کتاب هنر سلجوقیان ایران و آناتولی، با ویراستاری رابرت هیلن براند و ‏همکاری بیش از سی نفر از ایران شناسان ، در سال1994، در انتشارات مزدا، با قطع ‏وزیری بزرگ، به زبان انگلیسی ‏ و با جلد گالینگور، در 322 برگ، به چاپ رسیده ‏است.‏
‏ کتاب، شامل مقالاتی است که در گردهمایی علمی سال 1982، در ادینبورگ ‏عرضه شده است. نویسندگان این مقاله‌ها کوشیده‌اند در حداکثر در ده صفحه به ‏موضوع مورد نظر خود بپردازند. هنرهای مورد توجه نویسندگان ایران‌شناس این کتاب، ‏بیشتر معماری، تزیینات، وسایل، ظروف، کتاب و ... بوده است. ایرانیان در دوران ‏سلجوقیان خواند، تنها چند مقاله به آثار به جا مانده از این دوران به آناتولی مربوط ‏می‌شود.‏
‏ همان‌طور که گفته شد این کتاب مجموعه مقالات سمپوزیوم ادینبورگ است، ‏بنابراین مطالب آن در هر موضوع، به صورت موجز و خلاصه بیان شده است. اهمیت ‏کتاب بیشتر در آن است که به دوران پر نظریة سلجوقی از دیدگاه هنری پرداخته شده ‏تا شاید با نگاهی دیگر بتوان تصویر تازه ‌تری از این دوران، به دست آید.‏
‏ ناشر دربارة چگونگی فراهم آمدن کتاب چنین گفته است: پرداختن به هنر ‏سلجوقی در ایران و آناتولی نیاز به گردآوردن متخصصان در زمینه‌های گوناگون هنر آن ‏دوران بود. این اتفاق در سال 1982 در گردهمایی دانشگاه ادینبورگ پیش آمد. برخی ‏از این دانشمندان در این گردهمایی حضور نداشتند، اما از آنان خواسته شد تا ما را در ‏این زمینه یاری دهند. این مقاله‌ها به همت پرفسور عباس دانشوری و با کمک مدرسه ‏باستان‌شناسی انگلیس در آنکارا و موسسه پژوهش‌های ایرانی انگلیس که دسترسی به ‏مجموعه‌های هنری را آسان کردند فراهم آمد. رابرت هیلن براند از اساتید گروه هنرهای ‏زیبای دانشگاه ادینبورگ ویراستاری این مقالات را عهده‌دار شدند. این کتاب دارای ‏مقدمه‌ای به قلم پروفسور هیلن براند و سی‌و‌دو مقاله و بیش از 310 عکس، نقشه و ‏تصویر است. مقالات این کتاب بدین ترتیب‌اند.‏
‏1ـ هنر سلجوقی: موانع شناخت، بانیان و ذوق هنری (بازیل‌گری‎/‎‏‌‏Basil Gray ‎‏/)‏
‏2ـ کتیبه‌ای از بروجرد: داده‌های جدیدی درباره ایوان‌های مساجد در دوران سلجوقی ‏‏(شیلابلر ‏‎/Sheila S. Blair /‎‏)‏
‏3ـ مناره پیش از دوران سلجوقی (جاناتان بلوم ‏‎/Jonathan M. Bloom/‎‏)‏
‏4ـ سلجوقیان بانیان آبادی (باربارا فینستر ‏‎/Barbara Finster/‎‏)‏
‏5ـ داده‌های تازه برای پژوهش بناهای پس از سلجوقیان در عراق: مسجد قبه‌الخضرا در ‏ترکیه (طارق جنابی ‏‎/Tariq al-Janabi/‎‏)‏
‏6ـ مناره‌های سلجوقی در ایران: تحول طرح‌های تزیینی (جودی مولین‎/Judi Moline/‎‏)‏
‏7ـ مناره واب‌کنت (برنار اوکان ‏‎/Bernard O`Kane/‎‏)‏
‏8ـ مسجد پامنار زواره: سالیابی مجدد و بررسی گچبری اسلامی در سده‌های نخست ‏‏(ساموئل پترسون ‏‎/Samuel R.Peterson/‎‏)‏
‏9ـ اهمیت مسجد جمعه اشترجان در تاریخ کاشیکاری ایرانی (داگلاس پیکت ‏‎/Douglas Pickett/‎‏)‏
‏10ـ تزیینات گچی در گنبد علویان همدان (رایا شانی‎/Raya Shani/ ‎‏)‏
‏11ـ معماری و فضاهای معماری در تصویر‌سازی مقامات حریری در سده ششم قمری، ‏‏(ماریان باروکان ‏‎/Marianne Barrucand/‎‏)‏
‏12ـ تجدید نظر در کتاب صور فلکی سال 400 قمری کتابخانه بادلیان (باربارا برند ‏‎/Barbara Brend/‎‏)‏
‏13ـ مصور‌سازی شاهنامه از دوران فردوسی تا حمله مغول (بازیل گری ‏‎/Basil Gray/‎‏)‏
‏14ـ سبک نقاشی سلجوقی و پاره نسخه‌ای از صور‌الکواکب عبدالرحمن صوفی (جولیان ‏رابی ‏‎/Julian Raby/‎‏)‏
‏15ـ مصور سازی کتاب‌های خطی: منبعی برای نقش مایه‌های فلزگری در اواخر دوران ‏سلجوقی (جیمز آلن ‏‎/James Allan/‎‏)‏
‏16ـ فنون تراش شیشه در دوران سلجوقی (پاتریشیا بیکر ‏‎/Patricia L. Baker/‎‏)‏
‏17ـ ارتباط میان مصور‌سازی کتاب و سفالینه‌های تجملی در ایران سده هفتم (رابرت ‏هیلن براند ‏‎/Robert Hillenbrand/‎‏)‏
‏18ـ نور جهان (اسدالله سورن ملیکیان شیروانی ‏‎/Assadullah Souren Melikian- ‎Chirvani/‎‏)‏
‏19ـ شکسته پیالة مینایی و صحنه‌ای از شاهنامه ( باربارا اشمتیز ‏‎/Barbara Schmitz/‎‏)‏
‏20ـ در جستجوی ماهیت نور (رودلف اشنایدر ‏‎/Rudolf Schnyder/‎‏)‏
‏21ـ مستند مینایی و پیاله‌های ابوزید (اولیور واتسون ‏‎/Oliver Watson/‎‏)‏
‏22ـ جام فیروزة جمشید شاه (جوانا زین نیسن ‏‎/Johanna Zick_Nissen/‎‏)‏
‏23ـ پژوهش مقدماتی در زمینة شمایل‌شناسی طاووس در سده‌های میانی اسلامی ‏‏(عباس دانشوری ‏‎/Abbas Daneshvari/‎‏)‏
‏24ـ حماسه اوقوز و شمایل‌شناسی سلجوقی (امل اسین ‏‎/Emel Esin/‎‏)‏
‏25ـ پارچه‌های سلجوقی ـ پژوهشی در شمایل‌شناسی ( دوروتی شفرد ‏‎/Dorothy G. ‎Shepherd/‎‏)‏
‏26ـ طرح‌های بیگانه و تعبیرهای اسلامی در سیزدهمین سدة فلزگری: یادداشت ‏مقدماتی (اوا بائر ‏‎/Eva Baer/‎‏)‏
‏27ـ تحول در طاق سه پره (میکائیل بورگوین ‏‎/Michael H. Bourgoyne/‎‏)‏
‏28ـ سنت‌گرایی متمایل به شرق در معماری شرقی اسلامی: از خلافت قرطبه تا ‏موحدون (کریستیان اورت ‏‎/Christian Ewert/‎‏)‏
‏29ـ سلاح وزره سلجوقی در هنر و ادبیات (دیوید نیکول ‏‎/David Nicolle/‎‏)‏
‏30ـ گفته‌های اولیا چلبی درباره سلجوقیان روم (اولکو باتش ‏‎/Olku U. Bates/‎‏)‏
‏31ـ معماری سلجوقی آناتولی و ارتباط آن با ایران سلجوقی (هاوارد کران ‏‎/Howard ‎Crane/‎‏)‏
‏32ـ پل‌های آناتولی در دوران سلجوقی (گادفری گودواین ‏‎/Godfrey Goodwin/‎‏)‏
‏33ـ ایلات و ذخایر در دوران سلجوقیان (رودی پل لیندنر ‏‎/Rudi Paul Lindner/‎‏)‏
‏34ـ سفالینه در حفریات ساموساتا 81ـ1978 (گونول اونی ‏‎/Gonul Oney/‎‏)‏
‏35ـ درباره سالیابی خان‌های سلجوقی بدون دربار در آناتولی (رحیم‌حسین اونال ‏‎/Rahim Huseyin Inal/‎‏)‏
‏36ـ شیرـ عقاب ـ سیمرغ با هم (کاتارینا اوتودرن ‏‎/Kathariana Otto-Dorn/‎‏)‏
‏37ـ قلعه‌های اسماعیلیان در ایران (ولفرم کلایس ‏‎/Wolfram Kliss/‎‏)‏

‏ خلاصه مقالات نخست ‏
‏1ـ هنر دوران سلجوقی (بازیل‌گری)‏
‏ براستی ویژگی‌های هنری که در سده ششم قمری در ایران آغاز می‌شود و صد ‏سال بعد در آناتولی ادامه می‌یابد کدام‌اند؟ این خصوصیات هنری تا چه اندازه متأثر از ‏حاکمان ترک سلجوقی بوده است؟
‏ دو گونه اندیشه در برابر این پرسش قرار دارد: نخست آنان که دوره‌های هنری را ‏یک نقطه تلاقی می‌دانند و گروه دیگر، شکل تازة هنر را پیشبرد و تغییر صورت قدیم‌تر ‏می‌دانند. آیا سنت‌های هنری، همراه با مهاجمان ترک، از آسیای میانه به ایران رسید یا ‏این صورت‌های هنری، پیش از آن نیز وجود داشته و تنها حیات تازه‌ای به هنر میزبان ‏دوران عباسی داده است.‏
‏ پرسش دیگر آن که عوامل حکومتی، ارتش، قوانین و مقررات اداری نظام‌الملک ‏در معماری این شالوده‌ها چه اندازه تأثیر داشته است؟ آیا بر آمدن شهرنشینان مرفه ‏عامل حمایت‌کننده و بانی این هنرها بوده است؟ ‏
‏ و آیا تفاوت هنری میان بخش شرقی و غربی جهان ایرانی افزایش یافته بوده ‏است؟ مثلاً به کار بردن کاشی در بناها، ابتدا در اصفهان آغاز شده یا در غزنه؟ و یا ‏اصولاً ظهور ناگهانی کاشی به شیوه حکومتی سلجوقی ارتباط دارد؟ ‏
‏ همان‌طور که می‌دانیم، ذوق هنری عمده در این دوره، گرایش بیشتر به رنگ در ‏معماری، کاشی و نیز تزیینات گچ‌کاری و شکل‌های هندسی در تزیینات معماری، ‏تذهیب نسخه‌های خطی و جلد‌سازی است. اما چطور میان ایران سلجوقی و آناتولی ‏سلجوقی، مشابهت‌هایی در سبک این هنرها ایجاد شده است؟ آیا ظهور الگوهای آجری ‏در بناهای آناتولی، صد سال پس از به کار رفتن آن در ایران به دلیل مهاجرت ‏هنرمندان ایرانی به سوی غرب است؟
‏ آیا تأثیر گذاری‌ها از مصر فاطمیون به سوی سوریه و به طور کلی از مصر به ‏سوی ایران (در سده 6 ق) جریان یافته یا از ایران سده هفتم به سوی غرب سلجوقی ‏گسترش یافته است. آیا برخی مبادلات در مهارت‌های هنری از آسیای میانه ترک به ‏سوی مصر رفته است یا سنت‌های هنری مصر طولونی یا عباسی است؟
‏ آیا می‌توان منشأ سنت‌های نسخه‌پردازی سده ششم و هفتم بین‌النهرین را ‏سلجوقی بدانیم؟ آیا سنت نقاشی‌های دیواری در دوره سلجوقی به بار نشست و یا ‏اصالت آن در سنت‌های عباسی است؟ آیا نقاشی دیواری سنتی عامیانه بود یا جدید و ‏درباری؟
برای پاسخ‌گویی به چنین پرسش‌هایی، شاید بهتر آن است که به جای کاوش در ‏کاروان نظریه‌های تاریخی به پژوهش‌های فنی و مرتبط هنری این دوران مشغول شویم.‏
‏2ـ کتیبه‌ای از بروجرد: داده‌های جدیدی درباره ایوان‌های مساجد در دوران سلجوقی ‏‏(شیلا بلر)‏
در مسجد جامع بروجرد کتیبه‌ای به زبان عربی وجود دارد که در آن نام بانی ساختمان ‏صدر مجدالدین کبیر... ابوالعز محمدبن طاهربن سعید ذکر شده است. در دوران ‏سلجوقی، عنوان صدر نشان‌دهنده وزارت، لقب مجدالدین و کنیه ابوالعز نشان شهرت و ‏قدرت صاحب اسم است. محمدبن طاهر وزیر سلطان مسعودبن ملکشاه بوده و اغلب با ‏لقب عزالملک و با نسبت بروجردی شناخته می‌شده است.‏
در کتبیه یادشده، خطای کاتب احتمالاً سبب نوشتن محد به جای احمد و جابه‌جایی ‏نام پدر و پسر شده است. اشتباهی که در زبان فارسی به دلیل حذف «ابن» چندان ‏غریب نیست. لقب «دوله» در دوران آل بویه، به «دین» در دوران سلجوقی تغییر یافت، ‏زیرا سلجوقیان برخلاف بوییان خود را تابع خلافت می‌دانستند. بنابراین، با توجه به نوع ‏قدرت سیاسی ایشان که بر مشروعیت دینی استوار بود، طبیعی است که در معماری، ‏به‌ویژه معماری مساجد تغییراتی ایجاد شود. این تغییرات از مساجد مرکزی ایران آغاز ‏شد و ویژگی آن احداث چهار ایوان سرپوشیده بود. از نخستین نمونه‌های آن می‌توان به ‏مسجد جامع زواره اشاره کرد.‏
مسجد جامع بروجرد، شاید آخرین نمونه از گونه‌ای معماری در ایران مرکزی، پیش از ‏استاندارد ساخت مساجد باشد که از شرق ایران آغاز شد. طرح چهار ایوان حتی برای ‏کاروان‌سراها و مدارس نیز به کار گرفته شد.‏
‏5ـ مناره پیش از سلجوقیان (جاناتان بلوم)‏
‏ مناره با آجر بزرگ، از مشخص‌های معماری دوران سلجوقی در ایران است که در ‏مساجد زوارة ساوه یا اردستان مشاهده می‌شود. در مساجد فیروز‌آباد و خسروجرد نیز ‏نشانه‌هایی از این معماری وجود دارد.‏
‏ اما کاربرد مناره به چه منظوری وارد معماری سلجوقی شد؟ آیا صورتی نمادین ‏داشت یا کاربردی بود و جزئی از بنای مسجد به شمار می‌آمد.‏
‏ همانطور که می‌دانیم، مکان اذان گفتن در صدر اسلام وسال‌ها پس از آن بام ‏مساجد بوده است. البته ممکن است از برج‌هایی که از دوران پیش از اسلام در دمشق ‏ساخته شده بود نیز برای این کار استفاده کرده باشند. در فسطاط از چهار گوشه بام ‏مساجد اذان می‌گفتند، هارون دستور ساخت محلی بر بام مسجد‌الحرام را صادر کرد تا ‏محل اذان گویی شود، با آن که در مکه برج‌هایی نیز وجود داشته است. منار یا صورت ‏مؤنث آن مناره به مفهوم مکان نور، به معنی نشانه یا علامتی برای تعیین حدود یا نشان ‏دادن راه یا مرز میان دو چیز بوده است.‏
‏ اوایل سده‌های میانه واژه مؤذنه (محل اذان‌گویی) به کار برده شد. محل قرار ‏گرفتن منار، مناره و مؤذنه که بنایی استوانه‌ای شکل است، معمولاً میان دیواری است ‏که مقابل محراب قرار دارد.‏
‏ قدیمی‌ترین مناره بلند در جهان اسلام، مناره سمنان است که در سال‌های ‏‏25ـ421 ق ساخته شده و در کتیبة بنای آن، کلمة منار به کار رفته است. اما قدمت ‏مناره مسجد جامع سیراف، واقع در خلیج‌فارس (210 ق) بیش از سایر مناره‌هاست. ‏پس از آن، مناره مسجد کبیر قیروان (پیش از 221 ق)، مناره مسجد متوکل در سامرا ‏‏(5ـ263 ق)، مسجد ابودلف (247 ق) ، مسجد ابن‌طولون در قاهره (5ـ263 ق) و برج ‏شمالی مسجد بزرگ دمشق را که مقدسی در سال 375 قمری دربارة آن می‌نویسد «به ‏تازگی ساخته شده است». مناره قیروان چهارگوش و مناره سامرا حلزونی است اما بقیه ‏استوانه‌ای شکل هستند. در دوران هارون‌الرشید از برج‌هایی که منصور و مهدی در مکه ‏ساخته بودند، هنوز اذان گفته نمی‌شد. اما پس از حادثه‌ای که برای او پیش آمد، دستور ‏داد تا منارات را در فاصلة اندکی از مسجد بنا کنند و از آن اذان گویند تا مسلمانانی که ‏از مسجد دور هستند زمان صلوة را دریابند. فاطمیون مصر (سده چهارم) اما مناره را ‏بدعت دینی عباسیان بر می‌شمردند و مساجد بدون مناره می‌ساختند. در شرق اسلامی، ‏از آنجا که سلجوقیان به نام خلفای عباسی حکومت می‌کردند. مناره قسمتی از معماری ‏مساجد گردید و مساجد جدید با مناره ساخته شد. برای مساجد قدیم نیز مناره ساخته ‏شد.‏
‏8ـ سلجوقیان آبادگر (باربارا فینستر)‏
‏ نظام‌الملک در سیاست‌نامه به امیران و شاهزادگان توصیه می‌کند برای پیشرفت ‏تمدن به حفر قنات، ساخت نهرها، پل سازی و بازسازی دهکده‌ها، ساخت استحکامات و ‏شهرهای جدید و بناهای بزرگ بپردازند. ‏
‏ اوج قدرت سلجوقیان، روزگار سلطان ملک‌شاه است که به گفتة تاریخ‌نگار معاصرش ‏ابوشجاع می‌توان آن را با حکومت شاهان ایران قدیم، مانند انوشیروان، بهرام، اردشیر یا ‏اسکندر مقایسه کرد. ویژگی حکومت ملکشاه به عنوان یک حاکم عادل به گفته ابن‌اثیر: ‏‏... کاهش مالیات‌ها، ساختن جاده‌ها و آبراهه‌ها، رباط‌ها و... است. ملک‌شاه به بغداد توجه ‏بسیار داشت. در مرکز شهر مسجد جمعه بزرگی ساخت و در مراسم آغاز ساخت آن، ‏همراه با برخی بزرگان شرکت کرد. وزیران خود را واداشت تا کاخ‌هایی برای خود در این ‏شهر برپا سازند. در اصفهان، در کنار زاینده‌رود باغ‌ها و قصرهایی ساخت که شکوه این ‏شهر را به شکوه دوران آل‌بویه و طغرل‌بیک رساند.‏
‏ برنامه‌های ملک‌شاه به همت وزیرش نظام‌الملک طرح‌ریزی می‌شد. نظام‌الملک خود ‏نیز در این آبادانی‌ها نقش داشت. تأسیس مدرسه نظامیه در همة شهرهای مهم، مانند ‏بلخ، آمل، مرو، غزنه، نیشابور، اصفهان، بغداد، موصل - که برخی از این مدارس، مانند نظامیه نیشابور دارای کتابخانه و بیمارستان نیز بود - از ابتکارات این وزیر بود. البته ‏هدف سیاسی اشاعة مذهب شافعی نیز در تأسیس این مدارس بی‌تأثیر نبود. حاکمان ‏شهرها و حتی همسران آنان مانند زاهده خاتون در شیراز در آبادگری مشارکت داشتند. ‏مناره‌های اطراف اصفهان، شاهدان همکاری مردم در آبادانی سرزمین خود است. مناره ‏سین (526 ق) به دست ابواسماعیل محمد‌بن حسین و یا مناره‌گار (515 ق) به همت ‏رئیس‌الرؤسا ابوالقاسم‌بن احمد‌بن ابوالقاسم نمونه‌هایی از این همیاری‌های مردمی است.

 ‏ابن خلدون نقل می‌کند که «... زوال تدریجی خلافت از غیبت خلفا در میان انبوه این ‏کارهای عظیم پیداست».‏
‏ نظام اقطاع سلجوقی که از بوییان بدانها رسیده بود، حاکمان ولایات را مجبور می‌کرد ‏برای بقای حکومت در آبادانی بیشتر به کوشند. آنها برای حفظ بخشی از دارایی‌های ‏خود، بخشی از آنها را وقف می‌کردند که بیشتر برای ساختن مدارس، رباط‌ها و گاه ‏مساجد به کار می‌رفت. در دورة سلجوقی، به‌ویژه دورة ملک‌شاه، شهرها آکنده از ‏مدرسه‌ها، خانقاه‌ها، رباط‌ها و کتابخانه‌ها بود. شاخص‌هایی که نشان از رشد طبقه ‏متوسط و توجه به نیاز آنها و درک ایشان از خویشتن بوده است.‏
‏‏
‏6ـ مناره‌های دوران سلجوقیان در ایران: تحول طرح‌های تزیینی (جودی مولین)‏
‏ مناره‌های سلجوقی ویژگی‌های خاصی دارند: استوانه‌ای شکل‌اند. ایوان‌های بیرون ‏زده در فواصل معینی دارند و پوشیده از نقش مایه‌های تزیینی بر روی آجرهای ‏برهنه‌اند. گل پخته و سفالینه‌های لعابدار از عناصر معمول در برجسته‌سازی نقش ‏مایه‌های آجری طرح این مناره است. گل را به شکل دلخواه در می‌آوردند و سپس در ‏معرض گرما قرار می‌دادند. این شیوه از زمان پارتیان در ایران معمول بود. از اواخر سده ‏چهارم هجری در سازه‌های اسلامی به کار برده شد. سفالینه‌های لعابدار، به عنوان ‏تزیین در دیوارهای آجری به‌کار می‌رفت.‏
‏ چنان که پیداست، در ایران، به دلیل کمبود سنگ‌های ساختمان‌سازی، از آجر ‏استفاده می‌شد. همواره با رشد آجر که فاقد تزیین بود، مصالح لعابدار نیز پیشرفت ‏می‌کرد. در دوران اسلامی کاشی‌های رنگی در بناهای گنبددار، به‌دلیل محافظت بیشتر ‏از بام در برابر تغییرات جوی و نیز قابلیت مشاهده شدن از فواصل دور به کار می‌رفت. ‏مناره مسجد جامع دامغان را می‌توان آغاز پیشرفت در کاربرد سفالینه‌های لعابدار ‏دانست این مناره حدود 450 قمری ساخته شده است. کاربرد سفالینه لعابدار به عنوان ‏تزیین خارجی، بیشتر در مقابر به‌کار رفته است. در مناره‌های ایلخانی نیز در اطراف ‏اصفهان، به مواردی از این گونه کاربرد بر می‌خوریم. ‏
‏ در سده هفدهم قمری، کاربرد کاشی عمومیت یافت. رنگ این کاشی‌ها فیروزه‌ای و ‏کبود بود. کاربرد سفالینه لعابدار، در دوران سلجوقی‌،محدود به روسازی کتیبه‌های ‏کوفی و حاشیه‌های باریک می‌شد. آجر به صورت تخت یا برجسته به کار می‌رفت و در ‏همه مناره‌های این دوره، کاربرد آجر برای تزیین عمومیت داشته است. تعداد نقش ‏مایه‌های آجری مناره نیز محدود است، اما یکنواختی قابل قبولی دارد. معمول‌ترین ‏تزیین سلجوقی، کتیبه‌های مستطیلی شکلی است که بر آنها، اغلب، نقش آیات قران، ‏بسم‌الله و شهادتین دیده می‌شود.‏

‏8ـ مسجد پامنار زواره: سالیابی مجدد و بررسی گچ‌بری در سده‌های نخست (ساموئل ‏پترسون)‏
مسجد پامنار زواره، در مرکز ایران، دارای سه لایه گچ‌بری است که در داخل این مسجد ‏کوچک به کار رفته است. در متن کتیبه تاریخ ساخت بنا وجود ندارد. اما نام بانی آن ‏ابومحمد عبدالله‌بن ابراهیم‌بن علی ذکر شده است. ظاهراً او ناظر ساخت مناره زواره نیز ‏هست، زیرا در کتیبه آن از او با نام محمدبن ابراهیم نام برده شده است. تاریخ کتیبه ‏آن 461 ق است. تاریخ بنای مسجد اندکی با این تاریخ تفاوت دارد. بنابراین ‏این مسجد از مساجد قدیمی ایران و محراب آن قدیمی‌ترین محراب تزیین شده ایرانی ‏است.‏
‏ آندره گوار، این گچ‌بری‌ها را تزیینات مغولی بر روی گچ‌کاری‌های سلجوقی ‏ارزیابی می‌کند. اما این تزیینات نمی‌تواند مغولی باشد زیرا هر سه لایه گچ دارای یک ‏نقش‌اند. و برای ایجاد طاق در محراب تکرار شده است. از طرفی، برخی نقش‌های آن در ‏تزیینات دروازة چهل دختران دامغان وجود دارد که تاریخ بنای آن تنها چند سال با ‏بنای این مسجد اختلاف دارد. ‏

‏‌‏

  
 
منبع:www.marashi1340.persianblog.ir