب‌ و تاريخ‌ نگار ايرانى‌. از زندگانى‌ او جز آنچه‌ خود در كتابش‌ الاوامر العلائية آورده‌ - كه‌ آن‌ هم‌ بيشتر به‌ احوال‌ والدينش‌ مربوط است‌ - آگاهى‌ ديگري‌ نداريم‌، اما با توجه‌ به‌ اينكه‌ وي‌ با علاءالدين‌ كيقباد اول‌ (د 634ق‌/1237م‌) معاصر بوده‌، و كتابش‌ را نيز به‌ نام‌ او تأليف‌ كرده‌، احتمالاً در سالهاي‌ پايانى‌ سدة 6ق‌ و يا در اوايل‌ سدة 7ق‌ به‌ دنيا آمده‌ است‌ و چون‌ كتابش‌ را در پايان‌ 679ق‌ به‌ اتمام‌ رسانده‌، مى‌توان‌ گفت‌ تا اين‌ سال‌ زنده‌ بوده‌ است‌. پدرش‌ مجدالدين‌ محمد ترجمان‌، از سادات‌ گور سرخ‌ جرجان‌ (گرگان‌)، در دستگاه‌ سلطان‌ جلال‌الدين‌ خوارزمشاه‌ مقرب‌ بود و در خدمت‌ صاحب‌ ديوان‌ شمس‌الدين‌ جوينى‌ سمت‌ منشيگري‌ داشت‌.

ادامه نوشته

  ابن تغری بردی  دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 3              شماره مقاله:1004




اِبْن‌ِ تَغْري‌ بِردْي‌ ابوالمحاسن‌ جمال‌الدين‌ يوسف‌ بن‌ تغري‌ بردي‌ ابن‌ عبدالله‌ ظاهري‌ حنفى‌ (ح‌ 812 -874ق‌/1409- 1469م‌)، مورخ‌ مسلمان‌. وي‌ در خانة امير منجك‌، جنب‌ مدرسة سلطان‌ حسن‌ در قاهره‌ زاده‌ شد (مرجى‌، 1/10) و به‌ گفتة خود ابن‌ تغري‌ بردي‌ در النجوم‌ (14/118) تولدش‌ تخميناً پس‌ از 811ق‌ بوده‌ است‌. نام‌ تغري‌ بردي‌ مركب‌ است‌ از دو واژة تركى‌ تغري‌ (تنگري‌) و بردي‌ (بيردي‌ يا ويردي‌) كه‌ جمعاً به‌ معناي‌ «خداداد» است‌ و اكنون‌ نيز ترك‌ زبانان‌، به‌ ويژه‌ تركان‌ خاوري‌، الله‌ ويردي‌ و خداي‌ ويردي‌ و مانند آنها را در نامگذاريها به‌ كار مى‌برند. تغري‌ بردي‌ پدر ابوالمحاسن‌ را - كه‌ از غلامان‌ ترك‌ نژاد رومى‌ بود - ملك‌ ظاهر برقوق‌ پادشاه‌ مصر در اوايل‌ سلطنتش‌ خريد و آزاد ساخت‌ و او از خاصگى‌ و ساقيگري‌ كار را آغاز كرد تا به‌ اتابكى‌ (فرماندهى‌) سپاه‌ مصر و نيابت‌ شام‌ رسيد و سرانجام‌ در 815ق‌ درگذشت‌.

ادامه نوشته

 ابن خلکان دایره المعارف بزرگ اسلامی            جلد: 3       شماره مقاله:1168



اِبْن‌ِ خَلْكان‌، ابوالعباس‌ شمس‌ الدين‌ احمد بن‌ شهاب‌ الدين‌ محمد (يا بهاءالدين‌: ابوشامه‌، 214) بن‌ ابراهيم‌ بن‌ ابى‌ بكر بن‌ خلكان‌ (11 ربيع‌الا¸خر608 -26 رجب‌ 681ق‌/22سپتامبر 1211-30اكتبر1282م‌)، قاضى‌، مورخ‌ و اديب‌ مشهور شافعى‌ مذهب‌. ضبط واژة «خَلْكان‌» به‌ فتح‌ خاء و كسر و تشديد لام‌ است‌ كه‌ گويا خود شمس‌الدين‌ احمد نيز چنين‌ مى‌نوشته‌ (نعيمى‌ دمشقى‌، 1/192) و به‌ گونه‌هاي‌ متفاوتى‌ هم‌ ضبط شده‌ است‌ (نك: زبيدي‌، 7/126؛ خوانساري‌، 1/320). اسنوي‌، خلكان‌ را نام‌ قريه‌اي‌ دانسته‌ كه‌ به‌ گفتة عبدالله‌ جبوري‌ (1/495) هنوز برجاي‌ است‌.
ادامه نوشته

ابن بطوطه             دایره المعارف بزرگ اسلامی                 جلد: 3   شماره مقاله:976


     

اِبْن‌ِ بَطّوطه‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ لواتى‌ طنجى‌ (ابن‌ جزي‌، 9) و يا به‌ صورتى‌ كامل‌تر، ابوعبدالله‌ محمد ابن‌ عبدالله‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يوسف‌ (ابن‌ حجر، 5/227)، جهانگرد معروف‌ (703- 779ق‌/1304-1377م‌). لقب‌ او به‌ دو صورت‌ شرف‌الدين‌ (ابن‌ جزي‌، همانجا) و شمس‌الدين‌ (زبيدي‌، 5/109) آمده‌ است‌. به‌ نوشتة ابن‌ جزي‌ (ص‌ 12) وي‌ در بلاد مشرق‌ به‌ لقب‌ شمس‌الدين‌ شهرت‌ داشته‌ است‌. حرف‌ «ط» در نام‌ ابن‌ بطوطه‌ گاه‌ مشدد و گاه‌ مخفف‌ ذكر شده‌ است‌، اما صورت‌ مشدد آن‌ درست‌تر به‌ نظر مى‌رسد. اين‌ نكته‌ به‌ صورتى‌ قاطع‌ از سوي‌ فيشر در 1918م‌ عنوان‌ شده‌ است‌ (ص‌ .(289 به‌ نوشتة كراچكوفسكى‌ اصل‌ ابن‌ بطوطه‌ از قبيلة بربرهاي‌ لواته‌ است‌ كه‌ در زبان‌ بربري‌ آن‌ را الواتن‌1 مى‌ناميدند. گروههايى‌ از اين‌ قبيله‌ در سراسر شمال‌ افريقا از جمله‌ مصر پراكنده‌ بودند (ابن‌ خلدون‌، العبر، 2(5)1002-1003؛ قس‌: 2 EI،ذيل‌ لواته‌2). نسبت‌ لواتى‌ نشانة تبار غيرعرب‌ و طنجى‌ بيانگر رابطة ابن‌ بطوطه‌ با زادگاهش‌ طنجه‌ است‌.

ادامه نوشته

ابش خاتون   دایره المعارف بزرگ اسلامی          جلد: 2   شماره مقاله:746


     



اَبِش‌ْ خاتون‌، دختر سعد بن‌ ابى‌ بكر بن‌ سعد زنگى‌ و تركان‌ خاتون‌ و آخرين‌ اتابك‌ از خاندان‌ سُلْغُريان‌ كه‌ در سالهاي‌ 662 -672ق‌/1263- 1273م‌ و 682 -683ق‌، جمعاً به‌ مدت‌ 11 سال‌، از سوي‌ ايلخانان‌ مغول‌، اتابك‌ شيراز بوده‌ است‌.
در 661ق‌ سلجوق‌ شاه‌ سلغري‌، با دسيسة تركان‌ خاتون‌ و ياري‌ سران‌ شول‌ و تركمان‌، از دژ اصطخر رهايى‌ يافت‌ و حكومت‌ شيراز را در دست‌ گرفت‌ و از بيم‌ نفوذ و فتنه‌ انگيزيهاي‌ تركان‌ خاتون‌، نخست‌ وي‌ را به‌ همسري‌ خويش‌ در آورد و در پى‌ آن‌ او را به‌ قتل‌ رسانيد (661ق‌/ 1262م‌). هولاكوخان‌ مغول‌ با آگاهى‌ از قتل‌ تركان‌ خاتون‌ و سرداران‌ مغولى‌ در شيراز، لشكري‌ به‌ قصد سركوب‌ سلجوق‌ شاه‌، روانه‌ آن‌ شهر كرد. سلجوق‌ كه‌ ياراي‌ برابري‌ نداشت‌، گريخت‌ و پس‌ از 5 ماه‌ حكومت‌، در 662ق‌ (وصّاف‌، 189: 7 ماه‌، 661ق‌) در كنار دژ سپيد به‌ دست‌ مغولان‌ كشته‌ شد

ادامه نوشته

 آتاليق      جلد: 1   دایره المعارف بزرگ اسلامی                          شماره مقاله:48


     

آتاليق، يا آتالِق، آتاليغ، آتاغليق، واژه‌اي تركي به معني پدري (اُبُوّت)، پدرخواندگي، مربّي و آتابك (تورك لغتي)، مشتق از آتا (پدر) و پسوند مصدري ليق، لقبي رفيع كه در تركستان بر وزيران و بزرگان و بيكها اطلاق مي‌شده است (قاموس تركي). دربارة ريشة تاريخي اين لقب چنين گفته‌اند: در برخي از نواحي قفقاز گاه پدر خانواده فرزند خردسال خويش را به خانواده‌اي ديگر مي‌سپرد تا او را تربيت و سرپرستي كند. رئيس اين خانواده نسبت به اين كودك سمت و عنوان آتاليق مي‌يافت.

ادامه نوشته

 آقا   دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 1            شماره مقاله:278


     


آقا، یا آغا، واژه‎ای ترکی ـ مغولی که پس از حملة مغول به زبان فارسی راه یافته و به تدریج بر رواج و دامنة آن افزوده شده است. واژة آقا (آغا، اَغا) را در ترکی شرقی به برادر بزرگ‎تر می‎گویند و این در برابر «اینی» است که به برادر کوچک‎تر گفته می‎شود (سلیمان افندی، 1/4). در زبان یاکوتی (قومی ترک زبان در جنوب سیبری) «آگا» به معنی پدر است. آقا در ترکیِ قویبال قَرَه غَسی پدربزرگ و عمّ و در چواشی خواهر بزرگ است. در تواریخ دورة مغول این کلمه غالباً به معنی برادر بزرگ آمده است (جوینی، 1/220، حاشیة مصحح؛ شریک امین، ذیل آغا، آقا، «آقا و اینی»)، ولی گاهی نیز توّسعاً عنوانی است مانند «اجه» (ریش سفید و بزرگ قوم) به معنی بزرگ و سرور که برای احترام بعد از نام اشخاص می‎آمده است (خواندمیر، 3/211، 243). از سدة 9ق/15م به بعد با نام زنان نیز دیده می‎شود (سمیعی، 643

ادامه نوشته

آسيا صغير      دایره المعارف بزرگ اسلامی      جلد :1   شماره مقاله:215


     


آسياي صغير، نام كهن بخش آسيايي كشور تركيه.
وجه تسميه: در منابع مختلف از اين منطقه با نام آناطولي، بلاد روم، روميه‌الصُّغري، روم شرقي (بيزانس = بوزنطيه) ياد شده است. آسياي صغير نامي است كه يونانيان به بخش آسيايي كشور تركية كنوني داده بودند. دربارة واژة آسيا نظرهاي مختلفي ابراز شده است. در روزگاران كهن ولژة آسيا را مأخوذ از نام آسيه همسر و مادر پرومتئوس و يا از نام آسييس فرزند كوتيس مي‌دانستند. برخي اين واژه را مأخوذ از واژة مشابه عبري به معناي «سرزمين مركزي» و يا «سرزمين حاشيه‌اي» دانسته و يا آن را مشتق از كلمة آشوري «آسو» به معناي مشرق پنداشته‌اند (پاولي، ذيل Asia Minor). يونانيان شبه‌جزيرة آناتولي را آسِوْس يا آسيا مي‌ناميدند. بعدها پس از آشنايي با قارة بزرگ آسيا، شبه‌جزيرة آناطولي، آسياي صغير يا آسياي كوچك ناميده شد

ادامه نوشته

 آتسز            دایره المعارف بزرگ اسلامی  جلد: 1             شماره مقاله:50

     


آتْسِز، ابوالمُظَفَّر علاءالدين والدوله، فرزند محمد بن اَنوشْتَكينِ (ـ تَگين) غَرچه‌اي (490ـ551ق/1097ـ1156م)، از بنيادگذاران سلسلة خوارزمشاهيان و امير خوارزم (521 ـ551ق/1127ـ1156م). آتسز واژه‌اي تركي و مركب از آتْ و سِز به معني «بي‌نام» است. محمد قزويني (د 1328ش)، به نقل از ابن خلكان، در اين‌باره مي‌نويسد: در ميان تركان رسم چنان است كه مردي كه فرزندان او باقي نمي‌مانند و در كودكي هلاك مي‌شوند. يكي از ايشان را آتسز نام مي‌نهد تا زنده بماند (نظامي عروضي، 114). جدّ او انوشتكين غَرچه بندة بِلكاتَكين از اميران روزگار سلجوقيان بود. چون او از يك غَرْجِستاني خريده شده بود، به غرجه‌اي شهرت يافت. انوشتكين در دربار ملكشاه (د 485ق/1092م) بركشيده شتد و به مقام طشت‌داري (شغل كسي كه آبدست پيش و پس از خوان مي‌آورد ـ دهخدا) رسيد. خوارزم در آن روزگار در عِداد وظيفة طشت‌خانه بود،‌و مخارج طشت‌÷انه از ماليات خوارزم پرداخت مي‌شد. از اين رو، او را به شحنگي خوارزم منصوب كردند. در 491ق/1098م خوارزمشاه، اَكِنْچي بن قُچْقار، كشته شد و امارت خوارزم به پسرش قطب‌الدين محمد سپرده شد.

ادامه نوشته

 آلتين اردو         دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 1               شماره مقاله:403

     



آلْتینْ اُرْدو، (= اردوی زرین)، اصطلاحی که به حکومت اولاد باتو، پسر جوچی، در دشت قبچاق و ولایات و ممالک شرقی و جنوبی و غربی و شمالی آن گفته می‎شود. این حکومت از نیمه دوم سده 7ق/13م تا نیمه 9ق/15م دوام داشت و بعد به دولتهای کوچکتری منقسم شد و سرانجام همه متصرفات آن به دست دولت روسیه تزاری افتاد و اکنون جزو خاک شوروی است که از آن جمهوریهای متعددی پدید آمده است. آلتین اردو ترکیبی ترکی است و معادل آن در زبان مغولی سیر اردو و در فارسی اردوی زرّین و در روسی «زولوتایااوردا» است. پایه این نامگذاری را مورخان غربی (ازجمله در دایرةالمعارف اسلام) به روسها نسبت می‎دهند و علت آن را آراستن اردو و خرگاه شاهان و خانهای ابن‎حکومت با اوراق و صفحات زرین می‎دانند ابن‎بطوطه در وصف دربار سلطان ازبک، ییاز خانهای بزرگ آلتین اردو، می‎نویسد: که او وزهای جمعه پس از نماز در قبه‎ای به نام قبه زرین می‎نشست و آن قبه از شاخه‎های چوبی پوشیده از اوراق زرین درست شده بود (ص 332). شاید نیز بدین جهت که چادرها و اردوهای ایشان به رنگ زرد بود که از نشانه‎های اقوام آسیای مرکزی شمرده می‎شد

ادامه نوشته

آق سنقر برسقی   دایره المعارف بزرگ اسلامی                  جلد: 1شماره مقاله:316




آقْ‎سُنْقُرِ بُرْسُقی، قسیم‎الدوله سیف‎الدین ابوسعید برسقی غازی (مقـ 520ق/1126م)، از امرای بزرگ سلجوقی که در اواخر سدة 5 و اوایل سدة 6ق/11 و 12م در عراق و شام و ایران، در نزد سلاطین سلجوقی به خصوص سلطان‎محمدبن ملکشاه (498-511ق/1105-1117م) و پسرش سلطان‎محمود (511-525ق/1117-1131م) مقامات مهمی داشت و مصدر کارهای مهمی گردید. دانشنامة ایران و اسلام لقب وی را قاسم‎الدوله آورده که درست نیست. او مانند بیشتر با همة امیران لشکریِ سلجوقی ابتدا مملوک بود و چنان که از نسبت برسقی پیداست، باید مملوک برسق از امیران بزرگ دولت سلجوقی در زمان طغرل و الب ارسلان و ملکشاه، بوده باشد. پسران برسق که به نام ـبنی‎برسق» از ایشان نام برده می‎شود، از این امیران بوده‎اند. واژة برسق معرّب پرسق یا پرسخ است که به ترکی نام حیوانی است که آن را به فارسی سیخول، اسغر، شغاره و گورکن می‎خوانند و شبیه جوجه‎تیغی است.

ادامه نوشته

   آغاجی  دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد:1   شماره مقاله:259



آغاجی، منصب و عنوان برخی از حاجیان و خادمان خاصّ امیران و پادشاهان سامانی، غزنوی و سلجوقی در قرنهای 4 و 5ق/10 و 11م. این عنوان در چند جا از تاریخ بیهقی و راحه‎الصدور و جامع‎التّواریخ رشیدی به کار رفته و لقب شاعریِ «ابوالحسن آغاجی» نیز بوده است (شمس قیس رازی، 241؛ ثعالبی، 2/114). کاربرد این عنوان در منابع یاد شده نشان می‎دهد که آغاجی پرده‎دار خاص (به اصطلاح امروز: پیشخدمت مخصوص پادشاه) و وسیلة رسانیدن مطالب و رسایل میان پادشاهان و اعیان دولت بوده است. آغاجی در نزدیک سراپرده جایگاهی خاص داشته و به هنگام خلوت و استراحت و حتی موقع خوای امیر، می‎توانسته است نزد او برود و پیامها و نامه‎های مهم و فوری را به وی برساند.

ادامه نوشته

نشست سعدی در لندن                                  برگرفته از: رايزني فرهنگي ايران در لندن

نشست سعدی در لندن

 
  رايزني فرهنگي ايران      
  برگرفته از: رايزني فرهنگي ايران در لندن   
 
 

رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لندن درتاریخ جمعه  17 اردیبهشت 1389 برنامه ویژه ای را در محل رایزنی فرهنگی به مناسبت بزرگداشت روز سعدی شاعر شیرین سخن و نکته پرداز ایرانی با عنوان "میراث سعدی در گنجینه ادب پارسی" برگزار کرد. در این برنامه که با حضور جمعی از صاحبنظران و علاقه مندان زبان و ادبیات فارسی برگزار شد، دو تن از اساتید  تاریخ وادبیات به سخنرانی درباره ویژگی های شعر سعدی پرداختند.

ادامه نوشته

رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی دیپلماسی فرهنگی راهگشای ما در عرصه بین المللی است

 

مهدی مصطفوی رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، با بیان اینکه فرهنگ هم مثل سیاست یکی از مولفه های قدرت است، خاطرنشان کرد: برای اینکه بتوانیم منافع ملی را تامین کنیم و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در معادلات قدرت جهانی ارتقا دهیم ناگذیر هستیم که همه مولفه های قدرت مثل سیاست، اقتصاد، فرهنگ و امنیت را به صورت هماهنگ و هم افزا رشد بدهیم. مصطفوی معتقد است که فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با مولفه های دیگر از مزیت ویژه ای برخوردار است و قدرت عرضه توان فرهنگی مان در دنیا خیلی بالاست و دیپلماسی فرهنگی حتی می تواند برخی از مشکلات سیاسی و اقتصادیمان را حل کند.

ادامه نوشته

کرونولوژی تاریخ سلجوقیان روم .نوشته ی: دکتر علی سویم . ترجمه ی : محمد قجقی

کرونولوژی تاریخ سلجوقیان روم ( آناتولی) نوشته ی: پروفسور دکتر علی سویم  ترجمه ی : محمد قجقی

    توضیح: سال ها به میلادی است.

378- عبور هون های غربی (اروپایی) از رود " تونا " و استیلای آنان بر قلمروی امپراتوری روم

395-اولین استیلای هون ها بر آناتولی

398- دومین استیلای هون ها بر آناتولی

516-تهاجمات سابرها به آناتولی

1015- چغری بیگ، سفر ی اکتشافی به آناتولی شرقی انجام می دهد

1021-پایان سفر اکتشافی چغری بیگ به آناتولی شرقی

1028-سلطان محمود غزنوی، ترکمن های ناوکیه را شکست می دهد.

1037- برخی از ترکمن های ناوکیه، به آناتولی شرقی هجوم می آورند.

1038- ترکمن های ناوکیه، باگرات دوم، فرمانده نظامی بیزانس را مغلوب می نمایند.

1041-ترکمن های ناوکیه، در جنگ با وهسودان، فرمانروای آذربایجان گرفتار شکست گشتند.

ادامه نوشته

آیا همه واژگان دیوان لغات الترک ،ریشه ترکی دارند؟نوشته: دکتر سرتکایا  ترجمه:محمد قجقی

آیا هر واژه ای که در کتاب " دیوان لغات الترک"آمده، ریشه ی ترکی دارد؟ یا در کتاب محمود کاشغری، واژگانی از زبان های بیگانه نیز وجود دارد؟ از زمان اولین چاپ آن کتاب در ترکیه بسال های ۱۹۱۵-۱۹۱۷ تا امروز نود و چند سال می گذرد.برخی از افراد این تصور را داشته اند که تقریباٌ همه ی ۶۷۳۰ مدخل آن کتاب  ریشه و بنی ترکی دارند.- که البته تصوری اشتباه است.آن دیوان کتابی حاوی لغات خالص ترکی نیست. دیوان لغات الترک ،فرهنگ لغت دایره المعارف گونه ای از واژگان ترکی و واژگان دخیل در زبان ترکی رایج و مرسوم در نیمه ی دوم قرن ۱۱/م است.

 در دیوان لغات الترک واژگانی از زبان های:چینی، مغولی، هندی(سانسکریت)، ختنی، سکایی ختنی، کنچکی، تخاری، سغدی ، یونانی، فارسی، عربی و تبتی وجود دارد.تعداد  واژگان غیر ترکی  موجود در آن کتاب ۲۶۴ مورد ،یعنی ۴٪ از مجموع واژگان دیوان لغات الترک می باشد. البته نباید تصور شود که الباقی لغات کتاب مذکور ترکی خالص است،در این خصوص باید به صورتی دقیق از منظرعلم ریشه شناسی بررسی و تحقیق شود.

توضیح:مقاله فوق ترجمه ی چکیده ی است از مطلب مفصلی که توسط  دکتر عثمان فکری سرتکایا، استاد  ادبیات دانشگاه استانبول نگاشته شده است. محمد قجقی

افسانه های آناتولی "افسانه تروا"

افسانه های آناتولی
افسانه تروا
امروزبه نقل افسانه ای درمورد شهر عتیق تروا واقع درمنطقه Hisarlık در۳۲ کیلومتری چاناک قلعه ترکیه خواهیم پرداخت. این افسانه بقدری جالب وشنیدنی ست که شرکت سینمایی هالیوود ازآن فیلمی بنام تروا تهیه نمود. آیا علت وقوع جنگ ۱۰ ساله بین شهر تروائیها و یونانیان چه بوده و چگونه به نتیجه رسیده بود. هومر شاعر حماسی ازمیری در کتاب خود بنام ایلیاد این جنگ افسانوی را درچهارچوب رابطه علت و معلول بشکلی مفصل وبا جزئیات کامل نقل نموده است. افسانه با داستان حسادت و رقابت سه زن زیبا آغاز می شود. حسادت بین حرا همسر زئوس و دخترانش آفرودیت و آتنا در مراسم عروسی پلئوس پادشاه فانی و تتیس پری دریایی شکل محسوسی تری بخود می گیرد. به جشن عروسی پلئوس اریس الهه فتنه و آشوب که همواره خدایان را به جان هم می انداخت
ادامه نوشته

افسانه های آناتولی " افسانه میداس"

افسانه های آناتولی
افسانه میداس

۲

بر اساس مدارک آرکئولوژیک در سال ۱۳٦۰ قبل از میلاد زلزله شدیدی آناتولی و یونان را تکان داده و شهرهای زیادی را با خاک یکسان نمود. چنین گفته میشود که قاره آتلانتیس نیز بر اثر همین زمین لرزه به زیر آب فرو رفته و ناپدید شد. بعد از این بلای طبیعی بود که قومهای " تراس " ساکن مقدونیه و یونان باستان خاکهای خود را ترک گفته و به جستجوی سرزمینهای جدیدی برای خود پرداختند

ادامه نوشته

افسانه های آناتولی  "افسانه آبگار و دستمال مقدس"

افسانه های آناتولی
افسانه آبگار و دستمال مقدس
 

"شانلی اورفا" شهری است که تاریخ آن با افسانه های بسیاری عجین است. این شهر که اولین بار، از آن بعنوان " ِEdessa "نام برده شده، به "شهر پیامبران" نیز موسوم است

ادامه نوشته

معرفی کتاب"زبده النصره و نخبه العصره"(تاریخ سلسله سلجوقی) اثر:بنداری اصفهانی

معرفی کتاب"زبده النصره و نخبه العصره"(تاریخ سلسله سلجوقی) اثر:بنداری اصفهانی،ترجمه: محمد حسین جلیلی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران-سال ۱۳۵۶                                                  

کتاب با کمی حجم ، اطلاعات مبسوط و سودمندی در تاریخ سلجوقیان عراق در اختیار مراجعه کننده قرار می دهد.بطوری که دورنمایی از دوره ی سلجوقیان و علل اوج و حضیض آن سلسله را در پیش چشم می بیند.بیشتر کسانی که نسبت به تاریخ سلجوقیان عراق تحقیق کرده اند و مطالبی نوشته اند ، از این کتاب بهره گرفته اند و خود کتاب نیز حکایتی شنیدنی دارد.

ادامه نوشته

بايستي از ايل‌ها و روستاهاحمايت شود تا حضور پر بركتشان حفظ شود       محمد علي معلم

آيين بزرگداشت روز ميراث فرهنگي، ميراث طبيعي و كشاورزي شنبه، اول خرداد، در محل موزه ميراث روستايي گيلان، به عنوان تنها موزه كشاورزي ايران، آسياي مركزي و خاورميانه، كه در نوع خود منحصر به فرد است، برگزار شد.

به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني موزه ميراث روستايي گيلان، در اين مراسم كه با حضور مسئولان اين موزه و اداره كل ميراث فرهنگي استان، محمد علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر، بهمن نامور مطلق، دبير اين فرهنگستان و فرهيختگان كشوري و استاني همراه بود، رئيس فرهنگستان هنر گفت: «گيلان سرزمين فرصت‌هاي پنهان و آشكار است، سرزمين كه دولتمردانش هم اهل علم و هم اهل عمل هستند.»

وي در ادامه عمل كساني را كه در اين موزه سهم داشته‌اند ستود

ادامه نوشته

آتا  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد:1   شماره مقاله:45


آتا، يا اَتا، كلمه‌اي تركي به معني پدر، پدربزرگ، جدّ، و توسّعاً شخص محترم و روحاني. تركان آسياي مركزي اجداد هفتگانة خود را «يِتي (يِدّي) آتالار» مي‌نامند (دورفر، II/6). در تاريخ قبايل اُغوز از بعضي شخصيتهاي محترم و روحاني مانند قورقوت آتا و ايرْقِل آتا نام برده شده است. اين شخصيتها حكما و دانايان و يا شعرايي بوده‌اند كه نزد مردم حرمت و اهميتي در حدّ تقدّس داشته‌اند (اسلام آنسيكلوپديسي).
ادامه نوشته

اَياصوفيه  -                              دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد 10شماره مقاله:4166


اَياصوفيه‌، بزرگ‌ترين‌ كليساي‌ مسيحيت‌ شرق‌ در دوران‌ امپراتوري‌ بيزانس‌، يكى‌ از معروف‌ترين‌ مسجدهاي‌ جهان‌ اسلام‌ پس‌ از فتح‌ استانبول‌، و از 1934م‌/1313ش‌ به‌ بعد موزة آثار اسلامى‌ و بيزانسى‌.
پيشينة تاريخى‌: نخستين‌ بناي‌ اياصوفيه‌ را به‌ امپراتور كنستانتين‌ اول‌ (حك 324-337م‌) نسبت‌ مى‌دهند (يوجل‌ 4 ؛ اييجه‌، اياصوفيه‌، )، I/4 ولى‌ در آثار مورخان‌ نزديك‌ به‌ عصر اين‌ امپراتور، به‌ چنين‌ موضوعى‌ اشاره‌ نشده‌ است‌ و بررسيهاي‌ اخير نشان‌ مى‌دهد كه‌ كليساي‌ اياصوفيه‌ از طرف‌ كنستانتين‌ دوم‌ (حك 337-361م‌) به‌ افتخار پيروزي‌ پدرش‌، كنستانتين‌ اول‌ بر ليكينيوس‌1 احداث‌ شده‌، و در 15 فورية 360 براي‌ عبادت‌ عموم‌ افتتاح‌ گرديده‌ است‌ (همانجا؛ 1 ؛ EIآكشيت‌، 134 ؛ استانبول‌...، .(III/1439

ادامه نوشته

فتح استانبول نگین شرق و غرب

 
 
ارتش عثمانی در آوریل ۱٤٥۳ استانبول را محاصره کرده و در طول ۲ ماه در باروهای شهر حفره های بزرگی ایجاد کرد. ارتش و اهالی بیزانس دیگر منتظر نتیجه نهایی و اجتناب ناپذیر این محاصره بودند. روز ۲۸ ام می سال ۱٤٥۳ روز حمله نهایی بود. از صبح تا شب در مقابل باروها، ۲۰۰ پله، سنگ، چنگالهای بلند، سپرهای جهت دفاع از کسانیکه مشغول بالارفتن از باروها می شدند، دسته های کاه جهت پر کردن خندقها و تعداد بیشماری تیر آماده شد. سلطان محمد دوم با گشت زدن در جبهه که از خلیج تا مرمره ادامه داشت، مناطقی را که می توانست محل هجوم باشد، بررسی کرد. واحد های نظامی را که آماده جنگ بودند، بازرسی کرده و به آنها دستور داد تا لحظه صدور فرمان حمله، غذا خورده و استراحت کنند. ارتش عثمانی بعد از خوردن غذا مشغول استراحت شد. مقابل باروها سکوت کامل حکمفرما شده بود. این سکوت باعث نگرانی عمیق در پشت باروها شده بود. ناوگان مستقر در موضع دیپلوکنیون نیز در سکوت فرو رفته بود. نیمه شب تمامی ناوگان و اردوگاه در خاموشی کامل فرو رفت.
ادامه نوشته

در راه فتح استانبول( استانبول نگین شرق و غرب)

استانبول نگین شرق و غرب
در راه فتح استانبول
ارتش عثمانی سرتاسر باروهای استانبول را مورد محاصره قرار داده، کنترل عبور و مرور در تنگه استانبول را بدست گرفته و آماده می شد تا استانبول را فتح نماید. صبح روز ۱۲ آوریل ۱٤٥۳ استانبول با آتش سنگین توپخانه تحت محاصره قرار گرفت. آتش توپخانه بسیار شدید بود. اهالی شهر در طول شب مشغول بستن حفره های ایجاد شده در باروها و تعمیر باروهای فروریخته می شدند. باروهای فروریخته را با چیدن سنگها مرمت و بازسازی می کردند. اما هر روز بر تعداد حفره های باز شده در باروها افزوده می شد، تا جاییکه در طول یک شب قابل مرمت و بازسازی نبودند.
ادامه نوشته

چگونگی لشکرکشی ارتش عثمانی به استانبول

 
 
سلطان محمد فاتح که قاطعانه تصمیم گرفته بود تا استانبول را به خاکهای عثمانی ملحق سازد، در اوایل سال ۱۴۵۳ تمامی تدارکات لازمه برای این اقدام را فراهم ساخت. ارتش عثمانی در منطقه تراس، در ادیرنه مستقر گردیده و ابتدا نیرویی متشکل از ۱۰ هزار سواره نظام به فرماندهی کاراجابیگ و به همراه توپ های سنگین به راه انداخت. این سواره نظامها موظف بودند از یک سو از مکانیزم توپهای موجود در قلعه ها محافظت کرده و از سویی دیگر قلعه های باقی مانده در سواحل دریای سیاه را فتح کنند. یک ناوگان دریایی به فرماندهی “Akçaylı Mehmet bey” نیز وظیفه حمایت از این عملیات از سوی دریا را بر عهده داشت. گفتنی است، در فوریه سال ۱۴۵۳ سه کشتی متعلق به امپراتوری بیزانس به سواحل دریای مرمره حمله ور شده و انسانهای زیادی را به اسارت گرفته بودند. در این گیر و دار این ارتش پیشرو به فرماندهی کاراجابیگ با فتح “Silivri”، ”Vize” ،”Midye” ،”Bigados” و “Yeşilköy” به مقابل استانبول رسید.
ادامه نوشته

استانبول نگین شرق و غرب(2)

 
 
دیگر فتح استانبول برای امپراطوری عثمانی ضروری گشته بود. زمانی که محمد دوم بر تخت نشست، مرزهای امپراطوری عثمانی به رودخانه دانوب در اروپا می رسید. رساندن مرزهای آناتولی، یعنی قلمرو حاکمیت این امپراطوری، به تراس از اهمیت خاصی برخوردار بود. زیرا انتقال اردو از آناتولی به تراس و برعکس در صورت لزوم، بایستی در امنیت کامل انجام می گرفت. حکمرانی در تنگه ها در سالهای قبل، با مشکلات بسیاری همراه بود. به عنوان مثال، سلطان مراد دوم نتوانسته بود ارتش خود را برای شرکت در جنگ وارنا در بالکان، از تنگه چاناک قلعه عبور دهد. زیرا تنگه از سوی ناوگان دریایی پاپ مسدود شده بود. مراد دوم مجبور به عبور دادن ارتش خود از تنگه دریای سیاه گشته بود. علاوتا استانبول و گالاتا، که همچون جزیره ای در محدوده حاکمیت امپراطوری عثمانی قرار گرفته بود، اقتصاد این امپراطوری را به طور منفی تحت تاثیر قرار می داد.
ادامه نوشته

استانبول نگین شرق و غرب

 

چه شهرهایی که تمدنهای بزرگی پدید آورده و به ساکنین آن هویت و روح بخشیده اند. چه شهرهایی که سبب اعتلای حکمرانیهایی شده اند که پایتخت آنها بوده اند. آری شنوندگان عزیز، استانبول شهری است که در طول تاریخ زینت بخش رویاهای پادشاهان و امپراطوران بزرگ گردیده و سعی کرده اند با فتح آن غظمت امپراطوریهای خود را به حد اعلا برسانند. در نهایت امپراطوری عثمانی به این رویا جامه عمل پوشانده و با فتح استانبول عصر جدیدی را گشود. می توان گفت که فتح استانبول رویای ترکهای مسلمان در طول اعصار متمادی بوده است

ادامه نوشته

تفسیر بیضاوی  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد:15 مقاله شماره 6017

تَفْسیرِ بِیْضاوی، از تفاسیر مختصر و بسیار مشهور از سدۀ 8ق/14م، تألیف ناصرالدین عبدالله بن عمر بیضاوی (ه‍ م). نام اصلی این اثر چنان که در مقدمۀ مؤلف آمده، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل است. این تفسیر که به اتفاق آراء اهل نظر در میان تفاسیر کم‌حجم قرآن کریم از محققانه‌ترین تفسیرها ست و سالیان دراز یکی از کتابهای درسی مجامع دینی بوده است. گزیده‌گویی، اجتناب از بحثهای استطرادی و دقت فراوان در تبیین مباحث، از ویژگیهای این تفسیر است. در طبقه‌بندی تفاسیر اهل سنت، تفسیر بیضاوی از جمله تفاسیر به رأی ممدوح به‌شمار می‌آید. این کتاب در حقیقت، در برابر کشاف زمخشری به نگارش درآمده، و گرایش به فکر اشعری از نکات بارز این تفسیر است. مطالب تفسیر بیشتر برگرفته از کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخرالدین رازی است.

ادامه نوشته

تاریخ  علم حدیث      نوشته: ابراهیم جنان                          ترجمه: محمد قجقی

قدیمی ترین علوم اسلامی،علم حدیث است. علم حدیث با حضرت محمد (ص) آغاز شده و در طی زمان به کمال رسیده است. می توانیم بگوییم که این علم از همان زمان پیدایش  بدون توقف پیشرفت کرده و امروزه ضمن خدمت به انسانیت ، به تکامل خود ادامه می دهد.البته علم حدیث در همه ی دوره ها به یک میزان ترقی و تلألو نداشته است. در کنار چشمگیرترین پیشرفت ها و پر تلألوترین اعصار و دوره هایی که به اوج کمال رسیده، شاهد زمانهایی نیز بوده ایم که دچار وقفه گشته و دایره تاثیرش محدود شده است.

بطور خلاصه می توان گفت تاریخ حدیث بشکل مستقیم با پیشرفت اسلام متوازن و هماهنگ بوده است. در دوره های پیروزی و درخشندگی اسلام ، حدیث نیز ترقی کرده و آثار ممتاز، اصیل، معتبر و جاودان خلق کرده است. در دوره های وقفه ی  اسلام علم حدیث نیز دچار رکود گشته است. از اصالت دور گشته آثاری پدید آمده که تکرار آثار قبلی است.

می توان گفت مومنین آنگاه که به سنت انبیاء خود اهمیت داده، علم را گسترش می داده اند، خداوند نیزپاداش آنها را بصورت ترقی مادی و برتری سیاسی اعطاء می نمود.

پژوهشگران علم حدیث را با در نظر گرفتن تحقیقاتی که در حوزه آن انجام شده ، عمومًا به ۴ مرحله تقسیم می نمایند:

۱- مرحله تثبیت

۲- مرحله تدوین

۳-مرحله تصنیف

۴- مرحله تهذیب

 منبع: اینترنت