ماحوزی:بوستان سعدی دایرهالمعارف ادب و تربیت فارسی است. ایبنا
ماحوزی:بوستان سعدی دایرهالمعارف ادب و تربیت فارسی است

محمد دهقانی میگوید: جریانی که در نشر و پژوهش شکل گرفته رو به زوال است و کارهای درخشان معدودی منتشر میشود.
این نویسنده و منتقد ادبی در گفتوگو با ایسنا درباره ارزیابیاش از ادبیات در سالی که گذشت، اظهار کرد: نمیتوانم بگویم سال گذشته نسبت به سالهای قبل بهتر بوده یا بدتر؛ در حوره نشر هم کتابهای خوب منتشر شده و هم کتابها و ترجمههای بد که تعدادشان بسیار زیاد بود. همچنین نوشتههای بیهوده و مقالات چرندی در مجلات دانشگاهی منتشر شد که برخی از آنها آدم را از شدت عصبانیت به مرز جنون میکشاند. این کار فقط برای این انجام میشود که حضرات ارتقا بگیرند و پول مملکت را به باد بدهند.
شهرهای ما به گسستگی هویتی از پیشینه تاریخی و فرهنگی خود دچار شدهاند. عدهای ریشه آن را در نزاع فرهنگی ما با غرب و عدهای در توسعه اجتناب ناپذیر شهرها میدانند.
به گزارش ایسنا به نقل از «اعتماد»، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در گفتوگوی پیش رو در ترسیم وضعیت حاضر ابتدا تصویری از وضعیت متعارض ایران در دوران نوگرایی میگوید. آشکارترین جلوه این تعارض را هم از جهت مفهومی و هم از جهت کارکردی در زندگی شهری در قالب چالش و حرکت به مفهومِ عام آن (Mobility) و زیستپذیری (liveability) میبیند.
او در ادامه بزرگترین چالش را در غربت ایران در ایران میبیند. از همینروی راهکار را در بازخوانی اندیشه و تمدن ایرانشهری جستوجو میکند. به گمان او صلح و امید اجتماعی در رهگذر بازجانگرفتن تمدن ایرانشهری در قلمرو این تمدن بهدست خواهد آمد. خوشبختانه، نشانههای زندگی در این تمدن همچنان یافت میشود. بنابراین، همچنان میتوان چشمانداز امیدورانهای را ترسیم کرد.
احمد پوری با اشاره به رشد کمی ادبیات در سال گذشته از موانع رشد ادبیات در ایران گفت.
این داستاننویس و مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره ارزیابیاش از ادبیات در سالی که گذشت، اظهار کرد: فکر نمیکنم مسئله خاصی در ادبیات رخ داده باشد. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که شعر و داستان به لحاظ کمی نسبت به سالهای قبل رشد داشت و داستانها و شعرهای بیشتری به بازار آمد. همه اینها باید جداگانه بررسی شود تا بتوان گفت کدامشان بهتر و گامی به جلو بود.
او خاطرنشان کرد: در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ شور بیشتری در ادبیات دیدم. غیر از این موضوع فکر نمیکنم حادثه خاصی در ادبیات رخ داده باشد.
داوود امیریان با بیان اینکه سال 96، سال درخشانی برای ادبیات نبود، میگوید: ما به رخوت دچار شدهایم و هنوز از بهت و حیرت خارج نشدهایم.
این نویسنده در گفتوگویی با ایسنا درباره ارزیابیاش از ادبیات در سالی که گذشت، اظهار کرد: سال خوب و درخشانی برای ادبیات نبود و کار خوبی نخواندم. تنها کتابی که خواندم و از خواندن آن لذت بردم کتاب «رهش» رضا امیرخانی بود که در این وانفسا، به اصطلاح آفتابه لنگ هفت دست و شام و نهار هیچی، این کتاب امیدوارکننده بود.
گفتگو با پروفسور شاپور رواسانی درباره خدمت و خیانت مستشرقین
کار عمده مورخین و مستشرقین غربی که برای ما تاریخ نوشتهاند (و مینویسند) با تجلیل از سلاطین، شرح جنگها (غارتها) تجلیل از طبقه حاکم و تبلیغات نژادی همراه با انکار مبارزات طبقات محروم است. همچنانکه کار عمده مورخین و راویان دوران خلفا در خدمت به طبقه حاکم متهم کردن رهبران قیامهای مردمی به انواع فسادها و انحرافات اخلاقی و پردهپوشی از جنایات طبقه حاکم بود.
دکتر حسن عشایری: باورهای درونی انسان با زبان مادری پردازش می شوند
عدهای بخاطر منافع خودشان میگویند ممکن است زبان فارسی تضعیف بشود. آیا شما موقعی که زبان عربی و انگلیسی میخوانید، زبان فارسی ضعیف میشود. این سخن، از نظر علمی اشتباه است. از نظر علم عصبشناسی، ثابت شده که آموزش زبان مادری، به آموزش زبانهای دیگر، آسیب نمیرساند بلکه به تقویت آن میانجامد.
به گزارش یولپرس، «اجازه بدهید به بیان عمومی باید بگوییم که زبان مادری بخش مهمی از هویت جوهری و خویشتن خویش انسان است.» این را دکتر حسن عشایری عصبشناس مشهور کشورمان میگوید. او که پژوهشهای دانشگاهی متعددی را در حوزه دوزبانگی انجام داده، تلاش دارد، یافتههای علمی خود را درباره اهمیت زبان مادری برای رشد اجتماعی و شخصیتی انسان، چنان دقیق و با بهرهگیری از متدهای علمی ارائه کند که از امکان هرگونه شائیه و احیانا بهرهبرداری غیرعلمی از این سخنان جلوگیری شود.
یک دورهای بود که هرکسی فکر میکرد میتواند شعر بگوید، حالا اگر نتوانست شعر موزون و مقفا بسراید، میرفت سراغ شعر سپید. چند خط نوشته را کنار هم میگذاشت و به عنوان شعر تحویل ملت میداد. این همان اتفاقی است که الان دارد برایهایکو میافتد. شعر کوتاه ژاپنی ظاهرا از هیچ قاعدهای پیروی نمیکند و همه فکر میکنند میتوانندهایکو بسرایند. مسابقات و چالشهایی مثلهایکو کتاب هم این موج را تشدید میکند و اینطوری میشود که ما میمانیم با دریایی از قطعات و جملات بسیار کوتاهی که به اسمهایکو این طرف و آن طرف میخوانیم. پیشنهادهای درست و سنجیده برایهایکوخوانی جرقهی این صفحه بود. با دکتر سیدآیت حسینی، مترجم و پژوهشگر زبان و ادبیات ژاپنی و عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات ژاپنی دانشگاه تهران صحبت کردیم تا ما را با الفبای هایکو و هایکوخوانی آشنا کند.
حسن اصغری با انتقاد از مطرح نشدن کتابهای ایرانی میگوید: ویترین کتابفروشیها به آثار ترجمه اختصاص یافته و کتابهای داخلی در قفسها پنهان میشوند و دیده نمیشوند.
این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه نسبت به آثار تألیفی اظهار کرد: در ۳۰ سال اخیر ۹۸ درصد ویترین کتابفروشیها به آثار ترجمه اختصاص یافته است و فقط این کتابها به نمایش درآمدهاند؛ در واقع نمایشی که خواننده میبیند آثار ترجمه است. آثار نویسندگان داخلی از طرف مطبوعات، رادیو و تلویزیون مطرح نمیشوند.
او افزود: برای ناشران نیز انتشار ترجمه آثار خارجی بهصرفهتر است، مخصوصا وقتی پرحجم باشند و قیمت بالا داشته باشند. مصیبتی که مولفان داخلی گرفتارش شدهاند این است که از همه طرف زیر فشار سانسور هستند، هم از طرف ارشاد، هم از طرف رادیو و تلویزیون و هم ناشران.
مهدی رجبی با بیان اینکه چاپ کتابهای تالیفی بیکیفیت باعث کاهش اعتماد مردم به آثار ایرانی شده است میگوید: خود ما مخاطبان را به سمت ترجمه هُل دادهایم.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه به نسبت آثار تألیفی با بیان اینکه مخاطبان ایرانی تشنه ادبیات خوب هستند، گفت: مخاطبان راحتتر میتوانند با ادبیات ایرانی ارتباط برقرار کنند زیرا نویسنده ایرانی از دغدغههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها حرف میزند. اما کتابهایی که در ایران ترجمه میشوند کتابهای برگزیدهشده از میان هزاران جلد کتاب هستند و نویسندههای این کتابها نوبل گرفته و از فیلترهای مختلف گذشتهاند. طبیعی است از این کتابها استقبال بهتری شود زیرا کتابهای شناختهشدهتری هستند. یک رقابت ناجوانمردانه بین تألیف و ترجمه وجود دارد. اگر کتاب ایرانی خوبی هم وجود داشته باشد محدود و معدود است. مگر چند کتاب خوب در سال بیرون میآید که بهترینهایش بخواهد زیاد باشد؟ خود به خود از ترجمه استقبال بیشتری میشود.
«محمد جواد ابوالقاسمی» رایزن فرهنگی سفارت ایران در «عشقآباد» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در عشقآباد، از برگزاری روزهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان طی 2 هفته آینده و سطح بالای تعاملات فرهنگی بین 2 کشور خبر داد.
لادن نیکنام با انتقاد از نویسندههای ایرانی میگوید: ادبیات ما در درون خود گندیده است و دیگر ادبیاتی وجود ندارد.
این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه به نسبت آثار تالیفی، با بیان اینکه این جریان به ادبیات محدود نیست و در فیلم و سریال هم شاهد این موضوع هستیم، اظهار کرد: برخی نویسندههای ایرانی که تقریبا کار حرفهای انجام میدهند و مشغول چاپ کتابهایشان هستند، فاقد هر نوع جهانبینی و اندیشهای هستند. نویسنده و فیلمساز باید دارای اندیشه و جهانبینی باشد. ما از فقدان زیرمتن رنج میبریم. نمیشود فقط تعدادی شخصیت را در بستر یک حادثه عاشقانه و یا حادثه مرگ با یک پایان باز تعریف کنیم و ژست روشنفکرانه بگیریم، جایزه برگزار کنیم و خودمان برای خودمان نقد بنویسیم، اینها علاج واقعیت تلخ ما نیست.
تبلور دانش و بينشِ قرون وسطي .گفت و گوی منيره پنج تني با کاوه ميرعباسي
کاوه ميرعباسي از کودکي مينويسد و از زبانهاي انگليسي، فرانسوي و اسپانيايي ترجمه ميکند و بيش از پنجاه اثر در کارنامهاش دارد. حقوق و سينما خوانده و فرد نام آشنايِ حوزه ادبيات است. اما آخرين اثر او ترجمه سه گانه دانته است که شايد به جرأت بتوان گفت، غير از ادبيات طرفداران پر و پا قرصي از حوزههاي ديگر هم دارد. به سراغش رفتم تا درباره اين اثر گرانسنگ که اقشار مختلفي از اديبان تا خطبيان، از متألهان و فيلسوفان تا هنرمندان و تاريخدانان را به خود جلب کرده، با او گفت و گو کنم ميرعباسي ترجمهاش از «کمدي الهي» را خلاقانهترين کارش ميداند. گفت و گويم با او بر سه محور اصلي متمرکز است: درباره کتاب، جايگاه و تأثيرش در حوزههاي مختلف و همينطور ترجمه. کتاب «کمدي الهي» دانته را «کارگاه فيلم و گرافيک سپاس» در سال 1394 منتشر کرده است.
تركمن سسي- زمستان سال گذشته بود. سراغ استاد یوسف سقالی رفتم تا گفتگویی به مناسبت چاپ جلد اول رمان مختومقلی داشته باشم. حالا بازهم یکی از آن روزهای زمستان فرا رسید و بنده، مجددا به نزد استاد رفتم تا به مناسبت چاپ جلد دوم رمان مختومقلی، گفتگویی را با ایشان داشته باشم.
* استاد، در آغاز کمی از مختومقلی بگویید و ازعلت نوشتن این رمان؟
- سپاس؛ بدون شک مختومقلی درخشان ترین شخصیت تاریخ ترکمنهاست. ترکمن را با مختومقلی می شناسند چون او بازوان فرهنگ و ستون فقرات ادبیات ترکمنی را محکم کرد، نام مختومقلی و افکارش فقط یک دیوان شعر نیست او حتی در لایه های زیرین زندگی ترکمن حضور دارد به گونه ای که امروز ترکمن بدون مختومقلی قابل تصور نیست. برای همین هم او زودتر از مردم چون خورشید طلوع می کند، همانند رود، زودتر از خودشان در افکار، احساس و زندگی شان جاری می شود.
رئیس انجمن کلیمیان تهران میگوید از زمان حضور حسن روحانی در جایگاه ریاست جمهوری، نگاهشان نسبت به اقلیتها و اقوام، نگاه فرهنگی شده است و همین مسئله، تعامل بین اقلیتهای مذهبی و دولت را بیشتر کرده است.
به گزارش ایسنا، شفقنا در ادامه نوشت: همایون سامهیح میگوید: انتخاب حجت الاسلام یونسی به عنوان دستیار ویژهای که کارش فقط رسیدگی به اقلیتها و اقوام باشد کار بسیار عاقلانه و عالیای بود.
او میگوید: اول انقلاب مشکلاتی برای جامعه ما بود مثلا رئیس انجمن کلیمیان تهران، آقای القانیان اعدام شد. در صورتی که اگر الان بود، بعید میدانم چنین حکمی برای ایشان صادر میشد. اما هرچه زمان گذشته است، وضعیت بهتر شده.
نظرات نژادپرستانه کدامند؟ منشأ آن ها چیست؟ ابراهیم کندی (۱) در کتاب جدیدش چگونگی رشد تاریخی نظرات تبعیض نژادی و این چنین سیاست ها را بررسی کرده و آشکار می سازد که چگونه شخصیت های مورد احترام، از «پایه گذاران ایالات متحده» تا مبارزان علیه برده داری،حامل چنین نظراتی بوده اند. خواندن کتاب وی، از ابتدا لگد کوب: تاریخ نظرات نژاد پرستانه در آمریکا از الزامات درک تبعیض نژادی در این جامعه است. اهمیت این کتاب در افشای نظارت تبعیض نژادی و توضیح چگونگی تبلور آن ها در سیاست های تبعیضی ( ونه برعکس، آن طور که عموما تصور می شود) نهفته است؛ و تأکید بر آن که تغییر برخورد های تعصب آمیز افراد به تنهایی راه به جایی نمی برد.
مدافعان همگون سازی(۲)، و نظرات تبعیض نژادی
به اعتقاد کندی، چنین نظراتی مداوما تکرار و مورد قبول سیاساتمداران ومورخان بوده است. از جفرسون تا لینکلن، از هریت بیچر استو تا الیزابت کدی استیتُن، حتی از فردریک دوگلاس تا و.ای.ب. دو بوآ ... اهمیت خاص این کتاب نه تنها در آشکار ساختن گوهر نظرات همگون سازی است بلکه نیز در توضیح چگونه چنین نظراتی ابزار تحکیم نژاد پرستی بوده اند نی باشد. زیرا که در واقع خوش نیت ترین کنشگران بر این باور بوده اند که سیاهان به نوعی کهتر و خود مسؤل سرکوبی هستند که متحمل گشته و می گردند.
«ما از همان ابتدا یک خوشبینی نسبت به شوروی داشتیم. در واقع عموم کسانی که مارکسیست بودند یا عقاید سوسیالیستی داشتند، از شخص سلیمان میرزا اسکندری بگیرید تا خلیل ملکی و دیگران، همه نسبت به شوروی خوشبین بودند، در واقع بیهوده خوشبین بودند. ما معتقد بودیم چون شوروی دارای ماهیت مارکسیستی است نمیتواند به امپریالیسم و سلطهگری متمایل شود. توجه داشته باشید که در آن زمان مملکت ما از جانب امپریالیسم زخمهای زیادی خورده بود. ما باور داشتیم چون در شوروی، سوسیالیسم حاکم است و یک شخص سوسیالیست هم نمیتواند طرف باطل را بگیرد، در نتیجه نسبت به شوروی خوشبین بودیم ولی اشتباه میکردیم و بیخودی خوشبین بودیم!»
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «نام انور خامهای بیش از هر چیز ما را یاد گروه «پنجاه و سه نفر»، حزب توده و انشعاب او و همفکرانش از این حزب میاندازد؛ گر چه دکتر خامهای در آستانه صدویک سالگی در کنج دِنج منزل خود، در روزهای فراغت از هیاهوی سیاسی دوران جوانی به سر میبرد اما زمانی که از آن روزگار لب به سخن میگشاید، میشود حرارت آن ایام تاریخ معاصر ایران را از شراره واژههای بریدهبریدهاش حس کرد!
تورکمنیا : مشروح گفتگوی و پرسش و پاسخ صریح دکتر سارلی محقق و نویسنده ترکمن در گروه تلگرامی فراغی //-دکتر سارلی :در این نشست نمی خواهیم صرفا به نقد برنامه های ترکمنی بپردازیم . چرا که بنده کما بیش بر مشکلات فراروی صدا و سیما و بویژه کارکنان شریف آن از جمله برو بچه های ترکمن بخوبی وافقم. بنابر این اگر مواردی از انتظارات و نواقص مطرح گردد حتما نباید به پای کارکنان این مجموعه نوشته شود.
بلکه این گونه نقدها موجب می گردد تا افق های بیشتری دیده شود و از پس پیشنهادها چه بسا می تواند تصحیح روند و ارتقای کیفیت پیش آید. در ابتدا دوست دارم یاد کنیم از فرهیختگان ترکمن در بیش از نیم قرن در خدمت زبان ترکمنی و اشاعه مبانی فرهنگ ترکمن تلاش کرده اند.از جمله نور بردی جرجانی ، انه قربان قلیچ تقانی ، انه قربان بهی و....دیگر عزیزان که در بین ما نیستند. روحشان شاد .
ارسلان فصیحی با بیان اینکه فکر نمیکند ترجیح مخاطبان ایرانی کتاب ترجمه باشد، میگوید: اثر ایرانی نیست که مخاطبان بخوانند؛ نویسندههای مشهور به خاطر وضعیتی که دارند نمینویسند، نویسندههای تازهکار شناختهشده نیستند و کتابهایی که منتشر میشود نمیتواند نیاز مخاطبان را پاسخ دهد.
این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه اظهار کرد: مردم کتابی را میخوانند که به برخی از نیازهایشان پاسخ میدهد؛ مثلا نیاز به سرگرم شدن، آموختن و تفکر در امور. برای خوانندهها مهم نیست که نویسنده کتاب ایرانی است و یا خارجی، یا برای کدام کشور است؛ بلکه مهم این است که نیازهایشان برآورده شود.
راضیه تجار با بیان اینکه استقبال از آثار خارجی اشکالی ندارد میگوید: اینکه بگوییم نباید کتاب خارجی خواند و یا نباید داستان ایرانی خواند هر دو مردود است.
این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه اظهار کرد: به نظر من تنوع موجود و عمیق طرح کردن مسائل، پرداخت جدیتر و آشنایی با فضاهای جدید از جمله دلایلی است که خواننده ایرانی را شایق کند به آثار غربی توجه بیشتری نشان دهد.
او با بیان اینکه استقبال از آثار خارجی نمیتواند مشکلی داشته باشد، گفت: ادبیات جهان مانند اقیانوسی است که به هم پیوسته است. خواندن آثار غربی نمیتواند بد باشد البته بهشرطی که این آثار عمیق باشند و رهاوردی برای خوانندهها در پی داشته باشند. البته باید به همان نسبت نویسندگان ایرانی تولید داشته باشند تا خوانندهها با خلأ مواجه نشوند و داستان ایرانی بتواند آنها را جذب کند.
صادق زیباکلام از مشاهداتش در مناطق زلزلهزده کرمانشاه و کمک ٣ میلیارد تومانی مردم گفت.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «فکرش را هم نمیکرد، به خواب هم ندیده بود که از مردم چیزی بخواهد و یکشبه رقمی چندصد میلیونی به حسابش واریز کنند و بعد این چند صد میلیون بشود، سه میلیارد. صادق زیباکلام قبل از زلزله غرب کشور استاد دانشگاهی بود که گهگاهی با اظهارات تند و آتشینش در عرصه سیاسی خیلیها را به وجد میآورد و البته مخالف هم زیاد داشت. چهرهای اصلاحطلب که در انتخاباتهای اخیر در صفحههای شخصیاش صدایش را به گوش کاربرانی میرساند که هر روز شاهد تحلیلها و البته حمایتهای او از اصلاحطلبان و اعتدالیون بودند اما ٢١ آبان همه چیز تغییر کرد؛ ازگله و چندین شهر و روستای دیگر استان کرمانشاه لرزید و این بار آقای سیاستمدار تصمیم گرفت چهرهای اجتماعی به خود بگیرد. یک فراخوان عمومی برای کمک به زلزلهزدگان داد و «مردم هم حسابی ترکاندند» خودش این را می گوید. میگوید به خواب هم نمیدیدم که مردم این قدر از درخواست کمک به مردم زلزلهزده استقبال کنند. به خاطر همین استقبال میلیاردی هم هست که میگوید تصمیم گرفته به همراه بعضی از سازمانهای مردمنهاد «دهکده امید» بسازد؛ در روستای سراب ذهاب قادری.
دیدار با فردی که صدایش یادآور خواننده گلپونههاست شیرین است. قرار بر این شد که او را در آسایشگاه محل سکونتش بیشتر ببینیم و با او صحبت کنیم. پوریا هماکنون در آسایشگاه معلولان و سالمندان رشت ساکن است. آسایشگاهی که به همت آرسن میناسیان، خیّر ارمنی ساخته شد.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «لنگلنگان قدم برمیدارد. روی سرش کلاهی بافتنی است که آن را تا انتها پایین کشیده و با یک دست به عصایش تکیه داده و با دستی دیگر سطلی سفید را در دست گرفته است که کمکهای مردم را جمع کند. به نیمه بازار ماهیفروشهای رشت که میرسد، صدایش بلند میشود. «من ماندهام تنهای تنها» را میخواند. صدا، حالت چهره و دست کوچکی که برای بلندترشدن صدا روی صورتش قرار داده، در اوج تصنیف گلپونهها آنچنان نشسته است که احساس میکنی پسرک تنهاترین انسان روی کره زمین است. اوج صدایش حیرتآور است. درست همانجایی میخواند که مرحوم ایرج بسطامی، اوج تصنیف «گلپونهها» را میخواند. ویدیوهای پسرک بارها در فضای مجازی بین کاربران با تحسین دست به دست شد. او در یکی از ویدیوهایی که از او در فضای مجازی منتشر شد، خودش را پوریا آبخشک از اهالی عباسآباد آستارا معرفی میکند. پوریا سالهاست با بیماری نرمی استخوان دستوپنجه نرم میکند و به همین دلیل پای شکستهاش درمان نشده و حالت طبیعی خود را از دست داده است.
یک جامعهشناس درباره بی اعتمادی مردم نسبت به نهادهای دولتی در اتفاق زلزله غرب کشور گفت: بخشی از بیاعتمادیها ناشی از تکرو بودن مردم جامعه و بخش دیگر ناشی از عملکرد بد انجمنها و نهادهای دولتی است. زمانی که مردم از هم گسیختگی را میبینند، خودشان وارد عمل میشوند.
حمید شکری خانقاه در گفتوگو با ایسنا، بیان کرد: ما در جامعهای که سرمایه اجتماعی پایینی دارد، زندگی میکنیم. سرمایه اجتماعی چند مؤلفه دارد که شامل همدلی بین مردم و نهادها، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی است.
مدیرگروه سوانح و بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با تاکید بر اینکه بازسازی مناطق زلزلهزده باید با مشارکت مردم و با در نظر گرفتن مسایل فرهنگی و اجتماعی صورت گیرد، گفت: در امر بازسازی از محققان این حوزه کمک خواسته نمیشود و این امر موجب شده است تا دائما اشتباهات گذشته در امر بازسازی را تکرار کنیم.
دکتر علیرضا فلاحی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا افزود: سکونتگاههای انسانی در مناطق روستایی و شهری ایران و سایر کشورها بر روی بستری اتفاق میافتد که دارای زمینه (بستری که شهرها و روستاها سالیان سال شکل گرفتهاند) و موضوع (ساختار سازهها) هستند.
صبحِ زود بیدار میشود، میرود پیادهروی و ورزش میکند؛ شاعری که رمان نوشته، پژوهش کرده، عاشق موسیقی است، یک ترانه هم خوانده و به سینما و بازیگری رسیده. همه این کارها را پاسخ به خودش میداند. به یأس رسیده، سالها شعر ننوشته و با اینکه میگوید از بهبود جهان ناامید است اما همچنان بهدنبال شورِ زندگی است.
بیستوششم آبانماه سالگرد تولد ۶۷سالگی شمس لنگرودی است؛ شاعری که میگوید جهان عوض شد و او و شعرش هم عوض شدند. حالا براساس آن چیزی که دارد، زندگی میکند؛ نه توقعها و آرزوهایش.
ایسنا به مناسبت سالگرد تولد شمس لنگرودی با این هنرمند گفتوگویی داشته که متن آن در پی میآید.