با توجه‌ به‌ منابع‌ بيزانسى‌ و كاوشهاي‌ به‌ عمل‌ آمده‌، اين‌ بنا نيز مانند كليساها و عبادتگاههاي‌ آن‌ دوران‌ به‌ صورت‌ مستطيل‌، با ديوارهاي‌ سنگى‌ و آجري‌ و سقف‌ چوبى‌ كه‌ نمونة كامل‌ يك‌ بازيليكاست‌، ساخته‌ شده‌ است‌ (يوجل‌، 8 ؛ ؛ IA آكشيت‌، همانجا). اين‌ كليسا نخست‌ «مِگاله‌ اِكلسيا» - كليساي‌ بزرگ‌ - نام‌ گرفت‌، ولى‌ بعدها به‌ «ثئاسوفيا»، يعنى‌ «حكمت‌ مقدس‌» تغيير نام‌ يافت‌، اما تا سدة 5م‌ مردم‌ به‌ آن‌ «سوفيا» مى‌گفتند (رايس‌، 55 ؛ اييجه‌، همانجا؛ اوليا چلبى‌، 1/125، حاشيه‌؛ استانبول‌، همانجا). رفته‌رفته‌ اين‌ كليسا به‌ سانتاسوفيا و يا سانكتا سوفيا شهرت‌ پيدا كرد كه‌ به‌ همان‌ معنى‌ حكمت‌ مقدس‌ است‌ و يونانيها آن‌ را «هاگيا2سوفيا» يا «آگيا3سوفيا» مى‌ناميدند. پس‌ از فتح‌ استانبول‌، تركها با تغيير اندكى‌ نام‌ اين‌ كليسا را اياصوفيه‌ خواندند (رايس‌، همانجا؛ گاردنر، 240 ؛ وان‌ لون‌، 150 ؛ اييجه‌، همانجا). در 20 ژوئن‌ 404 آشوب‌ بزرگى‌ در قسطنطنيه‌ پديد آمد و بخشى‌ از اياصوفيه‌ در حريق‌ سوخت‌. تعمير و بازسازي‌ آن‌ در اكتبر 415 پايان‌ يافت‌ (آكشيت‌، همانجا؛ يوجل‌، 4 ؛ اييجه‌، همان‌، .(I/6 نيز در حريق‌ ديگري‌ كه‌ در شب‌ 13 ژانوية 532 پديد آمد، بنا به‌ كلى‌ سوخت‌ (رايس‌، همانجا؛ گيبون‌، 2/949؛ اولياچلبى‌، 1/126، حاشيه‌؛ آكشيت‌، همانجا). حدود 6 هفته‌ پس‌ از حريق‌، امپراتوريوستى‌ نيانوس‌ تصميم‌ گرفت‌ كليسايى‌ به‌ مراتب‌ بزرگ‌تر و با شكوه‌تر بر ويرانه‌هاي‌ كليساي‌ قبلى‌ بنا كند و به‌ همين‌ سبب‌، از معماران‌ مشهور عصر خود، آنتميوس‌ ترالسى‌ و ايسيدُروس‌ ملطى‌ خواست‌ كليساي‌ جديد را طوري‌ بسازند كه‌ در برابر آتش‌سوزي‌ و زمين‌لرزه‌ مقاوم‌ باشد (گاردنر، همانجا؛ يانسن‌، 171 ؛ ؛ IA گيبون‌، همانجا). كار تعمير در 23 فورية 532 آغاز شد. به‌ فرمان‌ امپراتور با ارزش‌ترين‌ مصالح‌ ساختمانى‌ را از نواحى‌ مختلف‌ تهيه‌ كردند. سرانجام‌، در 27 دسامبر 537 كليساي‌ جديد اياصوفيه‌ طى‌ مراسم‌ با شكوهى‌ افتتاح‌ شد (آكشيت‌، 139 ,135 ؛ يوجل‌، 8 ؛ 1 ؛ EIگيبون‌، 2/949-950).
اين‌ كليسا امروزه‌ يكى‌ از عالى‌ترين‌ آثار معماري‌ جهان‌ به‌ شمار مى‌رود. در بناي‌ اياصوفيه‌ تدبير هوشمندانه‌اي‌ براي‌ هماهنگى‌ طاقها و ستونها به‌ كار رفته‌ است‌. 4 ستون‌ عظيم‌ از سنگ‌ خاراي‌ مصري‌، شبيه‌ پاي‌ فيل‌، 4 طاق‌ بالا را نگاهداشته‌، و گنبد بر روي‌ آنها آرميده‌ است‌ (وان‌ لون‌، همانجا؛ گيبون‌، 2/950؛ گاردنر، .(241 در ساقة گنبد، حلقه‌اي‌ از 40 پنجرة نزديك‌ به‌ هم‌ قرار گرفته‌ كه‌ نور از آنها به‌ درون‌ مى‌تابد (يوجل‌، همانجا). ژرفاي‌ گنبد 18 متر (لوكاس‌، 1/346) و ارتفاع‌ نوك‌ آن‌ تا كف‌ كليسا حدود 56 متر و قطر آن‌ 33 متر است‌. اين‌ بنا مجموعاً 107 ستون‌ و 9 در دارد؛ بزرگ‌ترين‌ آنها درِ وسطى‌ است‌ با چارچوب‌ برنزي‌ و قاب‌ مرمر كه‌ مخصوص‌ ورود امپراتور بود (يوجل‌، 11 ؛ اييجه‌، اياصوفيه‌، ؛ I/15 .(IA بنا كلاً از آجر ساخته‌ شده‌، و با مرمر پوشانده‌ شده‌ است‌ (گيبون‌، 2/951).
امپراتوران‌ بيزانس‌ در اين‌ كليسا مراسم‌ تاج‌گذاري‌ برپا مى‌كرده‌اند و به‌ سبب‌ احترامى‌ كه‌ داشت‌، پناهگاه‌ مجرمان‌ نيز به‌ شمار مى‌آمده‌ است‌.
موزائيكها و تزيينات‌ داخلى‌ اياصوفيه‌ نيز از اهميت‌ بسياري‌ برخوردار است‌. از تزيينات‌ بى‌نظير اين‌ بنا در منابع‌ قديمى‌ با ستايش‌ فراوان‌ ياد شده‌ است‌. زيباترين‌ بخش‌ از تزيينات‌ اياصوفيه‌ موزائيكهاي‌ بيزانسى‌ آن‌ است‌. در ميان‌ آنها قطعات‌ و تابلوهاي‌ ساخته‌ شده‌ از طلا، نقره‌، مرمر و سفال‌ لعابدار رنگارنگ‌ ديده‌ مى‌شود. تابلوهاي‌ موزائيك‌ اياصوفيه‌ را مى‌توان‌ بر سطح‌ داخلى‌ نيم‌ گنبدها، ديوارها، طاقها و رواقها و بر سر در ويژة امپراتور و ... ديد (نك: يوجل‌، 14 ,13 ؛ .(IA
بر اثر ويرانيها و تعميرات‌ پى‌ در پى‌، بخشى‌ از موزائيكهاي‌ اياصوفيه‌ از ميان‌ رفته‌ است‌؛ از جمله‌ تابلوي‌ موزائيك‌ تصوير حضرت‌ عيسى‌ مسيح‌(ع‌) كه‌ در 1355م‌ آن‌ را بر سطح‌ داخلى‌ گنبد ساخته‌ بوده‌اند (اييجه‌، همان‌، .(II/21 اين‌ اثر گويا تا ميانة سدة 17م‌ نيز بر جاي‌ بود و در زمان‌ سلطان‌ عبدالمجيد، قاضى‌ عسكر عزت‌ افندي‌ با نوشتن‌ آياتى‌ از سورة نور آن‌ را پوشانده‌ است‌ (بوركهارت‌، 151؛ ؛ IA اييجه‌، همان‌، ، III/21 «كتاب‌شناسى‌1»، .(778
اياصوفيه‌ پس‌ از فتح‌ استانبول‌: سلطان‌ محمد در همان‌ روز فتح‌ استانبول‌ فرمان‌ تبديل‌ كليساي‌ اياصوفيه‌ را به‌ مسجد صادر كرد (همو، اياصوفيه‌، ؛ III/2 سامى‌، 1/508؛ گيبون‌، 3/1359). بعدها در زمان‌ سلطان‌ سليمان‌ قانونى‌ به‌ علت‌ نامناسب‌ بودن‌ نقاشيها و تزيينات‌ داخل‌ اياصوفيه‌، روي‌ آنها را با گچ‌ پوشاندند (آكشيت‌، .(139 3 روز پس‌ از فتح‌ استانبول‌ ضمن‌ برپا داشتن‌ مراسم‌ نماز جمعه‌ در اياصوفيه‌ به‌ امامت‌ آق‌ شمس‌الدين‌، خطبه‌ به‌ نام‌ پادشاه‌ فاتح‌ عثمانى‌ خوانده‌ شد (رفعت‌، 1/323؛ يوجل‌، 22 ؛ اييجه‌، همانجا؛ سامى‌، 1/507).
در وقف‌نامه‌هاي‌ فاتح‌ كه‌ نسخه‌هاي‌ مختلف‌ آن‌ تا امروز باقى‌ مانده‌، نام‌ اياصوفيه‌، «الجامع‌ الكبير العتيق‌» آمده‌ است‌ (يوجل‌، 23 ؛ اييجه‌، همانجا). نخستين‌ منارة مسجد اياصوفيه‌ نيز كه‌ يك‌ منارة چوبى‌ بود، به‌ دستور سلطان‌ محمد در قسمت‌ جنوبى‌ نيم‌ گنبد غربى‌ برپا شد (رايس‌، 62 ؛ آكشيت‌، اييجه‌، يوجل‌، همانجاها). همچنين‌ تنها بنايى‌ كه‌ از طرف‌ اين‌ پادشاه‌ ضميمة اياصوفيه‌ گرديد، ساختمان‌ يك‌ مدرسه‌ بود كه‌ در سمت‌ شمال‌ آن‌ احداث‌ شد (اييجه‌، همان‌، ؛ III/4 سامى‌، 1/508). در زمان‌ سلطان‌ بايزيد دوم‌ دومين‌ منارة اياصوفيه‌ از آجر ساخته‌ شد. ضمناً اين‌ پادشاه‌ مدرسه‌ را توسعه‌ داد (همانجا؛ اييجه‌، همان‌، ؛ III/5 رفعت‌، آكشيت‌، همانجاها).
يكى‌ از پادشاهان‌ عثمانى‌ كه‌ توجه‌ و علاقة بسياري‌ به‌ مسجد اياصوفيه‌ نشان‌ داده‌، سلطان‌ سليم‌ دوم‌ است‌. در آغاز سلطنت‌ او بناي‌ مسجد در نتيجة عدم‌ توجه‌ وضع‌ نيمه‌ مخروبه‌اي‌ پيدا كرده‌ بود. وي‌ به‌ معمار سنان‌ دستور داد تا خرابيها را تعمير كند. خانه‌هايى‌ كه‌ بناي‌ اياصوفيه‌ را در محاصرة خود گرفته‌ بودند، تخريب‌ گرديد و ديوارها با تعبية پايه‌ها و شمعها محكم‌ شد و يك‌ منارة آجري‌ جاي‌ منارة چوبى‌ را گرفت‌ (اييجه‌، همان‌، ؛ III/7 يوجل‌، رايس‌، همانجاها).
در اوايل‌ سلطنت‌ سلطان‌ مراد سوم‌ كار تعميرات‌ و بازسازي‌ اياصوفيه‌ به‌ پايان‌ رسيد و اين‌ پادشاه‌ تغييراتى‌ نيز در داخل‌ مسجد ايجاد كرد و به‌ تزيينات‌ داخلى‌ آن‌ افزود (اييجه‌، همان‌، ؛ III/8 يوجل‌، 32 ؛ .(IA از نيمة دوم‌ سدة 10ق‌/16م‌ به‌ بعد در گورستان‌ متصل‌ به‌ آن‌ ساختن‌ مقبره‌هايى‌ براي‌ سلاطين‌ عثمانى‌ آغاز شد (يوجل‌، 30 ؛ اييجه‌، همان‌، .(III/8-9
در زمان‌ سلطان‌ مراد چهارم‌ آياتى‌ از قرآن‌ كريم‌ به‌ خط بچاقجى‌ زاده‌ مصطفى‌ چلبى‌ زينت‌بخش‌ ديوارهاي‌ مسجد اياصوفيه‌ شد. علاوه‌ بر آن‌ لوحه‌هاي‌ عظيمى‌ به‌ شكل‌ مربع‌ مستطيل‌ با نام‌ خلفاي‌ راشدين‌ كه‌ توسط خطاط معروف‌ تكنجى‌زاده‌ ابراهيم‌ افندي‌ نوشته‌ شده‌ بود، بر بالاي‌ ديوارها نصب‌ گرديد. اين‌ لوحه‌ها در زمان‌ سلطان‌ عبدالمجيد با الواح‌ مدور بزرگى‌ به‌ خط جلى‌ خطاط قاضى‌ عسكر مصطفى‌ عزت‌ افندي‌، تعويض‌ شد (اييجه‌، همان‌، ، III/15 «كتاب‌شناسى‌»، 778 ؛ يوجل‌، 32 ؛ آكشيت‌، 139 ؛ 1 .(EIسلطان‌ محمود اول‌ تعميرات‌ فراوانى‌ در مسجد اياصوفيه‌ صورت‌ داد، ولى‌ گفته‌ مى‌شود كه‌ روي‌ بقاياي‌ موزائيكهاي‌ دورة بيزانس‌ در اين‌ تعميرات‌ با گچ‌ پوشانده‌ شده‌ است‌ (اييجه‌، اياصوفيه‌، .(III/12 وي‌ علاوه‌ بر تعميرات‌، يك‌ شادروان‌ (وضوگاه‌) زيبا و چند بناي‌ ديگر در آنجا ساخت‌؛ مهم‌ترين‌ آنها كتابخانة با شكوهى‌ است‌ كه‌ از نظر هنر معماري‌ و تزيينى‌ داراي‌ ارزش‌ فراوانى‌ است‌. اين‌ كتابخانه‌ 300 هزار جلد كتاب‌ در خود داشته‌ است‌ (آكشيت‌، 142 ؛ استانبول‌، .(III/1446-1447 قفسه‌هاي‌ صدف‌ نشان‌ و ديوارهاي‌ كاشى‌كاري‌ آن‌ از شاهكارهاي‌ هنري‌ قرن‌ 18م‌ تركيه‌ شمرده‌ مى‌شود (يوجل‌، 23 ؛ 1 .(EI
پس‌ از سلطان‌ مراد چهارم‌ چندان‌ توجهى‌ به‌ تعمير و نگهداري‌ مسجد اياصوفيه‌ نشد .(IA) در زمان‌ سلطان‌ عبدالمجيد تعميرات‌ اساسى‌ بنا در سالهاي‌ 1847-1849م‌ صورت‌ گرفت‌ (آكشيت‌، نيز استانبول‌، همانجاها؛ اييجه‌، همان‌، 17 و بيشتر تزيينات‌ داخلى‌ تجديد و يا تعمير شد. موزائيكهاي‌ دوران‌ بيزانس‌ را نيز از زير پوشش‌ گچ‌ بيرون‌ آوردند. سلطان‌ مايل‌ بود كه‌ موزائيكها به‌ همان‌ صورت‌ باقى‌ بماند، ولى‌ به‌ علت‌ مخالفتهايى‌ كه‌ ابراز شد، دستور داد دوباره‌ روي‌ آنها را بپوشانند (همان‌، 6 ؛ III/2, همو، «كتاب‌شناسى‌»، 773 ؛ يوجل‌، 32 ؛ آكشيت‌، .(145 پس‌ از پايان‌ تعميرات‌، مسجد اياصوفيه‌ بار ديگر در اولين‌ جمعة ماه‌ رمضان‌ 1265ق‌/ژوئية 1849م‌ طى‌ مراسم‌ با شكوهى‌ بر روي‌ مردم‌ گشوده‌ شد (اييجه‌، اياصوفيه‌، .(III/17
اياصوفيه‌ در زلزلة شديد 10 ژوئية 1894 دچار صدمات‌ بسياري‌ شد؛ از جمله‌ قطعات‌ بزرگى‌ از موزائيكهاي‌ گچ‌ پوش‌ نيم‌ گنبدها و سرستونها فرو ريخت‌ و به‌ همين‌ علت‌ مسجد مدتى‌ طولانى‌ بسته‌ ماند (همان‌، ؛ III/18 همو، «كتاب‌شناسى‌»، 786 ؛ آكشيت‌، همانجا).
اياصوفيه‌ پس‌ از تشكيل‌ دولت‌ جمهوري‌ تركيه‌: در 1926م‌/ 1305ش‌ تعميرات‌ ضروري‌ در سرسراهاي‌ فوقانى‌، گنبد اصلى‌ و يكى‌ از پايه‌ها به‌ عمل‌ آمد (اييجه‌، اياصوفيه‌، ؛ III/20 استانبول‌، ؛ III/1447 آكشيت‌، .(142 در اين‌ ميان‌ با پيشنهاد آتاتورك‌ در 1934م‌/1313ش‌ مسجد اياصوفيه‌ به‌ موزه‌ تبديل‌ شد و در اول‌ فورية 1935 به‌ طور رسمى‌ افتتاح‌ گرديد (همانجا؛ اييجه‌، همان‌، .(III/21 كمى‌ بعد فرشهاي‌ مسجد را جمع‌ كردند و لوحه‌هاي‌ مدور نام‌ خدا و حضرت‌ رسول‌ (ص‌) و خلفاي‌ راشدين‌ و امام‌حسن‌ و امام‌حسين‌ (ع‌) را پايين‌ آوردند، تا حالت‌ روحانى‌ اين‌ معبد كهن‌ به‌ حال‌ و هواي‌ موزه‌ تبديل‌ شود؛ ولى‌ هنگامى‌ كه‌ مى‌خواستند لوحه‌ها را براي‌ استفاده‌ در ديگر مساجد استانبول‌ از آنجا بيرون‌ ببرند، به‌ علت‌ بزرگى‌ بيش‌ از حد (همان‌، از هيچ‌ كدام‌ از درهاي‌ اياصوفيه‌ ممكن‌ نشد. ناچار آنها را روي‌ هم‌ چيده‌ و در گوشه‌اي‌ انبار كردند. مدتى‌ بعد، در 1949م‌/1328ش‌ بار ديگر اين‌ لوحه‌ها از ديوارهاي‌ اياصوفيه‌ آويخته‌ شد (همان‌، ؛ III/21-23 همو، «كتاب‌ شناسى‌»، .(778
شكوه‌ و زيبايى‌ اياصوفيه‌ پيوسته‌ توجه‌ جهانگردان‌ را به‌ خود جلب‌ كرده‌ است‌؛ امروزه‌ نيز از مراكز مهم‌ جهانگردي‌ دنيا و از منابع‌ بزرگ‌ درآمد دولت‌ تركيه‌ به‌شمار مى‌رود.
مآخذ: اولياچلپى‌، سياحت‌نامه‌، استانبول‌، 1314ق‌؛ بوركهارت‌، تيتوس‌، هنر اسلامى‌، زبان‌ و بيان‌، ترجمة مسعود رجب‌نيا، تهران‌، 1368ش‌؛ رفعت‌، احمد، لغات‌ تاريخيه‌ و جغرافيه‌، استانبول‌، 1299ق‌؛ سامى‌، شمس‌الدين‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، 1306ق‌؛ گيبون‌، ادوارد، انحطاط و سقوط امپراطوري‌ روم‌، ترجمة فرنگيس‌ شادمان‌ (نمازي‌)، تهران‌، 1371ش‌؛ لوكاس‌، هنري‌، تاريخ‌ تمدن‌ از كهن‌ترين‌ روزگار تا سدة ما، ترجمة عبدالحسين‌ آذرنگ‌، تهران‌، 1366ش‌؛ نيز:
Aksit, I., Istanbul, Istanbul, 1981; EI 1 ; Eyice, S., Ayasofya, Istanbul, 1984-1986; id, X Bibliyografya n , Belleten, Ankara, 1964, vol. XXVIII, no. 111; Gardner, H., Art Through the Ages, New York, 1980; IA; Istanbul ansiklopedisi, ed. R. E. Ko 5 u, Istanbul; Janson, H.W., A History of Art, London, Thames and Hudson; Rice, D. T., Constantinople, Byzantium-Istanbul, London, Elek Books Limited; Van Loon , H. W. , The Arts , New York , 1939 ; Yucel , E. , Ayasofya m O zesi, Istanbul, 1986.
جلال‌ خسروشاهى‌