مقبره‌ای رادیواکتیو برای یادبود اولین قربانی چرنوبیل/ ناگفته‌های بزرگ‌ترین فاجعه هسته‌ای جهان.ایبنا

رر

کتاب «نیمه‌ شب در چرنوبیل» منتشر شد؛

مقبره‌ای رادیواکتیو برای یادبود اولین قربانی چرنوبیل/ ناگفته‌های بزرگ‌ترین فاجعه هسته‌ای جهان

کتاب «نیمه شب در چرنوبیل» ناگفته‌های بزرگ‌ترین فاجعه هسته‌ای جهان نوشته آدام هیگن‌باتم، جامع‌ترین و کامل‌ترین تاریخچه‌ای است که درباره‌ فاجعه‌ تاریخی چرنوبیل می‌توان یافت.

مقبره‌ای رادیواکتیو برای یادبود اولین قربانی چرنوبیل/ ناگفته‌های بزرگ‌ترین فاجعه هسته‌ای جهان

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، فاجعه چرنوبیل فریاد گوش‌خراش و غمبار طبیعت بود که در نیمه شب ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶ از اعماق وجود راکتور اتمی واحد شماره ۴ نیروگاه هسته‌ای اتحاد جماهیر شوروی برآمد پرده از دروغی بزرگ برداشت که به شکل ماهرانه‌ای در زیر افکار ایدئولوژیک لنین و استالین پنهان شده بود. در حقیقت، نیمه شب بیست و یکم آوریل سال ۱۹۸۶، راکتور چهارم نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل، از کنترل خارج شد و حادثه‌ای ناگوار در دل تاریخ رقم خورد، حادثه‌ای که بشریت همچنان درگیر تبعات آن است.

ادامه نوشته

کتابفروشی شغل غالب مردم این شهر فرانسوی است

کتابفروشی شغل غالب مردم این شهر فرانسوی است

بیش از ۹۵۰۰۰ دانشجو در این شهر مشغول تحصیل هستند که به خاطر این جمعیت فرصت‌های جالبی از کتابفروشی در شهر ایجاد شده است.

کتابفروشی شغل غالب مردم این شهر فرانسوی است

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، لیل (Lille) از شهرهای شمالی کشور فرانسه، در بستر رودخانه دئول شکل گرفته ‌است و در مرز فرانسه و بلژیک قرار دارد. لیل در ۳۸ دقیقه‌ای بروکسل، یک ساعتی پاریس، دو ساعتی لندن و سه ساعتی کلن قرار دارد. تنوع زیاد فرهنگی این شهر پویا به آن عنوان پایتخت فرهنگی اروپا را در سال ۲۰۰۴ اعطا کرده ‌است ولی شاید مشخصه اصلی فرهنگ این کشور مربوط به جمعیت زیاد دانشجوهای آن باشد.
 
لیل با ۴ دانشگاه، ۱۳ مدرسه مهندسی، ۵ مدرسه بازرگانی، یک مدرسه روزنامه‌نگاری، یک انستیتوی مطالعات سیاسی، یک موسسه مدیریت و مدارس و بنگاه‌های بسیار دیگر، سیزدهمین تجمع دانشگاهی را در فرانسه در اختیار دارد. بیش از ۹۵۰۰۰ دانشجو در این شهر مشغول تحصیل هستند که به خاطر این جمعیت فرصت‌های جالبی از کتابفروشی در شهر ایجاد شده است.
 
در شهر لیل مثل شهرهای دیگر فرانسه بازارهای هفتگی به صورت سنتی برپا می‌شود ولی تنها محصول این یکشنبه‌بازارها کتاب است. به عبارتی فروش کتاب‌های دست دوم و ارزان قیمت برای دانشجویان یکی از مشاغل اصلی این شهر محسوب می‌شود که مشهورترین آنها مرکز لاویل‌بورس (La Vieille Bourse) است که یک مرکز قدیمی دادوستد بازرگانان در سال‌ها و قرون گذشته بوده و حالا تبدیل به فروش کتاب شده است.
 

ادامه نوشته

روس‌ها، تبریز و بوی باروت و خون  . ایسنا

روس‌ها، تبریز و بوی باروت و خون

«روس‌ها در جریان انقلاب مشروطه همیشه از استبداد طرفداری می‌کردند و زمینه‌ساز حوادث تلخی در ایران بوده‌اند. از این حوادث می‌توان به سه حادثه مهم به توپ بسته‌شدن مجلس، گلوله‌باران شهر تبریز و به توپ بسته‌شدن حرم مطهر امام رضا(ع) اشاره کرد که در پی اختلافات سیاسی و نیز دخالت روسیه، دوره‌ای از جنگ و اختناق را بر کشور حاکم کرد.»

به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «‌جدال و رقابت سیاسی میان احزاب و گروه‌های سیاسی یکی از مشخصه‌های بارز در دوران مشروطه است. این رقابت‌ها که گاه رنگ‌وبوی کشمکش و مبارزه نیز می‌یافت، عمدتا میان گروه‌های طرفدار مشروطه و مخالفان آن بود اما علاوه بر نیروهای داخلی، بازیگران خارجی و عمده آن روزگار یعنی انگلیس و روسیه نیز بر حسب منافع سیاسی خود از جریان خاصی حمایت یا طرفداری می‌کردند. این موضوع گاه باعث دامن‌زدن به برخی اختلافات داخلی و شعله‌ورشدن جنگ در بعضی شهرها می‌شد. در این میان روس‌ها همیشه از استبداد طرفداری می‌کردند و زمینه‌ساز حوادث تلخی در ایران بوده‌اند. از این حوادث می‌توان به سه حادثه مهم به توپ بسته‌شدن مجلس، گلوله‌باران شهر تبریز و به توپ بسته‌شدن حرم مطهر امام رضا(ع) اشاره کرد که در پی اختلافات سیاسی و نیز دخالت روسیه، دوره‌ای از جنگ و اختناق را بر کشور حاکم کرد.

ادامه نوشته

در شبِ «سیروس پرهام» چه گذشت؟ایسنا

در شبِ «سیروس پرهام» چه گذشت؟

در شبِ «سیروس پرهام» چه گذشت؟

در شب «سیروس پرهام» گفته شد آدم‌هایی از جنس او ستون‌های فرهنگ و هنر ایران هستند.

به‌ گزارش ایسنا، پانصد و نود و چهارمین شب از شب‌های بخارا که به بزرگداشت سیروس پرهام اختصاص داشت، با همکاری انتشارات علمی و فرهنگی روز  چهارشنبه (۲۶ آذرماه) به صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا با اشاره به شرایط فعلی و شیوع ویروس کرونا گفت: امکان برگزاری مراسم به صورت حضوری نبود و به همین دلیل برنامه به صورت ضبط‌شده ارائه شده است. در این برنامه چند سخنرانِ فرهنگی درباره فعالیت‌ها و کارنامه او سخن خواهند گفت.

ادامه نوشته

محمود كاشغري و دوران وي

بنام خدا
محمود كاشغري و دوران وي

قبل از ورود به اصل مطلب و موضوع مقاله بايد يادآور شوم كه اقوام ترك از هر لهجه و قوم و ايلي كه باشند در طول تاريخ داراي نبوغ و استعداد بسيار بالائي بوده اند و همين نبوغ باعث شده كه تركها در طول دوران زندگي خود خدمات ارزشمندي را به جامعة بشري عرضه بدارند گرچه تمركز اقوام ترك اعم از تركمن، ترك استانبولي، آذري زبان آذربايجان و آذري بازنهاي ايراني عمدتاً در تركيه، ايران، كشورهاي آسياي مركزي مخصوصاً تركمنستان، سوريه و عراق مستقر هستند وليكن حقيقت اين است كه تلاش و كوشش اين قوم آنها را به اقصي نقاط عالم كشيده است بطوريكه امروز شما در دنيا منطقه اي پيدا نمي كنيد كه عده اي از اقوام ترك زبان آنجا زندگي نكنند و صاحب تمدّن و حرفه و صنعت نباشند دانشمندان، صنعتگران، كاشفين، مخترعين و علماي بسيار بزرگي از ميان ترك زبانان برخواسته و خدمات بزرگي را به دنياي علم عرضه داشته اند كه اين مقاله فرصت پرداختن به ان را ندارد. تيزهوشي، شجاعت، صداقت، صراحت، وطن پرستي و عشق به همنوعان سخت كوشي و صبر از مشخصه هاي بارز اقوام ترك است

ادامه نوشته

کشف ۳۰۰ شیء تاریخی در کاوش محله سرچشمه گرگان. ایسنا

کشف ۳۰۰ شیء تاریخی در کاوش محله سرچشمه گرگان

کشف ۳۰۰ شیء تاریخی در کاوش محله سرچشمه گرگان

ایسنا/گلستان دکتر طالبیان، معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری عصر امروز از محل کاوش باستان‌شناسی در محله سرچشمه شهر تاریخی استرآباد (گرگان) بازدید کرد.

 دکتر محمدحسن طالبیان در حاشیه این بازدید در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: از حدود ۴۰ روز قبل هیئت باستان‌شناسی اداره کل میراث فرهنگی برای این کاوش در محدوده شهر تاریخی استرآباد مستقر شدند.

وی با اشاره به اینکه تاکنون ۳۰۰ قطعه شی از دوره‌های مختلف تاریخی در این کاوش به دست آمده است، افزود: این کاوش می‌تواند آغازی برای رفع ابهامات و پاسخ به سؤالات در ارتباط با موضوعات مختلف حوزه میراث فرهنگی منطقه استرآباد باشد.

معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری با بیان اینکه کلیات توسعه این کارگاه با کار کارشناسی بررسی و روند آن ادامه خواهد یافت، گفت: اشیا استخراج شده که منحصربه‌فرد است به روش علمی مرمت می‌شود و برای نمایش در موزه‌ها ارسال خواهد شد.

طالبیان تأکید کرد: نتایج کاوش باستان‌شناسی در شهر تاریخی استرآباد در جریانات باستان‌شناسی کشور و حتی خارج از مرزها اهمیت خواهد داشت.

شجریان که بود؟. ایسنا

شجریان که بود؟

شجریان که بود؟

یادمان محمدرضا شجریان با حضور هنرمندانی چون شاهین فرهت، حسام الدین سراج و وحید تاج و همچنین جمعی از استادهای حوزه فرهنگ برگزار شد.

به گزارش ایسنا، این مراسم بزرگداشت مجازی، به همت انجمن اندیشه و قلم چهارشنبه ـ ۱۹ آذر ماه ـ با عنوان «جان عشاق» برگزار شد.

در ابتدای این مراسم شاهین فرهت ـ آهنگساز و موسیقیدان ـ که بیشتر در حوزه موسیقی سمفونیک کار کرده است، به ارائه نظرات خود درباره محمدرضا شجریان پرداخت.

ادامه نوشته

پاسداشتی برای ۷ دهه تلاش برای موسیقی نواحی. ایسنا

پاسداشتی برای ۷ دهه تلاش برای موسیقی نواحی

پاسداشتی برای ۷ دهه تلاش برای موسیقی نواحی

مراسم پاسداشت ماشالله رسام، پیشکسوت موسیقی نواحی استان همدان به مناسبت دریافت نشان درجه یک هنری در دفتر نشریه همدان‌نامه برگزار شد.

به گزارش ایسنا، در این برنامه که به سبب رعایت پروتکل‌های بهداشتی، به صورت آنلاین از صفحه اینستاگرام همدان‌نامه پخش شد، ماشالله رسام نشان درجه یک هنری خود را از دستان پرویز اذکائی، تاریخ‌دان دریافت کرد.

نشان درجه یک هنری توسط شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور بررسی و سپس به تائید نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد و وزیر علوم، نماینده فرهنگستان هنر و سازمان برنامه و بودجه می‌رسد و معادل درجه دکتری است و به هنرمندانی اعطا می‌شود که عمر خود را صرف اعتلای فرهنگ و هنر این سرزمین کرده باشند.

حسین زندی، فعال فرهنگی و سردبیر نشریه همدان‌نامه در سخنانی اظهار کرد: ماشاالله رسام هنرمند همدانی ما نخستین کسی است که در استان این نشان را دریافت می‌کند. البته این هنرمندان هستند که به این نشان اعتبار می‌بخشند، هنرمندی که حدود ۷۰ سال میراث‌دار فرهنگ این سرزمین بوده است، بسیار اعتبار بیشتری دارد اما این تنها یک یادآوری است به ما که چه گنجینه‌هایی در روزگار ما زندگی می‌کنند.

ادامه نوشته

شباهت زندگی اجتماعی زنبور عسل و انسان شگفت آور استç ایسنا

شباهت زندگی اجتماعی زنبور عسل و انسان شگفت آور است

شباهت زندگی اجتماعی زنبور عسل و انسان شگفت آور است

محققان می گویند زندگی اجتماعی زنبور عسل و انسان بسیار شبیه به هم است و یافتن چنین شباهت هایی می تواند به کشف اصول جهانی زیست شناسی کمک کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، در یک اتفاق جالب، محققان شباهت غیر منتظره و بسیار جالبی را بین زندگی اجتماعی انسان و زنبور عسل کشف کرده اند.

محققان دانشگاه "ایلینوی اوربانا" مدتی است که مشغول تحقیقات روی زنبورهای عسل هستند و اکنون در جدیدترین مطالعه خود، شبکه های اجتماعی زنبورهای عسل و نحوه رشد آنها را اندازه گیری کرده اند.

محققان در این مطالعه متوجه برخی شباهت های دقیق و عینی با شبکه های اجتماعی انسان ها شدند. علاوه بر این، این شباهت ها با مدل سازی نظری جدید که ابزار فیزیک آماری را برای زیست شناسی سازگار می کند، به طور کامل توضیح داده شد.

این تئوری که در آزمایشات تأیید شده است، حاکی از آن است که بین زنبورهای عسل تفاوت های فردی وجود دارد، همانطور که بین انسان ها نیز وجود دارد.

محققان در کارهای قبلی خود این پرسش را برای خود مطرح کرده بودند که زنبورهای عسل در هنگام ملاقات با سایر زنبورها چقدر وقت می گذارند.

ادامه نوشته

نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا )

نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا )

440/1042( Yıldırım Bayezid ile Timur’un Ankara’daki Savaşında Akkoyunlular’ın Rolü (804/1402)

The Role of Aqquyunlus in the Battle of Ankara (804/1402) Between Timur and Bayezid

 Akbar SABOURI

چکیده منطقه آناطولی در آستانه حمله تیمور دچار مجادالت و قطب بندیهای متعدد و شکننده بین مدعیان قدرت شده بود، که این امر زمینه را برای مداخالت خارجی در آن منطقه فراهم نمود. در این بین آق قویونلوها که در آرزوی حکومت بر دیاربکر و اطراف آن بودند، به ریاست قرایولوک عثمان، نقش مهم و قابل توجهی را در تحریک و تشویق تیمور در حمله به آناطولی و منهزم ساختن یلدرم بایزید در نبرد آنکارا)1002( ایفا نمودند. این مقاله پژوهشی است درباره نقش و عملکرد طوایف آق قویونلوها در نبرد آنکارا)1002(: مسأله نخست این است که دالیل واگرایی آق قویونلوها از بایزید و گرایش آنان به تیمور چه بود، دیگر اینکه آق قویونلوها چه نقشی در پیروزیهای تیمور در منطقه آناطولی به ویژه در نبرد آنکارا)1002( ایفا کردند و نیز دستاوردهای این نبرد برای آنان چه بود؟ با بررسی انجام شده مشخص میشود آق قویونلوها که برای کسب قدرت، زمانی به خدمت امیران محلی ارزنجان، سیواس و حتی پادشاهان مملوک مصر درآمده بودند، پس از مشاهده لشکرکشی و تصرف قلمرو امیرنشینهای آناطولی از سوی بایزید و حمایت او از دشمن دیرینه آنان قراقویونلوها، مجبور شدند هم برای حفظ و توسعه قلمرو خویش و هم جهت ضربه زدن به بایزید، با همراه کردن نیروهای همگرای محلی با خود، به تیمور متوسل شوند. آنان در گام نخست با از میان برداشتن قاضی برهان الدین حاکم سیواس هم تیمور را از شر یکی از دشمنان سرسختش در آناطولی آسوده کردند و هم باعث ایجاد افتراق در بین اعضاء اتحاد چهارگانه شدند و در ادامه تیمور را در حمله به مناطق سیواس، البستان، مالطیه و شام، همراهی نمودند. آق قویونلوها در نبرد سرنوشت ساز آنکارا)1002( نیز در جناح چپ لشکر تیمور قرار گرفتند و با مغلوب ساختن سلیمان چلپی فرزند بایزید، که رهبری جناح راست لشکر عثمانی را به عهده داشت، نقش مهمی را در پیروزی تیمور در این نبرد ایفا کردند. ازاینرو، تیمور نیز به هنگام ترک آناطولی، به پاس این خدمات آق قویونلوها، قرایولوک عثمان را به مقام امارت تمام نواحی دیاربکر منسوب کرد. بدین ترتیب

 Dr., Akbar Sabouri, University of Tabriz, History department, akbarsabouri.ir@gmail.com. 62 / Akbar SABOURI آق قویونلوها با اتخاد یک سیاست سنجیده عالوه بر اینکه خود را از عواقب وخیم حمالت تیمور حفظ کردند، همچنین با همراه کردن وی در نبرد آنکارا، موفق به تشکیل دولت آق قویونلو شدند. کلید واژه: نبرد آنکارا، تیمور، یلدرم بایزید، آق قویونلوها

Abstract Anatolia region in the eve of Timur’s invade was in a chaotic condition between those who claim power. This condition provides the grounds for external interventions in this region. Aqquyunlus, under the rule of Qara Usman, desire to rule over Diyarbakır and its surroundings area played an important role in stimulating the invasion of Timur in Anatolia and destroying of Bayazid at the battle of Ankara in 1402. In this article it is attempted to study the role of Aqquyunlus tribes in the battle of Ankara, firstly by explaining the causes of withdrawing of these tribes from Bayazid rule and their tendency toward Timur and finally by highlighting the role of Aqquyunlus, in the Timur’s victories and the interest of this tribes at the battle of Ankara. According to the findings of this study Aqquyunlus, who try to gain power through serving for the ruler of Erzincan, Sivas and even the kings of Egypt in the previous years, with observing of the occupation of Anatolia territory by Bayezid and Aqquyunlus, who were the longtime enemy of Qaraquyunlus, tried to make an alliance with Timur in order to maintain their power and to hit Bayezid, in the first attempt they defeated Qazi Bourhan al-din ruler of Sivas who was one of the major enemies of Timur, and cause dissident among members of quadruple alliance then accompanied Timur in other battles such as the battle of Ankara in 1402. In this battle they played significant role be defeating Süleyman Çelebi the son of Bayazid and the commander of Bayazid’s troops. With this strategy Aqquyunlus, could take the rule of Diyarbakır region and established their own government after withdrawing of Timur’s troops from Anatolia. Keywords: Battle of Ankara, Timur, Bayezid, Aqquyunlus Öz Timur’un saldırısının eşiğinde bulunan Anadolu bölgesi, güçlenen taraflar arasında kırıcı, birçok kutuplaşmalara ve mücadelelere maruz kalmıştı. Bu durum bölgeyi dış müdahalelere maruz bırakmıştı. Bu taraflar arasında Diyarbakır ve etrafında yönetim iddiasında bulunan Akkoyunlular, Kara Yülük Osman’ın liderliğinde, Timur’un Anadolu’ya saldırısının teşviki ve tahrikinde, Yıldırım Bayezid’in Ankara Savaşı’nda (1002) yenilmesinde hatırı sayılır ve önemli bir ölçüde rol oynamışlardı. Bu makale, Akkoyunlular’ın Ankara Savaşı’ndaki (1002) etkisi ve rolü üzerine bir çalışmadır. İlk konu; Akkoyunlular’ın Bayezid’ten geri çekilme sebepleri ve onların Timur’a yaklaşma nedeni üzerinedir. Diğer bakımdan Akkoyunlular, Anadolu 63 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( bölgesinde Timur’un zaferlerinde hangi rolü oynadılar ve özellikle Ankara Savaşı’nda (1002) ne yaptılar, bu savaşın onlara kazandırdıkları neydi? Elde edilen araştırma şunu açıklığa kavuşturmaktadır: Akkoyunlular gücü elde etmek için, zamanında Erzincan ve Sivas mahalli emirlerinin ve hatta Mısır Memlüklü padişahlarının hizmetinde bulunmuşlardı. Bayezid ve onun himayesinde olanlar tarafından Anadolu beyliklerinin ele geçirilmesinden sonra, Karakoyunlular ile derin bir düşmanlığa sahip olan Akkoyunlular, Bayezid’e darbe vurmak ve kendi ülkelerini genişletmek ve korumak için mahalli güçlerle birleşmeye mecbur kaldılar ve Timur’la ilişkiye girdiler. Onlar ilk adımda, çetin düşmanlardan bir ortak olan Sivas hâkimi Kadı Burhaneddin’i, Timur’un Anadolu’daki işini hafifletmek için ortadan kaldırdılar. Ayrıca dörtlü ittifak üyeleri arasında ayrılığın oluşmasına sebep oldular. Timur’un devam eden Sivas, Elbistan, Malatya ve Şam saldırılarında ona eşlik ettiler. Akkoyunlular, tarihi Ankara Savaşı’nda da (1002) Timur’un ordusunun sol tarafında bulundular. Osmanlı ordusunun sağ kolunu oluşturan Bayezid’in oğlu Süleyman Çelebi’yi yenerek, Timur’un zaferinde önemli bir rol oynadılar. Bu yüzden, Timur Anadolu’yu terk ettiğinde, Akkoyunlular’ın bu hizmetine karşılık Kara Yülük Osman’ı Diyarbakır bölgesinin tamamının yönetimine atadı. Bu şekilde Akkoyunlular, ölçülü bir siyaset birliğiyle Timur’un saldırılarının sonuçlarından kendilerini korudular. Ankara Savaşı’nda ona eşlik ederek, Akkoyunlu devletinin kurulmasında başarılı oldular. Anahtar Kelimeler: Ankara Savaşı, Timur, Yıldırım Bayezid, Akkoyunlular. مقدمه: آق قویونلوها یکی از طوایف ترکمان بودند که در منطقه دیاربکر اسکان یافتند. اما اینکه آنان چه زمانی و از چه طریقی وارد آناطولی شدند به طور قطع مشخص نیست. ولی به احتمال زیاد همگام با قبایل مختلف ترکمان که در پی تهاجم مغوالن وارد این منطقه شدند، اینان نیز به 1 همراه قراقویونلوها جزو آخرین قبایل وارد شده به این منطقه بودند. آنان در تمامی هرج و مرج هایی که در قرن پانزده میالدی در خاورمیانه روی داد، یعنی در دوره ملوک الطوایفی، به فعالیت 2 پرداختند. اینها قبایلی بودند که سعی میکردند به خدمت امرائی وارد شوند و یا با آنانی پیمان ببندند که به موفقیتشان امیدوار باشند. آنان به محض اینکه میپنداشتند در جای دیگر امید و موفقیت دارند، بدون تأمل امرا و متحدین خود را ترک میکردند. در واقع انگیزه آنها غارتگری، قدرت طلبی و تالش برای ایجاد حکومت در منطقه بود. از اینرو ترقی ترکمانان آق قویونلو و 1 M. Çetin Varlık, “Akkoyunlular”, Doğuştan Günumüze Büyük İslam Tarihi, Çağ yayınları, İstanbul, 1992, c. 4, s. 007. 2 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, IA, 1947, c. 1, s. 253. 64 / Akbar SABOURI 3 قراقویونلو با جنگهای بیپایان توام بود. بهطوری که وقتی ابن بطوطه از ارزروم دیدن کرد، 4 تخریب و ویرانی این شهر و حوالی آن را در نتیجه منازعه دو قبیله رقیب ترکمان عنوان کرد. اگرچه فاروق سومر با طرح این سؤال که چگونه مغولها اجازه ویرانی این شهر مهم را که بر 5 سر راه داشت به ترکمانها دادهاند را مورد تردید روا می دارد، اما بدون شک منظور همان دو 6 قبیله آق قویونلو و قرا قویونلو است. آق قویونلوها نه تنها با همسایگانشان میجنگیدند، بلکه با یکدیگر نیز رقابت و خصومت داشتند. در نتیجه آنان به جنگهایی کشیده شدند که در نهایت سیاست اتحادیه و نیز دشمنیها و حتی سرنوشت شان را تعیین کرد. شرایط آنان طوری بود که معموالً های بزرگ یکی از قدرت زمان در حوادث مربوط به آنان شرکت داشتند. این امر در حقیقت وقتی روی میداد که جنگ به یکی از امرای جزء مربوط میشد. به طوری که خواهیم دید در مورد جنگ آق قویونلوها با فرمانروای سیواس، دولت عثمانی داوطلبانه به کمک او شتافت، چرا که آنان به هر صورت پیشرفت آق قویونلوها را با سوءظن و تشویش تحت نظر داشتند، به خصوص اگر مانند مورد 7 مذکور به منطقهای مربوط میشد، که خود آنان در آن ذینفع بودند. با این همه آق قویونلوها از مهاجرت به دیاربکر تا سقوط ایلخانیان موفق به ارائه چهرۀ نظامی و پیروزمند نشده و تا آغاز یورش تیمور به ایران توفیقی در تشکیل امیرنشینی کوچک در آناطولی به دست نیاوردند. آنها بیشتر برای حفظ موجودیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود، از حاکمان و فرمانروایان مقتدر غالب اطاعت میکردند و به عنوان نیروی جنگی قبیلهای به نفع مخدومان و متحدان خود شمشیر 8 میزدند. بنابراین یورش تیمور به آناطولی نخستین فرصتی بود که به آققویونلوها امکان داد تا آگاهانه وارد عرصه سیاست و منازعات موجود شوند. ایشان از آنجا که رقبایشان به مخالفت با 9 تیمور برخاسته بودند، الزم دیدند که به او بپیوندند و او را در جنگ با دشمنان تیمور از جمله یلدرم بایزید همراهی کنند. آققویونلوها با این کار نه تنها از حمالت تیمور مصون ماندند بلکه با ضربهای که از ناحیه تیمور برای رقبای آن وارد شد، موفق شدند قلمرو خود را به ضرر همسایگان خویش توسعه داده و امارت تشکیل دهند. 3 Hans Robert Roemer, The Timurid and Safavid periods, The Cambridge History of Iran, vol. 6, 1946, s. 150; M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, IA, s. 258. 4 ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحد، تهران، انتشارات آگاه، 1373، صص 361-362. 5 فاروق سومر، قرا قوینلوها، ترجمه دکتر وهاب ولی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1369، ص .51 6 Jhon E Woods, The Aqquyunlu: Clan, Confederation, Empire (Revised and Expanded Edition), Salt Lake City, The university of Utah Press, 1999, s. 35; M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, IA, 1947, c. 1, s. 253. 7 Roemer, The Timurid and Safavid periods, s.156. 8 اسماعیل حسن زاده، حکومت قراقویونلو و آق قویونلو در ایران، تهران انتشارات سمت، 1379، ص 79. 9 حسین میرجعفری، تاریخ تحوالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، تهران، انتشارات سمت، 1379،ص 243. 65 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( نقش و جایگاه آق قویونلوها در معادالت سیاسی آناطولی تا آغاز یورش تیمور به آن منطقه ترکمانان آققویونلو که به گفته والتر هینتس، از زمان طور علی بیگ، پا به صحنه قدمهای بسیار بلندی را برای افزایش قدرت خود در میان طوایف ترکمان 10 تاریخ گذاشتند، برداشتند. به ویژه سقوط امپراتوری ایلخانی برای طایفه آق قویونلو فرصت بسیار مهمی بود. پس از انقراض حکومت ایلخانیان، هنگامی که سه خاندان جالیر، چوپان و سوتای برای کسب قدرت با یک دیگر به نزاع مشغول بودند، قراقویونلوها به جالیریان پیوستند و طایفۀ آق قویونلو به خدمت خاندان سوتای درآمدند. پس از شکست خاندان سوتای از جالیریان و پراکنده شدن آنان، آققویونلوها با فرزندان ارتوق که حکمران ماردین بودند، همکاری کردند و برخی از شهرها و از آن به بعد آنان به تدریج نقش عمدهای 11 قلعهها را در منطقه دیاربکر به تصرف خود درآوردند. را در معادالت سیاسی منطقه آناطولی به عهده گرفتند. به طوری که الکسی سوم امپراتور طرابوزان، از میان طوایف مختلف ترکمان، آققویونلوها را که از همه طوایف قدرتمندتر تصور این تصمیم مناسبی بود، چون امپراتوری طرابوزان 12 میکرد، به عنوان هم پیمان خویش برگزید. 13 از آن موقع تا سال 1360/ 762 از این طرف هیچ حملهای صورت نگرفت. آق قویونلوها سپس در زمان قتلو بیگ که در پی منافع مادی یا نفوذ سیاسی بود، به در تمامی معادالت سیاسی- نظامی آناطولی شرقی و ً صورت مهرهای مهم و تأثیر گذار تقریبا مرکزی مداخله کرده و به عنوان عنصری غیر قابل چشم پوشی در بازیهای سیاسی متعدد منطقه در زمان قتلو بیگ اویماق آق قویونلو به تدریج قدرتمند شده به صورت الوس درآمد. 14 درآمدند. زیرا با پیروزیهایی که آق قویونلوها در جنگ ها کسب کردند به تدریج دیگر بویها و اویماقات به به نظر میرسد که آق قویونلوها در این زمان از خاندان ارتنه فرمانروایان 15 آنان ملحق شدند. سیواس- قیصری اطاعت میکردند، بطوری که مدتی بعد درمقابل اقدامات توسعه طلبانه آنان به 16 طور مستقل با امیر مطهرتن حاکم ارزنجان متحد شدند. اگرچه بعد از قتلو بیگ از بین چهار پسر او حسین، احمد، پیرعلی و عثمان، ریاست آق قویونلوها را احمد بیگ عهده دار شد، لکن از قرائن پیداست که قدرت به صورت متمرکز در والتر هینتس، تشکیل دولت ملی در ایران، حکومت آق قوینلو و ظهور دولت صفوی، ترجمه کیکاوس جهانداری، 10 تهران: انتشارات خوارزمی، 1377، ص 31. 11 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 253; M. Çetin Varlık, “Akkoyunlular”, s. 408. 12 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 250. 13 Faruk Sümer, Akkoyunlular, Türk Dünyası Araştırmaları, Şubat 1946, sayı: 00, s. 5. 14 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 250 15 M. Çetin Varlık, “Akkoyunlular”, s. 408. 16 Ag.e., s. 409. 66 / Akbar SABOURI اختیار او قرار نگرفت و دیگر برادران از جمله قرایولوک عثمان نیز به نوعی خود را در آن سهیم میدیدند. در زمان ریاست احمد بیگ رابطه آق قویونلوها با مطهرتن حاکم ارزنجان تیره شد. هر چند مطهرتن در اولین حمله شکست خورد ولی وقتی در دومین حمله با قراقویونلو متحد بعد 17 شده، موفق شد آق قویونلوها را منهزم کند. در نتیجه آنان به قاضی برهان الدین پناه بردند. از این جریان دسته بندیهای محلی در آناطولی تشدید شد. در یک سو قاضی برهان الدین و آق قویونلوها و در سوی دیگر مطهرتن با قراقویونلو ها در مقابل یکدیگر جبهه بندی کردند. ولی احمد بیگ رئیس آق قویونلوها چندان به قاضی برهان الدین وفادار نبود. او چندین بار خواست نسبت به قاضی برهان الدین خیانت ورزد، ولی اقدامات او نتیجهای نبخشید. قاضی برهانالدین هم به سبب ترس از اینکه آق قویونلوها دشمن او شوند، آنان را مجازات ننموده، اجازه داد که به مدتی بعد از آن مطهرتن و قرایوسف آق قویونلو به اتفاق دو بار به 18 سرزمین خویش بازگردند. 19 جانب آق قویونلو حمله بردند ولی آنان در هر دو مرتبه از قرایولوک عثمان شکست خوردند. این شکست برای مطهرتن چنان سنگین بود که بعد از آن سه چهار سال خود را از جنگهای قدرت منطقهای دور نگه داشت. آق قویونلوها هنگامی که قاضی برهان الدین با استفاده از دور شدن تیمور از آناطولی- برای حمله علیه تحت الحمایه سابقاش توقتمیش خان در دشت قپچاق - به ارزنجان حمله نمود) 1395/ 797(، بار دیگر با ارسال نامه و فرستاده تبعیت خویش را به او اعالم کردند و بدین ترتیب دوستی سابق تجدید شد. آنان قاضی برهان الدین را در جنگ علیه مطهرتن در ارزنجان 20 یاری رساندند. قاضی برهان الدین هم به سبب رضایت از این عملکرد آق قویونلوها، سرزمین- ً 21 هایی را که تا بایبورت کشیده میشد، به آنان واگذار نمود. بدین ترتیب، آق قویونلوها رسما دوباره در سرزمینی که محتمالً سرزمین اصلی ایشان بود، مستقر شدند. ولی قاضی همیشه از آق قویونلوها اندیشناک بود. به طوری که در حمله علیه عالءالدین قرامان در حوالی خرپرت از اینکه این امیر تابع او نشده، با قرامانها علیه او متحد گردد و یا از پشت به او حمله کند، ترسیده 22 و بدان جهت تدابیری اتخاذ کرد. 17 A.g.e., s. 410-411. عزیز بن اردشیر استرآبادی، بزم و رزم، استانبول، اوقاف مطبعسی، 1924، صص 18 -373،41-76 ،370-71 .379 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه ، به تصحیح و اهتمام فاروق سومر و نجاتی لوغال، تهران: افست انتشارات 19 طهوری، 1356، ص 37-34؛ M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 255. 20 عزیز استرآبادی، بزم و رزم، ص 070-040. عزیز استرآبادی، بزم و رزم، صص 076-77؛ و نیز رک: 21 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri ve Sonuçları (1393-1402), Türk Tarih Kurumu, Ankara, 1989, s. 53; Faruk Sümer, Akkoyunlular, s. 4; Sadettin Baştürk, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, Bu Seferlere Karşı Koyma Çabaları ve Sonuçları, History Studies, Middle East Special issue, 2010, s. 20. 095-097؛ 22عزیز استرآبادی، بزم و رزم، ص 67 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( مدتی بعد حسادت، ترس و خودخواهی احمد بیگ و جاه طلبی پیرعلی برادر او باعث ایجاد شکاف در اتحادیه آق قویونلو شد. در نتیجه آنان به دو دسته طرفداران احمد و قرایولوک از اینرو، قرایولوک تحت تأثیر برادرانش نزد قاضی برهان الدین رفت تا" دعوی 23 تقسیم شدند. امارت به برهان ثابت واضح گرداند". قرایولوک با این اقدام اولین قدم را در قبضه امارت آق 24 ً قویونلو با کمک نیروی خارجی برداشت. او تقریب حدود ده، یازده سال در خدمت قاضی برهان ا اما سرانجام با متبوع خویش اختالف پیدا 26 و مأموریتهای مهمی به او محول شد. 25 الدین ماند کرده علیه وی عصیان نمود و او را به قتل رسانید. گزارشهای متناقضی درباره علل و نتیجه نهایی این اختالف ارائه شده است. ابن عربشاه ناکامی قرایولوک در اجرای وظایفش را عامل در حالی که ابوبکر طهرانی، خلف وعده و بیاحترامی قاضی برهان 27 اصلی اختالف میداند. البته گزارش هانس شیلت برگر که میگوید:" در سال 28 1391 / 101 الدین را عنوان میکند. قرایولوک عثمان از قاضی برهان الدین حاکم سیواس خواست که برای احشام او ییالقی را تخصیص بدهد، قاضی نیز به او وعده داد که در موسم پاییز به او جا خواهد داد، عثمان بیگ از این اظهار ناراحت شده و بدون اجازه قاضی، به قلمرو خویش مراجعت کرد. قاضی وقتی این خبر را شنید به غایت عصبانی شد و با تعدادی نیرو وی را تحت تعقیب قرار داد. ولی قرایولوک وی را دستگیر در جلو دروازه سیواس به قتل رسانید"، به واقعیت نزدیک میباشد. 29 این حادثه غیر منتظره نقطه عطفی در سرنوشت آناطولی شد. از یک سو، قراعثمان بعد از این پیروزی خیرکننده بر قاضی برهانالدین مستقالنه بر بیشتر آناطولی مرکزی حکومت کرد و بر اعتبار او در بین مدعیانش افزوده گردید و نیروهای جدیدی به او ملحق شدند. از سوی دیگر با مرگ قاضی برهان و در پی آن سلطان مملوک اتحادیه سیاسی موجود در آناطولی درهم شکست و زمینه برای توسعه طلبی تیمور و یلدرم بایزید فراهم گردید. M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 255; Roemer, The Timurid and Safavid periods, s. 156. 23 Jhon E Woods, The Aqquyunlu: Clan, s. 39 ؛42 ص ،قویونلو آق حکومت ،زاده حسن اسماعیل 24 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، 39. 25 İsmail Hakkı Uzunçarşılı, Anadolu Beylikleri ve Akkoyunlu, Kara Koyunlu Devletleri, Türk Tarih Kurumu, Ankara, 1984, s.188. 26 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 03. آور تیمور، ترجمه محمد علی نجاتی، تهران: شرکت انتشارات علمی و 27احمد بن محمد ابن عربشاه: زندگی شگفت فرهنگی،1346، ص 92. 28 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 03. 29 Johann Schiltberger, The Bondage and Travels of Johann Schiltberger, in Europe, Asia and Africa, 1396-1427, Edited by Fuat Sezgin and Translated by J. Buchan Telfer, London, 1995, s. 14-15; Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 58. 68 / Akbar SABOURI تیمور از شنیدن خبر قتل قاضی برهان الدین که یکی از موانع اصلی او در پیشرفت به به قول ابن عربشاه، آنچنان خوشحال شد که میخواست به جانب شام پرواز 30 آناطولی بود، این جریان شاید سرآغار برقراری روابط قرایولوک عثمان با تیمور شد. چرا که این امیر 31 کند. قتل قاضی برهان الدین را با پشتیبانی تیمور انجام داد. همانند روشی که برقوق مملوک مصر برای از میان برداشتن سولی بیگ ذوالقدر اوغلی برداشت، و آن موثر واقع شد، تیمور نیز از این روش برای از میان برداشتن قاضی برهان الدین، که به تهدیدات او وقعی نمینهاد، استفاده کرد. زیرا قرایولوک عثمان نیز بعد از این حادثه با تیمور متحد شد. در واقع مرگ قاضی برهان 32 الدین باعث به وجود آمدن خوشحالی زاید الوصفی در بین دولتهای هم پیمان تیمور گردید. بنابراین با مرگ قاضی برهانالدین مقاومت و اتحادیه منطقهای چهارگانه یلدرم بایزید، توقتمیش، برقوق و قاضی برهان الدین احمد، در برابر تیمور خاتمه پذیرفت و آق قویونلوها با این کار بزرگترین خدمت را به تیمور کردند. تیمور که تا چندی پیش به سبب وجود این اتحادیه از ورود به منطقه آناطولی خودداری کرد و به اجبار سیاست صبر و انتظار را برگزیده بود، اینک با توجه به مرگ قاضی برهان الدین و متعاقب آن برقوق مملوک مصر شرایط را برای فتح آناطولی و ابراز قدرت و عظمت خود به رقبایش مناسب دید. یلدرم بایزید هم از شرایط ایجاد شده خوشحال شد. زیرا او قاضی برهان الدین حاکم سیواس-قیصری را به عنوان مهمترین رقیب در راه ایجاد یکپارچگی سیاسی در آناطولی میدید و از قدرت او واهمه داشت. یلدرم بایزید موفق شد قلمرو قاضی برهانالدین و سایر امرای کوچک محلی از جمله قرامانلیها را به تصرف درآورده و مرزهای خود را در شرق به سواحل دریای سیاه برساند. او همچنین با استفاده از تغییر ایجاد شده در تخت سلطنت مملوک در سال402 /1399اتحاد و اتفاق موجود بین دو حکومت را به فراموشی سپرد و سرزمینهایی را که در امتداد رود فرات و در داخل قلمرو مملوکان قرار داشتند یعنی البستان، مالطیه، دارنده، دیورقی را به تصرف درآورد. بدین ترتیب او بعد از تصرف نواحی مرکزی آناطولی گام مهمی را در راه ایجاد یکپارچگی سیاسی در آناطولی برداشت. اما با این اقدامات اخیر او اتفاق و دوستی در آناطولی رنگ باخت و دوباره تهاجم و دشمنی جایگزین اتحاد و دوستی در آناطولی شد. یلدرم بایزید که مخالفان سیاسی تیمور را پناه داده بود، و بهانه الزم را برای حمله او فراهم آورده بود، اینک برای مقابله با تیمور تنها ماند و نتوانست نیروی متحدی را در برابر تیمور سازماندهی کند. 33 بدون شک این وضعیت کار تیمور را برای فتح آسان آناطولی و سوریه راحت کرد. 30 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 23. 31 ابن عربشاه، زندگی شگفت آور تیمور، ص 40. 32 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 61; Sadettin Baştürk, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 20. 33 İsmail Aka, “Timurlular”, Türkiye Diyanet Vakfı Yayınları, Ankara, 1995, s. 36; Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri ve Sonuçları (1393-1002), s. 61; Sadettin Baştürk, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 20; İlhan Erdem, “Ak-koyunlu Devleti’nin Kurucusu Kara Yülük Osman Bey'in Hayatı ve Faaliyetleri”, Ankara Üniversitesi Dil ve Tarih-Coğrafya Fakültesi Dergisi, Cilt XXXIV, sayı: 1-2, 1990’dan ayrıbasım, Ankara, 1990, s. 100. 69 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( به هر حال قتل قاضی برهانالدین در سال1394/ 401 نقطه عطفی در تاریخ آق قویونلوها شد. و رهبر آنان قرایولوک عثمان را به عنوان حاکم بالمنازع آق قویونلوها مطرح ساخت. قرایولوک عثمان پس از به قتل رساندن قاضی برهان الدین سعی کردند تختگاه او سیواس را بگیرند اما سکنه شهر که نمیخواستند تحت تبعیت حکمران ترکمان قرار بگیرند، از یلدرم بایزید کمک خواستند. بایزید که با حساسیت خاصی فعالیتهای آق قویونلوها را تحت نظر داشت این اقدام آنان را برخالف سیاست یکپارچگی سیاسی در آناطولی دانست و در نتیجه پسر ارشدش سلیمان چلبی را به سیواس گسیل داشت. در پی توجه لشکر عثمانی به جانب شرق، آق قویونلوها 34 محاصره سیواس را رفع کرده و به جانب شرق عقب نشستند قرایولوک عثمان پس از ناکامی در فتح سیواس چون توان مقاومت در برابر یلدرم بایزید را در خود نمیدید، در اجبار به تغییر یک رهبر به رهبر دیگر اینک خود را به نزد مطهرتن، مطهرتن ابتدا 35 که از میزان دوستی وی با تیمور به خوبی آگاه بود، رسانید و با او متحد شد. متحد قراقویونلوها و دشمن آق قویونلوها بود. در اصل دلیل اصلی اینکه آق قویونلوها به خدمت قاضی برهان الدین درآمدند، او بود. مطهرتن هم به دلیل اینکه او دشمن نیرومندی چون قاضی برهان الدین را از میان برداشته بود و همچنین حضور رو به گسترش یلدرم بایزید را در آناطولی مشاهده میکرد، دوستی با طایفه جنگاوری چون آق قویونلوها را تکیه گاه مطمئنی در برابر پیشروی نیروهای عثمانی به طرف قلمرو خویش تلقی کرد. از اینرو این دو تن که بیش از دهه با یکدیگر اختالف داشتند اینک به سبب ترس از توسعهطلبی امپراتوری عثمان با یکدیگر مذاکره 36 کرده و اختالفات سابق را کنار گذاشتند. با اینهمه قرایولوک مدت زیادی نزد مطهرتن باقی نماند. او که به واسطه مطهرتن قصد داشت، حمایت تیمور را کسب کند، به خاطر اینکه در این زمان تیمور از آناطولی خیلی دور بود، پیشرفتی در کارش احساس نمیکرد و از سویی مطهرتن هم رهبری نبود که بتواند به خواسته های وی جامع عمل بپوشاند، بنابراین برای اینکه با درگیر شدن با یلدرم بایزید از پا درنیآید، برای اتخاذ تدابیر مناسب در برابر توسعه طلبیهای او، به سلطان مملوک پناه برد. سلطان مملوک به سبب اینکه 37 از این امیر ترکمان به رغم خسارتهایی که پیش از این به او وارد آورده بود، ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 06؛ 34 İlhan Erdem, Akkoyunlular, Akkoyunlular’ın Tarih Sahnesine Çıkışları ve Kökenleri, Genel Türk Tarihi, 0, Yeni Türkiye yayınları, 2002, s. 365; Johann Schiltberger, The Bondage and Travels of Johann Schiltberger, s.17-18; c. 255; M. Çetin Varlık, “Akkoyunlular”, s. 414. 35 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, p.77. 36 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 257; M. Çetin Varlık, “Akkoyunlular”, s. 414. غیاث الدین بن فتح هللا الکاتب بغدادی) الغیاثی(، التاریخ الغیاثی، الفصل الخامس من سنه 491-656ه/ 37 -1254 1046م، دارسه و تحقیق طارق نافع الحمدانی، بغداد، مطبع اسعد، 1975، ص 255-256. 70 / Akbar SABOURI او نیروهای قابل توجهی را در آناطولی تحت فرمان داشت، استقبال نمود. سلطان مملوک برای . قرایولوک قصد داشت با مساعدت سلطان 38 او امان نامه و پنجاه هزار درهم نقره ارسال داشت برقوق رهبری آق قویونلوها را به دست آورد. لیکن مرگ برقوق اندکی بعد از آن و به تخت نشستن فرج جوان از یک سو و سقوط بسیاری از شهرهای ممالیک در آناطولی به دامان بایزید و آماده شدن او برای یورش به شام، باعث شد قرایولوک از دربار مملوک مأیوس شود. بنابراین 39 او به سرعت با مطهرتن، تنها فردی که در این منطقه با او هم رای بود، ارتباط برقرار نمود. در واقع قرایولوک بعد از اینکه از طریق سلطان مملوک نتوانست به اهداف خویش دست پیدا کند، از سلطان مملوک جدا شد و به نزد تیمور آمد. آق قویونلوها از اتحاد با تیمور در قراباغ تا مشارکت در نبرد آنکارا)1042/440( آق قویونلوها که به رهبری قرایولوک عثمان، تا این زمان برای تشکیل امارت به افراد مختلفی چون قاضی برهان الدین حاکم سیواس- قیصری، سلطان مملوک و در نهایت مطهرتن، متوسل شده بود، هنوز نتوانسته بودند از طریق آنان به اهداف خویش دست یابد. از آنجا که در این موقع خود را در معرض تهدید دائمی دشمنان سرسختش یلدرم بایزید و قرایوسف قراقویونلو میدیدند، سرانجام معقوالنه تصمیم گرفتند که به تیمور، که در آن زمان بیشتر قدرتهای منطقه با رغبت یا اکراه به تبعیت او گردن نهاده بودند و قدرتمندتر از او کسی در خاورمیانه وجود بنابراین جذب شدن آن به سوی تیموریان در آغاز ناشی از ضعف موقعیت 40 نداشت، ملحق گردند. آنان در میان عثمانیها، مملوکان و قراقویونلوها بود و قراعثمان که در آن زمان قدرتمندترین فرد عاملی که بیش از همه در تصمیم آق 41 این اتحادیه بود، سیاست اتحاد با تیمور را برگزید. قویونلوها برای اتحاد با تیمور تأثیر بسزایی داشت، اقدامات توسعه طلبانه یلدرم بایزید و حمایت او از دشمن دیرینه آنان قراقویونلوها بود. یلدرم بایزید با تصرف بیشتر امیرنشینهای شرق آناطولی جهت محقق ساختن سیاست یکپارچگی سیاسی در آناطولی زنگ خطر را برای آق- قویونلوها درآورد، از اینرو آنان به سبب ترس از یلدرم بایزید، برای اینکه به سرنوشت امیرنشینهای دیگر دچار نگردند، تصمیم گرفتند جانب تیمور را بگیرند. از اینرو، قرایولوک عثمان به همراه مطهرتن، که پیش از آن در اوچمیازدین به دیدار در جریان لشکرکشی تیمور به قراباغ در 42 تیمور رسیده و از او منشور امارت گرفته بود، الدین احمد بن علی المقریزی، کتاب السلوک لمعرفه دول الملوک، جز ثالث، القسم ثانی)743-401(، سعید 38 تقی عبدالفتاح عاشور، مطبعه دارالکتب، 1970، ص 939. 39 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 78; M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 257. 40 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 70. 41 Beatrice Forbes Manz, The Rise and Rule of Tamerlane, Cambridge: Cambridge University Press, London, 1989, s. 146. میرخواند، محمد بن خواندشاه: روضۀ الصفا، به تصحیح جمشید کیانفر، تهران، نشر اساطیر، 1340، ج42 -23 ،6 0422 و 0424؛ 71 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( زمستان 1000-1399/ربیع االول- رجب402 به نزد تیمور رفت و در قلعه آونیک با تیمور به گفته ابن عربشاه " چون به نزدش رسید دستش 43 مالقات نموده و به او اظهار تبعیت کرد. به همین جهت مطهرتن واسطه اولین تماس آق قویونلوها با تیمور شد. البته ابوبکر 44 ببوسید". طهرانی اولین تماس آق قویونلوها با تیمور را در جریان کمک قرایولوک به قرایوسف قراقویونلو برای شکست امیر پیرحسین میداند. با این وجود در منابع دوره تیموری همچون ظفرنامهها و زبدۀ التواریخ حافظ ابرو هیچ اشارهای به این ارتباط نشده است و به نظر نمیرسد که قرایولوک عثمان هیچ گونه روابط سیاسی با تیمور تا پیش از 1399/402 داشته باشد. به هرحال موفقیت قرایولوک در تشکیل اتحادیه آق قویونلو در سایه این تماس در آونیک حاصل شد. چرا که حوادث تاریخی نشان میدهد که او برای محقق ساختن اتحادیه ملی به دنبال پشتیبانی یک رهبر قدرتمند بود. با توجه به این، پناهندگی قرایولوک به مطهرتن برای مطهرتن هم به غایت مفید واقع شد، چراکه در سایه حمایت قرایویوک میتوانست نیروهای الزم را برای مقاومت در برابر یلدرم 45 بایزید فراهم کند. نزدیک شدن آق قویونلوها به تیمور، در واقع قدم اصلی و نهایی آنان در تشکیل امارت تیمور اظهار تبعیت دشمن بیقرار قراقویونلوها، کسانی که در همه جا به او به شدت 46 بود. مخالفت کرده و مقاومت نشان داده بودند، را قبول کرد و با قرایولوک با احترام برخورد کرده و در واقع موضع متفاوت 47 به او قول داد که منطقهای را در آناطولی به او اختصاص خواهد داد. آق قویونلوها و قراقویونلوها سرنوشت متفاوتی را برای هر دو رقم زد. برای آق قویونلوها و اهداف سیاسی که دنبال میکردند، قبیله برادر ترکمن یعنی اتحادیه قراقویونلو بسیار خطرناکتر از همه دشمنان دیگر بود. لذا سیاستی که آنان در قبال تیمور اتخاذ کردند بسیار متفاوت از یکدیگر بود. قراقویونلوها حاضر به تبعیت از تیمور نشدند و در نهایت به دربار عثمانی پناه بردند. این رفتار قرایوسف و موضع خصمانه دیگر رهبران قبیله قراقویونلو نسبت به تیمور در تصمیم رهبر آق قویونلوها پاداش این عمل خویش 48 آق قویونلوها برای پیوستن به تیمور تأثیر قاطعی داشت. را نیز دریافت نمودند و برخالف قراقویونلوها که مجبور به ترک سرزمین اصلی خویش شدند 49 آنان در سرزمین خویش ابقا شده و موفق به حفظ دیاربکر و ارزروم شدند M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 257. نظام الدین شامی، تاریخ فتوحات تیمور معروف به ظفرنامه، تصحیح فلکس تاور، پراک 1937) ج43 (1956 ،)1 ج2، اضافه شده توسط حافظ ابرو(، ج2، ص 107؛ ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه،ص 07. 44 ابن عربشاه، زندگی شگفت آور تیمور، ص 96. 45 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s.77. 46 İsmail Hakkı Uzunçarşılı, Anadolu Beylikleri, s. 189. 47 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 257; M. Çetin Varlık, “Akkoyunlular”, s. 414-415. 48 Roemer, The Timurid and Safavid periods, s.157. الغیاثی، التاریخ الغیاثی، ص 373؛ اسماعیل حقی اوزون چارشلی، تاریخ عثمانی، ترجمه وهاب ولی، تهران: 49 پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1340 ج 1، ص 527-24. 72 / Akbar SABOURI ابن عربشاه و ابوبکر طهرانی، قرایولوک عثمان و امیر طهرتن را مسبب یورش تیمور ابن عربشاه، قرایولوک عثمان را 50 به آناطولی میدانند که در نهایت نبرد آنکارا را به بار آورد. بزرگ آشوبگران نامیده معتقد است که او در کشاندن تیمور به آسیای صغیر و ویرانی و خرابی این بالد نقش عمده ای داشت. همچنان که ایدکو برالس زمینه ساز حمله تیمور به دشت قپچاق هر چند نمیتوان سهم افرادی چون قرایولوک 51 شد، قرایولوک عثمان نیز او را به آناطولی کشاند. عثمان، طهرتن ، قرایوسف و احمد جالیری را نادیده انگاشت، ولی همه اینها علت دور و دالیل حاشیهای نبرد تیمور با یلدرم بایزید بودند، دلیل اصلی رویارویی آنان لزوم از بین رفتن تیمور یا بایزید بود. شرق دو قهرمان را نمیتابید. یلدرم بایزید برای تداوم غزوات خود میبایست نه تنها از پشت سر خویش حداقل آسیای صغیر آسوده خاطر باشد، بلکه آناطولی نقش منبع تأمین نیروی انسانی وی را ایفا کند و از سوی دیگر تیمور هم با الگو قرار دادن چنگیزخان جاه طلبی های با توجه به اینکه این کلمات قصار " ک ّل ممالک مسکون جهان 52 یلدرم را نمی توانست هضم کند. شایسته دو پادشاه نیست، چون خدا یکی است و لذا قائم مقام او در زوی زمین هم باید یکی باشد" بنابراین درگیری او با یلدرم بایزید امری بدیهی و اجتناب ناپذیر 53 را به تیمور نسبت میدهند، بود . به هر رو، تیمور پس از غلبه بر گرجیها با تحریک و تشویق قرایولوک عثمان و طهرتن از طریق ارزروم به سرعت عازم سیواس شد. در این لشکرکشی آنان راهنمایی اردوی تیمور را به عهده داشتند. شهر به شدت تحت محاصره قرار گرفت. شاهزاده سلیمان چلبی والی سیواس، دفاع از قلعه را به مصطفی بیگ مالکوچ اوغلی واگذار کرد و خود عقب نشست. عاقبت تیمور در موقع فتح سیواس بر زهر 54 شهر پس از هیجده روز محاصره تسخیر و غارت شد. چشم نشان دادن به کسانی که قصد مقاومت در برابر او را داشتند، خشونت زیادی از خود نشان داد. بدون شک او در این حمله از پشتیبانی افرادی چون قرایویوک و مطهرتن، که قصد انتقام گیری از اهالی سیواس را داشتند، برخوردار بود. تیمور که در اداره سرزمینهای فتح شده اهمال 55 نمیکرد، اداره سیواس را به قرایولوک عثمان که از آونیک به بعد همراه او بود، واگذار کرد. تیمور بعد از تسلط بر سیواس، نواحی البستان و مالطیه را در حالیکه قرایلوک عثمان سپاه وی را پیش آهنگی میکرد، تصرف نمود و مالطیه را با توابع و ضمایم به قرایلوک عثمان تیمور به دلیل اینکه هنوز اطالعات کافی درباره موقعیت کلی عثمانیها و نیروی عظیم 56 داد. 50 ابن عربشاه، زندگی شگفت آور تیمور، ص 97؛ ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص04. 51 ابن عربشاه، زندگی شگفت آور تیمور،صص 96-97. محمد حسین امیر اردوش، اوزون حسن آق قویونلو و سیاست های شرقی- غربی، تهران: انتشارات برسات، 52 .03 ص ،1341 53 İsmail Aka, “Timurlular”, s. 106. عبدالرزاق سمرقندي، کمال الدین، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به اهتمام عبدالحسین نوائي، تهران: پژوهشگاه 54 علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1343، ج2، صص 437-34؛ اوزون چارشلی، تاریخ عثمانی، ج1، ص 330. 55 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 82. شرف الدین علی یزدی ، ظفرنامه. تصحیح و تحقیق سید سعید میر محمد صادق، دکتر عبدالحسین نوایی، تهران، 56 کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسالمی، 1347.ج2، ص1039؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و 73 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( نظامی آنان از طریق جاسوسان خویش را کسب نکرده بود، از پیش روی در داخل آناطولی یعنی 57 جلو انداختن مصاف با بایزید اجتناب ورزید و به شامات یعنی سرزمین مملوک هجوم برد. ابوبکر طهرانی میگوید که قرایولوک عثمان و پسران او تیمور را در یورش به سوریه همراهی کردند و به سبب شجاعتها و فداکاریهایی که در این جنگها از خود نشان دادند، توجه تیمور را به خود جلب نمودند و به همین سبب تیمور شهر آ ِمْد را که از دست ملک الظاهر مجدالدین عیسی مورخانی چون حافظ ابرو و 58 امیر ارتقی درآورده بود، به ابراهیم بیگ پسر قراعثمان بخشید. شرف الدین علی یزدی که شاهد این لشکرکشی تیمور بودند، از این موضوع صحبت نمیکنند. آنها میگویند در هنگام مراجعت از سوریه، در راه عزیمت به عراق زمانی که به بیره، واقع در 59 کرانه رود فرات، رسید، قرایولوک به استقبال او شتافت و مورد لطف و عنایت او واقع شد. تیمور نیز او را با خود همراه کرده به اتفاق عازم ماردین شدند و شهر را در حصار گرفتند ، اگرچه شهر را تصرف کرد، اما موفق به گشودن قلعه ماردین نشد و از اینرو هنگام عزیمت به جانب بغداد ، تصرف آن را به قراعثمان که مرکز امارتش به آنجا خیلی نزدیک بود، واگذار ابن عربشاه ضمن اشاره به ناکامی تیمور در تصرف ماردین میگوید " تیمور برای اینکه 60 کرد. عیب و ناتوانی خویش را در تصرف شهر پوشیده دارد و قسمتی از هیبت و حرمت خود را حفظ کند، در سال1001/ 403 هنگام ترک ماردین، آمد را به قرایولوک داد و مدتی بعد موصل را تصرف کرده و آن جا را به یارحسین تفویض کرد". ابوبکر طهرانی بعد از ارائه اطالعات 61 مشابه، میگوید در زمان عزیمت تیمور به عراق و محاصره بغداد، قرایولوک عثمان نیز ماردین را در محاصره کرده بود. قرایولوك عثمان، ملک الظاهر عیسی حاکم ماردین را مغلوب و او را در مقابل واگذاری قلعه دیگر راضی به صلح نمود و سپس هنگامی که خودش همانند بزرگان به ییالق رفت، پسرش ابراهیم را به حصن کیفا فرستاد و وی آنجا را نهب و غارت نمود و ملک عادل عالم الدین سلیمان ایوبی را مجبور به تبعیت و دادن مالیات و سرباز نمود. قرایولوک سپس، حمالتی را به جانب اکراد سلیمانی و زرقی، که رابطه خوبی با قراقویونلوها داشتند، انجام داد و 62 بعضی از قالع آنها را گرفت. مجمع بحرین، ج2، ص 439 ؛ غیاث الدین بن همام الدین الحسینی) خواندمیر(، تاریخ حبیب السیر، ج3، صص 91- .049 57اوزون چارشلی، تاریخ عثمانی، ج .331ص ،1 58 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه،ص 04. 2، ص1049؛ حافظ ابرو، شهاب الدین عبدهللا خوافی )حافظ ابرو(: زبده التواریخ. با مقدمه و 59یزدی، ظفرنامه، ج تصحیح سیّد كمال حاج سید جوادي، تهران: سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسالمي، 1340، ج2، ص .924 60یزدی، ظفرنامه، ج 2، ص 1092؛ حافظ ابرو، زبده التواریخ، ج2، ص 929. 61 ابن عربشاه، زندگی شگفت آور تیمور، صص 135-36. قُ ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 09؛ و نیز رک : تقی الدین احمد بن علی المقریزی، َد َر ُر ال ُع و الفِریَده فی 62 تراجم االعیان ال َق َعلَ ْی ُمفیده َّ قه و َعل ، حق ِه الدکتور محمود الجلیلی،بیروت، دارالعرب االسالمی، المجلد الثانی، ص ّ نجوم الزاهره فی ملوک مصر و 020 ؛ جمال الدین ابی المحاسن یوسف بن تغربردی االتابکی) ابن تغربردی(، الّ القاهره، تحقیق فهیم مح ّمد شلتوت، الهیئه المصریه التالیف و النشر، ، 1390/1970ه، الجزء الثالث عشر، صص 61- .60 74 / Akbar SABOURI بنابراین هنگامی که تیمور در بیره بود قرایولوک عثمان که او را در تصرف سیواس و مالطیه همراهی کرده بود، بعد هم از سوی تیمور به اداره مالطیه و حوالی گمارده شده بود، به نزدش آمد و تبعیت خویش را تجدید نمود. نکته مهم دور اندیشی آق قویونلوها جهت استفاده از فرصت به وجود آمده برای ایجاد اتحادیه ملی بود. رهبر آنان قرایولوک عثمان بیگ، برای سرنوشت اجتماعی که او حاکمیت آن را به عهده داشت، ضرورت حفظ آن را از استیالء تیمور به خوبی درک کرده بود. وی با چنین برداشتی با یک اقدام به جا نزد تیمور آمد که در بیره بود. 63 تیمور هم تبعیت او را پذیرفت. در دومین و بزرگترین لشکرکشی تیمور به آناطولی که به نبرد سرنوشت ساز آنکارا انجامید عثمان و برادران بزرگش احمد و پیرعلی بیگ وی را همراهی نمودند، این به معنای آن اگر چه مورخین 64 است که تمامی آق قویونلوها و تیرههای تابع آن به خدمت امیر چغتایی درآمدند. درباره جایگاه و نقش آق قویونلوها اتفاق نظر ندارند به طور مثال حافظ ابرو میگوید قرایولوک شرف الدین علی 65 در نبرد آنکارا بین تیمور و یلدرم بایزید در جناح راست اردوی مرکزی بود. یزدی اظهار میدارد که او در پشت جناح راست، با امیرزاده ابوبکر و جهانشاه موضع گرفته و عبدالرزاق سمرقندی موضع 66 حمله کردند و جناح راست لشکر عثمانی را منهزم ساختند. قرایویولک عثمان را در نبرد مبهم باقی گذاشته میگوید او به همراه جهانشاه به جایی که نیروهای به 67 سلیمان چلبی در جناح چپ لشکر عثمانی قرار داشت، حمله برده آنان را شکست دادند. هرحال آنچه مسلم است این است وی به عنوان فرماندهی مهم و موثری در نبرد آنکارا شرکت داشته است. نبردی که به شکست و اسارت و سرانجام قتل یلدرم بایزید انجامید و امپراتوری عثمانی را دچار بحرانی وخیم کرد. تیمور در پی پیروزی آنکارا و غارت آناطولی بر آن شد که زمستان را در این منطقه بگذراند، آق قویونلوها نیز زمستان را با تیمور در آناطولی گذراندند. وقتی در بهار آن سال تیمور بخشی از غنایم به چنگ آمده را به سمرقند روانه کرد، در میانه راه برادرزادگان عثمان بیگ؛ محمد فرزند احمد بیگ، پیلتن فرزند پیرعلی با سایر آق قویونلوهایی که همراه داشتند، بر کاروان غنایم تیمور دست برد زده و اموال و اشیا را غارت کردند. تیمور با دریافت این خبر پدر غارت در این رابطه کالویخو از کشتار شصت 68 کنندگان یعنی احمد بیگ و پیرعلی را محبوس کرد. 63 Yaşar Yücel, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, s. 113. 64 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 257. 65 حافظ ابرو، زبده التواریخ، ج2، ص 961. 66یزدی، ظفرنامه، ج .1102 ص ،2 919 ،2 و 929 ؛ و نیز برای موارد فوق رک: 67 عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 257-258. 68ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه،ص . 52 75 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( ولی با توجه به دیگر زوایای 69 هزار نفر از طایفه آق قویونلو به جرم غارتگری خبر میدهد. حکایت مزبور و عدم انعکاس آن در هیچ منبع تاریخی دیگر، شدت برخورد تیمور با غارتگران و تداوم مناسات حسنه تیمور با قرایولوک، نمیتوان صحت چنین خبری را پذیرفت. با این وجود،این حادثه به نفع قرایولوک عثمان تمام شد، زیرا با توجه به این که بعد از این در منابع از این دو برادر ارشد دیگر سخنی به میان نمی آید، به نظر میرسد که احتماال تیمور این دو تن را بدین ترتیب قراعثمان که بی تقصیری وی در این موضوع 70 رها نساخته و مجازات کرده باشد. به صورت موثرترین فرد در میان سران آق قویونلو در آمد و رهبر بر تیمور روشن بود، عمالً بالمنازع این طایفه شد. ارتقاء او به چنین مقامی با این واقعیت که کالویخو سفیر اسپانیا در 71 سال1000/407 در سمرقند با فرستاده قرایولوک عثمان مالقات نمود، تأیید میگردد. دستاوردهای نبرد آنکارا برای آق قویونلوها نبرد آنکارا به گونهای ناباورانه برای آق قویونلوها دستاوردهای چشمگیر داشت، در پی این نبرد بر قدرت و شهرت آنان افزوده شد. ریسک آنان در گرفتن جانب یکی از طرفهای درگیر جواب داد و آنان با توجه به این که طرف پیروز را گرفته بودند، توانستند از نتایج آن بهرهمند شوند. بنابراین تیمور بعد از غلبه بر یلدرم بایزید به سبب خدماتی که آق قویونلوها در نبرد آنکارا به انجام دادند، پیش از ترک آناطولی در سال 1003 هنگامی که به سیواس رسید، با دادن خلعت قرایولوک را معزز داشت و منشور امارت تمامی ناحیه دیاربکر را به عنوان اقطاع تیمور سرزمینهای حساسی 72 به قرایولوک بخشید و به او اجازه داد به قلمرو خویش بازگردد. را به آق قویونلوها داد که آنان توانستند قلمرو خود را به جانب ارمنیه، دیاربکر و کردستان توسعه به نظر میرسد که با این واگذاری اخیر آرزوی قراقویونلوها برای نیل به امارت تحقق 73 دهند. به گفته ابن عربشاه،" 74 یافت، زیرا آن زمان فرمانروایی قدرتمندتر از تیمور در خاورمیانه نبود. تیمور چون به ارزنجان رسید، قراعثمان را خلعت فاخر پوشانید و برملک خود مستقر داشت و کمکها بدو فرستاد و سفارش او به شمس الدین والی کماخ نوشت که هر یک پشتیبان و دستگیر دیگری باشند". آق قویونلوها بعد از وداع با تیمور به سوی مرکز امارت خویش آ ِم ، که اولین ْد 75 پایتخت حکومت آنان شد، آمدند. در واقع با این واگذاری دولت آق قویونلو متولد شد و قرایولوک رهبر آق قویونلوها با گردنکشی و هجوم و غارت اموال مردم و نقض عهد و پیمان، باالخره گنزالس کالویخو، سفرنامة كالویخو، ترجمة مسعود رجب نیا، تهران، انتشارات علمي فرهنگي ، 69 ،1366روی ص 100. 70 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 254 ؛52 ص ،دیاربکریه کتاب ،طهرانی ابوبکر 71 Jhon E. Woods, The Aqquyunlu: Clan, s. 02. 72یزدی، ظفرنامه، ج 2، ص1192؛ خواندمیر، حبیب السیر، ج3، ص 515. 73 Jhon E. Woods, The Aqquyunlu: Clan, s. 02. 74 Roemer, The Timurid and Safavid periods, s. 157. 75ابن عربشاه، زندگی شگفت آور تیمور، صص .162-63 76 / Akbar SABOURI توانست به حکومت ناحیه دیاربکر دست یابد. قرایولوک بعد از اینکه به آ ِم رسید با توجه به ْد شهرت، اعتبار و مشروعیتی که به سبب همراهی و شرکت در فتوحات تیمور کسب کرده بود، موفق شد دیگر قبایلی را که پیش از آن تحت فرمان برادرانش بودند، تحت کنترل خویش درآورد. این امارت که ابتدا در آ ِمد تشکیل شد با توجه به اینکه پشتیانی تیمور را پشت سر خود میدید، علیه امرای کوچک همسایهاش نیز جنگید و در اغلب این جنگها پیروز شد و سرزمینهای خود را به ضرر قدرتهای همسایهاش توسعه بخشید. از اینرو، آق قویونلوها به تدریج با گرفتن اورفا از طایفه دوگر، کماخ از شمس الدین، والیت ارزنجان از یارعلی نوه مطهرتن، خرپرت از طایفه ذوالقدر؛ ماردین از امیر ناصر والی قرا قویونلوها و منضم نمودن قالع متعددی از امارتهای ُکرد آناطولی و تسلط بر بعضی قبایل عرب حوالی اورفا، قلمروشان را از یک سو تا امپراتوری بنابراین آق قویونلوها تحت رهبری 76 طرابوزان و از سوی دیگر تا جنوب اورفا گسترش دادند. هوشمندانه و فرصتطلبانه قرایولوک عثمان با اتخاذ سیاست مناسب نه تنها خود را از حمالت احتمالی تیمور مصون نگه داشتند بلکه ضمن حفظ سرزمینهای سابق خویش، به توسعه آن نیز اهتمام ورزیدند. قرایولوک عثمان به عنوان رهبر این حکومت نوپا نشان داد که عالوه بر توانائی- از هوش سیاسی 77 های باالی نظامی که به قول ابوبکر طهرانی "در سیصد جنگ شرکت کرد"، ارزشمندی نیز برخوردار است. فرصت طلبی او در مشارکت در فتوحات تیمور فاکتور بسیار در این زمان آق قویونلوها نه تنها از طرف تیمور و جانشینان وی به 78 مهمی در موفقیتاش بود. سبب نقش حائلی که در برابر دشمن مشترک شان قراقویونلو ایفا کردند، از منزلت و اعتبار خاصی برخوردار شدند، حتی عثمانیها نیز که دوران گذار از شکست سنگین آنکارا را سپری میکردند، آنان را به عنوان یک قدرت منطقهای پذیرفته و مبلغ معینی حقوق و هدایا به آق 79 قویونلوها در ازای عدم تجاوز به سرزمینشان پرداخت کردند. نتیجه گیری: آق قویونلوها در تکاپوی خود در آناطولی به شدت به قدرتی که بتواند آنان را برای تشکیل امارت و حکومت در این منطقه یاری رساند نیاز داشتند، از اینرو آنان برای نیل به این مهم دربارهای مختلف از جمله امیرنشین های سیواس-قیصری، ارزنجان و مملوک را آزمودند، تا اینکه وقتی جریان توجه تیمور به آناطولی پیش آمد، با اتخاد یک سیاست حساب شده، جانب وی را گرفتند. بنابراین طمع و حرص امارت و کسب مقام و ثروت، قرایولوک عثمان را وادار کرد که به سرزمین تحت تصرفی و اقوام تابع خود اهانت کند. به استقبال دشمن برود. جذب شدن آن به سوی تیموریان در آغاز ناشی از ضعف موقعیت آنان در میان عثمانیها، مملوکان و قراقویونلوها بود و قراعثمان که در آن زمان قدرتمندترین فرد این اتحادیه بود و با به قدرت ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 53-55؛ حوری وش احمدی دستگردی، ترکمانان آق قویونلو، تهران، 76 انتشارات باز، 1347، صص94-99. 77 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه، ص 31. 78 Jhon E Woods, The Aqquyunlu: Clan, s. 42. 79 M. Halil Yinanç, “Akkoyunlular”, s. 258. 77 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( رسیدن او قدرت گیری آق قویونلوها شتاب بیشتری به خود گرفت، سیاست اتحاد با تیمور را برگزید. لذا او سعی کرد نیروهای همگرای محلی را نیز در این امر با خود همراه کند. قرا عثمان از این اتحاد برای تحکیم موقعیت خویش در اتحادیه و همچنین توسعه قدرت اتحادیه در پیوند با رقبای آن بهره برداری کرد. آنان که در زمان تیمور از قدرت کمتری برخوردار بودند در سایه حمایت از تیمور در لشکرکشی هایش به داخل آناطولی، به ویژه با نقشی که در نبرد آنکارا ایفا کردند، صاحب امارت شده و به نام تیمور در آن ناحیه حکومت کردند. آق قویونلوها با پشتیبانی تیمور بسیاری از سرزمینهای همجوار خویش را تحت تصرف درآوردند، به ویژه آن که در این زمان عثمانیها، قراقویونلوها و مملوکان دستخوش تهاجمات نابود کننده تیمور قرار گرفت. فهرست منابع Aka, İsmail, “Timurlular”, Türkiye Diyanet Vakfı Yayınları, Ankara, 1995. Baştürk, Sadettin, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri, Bu Seferlere Karşı Koyma Çabaları ve Sonuçları, History Studies, Middle East Special issue, 2010. Erdem, İlhan, “Ak-koyunlu Devleti’nin Kurucusu Kara Yülük Osman Bey'in Hayatı ve Faaliyetleri”, Ankara Üniversitesi Dil ve TarihCoğrafya Fakültesi Dergisi, Cilt XXXIV, sayı: 1-2, 1990’dan ayrıbasım, Ankara, 1990. Erdem, İlhan, Akkoyunlular, Akkoyunlular’ın Tarih Sahnesine Çıkışları ve Kökenleri, Genel Türk Tarihi, 0, Yeni Türkiye yayınları, 2002. Manz, Beatrice Forbes, The Rise and Rule of Tamerlane, Cambridge: Cambridge University Press, 1989. Roemer, Hans Robert, The Timurid and Safavid periods, The Cambridge History of Iran, 1986. 78 / Akbar SABOURI Schiltberger, Johann, The Bondage and Travels of Johann schiltberger, in Europe, Asia and Africa, 1396-1427, Edited by Fuat Sezgin and Translated by J. Buchan Telfer, London, 1995. Sümer, Faruk, Akkoyunlular, Türk Dünyası Araştırmaları, Şubat 1946, sayı: 00. Uzunçarşılı, İsmail Hakkı, Anadolu Beylikleri ve Akkoyunlu, Kara Koyunlu Devletleri, Türk Tarih Kurumu, Ankara, 1940. Varlık, M. Çetin, “Akkoyunlular”, Doğuştan günumüze Büyük İslam Tarihi, Çağ yayınları, İstanbul, 1992. Woods, Jhon E., The Aqquyunlu: Clan, Confederation, Empire (Revised and Expanded Edition), Salt Lake City, The university of Utah Press, 1999. Yinanç, M. Halil, “Akkoyunlular”, IA, 1947. Yücel, Yaşar, Timur’un Ortadoğu-Anadolu Seferleri ve Sonuçları (1393-1002), Türk Tarih Kurumu, Ankara, 1949. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحد، تهران، انتشارات آگاه، .1373 ابوبکر طهرانی، کتاب دیاربکریه ، به تصحیح و اهتمام فاروق سومر و نجاتی لوغال، تهران: افست انتشارات طهوری، 1356. 79 / نقش آق قویونلوها در نبرد یلدرم بایزید با تیمور در آنکارا ) 440/1042( احمد بن محمد ابن عربشاه: زندگی شگفت¬آور تیمور، ترجمه محمد علی نجاتی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،1346 . اسماعیل حسن زاده، حکومت قراقویونلو و آق قویونلو در ایران، تهران انتشارات سمت، .1379 اوزون چارشلی، اسماعیل حقی، از تکشیل حکومت عثمانی تا فتح استانبول، ترجمه وهاب ولی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،1340. تقی الدین احمد بن علی المقریزی، کتاب السلوک لمعرفه دول الملوک، جز ثالث، القسم ثانی)743-401(، سعید عبدالفتاح عاشور، مطبعه دارالکتب، 1970. جمال الدین ابی المحاسن یوسف بن تغربردی االتابکی) ابن تغربردی(، النّجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، تحقیق فهیم مح ّمد شلتوت، الهیئه المصریه التالیف و النشر .1390/1970، حافظ ابرو، شهاب الدین عبدهللا خوافی )حافظ ابرو(: زبده التواریخ. با مقدمه و تصحیح سیّد كمال حاج سید جوادي، تهران: سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسالمي، 1340. حسین میرجعفری، تاریخ تحوالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، تهران، انتشارات سمت، 1379. روی گنزالس کالویخو، سفرنامة كالویخو، ترجمة مسعود رجب نیا، تهران، انتشارات علمي فرهنگي، 1366. عبدالرزاق سمرقندي، کمال الدین، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به اهتمام عبدالحسین نوائي، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1343. عزیز بن اردشیر استرآبادی، بزم و رزم، استانبول، اوقاف مطبعسی، 1924. 80 / Akbar SABOURI غیاث الدین بن فتح هللا الکاتب بغدادی) الغیاثی(، التاریخ الغیاثی، الفصل الخامس من سنه 491-656ه/ 1046-1254م، دارسه و تحقیق طارق نافع الحمدانی، بغداد، مطبع اسعد، 1975. الغیاثی، التاریخ الغیاثی، ص 373؛ اسماعیل حقی اوزون چارشلی، تاریخ عثمانی، ترجمه وهاب ولی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1340. فاروق سومر، قرا قوینلوها، ترجمه دکتر وهاب ولی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1369. محمد حسین امیر اردوش، اوزون حسن آق قویونلو و سیاست های شرقی- غربی، تهران: انتشارات برسات، 1341. میرخواند، محمد بن خواندشاه: روضۀ الصفا، به تصحیح جمشید کیانفر، تهران، نشر اساطیر، 1340. نظام الدین شامی، تاریخ فتوحات تیمور معروف به ظفرنامه، تصحیح فلکس تاور، پراک 1937) ج1956 ،)1) ج2، اضافه شده توسط حافظ ابرو(، ج2. والتر هینتس، تشکیل دولت ملی در ایران، حکومت آق قوینلو و ظهور دولت صفوی، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران: انتشارات خوارزمی، 1377. شرف الدین علی یزدی ، ظفرنامه. تصحیح و تحقیق سید سعید میر محمد صادق، دکتر عبدالحسین نوایی،تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسالمی، 1347.

مدرنتیه و نظریات آن را بومی‌سازی نکرده‌ایم. ایبنا

در نشست «شعر و شهر» همایش ملی ادبیات، انسان، شهر مطرح شد:

مدرنتیه و نظریات آن را بومی‌سازی نکرده‌ایم

میلاد دخانچی در نشست شعر و شهر گفت: علوم انسانی جدید باید پیش‌فرض ما در مواجهه با متن باشد. اگر علوم انسانی را در معنای جدید و مدرن آن بلد نیستیم، نمی‌توانیم با متن کلاسیک به صورت مدرن مواجه شویم.

مدرنتیه و نظریات آن را بومی‌سازی نکرده‌ایم

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) میلاد دخانچی و محمدمهدی سیار سخنرانان شب دوم همایش ملی ادبیات، انسان، شهر که با همکاری انجمن ادبی الف و دانشگاه شریف برگزار می‌شود، بودند و به مسئله شعر پرداختند. سخنران اول برنامه میلاد دخانچی بود که در آغاز به مفهوم فرم و محتوا و ضرورت پرداختن به محتوا پرداخت.

اهمیت محتوا
دخانچی در تعریف بخش‌های مختلف متن و ضرورت پرداختن به هرکدام گفت: «اگر هر متنی را به فرم و محتوا تقسیم کنیم، می‌توان فرم را آهنگ متن دانست. یعنی هسته مرکزی که همان ادیب است، معمولا به حجاب می‌رود. مثلا فردوسی، جین آستین، دیکنز، مولوی و... یک ایده مرکزی دارند. در مواجهه با ادبیات معمولا ما فرم را می‌بینیم و محتوا یا همان ایده مرکزی مغفول می‌ماند. در این حالت است که امکان گفت‌وگوی ما با متن منتفی می‌شود. ما در استفاده از ادبیات و مصرف آن آن‌قدر درگیر زیبایی‌شناسی می‌شویم که از محتوا بازمی‌مانیم.

به نظر می‌رسد که ما نیازمند یک نوع پروتستانیزم در ادبیات هستیم. ما باید ادبیات را از حوزه تمرکز اهالی فن ادبیات خارج کنیم. نه اینکه نیازی به ادبیاتی‌های دانشگاهی نداریم، حرف بنده این است که باید ادبیات را علمی متعلق به همه بدانیم تا هرکسی بتواند از آن بهره‌مند شود.»
 

ادامه نوشته

همایش «ادبیات، انسان، شهر» با سخنرانی داوری‌اردکانی. ایسنا

همایش «ادبیات، انسان، شهر» با سخنرانی داوری‌اردکانی

همایش «ادبیات، انسان، شهر» با سخنرانی داوری‌اردکانی

مراسم آغازین دومین همایش ملی «ادبیات، انسان، شهر» با سخنرانی رضا داوری‌اردکانی برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا، این همایش روز پنج‌شنبه (ششم آذرماه ۹۹) از ساعت ۱۹ آغاز می‌شود و برنامه سخنرانی رضا داوری‌اردکانی از ساعت ۲۰ انجام می‌شود.

علاقه‌مندان برای شرکت در این همایش مجازی و شنیدن سخنرانی می‌توانند به لینک زیر مراجعه کنند:

‏ aparat.com/adabiat_ensan_shahr/live

شاعر و نویسنده پیشکسوت مهابادی درگذشت. ایسنا

شاعر و نویسنده پیشکسوت مهابادی درگذشت

رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مهاباد گفت: استاد قادر قادری، شاعر و نویسنده اهل این شهرستان با تخلص شعری «هیوا» در قطعه هنرمندان این شهر به خاک سپرده شد.

شاعر و نویسنده پیشکسوت مهابادی درگذشت

سامند جوانبخت، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مهاباد، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان غربی، گفت: این شاعر و نویسنده مهابادی دیروز در سن ۸۸ سالگی بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت و با حضور تعدادی از ادیبان و هنرمندان این شهرستان و بستگان نزدیکش در قطعه هنرمندان مهاباد به خاک سپرده شد.

وی بیان کرد: این شاعر، نویسنده و مترجم مهابادی که سال‌های زیادی از عمر خود را صرف خدمت به ادبیات کُردی کرد، در سال ۱۳۳۷ با مدرک کارشناسی حقوق به عنوان آموزگار در آموزش و پرورش استخدام شد و در کنار تدریس به نویسندگی و ترجمه نیز مشغول بود.

ادامه نوشته

زادروز جبار باغچه‌بان روز تئاتر کودک نامگذاری شود.ایسنا

زادروز جبار باغچه‌بان روز تئاتر کودک نامگذاری شود/نه قهرمانیم و نه به قهرمانانمان اهمیت می‌دهیم

امروز 4آذر سال روز مرگ جبار باغچه‌بان است. او از بنیان‌گذاران ادبیات دراماتیک کودک و همچنین موسس اولین مهدکودک و مدرسه ناشنوایان در ایران است و حق بسیاری برگردن کودکان ایران دارد.

زادروز جبار باغچه‌بان روز تئاتر کودک نامگذاری شود/نه قهرمانیم و نه به قهرمانانمان اهمیت می‌دهیم

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) امروز 4آذر ماه سال روز مرگ جبار باغچه‌بان است. او از بنیان‌گذاران ادبیات دراماتیک کودک و همچنین موسس اولین مهدکودک و مدرسه ناشنوایان در ایران است و حق بسیاری برگردن ایرانیان دارد. درباره باغچه‌بان، کتاب‌ها و مقالات بسیاری نگاشته شده است. اما آنچنان که بایسته و شایسته است هرگز به آثار و فعالیت‌هایش پرداخته نشده است.

از جمله کسانی که در راه شناساندن او به جامعه ایران تلاش‌های بسیاری انجام داده است، «داوود کیانیان(نویسنده و پژوهشگر) است. کیانیان ضمن گردآوری و چاپ تعدادی از نمایش‌نامه‌های باغچه‌بان «نمایش‌نامه‌های قدیمی ایرانی» (پروانه باغچه‌بان و داوود کیانیان) و همچنین نوشتن مقالاتی چند در کتاب‌های مختلف از جمله «زندگی و آثار جبار باغچه‌بان»(به کوشش منوچهر اکبرلو) کمک شایانی به شناخت آثار او در ایران انجام داده است.

امروز در خبرگزاری ایبنا، به مناسبت سال روز مرگ جبارباغچه‌بان گفت‌وگویی با داوود کیانیان انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

ادامه نوشته

جایگاه ویژه انار بین ترک‌های قزلباش رامیان. ایسنا

جایگاه ویژه انار بین ترک‌های قزلباش رامیان

جایگاه ویژه انار بین ترک‌های قزلباش رامیان

ایسنا/گلستان انار میوه‌ای خوش طعم و بهشتی است که در اواسط فصل پاییز قابل برداشت و استفاده می‌شود. این میوه سرشار از آنتی‌اکسیدان‌ها، آهن و ویتامین‌ها است، از این رو در درمان بیماری‌های قلبی و عروقی و انواع سرطان‌ها و کم‌خونی‌ها مفید است. مصرف ناشتای انار همراه با گلپر در تقویت معده و کبد سهم به‌سزایی دارد.

علاوه بر تمام خواص موجود در انار، این میوه بهشتی نزد ایرانیان میوه‌ای مقدس شمرده می‌شده و نشانه باروری و برکت دانسته و نماد اصلی سفره شب یلدا محسوب می‌شده است. این میوه نزد اقوام ترک نژاد قزلباش شهرستان رامیان جایگاه ویژه‌ای دارد چرا که از تمام میوه به نحو مطلوب استفاده می‌شود. انواع انار با تمام طعم‌های شیرین، ترش و ملس در این منطقه کشت می‌شود. وجود آب‌های آهکی و هوای معتدل، به رشد و ثمردهی عالی این محصول کمک به‌سزایی می‌کند.

ادامه نوشته

تابش اعتقادات کهن قوم ترکمن از دریچه پوشاک.ایسنا

تابش اعتقادات کهن قوم ترکمن از دریچه پوشاک

تابش اعتقادات کهن قوم ترکمن از دریچه پوشاک

ایسنا/گلستان یکی از راه‌های شناخت مردم یک جغرافیا مطالعه آداب، باورها، صنایع‌دستی و پوشاک آنان است که هم‌آمیختگی زیادی با هم داشته و موجب ایجاد افسانه‌ها، اسطوره‌ها و تمغاهای قومی می‌شود.

با اندک مطالعه در خصوص پوشاک سنتی و الحاقات وابسته به آن در هر قوم، می‌توان دریافت که انسان از همان بدو پیدایش، سعی کرده است تا با رفع نیازهای پوششی خود از طبیعت و آذین کردن آن به رنگ، نقش و الحاقاتی به ظاهر تزئینی مانند پر، سنگ‌ها، الیاف گیاهان، صدف و... شاخصه قبیله‌ای خود را نمایان سازد و تسلط و قدرت خویش را نسبت به حیوانات درنده و موزی پیرامون خود با آفریدن نمادها و تمغاهای قومی، نشان دهد.

در این یادداشت و مطالعه در قوم ترکمن در محدوده ترکمن‌صحرا، سعی بر آن شده است تا با شناخت اعتقادات و باورهای این قوم، به مفاهیم معنا بخش پوشش آنان پی‌برد. ترکمن‌ها از جمله اقوامی‌اند که هنوز مقید به سنت‌های کهن خود هستند و آن مفاهیم در قالب پوشش، زیورآلات، دست‌بافت‌ها، چگونگی برگزاری آداب در مراسمات، زبان، هنرهای سنتی و موسیقی، هنوز هم نمایانگر اصالت این قوم است.

ادامه نوشته