هنر سلجوقیان ایران و آناتولی (نقد کتاب) نویسنده : سید محمد حسین مرعشی
کتاب، شامل مقالاتی است که در گردهمایی علمی سال 1982، در ادینبورگ عرضه شده است. نویسندگان این مقالهها کوشیدهاند در حداکثر در ده صفحه به موضوع مورد نظر خود بپردازند. هنرهای مورد توجه نویسندگان ایرانشناس این کتاب، بیشتر معماری، تزیینات، وسایل، ظروف، کتاب و ... بوده است. ایرانیان در دوران سلجوقیان خواند، تنها چند مقاله به آثار به جا مانده از این دوران به آناتولی مربوط میشود.
همانطور که گفته شد این کتاب مجموعه مقالات سمپوزیوم ادینبورگ است، بنابراین مطالب آن در هر موضوع، به صورت موجز و خلاصه بیان شده است. اهمیت کتاب بیشتر در آن است که به دوران پر نظریة سلجوقی از دیدگاه هنری پرداخته شده تا شاید با نگاهی دیگر بتوان تصویر تازه تری از این دوران، به دست آید.
ناشر دربارة چگونگی فراهم آمدن کتاب چنین گفته است: پرداختن به هنر سلجوقی در ایران و آناتولی نیاز به گردآوردن متخصصان در زمینههای گوناگون هنر آن دوران بود. این اتفاق در سال 1982 در گردهمایی دانشگاه ادینبورگ پیش آمد. برخی از این دانشمندان در این گردهمایی حضور نداشتند، اما از آنان خواسته شد تا ما را در این زمینه یاری دهند. این مقالهها به همت پرفسور عباس دانشوری و با کمک مدرسه باستانشناسی انگلیس در آنکارا و موسسه پژوهشهای ایرانی انگلیس که دسترسی به مجموعههای هنری را آسان کردند فراهم آمد. رابرت هیلن براند از اساتید گروه هنرهای زیبای دانشگاه ادینبورگ ویراستاری این مقالات را عهدهدار شدند. این کتاب دارای مقدمهای به قلم پروفسور هیلن براند و سیودو مقاله و بیش از 310 عکس، نقشه و تصویر است. مقالات این کتاب بدین ترتیباند.
1ـ هنر سلجوقی: موانع شناخت، بانیان و ذوق هنری (بازیلگری/Basil Gray /)
2ـ کتیبهای از بروجرد: دادههای جدیدی درباره ایوانهای مساجد در دوران سلجوقی (شیلابلر /Sheila S. Blair /)
3ـ مناره پیش از دوران سلجوقی (جاناتان بلوم /Jonathan M. Bloom/)
4ـ سلجوقیان بانیان آبادی (باربارا فینستر /Barbara Finster/)
5ـ دادههای تازه برای پژوهش بناهای پس از سلجوقیان در عراق: مسجد قبهالخضرا در ترکیه (طارق جنابی /Tariq al-Janabi/)
6ـ منارههای سلجوقی در ایران: تحول طرحهای تزیینی (جودی مولین/Judi Moline/)
7ـ مناره وابکنت (برنار اوکان /Bernard O`Kane/)
8ـ مسجد پامنار زواره: سالیابی مجدد و بررسی گچبری اسلامی در سدههای نخست (ساموئل پترسون /Samuel R.Peterson/)
9ـ اهمیت مسجد جمعه اشترجان در تاریخ کاشیکاری ایرانی (داگلاس پیکت /Douglas Pickett/)
10ـ تزیینات گچی در گنبد علویان همدان (رایا شانی/Raya Shani/ )
11ـ معماری و فضاهای معماری در تصویرسازی مقامات حریری در سده ششم قمری، (ماریان باروکان /Marianne Barrucand/)
12ـ تجدید نظر در کتاب صور فلکی سال 400 قمری کتابخانه بادلیان (باربارا برند /Barbara Brend/)
13ـ مصورسازی شاهنامه از دوران فردوسی تا حمله مغول (بازیل گری /Basil Gray/)
14ـ سبک نقاشی سلجوقی و پاره نسخهای از صورالکواکب عبدالرحمن صوفی (جولیان رابی /Julian Raby/)
15ـ مصور سازی کتابهای خطی: منبعی برای نقش مایههای فلزگری در اواخر دوران سلجوقی (جیمز آلن /James Allan/)
16ـ فنون تراش شیشه در دوران سلجوقی (پاتریشیا بیکر /Patricia L. Baker/)
17ـ ارتباط میان مصورسازی کتاب و سفالینههای تجملی در ایران سده هفتم (رابرت هیلن براند /Robert Hillenbrand/)
18ـ نور جهان (اسدالله سورن ملیکیان شیروانی /Assadullah Souren Melikian- Chirvani/)
19ـ شکسته پیالة مینایی و صحنهای از شاهنامه ( باربارا اشمتیز /Barbara Schmitz/)
20ـ در جستجوی ماهیت نور (رودلف اشنایدر /Rudolf Schnyder/)
21ـ مستند مینایی و پیالههای ابوزید (اولیور واتسون /Oliver Watson/)
22ـ جام فیروزة جمشید شاه (جوانا زین نیسن /Johanna Zick_Nissen/)
23ـ پژوهش مقدماتی در زمینة شمایلشناسی طاووس در سدههای میانی اسلامی (عباس دانشوری /Abbas Daneshvari/)
24ـ حماسه اوقوز و شمایلشناسی سلجوقی (امل اسین /Emel Esin/)
25ـ پارچههای سلجوقی ـ پژوهشی در شمایلشناسی ( دوروتی شفرد /Dorothy G. Shepherd/)
26ـ طرحهای بیگانه و تعبیرهای اسلامی در سیزدهمین سدة فلزگری: یادداشت مقدماتی (اوا بائر /Eva Baer/)
27ـ تحول در طاق سه پره (میکائیل بورگوین /Michael H. Bourgoyne/)
28ـ سنتگرایی متمایل به شرق در معماری شرقی اسلامی: از خلافت قرطبه تا موحدون (کریستیان اورت /Christian Ewert/)
29ـ سلاح وزره سلجوقی در هنر و ادبیات (دیوید نیکول /David Nicolle/)
30ـ گفتههای اولیا چلبی درباره سلجوقیان روم (اولکو باتش /Olku U. Bates/)
31ـ معماری سلجوقی آناتولی و ارتباط آن با ایران سلجوقی (هاوارد کران /Howard Crane/)
32ـ پلهای آناتولی در دوران سلجوقی (گادفری گودواین /Godfrey Goodwin/)
33ـ ایلات و ذخایر در دوران سلجوقیان (رودی پل لیندنر /Rudi Paul Lindner/)
34ـ سفالینه در حفریات ساموساتا 81ـ1978 (گونول اونی /Gonul Oney/)
35ـ درباره سالیابی خانهای سلجوقی بدون دربار در آناتولی (رحیمحسین اونال /Rahim Huseyin Inal/)
36ـ شیرـ عقاب ـ سیمرغ با هم (کاتارینا اوتودرن /Kathariana Otto-Dorn/)
37ـ قلعههای اسماعیلیان در ایران (ولفرم کلایس /Wolfram Kliss/)
خلاصه مقالات نخست
1ـ هنر دوران سلجوقی (بازیلگری)
براستی ویژگیهای هنری که در سده ششم قمری در ایران آغاز میشود و صد سال بعد در آناتولی ادامه مییابد کداماند؟ این خصوصیات هنری تا چه اندازه متأثر از حاکمان ترک سلجوقی بوده است؟
دو گونه اندیشه در برابر این پرسش قرار دارد: نخست آنان که دورههای هنری را یک نقطه تلاقی میدانند و گروه دیگر، شکل تازة هنر را پیشبرد و تغییر صورت قدیمتر میدانند. آیا سنتهای هنری، همراه با مهاجمان ترک، از آسیای میانه به ایران رسید یا این صورتهای هنری، پیش از آن نیز وجود داشته و تنها حیات تازهای به هنر میزبان دوران عباسی داده است.
پرسش دیگر آن که عوامل حکومتی، ارتش، قوانین و مقررات اداری نظامالملک در معماری این شالودهها چه اندازه تأثیر داشته است؟ آیا بر آمدن شهرنشینان مرفه عامل حمایتکننده و بانی این هنرها بوده است؟
و آیا تفاوت هنری میان بخش شرقی و غربی جهان ایرانی افزایش یافته بوده است؟ مثلاً به کار بردن کاشی در بناها، ابتدا در اصفهان آغاز شده یا در غزنه؟ و یا اصولاً ظهور ناگهانی کاشی به شیوه حکومتی سلجوقی ارتباط دارد؟
همانطور که میدانیم، ذوق هنری عمده در این دوره، گرایش بیشتر به رنگ در معماری، کاشی و نیز تزیینات گچکاری و شکلهای هندسی در تزیینات معماری، تذهیب نسخههای خطی و جلدسازی است. اما چطور میان ایران سلجوقی و آناتولی سلجوقی، مشابهتهایی در سبک این هنرها ایجاد شده است؟ آیا ظهور الگوهای آجری در بناهای آناتولی، صد سال پس از به کار رفتن آن در ایران به دلیل مهاجرت هنرمندان ایرانی به سوی غرب است؟
آیا تأثیر گذاریها از مصر فاطمیون به سوی سوریه و به طور کلی از مصر به سوی ایران (در سده 6 ق) جریان یافته یا از ایران سده هفتم به سوی غرب سلجوقی گسترش یافته است. آیا برخی مبادلات در مهارتهای هنری از آسیای میانه ترک به سوی مصر رفته است یا سنتهای هنری مصر طولونی یا عباسی است؟
آیا میتوان منشأ سنتهای نسخهپردازی سده ششم و هفتم بینالنهرین را سلجوقی بدانیم؟ آیا سنت نقاشیهای دیواری در دوره سلجوقی به بار نشست و یا اصالت آن در سنتهای عباسی است؟ آیا نقاشی دیواری سنتی عامیانه بود یا جدید و درباری؟
برای پاسخگویی به چنین پرسشهایی، شاید بهتر آن است که به جای کاوش در کاروان نظریههای تاریخی به پژوهشهای فنی و مرتبط هنری این دوران مشغول شویم.
2ـ کتیبهای از بروجرد: دادههای جدیدی درباره ایوانهای مساجد در دوران سلجوقی (شیلا بلر)
در مسجد جامع بروجرد کتیبهای به زبان عربی وجود دارد که در آن نام بانی ساختمان صدر مجدالدین کبیر... ابوالعز محمدبن طاهربن سعید ذکر شده است. در دوران سلجوقی، عنوان صدر نشاندهنده وزارت، لقب مجدالدین و کنیه ابوالعز نشان شهرت و قدرت صاحب اسم است. محمدبن طاهر وزیر سلطان مسعودبن ملکشاه بوده و اغلب با لقب عزالملک و با نسبت بروجردی شناخته میشده است.
در کتبیه یادشده، خطای کاتب احتمالاً سبب نوشتن محد به جای احمد و جابهجایی نام پدر و پسر شده است. اشتباهی که در زبان فارسی به دلیل حذف «ابن» چندان غریب نیست. لقب «دوله» در دوران آل بویه، به «دین» در دوران سلجوقی تغییر یافت، زیرا سلجوقیان برخلاف بوییان خود را تابع خلافت میدانستند. بنابراین، با توجه به نوع قدرت سیاسی ایشان که بر مشروعیت دینی استوار بود، طبیعی است که در معماری، بهویژه معماری مساجد تغییراتی ایجاد شود. این تغییرات از مساجد مرکزی ایران آغاز شد و ویژگی آن احداث چهار ایوان سرپوشیده بود. از نخستین نمونههای آن میتوان به مسجد جامع زواره اشاره کرد.
مسجد جامع بروجرد، شاید آخرین نمونه از گونهای معماری در ایران مرکزی، پیش از استاندارد ساخت مساجد باشد که از شرق ایران آغاز شد. طرح چهار ایوان حتی برای کاروانسراها و مدارس نیز به کار گرفته شد.
5ـ مناره پیش از سلجوقیان (جاناتان بلوم)
مناره با آجر بزرگ، از مشخصهای معماری دوران سلجوقی در ایران است که در مساجد زوارة ساوه یا اردستان مشاهده میشود. در مساجد فیروزآباد و خسروجرد نیز نشانههایی از این معماری وجود دارد.
اما کاربرد مناره به چه منظوری وارد معماری سلجوقی شد؟ آیا صورتی نمادین داشت یا کاربردی بود و جزئی از بنای مسجد به شمار میآمد.
همانطور که میدانیم، مکان اذان گفتن در صدر اسلام وسالها پس از آن بام مساجد بوده است. البته ممکن است از برجهایی که از دوران پیش از اسلام در دمشق ساخته شده بود نیز برای این کار استفاده کرده باشند. در فسطاط از چهار گوشه بام مساجد اذان میگفتند، هارون دستور ساخت محلی بر بام مسجدالحرام را صادر کرد تا محل اذان گویی شود، با آن که در مکه برجهایی نیز وجود داشته است. منار یا صورت مؤنث آن مناره به مفهوم مکان نور، به معنی نشانه یا علامتی برای تعیین حدود یا نشان دادن راه یا مرز میان دو چیز بوده است.
اوایل سدههای میانه واژه مؤذنه (محل اذانگویی) به کار برده شد. محل قرار گرفتن منار، مناره و مؤذنه که بنایی استوانهای شکل است، معمولاً میان دیواری است که مقابل محراب قرار دارد.
قدیمیترین مناره بلند در جهان اسلام، مناره سمنان است که در سالهای 25ـ421 ق ساخته شده و در کتیبة بنای آن، کلمة منار به کار رفته است. اما قدمت مناره مسجد جامع سیراف، واقع در خلیجفارس (210 ق) بیش از سایر منارههاست. پس از آن، مناره مسجد کبیر قیروان (پیش از 221 ق)، مناره مسجد متوکل در سامرا (5ـ263 ق)، مسجد ابودلف (247 ق) ، مسجد ابنطولون در قاهره (5ـ263 ق) و برج شمالی مسجد بزرگ دمشق را که مقدسی در سال 375 قمری دربارة آن مینویسد «به تازگی ساخته شده است». مناره قیروان چهارگوش و مناره سامرا حلزونی است اما بقیه استوانهای شکل هستند. در دوران هارونالرشید از برجهایی که منصور و مهدی در مکه ساخته بودند، هنوز اذان گفته نمیشد. اما پس از حادثهای که برای او پیش آمد، دستور داد تا منارات را در فاصلة اندکی از مسجد بنا کنند و از آن اذان گویند تا مسلمانانی که از مسجد دور هستند زمان صلوة را دریابند. فاطمیون مصر (سده چهارم) اما مناره را بدعت دینی عباسیان بر میشمردند و مساجد بدون مناره میساختند. در شرق اسلامی، از آنجا که سلجوقیان به نام خلفای عباسی حکومت میکردند. مناره قسمتی از معماری مساجد گردید و مساجد جدید با مناره ساخته شد. برای مساجد قدیم نیز مناره ساخته شد.
8ـ سلجوقیان آبادگر (باربارا فینستر)
نظامالملک در سیاستنامه به امیران و شاهزادگان توصیه میکند برای پیشرفت تمدن به حفر قنات، ساخت نهرها، پل سازی و بازسازی دهکدهها، ساخت استحکامات و شهرهای جدید و بناهای بزرگ بپردازند.
اوج قدرت سلجوقیان، روزگار سلطان ملکشاه است که به گفتة تاریخنگار معاصرش ابوشجاع میتوان آن را با حکومت شاهان ایران قدیم، مانند انوشیروان، بهرام، اردشیر یا اسکندر مقایسه کرد. ویژگی حکومت ملکشاه به عنوان یک حاکم عادل به گفته ابناثیر: ... کاهش مالیاتها، ساختن جادهها و آبراههها، رباطها و... است. ملکشاه به بغداد توجه بسیار داشت. در مرکز شهر مسجد جمعه بزرگی ساخت و در مراسم آغاز ساخت آن، همراه با برخی بزرگان شرکت کرد. وزیران خود را واداشت تا کاخهایی برای خود در این شهر برپا سازند. در اصفهان، در کنار زایندهرود باغها و قصرهایی ساخت که شکوه این شهر را به شکوه دوران آلبویه و طغرلبیک رساند.
برنامههای ملکشاه به همت وزیرش نظامالملک طرحریزی میشد. نظامالملک خود نیز در این آبادانیها نقش داشت. تأسیس مدرسه نظامیه در همة شهرهای مهم، مانند بلخ، آمل، مرو، غزنه، نیشابور، اصفهان، بغداد، موصل - که برخی از این مدارس، مانند نظامیه نیشابور دارای کتابخانه و بیمارستان نیز بود - از ابتکارات این وزیر بود. البته هدف سیاسی اشاعة مذهب شافعی نیز در تأسیس این مدارس بیتأثیر نبود. حاکمان شهرها و حتی همسران آنان مانند زاهده خاتون در شیراز در آبادگری مشارکت داشتند. منارههای اطراف اصفهان، شاهدان همکاری مردم در آبادانی سرزمین خود است. مناره سین (526 ق) به دست ابواسماعیل محمدبن حسین و یا منارهگار (515 ق) به همت رئیسالرؤسا ابوالقاسمبن احمدبن ابوالقاسم نمونههایی از این همیاریهای مردمی است.
ابن خلدون نقل میکند که «... زوال تدریجی خلافت از غیبت خلفا در میان انبوه این کارهای عظیم پیداست».
نظام اقطاع سلجوقی که از بوییان بدانها رسیده بود، حاکمان ولایات را مجبور میکرد برای بقای حکومت در آبادانی بیشتر به کوشند. آنها برای حفظ بخشی از داراییهای خود، بخشی از آنها را وقف میکردند که بیشتر برای ساختن مدارس، رباطها و گاه مساجد به کار میرفت. در دورة سلجوقی، بهویژه دورة ملکشاه، شهرها آکنده از مدرسهها، خانقاهها، رباطها و کتابخانهها بود. شاخصهایی که نشان از رشد طبقه متوسط و توجه به نیاز آنها و درک ایشان از خویشتن بوده است.
6ـ منارههای دوران سلجوقیان در ایران: تحول طرحهای تزیینی (جودی مولین)
منارههای سلجوقی ویژگیهای خاصی دارند: استوانهای شکلاند. ایوانهای بیرون زده در فواصل معینی دارند و پوشیده از نقش مایههای تزیینی بر روی آجرهای برهنهاند. گل پخته و سفالینههای لعابدار از عناصر معمول در برجستهسازی نقش مایههای آجری طرح این مناره است. گل را به شکل دلخواه در میآوردند و سپس در معرض گرما قرار میدادند. این شیوه از زمان پارتیان در ایران معمول بود. از اواخر سده چهارم هجری در سازههای اسلامی به کار برده شد. سفالینههای لعابدار، به عنوان تزیین در دیوارهای آجری بهکار میرفت.
چنان که پیداست، در ایران، به دلیل کمبود سنگهای ساختمانسازی، از آجر استفاده میشد. همواره با رشد آجر که فاقد تزیین بود، مصالح لعابدار نیز پیشرفت میکرد. در دوران اسلامی کاشیهای رنگی در بناهای گنبددار، بهدلیل محافظت بیشتر از بام در برابر تغییرات جوی و نیز قابلیت مشاهده شدن از فواصل دور به کار میرفت. مناره مسجد جامع دامغان را میتوان آغاز پیشرفت در کاربرد سفالینههای لعابدار دانست این مناره حدود 450 قمری ساخته شده است. کاربرد سفالینه لعابدار به عنوان تزیین خارجی، بیشتر در مقابر بهکار رفته است. در منارههای ایلخانی نیز در اطراف اصفهان، به مواردی از این گونه کاربرد بر میخوریم.
در سده هفدهم قمری، کاربرد کاشی عمومیت یافت. رنگ این کاشیها فیروزهای و کبود بود. کاربرد سفالینه لعابدار، در دوران سلجوقی،محدود به روسازی کتیبههای کوفی و حاشیههای باریک میشد. آجر به صورت تخت یا برجسته به کار میرفت و در همه منارههای این دوره، کاربرد آجر برای تزیین عمومیت داشته است. تعداد نقش مایههای آجری مناره نیز محدود است، اما یکنواختی قابل قبولی دارد. معمولترین تزیین سلجوقی، کتیبههای مستطیلی شکلی است که بر آنها، اغلب، نقش آیات قران، بسمالله و شهادتین دیده میشود.
8ـ مسجد پامنار زواره: سالیابی مجدد و بررسی گچبری در سدههای نخست (ساموئل پترسون)
مسجد پامنار زواره، در مرکز ایران، دارای سه لایه گچبری است که در داخل این مسجد کوچک به کار رفته است. در متن کتیبه تاریخ ساخت بنا وجود ندارد. اما نام بانی آن ابومحمد عبداللهبن ابراهیمبن علی ذکر شده است. ظاهراً او ناظر ساخت مناره زواره نیز هست، زیرا در کتیبه آن از او با نام محمدبن ابراهیم نام برده شده است. تاریخ کتیبه آن 461 ق است. تاریخ بنای مسجد اندکی با این تاریخ تفاوت دارد. بنابراین این مسجد از مساجد قدیمی ایران و محراب آن قدیمیترین محراب تزیین شده ایرانی است.
آندره گوار، این گچبریها را تزیینات مغولی بر روی گچکاریهای سلجوقی ارزیابی میکند. اما این تزیینات نمیتواند مغولی باشد زیرا هر سه لایه گچ دارای یک نقشاند. و برای ایجاد طاق در محراب تکرار شده است. از طرفی، برخی نقشهای آن در تزیینات دروازة چهل دختران دامغان وجود دارد که تاریخ بنای آن تنها چند سال با بنای این مسجد اختلاف دارد.