پرهيز از عصبيّت قومي نابجا باعث شده است كه اقوام ترك در هر كجاي دنيا كه براي زندگي مستقرّ شده اند به راحتي با اقوام ديگر كنار آمده و همزيستي مسالمت آميز و آرامي را داشته اند نمونة بارز اين ادعا شخصيّت زبان شناس بزرگ و بنيانگذار نظم و قاعده در زبان تركي مرحوم محمود كاشغري است.

 


او با اينكه در سال 380 هجري در شهر بارسغان نزديك درياچة ايسيق گؤل چشم به دنيا گشود و مدّتي در آنجا زيست ولي پس از مدّتي بدليل جنگهاي بي ثمري كه بين خوانين به وجود آمده بود ترك ديار كرده و سالها در ميان تركان آسياي مركزي زندگي كرده و سپس روي به مناطق فارس نشين و عرب نشين كرده و بدون هيچ تعصبّي زبانهاي عربي، فارسي و رومي را نيكو آموخته است و بعدها در كار بسيار بزرگي كه براي ساماندهي زبان تركي شروع كرد از اين اندوخته هايش بهره وافي برد و كار ماندگاري را در تاريخ انجام داد قابل ذكر است با اينكه ظاهراً پدر محمود كاشغري از خانان بود و او اشرافزاده و خاقان زاده بود است ولي او به در آميختن با مردم مباهات و افتخار كرده است وي حتي بارها سرزمين هاي ترك نشين را وجب به وجب گشته و با تيره هاي گوناگون تركان محشور شده است او علاوه بر كاشغر فرغانه، ايسيق گول، طراز، نازنين و ... گشته و با   تيره هاي مختلف در اين مناطق حشر و نشر كرده است وي به ميان قارلوغان رفته و با اوغوزان در آميخته است اين استاد فرزانه گويشهاي تركمني، چگلي، يغمائي و قرغيزي از زبانهاي تواتمندي تركي را در ميان همين مردم آموخته و قسمتهاي فولكوريك آنان را ضبط كرده است.
كاشغري موقعيتهاي سياسي و اجتماعي عصر خود را نيز با تلاش خاضعانه و نبوغ و استعداد ذاتي خود و فعاليتهاي چشمگير علمي خويش بدست آورده است وي گذشته از آنكه همانند جار... زمخشري دانش خود را مديون توده هاي مردم مي داند در حوزه هاي علمي عصر خويش نيز به تحصيلات رسمي پرداخته و مورد توجه محافل دانشمندان و پژوهشگران روزگار خود قرار گرفته بود.
او در زماني زندگي مي كرد كه تركان با تكيه بر استعداد ذاتي خود پس از پذيرش اسلام از سدة دوّم هجري به اين طرف پيشرفته ترين تمدّن دنيا را كه تمدّن اسلامي بود از آن خود كرده بودند و آن را از عربها گرفته ودر انتشار تمدّن عربها و عجمها را پشت سرگذاشته بودند و تمدّن اسلامي را به اوج خود رسانيده بودند طبق شواهد تاريخي قاراخانيان از نخستين دولتهاي بزرگ ترك بودند كه نخستين نمونه هاي تمدّن اسلامي و هنر و ادبيات را آفريدند.
عصر قاراخانيان درتاريخ عمومي اسلام به «عصر عباسي» معروف است كه از دو نظر نسبت به گذشته تمايز داشت. اول تشنج در اوضاع سياسي ممالك اسلامي، وجود دغدغه هاي امنيتي و انتشار فتنه و جنگ. دوم وضعيت فكري، برپايي مدارس و كتابخانه ها و شكوفايي علوم و ادبيات. اختلاف و حسادت امراي مستقل فقط در كشت و كشتار و كيد و حيله خلاصه نمي شد. بلكه در رقابت براي نزديك كردن شعراء و علما به خود و افزايش كتابخانه و مدرسه نيز جلوه گري مي كرد. انها با مال و عطاياي فراوان، دانشمندان را به خود مي خواندندو بدينگونه، در اين عصر، با اندك تمايل به تساهل و آزادي بيان و فكر، زمينة ارتزاق براي اهل علم گسترش يافت و دانشمندان در ممالك مستقل پراكنده شدند. دورة انحصار يافتن شهرت به بغداد سپري شده، تمامي شهرها قابليت فراهم كردن رفاه و شهرت را پيدا كردند. زندگي اهل قلم بهتر شد و مشغول تصنيف و تأليف شدند و با تفكر اسلامي نهضت عظيمي برپا كردند و به دست آنان علوم و ادبيات به مرحلة بالاي خود رسيد و با وجود اينكه برخي دولتهاي مستقل همچون قراخانيان، سامانيان و غزنويان با اصالت عجمي يا تركي، غير عرب بودند با اين وجود، حاكميت از ان زبان عربي بود. چرا كه ملوك غير عرب خود مسلمان بودند و به قصد حفاظت از زبان قرآن، به خاطر حاكميت ديني و معنوي اين زبان، و اينكه زبان ادبيات و علوم بود و در ايجاد تمدن از آن بي نياز نبودند به آن تكيه كرده و آن را زبان رسمي خود در مدارس و مساجد و ديوانها قرار دادند.
بدينگونه زبان عربي، به خاطر اهتمام و تعهد به نشر معارف اسلام و حكمت قرآن، اهميت مي يافت و نويسندگان اغلب آثار خود را به زبان عربي عرضه مي كردند كه از جمله دلايل آن چنانكه گفته شده، قداست زبان عربي به عنوان زبان دين، حاكميت سياسي زبان عربي و تعصب ديني مسلمانان بود. ديگر اينكه زبان عربي زبان تمدن آن زمان محسوب مي شد و هر نويسنده اي به خاطر فراگير بودن عربي بدان زبان مي نوشت. از جمله: فارابي فيلسوف بزرگ اسلام بنا به نوشتة ابن خلكان با آنكه هرگز لباس مخصوص تركان را عوض نكرد، همة آثار خود را به عربي نوشت. همچنين جار... زمخشري، مؤلف تفسير الكشاف و مقدمة الادب، شهرستاني مؤلف الملل و النحل كه هر دو شهرت جهاني دارند و در زمرة دانشمندان طراز اول اسلامند، با آنكه ترك بودند آثار خود را به عربي      مي نوشتند.
از سوي ديگر، گسترش نبوغ تركان در خدمات نظامي و فرهنگي به اسلام و سركوب قيام هاي عجمي ضد اسلامي از قيام استاد سيس خراساني، ماه فريد، روشن ميان، المقنع تا حسن صبّاح و ديگران، ضرورت نزديكي و تعامل بغداد و بلاد ديگر اسلام با تركان را دو چندان كرد و در سرتاسر سرزمينهاي  اسلامي همگان با يادگيري زبان تركي روي آوردند.
محمود كاشغري بر مبناي همين نياز جهان اسلام و با هدف تعليم زبان تركي به عربي دانان دست به اقدام بزرگ سازماندهي زبان تركي زد و او را قاعده مند كرد و به همين جهت او را بايد بنيانگذار زبان تركي دانست او با تأليف كتاب ديوان لغات الترك مي خواست تا عرب زبانان به آساني و بر اساس معيارها و قواعد زبان عربي در نوع بندي كلمات به مثال، اجوف، لفيف، ثلاثي، رباعي و غيره آموزش ببينند.
عصر، عصر تركان بوده و فراگيري زبان تركي يكي از ضرورتهاي مهم جهان اسلام محسوب    مي شده است و كاشغري گذشته از هدف آموزش زبان، خواننده را با فرهنگ، تاريخ و ادبيات تركان نيز آشنا مي كند.
مناسب است در اينجا نظر خود كاشغري را هم نقل كنيم كه مي گويد: با خلق اين اثر مي خواهد ثابت كند كه زبان تركي همگام با زبان عربي همانند دو اسب شرط بندي مي باشند. و از سوي ديگر، به حديثي نبوي استناد مي كند كه فرموده است: تَعَلَّمُوا لِسانَ التُّرك فَاِنَّ لَهُم مُلكاً طوالأ و تركان را داري سرزميني مي داند كه آفتاب در آن غروب نمي كند. 
در خاتمه ذكر اين نكته را لازم مي دانم كه ملتها و دولتهاي ترك زبان با گسترة وسيعي كه دارد بايد به اصل خويش و تمدّن آفريني گذشتگان خود بيشتر بينديشند روزي كه تمدّني در شرق و غرب وجود نداشت تركان بخصوص در دورة اسلامي داراي تمدّن عظيمي بودند و حواسمان جمع باشد براي رسيدن به كسانيكه ديروز فاقد هر نوع تمدّن بودند دست از هويت و مليّت خويش برنداريم و با اتكاء به استعداد و نبوغي كه ملتها و دولت هايمان دارند علم را از همه جاي دنيا بگيريم ولي با استفاده از تمدّن غني خود كشورها و ولايات خود را بسازيم.

مصطفي ناصري
رايزن فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران 
در تركمنستان