حقوق در نزد تركان باستان . بخش اوّل مقدّمه و دولت هون و نظام حقوقي آن .نوشته دکتر اسراءیاقوت
تحقيقات وسيع و جامعی در خصوص تاريخ فرهنگ و موسسات حقوقي دولتهاي ترك- كه با نامهاي گوناگون ديده ميشوند- صورت نپذيرفته است. (4) همان گونه كه فؤاد كوپرولو بيان كرده: چون تاسيس دولت به معناي ايجاد موسسات ميباشد، لذا طبيعي است كه امپراتوريهاي بزرگ ترك، تشكيلاتي توانمند و كارآ، يعني موسسات حقوقي استوار و مورد اعتماد بوجود آورده باشند. (5) بدين جهت ميتوان اذعان داشت، زمانی كه تركان به اسلام می گرويدند، صاحب يك فرهنگ حقوقي باستاني و قدرتمند بودهاند. (6) در حقيقت همهي مورخين حقوق، قوم شناسان و جامعه شناسان در اين مورد كه، حتي در جوامع بسيار اوليهي انساني هم حقوق وجود دارد، هم داستانند. هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه جوامع باستاني ترك- كه به صورت جماعاتي با سطوح متفاوت و به شكل دولتهايي ميزيستهاند- حقوق خاص و ويژهي خود را داشتهاند. اما آن نظام حقوقي، همانند قوانين امروزي، تثبيت نشده بودهاند. چون در آن ادوار و كمي قبل از آن تعداد دولتهايي كه قوانين مكتوب داشته باشند، اندک بوده است. اصول و قواعد حقوقي، با اصول ديني و اخلاقي آميخته و به شكل عرف و عادت و آداب و رسوم در ميآمده است. از دورههاي بعدي تاریخ تركان، اصول حقوقي مكتوب باقي مانده است. (7) قديميترين اسناد حقوقي كه تا امروز باقي مانده و در دسترس ميباشند، به شكل قرارداد بوده و به اويغوران تعلق دارند. البته اين اسناد به شكل متون قانوني مكتوب نيستند، بلكه مقاوله نامههايي هستند شامل روابط بين افراد و يا روابط افراد با دولت و به شكل عقود مكتوب. (8)
منابعي كه بتوان به عنوان اطلاعات مرتبط با ساختار حقوقي دول تركي كه قبل از اسلام تشكيل شدهاند، تلقي كرد، بسيار معدودند. در راس آنها منابع چيني قرار دارند. چينيها از قديمترين ايام تعداد زيادي وقايعنامه، سالنامه و كتب تاريخي دربارهي خود و در خصوص ملل مجاورشان تاليف نمودهاند. البته نميتوان توقع داشت كه چينيها دربارهي تركاني كه يكسره با ايشان درگير جنگ و نزاع بودهاند، اطلاعات بي طرفانه ارائه نموده باشند. ضمناً مشكلات قرائت اين متون نيز بهنگام استفاده از آن آثار، مسئلهساز بوده است. (9)
شكل ديگر منابع ارزشمند، به صورت «كتيبهاي» و «باستانشناسانه» است. اما به منابع كتيبهاي و باستانشناسانه كه، بويژه روشنگر ساختار حقوقي دولتهايي كه قبل از اويغوران تشكيل شدهاند، به ندرت برميخوريم.
در اين دوره از نظر حقوق عمومي، بويژه كتيبههاي باقي مانده از گوك تركان، حاوي اطلاعات متنوعي ميباشند. (10) يكي از مهمترين نكاتي كه در اين سنگ نبشتهها جلب نظر ميكند، آن است كه خاقان همهي كارها را بخاطر اتباعش انجام ميداده است. خاقان مسئول تامين رفاه مردم و كسب پيروزي در جنگها و وظايف ديگر بوده است. اين امر نشاندهندهي وجود روابطي پيچيده و مهم بين دولت گوك ترك و مردم بوده است. (11)
پس از دورهي اويغوران، اين منابع پربارتر و غنيتر ميشوند. علاوه بر ساختمانها و نوشتههايي كه در جريان اكتشافات باستانشناسي در تركستان شرقي بدست آمدهاند، اسنادي كه بر روي كاغذ و يا پوست نگاشته شدهاند و يا از مردم بدست آمدهاند،نیز از لحاظ حقوقي ارزش بسيار زيادي دارند. (12)
از آثار قوم شناسانه كه، فرهنگ، عرف و عادات مردم را به شكل محدود، ملي و يا جغرافيايي توصيف نمودهاند، مكتوباتي كه مرتبط با تركان است، ميتوانند به عنوان منبع مورد استفاده قرار گيرند. اگر بتوانيم با شيوهي نگاه به گذشته (retrospect method) عرف و عادت و حقوق قبل از اسلام تركان را مورد پژوهش قرار دهيم، امكان بدست آمدن نتايج دور از انتظار نيست. (13) مثلاً اينكه نهاد فرزند خواندگي در نزد قرقيز- قزاقها، عليرغم مسلمان شدنشان وجود دارد، بيانگر آن است كه موضوع فرزند خواندگي نزد ايشان مسبوق به سابقه بوده است. (14)
از جمله منابعي كه در جريان مطالعهي فرهنگ و تمدن تركان باستان و از جمله حقوق ايشان مورد مراجعه قرار ميگيرد، زبان تركي ميباشد. با تكيه بر پژوهشهاي انجام شده در آن مورد ضمن اينكه ميتوانيم زمان پيدايش واژگاني كه مفاهيم حقوقي دارند و در زبان تركي وجود داشته و يا دارند را معلوم كنيم، قادر خواهيم بود، اطلاعات گوناگوني نیز در خصوص اينكه تركان در آن دوره، صاحب كدام نهادها بودهاند، بدست آوريم. بويژه اگر زبان ملتهايي را كه با تركان رابطه داشتهاند و از زبان ايشان واژگاني اخذ شده باشد مطالعه نمائيم، ميتوانيم اصطلاحات حقوقي و يا واژگان مرتبط با تشكيلات را كه در زبان تركي وجود داشته است، مشاهده نمائيم. (15)
اطلاعات دربارهي دولتهاي تركي كه قبل از سال 220/ ق.م ميزيستهاند، بسيار نادر است. در آن خصوص فقط در منابع چيني اطلاعاتي وجود دارد. اما با تكيه بر اين اطلاعات اندك مطالعهي حقوق تركان، امكانپذير نيست. بدين سبب سعي خواهيم نمود نظامهاي حقوقي دولت هون (220/ ق.م تا 216/م) دولت گوك ترك (552/م تا 745/م) و دولت اويغور (745/م تا 940/م) را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهيم.
دولت هون و نظام حقوقي آن
قديميترين دولتي كه در آسياي ميانه پديد آمده و از طرف چينيها با نام «هي اونگ نو Hiung-nu » ناميده شده، هونها هستند. چينيها از قرن 13/ ق.م هون ها را ميشناختهاند. چينيها براي مصون ماندن از خطرات هونها مجبور شده بودند ديوار چين را در قرن سوم قبل از ميلاد بنا نمايند. (16)
موضوع ترك بودن يا ترك نبودن هونها، بويژه در قرن 19/ م به مناقشهي بزرگي دامن زد. تحقيقاتي كه در اين اواخر انجام شده، يافتههايي بدست دادهاند كه عدهاي رابر آن داشته تا هونها را ترك بدانند، در حالی که برخي اين موضوع را نمی پذیرند. چه باور كنيم كه هونها نیای مستقيم تركان بودهاند و چه بپذيريم كه تركان شاخهاي از هونها بودهاند، موضوعي كه اهميت بسيار زيادي دارد آن است كه، ما در مطالعهي نظامات حقوقي دولتهاي تركي كه قبل از اسلام تاسيس شدهاند، با دولت هون آغاز مينمائيم. (17)
از تواريخ چيني ميتوانيم اطلاعاتي دربارهي نظام حقوقي دولت هون و تشكيلات آن كسب نمائيم. اين تواريخ، يا از اطلاعاتي كه مامورين رسمي شاغل در كاخهاي فرمانروايان چيني، به عنوان وقايع نگارپديد آوردهاند، يا از اطلاعات ثبت شده توسط مورخين ویژه ی ديگري ،حاصل شدهاند. (18)
آ= حقوق عمومي
در حقوق عمومي تركان، حق نمايندگي فرمانروايي منحصراً در يك فرد متمركز است. اوضاع و شرايط تركان باستان و هونها مشابه بودهاست. فرمانروايان هون كه قدرت را در دست داشتند، با عناوين گوناگونی ناميده ميشدند. برخي از اين عناوين مثل شان- يو yu- şan ؛ تا- هو (tan-hu) عنوانهايي هستند كه چينيها دادهاند. (19) علاوه بر اينها، تركان از عناويني چون خاقان (Kağan) ؛ يبغو (Yabgu) و خان (Kan) نيز استفاده مينمودهاند. خاقانهاي ترك كه فرمانروايان سراسر زمين تلقي ميشدند، همهي ممالك جهان را به امر خداوند «tanri» اداره ميكردند. اين نوع استنباط از دولت و فرمانروا، از جنبهي تاريخ حقوق، اهميت بسيار زيادي دارد. علاوه بر آن به نظر تركان، خاقانهايشان نمايندهي برگزيدهي آسمان (Gök) بر روي زمين ميباشند. در اين طرز نگرش و تلقي، تاثير دولت چين به روشني ديده ميشود. چينيها به امپراتورشان تئين- تسه (Tien –Tse) يعني «فرزند آسمان» ميگفتهاند. (20)
در راس وظايفي كه خاقانهاي تركان باستان بر عهده داشتند، وضع قوانين نيكو، اجراي عادلانهي آن و حفظ و حراست از مردم ،قرار داشت. زيرا معتقد بودند يك دولت با قانون بر پاي تواند ماند. (21)
كسي كه ميخواست خاقان شود، حتماً ميبايست خردمندترين عضو خاندان باشد. اعلام خاقان جديد، طي يك مراسم مشترك صورت ميپذيرفت. روساي قبايل برگزيده با وزرايشان جمع ميآمدند و خاقان جديد را بر روي نمدي مينشاندند و ضمن سر دادن فريادهاي شادي بخش، او را از زمين بلند مينمودند. بعداً سوار بر اسب و در حالي كه طنابي ابريشمين بر گردنش بسته بودند از او ميپرسيدند، ميخواهد چند سال خاقان باشد. به تعداد سالها، به سرعت گرههايي بر طناب مزبور ميزدند. البته اين تشريفات هيچ وقت ارتباطي با تعيين طول مدت فرمانروايي و اقتدار خاقان نداشته است. (22)
قلمرو هونها به دو قسمت «راست» و «چپ» تقسيم ميشد. از نظر اهميت، خديوي كه در راس جناح چپ قرار داشت، بلند مرتبهتر بود. اين خديوان در مناطق تحت ادارهشان به شكل نيمه مستقل عمل ميكردند. اين تشكيلات دوگانهي دولت هون، بعدها و بويژه در نزد تركان اوغوز، عيناً مشاهده ميشود. هر يك از دو جناح چپ و راست، خود به 6 بخش تقسيم ميشدند. (23) براي هر يك از مديران شش بخش، ديوان خانهاي تشكيل ميشد. اين مديران بر اساس وظايفشان، عناوين گوناگوني داشتهاند. پس از عنوان «تانري كوت تان» (Tanri- Kut Tan) متعلق به خاقان، مهمترين عنوان «توكي» (Toki) (به چيني Hien) بود. اين عنوان خاقان، هميشه به پسر برجستهترش داده ميشد. در هر ديوانخانه سه مامور وجود داشت يكي از ايشان حاكم شهر؛ ديگري مسئول و ناظر امور مالي ديوان و سدیگر، سرنگار (Sir Katibi) ]خفيه نويس[ بود. (24)
در منابع چيني، در رابطه با امور دولتي و آداب و رسوم مذهبي، از سه تشكل سخن بميان آمده است. يكي از اين تجمّعها بيشتر وجه ديني داشته و در اولين ماه سال در كاخ خاقان برپا ميشد و طي آن، علاوه بر انجام مراسم قرباني برخي از مسائل مرتبط با دولت نيز مورد بحث قرار ميگرفت. (25) تجمّع ديگر در بهار و در ماه پنجم بهار ]منظور در تقويم تركان باستان ميباشد[ در لونگ چنگ (Lung- ç eng) انجام ميشد. اين تجمع از نظر هونها اهميت بسيار زيادي داشت. به خاطر آسمان، زمين، نياكان و ديگر قدرتهاي طبيعي قربانيهايي تقديم ميشد؛ مسابقات اسبدواني، كشتي شتران و غيره ترتيب داده ميشد؛ فرمانرواييها تصويب و تاييد ميگشت؛ انتخاب خاقان مدير صورت ميگرفت و در صورت ضرورت مديريت را به جمع بزرگ و گستردهاي از افراد صاحب صلاحيت واگذار مينمودند. ضمناً در همين گردهمايي مسائل كلان كشوري در طي مذاكرات عمومي مورد بررسي قرار گرفته و تصميمهاي لازم اتخاذ ميگشت. تجمع ديگر در پاييز و براي شناسايي و تثبيت تعداد حيوانات و قدرت و نيروي انساني و نظامي دولت در منطقهي ما.ئیi -, Ma در تاي لين [Tailin] برگزار ميشد. (26)
تركان باستان براي اينكه تصميمات متخذه در اين تجمعات را در سطح عمومي و كشوري قابل اجرا نمايند و ضمناً بتوانند اقدامات انجام شده را پيگيري كنند، نهاد ديگري را تاسيس نمودند و آن حكومتي بود كه از وزيران تشكيل ميشد. در منابع چيني، از زمان هونها به بعد به تكرار از وزيران ترك در دولتهاي ترك صحبت ميشود كه براي تنظيم و تحقق وظايف اداري و روابط خارجي تلاش مينمودهاند. (27)
يكي از سازمانهايي كه در درون دولت هون پديد آمد، تشكيلات نظامي بود. همانگونه كه انديشمندي مجار گفته است: اسب اقوام ديگر را بر پشت خويش حمل ميكند، اما قوم هون در پشت اسب زندگي ميكند، انگار كه به اسبها چسبيدهاند. (28) در ملل ديگر نيروي نظامي عمدتاً از افراد مزدور تشكيل ميشده، در صورتي كه در ميان تركان «قشون» نيروي دفاعي طبيعي دولت تلقي ميگرديد. (29) مخصوصاً قشوني كه از واحدهاي سواره نظام مجهز به زره سبك متشكل از ده نفر- تحت امر ده باشي- به وجود می آمد. در جنگها براي هر 50 هزار نفر يك فرمانده بزرگ وجود داشت. (30) جدّيتي كه در انجام وظايف نظامي وجود داشت ،در تمام واحدهاي اداري از هر نوع آن- انعكاس يافته و باعث ميشد كاركرد مكانيسم دولتي با ديسيپلين نظامي تامين شود. اين وضع ميتواند روشنگر خصوصيت نظامي دولت ترك باشد. (31)
در اجتماعات باستاني تركان، فرد از اهميت زيادي برخوردار بود. براي انسان به خاطر نفس انسان بودنش ارزش گذاشته ميشد. سخنان يكي از وزيران هون كه در سال 167/ ق.م به چين رفته و برگشته بود و در منابع چيني ثبت شده است، اين مورد را روشن ميسازد: اخلاق و قوانين چيني فرسوده و كهنه شدهاند. حاكمین و مردم با چشماني پر از كين به هم مينگرند. نيرو و توان انسانهايي كه خانهها و كاخها را ميساختهاند به پايان رسيده است. در چين مردم نيرو و توان خود را بر پوشيدن ، خوردن، شخم زدن زمين و پرورش كرم ابريشم نهادهاند. آنها مجبورند براي دفاع از خويش ديوار دفاعي بسازند و شهرهاي جديدي بر پا دارند. در اين حالت مردم چين در زمانهاي خطر براي جنگ و نبرد آموزش نميبينند، در زمان صلح نيز آن چنان خسته و فرسودهاند كه حتي براي كارهاي شغلي خود نيز نيرو و تواني نمييابند. اما تركان هنگامي كه از جنگ برميگشتند، هر كسي سر كار خود ميرفت و به خانوادهاش ملحق ميشد. در واقع آموزش نظامي بخشي از زندگي روزمره شان بود. (32)
منابع چيني از قوانين جزايي هونها نيز بحث كردهاند. بر اساس اطلاعاتي كه از اين منابع بدست آمده، در نزد تركان رسم «خونخواهي» وجود نداشت. هر كسي كه فردي را به قتل ميرساند، اعدام ميگشت. جرايم كوچك با عبور دادن چرخهاي ارابه از روي محكوم و جرايم بزرگ با مرگ كيفر داده ميشد. برخي عبارت «پايمال كردن زير چرخهاي ارابه» را به معاني «مهر و تمغا زدن بر صورت» و يا «با باتون مضروب كردن» دانسته و ارزيابي نمودهاند. در ارتكاب به دزدي، خانوادهي مجرم نيز بهمان نسبت مسئول شمرده ميشدند. مجازات حبس، به مدت ده روز بود، چون به علت دولتي كوچنشين نميتوانستند زندان دائمي داشته باشند. (33)
تركان باستان و بويژه هونها، اصول مرتبط با حقوق بينالملل نيز داشتند. تركان باستان در صورتي كه عدم تفاهمي پديد ميآيد، سعي ميكردند از طرق صلحآميز به حل مسئله بپردازند. بنظر آنها شكل معمول و عادي روابط بينالملل «صلح» است. علاوه بر اين ايشان اصل مصونيت سفيران را نيز پذيرفته بودند. از نظر هونها فرار از جنگ به معناي مرگ بود. به همين خاطر جزاي فرار از جنگ «مرگ» بود. (34)
ب: حقوق خصوصي
اطلاعات مربوط به حقوق خصوصي هونها در منابع چيني بسيار محدود است. در اين منابع عموماً به حقوق خانواده به عنوان شاخهاي از حقوقي خصوصي برميخوريم. بر اساس اطلاعات اوليه، هونها صاحب يك ساختار خانوادگي پدرسالارانه بودند. از اصول اين خانوادهي پدر سالار، برون همسري (ekzogami) بوده است. (35)
در دولت هون طوايف معيني وجود داشتند كه خاقانها از ميان دختران ايشان همسر برميگزيدند. در بين آن طوايف هون كه از نظر اجتماعي- اقتصادي پيشرفته بودند، ازدواج از طريق فراري دادن دختر وجود نداشت. چون در منابع به اسنادي در خصوص رسم فراري دادن دختران و ازدواج با ايشان بر نميخوريم. (36)
جالب توجهترين نكته دربارهي حقوق خصوصي هونها، رسم لويرات (levirat) بود. طبق اين رسم و قاعده هونها به عنوان يك تكليف حقوقي ميپذيرفتند كه پس از مرگ پدرشان با مادر اندرهایشان ؛ پس از مرگ برادران بزرگشان، برادران كوچكتر، با برادرزادههايشان؛ پس از مرگ عموهايشان، برادرزادهها با زن عموهايشان ازدواج نمايند. (37) ميتوان تصور كرد كه يكي از مهمترين اهداف اين رسم، جلوگيري از انشقاق خانواده و جلوگيري از فلاكت و تنگدستي زناني كه شوهرانشان مرده بود و فرزندان يتيم آنها، بوده است. ضمناً ميتوان چنين انديشيد كه اگر زني پس از مرگ همسرش، به خانوادهي اصلي و سابقش برميگشت، باعث كاهش قدرت كاري بالفعل آنها ميگشت. (39)
يكي ديگر از نتايجي كه از رسم «لويرات» حاصل ميشود آنست كه رسم تعدد زوجات در نزد هونها وجود داشته است. (40) بر اساس نوشتهي «شيچي» (şiçi) از منابع رسمي تاريخ چين مته (Mete) پسر تومان (Tuman) از همسر بزرگش بوده است.
«اولو خاتون» لقبي است كه به اولين همسر تومان، پدر مته داده شده بود. همسر دوم او قوما خاتون (Kuma Hatun) است. پسري كه از همسر اول بدنيا آمد، پسر بزرگ و پسري كه از همسر دوم به دنيا آمده، پسر كوچك او ميباشد. (41)
«قوما» از همسر اصلي بسيار متفاوت است. ملحق شدن قوما به خانواده، نه به سان يك همسر بلكه به شكل خواهر خاتون بوده است. فرزندان قوما به جاي اينكه به او مادر بگويند خاله اطلاق مينمودند. عنوان «مادر» صرفاً برای همسر اصلي قابل استفاده بود. فرزندان قوما سهمي از ثروت پدري دريافت نميكردند. علاوه بر اين پسری که فرمانروا از قوما پیدا می نمود ، نميتوانست به فرمانروايي برسد. (42)
منابع چيني در اين باره كه در نزد هونها خاتون خاقان، عيناً همانند خاقان از قداست برخوردار بوده و اينكه در ادارهي امور دولت مسئول تلقي ميشدهاند نيز، صحبت نمودهاند. (44)
هونها در جنگ سعي ميكردند تا جاي ممكن اسير بگيرند ،چون اين اسراء در راس دارایی آنها قرار داشتند و ايشان را براي انجام كارهاي مربوط به گلههاي چهار پایانشان به كار ميگرفتند. (44)
در منابع چين باستان به وجود اختلاف طبقاتي بين طوايف ترك تصریح شده است. از يافتههاي باستان شناسي سال هاي اخير نتايجي بدست آمده كه صحت مطالب مندرج در منابع را تاييد مينمايند. از قبر يكي از نجباي هون كه در قرن اول قبل از ميلاد ميزيسته 85 پلاك طلايي و نمونههايي از زيباترين پارچههاي چيني و ايراني يافته شده است. قبور اغنياء با قبرهاي فقرا بسيار متفاوتند. (45)
مهمترين نكتهاي كه از جهت حقوق ارث هونها جلب توجه مينمايد، آنست كه اگركسي جسد همرزمش را كه در ميدان كشته شده از ميدان خارج می نمود، ماترک او را تصاحب مينموده است. (46)
+ نوشته شده توسط محمد قجقی در چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۴/۱۷ و ساعت 15:24 | آرشيو نظرات
قيقات وسيع و جامعی در خصوص تاريخ فرهنگ و موسسات حقوقي دولتهاي ترك- كه با نامهاي گوناگون ديده ميشوند- صورت نپذيرفته است. (4) همان گونه كه فؤاد كوپرولو بيان كرده: چون تاسيس دولت به معناي ايجاد موسسات ميباشد، لذا طبيعي است كه امپراتوريهاي بزرگ ترك، تشكيلاتي توانمند و كارآ، يعني موسسات حقوقي استوار و مورد اعتماد بوجود آورده باشند. (5) بدين جهت ميتوان اذعان داشت، زمانی كه تركان به اسلام می گرويدند، صاحب يك فرهنگ حقوقي باستاني و قدرتمند بودهاند. (6) در حقيقت همهي مورخين حقوق، قوم شناسان و جامعه شناسان در اين مورد كه، حتي در جوامع بسيار اوليهي انساني هم حقوق وجود دارد، هم داستانند. هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه جوامع باستاني ترك- كه به صورت جماعاتي با سطوح متفاوت و به شكل دولتهايي ميزيستهاند- حقوق خاص و ويژهي خود را داشتهاند. اما آن نظام حقوقي، همانند قوانين امروزي، تثبيت نشده بودهاند. چون در آن ادوار و كمي قبل از آن تعداد دولتهايي كه قوانين مكتوب داشته باشند، اندک بوده است. اصول و قواعد حقوقي، با اصول ديني و اخلاقي آميخته و به شكل عرف و عادت و آداب و رسوم در ميآمده است. از دورههاي بعدي تاریخ تركان، اصول حقوقي مكتوب باقي مانده است. (7) قديميترين اسناد حقوقي كه تا امروز باقي مانده و در دسترس ميباشند، به شكل قرارداد بوده و به اويغوران تعلق دارند. البته اين اسناد به شكل متون قانوني مكتوب نيستند، بلكه مقاوله نامههايي هستند شامل روابط بين افراد و يا روابط افراد با دولت و به شكل عقود مكتوب. (8)
منابعي كه بتوان به عنوان اطلاعات مرتبط با ساختار حقوقي دول تركي كه قبل از اسلام تشكيل شدهاند، تلقي كرد، بسيار معدودند. در راس آنها منابع چيني قرار دارند. چينيها از قديمترين ايام تعداد زيادي وقايعنامه، سالنامه و كتب تاريخي دربارهي خود و در خصوص ملل مجاورشان تاليف نمودهاند. البته نميتوان توقع داشت كه چينيها دربارهي تركاني كه يكسره با ايشان درگير جنگ و نزاع بودهاند، اطلاعات بي طرفانه ارائه نموده باشند. ضمناً مشكلات قرائت اين متون نيز بهنگام استفاده از آن آثار، مسئلهساز بوده است. (9)
شكل ديگر منابع ارزشمند، به صورت «كتيبهاي» و «باستانشناسانه» است. اما به منابع كتيبهاي و باستانشناسانه كه، بويژه روشنگر ساختار حقوقي دولتهايي كه قبل از اويغوران تشكيل شدهاند، به ندرت برميخوريم.
در اين دوره از نظر حقوق عمومي، بويژه كتيبههاي باقي مانده از گوك تركان، حاوي اطلاعات متنوعي ميباشند. (10) يكي از مهمترين نكاتي كه در اين سنگ نبشتهها جلب نظر ميكند، آن است كه خاقان همهي كارها را بخاطر اتباعش انجام ميداده است. خاقان مسئول تامين رفاه مردم و كسب پيروزي در جنگها و وظايف ديگر بوده است. اين امر نشاندهندهي وجود روابطي پيچيده و مهم بين دولت گوك ترك و مردم بوده است. (11)
پس از دورهي اويغوران، اين منابع پربارتر و غنيتر ميشوند. علاوه بر ساختمانها و نوشتههايي كه در جريان اكتشافات باستانشناسي در تركستان شرقي بدست آمدهاند، اسنادي كه بر روي كاغذ و يا پوست نگاشته شدهاند و يا از مردم بدست آمدهاند،نیز از لحاظ حقوقي ارزش بسيار زيادي دارند. (12)
از آثار قوم شناسانه كه، فرهنگ، عرف و عادات مردم را به شكل محدود، ملي و يا جغرافيايي توصيف نمودهاند، مكتوباتي كه مرتبط با تركان است، ميتوانند به عنوان منبع مورد استفاده قرار گيرند. اگر بتوانيم با شيوهي نگاه به گذشته (retrospect method) عرف و عادت و حقوق قبل از اسلام تركان را مورد پژوهش قرار دهيم، امكان بدست آمدن نتايج دور از انتظار نيست. (13) مثلاً اينكه نهاد فرزند خواندگي در نزد قرقيز- قزاقها، عليرغم مسلمان شدنشان وجود دارد، بيانگر آن است كه موضوع فرزند خواندگي نزد ايشان مسبوق به سابقه بوده است. (14)
از جمله منابعي كه در جريان مطالعهي فرهنگ و تمدن تركان باستان و از جمله حقوق ايشان مورد مراجعه قرار ميگيرد، زبان تركي ميباشد. با تكيه بر پژوهشهاي انجام شده در آن مورد ضمن اينكه ميتوانيم زمان پيدايش واژگاني كه مفاهيم حقوقي دارند و در زبان تركي وجود داشته و يا دارند را معلوم كنيم، قادر خواهيم بود، اطلاعات گوناگوني نیز در خصوص اينكه تركان در آن دوره، صاحب كدام نهادها بودهاند، بدست آوريم. بويژه اگر زبان ملتهايي را كه با تركان رابطه داشتهاند و از زبان ايشان واژگاني اخذ شده باشد مطالعه نمائيم، ميتوانيم اصطلاحات حقوقي و يا واژگان مرتبط با تشكيلات را كه در زبان تركي وجود داشته است، مشاهده نمائيم. (15)
اطلاعات دربارهي دولتهاي تركي كه قبل از سال 220/ ق.م ميزيستهاند، بسيار نادر است. در آن خصوص فقط در منابع چيني اطلاعاتي وجود دارد. اما با تكيه بر اين اطلاعات اندك مطالعهي حقوق تركان، امكانپذير نيست. بدين سبب سعي خواهيم نمود نظامهاي حقوقي دولت هون (220/ ق.م تا 216/م) دولت گوك ترك (552/م تا 745/م) و دولت اويغور (745/م تا 940/م) را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهيم.
دولت هون و نظام حقوقي آن
قديميترين دولتي كه در آسياي ميانه پديد آمده و از طرف چينيها با نام «هي اونگ نو Hiung-nu » ناميده شده، هونها هستند. چينيها از قرن 13/ ق.م هون ها را ميشناختهاند. چينيها براي مصون ماندن از خطرات هونها مجبور شده بودند ديوار چين را در قرن سوم قبل از ميلاد بنا نمايند. (16)
موضوع ترك بودن يا ترك نبودن هونها، بويژه در قرن 19/ م به مناقشهي بزرگي دامن زد. تحقيقاتي كه در اين اواخر انجام شده، يافتههايي بدست دادهاند كه عدهاي رابر آن داشته تا هونها را ترك بدانند، در حالی که برخي اين موضوع را نمی پذیرند. چه باور كنيم كه هونها نیای مستقيم تركان بودهاند و چه بپذيريم كه تركان شاخهاي از هونها بودهاند، موضوعي كه اهميت بسيار زيادي دارد آن است كه، ما در مطالعهي نظامات حقوقي دولتهاي تركي كه قبل از اسلام تاسيس شدهاند، با دولت هون آغاز مينمائيم. (17)
از تواريخ چيني ميتوانيم اطلاعاتي دربارهي نظام حقوقي دولت هون و تشكيلات آن كسب نمائيم. اين تواريخ، يا از اطلاعاتي كه مامورين رسمي شاغل در كاخهاي فرمانروايان چيني، به عنوان وقايع نگارپديد آوردهاند، يا از اطلاعات ثبت شده توسط مورخين ویژه ی ديگري ،حاصل شدهاند. (18)
آ= حقوق عمومي
در حقوق عمومي تركان، حق نمايندگي فرمانروايي منحصراً در يك فرد متمركز است. اوضاع و شرايط تركان باستان و هونها مشابه بودهاست. فرمانروايان هون كه قدرت را در دست داشتند، با عناوين گوناگونی ناميده ميشدند. برخي از اين عناوين مثل شان- يو yu- şan ؛ تا- هو (tan-hu) عنوانهايي هستند كه چينيها دادهاند. (19) علاوه بر اينها، تركان از عناويني چون خاقان (Kağan) ؛ يبغو (Yabgu) و خان (Kan) نيز استفاده مينمودهاند. خاقانهاي ترك كه فرمانروايان سراسر زمين تلقي ميشدند، همهي ممالك جهان را به امر خداوند «tanri» اداره ميكردند. اين نوع استنباط از دولت و فرمانروا، از جنبهي تاريخ حقوق، اهميت بسيار زيادي دارد. علاوه بر آن به نظر تركان، خاقانهايشان نمايندهي برگزيدهي آسمان (Gök) بر روي زمين ميباشند. در اين طرز نگرش و تلقي، تاثير دولت چين به روشني ديده ميشود. چينيها به امپراتورشان تئين- تسه (Tien –Tse) يعني «فرزند آسمان» ميگفتهاند. (20)
در راس وظايفي كه خاقانهاي تركان باستان بر عهده داشتند، وضع قوانين نيكو، اجراي عادلانهي آن و حفظ و حراست از مردم ،قرار داشت. زيرا معتقد بودند يك دولت با قانون بر پاي تواند ماند. (21)
كسي كه ميخواست خاقان شود، حتماً ميبايست خردمندترين عضو خاندان باشد. اعلام خاقان جديد، طي يك مراسم مشترك صورت ميپذيرفت. روساي قبايل برگزيده با وزرايشان جمع ميآمدند و خاقان جديد را بر روي نمدي مينشاندند و ضمن سر دادن فريادهاي شادي بخش، او را از زمين بلند مينمودند. بعداً سوار بر اسب و در حالي كه طنابي ابريشمين بر گردنش بسته بودند از او ميپرسيدند، ميخواهد چند سال خاقان باشد. به تعداد سالها، به سرعت گرههايي بر طناب مزبور ميزدند. البته اين تشريفات هيچ وقت ارتباطي با تعيين طول مدت فرمانروايي و اقتدار خاقان نداشته است. (22)
قلمرو هونها به دو قسمت «راست» و «چپ» تقسيم ميشد. از نظر اهميت، خديوي كه در راس جناح چپ قرار داشت، بلند مرتبهتر بود. اين خديوان در مناطق تحت ادارهشان به شكل نيمه مستقل عمل ميكردند. اين تشكيلات دوگانهي دولت هون، بعدها و بويژه در نزد تركان اوغوز، عيناً مشاهده ميشود. هر يك از دو جناح چپ و راست، خود به 6 بخش تقسيم ميشدند. (23) براي هر يك از مديران شش بخش، ديوان خانهاي تشكيل ميشد. اين مديران بر اساس وظايفشان، عناوين گوناگوني داشتهاند. پس از عنوان «تانري كوت تان» (Tanri- Kut Tan) متعلق به خاقان، مهمترين عنوان «توكي» (Toki) (به چيني Hien) بود. اين عنوان خاقان، هميشه به پسر برجستهترش داده ميشد. در هر ديوانخانه سه مامور وجود داشت يكي از ايشان حاكم شهر؛ ديگري مسئول و ناظر امور مالي ديوان و سدیگر، سرنگار (Sir Katibi) ]خفيه نويس[ بود. (24)
در منابع چيني، در رابطه با امور دولتي و آداب و رسوم مذهبي، از سه تشكل سخن بميان آمده است. يكي از اين تجمّعها بيشتر وجه ديني داشته و در اولين ماه سال در كاخ خاقان برپا ميشد و طي آن، علاوه بر انجام مراسم قرباني برخي از مسائل مرتبط با دولت نيز مورد بحث قرار ميگرفت. (25) تجمّع ديگر در بهار و در ماه پنجم بهار ]منظور در تقويم تركان باستان ميباشد[ در لونگ چنگ (Lung- ç eng) انجام ميشد. اين تجمع از نظر هونها اهميت بسيار زيادي داشت. به خاطر آسمان، زمين، نياكان و ديگر قدرتهاي طبيعي قربانيهايي تقديم ميشد؛ مسابقات اسبدواني، كشتي شتران و غيره ترتيب داده ميشد؛ فرمانرواييها تصويب و تاييد ميگشت؛ انتخاب خاقان مدير صورت ميگرفت و در صورت ضرورت مديريت را به جمع بزرگ و گستردهاي از افراد صاحب صلاحيت واگذار مينمودند. ضمناً در همين گردهمايي مسائل كلان كشوري در طي مذاكرات عمومي مورد بررسي قرار گرفته و تصميمهاي لازم اتخاذ ميگشت. تجمع ديگر در پاييز و براي شناسايي و تثبيت تعداد حيوانات و قدرت و نيروي انساني و نظامي دولت در منطقهي ما.ئیi -, Ma در تاي لين [Tailin] برگزار ميشد. (26)
تركان باستان براي اينكه تصميمات متخذه در اين تجمعات را در سطح عمومي و كشوري قابل اجرا نمايند و ضمناً بتوانند اقدامات انجام شده را پيگيري كنند، نهاد ديگري را تاسيس نمودند و آن حكومتي بود كه از وزيران تشكيل ميشد. در منابع چيني، از زمان هونها به بعد به تكرار از وزيران ترك در دولتهاي ترك صحبت ميشود كه براي تنظيم و تحقق وظايف اداري و روابط خارجي تلاش مينمودهاند. (27)
يكي از سازمانهايي كه در درون دولت هون پديد آمد، تشكيلات نظامي بود. همانگونه كه انديشمندي مجار گفته است: اسب اقوام ديگر را بر پشت خويش حمل ميكند، اما قوم هون در پشت اسب زندگي ميكند، انگار كه به اسبها چسبيدهاند. (28) در ملل ديگر نيروي نظامي عمدتاً از افراد مزدور تشكيل ميشده، در صورتي كه در ميان تركان «قشون» نيروي دفاعي طبيعي دولت تلقي ميگرديد. (29) مخصوصاً قشوني كه از واحدهاي سواره نظام مجهز به زره سبك متشكل از ده نفر- تحت امر ده باشي- به وجود می آمد. در جنگها براي هر 50 هزار نفر يك فرمانده بزرگ وجود داشت. (30) جدّيتي كه در انجام وظايف نظامي وجود داشت ،در تمام واحدهاي اداري از هر نوع آن- انعكاس يافته و باعث ميشد كاركرد مكانيسم دولتي با ديسيپلين نظامي تامين شود. اين وضع ميتواند روشنگر خصوصيت نظامي دولت ترك باشد. (31)
در اجتماعات باستاني تركان، فرد از اهميت زيادي برخوردار بود. براي انسان به خاطر نفس انسان بودنش ارزش گذاشته ميشد. سخنان يكي از وزيران هون كه در سال 167/ ق.م به چين رفته و برگشته بود و در منابع چيني ثبت شده است، اين مورد را روشن ميسازد: اخلاق و قوانين چيني فرسوده و كهنه شدهاند. حاكمین و مردم با چشماني پر از كين به هم مينگرند. نيرو و توان انسانهايي كه خانهها و كاخها را ميساختهاند به پايان رسيده است. در چين مردم نيرو و توان خود را بر پوشيدن ، خوردن، شخم زدن زمين و پرورش كرم ابريشم نهادهاند. آنها مجبورند براي دفاع از خويش ديوار دفاعي بسازند و شهرهاي جديدي بر پا دارند. در اين حالت مردم چين در زمانهاي خطر براي جنگ و نبرد آموزش نميبينند، در زمان صلح نيز آن چنان خسته و فرسودهاند كه حتي براي كارهاي شغلي خود نيز نيرو و تواني نمييابند. اما تركان هنگامي كه از جنگ برميگشتند، هر كسي سر كار خود ميرفت و به خانوادهاش ملحق ميشد. در واقع آموزش نظامي بخشي از زندگي روزمره شان بود. (32)
منابع چيني از قوانين جزايي هونها نيز بحث كردهاند. بر اساس اطلاعاتي كه از اين منابع بدست آمده، در نزد تركان رسم «خونخواهي» وجود نداشت. هر كسي كه فردي را به قتل ميرساند، اعدام ميگشت. جرايم كوچك با عبور دادن چرخهاي ارابه از روي محكوم و جرايم بزرگ با مرگ كيفر داده ميشد. برخي عبارت «پايمال كردن زير چرخهاي ارابه» را به معاني «مهر و تمغا زدن بر صورت» و يا «با باتون مضروب كردن» دانسته و ارزيابي نمودهاند. در ارتكاب به دزدي، خانوادهي مجرم نيز بهمان نسبت مسئول شمرده ميشدند. مجازات حبس، به مدت ده روز بود، چون به علت دولتي كوچنشين نميتوانستند زندان دائمي داشته باشند. (33)
تركان باستان و بويژه هونها، اصول مرتبط با حقوق بينالملل نيز داشتند. تركان باستان در صورتي كه عدم تفاهمي پديد ميآيد، سعي ميكردند از طرق صلحآميز به حل مسئله بپردازند. بنظر آنها شكل معمول و عادي روابط بينالملل «صلح» است. علاوه بر اين ايشان اصل مصونيت سفيران را نيز پذيرفته بودند. از نظر هونها فرار از جنگ به معناي مرگ بود. به همين خاطر جزاي فرار از جنگ «مرگ» بود. (34)
ب: حقوق خصوصي
اطلاعات مربوط به حقوق خصوصي هونها در منابع چيني بسيار محدود است. در اين منابع عموماً به حقوق خانواده به عنوان شاخهاي از حقوقي خصوصي برميخوريم. بر اساس اطلاعات اوليه، هونها صاحب يك ساختار خانوادگي پدرسالارانه بودند. از اصول اين خانوادهي پدر سالار، برون همسري (ekzogami) بوده است. (35)
در دولت هون طوايف معيني وجود داشتند كه خاقانها از ميان دختران ايشان همسر برميگزيدند. در بين آن طوايف هون كه از نظر اجتماعي- اقتصادي پيشرفته بودند، ازدواج از طريق فراري دادن دختر وجود نداشت. چون در منابع به اسنادي در خصوص رسم فراري دادن دختران و ازدواج با ايشان بر نميخوريم. (36)
جالب توجهترين نكته دربارهي حقوق خصوصي هونها، رسم لويرات (levirat) بود. طبق اين رسم و قاعده هونها به عنوان يك تكليف حقوقي ميپذيرفتند كه پس از مرگ پدرشان با مادر اندرهایشان ؛ پس از مرگ برادران بزرگشان، برادران كوچكتر، با برادرزادههايشان؛ پس از مرگ عموهايشان، برادرزادهها با زن عموهايشان ازدواج نمايند. (37) ميتوان تصور كرد كه يكي از مهمترين اهداف اين رسم، جلوگيري از انشقاق خانواده و جلوگيري از فلاكت و تنگدستي زناني كه شوهرانشان مرده بود و فرزندان يتيم آنها، بوده است. ضمناً ميتوان چنين انديشيد كه اگر زني پس از مرگ همسرش، به خانوادهي اصلي و سابقش برميگشت، باعث كاهش قدرت كاري بالفعل آنها ميگشت. (39)
يكي ديگر از نتايجي كه از رسم «لويرات» حاصل ميشود آنست كه رسم تعدد زوجات در نزد هونها وجود داشته است. (40) بر اساس نوشتهي «شيچي» (şiçi) از منابع رسمي تاريخ چين مته (Mete) پسر تومان (Tuman) از همسر بزرگش بوده است.
«اولو خاتون» لقبي است كه به اولين همسر تومان، پدر مته داده شده بود. همسر دوم او قوما خاتون (Kuma Hatun) است. پسري كه از همسر اول بدنيا آمد، پسر بزرگ و پسري كه از همسر دوم به دنيا آمده، پسر كوچك او ميباشد. (41)
«قوما» از همسر اصلي بسيار متفاوت است. ملحق شدن قوما به خانواده، نه به سان يك همسر بلكه به شكل خواهر خاتون بوده است. فرزندان قوما به جاي اينكه به او مادر بگويند خاله اطلاق مينمودند. عنوان «مادر» صرفاً برای همسر اصلي قابل استفاده بود. فرزندان قوما سهمي از ثروت پدري دريافت نميكردند. علاوه بر اين پسری که فرمانروا از قوما پیدا می نمود ، نميتوانست به فرمانروايي برسد. (42)
منابع چيني در اين باره كه در نزد هونها خاتون خاقان، عيناً همانند خاقان از قداست برخوردار بوده و اينكه در ادارهي امور دولت مسئول تلقي ميشدهاند نيز، صحبت نمودهاند. (44)
هونها در جنگ سعي ميكردند تا جاي ممكن اسير بگيرند ،چون اين اسراء در راس دارایی آنها قرار داشتند و ايشان را براي انجام كارهاي مربوط به گلههاي چهار پایانشان به كار ميگرفتند. (44)
در منابع چين باستان به وجود اختلاف طبقاتي بين طوايف ترك تصریح شده است. از يافتههاي باستان شناسي سال هاي اخير نتايجي بدست آمده كه صحت مطالب مندرج در منابع را تاييد مينمايند. از قبر يكي از نجباي هون كه در قرن اول قبل از ميلاد ميزيسته 85 پلاك طلايي و نمونههايي از زيباترين پارچههاي چيني و ايراني يافته شده است. قبور اغنياء با قبرهاي فقرا بسيار متفاوتند. (45)
مهمترين نكتهاي كه از جهت حقوق ارث هونها جلب توجه مينمايد، آنست كه اگركسي جسد همرزمش را كه در ميدان كشته شده از ميدان خارج می نمود، ماترک او را تصاحب مينموده است. (46)
+ نوشته شده توسط محمد قجقی در چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۴/۱۷ و ساعت 15:24 | آرشيو نظرات
قيقات وسيع و جامعی در خصوص تاريخ فرهنگ و موسسات حقوقي دولتهاي ترك- كه با نامهاي گوناگون ديده ميشوند- صورت نپذيرفته است. (4) همان گونه كه فؤاد كوپرولو بيان كرده: چون تاسيس دولت به معناي ايجاد موسسات ميباشد، لذا طبيعي است كه امپراتوريهاي بزرگ ترك، تشكيلاتي توانمند و كارآ، يعني موسسات حقوقي استوار و مورد اعتماد بوجود آورده باشند. (5) بدين جهت ميتوان اذعان داشت، زمانی كه تركان به اسلام می گرويدند، صاحب يك فرهنگ حقوقي باستاني و قدرتمند بودهاند. (6) در حقيقت همهي مورخين حقوق، قوم شناسان و جامعه شناسان در اين مورد كه، حتي در جوامع بسيار اوليهي انساني هم حقوق وجود دارد، هم داستانند. هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه جوامع باستاني ترك- كه به صورت جماعاتي با سطوح متفاوت و به شكل دولتهايي ميزيستهاند- حقوق خاص و ويژهي خود را داشتهاند. اما آن نظام حقوقي، همانند قوانين امروزي، تثبيت نشده بودهاند. چون در آن ادوار و كمي قبل از آن تعداد دولتهايي كه قوانين مكتوب داشته باشند، اندک بوده است. اصول و قواعد حقوقي، با اصول ديني و اخلاقي آميخته و به شكل عرف و عادت و آداب و رسوم در ميآمده است. از دورههاي بعدي تاریخ تركان، اصول حقوقي مكتوب باقي مانده است. (7) قديميترين اسناد حقوقي كه تا امروز باقي مانده و در دسترس ميباشند، به شكل قرارداد بوده و به اويغوران تعلق دارند. البته اين اسناد به شكل متون قانوني مكتوب نيستند، بلكه مقاوله نامههايي هستند شامل روابط بين افراد و يا روابط افراد با دولت و به شكل عقود مكتوب. (8)
منابعي كه بتوان به عنوان اطلاعات مرتبط با ساختار حقوقي دول تركي كه قبل از اسلام تشكيل شدهاند، تلقي كرد، بسيار معدودند. در راس آنها منابع چيني قرار دارند. چينيها از قديمترين ايام تعداد زيادي وقايعنامه، سالنامه و كتب تاريخي دربارهي خود و در خصوص ملل مجاورشان تاليف نمودهاند. البته نميتوان توقع داشت كه چينيها دربارهي تركاني كه يكسره با ايشان درگير جنگ و نزاع بودهاند، اطلاعات بي طرفانه ارائه نموده باشند. ضمناً مشكلات قرائت اين متون نيز بهنگام استفاده از آن آثار، مسئلهساز بوده است. (9)
شكل ديگر منابع ارزشمند، به صورت «كتيبهاي» و «باستانشناسانه» است. اما به منابع كتيبهاي و باستانشناسانه كه، بويژه روشنگر ساختار حقوقي دولتهايي كه قبل از اويغوران تشكيل شدهاند، به ندرت برميخوريم.
در اين دوره از نظر حقوق عمومي، بويژه كتيبههاي باقي مانده از گوك تركان، حاوي اطلاعات متنوعي ميباشند. (10) يكي از مهمترين نكاتي كه در اين سنگ نبشتهها جلب نظر ميكند، آن است كه خاقان همهي كارها را بخاطر اتباعش انجام ميداده است. خاقان مسئول تامين رفاه مردم و كسب پيروزي در جنگها و وظايف ديگر بوده است. اين امر نشاندهندهي وجود روابطي پيچيده و مهم بين دولت گوك ترك و مردم بوده است. (11)
پس از دورهي اويغوران، اين منابع پربارتر و غنيتر ميشوند. علاوه بر ساختمانها و نوشتههايي كه در جريان اكتشافات باستانشناسي در تركستان شرقي بدست آمدهاند، اسنادي كه بر روي كاغذ و يا پوست نگاشته شدهاند و يا از مردم بدست آمدهاند،نیز از لحاظ حقوقي ارزش بسيار زيادي دارند. (12)
از آثار قوم شناسانه كه، فرهنگ، عرف و عادات مردم را به شكل محدود، ملي و يا جغرافيايي توصيف نمودهاند، مكتوباتي كه مرتبط با تركان است، ميتوانند به عنوان منبع مورد استفاده قرار گيرند. اگر بتوانيم با شيوهي نگاه به گذشته (retrospect method) عرف و عادت و حقوق قبل از اسلام تركان را مورد پژوهش قرار دهيم، امكان بدست آمدن نتايج دور از انتظار نيست. (13) مثلاً اينكه نهاد فرزند خواندگي در نزد قرقيز- قزاقها، عليرغم مسلمان شدنشان وجود دارد، بيانگر آن است كه موضوع فرزند خواندگي نزد ايشان مسبوق به سابقه بوده است. (14)
از جمله منابعي كه در جريان مطالعهي فرهنگ و تمدن تركان باستان و از جمله حقوق ايشان مورد مراجعه قرار ميگيرد، زبان تركي ميباشد. با تكيه بر پژوهشهاي انجام شده در آن مورد ضمن اينكه ميتوانيم زمان پيدايش واژگاني كه مفاهيم حقوقي دارند و در زبان تركي وجود داشته و يا دارند را معلوم كنيم، قادر خواهيم بود، اطلاعات گوناگوني نیز در خصوص اينكه تركان در آن دوره، صاحب كدام نهادها بودهاند، بدست آوريم. بويژه اگر زبان ملتهايي را كه با تركان رابطه داشتهاند و از زبان ايشان واژگاني اخذ شده باشد مطالعه نمائيم، ميتوانيم اصطلاحات حقوقي و يا واژگان مرتبط با تشكيلات را كه در زبان تركي وجود داشته است، مشاهده نمائيم. (15)
اطلاعات دربارهي دولتهاي تركي كه قبل از سال 220/ ق.م ميزيستهاند، بسيار نادر است. در آن خصوص فقط در منابع چيني اطلاعاتي وجود دارد. اما با تكيه بر اين اطلاعات اندك مطالعهي حقوق تركان، امكانپذير نيست. بدين سبب سعي خواهيم نمود نظامهاي حقوقي دولت هون (220/ ق.م تا 216/م) دولت گوك ترك (552/م تا 745/م) و دولت اويغور (745/م تا 940/م) را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهيم.
دولت هون و نظام حقوقي آن
قديميترين دولتي كه در آسياي ميانه پديد آمده و از طرف چينيها با نام «هي اونگ نو Hiung-nu » ناميده شده، هونها هستند. چينيها از قرن 13/ ق.م هون ها را ميشناختهاند. چينيها براي مصون ماندن از خطرات هونها مجبور شده بودند ديوار چين را در قرن سوم قبل از ميلاد بنا نمايند. (16)
موضوع ترك بودن يا ترك نبودن هونها، بويژه در قرن 19/ م به مناقشهي بزرگي دامن زد. تحقيقاتي كه در اين اواخر انجام شده، يافتههايي بدست دادهاند كه عدهاي رابر آن داشته تا هونها را ترك بدانند، در حالی که برخي اين موضوع را نمی پذیرند. چه باور كنيم كه هونها نیای مستقيم تركان بودهاند و چه بپذيريم كه تركان شاخهاي از هونها بودهاند، موضوعي كه اهميت بسيار زيادي دارد آن است كه، ما در مطالعهي نظامات حقوقي دولتهاي تركي كه قبل از اسلام تاسيس شدهاند، با دولت هون آغاز مينمائيم. (17)
از تواريخ چيني ميتوانيم اطلاعاتي دربارهي نظام حقوقي دولت هون و تشكيلات آن كسب نمائيم. اين تواريخ، يا از اطلاعاتي كه مامورين رسمي شاغل در كاخهاي فرمانروايان چيني، به عنوان وقايع نگارپديد آوردهاند، يا از اطلاعات ثبت شده توسط مورخين ویژه ی ديگري ،حاصل شدهاند. (18)
آ= حقوق عمومي
در حقوق عمومي تركان، حق نمايندگي فرمانروايي منحصراً در يك فرد متمركز است. اوضاع و شرايط تركان باستان و هونها مشابه بودهاست. فرمانروايان هون كه قدرت را در دست داشتند، با عناوين گوناگونی ناميده ميشدند. برخي از اين عناوين مثل شان- يو yu- şan ؛ تا- هو (tan-hu) عنوانهايي هستند كه چينيها دادهاند. (19) علاوه بر اينها، تركان از عناويني چون خاقان (Kağan) ؛ يبغو (Yabgu) و خان (Kan) نيز استفاده مينمودهاند. خاقانهاي ترك كه فرمانروايان سراسر زمين تلقي ميشدند، همهي ممالك جهان را به امر خداوند «tanri» اداره ميكردند. اين نوع استنباط از دولت و فرمانروا، از جنبهي تاريخ حقوق، اهميت بسيار زيادي دارد. علاوه بر آن به نظر تركان، خاقانهايشان نمايندهي برگزيدهي آسمان (Gök) بر روي زمين ميباشند. در اين طرز نگرش و تلقي، تاثير دولت چين به روشني ديده ميشود. چينيها به امپراتورشان تئين- تسه (Tien –Tse) يعني «فرزند آسمان» ميگفتهاند. (20)
در راس وظايفي كه خاقانهاي تركان باستان بر عهده داشتند، وضع قوانين نيكو، اجراي عادلانهي آن و حفظ و حراست از مردم ،قرار داشت. زيرا معتقد بودند يك دولت با قانون بر پاي تواند ماند. (21)
كسي كه ميخواست خاقان شود، حتماً ميبايست خردمندترين عضو خاندان باشد. اعلام خاقان جديد، طي يك مراسم مشترك صورت ميپذيرفت. روساي قبايل برگزيده با وزرايشان جمع ميآمدند و خاقان جديد را بر روي نمدي مينشاندند و ضمن سر دادن فريادهاي شادي بخش، او را از زمين بلند مينمودند. بعداً سوار بر اسب و در حالي كه طنابي ابريشمين بر گردنش بسته بودند از او ميپرسيدند، ميخواهد چند سال خاقان باشد. به تعداد سالها، به سرعت گرههايي بر طناب مزبور ميزدند. البته اين تشريفات هيچ وقت ارتباطي با تعيين طول مدت فرمانروايي و اقتدار خاقان نداشته است. (22)
قلمرو هونها به دو قسمت «راست» و «چپ» تقسيم ميشد. از نظر اهميت، خديوي كه در راس جناح چپ قرار داشت، بلند مرتبهتر بود. اين خديوان در مناطق تحت ادارهشان به شكل نيمه مستقل عمل ميكردند. اين تشكيلات دوگانهي دولت هون، بعدها و بويژه در نزد تركان اوغوز، عيناً مشاهده ميشود. هر يك از دو جناح چپ و راست، خود به 6 بخش تقسيم ميشدند. (23) براي هر يك از مديران شش بخش، ديوان خانهاي تشكيل ميشد. اين مديران بر اساس وظايفشان، عناوين گوناگوني داشتهاند. پس از عنوان «تانري كوت تان» (Tanri- Kut Tan) متعلق به خاقان، مهمترين عنوان «توكي» (Toki) (به چيني Hien) بود. اين عنوان خاقان، هميشه به پسر برجستهترش داده ميشد. در هر ديوانخانه سه مامور وجود داشت يكي از ايشان حاكم شهر؛ ديگري مسئول و ناظر امور مالي ديوان و سدیگر، سرنگار (Sir Katibi) ]خفيه نويس[ بود. (24)
در منابع چيني، در رابطه با امور دولتي و آداب و رسوم مذهبي، از سه تشكل سخن بميان آمده است. يكي از اين تجمّعها بيشتر وجه ديني داشته و در اولين ماه سال در كاخ خاقان برپا ميشد و طي آن، علاوه بر انجام مراسم قرباني برخي از مسائل مرتبط با دولت نيز مورد بحث قرار ميگرفت. (25) تجمّع ديگر در بهار و در ماه پنجم بهار ]منظور در تقويم تركان باستان ميباشد[ در لونگ چنگ (Lung- ç eng) انجام ميشد. اين تجمع از نظر هونها اهميت بسيار زيادي داشت. به خاطر آسمان، زمين، نياكان و ديگر قدرتهاي طبيعي قربانيهايي تقديم ميشد؛ مسابقات اسبدواني، كشتي شتران و غيره ترتيب داده ميشد؛ فرمانرواييها تصويب و تاييد ميگشت؛ انتخاب خاقان مدير صورت ميگرفت و در صورت ضرورت مديريت را به جمع بزرگ و گستردهاي از افراد صاحب صلاحيت واگذار مينمودند. ضمناً در همين گردهمايي مسائل كلان كشوري در طي مذاكرات عمومي مورد بررسي قرار گرفته و تصميمهاي لازم اتخاذ ميگشت. تجمع ديگر در پاييز و براي شناسايي و تثبيت تعداد حيوانات و قدرت و نيروي انساني و نظامي دولت در منطقهي ما.ئیi -, Ma در تاي لين [Tailin] برگزار ميشد. (26)
تركان باستان براي اينكه تصميمات متخذه در اين تجمعات را در سطح عمومي و كشوري قابل اجرا نمايند و ضمناً بتوانند اقدامات انجام شده را پيگيري كنند، نهاد ديگري را تاسيس نمودند و آن حكومتي بود كه از وزيران تشكيل ميشد. در منابع چيني، از زمان هونها به بعد به تكرار از وزيران ترك در دولتهاي ترك صحبت ميشود كه براي تنظيم و تحقق وظايف اداري و روابط خارجي تلاش مينمودهاند. (27)
يكي از سازمانهايي كه در درون دولت هون پديد آمد، تشكيلات نظامي بود. همانگونه كه انديشمندي مجار گفته است: اسب اقوام ديگر را بر پشت خويش حمل ميكند، اما قوم هون در پشت اسب زندگي ميكند، انگار كه به اسبها چسبيدهاند. (28) در ملل ديگر نيروي نظامي عمدتاً از افراد مزدور تشكيل ميشده، در صورتي كه در ميان تركان «قشون» نيروي دفاعي طبيعي دولت تلقي ميگرديد. (29) مخصوصاً قشوني كه از واحدهاي سواره نظام مجهز به زره سبك متشكل از ده نفر- تحت امر ده باشي- به وجود می آمد. در جنگها براي هر 50 هزار نفر يك فرمانده بزرگ وجود داشت. (30) جدّيتي كه در انجام وظايف نظامي وجود داشت ،در تمام واحدهاي اداري از هر نوع آن- انعكاس يافته و باعث ميشد كاركرد مكانيسم دولتي با ديسيپلين نظامي تامين شود. اين وضع ميتواند روشنگر خصوصيت نظامي دولت ترك باشد. (31)
در اجتماعات باستاني تركان، فرد از اهميت زيادي برخوردار بود. براي انسان به خاطر نفس انسان بودنش ارزش گذاشته ميشد. سخنان يكي از وزيران هون كه در سال 167/ ق.م به چين رفته و برگشته بود و در منابع چيني ثبت شده است، اين مورد را روشن ميسازد: اخلاق و قوانين چيني فرسوده و كهنه شدهاند. حاكمین و مردم با چشماني پر از كين به هم مينگرند. نيرو و توان انسانهايي كه خانهها و كاخها را ميساختهاند به پايان رسيده است. در چين مردم نيرو و توان خود را بر پوشيدن ، خوردن، شخم زدن زمين و پرورش كرم ابريشم نهادهاند. آنها مجبورند براي دفاع از خويش ديوار دفاعي بسازند و شهرهاي جديدي بر پا دارند. در اين حالت مردم چين در زمانهاي خطر براي جنگ و نبرد آموزش نميبينند، در زمان صلح نيز آن چنان خسته و فرسودهاند كه حتي براي كارهاي شغلي خود نيز نيرو و تواني نمييابند. اما تركان هنگامي كه از جنگ برميگشتند، هر كسي سر كار خود ميرفت و به خانوادهاش ملحق ميشد. در واقع آموزش نظامي بخشي از زندگي روزمره شان بود. (32)
منابع چيني از قوانين جزايي هونها نيز بحث كردهاند. بر اساس اطلاعاتي كه از اين منابع بدست آمده، در نزد تركان رسم «خونخواهي» وجود نداشت. هر كسي كه فردي را به قتل ميرساند، اعدام ميگشت. جرايم كوچك با عبور دادن چرخهاي ارابه از روي محكوم و جرايم بزرگ با مرگ كيفر داده ميشد. برخي عبارت «پايمال كردن زير چرخهاي ارابه» را به معاني «مهر و تمغا زدن بر صورت» و يا «با باتون مضروب كردن» دانسته و ارزيابي نمودهاند. در ارتكاب به دزدي، خانوادهي مجرم نيز بهمان نسبت مسئول شمرده ميشدند. مجازات حبس، به مدت ده روز بود، چون به علت دولتي كوچنشين نميتوانستند زندان دائمي داشته باشند. (33)
تركان باستان و بويژه هونها، اصول مرتبط با حقوق بينالملل نيز داشتند. تركان باستان در صورتي كه عدم تفاهمي پديد ميآيد، سعي ميكردند از طرق صلحآميز به حل مسئله بپردازند. بنظر آنها شكل معمول و عادي روابط بينالملل «صلح» است. علاوه بر اين ايشان اصل مصونيت سفيران را نيز پذيرفته بودند. از نظر هونها فرار از جنگ به معناي مرگ بود. به همين خاطر جزاي فرار از جنگ «مرگ» بود. (34)
ب: حقوق خصوصي
اطلاعات مربوط به حقوق خصوصي هونها در منابع چيني بسيار محدود است. در اين منابع عموماً به حقوق خانواده به عنوان شاخهاي از حقوقي خصوصي برميخوريم. بر اساس اطلاعات اوليه، هونها صاحب يك ساختار خانوادگي پدرسالارانه بودند. از اصول اين خانوادهي پدر سالار، برون همسري (ekzogami) بوده است. (35)
در دولت هون طوايف معيني وجود داشتند كه خاقانها از ميان دختران ايشان همسر برميگزيدند. در بين آن طوايف هون كه از نظر اجتماعي- اقتصادي پيشرفته بودند، ازدواج از طريق فراري دادن دختر وجود نداشت. چون در منابع به اسنادي در خصوص رسم فراري دادن دختران و ازدواج با ايشان بر نميخوريم. (36)
جالب توجهترين نكته دربارهي حقوق خصوصي هونها، رسم لويرات (levirat) بود. طبق اين رسم و قاعده هونها به عنوان يك تكليف حقوقي ميپذيرفتند كه پس از مرگ پدرشان با مادر اندرهایشان ؛ پس از مرگ برادران بزرگشان، برادران كوچكتر، با برادرزادههايشان؛ پس از مرگ عموهايشان، برادرزادهها با زن عموهايشان ازدواج نمايند. (37) ميتوان تصور كرد كه يكي از مهمترين اهداف اين رسم، جلوگيري از انشقاق خانواده و جلوگيري از فلاكت و تنگدستي زناني كه شوهرانشان مرده بود و فرزندان يتيم آنها، بوده است. ضمناً ميتوان چنين انديشيد كه اگر زني پس از مرگ همسرش، به خانوادهي اصلي و سابقش برميگشت، باعث كاهش قدرت كاري بالفعل آنها ميگشت. (39)
يكي ديگر از نتايجي كه از رسم «لويرات» حاصل ميشود آنست كه رسم تعدد زوجات در نزد هونها وجود داشته است. (40) بر اساس نوشتهي «شيچي» (şiçi) از منابع رسمي تاريخ چين مته (Mete) پسر تومان (Tuman) از همسر بزرگش بوده است.
«اولو خاتون» لقبي است كه به اولين همسر تومان، پدر مته داده شده بود. همسر دوم او قوما خاتون (Kuma Hatun) است. پسري كه از همسر اول بدنيا آمد، پسر بزرگ و پسري كه از همسر دوم به دنيا آمده، پسر كوچك او ميباشد. (41)
«قوما» از همسر اصلي بسيار متفاوت است. ملحق شدن قوما به خانواده، نه به سان يك همسر بلكه به شكل خواهر خاتون بوده است. فرزندان قوما به جاي اينكه به او مادر بگويند خاله اطلاق مينمودند. عنوان «مادر» صرفاً برای همسر اصلي قابل استفاده بود. فرزندان قوما سهمي از ثروت پدري دريافت نميكردند. علاوه بر اين پسری که فرمانروا از قوما پیدا می نمود ، نميتوانست به فرمانروايي برسد. (42)
منابع چيني در اين باره كه در نزد هونها خاتون خاقان، عيناً همانند خاقان از قداست برخوردار بوده و اينكه در ادارهي امور دولت مسئول تلقي ميشدهاند نيز، صحبت نمودهاند. (44)
هونها در جنگ سعي ميكردند تا جاي ممكن اسير بگيرند ،چون اين اسراء در راس دارایی آنها قرار داشتند و ايشان را براي انجام كارهاي مربوط به گلههاي چهار پایانشان به كار ميگرفتند. (44)
در منابع چين باستان به وجود اختلاف طبقاتي بين طوايف ترك تصریح شده است. از يافتههاي باستان شناسي سال هاي اخير نتايجي بدست آمده كه صحت مطالب مندرج در منابع را تاييد مينمايند. از قبر يكي از نجباي هون كه در قرن اول قبل از ميلاد ميزيسته 85 پلاك طلايي و نمونههايي از زيباترين پارچههاي چيني و ايراني يافته شده است. قبور اغنياء با قبرهاي فقرا بسيار متفاوتند. (45)
مهمترين نكتهاي كه از جهت حقوق ارث هونها جلب توجه مينمايد، آنست كه اگركسي جسد همرزمش را كه در ميدان كشته شده از ميدان خارج می نمود، ماترک او را تصاحب مينموده است. (46)
+ نوشته شده توسط محمد قجقی در چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۴/۱۷ و ساعت 15:24 | آرشيو نظرات
قيقات وسيع و جامعی در خصوص تاريخ فرهنگ و موسسات حقوقي دولتهاي ترك- كه با نامهاي گوناگون ديده ميشوند- صورت نپذيرفته است. (4) همان گونه كه فؤاد كوپرولو بيان كرده: چون تاسيس دولت به معناي ايجاد موسسات ميباشد، لذا طبيعي است كه امپراتوريهاي بزرگ ترك، تشكيلاتي توانمند و كارآ، يعني موسسات حقوقي استوار و مورد اعتماد بوجود آورده باشند. (5) بدين جهت ميتوان اذعان داشت، زمانی كه تركان به اسلام می گرويدند، صاحب يك فرهنگ حقوقي باستاني و قدرتمند بودهاند. (6) در حقيقت همهي مورخين حقوق، قوم شناسان و جامعه شناسان در اين مورد كه، حتي در جوامع بسيار اوليهي انساني هم حقوق وجود دارد، هم داستانند. هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه جوامع باستاني ترك- كه به صورت جماعاتي با سطوح متفاوت و به شكل دولتهايي ميزيستهاند- حقوق خاص و ويژهي خود را داشتهاند. اما آن نظام حقوقي، همانند قوانين امروزي، تثبيت نشده بودهاند. چون در آن ادوار و كمي قبل از آن تعداد دولتهايي كه قوانين مكتوب داشته باشند، اندک بوده است. اصول و قواعد حقوقي، با اصول ديني و اخلاقي آميخته و به شكل عرف و عادت و آداب و رسوم در ميآمده است. از دورههاي بعدي تاریخ تركان، اصول حقوقي مكتوب باقي مانده است. (7) قديميترين اسناد حقوقي كه تا امروز باقي مانده و در دسترس ميباشند، به شكل قرارداد بوده و به اويغوران تعلق دارند. البته اين اسناد به شكل متون قانوني مكتوب نيستند، بلكه مقاوله نامههايي هستند شامل روابط بين افراد و يا روابط افراد با دولت و به شكل عقود مكتوب. (8)
منابعي كه بتوان به عنوان اطلاعات مرتبط با ساختار حقوقي دول تركي كه قبل از اسلام تشكيل شدهاند، تلقي كرد، بسيار معدودند. در راس آنها منابع چيني قرار دارند. چينيها از قديمترين ايام تعداد زيادي وقايعنامه، سالنامه و كتب تاريخي دربارهي خود و در خصوص ملل مجاورشان تاليف نمودهاند. البته نميتوان توقع داشت كه چينيها دربارهي تركاني كه يكسره با ايشان درگير جنگ و نزاع بودهاند، اطلاعات بي طرفانه ارائه نموده باشند. ضمناً مشكلات قرائت اين متون نيز بهنگام استفاده از آن آثار، مسئلهساز بوده است. (9)
شكل ديگر منابع ارزشمند، به صورت «كتيبهاي» و «باستانشناسانه» است. اما به منابع كتيبهاي و باستانشناسانه كه، بويژه روشنگر ساختار حقوقي دولتهايي كه قبل از اويغوران تشكيل شدهاند، به ندرت برميخوريم.
در اين دوره از نظر حقوق عمومي، بويژه كتيبههاي باقي مانده از گوك تركان، حاوي اطلاعات متنوعي ميباشند. (10) يكي از مهمترين نكاتي كه در اين سنگ نبشتهها جلب نظر ميكند، آن است كه خاقان همهي كارها را بخاطر اتباعش انجام ميداده است. خاقان مسئول تامين رفاه مردم و كسب پيروزي در جنگها و وظايف ديگر بوده است. اين امر نشاندهندهي وجود روابطي پيچيده و مهم بين دولت گوك ترك و مردم بوده است. (11)
پس از دورهي اويغوران، اين منابع پربارتر و غنيتر ميشوند. علاوه بر ساختمانها و نوشتههايي كه در جريان اكتشافات باستانشناسي در تركستان شرقي بدست آمدهاند، اسنادي كه بر روي كاغذ و يا پوست نگاشته شدهاند و يا از مردم بدست آمدهاند،نیز از لحاظ حقوقي ارزش بسيار زيادي دارند. (12)
از آثار قوم شناسانه كه، فرهنگ، عرف و عادات مردم را به شكل محدود، ملي و يا جغرافيايي توصيف نمودهاند، مكتوباتي كه مرتبط با تركان است، ميتوانند به عنوان منبع مورد استفاده قرار گيرند. اگر بتوانيم با شيوهي نگاه به گذشته (retrospect method) عرف و عادت و حقوق قبل از اسلام تركان را مورد پژوهش قرار دهيم، امكان بدست آمدن نتايج دور از انتظار نيست. (13) مثلاً اينكه نهاد فرزند خواندگي در نزد قرقيز- قزاقها، عليرغم مسلمان شدنشان وجود دارد، بيانگر آن است كه موضوع فرزند خواندگي نزد ايشان مسبوق به سابقه بوده است. (14)
از جمله منابعي كه در جريان مطالعهي فرهنگ و تمدن تركان باستان و از جمله حقوق ايشان مورد مراجعه قرار ميگيرد، زبان تركي ميباشد. با تكيه بر پژوهشهاي انجام شده در آن مورد ضمن اينكه ميتوانيم زمان پيدايش واژگاني كه مفاهيم حقوقي دارند و در زبان تركي وجود داشته و يا دارند را معلوم كنيم، قادر خواهيم بود، اطلاعات گوناگوني نیز در خصوص اينكه تركان در آن دوره، صاحب كدام نهادها بودهاند، بدست آوريم. بويژه اگر زبان ملتهايي را كه با تركان رابطه داشتهاند و از زبان ايشان واژگاني اخذ شده باشد مطالعه نمائيم، ميتوانيم اصطلاحات حقوقي و يا واژگان مرتبط با تشكيلات را كه در زبان تركي وجود داشته است، مشاهده نمائيم. (15)
اطلاعات دربارهي دولتهاي تركي كه قبل از سال 220/ ق.م ميزيستهاند، بسيار نادر است. در آن خصوص فقط در منابع چيني اطلاعاتي وجود دارد. اما با تكيه بر اين اطلاعات اندك مطالعهي حقوق تركان، امكانپذير نيست. بدين سبب سعي خواهيم نمود نظامهاي حقوقي دولت هون (220/ ق.م تا 216/م) دولت گوك ترك (552/م تا 745/م) و دولت اويغور (745/م تا 940/م) را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهيم.
دولت هون و نظام حقوقي آن
قديميترين دولتي كه در آسياي ميانه پديد آمده و از طرف چينيها با نام «هي اونگ نو Hiung-nu » ناميده شده، هونها هستند. چينيها از قرن 13/ ق.م هون ها را ميشناختهاند. چينيها براي مصون ماندن از خطرات هونها مجبور شده بودند ديوار چين را در قرن سوم قبل از ميلاد بنا نمايند. (16)
موضوع ترك بودن يا ترك نبودن هونها، بويژه در قرن 19/ م به مناقشهي بزرگي دامن زد. تحقيقاتي كه در اين اواخر انجام شده، يافتههايي بدست دادهاند كه عدهاي رابر آن داشته تا هونها را ترك بدانند، در حالی که برخي اين موضوع را نمی پذیرند. چه باور كنيم كه هونها نیای مستقيم تركان بودهاند و چه بپذيريم كه تركان شاخهاي از هونها بودهاند، موضوعي كه اهميت بسيار زيادي دارد آن است كه، ما در مطالعهي نظامات حقوقي دولتهاي تركي كه قبل از اسلام تاسيس شدهاند، با دولت هون آغاز مينمائيم. (17)
از تواريخ چيني ميتوانيم اطلاعاتي دربارهي نظام حقوقي دولت هون و تشكيلات آن كسب نمائيم. اين تواريخ، يا از اطلاعاتي كه مامورين رسمي شاغل در كاخهاي فرمانروايان چيني، به عنوان وقايع نگارپديد آوردهاند، يا از اطلاعات ثبت شده توسط مورخين ویژه ی ديگري ،حاصل شدهاند. (18)
آ= حقوق عمومي
در حقوق عمومي تركان، حق نمايندگي فرمانروايي منحصراً در يك فرد متمركز است. اوضاع و شرايط تركان باستان و هونها مشابه بودهاست. فرمانروايان هون كه قدرت را در دست داشتند، با عناوين گوناگونی ناميده ميشدند. برخي از اين عناوين مثل شان- يو yu- şan ؛ تا- هو (tan-hu) عنوانهايي هستند كه چينيها دادهاند. (19) علاوه بر اينها، تركان از عناويني چون خاقان (Kağan) ؛ يبغو (Yabgu) و خان (Kan) نيز استفاده مينمودهاند. خاقانهاي ترك كه فرمانروايان سراسر زمين تلقي ميشدند، همهي ممالك جهان را به امر خداوند «tanri» اداره ميكردند. اين نوع استنباط از دولت و فرمانروا، از جنبهي تاريخ حقوق، اهميت بسيار زيادي دارد. علاوه بر آن به نظر تركان، خاقانهايشان نمايندهي برگزيدهي آسمان (Gök) بر روي زمين ميباشند. در اين طرز نگرش و تلقي، تاثير دولت چين به روشني ديده ميشود. چينيها به امپراتورشان تئين- تسه (Tien –Tse) يعني «فرزند آسمان» ميگفتهاند. (20)
در راس وظايفي كه خاقانهاي تركان باستان بر عهده داشتند، وضع قوانين نيكو، اجراي عادلانهي آن و حفظ و حراست از مردم ،قرار داشت. زيرا معتقد بودند يك دولت با قانون بر پاي تواند ماند. (21)
كسي كه ميخواست خاقان شود، حتماً ميبايست خردمندترين عضو خاندان باشد. اعلام خاقان جديد، طي يك مراسم مشترك صورت ميپذيرفت. روساي قبايل برگزيده با وزرايشان جمع ميآمدند و خاقان جديد را بر روي نمدي مينشاندند و ضمن سر دادن فريادهاي شادي بخش، او را از زمين بلند مينمودند. بعداً سوار بر اسب و در حالي كه طنابي ابريشمين بر گردنش بسته بودند از او ميپرسيدند، ميخواهد چند سال خاقان باشد. به تعداد سالها، به سرعت گرههايي بر طناب مزبور ميزدند. البته اين تشريفات هيچ وقت ارتباطي با تعيين طول مدت فرمانروايي و اقتدار خاقان نداشته است. (22)
قلمرو هونها به دو قسمت «راست» و «چپ» تقسيم ميشد. از نظر اهميت، خديوي كه در راس جناح چپ قرار داشت، بلند مرتبهتر بود. اين خديوان در مناطق تحت ادارهشان به شكل نيمه مستقل عمل ميكردند. اين تشكيلات دوگانهي دولت هون، بعدها و بويژه در نزد تركان اوغوز، عيناً مشاهده ميشود. هر يك از دو جناح چپ و راست، خود به 6 بخش تقسيم ميشدند. (23) براي هر يك از مديران شش بخش، ديوان خانهاي تشكيل ميشد. اين مديران بر اساس وظايفشان، عناوين گوناگوني داشتهاند. پس از عنوان «تانري كوت تان» (Tanri- Kut Tan) متعلق به خاقان، مهمترين عنوان «توكي» (Toki) (به چيني Hien) بود. اين عنوان خاقان، هميشه به پسر برجستهترش داده ميشد. در هر ديوانخانه سه مامور وجود داشت يكي از ايشان حاكم شهر؛ ديگري مسئول و ناظر امور مالي ديوان و سدیگر، سرنگار (Sir Katibi) ]خفيه نويس[ بود. (24)
در منابع چيني، در رابطه با امور دولتي و آداب و رسوم مذهبي، از سه تشكل سخن بميان آمده است. يكي از اين تجمّعها بيشتر وجه ديني داشته و در اولين ماه سال در كاخ خاقان برپا ميشد و طي آن، علاوه بر انجام مراسم قرباني برخي از مسائل مرتبط با دولت نيز مورد بحث قرار ميگرفت. (25) تجمّع ديگر در بهار و در ماه پنجم بهار ]منظور در تقويم تركان باستان ميباشد[ در لونگ چنگ (Lung- ç eng) انجام ميشد. اين تجمع از نظر هونها اهميت بسيار زيادي داشت. به خاطر آسمان، زمين، نياكان و ديگر قدرتهاي طبيعي قربانيهايي تقديم ميشد؛ مسابقات اسبدواني، كشتي شتران و غيره ترتيب داده ميشد؛ فرمانرواييها تصويب و تاييد ميگشت؛ انتخاب خاقان مدير صورت ميگرفت و در صورت ضرورت مديريت را به جمع بزرگ و گستردهاي از افراد صاحب صلاحيت واگذار مينمودند. ضمناً در همين گردهمايي مسائل كلان كشوري در طي مذاكرات عمومي مورد بررسي قرار گرفته و تصميمهاي لازم اتخاذ ميگشت. تجمع ديگر در پاييز و براي شناسايي و تثبيت تعداد حيوانات و قدرت و نيروي انساني و نظامي دولت در منطقهي ما.ئیi -, Ma در تاي لين [Tailin] برگزار ميشد. (26)
تركان باستان براي اينكه تصميمات متخذه در اين تجمعات را در سطح عمومي و كشوري قابل اجرا نمايند و ضمناً بتوانند اقدامات انجام شده را پيگيري كنند، نهاد ديگري را تاسيس نمودند و آن حكومتي بود كه از وزيران تشكيل ميشد. در منابع چيني، از زمان هونها به بعد به تكرار از وزيران ترك در دولتهاي ترك صحبت ميشود كه براي تنظيم و تحقق وظايف اداري و روابط خارجي تلاش مينمودهاند. (27)
يكي از سازمانهايي كه در درون دولت هون پديد آمد، تشكيلات نظامي بود. همانگونه كه انديشمندي مجار گفته است: اسب اقوام ديگر را بر پشت خويش حمل ميكند، اما قوم هون در پشت اسب زندگي ميكند، انگار كه به اسبها چسبيدهاند. (28) در ملل ديگر نيروي نظامي عمدتاً از افراد مزدور تشكيل ميشده، در صورتي كه در ميان تركان «قشون» نيروي دفاعي طبيعي دولت تلقي ميگرديد. (29) مخصوصاً قشوني كه از واحدهاي سواره نظام مجهز به زره سبك متشكل از ده نفر- تحت امر ده باشي- به وجود می آمد. در جنگها براي هر 50 هزار نفر يك فرمانده بزرگ وجود داشت. (30) جدّيتي كه در انجام وظايف نظامي وجود داشت ،در تمام واحدهاي اداري از هر نوع آن- انعكاس يافته و باعث ميشد كاركرد مكانيسم دولتي با ديسيپلين نظامي تامين شود. اين وضع ميتواند روشنگر خصوصيت نظامي دولت ترك باشد. (31)
در اجتماعات باستاني تركان، فرد از اهميت زيادي برخوردار بود. براي انسان به خاطر نفس انسان بودنش ارزش گذاشته ميشد. سخنان يكي از وزيران هون كه در سال 167/ ق.م به چين رفته و برگشته بود و در منابع چيني ثبت شده است، اين مورد را روشن ميسازد: اخلاق و قوانين چيني فرسوده و كهنه شدهاند. حاكمین و مردم با چشماني پر از كين به هم مينگرند. نيرو و توان انسانهايي كه خانهها و كاخها را ميساختهاند به پايان رسيده است. در چين مردم نيرو و توان خود را بر پوشيدن ، خوردن، شخم زدن زمين و پرورش كرم ابريشم نهادهاند. آنها مجبورند براي دفاع از خويش ديوار دفاعي بسازند و شهرهاي جديدي بر پا دارند. در اين حالت مردم چين در زمانهاي خطر براي جنگ و نبرد آموزش نميبينند، در زمان صلح نيز آن چنان خسته و فرسودهاند كه حتي براي كارهاي شغلي خود نيز نيرو و تواني نمييابند. اما تركان هنگامي كه از جنگ برميگشتند، هر كسي سر كار خود ميرفت و به خانوادهاش ملحق ميشد. در واقع آموزش نظامي بخشي از زندگي روزمره شان بود. (32)
منابع چيني از قوانين جزايي هونها نيز بحث كردهاند. بر اساس اطلاعاتي كه از اين منابع بدست آمده، در نزد تركان رسم «خونخواهي» وجود نداشت. هر كسي كه فردي را به قتل ميرساند، اعدام ميگشت. جرايم كوچك با عبور دادن چرخهاي ارابه از روي محكوم و جرايم بزرگ با مرگ كيفر داده ميشد. برخي عبارت «پايمال كردن زير چرخهاي ارابه» را به معاني «مهر و تمغا زدن بر صورت» و يا «با باتون مضروب كردن» دانسته و ارزيابي نمودهاند. در ارتكاب به دزدي، خانوادهي مجرم نيز بهمان نسبت مسئول شمرده ميشدند. مجازات حبس، به مدت ده روز بود، چون به علت دولتي كوچنشين نميتوانستند زندان دائمي داشته باشند. (33)
تركان باستان و بويژه هونها، اصول مرتبط با حقوق بينالملل نيز داشتند. تركان باستان در صورتي كه عدم تفاهمي پديد ميآيد، سعي ميكردند از طرق صلحآميز به حل مسئله بپردازند. بنظر آنها شكل معمول و عادي روابط بينالملل «صلح» است. علاوه بر اين ايشان اصل مصونيت سفيران را نيز پذيرفته بودند. از نظر هونها فرار از جنگ به معناي مرگ بود. به همين خاطر جزاي فرار از جنگ «مرگ» بود. (34)
ب: حقوق خصوصي
اطلاعات مربوط به حقوق خصوصي هونها در منابع چيني بسيار محدود است. در اين منابع عموماً به حقوق خانواده به عنوان شاخهاي از حقوقي خصوصي برميخوريم. بر اساس اطلاعات اوليه، هونها صاحب يك ساختار خانوادگي پدرسالارانه بودند. از اصول اين خانوادهي پدر سالار، برون همسري (ekzogami) بوده است. (35)
در دولت هون طوايف معيني وجود داشتند كه خاقانها از ميان دختران ايشان همسر برميگزيدند. در بين آن طوايف هون كه از نظر اجتماعي- اقتصادي پيشرفته بودند، ازدواج از طريق فراري دادن دختر وجود نداشت. چون در منابع به اسنادي در خصوص رسم فراري دادن دختران و ازدواج با ايشان بر نميخوريم. (36)
جالب توجهترين نكته دربارهي حقوق خصوصي هونها، رسم لويرات (levirat) بود. طبق اين رسم و قاعده هونها به عنوان يك تكليف حقوقي ميپذيرفتند كه پس از مرگ پدرشان با مادر اندرهایشان ؛ پس از مرگ برادران بزرگشان، برادران كوچكتر، با برادرزادههايشان؛ پس از مرگ عموهايشان، برادرزادهها با زن عموهايشان ازدواج نمايند. (37) ميتوان تصور كرد كه يكي از مهمترين اهداف اين رسم، جلوگيري از انشقاق خانواده و جلوگيري از فلاكت و تنگدستي زناني كه شوهرانشان مرده بود و فرزندان يتيم آنها، بوده است. ضمناً ميتوان چنين انديشيد كه اگر زني پس از مرگ همسرش، به خانوادهي اصلي و سابقش برميگشت، باعث كاهش قدرت كاري بالفعل آنها ميگشت. (39)
يكي ديگر از نتايجي كه از رسم «لويرات» حاصل ميشود آنست كه رسم تعدد زوجات در نزد هونها وجود داشته است. (40) بر اساس نوشتهي «شيچي» (şiçi) از منابع رسمي تاريخ چين مته (Mete) پسر تومان (Tuman) از همسر بزرگش بوده است.
«اولو خاتون» لقبي است كه به اولين همسر تومان، پدر مته داده شده بود. همسر دوم او قوما خاتون (Kuma Hatun) است. پسري كه از همسر اول بدنيا آمد، پسر بزرگ و پسري كه از همسر دوم به دنيا آمده، پسر كوچك او ميباشد. (41)
«قوما» از همسر اصلي بسيار متفاوت است. ملحق شدن قوما به خانواده، نه به سان يك همسر بلكه به شكل خواهر خاتون بوده است. فرزندان قوما به جاي اينكه به او مادر بگويند خاله اطلاق مينمودند. عنوان «مادر» صرفاً برای همسر اصلي قابل استفاده بود. فرزندان قوما سهمي از ثروت پدري دريافت نميكردند. علاوه بر اين پسری که فرمانروا از قوما پیدا می نمود ، نميتوانست به فرمانروايي برسد. (42)
منابع چيني در اين باره كه در نزد هونها خاتون خاقان، عيناً همانند خاقان از قداست برخوردار بوده و اينكه در ادارهي امور دولت مسئول تلقي ميشدهاند نيز، صحبت نمودهاند. (44)
هونها در جنگ سعي ميكردند تا جاي ممكن اسير بگيرند ،چون اين اسراء در راس دارایی آنها قرار داشتند و ايشان را براي انجام كارهاي مربوط به گلههاي چهار پایانشان به كار ميگرفتند. (44)
در منابع چين باستان به وجود اختلاف طبقاتي بين طوايف ترك تصریح شده است. از يافتههاي باستان شناسي سال هاي اخير نتايجي بدست آمده كه صحت مطالب مندرج در منابع را تاييد مينمايند. از قبر يكي از نجباي هون كه در قرن اول قبل از ميلاد ميزيسته 85 پلاك طلايي و نمونههايي از زيباترين پارچههاي چيني و ايراني يافته شده است. قبور اغنياء با قبرهاي فقرا بسيار متفاوتند. (45)
مهمترين نكتهاي كه از جهت حقوق ارث هونها جلب توجه مينمايد، آنست كه اگركسي جسد همرزمش را كه در ميدان كشته شده از ميدان خارج می نمود، ماترک او را تصاحب مينمود.