اوليا چلبى‌    دایره المعارف بزرگ اسلامی      جلد: 10             شماره مقاله:4138


اوليا چَلَبى‌ (1020-1093ق‌؟/1611-1682م‌)، سياح‌ بزرگ‌ ترك‌، مؤلف‌ كتاب‌ مهم‌ سياحت‌نامه‌ كه‌ تاريخ‌ سياح‌ نيز ناميده‌ مى‌شود.
يگانه‌ مأخذ در شرح‌ زندگانى‌ او اطلاعاتى‌ است‌ كه‌ خود در مجلدات‌ سياحت‌نامه‌ به‌ دست‌ مى‌دهد. نامش‌ اولياست‌ كه‌ احتمالاً در انتساب‌ به‌ استادش‌ اوليا محمد افندي‌ IV/400) )، IA, برگزيده‌ شده‌ است‌. او در استانبول‌ زاده‌ شد و در مقدمة سياحت‌نامه‌ خود را «سياح‌ عالم‌ و نديم‌ آدم‌، اولياي‌ بى‌ريا محمد ظلى‌ ابن‌ درويش‌» مى‌نامد (1/28). درويش‌ محمد ظلى‌ نام‌ پدر اوست‌ كه‌ در جاي‌ جاي‌ سياحت‌نامه‌ (1/424- 425، 6/226، 267) بدان‌ اشاره‌ شده‌ است‌. خاندان‌ اوليا كه‌ تبارش‌ را به‌ خواجه‌ احمد يسوي‌ (ه م‌) مى‌رساند، پيش‌ از فتح‌ استانبول‌ در 857ق‌/1453م‌، از كوتاهيه‌ به‌ استانبول‌ كوچانده‌ شدند (همو، 3/444، 6/226).

ادامه نوشته

ارومچى      دایره المعارف بزرگ اسلامی    جلد: 10          شماره مقاله:4115


اورومْچى‌، شهر و مركز منطقة مستقل‌ اويغور سين‌ كيانگ‌ در شمال‌ غرب‌ چين‌. اين‌ شهر در 43 و 48 عرض‌ شمالى‌ و 87 و 35 طول‌ شرقى‌ («اطلس‌...1»، در شمال‌ كوههاي‌ تيان‌ شان‌ ( ختاي‌2...، بر فلاتى‌ به‌ ارتفاع‌ 912 متر («دائرةالمعارف‌ ايتاليا3»، كنار رودخانة اورومچى‌ XXVII/) GSE, واقع‌ است‌. اين‌ شهر مركز تجارتى‌ تركستان‌ چين‌ (سين‌ كيانگ‌) به‌ شمار مى‌آيد و بر سر راههاي‌ بازرگانى‌ منطقه‌ به‌ روسيه‌، لانچو و كاشغر قرار دارد ( آمريكانا، و راه‌آهن‌ لانشين‌ به‌ آن‌ ختم‌ مى‌شود ، GSE) همانجا). ارتباط اورومچى‌ با ديگر نقاط از طريق‌ دو بزرگراه‌، يكى‌ در مسير شبكة راه‌آهن‌ چين‌ و ديگري‌ ميان‌ دو رودخانة جونگار و تاريم‌ برقرار مى‌شود ( بريتانيكا، ميكرو، .(IX/779
تا آخر سدة 19م‌ محققان‌ بر آن‌ بودند كه‌ اورومچى‌ در محل‌ شهر قديمى‌ بش‌ بالغ‌ واقع‌ است‌ (بارتولد، ؛ III/374 ختاي‌، .(IV/141 در 1896م‌ گروم‌ گرژيمايلو1 در جلد اول‌ سفرنامة خود در صحت‌ اين‌ مطلب‌ ترديد كرد و احتمال‌ داد كه‌ خرابه‌هاي‌ بش‌ بالغ‌ در شرق‌ اورومچى‌ در نزديكى‌ گوچِن‌ است‌. وي‌ در جلد دوم‌ كتاب‌ خود براساس‌ نوشته‌اي‌ از «منگو - يومو - تسزي‌» قطعيت‌ آن‌ را تأييد كرد (بارتولد، نيز ختاي‌، همانجاها؛ «دائرةالمعارف‌ ترك‌2»، .(XXXIII/217 در 1903م‌ هم‌ «شاوان‌» بدون‌ اطلاع‌ از نوشتة گرژيمايلو و بر اساس‌ يك‌ نوشتة ديگر چينى‌ همين‌ مطلب‌ را ابراز داشت‌ و در 1908م‌ دبژف‌3 تصريح‌ كرد كه‌ خرابه‌هاي‌ بش‌ بالغ‌ در نزديكى‌ شهري‌ كه‌ امروزه‌ پوچن‌ تسى‌ نام‌ دارد، واقع‌ است‌ (بارتولد، V/353 .(III/374,

ادامه نوشته

انوشيروان‌ بن‌ خالد        دایره المعارف بزرگ اسلامی      جلد: 10         شماره مقاله:4086


اَنوشيرَوان‌ِ بْن‌ِ خالِد، ابونصر شرف‌الدين‌ (459-532 يا 533ق‌/ 1067- 1138 يا 1139م‌)، ديوانسالار و وزير شيعى‌ سلجوقيان‌ عراق‌ و المسترشد خليفة عباسى‌. او اصلاً از قرية فين‌ كاشان‌ بود (سمعانى‌، 10/279)، اما در ري‌ زاده‌ شد (صفدي‌، 9/427). سپس‌ به‌ بغداد رفت‌ و به‌ تكميل‌ تحصيلات‌ خود پرداخت‌. منابع‌ تنها از يكى‌ از استادان‌ او در حديث‌ به‌ نام‌ ابومحمد عبدالله‌ بن‌ حسين‌ كامخى‌ ساوي‌ نام‌ برده‌اند (سمعانى‌، همانجا؛ ذهبى‌، 20/16).
انوشيروان‌ ظاهراً در جوانى‌ در دستگاه‌ ديوانى‌ خواجه‌ نظام‌الملك‌ دبيري‌ آموخت‌ (هندوشاه‌، 269) و پس‌ از قتل‌ نظام‌الملك‌ در 485ق‌/ 1092م‌ به‌ فرزند وي‌ مؤيدالملك‌ پيوست‌ و در سفر به‌ ري‌ (488ق‌/ 1095م‌)، وي‌ را همراهى‌ كرد (نك: بنداري‌، 84). او پس‌ از قتل‌ مؤيدالملك‌ به‌ دست‌ بركيارق‌، به‌ بصره‌ رفت‌ و مدت‌ 3 سال‌ در آن‌ ديار ماند (همو، 87). چون‌ سلطان‌ محمد بن‌ ملكشاه‌ به‌ تخت‌ نشست‌ (499ق‌)، چندي‌ مقام‌ خزانه‌داري‌ وي‌ را در اصفهان‌ بر عهده‌ گرفت‌ (همو، 88، 94)؛ سپس‌ در وزارت‌ ضياءالملك‌ احمد بن‌ نظام‌الملك‌ (500 -504ق‌/1107-1110م‌) به‌ رياست‌ ديوان‌ عَرْض‌ منصوب‌ شد (همو، 97؛ نيز نك: هوتسما، .(16 وي‌ در اواخر حيات‌ سلطان‌ محمد، بى‌آنكه‌ عنوان‌ وزارت‌ داشته‌ باشد، از سوي‌ صاحب‌ منصبان‌ سلجوقى‌ ادارة امور را به‌ دست‌ گرفت‌ (نك: بنداري‌، 108- 109).

ادامه نوشته

   انوشتكين‌ شيرگير          دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 10       شماره مقاله:4085


اَنوشْتَگين‌ِ شيرْگير (مق 525ق‌/1131م‌)، از امرا و اتابكان‌ مشهور سلجوقى‌. از آغاز كار او اطلاعى‌ در دست‌ نيست‌، اين‌ قدر مى‌دانيم‌ كه‌ از جمله‌ امراي‌ سلطان‌ محمد سلجوقى‌ بود و چون‌ سلطان‌ در 504ق‌ آوه‌ و ساوه‌ و زنجان‌ را به‌ پسر خود طغرل‌ داد، امير شيرگير را نيز اتابك‌ او گردانيد ((ابن‌ اثير، 10/547، قس‌: 10/527، كه‌ از انوشتگين‌ شيرگير به‌ عنوان‌ صاحب‌ آوه‌ و ساوه‌ و بلاد ديگر ياد كرده‌ است‌).
سلطان‌ محمد كه‌ باطنيه‌ را سخت‌ دشمن‌ مى‌داشت‌، پس‌ از چيرگى‌ بر احمد بن‌ عبدالملك‌ عطاش‌ و دژهاي‌ باطنيان‌ اصفهان‌، خواست‌ الموتيان‌ را نيز به‌ زير كشد. از اين‌رو، انوشتگين‌ شيرگير را بدين‌ كار گماشت‌ (رشيدالدين‌، 126؛ حسينى‌، 168). وي‌ در آغاز 503ق‌، بر در قزوين‌ فرود آمد و به‌ لمه‌سر تاخت‌ و اندكى‌ بعد هم‌ با پسر خود عمر و امرايى‌ چون‌ احمديل‌ و جاوولى‌ سقا و قراجه‌ ساقى‌، الموت‌ را به‌ محاصره‌ گرفت‌ (حافظ ابرو، 214). چنين‌ مى‌نمايد كه‌ اين‌ محاصره‌ مدتى‌ به‌ درازا كشيد، چنانكه‌ در 505ق‌ توانست‌ تنها برخى‌ از دژهاي‌ الموت‌ را تسخير كند. او در اطراف‌ الموت‌ جايگاهها ساخت‌ و لشكريان‌ را در آنجا مسكن‌ داد تا از درازي‌ محاصره‌ تنگدل‌ نشوند

ادامه نوشته

 الغ‌بيگ‌ كورگان‌              دایره المعارف بزرگ اسلامی        جلد: 10      شماره مقاله:3856

اُلُغ‌ْ بِيْگ‌ِ كورْگان‌ (مق 853ق‌/1449م‌)، فرزند ارشد شاهرخ‌ و نوة امير تيمور كورگان‌، فرمانرواي‌ خراسان‌ و شاهزادة هنرمند و هنرشناس‌ تيموري‌. نام‌ اصلى‌ وي‌ به‌ نوشتة بيشتر تاريخ‌نويسان‌ محمد طَرَقاي‌ (طرغاي‌ يا ترقاي‌)، و به‌ نوشتة برخى‌ از تاريخ‌نويسان‌ عرب‌ تِمُر (تيمور) بود و به‌ احترام‌ نيا يا نياي‌ بزرگش‌ (پدر تيمور)، «اولوغ‌ (اُلُغ‌) بيگ‌» (= امير بزرگ‌) خوانده‌ مى‌شد (فصيح‌، 3/136؛ خواندمير، حبيب‌السير، 3/460؛ غفاري‌، 232؛ منجم‌باشى‌، 3/59؛ ابن‌تغري‌بردي‌، 3/92؛ ابن‌ عماد، 7/275).

الغ‌ بيگ‌ در لشكركشى‌ و دلاوري‌ و فرمانروايى‌ و پادشاهى‌ طرفى‌ چندان‌ در خور نبست‌، اما در دانشوري‌، هنرمندي‌ و دينداري‌، و دانش‌دوستى‌، هنر پروري‌ و گردآوري‌ و تشويق‌ و گرامى‌داشت‌ِ عالمان‌ دين‌، هيأت‌، نجوم‌، هندسه‌ و رياضى‌، تاريخ‌نويسان‌، شاعران‌ و صوفيان‌ و ساختن‌ مسجد، مدرسه‌، خانقاه‌ و حمام‌ و ترتيب‌ رصد و تصنيف‌ زيج‌نو، به‌ شايستگى‌ نام‌آور گرديد.

ادامه نوشته

آ شنایی با هنرهای كتابت و كتاب آرايي                   مصطفي رستمي‌(‌دانشگاه مازندران)


واژه‌ي كتابت در فرهنگ نامه‌هاي ادب فارسي و عربي به معني نوشتن و تحرير كردن آمده است. ولي هنگامي‌كه بخواهيم اين كلمه را در ارتباط با هنر و تمدن دوران اسلامي مطرح و مورد ارزيابي قراردهيم، از معنا و مفهوم وسيع و عميق تري برخوردار مي‌شود و پاسخ بدان نياز به انديشه و درك گسترده از هنر اسلامي دارد. كتابت دوران اسلامي بعد از معماري كه عالي‌ترين جلوه‌ي هنر و تمدن اسلامي است، مهم ترين مدخل هنر اسلامي است. كتابت پس از معماري جزو شريف‌ترين هنرها، در نزد مسلمانان بوده و مايه‌ي پيوستگي، همبستگي و وحدت بين آن‌ها است.

 

 

 

 

ادامه نوشته

  الب‌              دایره المعارف بزرگ اسلامی                 جلد: 9        شماره مقاله:3829


اَلْب‌، يا اَلْپ‌ و آلب‌، كلمه‌اي‌ است‌ تركى‌ كه‌ در گويشهاي‌ گوناگون‌ اين‌ زبان‌ به‌ معنى‌ پهلوان‌، جنگاور، دلير و بهادر (كاشغري‌، 1/44، 112؛ كاظم‌ قدري‌، 2/125-126) به‌ عنوان‌ لقب‌ و صفت‌ دلاوران‌ و قهرمانان‌ و شاهزادگان‌ ترك‌ (كوپرولو، «تشكيل‌...1»، به‌ كار مى‌رفته‌ است‌. در ميان‌ اقوام‌ كهن‌ ترك‌ به‌ كسانى‌ كه‌ عقاب‌ را با تير شكار، و پر آن‌ را بر كلاه‌ خويش‌ نصب‌ مى‌كردند و يا پلنگ‌ را كشته‌، دم‌ آن‌ را بر بازوي‌ خود مى‌پيچيدند، نيز الب‌ گفته‌ مى‌شد (پاكالين‌، .(I/47 همچنين‌ اين‌ لقب‌ از عناوين‌ رسمى‌ برخى‌ دولتمردان‌ ترك‌ (كوپرولو، همانجا) بوده‌، و نيز در تشكيلات‌ و سازمان‌ قبيله‌اي‌ به‌ اشراف‌ نظامى‌ نيز اطلاق‌ مى‌شده‌ است‌ I/379) .(IA, بسياري‌ از قهرمانان‌ ملى‌ و اساطيري‌ ترك‌ نيز به‌ اين‌ لقب‌ ملقب‌ بودند، چنانكه‌ اَرتنكا كه‌ ايرانيان‌ او را افراسياب‌ مى‌نامند، الب‌ ارتنكا خوانده‌ مى‌شد (كاشغري‌، 1/44)

ادامه نوشته

 الب‌ارسلان‌          دایره المعارف بزرگ اسلامی               جلد: 9     شماره مقاله:3830


اَلْب‌ْ اَرْسَلان‌، يا الپ‌ارسلان‌، محمد بن‌ چغري‌ بيك‌ داوود بن‌ ميكائيل‌ بن‌ سلجوق‌ بن‌ دُقاق‌ (1 محرم‌ 420- 6 ربيع‌الاول‌ 465ق‌/20 ژانوية 1029 - 20 نوامبر 1072م‌)، دومين‌ سلطان‌ از خاندان‌ سلجوقى‌. وي‌ ملقب‌ به‌ عضدالدوله‌، تاج‌المله‌، يمين‌ اميرالمؤمنين‌ و ابوشجاع‌ (حسنى‌، 52؛ ابن‌ جوزي‌، 8/235؛ بنداري‌، 34؛ مجمل‌التواريخ‌، 429) و توقيع‌ او اعتصمت‌ بالله‌ (همانجا) و ينصرالله‌ (راوندي‌، 117) بوده‌ است‌. ابن‌ عديم‌ اصل‌ او را از قرية نور مى‌داند؛ از اين‌رو، به‌عادل‌ نوري‌ نيز معروف‌ بوده‌ است‌ (4/1971).

ادامه نوشته

اكنجى‌         دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 9    شماره مقاله:3820


اِكِنْجى‌، از اميران‌سلطان‌ بركيارق‌سلجوقى‌(مق 490ق‌/1097م‌) كه‌ حكومت‌ خوارزم‌ و لقب‌ خوارزمشاه‌ يافت‌.
نام‌ او را به‌ صورتهاي‌ آلنجى‌ (عبدالواسع‌، 174) و النجى‌ (جوينى‌، 2/3) نيز آورده‌اند (نك: قزوينى‌، 1/90: صورتهاي‌ ديگر). اكنجى‌ فرزند قچقار از امراي‌ سلجوقى‌، و از قبيلة قون‌ بود كه‌ از حدود ختاي‌ در شمال‌ چين‌ براي‌ دست‌ يابى‌ به‌ چراگاههاي‌ جديد به‌ غرب‌ مهاجرت‌ كرده‌ بودند (مروزي‌، 18). ابن‌ اثير در شرح‌ وقايع‌ سال‌ 490ق‌ در داستان‌ قيام‌ امير قودون‌ آورده‌ است‌ كه‌ بركيارق‌ بن‌ ملكشاه‌ سلجوقى‌(حك 485- 498ق‌/ 1092- 1105م‌) به‌ اكنجى‌ حكومت‌ خوارزم‌ و لقب‌ خوارزمشاه‌ داد و او در اين‌ زمان‌ براي‌ سركوب‌ امير قودون‌ به‌ مرو آمد (10/266). آغاز حكومت‌ اكنجى‌ بر خوارزم‌ روشن‌ نيست‌، اما شايد بتوان‌ آن‌را با شورش‌ ارسلان‌ ارغون‌ (فرزند الب‌ ارسلان‌ و برادر ملكشاه‌)، حاكم‌ خراسان‌ مرتبط دانست‌ كه‌ ناگاه‌ به‌ قتل‌ رسيد و بركيارق‌ امرايى‌ را بر خراسان‌ تعيين‌ كرد (نك: همو، 10/262- 265). جوينى‌ آورده‌ است‌ كه‌ اكنجى‌ از غلامان‌ سلطان‌ سنجر بود و هنگامى‌ كه‌ سنجر به‌ حكومت‌ خراسان‌ منصوب‌ شد، بيش‌ از 12 سال‌ نداشت‌ (همانجا؛ نيز نك: راوندي‌، 185).

ادامه نوشته

افشار       دایره المعارف بزرگ اسلامی            جلد: 9       شماره مقاله:3729


اَفْشار، نام‌ يك‌ گروه‌ بزرگ‌ قومى‌ - عشايري‌ از اقوام‌ ترك‌ زبان‌ ايران‌. افشار در متنهاي‌ قديم‌ به‌ صورتهاي‌ اَوْشار (بدرالدين‌، 20؛ ابوالغازي‌، 27)، اَوشر (رشيدالدين‌، 1/40)، اَوْشَريّه‌، اوشاريه‌ و افشاريه‌ (ابن‌ تغري‌ بردي‌، 14/48؛ مقريزي‌، 4(1)/86، 126، جم ؛ قلقشندي‌، 7/282) نيز آمده‌ است‌.
افشار يكى‌ از نيرومندترين‌ ايلات‌ ترك‌ زبان‌ (فيلد، 49) در تاريخ‌ ايران‌ به‌ شمار مى‌رفته‌ است‌. در زمان‌ سلجوقيان‌ نام‌ افشار چنان‌ وحشت‌انگيز بود كه‌ اقوام‌ تركمان‌، ازبك‌ و تاتار كودكان‌ خود را با گفتن‌ عبارت‌ «اوشار گَلدي‌» (افشار آمد) مى‌ترساندند (قدوسى‌، 18). ايل‌ افشار يكى‌ از ايلات‌ تشكيل‌ دهندة سپاهيانى‌ است‌ كه‌ اقتدار شاه‌ اسماعيل‌ اول‌ صفوي‌ (سل 907-930ق‌) را در ايران‌ استوار كردند و يكى‌ از 32قبيلة اشرافى‌ داراي‌امتيازات‌ ويژه‌ (اروج‌بيك‌، 67) و نيز از ايلات‌ عمده‌ و معتبر قزلباش‌ (ابوالحسن‌ مستوفى‌، 156-157) در دورة صفوي‌ بوده‌ است‌. سران‌ و اميران‌ طايفه‌هاي‌ افشار در جنگهاي‌ پادشاهان‌ صفوي‌ با عثمانيها و ازبكها، در سپاه‌ نادرشاه‌ نقش‌ بزرگ‌ و مهمى‌ داشتند. بخش‌ بزرگى‌ از نيروي‌ سپاه‌ قاجار را نيز مردان‌ طايفه‌هاي‌ ايل‌ افشار تشكيل‌ مى‌دادند (, 2 EI.(I/240
امروزه‌ بيشتر طايفه‌هاي‌ افشار در شهرها و روستاهاي‌ ايران‌ اسكان‌ يافته‌اند و فقط گروههاي‌ كوچكى‌ از آنها شيوة چادرنشينى‌ و كوچندگى‌ را حفظ كرده‌اند و ييلاق‌ و قشلاق‌ مى‌كنند.

ادامه نوشته

اصلى‌ و كرم‌     دایره المعارف بزرگ اسلامی                 جلد: 9     شماره مقاله:3628



اَصْلى‌ وَ كَرَم‌، افسانة كهن‌ عاشقانه‌ كه‌ روايتهاي‌ گوناگونى‌ از آن‌ در فرهنگ‌ و ادبيات‌ عاميانة كشورهاي‌ آذربايجان‌، ارمنستان‌، تركيه‌ و برخى‌ كشورهاي‌ آسياي‌ ميانه‌ رواج‌ دارد.
افسانة اصلى‌ و كرم‌ در اوايل‌ سدة 10ق‌/16م‌ به‌ وجود آمده‌، و از همين‌ زمان‌ به‌ بعد در ميان‌ مردم‌ قفقاز، آسياي‌ ميانه‌ و آسياي‌ صغير رواج‌ يافته‌ است‌. با اينهمه‌، برخى‌ از پژوهشگران‌ بر اين‌ باورند كه‌ خاستگاه‌ اصلى‌ اين‌ افسانه‌ آذربايجان‌ بوده‌ است‌ (نك: آذربايجان‌...، .(IV/235 برخى‌ ديگر معتقدند كه‌ اصلى‌ (معشوق‌) و كرم‌ (عاشق‌)، قهرمانان‌ داستان‌، در اواخر سدة 10ق‌/16م‌ مى‌زيسته‌اند و اين‌ داستان‌ در حدود يك‌ قرن‌ پس‌ از آنها شكل‌ گرفته‌ است‌ (گونى‌، .(135 در بيشتر روايات‌ قفقاز خاستگاه‌ افسانة اصلى‌ و كرم‌ شهر گنجه‌ ياد شده‌ است‌، اما بنا بر روايات‌ مردم‌ آسياي‌ صغير نقطة آغاز داستان‌ شهر اصفهان‌ است‌ (همو، .(3-4 بانارلى‌، پژوهشگر معاصر ترك‌، بر اين‌ است‌ كه‌ اساس‌ اين‌ داستان‌ از شعرهاي‌ سراينده‌ و نوازندة آوازخوانى‌ (= عاشيق‌) به‌ نام‌ «كرم‌» دربارة زندگى‌ خود او بوده‌، و به‌ مرور زمان‌ به‌ صورت‌ افسانه‌اي‌ رواج‌ يافته‌ است‌ .(II/729) همچنين‌ به‌ روايت‌ ديگري‌ كرم‌ پسر عنقا بيك‌، بيك‌ اخلاط (شهري‌ در آسياي‌ صغير) بوده‌ است‌ (همانجا) و در روايت‌ تركمنى‌، حوادث‌ داستان‌ در تبريز روي‌ داده‌ است‌. هرچند كه‌ اين‌ افسانه‌ در ميان‌ مردم‌ مناطق‌ مختلف‌ از جمله‌ تركمنها، تركها، آذربايجانيها، ازبكها، ارمنيها و قزاقها به‌ صورتهاي‌ گوناگون‌ نقل‌ مى‌شود، ولى‌ در تمامى‌ آنها ماية اصلى‌ داستان‌ و قهرمانان‌ آن‌ يكى‌ است‌ (نك: افنديف‌، .(379

ادامه نوشته

 اغوز       دایره المعارف بزرگ اسلامی                   جلد: 9      شماره مقاله:3712


اُغوز، نام‌ قبيله‌ و يا در واقع‌ اتحاديه‌اي‌ مركب‌ از قبيله‌هاي‌ ترك‌ زبان‌ كه‌ موطن‌ اصلى‌ آنها در شمال‌ شرقى‌ آسياي‌ ميانه‌ و در كرانة شاخه‌هايى‌ از رود ينى‌سئى‌ در سرزمين‌ مغولستان‌ امروزي‌ واقع‌ بود.
براي‌ واژة اغوز چند معنا فرض‌ و پيشنهاد شده‌ است‌ كه‌ از ميان‌ آنها اُق‌ / اُغ‌ به‌ معناي‌ قبيله‌ + - اوز/ - ز نشانة جمع‌، يعنى‌ قبيله‌ها، ايلها درست‌تر مى‌نمايد. اُق‌ به‌ همين‌ معنا در اصطلاح‌ اون‌ اُق‌ نام‌ مجموعة قبيله‌هاي‌ دهگانة بازمانده‌ از گوك‌ تركها / توركوها (= تو - كيو چينى‌)ي‌ غربى‌ و اوچ‌ اُق‌ و بوزاُق‌، نام‌ دو شاخة اصلى‌ قبيلة اغوز در حماسة اغوزان‌ نيز به‌كاررفته‌است‌ (سومر،1 ؛ كلاوسن‌،«فرهنگ‌...1»، .(76 اما در همان‌ حماسه‌، اُغوز برگرفته‌ از نام‌ اغوزغاقان‌ / خان‌ بنيان‌گذار و فرمانرواي‌ افسانه‌اي‌ قبيلة اغوز دانسته‌ شده‌ است‌. حماسه‌ و اسطورة اغوزان‌ كه‌ كهن‌ترين‌ منبع‌ آن‌ جامع‌التواريخ‌ رشيدالدين‌ فضل‌الله‌ است‌ (1/42)، روايت‌ ديگري‌ نيز به‌ خط اويغوري‌ و اندكى‌ متفاوت‌ با متن‌ جامع‌ التواريخ‌ دارد كه‌ تقدم‌ يا تأخر آن‌ بر روايت‌ جامع‌التواريخ‌ دانسته‌ نيست‌ (كاپلان‌، .(22 ديگر روايتها اعم‌ از تركى‌ و فارسى‌ از جمله‌ روايت‌ ابوالغازي‌ بهادرخان‌ در شجرة تراكمه‌ (ص‌ 13-36) برگرفته‌ از جامع‌ التواريخ‌ است‌.

ادامه نوشته

اشرف‌ اوغوللري‌    دایره المعارف بزرگ اسلامی           جلد: 9        شماره مقاله:3545



اَشْرَف‌ْاوغولْلاري‌، سلسلة حكومتگر ترك‌ در آناتولى‌ و معاصر با سلجوقيان‌ آسياي‌ صغير كه‌ از حدود 686 تا 726ق‌/1287 تا 1326م‌ بر بخشى‌ از اين‌ سرزمين‌ فرمان‌ راندند.
سابقة تاريخى‌: آگاهى‌ دربارة اين‌ خاندان‌ - منسوب‌ به‌ اشرف‌ بيك‌، پدر سليمان‌ بيك‌ مؤسس‌ سلسله‌ - اندك‌ و منحصر به‌ چند مأخذ سدة 8ق‌/14م‌ است‌. اشرف‌ اوغوللاري‌ و قرامانيان‌ از جمله‌ قبايل‌ تركمانى‌ بودند كه‌ به‌ روايت‌ اوغوزنامه‌ قبل‌ از مهاجرت‌ به‌ آسياي‌ صغير در دامنة كوههاي‌ بالخان‌ واقع‌ در آن‌ سوي‌ آمودريا مى‌زيستند. شمارآنها را هنگامى‌ كه‌ به‌ آناتولى‌ آمدند، حدود 20 هزار چادر برآورد كرده‌اند (طوغان‌، .(I/320 اميران‌ اين‌ قبايل‌، در آستانة فروپاشى‌ سلجوقيان‌ آسياي‌ صغير، در حالى‌ كه‌ مغولان‌ بر مناطق‌ جلگه‌اي‌ و دشتهاي‌ آناتولى‌ حاكم‌ بودند، در نواحى‌ كوهستانى‌ اين‌ سرزمين‌ دولتها و امارتهايى‌ تشكيل‌ دادند (ابن‌ فضل‌الله‌، 3/164؛ قس‌: كونيالى‌، .(79-91 قلمرو فرمانروايى‌ اشرف‌ اوغوللاري‌ كه‌ در قديم‌ پيسيديا1 (اوزون‌ چارشيلى‌، «اميرنشينها...2»،58 ؛سامى‌،2/1590) ناميده‌مى‌شد، شامل‌شهرهاي‌، بِكشهري‌، سِيدي‌ شهري‌، يِنى‌ شهر و آق‌ شهر (اوزون‌ چارشيلى‌، همانجا؛ زامباور، 231) بود كه‌ بعدها بُلوادين‌ و ايلغين‌ نيز بر آن‌ افزوده‌ شد (اوزون‌ چارشيلى‌، همانجا).

ادامه نوشته

 اشراف‌، ديوان‌                 دایره المعارف بزرگ اسلامی       جلد: 9     شماره مقاله:3535


اِشْراف‌، ديوان‌ِ، اصطلاح‌ و نيز عنوان‌ ديوانى‌ در ممالك‌ اسلامى‌ كه‌ به‌ طور كلى‌ به‌ معناي‌ نظارت‌ بر امور ادارات‌ و اجزاء دستگاه‌ ديوان‌ سالاري‌ به‌ كار مى‌رفته‌، اما حوزة كاربرد و مصاديق‌ آن‌ متغير بوده‌ است‌. متولى‌ شغل‌ اشراف‌ را مُشرِف‌ (جمع‌ آن‌ مشارف‌، نك: دوزي‌، )، I/750 و خود آن‌ شغل‌ را مشارفه‌ نيز مى‌گفتند (مثلاً نك: ماوردي‌، 110).
دربارة آغاز كاربرد اين‌ عنوان‌ اطلاعى‌ در دست‌ نيست‌ و گزارش‌ افسانه‌ آميز خواندمير (نك: مآثر...، 28) مبنى‌ بر آنكه‌ لهراسب‌ واضع‌ مناصب‌ و وظايف‌ مستوفى‌ و مشرف‌ بوده‌، بى‌ گمان‌ فقط ناظر به‌ خود شغل‌ است‌، نه‌ عنوان‌ آن‌. با اينهمه‌، بايد گفت‌ مشاغل‌ و وظايفى‌ كه‌ مشرفان‌ بر عهده‌ داشتند، قطع‌ نظر از عنوان‌ آن‌، همچون‌ ديگر عناوين‌ و مشاغل‌ ديوانى‌ در عصر اسلامى‌، سابقه‌اي‌ كهن‌تر داشته‌ است‌. شغل‌ اشراف‌ عموماً منصب‌ تفتيش‌ و بازرسى‌ (نك: جواد، 9/ظ) ادارات‌ و اجزاء دستگاه‌ ديوان‌سالاري‌ و حكومت‌ شهرها بود و چون‌ منصب‌ مهم‌ و حساسى‌ به‌ شمار مى‌رفت‌، مشرفان‌ را از ميان‌ مردان‌ برجسته‌ و معتمد دستگاه‌ ديوانى‌ و قضايى‌ بر مى‌گزيدند. چنانكه‌ على‌ بن‌ يوسف‌ آمدي‌، قاضى‌ و هم‌ مشرف‌ شهر واسط بود (ابن‌ ساعى‌، 9/218)، و چون‌ كسى‌ بدين‌ شغل‌ منصوب‌ مى‌شد، خلعت‌ و تشريف‌ مى‌يافت‌

ادامه نوشته

  اشترخانيان              دایره المعارف بزرگ اسلامی             جلد: 9  شماره مقاله:3522


اَشْتَرْخانيان‌، يا اشترجانيان‌، سلسلة فرمانروايان‌ ماوراءالنهر (1007- 1199ق‌/1598- 1785م‌)، كه‌ نسب‌ خود را به‌ جوجى‌ پسر چنگيزخان‌ مى‌رسانند. امراي‌ اين‌ خاندان‌ از بازماندگان‌ خانات‌ حاكم‌ اشترخان‌ (هشترخان‌) يا حاجى‌ طرخان‌ (شهري‌ در شمال‌ درياي‌ خزر) بودند كه‌ پس‌ از فروپاشى‌ آن‌ دولت‌ به‌ دست‌ روسها در 963ق‌/ 1556م‌ به‌ بخارا، پايتخت‌ دولت‌ شيبانيان‌ آمدند و جانشين‌ ايشان‌ شدند. از اين‌رو، عنوان‌ اشترخانيان‌ (اشترخانيه‌) همچنان‌ بر ايشان‌ ماند. گرچه‌ اينان‌ را «امراي‌ جانى‌» يا «جانيه‌»، منسوب‌ به‌ جان‌، پدر بنيان‌ گذار اين‌ دولت‌، نيز ناميده‌اند.
هنگامى‌ كه‌ در 963ق‌ روسها ناحية هشترخان‌ را تصرف‌ كردند، شاهزاده‌اي‌ از خاندان‌ حاكم‌ آن‌ سرزمين‌ به‌ نام‌ يار محمد به‌ بخارا نزد اسكندرخان‌ شيبانى‌ (حك 968-991ق‌/1561-1583م‌) پناه‌ برد (لاهوري‌، 1/217). در آنجا پسرش‌ جان‌ يا جانى‌خان‌ با زهرا خانم‌ دختر اسكندر ازدواج‌ كرد (هاورث‌، ؛ II/744 قس‌: لاهوري‌، همانجا). پسران‌ جان‌، به‌ نامهاي‌ دين‌محمد، باقى‌محمد، ولى‌محمد و پاينده‌محمد در روزگار سلطنت‌عبدالله‌خان‌ شيبانى‌(991-1006ق‌/1583-1597م‌) پسر و جانشين‌ اسكندر به‌ خدمت‌ شيبانيان‌ درآمدند. پس‌ از مرگ‌ عبدالله‌خان‌ و جانشينى‌ پسرش‌ عبدالمؤمن‌خان‌ در 1006ق‌/ 1597م‌، دين‌محمد در هرات‌ دم‌ از استقلال‌ زد، اما يك‌ سال‌ بعد همزمان‌ با قتل‌ عبدالمؤمن‌خان‌، دين‌محمد نيز در نبرد با سپاه‌ صفوي‌ شكست‌ خورد و كشته‌ شد (همو، 1/217- 218؛ افوشته‌اي‌، 591

ادامه نوشته

مدارس امپراتوري عثماني         اكمل­الدين احسان اوغلو                مترجم: مهدي عبادي

 

در دورة عثماني، نظام آموزشي مبتني بر مدرسه، با اهتمام سلاطين اين سلسله به پيشرفت و شكوفايي فراواني دست يافت. در اين دوره، تأسيس مدرسه جزء مكمل سياست فتح، به هنگام تسخير شهرهاي جديد بود. مدارس عثماني با تأسيس مدارس ثمانيه و مدارس سليمانيه به وسيلة محمد فاتح (855/ 1451 ـ 886/ 1481) و سليمان قانوني (926/ 1520 ـ 974/ 1566) به اوج پيشرفت و شكوفايي خود رسيدند. امِا از آغاز قرن هفدهم ميلادي به علّت ضعف دولت مركزي و اوضاع آشفته اقتصادي و اجتماعي روي به تنزّل نهادند.
نوشتار حاضر با نگرشي محققانه، به بررسي سابقة تاريخي، ساختار برنامه‌ها ومواد درسي وشيوه‌هاي تعليم و تدريس در مدارس عثماني و نيز سياست‌ها و اهداف آموزشي و دلايل شكوفايي و انحطاط آنها پرداخته است. نويسنده به هنگام بحث از زمينه‌هاي تأسيس اين مدارس به نكات ارزشمندي در سهم نهادهاي آموزشي ايران و دانشمندان ايراني در شكل‌گيري و شكوفايي اين مدارس، در مقايسه با ديگر ملل مسلمان اشاره كرده است.

واژه­هاي كليدي: عثماني، مدارس، نظام آموزشي، مدارس ثمانيه، مدارس سليمانيه.
ادامه نوشته

آلب ارسلان امپراتور بيزانس را اسير كرد                           جام جم آنلاين

  ۹۳۹سال پيش در روز 19 اوت سال 1071 ميلادي لشكر امپراتور بيزانس توسط سپاهيان آلب ارسلان ، پادشاه سلجوقي در ملازگرد در نزديكي درياچه وان در ارمنستان درهم شكسته شد و ديوژينوس ، امپراتور بيزانس به اسارت آلب ارسلان ، پادشاه سلجوقي درآمد.

چهار قرن پيش از اين تاريخ كنستانتينوپل (قسطنطنيه) پايتخت امپراتوري رم شرقي تحت تاثير فرهنگ يوناني و مذهب ارتدوكس بيزانس نام گرفت و پايتخت امپراتوري بيزانس شد.

 

ادامه نوشته

كشف محل احتمالي مقبره سلطان آلب ارسلان                  جام جم آنلاين

 
 محل احتمالي مقبره "سلطان آلب ارسلان سلجوقي " دومين پادشاه سلسله سلجوقي در ايران، در مرو قديم واقع در جنوب تركمنستان از سوي باستان‌شناسان و مورخان ترك كشف شد.

به گزارش فارس، "يوسف حلاج اوغلو " رئيس سابق بنياد تاريخ ترك ضمن تأييد اين خبر تصريح كرد: مزار "سلطان آلب ارسلان سلجوقي " كه دروازه آناتولي را براي ترك‌ها باز كرده است، كشف شد.

اين محقق و تاريخدان ترك گفت: قرار است بزودي يك پروتكل مشترك بين تركيه و تركمنستان براي انجام عمليات كاوشگري باستانشناسي در محل احتمالي مقبره آلب ارسلان امضا شود.

ادامه نوشته

نگارگری مکتب سلجوقی      نفیسه عشاقی      دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد

مصور ساختن کتاب در دوره سلجوقی به شیوه خاص و با خصوصیاتی بیشتر ایرانی و کنار گذاشتن خصلتهایی که در شیوه عباسی رواج داشت همچون خصوصیات نژادی و لباسها به سبک مسیحی ، ادامه یافت در مکتب سلجوقی ، نقشها و تزئینات بر روی متن رنگ آمیزی شده پدیدار گشته اند. این رنگ معمولا سرخ بوده است و زمینه را با آن می پوشاندند ، در صورتی تصاویر موجود در مکتب بغداد بدون رنگ آمیزی زمینه نقش می شده اند .
نگارگری دوره سلجوقی که به دلیل ویران گری های بعدی مغولان فقط معدودی از آن باقی است ، نظیر غوالب دیگر هنری این د.وره شدیدا آرایشی و دارای ویژگیهایی شبیه مشخصه های نقاشی روی سفالینه ها است.
از نگارگران مربوط به این دوره می توان از «ابوتراب» و «فخرالدین حسین بدیع نقاش» که معاصر خواجه نصیرالدین طوسی بوده اند نام برد.
از سفالینه های مشهور دوره سلجوقی کاسه سفالینه مینایی فریر گالری (freer Gallery) است که نقاشی کار شده بر روی این کاشی مینایی تنها جنبه تزئینی ندارد بلکه منظور آن ایجاد یک صحنه مستقل و یک نقاشی از هر جهت کاملی بوده است که به جای اجرا بر کاغذ و یا بر روی پرده روی سفال انجام گرفته است
ادامه نوشته

نگاهی به کتاب «پژوهش های تاریخی ترکی ـ ایرانی سده های میانی»       میراث مکتوب

میراث مکتوب: پژوهش های تاریخی ترکی ـ ایرانی سده های میانی مجموعه مقالات عثمان غازی اوزگودنلی، استاد دانشگاه مرمره است که پیشتر در سالهای 1999 تا 2005 به صورت مقاله در نشریات، کتابها و دائره المعارف ها به زبان ترکی منتشر شده بودند. در این مقالات عثمان غازی تاریخ ایران در دوره حکومت های ترکی (از سلجوقی تا تیموری) و روابط متقابل صفوی ـ عثمانی را مورد بررسی قرار داده است.
ادامه نوشته

مشاهير و دانشمندان زنجان در دوره سلجوقيان           بررسي از: دكتر محمد خالقي‌مقدم

چكيده‌ي مقاله:

با استقرار اقوام ترك سلجوقي در منطقه‌ زنجان و دهات و شهرهاي آن، و با دستيابي آنان به قدرت سياسي، زمينة عمران و رشد اقتصادي و رشد علمي و فرهنگي زنجان و سجاس و سهرورد و ابهر فراهم گرديد، و به همين دليل در دوره‌ي مزبور تعداد زيادي دانشمند از شهر زنجان برخاست كه در شاخه‌هاي مختلف علم معماري و پزشكي و رياضيات و فلسفه و عرفان و ادبيات و غيره سرآمد روزگار بودند و نيز انبوهي و انباشتگي آنان در دورة تاريخي مزبور، بيش از دوره‌هاي ديگر است و به همين دليل شهر زنجان در اين دوره، دانشمندان متعدد زيادي پرورش مي‌دهد و از همين رو ابوالفداء در ص 481 كتاب تقويم البلدان خود مي‌نويسد كه: زنجان شهري است به حد آذربايجان و در بلاد جبل و گروهي كثير از اهل علم بدان منسوبند و يا كتاب طبقات‌الشافعيه درباره برخي از دانشمندان زنجان مي‌نويسد كه: برخي از آنان درياي علم هستند و از همين لحاظ، سعي مي‌كنيم كه در اين مقاله به اسامي و ويژگيهاي مشاهير و دانشمندان مختلف زنجان در اين دورة تاريخي بپردازيم:  

 

ادامه نوشته

بُرْج‌ِ طُغْرُل‌                             سایت انجمن علمی آموزشی معلمان تاریخ استان اصفهان

بُرْج‌ِ طُغْرُل‌، از مشهورترين‌ برج‌ْ آرامگاههاي‌ ايران‌، مدفن‌ طغرل‌ اول‌ سلجوقى‌ (د 455ق‌/1063م‌) و برخى‌ ديگر از افراد اين‌ خاندان‌ كه‌ در ري‌ واقع‌ شده‌ است‌. به‌ نوشتة قزوينى‌ رازي‌، طغرل‌ در ري‌ درگذشت‌ و در «گورخانه‌اي‌ پر زينت‌ و آلت‌»، مدفون‌ شد (ص‌ 631؛ نيز نك: ظهيرالدين‌، 22؛ راوندي‌، 112؛ بنداري‌، 31-32؛ براي‌ اختلاف‌ در محل‌ دفن‌ طغرل‌، نك: ابن‌ خلكان‌، 5/67). در برخى‌ متون‌ از دفن‌ افراد ديگر آل‌ سلجوق‌، همچون‌ تتش‌ الب‌ ارسلان‌ (د 488ق‌/1095م‌) و طغرل‌ سوم‌ (د 590ق‌/1194م‌) نيز در آرامگاه‌ طغرل‌ اول‌ ياد شده‌ است‌. از اين‌رو، مى‌توان‌ از آن‌ به‌عنوان‌ آرامگاه‌ خانوادگى‌سلجوقيان‌ ياد كرد(نك: مجمل‌...، 465؛ كريمان‌، 2/182؛ نيز «شرف‌»، 6 -7؛ بنجامين‌، 53).
ادامه نوشته

نگاهي به دست بافته هاي زنان ترکمن           پورتال مرکز ملی فرش ایران

اقوام مختلف ايران در طول تاريخ، هر يک در رشته هايي از صنايع دستي داراي مهارت بوده اند و زنان ترکمن در بافت فرش هاي زيبا داراي سوابق درخشاني هستند.
مردان در جامعه ترکمن از ديرباز امور بيرون از خانه را برعهده داشته و زنان نيز افزون بر انجام امور معمول خانه براي کمک به اقتصاد خانواده و نماياندن هنرهايشان به توليد انواع صنايع دستي اشتغال داشته اند.
بافت فرش و ديگر دست بافته ها علاوه بر اينکه محملي براي عرضه استعدادهاي بافندگان است در تامين برخي از مايجتاج خانواده ها نيز نقش دارد.
ادامه نوشته

نگاهي به دست بافته هاي زنان ترکمن

نگاهي به دست بافته هاي زنان ترکمن مقاله
اقوام مختلف ايران در طول تاريخ، هر يک در رشته هايي از صنايع دستي داراي مهارت بوده اند و زنان ترکمن در بافت فرش هاي زيبا داراي سوابق درخشاني هستند.
مردان در جامعه ترکمن از ديرباز امور بيرون از خانه را برعهده داشته و زنان نيز افزون بر انجام امور معمول خانه براي کمک به اقتصاد خانواده و نماياندن هنرهايشان به توليد انواع صنايع دستي اشتغال داشته اند.
بافت فرش و ديگر دست بافته ها علاوه بر اينکه محملي براي عرضه استعدادهاي بافندگان است در تامين برخي از مايجتاج خانواده ها نيز نقش دارد.
در مواردي نيز بافت فرش در راستاي برخي رسوم مانند بافت فرش جهيزيه توسط دختران انجام مي شود اما هر آنچه است اين صنعت کماکان در ميان زنان و دختران ترکمن در شهرها و روستاها رايج است.

فرش ترکمن ؛ اوج هنر و هویت زنان کرانه خزر                پورتال مرکز ملی فرش ایران

"دو تا قرمز، یکی زرد به زیر، دو تا نارنجی"، این کلمات لالایی گوش نوازی است که دختر ترکمن صحرا از مادر به یادگار دارد و هر روز تکرار می کند تا اوج هنر و هویت را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد.
رنگ چهره اش مثل قالی پرنقش و نگار شده، از قامتش می توان داستان رنج زندگی هنرش را فهمید. دختران ترکمن پس از ازدواج و "آنق گذاری"( کلاه مخصوص زنان متاهل)، روغن، یک کاسه آرد و یک "ایگ"هدیه می گیرند که ایگ یا دوک نخ ریسی نشانه ای است برای پویایی و فعالیت و ریشه در تاریخ و هویت زنان ترکمن دارد.
امروز گلستان و ترکمن با فرش و قالی ترکمن شهرت جهانی دارد و این شهرت مرهون تلاش زنان و دختران بی نام و نشان و هنرپردازی است که با هر تار و پود تابلویی از عشق و شیدایی را به تصویر می کشند.
"گول" نقش اصلی فرش ترکمن است که بافته های هر قوم به وسیله آن از بافته های اقوام دیگر متمایز می شود و پشم و پنبه از مواد اولیه برای تولید این هنر ماندگار است.

ادامه نوشته

ارزيابي الگوي مشروعيت سياسي سلجوقيان در سياست نامه         فردین عوض پور

                                                  چکیده

با عنايت به موضوع پژوهش (مطالعه اي در باب ارزيابي الگوي مشروعيت سياسي

حكومت سلجوقيان در سياست نامه ) مسئله تحقيق عبارتند از: چه ارتباطي بين تحرير

سياست نامه توسط خواجه نظام الملك با وضعيت مشروعيت سلجوقيان وجود دارد با

تكيه به مسئلة پژوهش ، سوؤالات اصلي عبارتند از:

ادامه نوشته

معماری ایران در دوره ی سلجوقیان

سلسلهٔ ترکان سلجوقى در آغاز قرن پنجم تأسيس شد. عهد سلجوقيان از دوره‌هاى درخشان هنرى است. معمارى عهد سلجوقى از استحکام و زيبايى خاصى برخوردار است و بناهاى باقيمانده از آن دوران، مهارت و استادى هنرمندان و استادکاران و آگاهى آنان از شيوه‌هاى مختلف معمارى را نشان مى‌دهد. شکوفايى هنرها در اين دوره مديون آرامش و ثبات سياسى قلمرو سلجوقيان است، که در آن هنرمندان توانستند آثار متعددى بوجود آورند. در دوران وزارت خواجه نظام‌الملک در دستگاه حکومت سلجوقي، مدارس زيادى تأسيس شد و تقريباً از همين دوران بود که مدارس از مساجد جدا مى‌شدند.
ادامه نوشته

بازی بزرگ" نوشته ی: پیتر هاپکرک                                             ترجمه ی : محمد قجقی

                                                                          به نام خدا     

                                 " بازی بزرگ" نوشته ی: پیتر هاپکرک    ترجمه ی : محمد قجقی

                                  توضیح: سال ها به میلادی است و مقاله بسال 1997 نوشته شده است.

711- یک سپاه عرب ( مسلمان) سند را به تصرف در آورد.

1175-1026 سلطان محمود غزنوی،هند شمالی را مورد حمله قرار داد.

1206-1175- محمد غوری، شش بار به هند یورش برد.

1240-1219 خاک روسیه به دست مغولان افتاد.

1398- تیمور لنگ، دهلی را به باد غارت گرفت.

1480- اولین مواجهه ی مسلحانه بین روس ها- به رهبری ایوان سوم ( ایوان کبیر 1505-1462) و مغول ها در کنار رودخانه " اوگرا" به هزیمت دو طرف از یکدیگر انجامید.

 

ادامه نوشته

هنرمندان گلستانی در نمایشگاه سراسری صنایع دستی ایران درتهران                   ایتنا نیوز

 هنرمندان گلستانی در همایش ونمایشگاه سراسری کاروانسرای خانات به اجرای زنده می پردازند.
به گزارش پایگاه خبری ایتنا نیوز، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان با اعلام این مطلب گفت: 8 هنرمند دررشته های جاجیم بافی روستای زیارت گرگان، نخ ریسی و ابریشم بافی ، پلاس بافی و صنایع دستی ترکمن، سوزندوزی و زیورآلات ترکمن و نواربافی علی آباد کتول به صورت زنده فعالیت کرده و محصولات خود را به نمایش می گذارند. رضا پورمهدی افزود: دراین نمایشگاه که به مناسبت هفته صنایع دستی برپا شده، هنرمندان سراسر کشور حضور یافته اند.
وی با اشاره به گرامیداشت هفته صنایع دستی، تصریح کرد: این نمایشگاه از تاريخ 17 تا 23 خردادماه جاري درکاروانسرای خانات واقع در خیابان مولوی تهران برگزار مي‌شود.

حماسه ی کوراوغلی                                                                        اصغرحسنی

داستان پهلواني هاي كوراوغلو در آذربايجان و بسياري از كشورهاي جهان بسيار مشهور است. اين داستانها از وقايع زمان شاه عباس و وضع اجتماعي اين دوره سرچشمه مي گيرد.
زمانه ی کوراوغلو
قرن 17 ميلادي، دوران شكفتگي آفرينش هنري عوام مخصوصاً شعر عاشقي (عاشيق شعري) در زبان آذري است. وقايع سياسي اواسط قرن 16، علاقه و اشتياق زياد و زمينه ي آماده يي براي خلق آثار فولكلوريك در زبان آذري ايجاد كرد....براي عاشق ها كه ساز و سخن خود را در بيان آرزوها و خواستهاي مردم به خدمت مي گمارند «ماده ي خام» تازه اي شد.

ادامه نوشته

موسیقی ترکمن‌های خراسان

 

شهرهای بجنورد، راز و جر گلان در شمال خراسان و تربت جام و منطقه مهرآباد مشهد مسکن ترکمن‌های خطه خراسان است. این قوم یکی از اصیل‌ترین و سازمان یافته‌ترین موسیقی‌های نواحی ایران را داراست.

به طور کلی موسیقی ترکمنی به سه شکل (سازی، آوازی و ساز و آوازی) اجرا می‌شود

ادامه نوشته

كجاوه‌بافي تركمن هنري كه از يادها رفته است                           پایگاه خبری ایتنا نیوز

 

پایگاه خبری ایتنا نیوز: كجاوه‌بافي هنري كهن و باستاني بوده كه متأسفانه بافت و استفاده از آن از اواسط قرن بيستم كم شد و در حال حاضر تقريبا از بين رفته است.
به گزارش پایگاه خبری ایتنا نیوز، امروزه كجاوه‌ها را در روستاهايي كه در مناطق كوهستاني و يا صحرانشين واقع شده‌اند، به ندرت مي‌توان ملاحظه كرد.
در گذشته بين تركمن‌ها فقط يك نوع كجاوه از معروفيت خاصي برخوردار بوده كه به اؤرمه كجبه معروف بود و به معناي كجاوه‌اي است كه از طريق بافتن درست مي‌شود.
استفاده از اين كجاوه كاملا متفاوت است و اين احتمال وجود دارد كه شكل كجاوه‌اي كه در عروسي استفاده مي‌شده از شكل كجاوه‌بافتني (اؤرمه كجبه) گرفته شده باشد، در زمان‌هاي نه چندان دور عروس را در داخل كجاوه‌اي كه بر روي كوهان يك شتر نصب مي‌شده، نشانده و به منزل داماد مي‌آورده‌اند.
ظاهر اين كجاوه‌ها به صورت چهار گوش و قسمت بالاي آن گنبدي شكل بوده كه با نخ‌ها و قپه‌هاي رنگارنگ تزئين مي‌شده است.

ادامه نوشته

برگزاری اولين جشنواره بازي‌هاي بومي و محلي روستايي در شهرستان آق قلا       ایتنا نیوز

 

پایگاه خبری ایتنا نیوز: اولين جشنواره بازي‌هاي بومي و محلي روستايي شهرستان آق قلا در سالن ورزشي کوثر شهرستان آق قلا برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری ایتنا نیوز، مسئول امور بانوان فرمانداري شهرستان آق قلا صبح امروز در مراسم اختتاميه اين مسابقات، برگزاري جشنواره‌هاي بازي‌هاي بومي و محلي را فرصتي مناسب براي افزايش فعاليت‌هاي ورزشي بانوان روستايي عنوان كرد و گفت: نشاط، تحرك و سلامتي در بين اين قشر با برگزاري چنين مسابقاتي فراهم مي‌شود.

ادامه نوشته

جشن قالي تركمن؛ نماد هويت ملي و معنوي تركمنستان                پایگاه خبری ایتنا نیوز

 

پایگاه خبری ایتنا نیوز: مردم تركمنستان در راستاي توجه ويژه به ارزش‌هاي مادي و معنوي خود، در سراسر اين كشور جشن ملي "قالي دستبافت تركمن " برپا كردند.
به گزارش پایگاه خبری ایتنا نیوز، مردم تركمنستان با اجراي برنامه‌هاي مختلف هنري و فرهنگي و برپايي كنسرت‌هاي ملي و معاصر در مراكز جشن ملي "قالي دستبافت تركمن " اين جشن را با شور و شوق خاصي برگزار كردند.
همه ساله مردم مناطق مختلف تركمنستان با توجه به سنت‌هاي خود به منظور احيا و ارج نهادن به قالي تركمن به عنوان نماد و هويت ملي جشن برگزار مي كنند كه با اجراي برنامه‌هاي موسيقي، آواز و نمايش قالي‌هاي تركمن همراه است.

ادامه نوشته

کرونولوژی " تیموریان" نوشته ی :اسمعیل آکا                ترجمه ی: محمد  قجقی

  

1227-مرگ چنگیز خان

1336-تولد تیمور

1370-تسلط تیمور بر سمرقند

1371- اولین لشکر کشی تیمور به خوارزم

1376-  آمدن توقتمیش به سمرقند و پناه آوردن به تیمور

1378-توقتمیش بر آق اوردو مسلط شد.

1380-اولین لشکر کشی تیمور به خراسان

88-1386- لشکرکشی سه ساله ی تیمور ،شمال ایران، منطق آذربایجان ، اصفهان و شیراز تصرف شد
ادامه نوشته

برگزاری همایش: دولت تركمن‌هاي كهنه ‌اورگنج و آسياي مركزي درنيمة اوّل قرن 13

 
 موسسه تاريخ آكادمي علوم تركمنستان در نظر دارد در روزهاي 1-3 دسامبر 2010 (10 - 12 آذر ماه) همايشي با عنوان "دولت تركمن‌هاي كهنه ‌اورگنج و آسياي مركزي درنيمة اوّل قرن 13" را در استان داش‌اوغوز در تركمنستان برگزار نمايد. به گزارش اداره كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، محورهاي همايش به شرح ذيل است؛

1. همكاريهاي بين‌المللي در زمينة حفظ آثار تاريخي و فرهنگي كهنه‌اوگنج در دوران رستاخيز و تحولات بزرگ
2. علم تكامل اطلاعات تاريخي و بررسي منابع تاريخي دولت تركمنهاي كهنه‌اورگنج 
3. دولت كهنه‌اوگنج در زنجيرة دولتهاي آسياي ميانه   
4. تاريخ نژادي و اتنوگرافي تركمنهاي كهنه‌اورگنج
5. رشد و ترقي علم فرهنگ در دولت تركمنهاي كهنه‌اورگنج 

علاقمندانی كه مايل به شركت در اين همايش بين المللي هستند، مي‌توانند چكيدۀ مقاله خود را در حد يك و نيم صفحه به همراه مشخصات كامل خود (نام، نام خانوادگي، كپي از گذرنامه، محل كار، مسئوليت، شماره تلفن منزل و محل كار و فاكس يا پست الكترونيكي) حداكثر در يك و نيم صفحه تايپ شده تا تاریخ 1/9/2010 (10/6/1389) به دبیرخانۀ همایش ارسال فرمایند.

آدرس دبيرخانة همايش
انستيتوي تاريخ آكادمي علوم تركمنستان:عشق‌آباد، خيابان آزادي، كد پستي 744000،
 
تلفن تماس
397431 و 391620 و 353088 (99312)
E-mail: history@online.tm; nurgozel-b2006@yandex.ru.
تمامی هزینه‌ها مربوط به همایش (هزينه‌هاي رفت و برگشت، اقامت و غیره) بر عهدۀ دبيرخانة همایش خواهد بود. قابل ذكراست  انديشمندان و نويسندگان ايراني مي توانند مقالات خود را به ايميل رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در تركمنستان به آدرس rayzaniir_tm@yahoo.com نيز ارسال دارند.

خاندان منغيتيه در امارات بخارا (از برآمدن تا آمدن روسيه)              دکتر برات شمسا


دکتر برات شمسا مدرس دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
این مقاله با عنوان
خاندان منغیتیه در امارات بخارا (از برآمدن تا آمدن روسیه) (21 صفحه - از 90 تا 110) 
مجله : علوم انسانی گروه فقه و تاریخ تمدن دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در زمستان 1385 - شماره 10 به چاپ رسیده است
نويسنده: شمسا، برات
کلید واژه
بخارا- منغیتیه- امیر- روسیه- ماورألنهر- حکومت- خاني گري - خانات
چکیده
سلسله ي منغیتیه بعد از حکومت اشترخانی در بخارا با پشتيباني نادرشاه افشار به قدرت رسید. این سلسله از بازماندگان مغول بعد از عقب نشینی از مناطق اروپايي روسیه (اردوی زرین) بودند كه به نواحی جنوبی تر آمده و در ماورألنهر، خان نشیني را تشکیل دادند امیران سلسله در مدت 167 سال داراي قدرت بودند که می توان به صورت قطعی با تهاجم روسیه و تصرف خانی گری های سه گانه تاریخ آنها را به دو بخش قبل از آمدن روسیه و بعد از ورود ارتش امپراتوری روس تقسیم نمود.
به طور متوسط هر امیری حدود 20 سال بر قدرت بوده و البته همچنان به مانند هر سلسله شرقی با شیوه های حکومت استبدادي شرق در منطقه ،حكمروايي مي كردند که مهمترین ویژگی آنها ناآگاهی از تحولات جهانی بود بخش زیادی از وقايع مهم در ايران اميران آن، در زدوخورد با دوخان نشينی دیگر یعنی خیوه و خوقند سپری شد

ادامه نوشته

اسفنديار اغلى‌    دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد: 8     شماره مقاله:3411

اِسْفَنْدْيارْ اُغْلى‌، يا بنى‌ جاندار،از خاندانهاي‌ حاكم‌ آسياي‌صغير كه‌ 174 سال‌ (690 -864ق‌/1291-1460م‌) بر ايالتهاي‌ قسطمونى‌ و سينوپ‌ - پافلاگونية سابق‌ - در ساحل‌ غربى‌ درياي‌ سياه‌ فرمان‌ راندند.
اين‌ خاندان‌ همچنين‌ به‌ جاندار اغوللاري‌ (جاندار به‌ معنى‌ محافظ، از مشاغل‌ دربار سلجوقى‌) نيز مشهورند، اما مورخان‌ عثمانى‌ آنان‌ را به‌ اسفنديار بيك‌، هشتمين‌ امير اين‌ سلسله‌ كه‌ 47 سال‌ فرمان‌ راند، نسبت‌ داده‌اند و اسفنديار اغوللاري‌ يا اسفنديار زادگان‌ (اوزون‌ چارشيلى‌، «تاريخ‌...1»، ، I/81 «اميرنشينها...2»، ناميدند؛ چنانكه‌ به‌ قزل‌ احمدلو، منسوب‌ به‌ قزل‌ احمد يازدهمين‌ فرمانرواي‌ اين‌ خاندان‌ نيز نامبردارند (منجم‌ باشى‌، 3/29؛ زامباور، 224؛ اوزتونا، .(I/37

ادامه نوشته

اسروشنه‌    دایره المعارف بزرگ اسلامی        جلد: 8              شماره مقاله:3380


اُسْروشَنه‌، يا اشروسنه‌، سروشنه‌، نام‌ كهن‌ منطقه‌اي‌ در ماوراءالنهر واقع‌ در ميان‌ سمرقند و رود سيحون‌ كه‌ هم‌اكنون‌ آثاري‌ از آن‌ در نزديكى‌ خجند تاجيكستان‌ باقى‌ است‌ .GSE,XXVII/702 بارتولد ويرانه‌هايى‌ را كه‌ در نزديكى‌ محلى‌ به‌ نام‌ شهرستان‌ و در جنوب‌ غربى‌ اوراتپه‌ برپاست‌، از آن‌ِ اسروشنه‌ مى‌داند گزيدة مقالات‌...، 05.
نام‌ اسروشنه‌ در سده‌هاي‌ پيشين‌ و در منابع‌ گوناگون‌ به‌ شكلهاي‌ مختلف‌ آمده‌ است‌. منابع‌ كهن‌ فارسى‌ آن‌ را به‌ همين‌ صورت‌، يا سروشنه‌ آورده‌اند جيهانى‌، 78، 80، 84؛ حدود العالم‌، 7، 3، جم ؛ تاريخ‌ سيستان‌، 7، اما برپاية منابع‌ موجود، قديم‌ترين‌ منبع‌ عربى‌ كه‌ در آن‌ از اين‌ منطقه‌ نام‌ برده‌ شده‌، صورت‌ الارض‌ خوارزمى‌ است‌

ادامه نوشته

استرابادي‌، ميرزامحمد مهدي‌   دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد: 8    شماره مقاله:3310


اِسْتَرابادي‌، ميرزا محمد مهدي‌ خان‌ (د ح‌ 1173ق‌/1760م‌) فرزند محمدنصير، منشى‌ و وقايع‌ نگار نادرشاه‌ افشار. استرابادي‌، به‌ گفتة برخى‌ از نويسندگان‌ معاصرش‌، در شعر كوكب‌ تخلص‌ مى‌كرده‌ است‌ (كشميري‌، 10، 111). واله‌ داغستانى‌ (نك: ذيل‌ كوكب‌) نيز شرح‌ حال‌ او را با نام‌ ميرزا مهدي‌ كوكب‌ آورده‌ است‌ (نيز نك: على‌حسن‌ خان‌، 344، 379). از اين‌ رو، جمعى‌ از محققان‌ معاصر، ميرزا مهدي‌ استرابادي‌ و ميرزا مهدي‌ كوكب‌ را دو نفر دانسته‌اند (آقابزرگ‌، 9(3)/924- 925؛ مركزي‌، 2/272؛ صفا، 5/1806؛ انوار، 3- 5)، اما اثبات‌ اين‌ نكته‌ كه‌ ميرزا مهدي‌ كوكب‌ همان‌ استرابادي‌ نيست‌، به‌ دلايل‌ و شواهد قاطع‌ نيازمند است‌.

ادامه نوشته

  استراباد           دایره المعارف بزرگ اسلامی     جلد: 8      شماره مقاله:3303

 


اِسْتَراباد، يا اَسْتَراباد، نام‌ كهن‌ شهرستان‌ كنونى‌ گرگان‌ (ه م‌) در سده‌هاي‌ نخستين‌ اسلامى‌ و مركز ايالتى‌ به‌ همين‌ نام‌ در دورة صفويه‌، قاجار و اندكى‌ پس‌ از آن‌.
نام‌ گذاري‌: نام‌ شهر در منابع‌ به‌ صورتهاي‌ استاراباد (خوارزمى‌، 27؛ ابن‌ حوقل‌، 2/384؛ بيهقى‌، 2/676؛ سمعانى‌، 1/199؛ ابوالفدا، 439)، ستار آباد (بيهقى‌، 1/185؛ رشيدالدين‌، 1/508)، استراباد بدون‌ حركت‌گذاري‌ (بيرونى‌، 2/570؛ ابن‌ اسفنديار، قسم‌ اول‌، 74) و اَستَراباد (ياقوت‌، بلدان‌، 1/242؛ شيروانى‌، 73) آمده‌ است‌. ابوالفدا با نقل‌ تمامى‌ ضبطهاي‌ ياد شده‌، صورت‌ استارآباد را مشهورتر دانسته‌ است‌ (ص‌ 438-439). برخى‌ بر اساس‌ روايت‌ مورخان‌ يونانى‌ شهر زدركرته‌1 در دورة هخامنشى‌(آرين‌، را با شهر استراباد تطبيق‌داده‌اند (فراي‌، «تاريخ‌...2»، 112 ؛ دياكونف‌، 43؛ هوار، 104؛ بيوار، 24 ؛ قس‌: درن‌، .(138

ادامه نوشته

اسپيجاب‌      دایره المعارف بزرگ اسلامی      جلد: 8   شماره مقاله:3289



اَسْپيجاب‌، يا اسفيجاب‌، اسبيجاب‌، ناحيه‌ و شهري‌ در ماوراءالنهر.
دربارة ساخت‌ نام‌ اسپيجاب‌ دو احتمال‌ وجود دارد: يكى‌ تركيب‌ آن‌ از دو واژة پهلوي‌ «اسپيگ‌1» (= درخشان‌ ؟) و «آب‌» كه‌ حرف‌ «گ‌» به‌ «ج‌» تبديل‌ شده‌ است‌ و ديگري‌ قرابت‌ اسپيج‌ با واژة سپيد (سفيد) فارسى‌. كاشغري‌، صاحب‌ ديوان‌ لغات‌ الترك‌ نيز از اسپيجاب‌ با نام‌ شهر سفيد (مدينة البيضاء) ياد كرده‌ است‌ (1/31، 3/133). اين‌ ناحيه‌ كه‌ جغرافى‌دانان‌ مسلمان‌ آن‌ را در اقليم‌ پنجم‌ جاي‌ داده‌اند

ادامه نوشته

 اخلاط      دایره المعارف بزرگ اسلامی    جلد: 7    شماره مقاله:3021

اَخْلاط، شهري‌ باستانى‌ در استان‌ وان‌، در شرق‌ آناتولى‌ و شمال‌ غربى‌ درياچة وان‌. اين‌ شهر در 2 و 0 طول‌ شرقى‌ و 8 و 0 عرض‌ شمالى‌ واقع‌ است‌. امروزه‌ بخشى‌ كوچك‌ از توابع‌ شهر بدليس‌ بتليس‌ به‌ شمار مى‌آيد. در 985م‌ جمعيت‌ آن‌ 00 ،8بوده‌ كه‌ 38 ،1نفر آن‌ در مركز، و بقيه‌ در روستاهاي‌ اطراف‌ زندگى‌ مى‌كرده‌اند ايرانيكا، ؛ I/726 «دائرة المعارف‌ ديانت‌...»، 22 ، II/19, اما در 990م‌ جمعيت‌ آن‌ بدون‌ حومه‌، 42 ،6نفر گزارش‌ شده‌ است‌ «آمار...»، .

ادامه نوشته

اخسيكت‌    دایره المعارف بزرگ اسلامی    جلد: 7   شماره مقاله:3008

اَخْسيكَت‌، نام‌ يكى‌ از شهرهاي‌ ماوراءالنهر در منطقة فرغانه‌ كه‌ روزگاري‌ مركز آنجا بود و اكنون‌ ويرانه‌هايى‌ از آن‌ برجاست‌.
نام‌ اخسيكت‌ در منابع‌ به‌ گونه‌هاي‌ مختلف‌ آمده‌ است‌: اخسيكث‌ خوارزمى‌، 8، خشكت‌ بلاذري‌، 20، خشيكت‌ قدامه‌، 07 و اخشيكث‌ بيرونى‌، /77. در سده‌هاي‌ بعد، تاريخ‌ نويسان‌ بخش‌ اول‌ آن‌ يعنى‌ اخسى‌ و اخشى‌ را به‌ عنوان‌ نام‌ شهر ذكر كرده‌اند بابر، ، ؛ روملو، 12.

ادامه نوشته

ابوالمفاخر رازی   دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 6   شماره مقاله:2565

اَبوالْمَفاخِرِ رازي،از شاعران پارسي‌گوي دورة سلجوقيان و معاصر با محمد بن ملكشاه(حكـ498-511ق/1105-1117م)و پسرش مسعود(حكـ527-547ق/1133-1152م).
از زندگي ابوالمفاخر اطلاعي اندك در دست است.او در نيمة اول سدة 6ق/12م در ري مي‌زيست.دولتشاه او را دانشمندي كامل و شاعر و اديبي فاضل شمرده و از وي با عنوان استادالشعرا ياد كرده است(ص61).برخي از منابع لقب فخرالشعرا را نيز به نام وي افزوده‌اند(رازي،3/33؛شوشتري،2/614).نام پدر ابوالمفاخر در منابع موجود نيامده است،تنها در يكي از نسخ خطي تذكرة الشعراء دولتشاه نام وي ابوالمفاخر بن ابي عبدالله رازي ثبت شده است(قريب،197).با آنكه ابوالمفاخر در قصيدة معروفش خود را مفاخر خوانده(شوشتري،2/616)،هدايت از او با عنوان فاخري رازي ياد كرده است(2/936).

ادامه نوشته

ابوالقاسم درگزينی    دایره المعارف بزرگ اسلامی           جلد: 6  شماره مقاله:2479


ابوالقاسم دَرگَزيني، قوام‌الدين ابوالقاسم ناصربن علي بن حسن (حسين) مق‍ 527ق/1133م)، ديوان سالار و وزير سلجوقيان خراسان و عراق. وي در خانواده‌اي كشاورز از روستاي انس آباد، نزديك درگزين، در ناحية اعلم همدان، به دنيا آمد (بنداري، 143)، از اين‌رو وي را ابوالقاسم انس‌آبادي نيز گفته‌اند (راوندي، محمد، 170؛ ابن اثير، 10/652). اما او به علت شهرت و بزرگي درگزين در آن عهد، خود را به آنها منتسب مي‌كرده (بنداري، همانجا). نام او را «علي ناصر» (مغزي، 569) و نام پدرش را حسين (مجمل‌التواريخ، 4145؛ منشي كرماني، 74) نيز گفته‌اند.

ادامه نوشته

ابو طاهر خاتونی   دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 5     شماره مقاله:2283

اَبو طاهِرِ خاتوني، حسين بن حيدر بن حسين خاتوني بَجْلي، ملقب به موفق الدوله، معين الملك و معين الدين (لغت فرس، 41؛ ابن ابي اصيبعه، 1/276؛ ابيوردي، 56، 218، 233؛ عمادالدين، تاريخ، 102؛ ابن فوطي، 659)، شاعر، كاتب و مستوفي سدة 6ق/ 12 م و از بزرگان دولت سلجوقي. در بعضي از مآخذ متأخرتر لقب او كمال الدين ضبط شده است (اوحدي، 20؛ هدايت، 1/141). نام پدر وي نيز در برخي از منابع، علي (عوفي، لباب، 1/127) و محمّد (ابن ابي اصيبعه، همانجا) آمده است. سبب شهرت او به خاتوني، ظاهراً آن است كه چندي متصدي امور و مستوفي گوهر خاتون، همسر محمد بن ملكشاه سلجوقي بوده است (نفيسي، 87؛ نيز نك‍ : هدايت، همانجا).
از اينكه بعضي از منابع او را به ساوه منصوب داشته و نسبت او را «ساوي» نوشته اند (عمادالدين، خريدة، 94 ب؛ ابن فوطي، همانجا)، چنين برمي آيد كه محل تولد او احتمالاً ساوه بوده است. از ابياتي كه در حدود 511 ق سروده و در آن به 70 سال خدمت در دربار سلطان اشاره كرده است (عماد الدين، تاريخ، 103)، مي توان تولد او را به حدود 440ق/ 1048 م دانست (نك‍ : اقبال، 12).

ادامه نوشته

ابوالخير خان قزاق   دایره المعارف بزرگ اسلامی   جلد: 5     شماره مقاله:2150

اَبوالْخِيرْخانِ قَزّاق، پسر آيرش پسر آچه (1104 ـ 1161ق/1693 ـ 1748م)، رئيس يكي از قبايل قزاق كه با پذيرفتن تابعيت روسيه زمينة نفوذ آن دولت را در تركستان فراهم كرد. قزاقها طي سدة 17 م وحدت خود را از دست دادند و برحسب ارشديت شاخه هاي قبيله اي به سه ارودي اولوغ (بزرگ)، اورتا (ميانه)، و كيچي (كوچك) تقسيم شدند كه اين آخري، درياي
برخلاف نامش، كوچ نشينان بيشتري را در برداشت. ابوالخيرخان پيشواي همين اردو بود كه در نواحي بين درياچة آرال و
خزر سكني داشتند (آكينر،‌363؛ بارتولد، 265).
قزاقها به سبب حملات قبايل مجاور، بر آن شدند كه به تابعيت پتر كبير گردن نهند. از اين روي در 1717م ابوالخيرخان

ادامه نوشته

ابوالخير خان ازبک   دایره المعارف بزرگ اسلامی         جلد: 5              شماره مقاله:2149

اَبوالْخِيْرخانِ اُزْبَك (815 ـ 873 ق/1412 ـ 1468م)، پسر دولت شيخ اوغلان بن ابراهيم بن پولاد بن منگوتيمورخان و بنيان گذار سلسلة شيبانيان در آسياي مركزي و ماوراءالنهر كه از 832 ق/1429م تا اوايل سدة 11 ق/17م در اين سرزمينها فرمان راندند. نسب ابوالخيرخان با 9 واسطه به چنگيزخان مغول (د 624ق/1227م) مي رسد. نياي بزرگ وي، شيبان يا شبان و بهادر (فضل الله، 41)، يكي از پسران جوجي، پسر ارشد چنگيز خان بود كه اراضي وسيعي را از اورال جنوبي تا رودهاي چونساري سو، به عنوان اقطاع در اختيار داشت (لين پول، 212؛ گروسه، 784).از زمان نوة ابوالخير خان يعني ابوالفتح محمد شاه بخت يا شيبك، عنوان شيباني بر اين خاندان نهاده شد، ولي پس از اوهيچ يك از فرمانروايان اين خاندان، از اولاد وي نبودند، بلكه از اعقاب پسران ديگر ابوالخير فرمانروايي يافتند. از اين رو به گفتة گري گوريف ، بهتر است اين سلسله ابوالخير ناميده شود (هوورث، II/686)

ادامه نوشته

ابوبکر طهرانی    دایره المعارف بزرگ اسلامی  جلد: 5   شماره مقاله:2003

 

اَبوبَکْرِ طِهْرانی، دیوانی و مورخ دربار ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو در سدۀ 9ق/15م. به رغم شهرت او، از تاریخ تولد، آغاز زندگی و به‌ویژه دانش‌اندوزی وی چیزی نمی‌دانیم. آنچه از شرح احوالش به دست می‌آید، برگرفته از جای جای کتاب دیار بکریۀ اوست و عجالتاً مأخذ دیگری در دست نداریم تا بتوانیم کتاب دیار بکریه را با آن بسنجیم و نکات تاریک زندگانی او را روشن سازیم. او در آغاز کتاب (1/4) خود را «ابوبکر الطهرانی الاصفهانی» نامیده است، از این‌رو وی بایستی در طهران یکی از روستاهای اصفهان به دنیا آمده باشد. این روستا بنا بر روایت یاقوت (3/565) خاستگاه گروهی از محدثان بوده است.

ادامه نوشته