قبايل تركمن در آناتولي. تركمن‌هاي بوز اولوس بين سالهاي 1540 تا 1640 نوشته ی: دکتر توفان گوندوز

قبايل تركمن در آناتولي. تركمن‌هاي بوز اولوس بين سالهاي 1540 تا 1640

نوشته ی دکتر توفان گوندوز. انتشارات بيلگه. چاپ اول 1997

 ترجمه ی : محمد قجقی، عضو هیئت موسس و مدیر عامل بنیاد مختومقلی فراغی گنبد کاووس

توضيح: دكتر توفان گوندوز، استاد تاريخ دانشگاه  حاجت تپه در آنكاراي تركيه است. كتابي كه ايشان تاليف كرده‌اند متشكل از اين بخش‌ها است: در خصوص منابع و تحقيقات، مدخل «از مام وطن به آناتولي»

قسمت اول: تركمن‌هاي بوزاولوس، قسمت دوم: ساختار اداري بوزاولوس وظايف مالي آن قسمت سوم: بوزاولوس و زندگي در ييلاق و قشلاق

نتيجه- كتابشناسي، ضمايم و فهرست.

بنده از مجموعه‌ي مطالب فوق فقط «مدخل» يعني از صفحه 17 تا 42 را ترجمه نموده‌ام. در مدخل اين مطالب را خواهيم خواند: ازمام وطن به آناتولي: اسم تركمن و دولت سلجوقي و تركمن‌ها. این ترجمه مدتها قبل( سال 1384) انجام گرفته است . از دكتر توفان گوندوز كه با ارسال مدخل تجديد نظر شده‌ي كتاب امكان به روز شدن مطلب را فراهم آوردند، تشكر و تقدير مي‌نمايم. مترجم.

از مام وطن به آناتولی

اسم تركمن. مسئله‌ي منشاء قومي تركمن‌ها، كه پدران تركان آناتولي، تركمنستان، آذربايجان، عراق، ايران، سوريه، افغانستان و بالكان مي‌باشند، هنوز به صورت قطعي حل و فصل نشده است.بر اساس جغرافياي اسلام مقدسی ، احتمال بسيار دارد كه ساكنان تركمن شهر «اردو» در شمال شرقي اسفیجاب اولين گروه از تركان باشند، كه اسلام را پذيرفته‌اند. چيني‌ها هم با نام تركمن‌ها، به عنوان افرادي كه در محدوده‌هاي حاكميت قارلوق‌ها مي‌زيسته‌اند، آشنا بوده‌اند. از اين جهت احتمال اينكه از زمره‌ي قارلوق‌ها بوده باشند، يا اينكه پس از پايان يافتن حاكميت گوگ ترك‌ها- به سبب حملات اويغورها و اوغوز قارلوق‌ها، كه ديگر اصطلاح «گوك ترك» را بكار نمي‌برده‌اند، مسئله‌ي كاربرد اسم تركمن را پيش كشيده باشند- نیز وجود دارد. هر چند اين ديدگاه مورد تاييد محمود كاشغرلي نمي‌باشد. او ضمن اينكه مي‌نويسد: قارلوق‌ها جزئي از تركمن‌ها هستند، اينها «قارلوق‌ها» طايفه‌اي از تركمن‌ها هستند و «قارلوق نام قسمتي از تركان كوچ نشين است» از اوغوزها متفاوت هستند، مثل اوغوزان تركمن هستند». قارلوق‌ها را شاخه‌اي از تركمن‌ها بحساب مي‌آورد. ضمناً محمودكاشغرلي اگر چه قارلوق‌ها را بخش و جزء شمرده و مورد بحث قرار داده، آنها را در فهرست 22 طايفه ی اوغوزنامه‌ي خويش قيد نكرده است. علت اينكه كاشغرلي آنها را از اوغوزان مستقل شمرده، مي‌تواند وجود تفاوت در لهجه‌ي آنها باشد. معناي عبارت "مثل اوغوزان تركمن هستند" شاید علاوه بر برادري خوني (خويشاوندي نژادي) بیانگر شباهت در شیوه ی زندگي و كوچ نشين بودن ایشان باشد.

ادامه نوشته

در مدرسه سید قلیچ ایشان. دایره المعارف بزرگ اسلامی

در مدرسه سید قلیچ ایشان


نویسنده (ها) : 

علی آخرتی

آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 19 دی 1398 تاریخچه مقاله


دَرْ مَدْرِسۀ سِیِّدْ قِلیچْ ایشان، فیلمی مستند با مایه‌های پژوهشی و مردم‌نگارانه به کارگردانی فرشاد فداییان. در این فیلم ضمن ثبت مدرسۀ سید قلیچ ایشان به‌عنوان یکی از مدرسه‌های علوم دینی، چگونگی زندگی و فعالیت طلبه‌های دینی آن نیز بررسی شده است.
این فیلم یکی از مجموعه‌فیلمهای «کودکان سرزمین ایران» است، که به تهیه‌کنندگی شبکۀ دو سیمای جمهوری اسلامی ایران، در فاصلۀ سالهای ۱۳۷۴-۱۳۷۶ ش ساخته شدند. با این کار، افزون ‌بر گرد‌هم‌آوردن شماری از کارگردانان بنامِ نسلهای مختلف سینمای مستند ایران و تولید مجموعه‌ای از آثار دربارۀ مراسم، آیینها و فرهنگ مردم نواحی مختلف کشور، اتفاق مهمی در عرصۀ سینمای مستند قوم‌پژوه رقم خورد (امامی، ۵۵).
فیلم با تصویری از ساختمان مدرسه و طلبه‌های عازم آنجا آغاز می‌شود. این نما با میان‌نویسی قطع می‌شود که در آن، نوشته شده است: «سید قلیچ ایشان در روستای خود در درۀ قره‌بالخان سرگرم احداث یک مدرسۀ دینی است». در میان‌نویسهای بعدی به اطلاع تماشاگر می‌رسد: «تمام کار احداث بنا بر عهدۀ دو تن بنّا ست و سید قلیچ ایشان بر تمام کارها نظارت می‌کند». این میان‌نویسها بیننده را دچار این اشتباه می‌کند که ساخت مدرسه در زمان ضبط فیلم در حال انجام است، اما در چهارمین میان‌نویس مشخص می‌شود که این متون برگرفته از کتاب سفرنامۀ خراسان و سیستان، تألیف چارلز ادوارد ییت در نوامبر ۱۸۹۴ است. 

زنبورک ترکمانی. دایره المعارف بزرگ اسلامی

زنبورک ترکمانی


نویسنده (ها) : 

بهروز وجدانی

آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 7 فروردین 1399 تاریخچه مقاله


 زَنْبورَکِ تُرْکَمانی، وسیله‌ای کوچک و ساده برای نواختن که نوازنده یا نوازندگان آن را به‌صورت انفرادی یا گروهی می‌نوازند. نوازندگان این ساز بیشتر دختران و زنان جوان ترکمنی هستند و معمولاً این ساز را خواننده یا ساز دیگری همراهی نمی‌کند. 
زنبورک یا قوپوز در محاورات مردم ترکمن «قاووز» نیز نامیده می‌شود و از سازهایی است که در میان بسیاری از فرهنگهای جهان رواج دارد. در برخی از کتابهای سازشناسی و واژه‌نامه‌های موسیقی، نام آن jaw’s harp، به معنای «چنگ دهنی» (jaw = آرواره، فک) آمده است که این نام‌گذاری با فنون اجرایی این ساز نیز مطابقت دارد (درویشی، دایرةالمعارف ... ، ۲ / ۶۵۸). 
نوع سادۀ فلزی این ساز در هندوستان، پاکستان و افغانستان «چنگ» نامیده می‌شود (معطوفی، ۳ / ۲۴۳۲) که مردان به‌صورت انفرادی یا گروهی آن را می‌نوازند. معمولاً از چنگ در اجرای ترانه‌های عاشقانه در حالت تک‌نوازی، و به جای انواع طبل برای تولید ریتم در گروه‌نوازیها استفاده می‌شود (جنکینز، ۱۰۶-۱۰۷). این ساز را در منطقۀ سیسیل ایتالیا «اسکاتچاپنسیری[۱]» می‌نامند (همو، ۱۰۸). قوپوزی که از چوب ساخته می‌شود، مانند دیگر انواع رایج آن در آسیای میانه، جنوب آسیا و اقیانوسیه، نسبت به نمونه‌های فلزی، قدمت بیشتری دارد (مسعودیه، ۸۱). 

ادامه نوشته

سوزن‌دوزی ترکمن. دایره المعارف بزرگ اسلامی

سوزن‌دوزی ترکمن


نویسنده (ها) : 

مریم بیجاری

آخرین بروز رسانی : جمعه 15 فروردین 1399 تاریخچه مقاله


سوزن‌دوزی ترکمن، نوعی سوزن‌دوزی رایج در میان ایل ترکمن که به نامهای کِشته، کوجمه و ایلمه نیز معروف است (گلی، ۳۲۲) و در آن، زمینۀ کار را به روش سوزن‌دوزی یا گل‌دوزی پُر می‌کنند و برای ترسیم خطوط، در تمام سطح طرح، از روش ساقه‌دوزی با نخ یکرنگ که هماهنگ با رنگ پارچه است، استفاده می‌کنند. در برخی از موارد برای تزیین بیشتر، دور طرحها را با نخ طلایی یا نقره‌ای ساقه‌دوزی می‌کنند (صبا، ۱۹۶؛ «سوزن‌دوزی ... »، ترکمن‌صحرا مدیا، بش‍‌ ). 
پیشینۀ سوزن‌دوزی در منطقۀ ترکمن‌نشین کنونی به ۸هزار سال قبل برمی‌گردد. در غارهای کمربند و هوتو در نزدیکی بهشهر، سوزن‌دوزیهای شاخک‌داری به دست آمده است که حکایت از دیرینگی این هنر در منطقه دارد (عطایی، ۱۳). براساس آثار به‌جامانده، اوج این هنر در دوران افشاریه، زندیه و به‌ویژه قاجاریه بوده است (سیدصدر، ۸۷؛ نیز نک‍ : صبا، ۱۹۲). نمونه‌ای از گل‌دوزی لباس زن ترکمن مربوط به سدۀ ۱۲ ق / ۱۸ م، از ترکمنستان غربی شوروی در موزۀ لُس‌آنجلس موجود است که بر روی پارچۀ پنبه‌ای سفیدرنگ کار شده است. دو روپوش دیگر موجود در مجموعه‌های خصوصی، زمینه‌ای از ابریشم طلایی و زرد دارند. این روپوشها با قبای ترکمنهای ایران اندکی اختلاف دارند؛ به‌این‌ترتیب که زمینۀ پارچۀ روپوشهای ترکمنستان شوروی، رنگی روشن‌تر دارد و فاصلۀ میان نگاره‌ها بیشتر است، نقوش کوکب و خورشید در آنها دیده می‌شود، و نگاره‌های هندسی منحصر به نوار یقه است. روپوشهای گل‌دوزی‌شده که به روی سر کشیده می‌شود، متعلق به ایل تکه است (علاء فیروز، ۲۵۱). 

ادامه نوشته

طاهر و زهره. دایره المعارف بزرگ اسلامی

طاهر و زهره


نویسنده (ها) : 

حسن ذوالفقاری

آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 فروردین 1399 تاریخچه مقاله


طاهِـر و زُهْره، از معروف‌ترین افسانه‌های عاشقانۀ ترکمنی که معمولاً به‌همراه نواختن ساز نقل می‌شود. طاهر و زهره در کنار نقلهایی چون اصلی و کرم،صیاد و همراه، حورلقا و همراه، نجف اُقلان، ورقه و گلشاه، گل و بلبل، شاه صنم و غریب، وامق و عذرا، لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا اجرا می‌شود که بسیاری از آنها متأثر از ادبیات کتبی ایران است. 
منظومۀ عاشقانۀ طاهر و زهره از دیرباز در میان اقوام ترک و ترکمن ایران و آسیای مرکزی، آذربایجان و آسیای صغیر و نیز تاجیکان رواج داشته است. در این مناطق نوازندگان داستان را به آواز می‌خوانند. 

ادامه نوشته

اغوز. دایره المعارف بزرگ اسلامی

اغوز


نویسنده (ها) : 

مصطفی موسوی

آخرین بروز رسانی : دوشنبه 12 خرداد 1399 تاریخچه مقاله


اغوز \oqūz\، نام قبیله یا در واقع اتحادیه‎ای مرکب از قبیله‎های ترک‌زبان که موطن اصلی آنها در شمال شرقی آسیای میانه و در کرانۀ شاخه‎هایی از رود ینی‎سئی در سرزمین مغولستان امروزی واقع بود.
برای واژۀ اغوز چند معنا فرض، و پیشنهاد شده است که از میان آنها اُق / اُغ به‌معنای قبیله + ـ اوز / ـ ز نشانۀ جمع، یعنی قبیله‎ها، ایلها درست‌تر می‌نماید. اُق به همین معنا در اصطلاحِ اون اُق، نام مجموعۀ قبیله‌های ده‌گانۀ بازمانده از گوک‌ترکها / تورکوها (= تو ـ کیوچینی)ی غربی، و اوج اُق و بوزاُق، نام دو شاخۀ اصلی قبیلۀ اغوز در حماسۀ اغوزان، نیز به کار رفته است (سومر، ۱؛ کلاوسن، 76). اما در همان حماسه، اُغوز برگرفته از نام اغوزغاقان / خان، بنیان‌گذار و فرمانروای افسانه‌ای قبیلۀ اغوز، دانسته شده است.

ادامه نوشته

اغوز خان. دایره المعارف بزرگ اسلامی

اغوز خان


نویسنده (ها) : 

آخرین بروز رسانی : دوشنبه 12 خرداد 1399 تاریخچه مقاله


اغوز خان \oqūz xān\، خاقان‌ افسانه‌ای ترک‌. در پرداختهای مختلفِ متنی داستانی‌ که‌ با نام‌ عمومی‌ اغوزنامه‌ شناخته‌ می‌شود، وی‌ فرمانروایی‌ است‌ که‌ اقوام‌ گوناگون‌ ترک‌ را گرد آورده‌، به‌ کشورگشایی دست‌ زده‌، و بخش‌ مهمی‌ از جهان‌ آباد را به‌ زیر فرمان‌ خود درآورده‌ است‌؛ همچنین، در روایات‌ عصر مغولی‌، او‌ به‌‌عنوان‌ نیای‌ گروهی‌ از طوایف‌ ترکمن‌ شناخته‌ شده‌ است‌ که‌ پنداشته‌ می‌شد نام‌ قومی‌ خود، «اغوز» (شکل معرب‌: غُز)، را از این‌ نیا گرفته‌ بوده‌اند. 
در تاریخ‌ زبانهای‌ ترکی‌، واژۀ اغوز، هم‌ به‌صورت‌ نام‌ شخص‌، و هم‌ نام‌ قوم‌ به‌ کار رفته‌ است‌ و همگام‌ با شک‌ در اشتقاق‌ واژه‌، در اینکه کدام‌یک از این‌ دو کاربرد بر دیگری‌ پیشی‌ داشته، نیز تردید وجود دارد. نمت [۱]این‌ واژه‌ را از دو بخشِ اُق‌ (= قبیله‌) + ( ـ و) ز (z= ادات‌ جمع‌) به‌معنی‌ «قبیله‌ها» دانسته‌، و بدین‌ ترتیب‌، عملاً کاربرد آن‌ را به‌عنوان‌ نام‌ قوم‌ اصل‌ گرفته‌ است‌؛ اما شماری‌ از ترک‌شناسان مانند بانگ‌ [۲]در درستی‌ این‌ نظریه‌ تردید نموده‌، به احتمالاتی‌ دیگر روی‌ آورده‌اند (مثلاً نک‍ : بازن‌، 315 ff.؛ هامیلتون‌، 25-26؛ سومر، 1-3). به‌طورکلی، در تشکلهای‌ قومی‌ ترک‌، این‌ فرایند که‌ رئیسی‌ نام‌آور، نام‌ خود را به‌ قبیله‌اش‌ داده‌ باشد، امری‌ معمول‌ و متداول‌ است‌. 

ادامه نوشته

آق قلا. دایره المعارف بزرگ اسلامی

آق قلا


نویسنده (ها) : 

بخش جغرافیا

آخرین بروز رسانی : یکشنبه 18 خرداد 1399 تاریخچه مقاله


آق‌قلا \āq-qalā\، شهر و شهرستانی در استان گلستان که گاهی آق‌قلعه نیز خوانده می‌شود. 

شهرستان

شهرستان آق‌قلا در دو سوی رودخانۀ گرگان قرار گرفته، و از شمال به کشور ترکمنستان، از غرب به شهرستان ترکمن، از جنوب به شهرستانهای گرگان و علی‌آباد کَتول، و از شرق به شهرستان گنبد کاووس محدود است. این شهرستان از ۲ بخش، ۵ دهستان و ۲ شهر تشکیل شده، و جمعیت آن طبق آخرین سرشماری رسمی کشور (۱۳۹۰ ش) ۱۸۵‘۱۲۴ تن است («درگاه ... »، بش‍ ‌). منابع درآمد مردم آق‌قلا نخست کشاورزی و پس از آن، صنایع دستی و کارگری ساده است. محصولات عمدۀ این شهرستان گندم، جو، برنج، پنبه، حبوبات، نباتات علوفه‌ای، سیب‌زمینی و دانه‌های روغنی است که ازطریق آبیاری و دیم به دست می‌آید. همچنین آب مورد نیاز از چندین رشته قنات و چاههای عمیق و نیمه‌عمیق تأمین می‌شود (جهاد سازندگی، ۱۲۴ مکرر ۲ و ۳).
بیشتر ساکنان شهرستان آق‌قلا ترکمنهای آتابای هستند که به دو دستۀ «چاروا» یا کوچ‌رو و «چُمور» (اسکان‌یافته) تقسیم می‌شوند. شغل اصلی چارواها دامداری است و درآمد آنها از فراورده‌های دامی تأمین می‌گردد. چمورها در روستاها و در مرکز آق‌قلعه به سر می‌برند (گرگانی، ۳۴۰). طایفۀ آتابای در محوطه‌ای که از تپۀ آقشین، در مجاورت هاشم‌آباد، تا نزدیک محمدآباد گسترده است، زندگی می‌کنند. زبان این اهالی ترکمنی است و به فارسی نیز سخن می‌گویند. همچنین مذهب آنان سنی حنفی است.

ادامه نوشته

آق قویونلو . رضا رضا زاده لنگرودی

آق قویونلو


نویسنده (ها) : 

رضا رضازاده لنگرودی

آخرین بروز رسانی : یکشنبه 18 خرداد 1399 تاریخچه مقاله


آق‌قویونلو \āq-qoyūnlū\، یا بایَنْدُریان، آلوس یا اتحادیۀ قبایل ترکمان که بیش از یک سده در آناتولی شرقی و غرب ایران فرمان راندند. 
این واژه مرکب از آق (سفید)، قویون (گوسپند)، لو (پسوند دارندگی و نسبت)، و به معنی دارندۀ گوسفند سفید یا منسوب بدان است و نام دیگر آنان، یعنی بایندر (دانشنامه، ذیل «بایُنْدُر»)، به گفتۀ صریح رشیدالدین فضل‌الله (ص ۴۱) به معنی «زمین همیشه پرنعمت» است. 

فرمانروایان

۱. قراعثمان (عثمان بیگ)

بهاءالدین (د ۸۳۹ ق / ۱۴۳۵ م)، بنیادگذار سلسلۀ ترکمانان آق‌قویونلو. او زمانی در خدمت امیران محلی ارزنجان و سیواس و حتى پادشاهان مصر بود. هنگامی که تیمور به سرزمین عراق آمد، قراعثمان به او پیوست (غیاث، ۳۷۲؛ سخاوی، ۵ / ۱۳۵؛ حولیات ... ، ۱۴۵ بب‍‌ ) و به یاری وی بر قرامحمد قراقویونلو (در ۷۹۱ ق / ۱۳۸۹ م) و دیگر رقیبانش پیروز شد. قراعثمانْ تیمور را در جنگ با حاکم سیواس و عثمانیها یاری فراوان کرد و با حمایت وی ریاست قبیلۀ آق‌قویونلو را رسماً برعهده گرفت و شهر آمِد را پایتخت خویش ساخت (وودز، 66 ff.). 
پس از مرگ تیمور (۸۰۷ ق / ۱۴۰۵ م)، قراعثمان در ۸۱۰ ق / ۱۴۰۸ م رها (اورفه) را به تصرف درآورد (منجم‌باشی، ۳ / ۱۵۵-۱۵۶) و میان سالهای ۸۳۱- ۸۳۹ ق / ۱۴۲۸-۱۴۳۵ م، قاضی برهان‌الدین احمد، حاکم سیواس و توقات، و ملک عادل، فرمانروای حلب و دمشق، و ملک ظاهر عیسى، امیرِ ماردین، را شکست داد (هینتس، ۱۶۶، به نقل از جنابی). 
قراعثمان سرانجام پس از شکست از اسکندر بن قرایوسف قراقویونلو در ارزروم، در ۸۰‌سالگی درگذشت؛ اسکندر پس از تصرف ارزروم دستور داد جسد وی را از گور درآوردند، سر از تنش جدا ساختند، به مصر فرستادند و به فرمان سلطان ملک اشرف سر وی را بر دروازۀ زویله آویختند (غیاث، ۳۷۵؛ غفاری، ۲۵۱؛ روملو، چ نوایی، ۲۲۶؛ ابن تغری بردی، النجوم، ۶ / ۷۴۰). 

ادامه نوشته

اترک. دایره المعارف بزرگ اسلامی

اترک


نویسنده (ها) : 

آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 7 خرداد 1399 تاریخچه مقاله


اَتْرَك، یكی از طویل‌ترین رودخانه‌های ایران در شمال شرقی كشور. نام اترك را جمع تُرك و به مفهوم رودخانۀ تركان (به نام مردمی كه در اطراف آن می‌زیستند) دانسته‌اند كه درست نمی‌نماید (لسترنج، ۳۷۷؛ ذبیحی، ۵۵). در آثار جغرافی‌دانان اسلامی پیش از سدۀ ۸ ق لفظ اترك دیده نمی‌شود و حمدالله مستوفی اولین كسی است كه این رودخانه را به این نام یاد كرده است (ص ۲۱۲؛ لسترنج، همانجا).
حوضۀ آبگیر رودخانۀ اترك بین °۳۶ و ´۴۵ تا °۳۸ و ´۴۲ عرض شمالی و °۵۴ تا °۵۹ و ´۱۰ طول شرقی واقع شده است. این حوضه از جنوب به حوضۀ آبگیر رودخانه‌های كال شور و گرگان رود، ‌از شمال به خاك تركمنستان، از خاور به حوضۀ آبگیر رودخانۀ ‌درونگر و كَشفَ رود و از باختر به دریای خزار محدود است. مساحت كل حوضۀ آبگیر رودخانۀ ‌اترك را حدود ۰۰۰‘۳۰ كم‍‌۲ برآورد كرده‌اند (طرح مطالعات، «۱-۴»؛ قس: GSE, II / 505).
دربارۀ سرچشمۀ اصلی این رودخانه اطلاعات گوناگونی وجود دارد. حمدالله مستوفی سرچشمۀ آن را در كوههای نسا و باورد (ایبورد) ‌می‌داند (همانجا). كرزن این محل را در مرتفعات بین مزینان و شاهرود معرفی می‌كند (۱ / ۳۶۸) و دومُرگان آن را در كوههای نزدیك مشهد ذكر می‌كند (ص ۱۳۲). عده‌ای نیز به اختلاف، سرچشمۀ اترك را در نزدیكی ابیورد و دره‌گز (حكیم، ۱۶۵)، قریۀ یدك (شاكری، ۸۴)، كوه كلایوسف (ملگونوف، ۲۰۱)، كوههای خراسان ـ تركمنستان (GSE، همانجا) ذكر كرده‌اند. 

ادامه نوشته

 حقوق در نزد تركان باستان .  بخش اوّل  مقدّمه و دولت هون و نظام حقوقي آن  .نوشته دکتر اسراءیاقوت

 حقوق در نزد تركان باستان .

                      بخش اوّل  مقدّمه و دولت هون و نظام حقوقي آن                    

       نوشته‌ي: دكتر اسراء ياقوت      ترجمه ی: محمد قجقی

مقدمه:

برخي از پژوهشگران، تركاني را كه در دوره‌هاي قبل از اسلام مي‌زيسته‌اند، به صورت مّلتي توصيف نموده‌اند كه گويا هنوز گريبان خود را از فرهنگ كوچ‌نشيني رها نكرده، تشكيلات دولتي پيشرفته‌اي تاسيس ننموده و صرفاً ملتي جنگاور و رزمنده بوده‌اند. (1) در صورتي كه اگر حقوق و تشكيلات هر يك از جوامع ترك آن دوره را،در چهارچوب قلمروهای تاریخی و جغرافیایی ،که این جماعات در آن زیسته اند، مورد مطالعه قرار دهند،  شاهد تاثيراتي كه از منظر دين و دنيا دريافت نموده‌اند و فرهنگ‌هاي پيشرفته‌اي كه عرضه نموده‌اند، خواهند بود. (2) علاوه بر اين اثبات خواهد شد كه تركان ،بويژه در حوزه‌ي حقوق عمومي، از تشكيلات اجتماعاتي كه با ايشان ارتباط داشته‌اند، تاثير پذيرفته و در نتيجه‌، سازمان‌هاي  مخصوص خويش را ايجاد نموده‌اند. (3)

ادامه نوشته

"دایره‌المعارف گیاهان دارویی ایران"، زمینه‌ساز رواج استفاده از داروهای گیاهی در کشور

عضو هیأت علمی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاددانشگاهی تأکید کرد؛

"دایره‌المعارف گیاهان دارویی ایران"، زمینه‌ساز رواج استفاده از داروهای گیاهی در کشور

عضو هیأت علمی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاددانشگاهی، وجه تمایز کتاب جامع "دایره‌المعارف گیاهان دارویی ایران" با سایر کتاب‌های موجود را نگارش آن توسط جمعی از متخصصان این حوزه، اطلاعات علمی کاملاً به‌روز و رویکرد داروشناسی عنوان کرد و افزود: این کتاب با ارائه اطلاعات دقیق داروشناسی گیاهان دارویی ایران، می‌تواند به عنوان مرجع جامعی برای گروه‌های متخصصین مانند پزشکان و داروسازان مورد استفاده قرار گرفته و زمینه‌ساز توسعه و رواج استفاده از داروهای گیاهی در کشور گردد.

دکتر مجید قربانی نُهوجی در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن بیان این مطلب اظهار کرد: بحث استفاده از گیاهان در رفع نیازهای بشری ریشه در تاریخ، تمدن و زندگی بشر دارد. رویکرد استفاده از گیاهان در تسکین آلام و درمان بیماری‌های بشر نیز به همین شکل بوده و گیاهان در محیط زندگی افراد، نخستین گزینه در درمان بیماری‌ها محسوب می‌شدند. با ظهور طب مدرن، استفاده از داروهای شیمیایی گسترش پیدا کرد؛ اما داروهای شیمیایی در کنار همه مزایایی که دارند، با عوارض جانبی متعددی همراه هستند.

ادامه نوشته

حال و هوای ماه رمضان در ترکمن صحرا

عکاس فائزه کابلی

تاریخ انتشار۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۹۰۷:۲۱

گروهمستندعکس

حال و هوای ماه رمضان در ترکمن صحرا

اگرچه شاهد رمضانی متفاوت با سالیان گذشته در کشور هستیم، اما شور و اشتیاق برای برگزاری رسوم و آداب ماه رمضان در مردم تغییر‌ی نکرده است. مریم خانم، مادر خانواده از زنان هنرمند و قالی باف ترکمن، از ابتدای روز همراه با دختر و عروسش به دنبال آماده کردن افطار برای اهل خانه هستند. بوراک و کِسمه اوناش، از غذا‌های مخصوص مردم ترکمن بر سر سفره افطار ماه مبارک رمضان است که به همت خانواده در منزل تهیه می‌شود.

 

 

ادامه نوشته

تاریخ سیاسی تُخارستان از هزاره ی اوّل قبل از میلاد تا قرن هفتم میلادی  نوشته ی : حسن بایبورتلو اوغلو

تاریخ سیاسی تُخارستان از هزاره ی اوّل قبل از میلاد تا قرن هفتم میلادی

نوشته ی : حسن بایبورتلو اوغلو ترجمه ی : محمد قجقی

توضیح مترجم. آقای حسن با یبورتلو اوغلو ( Hasan Bayburtluoglu) که از پایان نامه ی کارشناسی ارشد خویش با عنوان " خلج ها ی منطقه ی تخارستان ، در قرون میانه " در سال 2019 در دانشگاه " اولو داغ" واقع در " بورسا " ی ترکیه، دفاع کرده اند، از مقدمه و نتیجه گیری تزشان این مقاله را بدست داده اند. مقاله ی مذکور در شماره ی اول ،ماه ژانویه ی سال 2019 نشریه ی زیر ، بین صفحات 1 تا 12 به چاپ رسیده است.

Genel Türk Tarihi Araştırmaları Dergisi.Cilt1,Sayı 1,Ocak 2019

چکیده:

منطقه ی تُخا رستا ن از دیدگاه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بسیار مهم است. اگر منطقه را از نظر سیاسی در نظر بگیریم، می بینیم که صاحب ساختار راهبردی است، که امکان دستیابی به تعداد زیادی از دولت ها را فراهم آورده است. تُخارستان نه فقط شاهد تحرّک و جابجایی جماعات ،که در عین حال شاهد دوره های طولانی حاکمیت دولت ها بوده است. می بینیم که این منطقه امکان دسترسی به منطقه ی ما وراء ا لنّهر در شمال، جغرافیای هند در جنوب ،جغرافیای ایران در غرب و آسیای مرکزی در شرق را داشته است. چندین دولت در تاریخ سیاسی تخارستان موثّر بوده اند. نام این منطقه هم ، بدین مناسبت به وجود آمده است. زیرا نام " تُخار"( سرزمین تُخار) با قبیله ای به نام " تُخار " - که از ترکستان شرقی به منطقه آمده و حکومتی تشکیل داده اند، ارتباط دارد. در منطقه بجز " تُخار ها " امپراتوری هخامنشی، پادشاهی یونانی باختر، دولت کوشان ، دولت هفتالیت ، دولت ساسانی، پادشاهی گو ک تُرک ، دولت های اموی و عبّاسی نیز جزو دولت های بزرگی بودند، که بر آن حاکمیت داشته اند.

واژگان کلیدی : تُخارستان، باکتریا، سا کا (سَکَه )، امپراتوری هخامنشیان، پادشاهی یونانی- باختری، امپراتوری کوشان، هفتالیت ها، ساسانیان، گوگ ترک ها

ادامه نوشته

​     پوركريم، هوشنگ. "تركمنهاي ايران". دوره 4-6، ش 50 (آذر45):  ص 23-34، تصوير.  ​

 

 

 

پوركريم، هوشنگ. "تركمنهاي ايران". دوره 4-6، ش 50 (آذر45):  ص 23-34، تصوير.

خلاصه: دين و مذهب مردم اينچه برون و كلبه‌هاي ديني و مساجد آن،‌ مراسم ديني ـ مراسم تدفين و سوگواري ـ تقسيم ارث و تملك طايفه برزمين، زيارت اهل قبور، قبرستان، بررسي سنگهاي قبرها، امامزاده و معتقدات دو ده مردم.

 

 

 
 

با هم ميهنان خود آشنا شويم

تركمنهاي ايران

(2)

 

هوشنگ پور كريم  از انتشارات اداره فرهنگ عامه

در مقاله «تركمنهاي ايران» كه در شماره چهل و دوم مجله «هنر و مردم» به طبع رسيده بود، از  دهكده اينچه برون Ince Burun نيز كه در «دشت گرگان» (تركمن صحرا) و كنار رودخانه «اترك» قرار دارد توصيفي شده بود. اينك در مقاله حاضر پس از مقدمه ئي درباره دين و مذهب مردم اينچه برون و طلبه هاي ديني و مساجد آن، موضوعهاي زير هم به ترتيب توصيف خواهد شد:

مراسم مذهبي ـ مراسم تدفين و سوگواري ـ تقسيم ارث و تملك طايفه بر زمين ـ زيارت اهل قبور، قبرستان و سنگ قبرها ـ امامزاده و معتقدات عاميانه.

اينچه برونيها نيز مانند تركمنهاي ديگر ايران، مسلمان و حنفي مذهبند. در دهشان يك «آخوند» و هشت ده طلبه علوم دينی  و سه مسجد دارند. يكي از مسجدها را كه در وسط آبادي است، مسجد يُلمِه ـYolme مي نامند. زيرا، مردم طايفه يلمه كه يكي از نه طايفه اينچه برون اند آنرا ساخته اند1.  اين مسجد، در كنار قديميترين مسجد اينچه برون كه كوچك بود و اينك خرابه است ساخته شده. قسمتي از اين مسجد خرابه را يكي از دكاندارهاي ده با كمی مرمت به انبار اشياء دكان خود تبديل كرده است.

پيشنماز مسجد يلمه، «ملانظر» است و از همان طايفه يلمه. او پيش از مرگ يكي از  آخوندهاي قديمي تا مدتي در مكتبش درس مي خوانده است. ولي بعد از مرگ آن آخوند و پيش از آنكه خود به مرحله آخوندي برسد، از درس و دفتر چشم پوشيده و به همان مقام ملائي قناعت كرده است2.

ادامه نوشته

پوركريم، هوشنگ. "تركمنهاي ايران". دوره 4-6، ش 41 و 42 (اسفند 44 و فروردين 45): ص 29-42، تصوير، نقشه

 

 

پوركريم، هوشنگ. "تركمنهاي ايران". دوره 4-6، ش 41 و 42 (اسفند 44 و فروردين 45): ص 29-42، تصوير، نقشه، طرح.

 
 

 

 
 

خلاصه: موقعيت طبيعي دشت گرگان، آب و هوا و محيط طبيعي، وضع زمين، كارهاي توليدي درساليان گذشته، سلسله مراتب دراين جامعه، ابه‌ها، طوايف عمده دشت گرگان و شويه معيشت آنها، ييلاق و قشلاق، شيوه ساخت آلاچيق‌هاي موقتي مابين راه و سرگرمي‌هاي آنها در ييلاق، ترانه‌ها و ابيات ، زندگي در قشلاق، تضاد اين مردم با طوايف كشتكار،‌مذهب و اعتقادات، تغييرات درنحوه توليد دردشت، شهرها، شرايط اجتماعي مردم ده و تركمنهاي دشت گرگان، كشت پنبه و گندم و برنج، مطالعاتي درباره نژاد "مغولي" و خطوط چهره و تركمن‌ها ـ مراسم عروسي تركمن‌ها.

 
 

تركمن‌هاي ايران

 هوشنگ پوركريم

 

هييتی مركب از كارمندان «اداره فرهنگ عامه» در تابستان سال 144 از طرف «اداره كل باستان‌شناسي و فرهنگ عامه» براي مطا لعات و تحقيقات  مردم‌شناسي به « دشت گرگان» (تركمن صحرا) اعزام شده بود. اين هيئت موفق شد كه در ضمن تشخيص و تعيين و نحوه بررسي مسايل مردم‌شناسي در طايفه‌هاي تركمن، يكي از چند صد دهكده دشت گرگان را به  عنوان الگو براي بررسي جامع و كامل برگزيند و نخستين نتيجه تحقيقات را در كتاب «تركمن و اينچه برون» كه اينك براي انتشار آماده شده است فراهم آورد تا به استحضار دانشمندان و دانش‌‌‌پژوهان و دوستداران علوم مردم شناسي رسانده شود.

اكنون در اين  گفتار، پس از آشنايي اجمالي با تركمن‌هاي دشت گرگان، و براي مزيد اطلاع خوانندگان محترم مجله هنر و مردم، چند قطعه كوتاه از متن كتاب «تركمن و اينچه ‌برون» نيز همراه پاره ا‌يي از طرح‌ها و تصويرها نقل مي‌شود.

 
ادامه نوشته

ستاره های هنردر آسمان ترکمن صحرا. برگرفته از فصلنامه شماره 32

ستاره های هنردر آسمان ترکمن صحرا

 

پیشینههنر تئاتر به مفهوم عام اجرای نمایش مردمی در بین اهالی استان گلستان بویژه ترکمنصحرا به گذشته‌های دور بر می‌گردد. همانطوریکه شاهنامه‌خوانی در بین فارسی زبانانیکی از پدیده‌های جالب فرهنگی بود که در هر مکانی که امکان اجرا داشت مانندقهوه‌خانه...


پیشینه هنر تئاتر به مفهوم عام اجراینمایش مردمی در بین اهالی استان گلستان بویژه ترکمن صحرا به گذشته‌های دور برمی‌گردد. همانطوریکه شاهنامه‌خوانی در بین فارسی زبانان یکی از پدیده‌های جالبفرهنگی بود که در هر مکانی که امکان اجرا داشت مانند قهوه‌خانه ، اجرای خیابانی ومنازل به چشم می‌خورده است ، اجرای مردمی نمایش‌هایی چون داستان یوسف - احمد - گوراوغلی - و غیره توسط خوانندگان دوره‌گرد اجرا شده است . در شبهای طولانی زمستانروایت خوانان ترکمن چون مرحوم ممی بخشی ، توانستند مردم را با اشتیاق دور خود جمعکنند. که در دهه‌های اخیر خواننده مشهور قلیچ انوری این هنر را ادامه داده است. یکیاز نشانه‌های قدمت تئاتر در بین ترکمنان اجرای نمایش " قرا گوز" می‌باشد که به طرقمختلف از جمله نمایش عروسکی در طول قرن‌های گذشته اجرا شده است. تئاتر قراگوز درترکیه و سوریه توسط ترکمنان اولیه پدید آمده و بعنوان تئاتر مردمی همواره برسرزبانها بوده است. قراگوز که به مفهوم " چشم سیاه " می‌باشد آنچنان با فرهنگ بومیاعراب پیوستگی و تنیدگی یافته که نویسندگانی چون عادل ابوشنب آن را یک تلقی کردهاست( مسرح عربی قدیم - کراکوز منشورات وزارت الثقافته من الجمهوریه العربیه السوریهدمشق 2004). در حالیکه می‌دانیم در زمان اقتدار توتش‌خان ترکمن در شام ، مقولاتفرهنگی رشد چشمگیری یافت چرا که حاکمیت طولانی ترکمنان عثمانی پشتوانه محکمی برایازدهار علمی و تنامی فرهنگی این سرزمین بنابر شواهد تاریخی موجود در شهر دمشق و حلبمی‌باشد.( حلب و تاریخه - دمشق - وزاره الثقافه ) در محدوده ترکمن صحرا تئاترخیابانی در گمیشان بیش از سایر مناطق شیوع یافت . یکی از دلایل آشنایی ترکمن‌هایاین مناطق با تئاتر فعالیت گروههای سیاسی از جمله حزب توده به منظور جلب افکارعمومی بوده است.
 

ادامه نوشته

تئاتر در ترکمن صحرا    اسفندیار قرنجیک

تئاتر در ترکمن صحرا   اسفندیار قرنجیک

    هنر نمایش در هر سرزمینی بر گرفته از آداب و رسوم مناسک مذهبی اقوام آن سرزمین میباشد.در میان قوم ترکمن،آداب و رسوم متنوع و چشمگیری وجود دارد که از دیر باز با روح و عواطف ترکمن ها عجین شده است.در میان آیین های مختلف ترکمن، آیین ذکر خنجر از شهرت همه گیری برخوردار است. ذکر خنجر یک نیایش نمایشی است که در فضایی باز اجرا می گردد و ذکرها و آوازهای آن حاوی مفاهیم اعتقادی، دینی و عرفانی است. از دیگر آداب ترکمن که از کیفیت نمایشی برخوردارند،«آی ترک-گون ترک» (پاره ماه- پاره خورشید)و آیین «طلب باران»می باشد.  آی ترک-گون ترک یک بازی دسته جمعی است که در شب چهاردهم هر ماه انجام میگرفته است.این بازی، حکایت از مراسم خواستگاری دارد و در گذشته به وسیله دو گروه پسران و دختران اجرا می شده است. آیین طلب باران در گذشته، به هنگام خشکسالی در بین بیشتر قبایل ترکمن اجرا می گردید. این نوع مراسم، بیشتر در روستاها مرسوم بوده و با لفظ «قوت قوتی نی گوردینگ می؟ قوتا سلام بردینگ می؟ (قوت قوتی را دیدی؟به او سلام رساندی؟) آغاز می گردد. «قوت قوتی» در باور ترکمن، نماد ابر بارن زاست. همچون «آناهیتا»در آیین زرتشت، عروس و الهه باران می باشد.
تئاتر به مفهوم امروزی که در میان ملل جهان مرسوم است، در میان ترکمنها از قدمت زیادی برخوردار نیست.در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، منطقه ترکمن صحرا به دست بلشویک های شوروی سابق اشغال شد. بدین ترتیب،این منطقه به دو قسمت تبدیل گردید. استان ترکمنستان شوروی و منطقه ترکمن صحرای ایران. مردم ترکمنستان سالها پس از تهاجم دولت شوروی سابق،با تئاتر آشنا شده و به پیشرفت های چشمگیری در هنر تئاتر رسیدند. عامل اصلی پیشرفت ترکمنهای ترکمنستان در این زمینه،پیروی از سبک ها و شیوه های نوین «استاوسلاوسکیو گروتوفسکی» (از استادان تئاتر شوروی سابق) بوده است. در آن زمان، شوروی سابق از بزرگترین قطبهای تئاتر در جهان به شمار می رفت. بدین ترتیب، ترکمنهای آن سوی مرز، با بهره گیری از هنرمندان بزرگ تئاتر ومطالعه کتابهای ارزشمند آنها، تئاتر معتبر و به مفهوم امروزی را به میان قبیله خود آوردند. شاین ذکر است، یکی از مهمترین عواملی که موجب گردید هنر تئاتر خیلی دیر وارد فرهنگ ترکمن شود؛محدودیت و ممنوعیت شدید اخلاقی و دینی در میان این قوم بوده است. در قدیم،ریش سفیدان و بزرگان قبیله ها،به شدت، مردان و زنان به خصوص دختران را از این هنر منع می کردند و آن را مغایر با شئونات اخلاقی و اسلامی می دانستند. در آن زمان ترکمن ها فقط تماشاگر تئاتر بودند. گروه های مختلفی از ازبکستان و ارمنستان وارد ترکمنستان شده و به اجرای انواع نمایشهای محلی می پرداختند.

ادامه نوشته

نگاهی به هنر دوران سلجوقی          تهیه وتدوین : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ - نسرین شاهرخی

 نگاهی به هنر دوران سلجوقی

 

نوآورى‌هاى معماران ایرانى در این دوره از هند تا آسیاى صغیر نتایج و پى‌آمدهاى وسیعى در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعى از هنرها، شامل ...

در عصر سلجوقیان هنر معمارى به شکوفایى و کمال رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانى بوجود آوردند. در این دوره از تلفیق‌ حیاط چهار ایوانى و تالار مربع گنبددار (چهار‌طاقی)، مسجد بزرگ ایرانى بوجود آمد. به‌گونه‌اى که حیاط مرکزى و چهار ایوان اطراف آن اساس معمارى مذهبى در ایران گردید. نماسازى دیوار بناها با آجر بود و از امکانات هنرى آن استفاده مى‌شد و نقوش متنوعى از آجر به‌وجود مى‌آورند. هنر آجرتراشى و تزئین بناها با آجرهاى تراشیده شده از قرن پنجم هجرى در ایران معمول و تااواخرقرن ششم ادامه یافت و کامل‌تر گردید.  

 
 سلجوقیان در بکارگیرى گنبد دو پوسته سعى زیادى داشتند و نوع جدیدى از پایه را براى آن در نظر گرفتند. علت بوجود آمدن گنبد دو پوسته، فضاى داخلى و قالب خارجى بود. گنبد داخلى نیمکره‌اى بود ولى گنبد بیرونى به شکل بیضى نسبتاً نوک تیزى اجرا مى‌شد. نمونهٔ چشمگیر در این مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است.   


بناى مدرسه از جمله بناهاى مذهبى این دوران بود. مدرسه در سرتاسر امپراتورى سلجوقى گستریش پیدا کرد و داراى ویژگى‌هایى گشت از جمله صحن چهار ایوانى که ریشه ایرانى داشت. از معروف‌ترین مدارس، مدرسه نظامیه بغداد بود و نیز در اصفهان، نیشابور، بلخ، بصره و. ...  از دیگر بناهاى مذهبى بناهاى آرامگاهى بودند که در این دوران ساخته شدند.   
  معمارى غیرمذهبى نیز همدوش معمارى مذهبى بکار مى‌رفت. معمارى غیرمذهبى رایج در دورهٔ سلجوقیان کاروانسراست که داراى صحن بزرگ و چهار ایوان است. 
  

ادامه نوشته

« قنقرات »    از دایرۀ المعارف ا نجمن دیانت ترکیه، جلد 26 صفحات 375 و 376. مترجم: محمد قجقی

« قنقرات »

از دایرۀ المعارف ا نجمن دیانت ترکیه، جلد 26 صفحات 375 و 376. مترجم: محمد قجقی

ابتداءقبیله ای مغول،بعدآ نام یک قبیله ی ترکمن در آسیای میانه، یکی از قبایل پنچگانه ی خاننشین« اورتا اوردای» قازان.

قنقرات به عنوان نام یک قبیله ی مغول، به صورت‌ های گوناگون: قنقیرات، قنقورات،قونیرات ، قونقرات واونقیرات، آمده است . مورخ قزاق« ناغمت مین جان»می نویسد که در مورد قنقرات ها، به اسنادنوشته شده درزمان حاکمیت« لی ًٌآو»( لیاو) و « جین»( چه این) در قرن 12/م برخورد کرده، قنقرات ها در دوره ی حاکمیت «لی آو» و « چه این» در « آوا سیندا» ی مغولستان زندگی می‌کرده اند و جزو یکی از قبایل شناخته شده، بودهاند.رشید ا لدین فضل الله همدانی، در کتاب « جامع التواریخ» می‌نویسد که اجداد قنقرات ها،در منطقه ای به نام«اوتادجیه»-واقع در بین چین و مغولستان، مسکن گزیده بودند و روابط نزدیکی با مغولان داشته اند.مغولان در

غرب،قبایل تاتار در جنوب غربی می زیستند و قلمروی «چه این» ها در جنوب شرقی آن واقع شده بود.آن ها بهسه قبیله ی: جورلوق مرگن، قوبای شیره و توسو دائود، تقسیم می‌شدند.او می‌نویسد که از میان آنهاتعدادی ازامیران و زنان نژاده برخاسته اند.

ادامه نوشته

زبان و ادبیات در دوره سلجوقیان  نوشته دکتر عثمان غازی اوز گودنلی   ترجمه : محمد قُجقی

زبان و ادبیات در دوره سلجوقیان

نوشته دکتر عثمان غازی اوز گودنلی؛استاد دانشگاه مرمره استانبول ترجمه : محمد قُجقی

  1. زبان و ادبیات در قلمروی سلجوقیان بزرگ ( سلاجقه ایران یا شرق): در قلمروی گسترده ی سلجوقیان- که از آسیای میانه تا دریای مدیترانه و از دریاچه آرال تا مصر امتداد داشت-جماعات بسیار گوناگون نژادی در کنار یکدیگر می زیستند .این وضع طبیعتاً و بویژه در شهر های بزرگ باعث استفاده از زبان های مختلف در زندگی روزمره می شد.از زبان هایی که در قلمروی سلجوقیان مورد استفاده قرار می گرفتند،سه زبان مطرح بوده اند : زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و ادبی ؛زبان عربی به عنوان زبان حقوقی و آموزشی؛و زبان ترکی به عنوان زبان دربار و قشون.

می دانیم که از دوره وزارت عمیدالملک کُندری و نظام الملک ،در مکاتبات رسمی و اداری دولت سلجوقیان بزرگ ، زبان فارسی مورد استفاده بوده است(1).علاوه بر مکاتبات رسمی،شاهد تعداد زیادی آثار ادبی هستیم، که به زبان فارسی نگاشته شده اند.حامد الدّین بلخی ، نویسنده ی قرن 12 /م کتاب «مقالات» می نویسد که، بخاطر علاقه ی خوانندگان کتابش،آن را به زبان فارسی نگاشته است(2).تلاش های شخصی سلاطین سلجوقی به تداوم پیشرفت زبان فارسی به عنوان زبان ادبی انجامید.محمد بن منصورالیمانی (زرّین دست)کتابش «نورالعیون» را در خصوص بیماری های چشم،به دستور ملکشاه سلجوقی ،در سال 1087 /م 480 ق، به زبان فارسی تألیف نمود. مؤلف در مقدمه ی اثرش این گونه می نویسد: در این دوره که کتابم را می نویسم، اکثر مردم به زبان فارسی سخن می گویند.سلطان وقت(ملکشاه) فارسی می داند و آن زبان را دوست می دارد.او از همه ی علوم خبر دارد. او از من خواست کتابی در خصوص طبّ بنویسم ،که برای مردم مفید باشد(3).زین الدّین ابو ابراهیم جرجانی -که کتاب ذخیره «خوارزمشاهی» را به نام محمد،والی سلجوقی خوارزم نوشت-در مقدمه کتابش دیدگاه مشابهی را مطرح نموده است(4).این امر هم جلب توجه می کند که عُمر بن سهلان السّاوی (متوفّای 1145/م 437 ق)اثرش با نام «رساله ی سنجریّه فی کائنات العنصریه» را به درخواست سلطان سنجر به نگارش درآورد.کتاب را برای اینکه بتواند مورد استفاده ارکان دولت و خواص فرماندهان قرار بگیرد به فارسی(به لفظ پارسی) نوشت.(5)

ادامه نوشته