جامع التواریخ   دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 17شماره مقاله:6378

 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

جامِعُ التَّواریخ، کتابی مشهور، تألیف خواجه‌ رشیدالدین فضل‌الله طبیب همدانی. این کتاب از مهم‌ترین منابع تاریخ ایران و جهان به زبان فارسی است که خاصه بخش مربوط به دورۀ مغولان آن از اهمیت و ارزشی یگانه برخوردار است؛ چنان‌که برخی از دانشمندان آن‌ را «تاریخ کبیر» و اثری «عدیم النظیر»، «یکی از اعاظم کتب تاریخی» (نک‍ : قزوینی، 2/«د»؛ مینوی، «ترجمۀ علوم...»، 5)، «دائرة المعارف بزرگ تاریخی که هیچ‌ یک از ملتهای آسیایی و اروپایی نظیر آن ‌را در قرون وسطى نداشته‌اند» (بارتولد، 46)، یا آن ‌را اثری خوانده‌اند که نویسندۀ آن به عنوان «نخستین تاریخ‌نویس جهانی»، تاریخ و فرهنگ
دولتهای بزرگ و گوناگون قاره‌های آسیا و اروپا‍ را با بی‌طرفی عالمانه نخستین بار وصف کرده است (یان1، جم‍ ‌).

ادامه نوشته

جادّۀ ابریشم   دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 17شماره مقاله:6346

 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

جادّۀ اَبْریشَم، مجموعه‌ای از راههای بازرگانی و کاروان‌رو قدیمی که منطقۀ مدیترانه را با چین شرقی مرتبط می‌کرده است. کالاهای بسیاری از این راهها میان شرق و غرب آسیا و حوضۀ دریای مدیترانه مبادله می‌شد، اما چون ابریشم مهم‌ترین و گرانبهاترین کالایی بود که از این راهها می‌گذشت، بعدها به جادۀ ابریشم شهرت یافت. ابریشم از راههای متعددی به حوضۀ دریای مدیترانه ارسال می‌شد. برخی از راهها از گذشته‌های دور وجود داشتند که یکی از آنها به جادۀ شاهی شهرت داشت. این جاده در روزگار هخامنشیان و پیش از آن کشیده شده بود (رضا، «نقش ایران...»، 234-235).
هرودت ضمن شرح مسیر جادۀ شاهی، مسافت میان فریگیا (فریگیه) و لیدیا را 5/94 فرسنگ (معادل 330میل) نوشته است که تا رود هالیس (قزل ایرماق کنونی) امتداد داشت (ص282-283). وی سپس از جاده‌های کاپادوکیه به طول 104 فرسنگ، کیلیکیه 5/15 فرسنگ و همین ناحیه تا ارمنستان 5/56 فرسنگ، ماتیانی 137 فرسنگ، خطۀ کاسیها (کیسیا) در خوزستان 5/42 فرسنگ ــ که به رود کرخه و شهر شوش می‌رسید ـ

ادامه نوشته

"عکاسی" در نسخه‌شناسی                         از سایت  میراث مکتوب

عکاسی از هنرهای تزئینی در نسخه‌شناسی است که از آن برای آرایش حاشیه نسخه‌ها استفاده می‌کردند ...
  
  

"عکاسی" یکی از شیوه‌های تزئین کاغذ و جزو فنونی است که برای آرایش حاشیه نسخه‌ها و بیشتر در مرقعات به کار می‌رفت. شیوه اجرای آن بدینگونه است که نخست نقش‌های مورد نظر - اعم از اسلیمی ، ختائی و همچنین نقوش جانوران و درختان- را بر روی یک مقوا می‌بریدند و این مقوا را بر کاغذی که می‌خواستند تزئین شود قرار می‌دادند. سپس وسیله‌ای مانند پنبه را به رنگ‌های دلخواه اندوده و روی بخش‌های بریده شده مقوا می‌نهادند. این رنگ در مواضعی از مقوا که نقش‌بُری شده بود ، به کاغذ زیرین منتقل می‌شد و مواضع دیگر ، بدون رنگ می‌ماند. قاضی احمد قمی در گلستان هنر (صص 157 - 158) هنگام اشاره به مهارت یکی از استادان این شیوه به نام "مولانا کپک" می‌نویسد :
« مولانا کپک : از هرات بود. عکس را خوب میساخت ... اختراعات و تصرفات در آن فن نموده بغایت نقش‌های غریب و طرح‌های عجیب و رنگ‌آمیزی طرفه ابداع نموده عکس‌های او مردم را از افشان فارغ ساخت» .

ادامه نوشته

ابعاد تاریخی «تجارب الامم» از دیدگاه ابوالقاسم امامی          از سایت  میراث مکتوب

ابعاد تاریخی «تجارب الامم» از دیدگاه ابوالقاسم امامی
میراث مکتوب: «ابوالقاسم امامی» تجارب‌الامم را از سه منظر تاریخ پیش از اسلام، تاریخ آل بویه و روش تاریخ‌نگاری نسبت به دیگر کتب تاریخی که همزمان با این اثر نگارش یافته ممتاز و ویژه ارزیابی کرده است
ادامه نوشته

   برگزاری نمایشگاه خط ، تذهیب و مینیاتور هنرمندان ایرانی در ترکیه

 

مرکز پژوهشی تاریخ ،هنر و فرهنگ اسلامی- که درسال 1980 تشکیل شده و تا کنون

229 نمایشگاه گوناگون در ترکیه و در کشور های دیگر، برگزار نموده است- اقدام به

برگزاری نمایشگاه خط ، تذهیب و مینیاتورآقای بابک حجازی و خانم سمیه جابری کرده

است.نماشگاه روز جمعه 26 آذر طی مراسمی افتتاح شد و تا تاریخ 10 دی ماه  گشوده

خواهد بود.

در این نمایشگاه ، سه رشته ی هنری نا گسستنی خط ، تذهیب و مینیاتور  را در 90 اثر

ازآثار بابک حجازی، به عنوان خوش نویس و سمیه جابری، به عنوان تذهیب کاروخوش

نویس و خوش نویسان نامی ، مشاهده می نماییم.

سمیه جابری، خوش نویسی را از منور و شیرازی، تذهیب راازمرادی، آقا میری و رامی

 فرا گرفت.ایشان در رشته های خط نستعلیق و مینیاتور جوایزی دریافت نموده است.

 بابک حجازی – دانش آموخته ی مهندسی برق- از استادان: آقا نوری و غلامحسن امیر

خانی خوش نویسی آموخت و استاد خوش نویسی انجمن خوشنویسان ایران است.نامبرده

در زمینه ی خوش نویسی جوایزی کسب نموده است.

 گفتنی است مکان برگزاری نمایشگاه ییلدیز سرای ،کاخ چیت ، بشیکتاش می باشد.

 ترجمه  ازمحمد قجقی . برای اطلاع بیشتر به  www.ircica.org مراجعه شود

گشایش هفته دوستی کودکان ایران و ترکیه         رایزنی فرهنگی سفارت ج.ا.ا در استانبول


اولین هفته دوستی  کودکان ایران و ترکیه به همت وابستگی فرهنگی ج.ا ایران در استانبول و با مشارکت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اداره کل آموزش ملی استانبول و با حضور تعدادی از  دانش آموزان و معلمان  مدرسه ج. ا.ایران در استانبول ، تعدادی از  دانش آموزان مدارس ترک، مدیرکل آموزش و پرورش  استانبول ، حیدری  سرکنسول ج.اایران در استانبول ، صدقی زاده وابسته فرهنگی ج.ا.ایران در استانبول   در روز دوشنبه 8/9/89 در سالن آموزش و پرورش استانبول گشایش یافت .

ادامه نوشته

تقویم جوایز فیلم های مستند 2011 تی ار تی

تقویم جوایز فیلم های مستند 2011  جشنواره تی ار تی مشخص گردید
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گروه هنری بنیاد مختومقلی فراغی به نقل از سایت تی آر تی  تقویم جوایز فیلم های مستند 2011 تی ار تی مشخص گردید کارگردانان مشتاق به شرکت در این مسابقه که سال قبل با حضور ۲۳۲ فیلم مستند از ٤۰ کشور مختلف جهان بر گزار شد ، باید مراجعه خود را تا ۲۸ ام ژانویه ۲۰۱۱ انجام بدهند
مراجعه برای شرکت در مسابقه فیلم های مستند سازمان  رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه- تی ار تی- جهت تامین حمایت  از این گونه فیلم ها در سطوح حرفه ائی و غیر حرفه ائی ، تشکیل پلاتفرم برای تبادل اندیشه بوسیله فیلم های مستند ، و تقدیم فیلم های مستند به تماشاچیان علاقمند ، از اول نوامبر تا ۲۸ ام ژانویه ۲۰۱۱ صورت خواهد گرفت .

مسابقه در دو بخش فیلم های ملی و بین المللی بر گزار شده و فیلم هائی که بتوانند مرحله حذفی را بگذرانند ، از ٥ام تا ۹ام ماه می ۲۰۱۱ ،در طول هفته فیلم های مستند تی ار تی در استانبول در معرض دید عموم قرار داده خواهند شد . برنامه با اهدای جوایز مسابقه در ۹ام ماه می به پایان خواهد رسید .

در بخش مسابقاتی فیلم های ملی ، به بهترین فیلم ۱٥ هزار لیره ترک ، داده خواهد شد . دو فیلم نیز در بخش جوایز ویژه هر کدام ۱۰ هزار لیره ترک دریافت کرده و جایزه نقدی هیئت ژوری نیز ٥ هزار لیره ترک خواهد بود .

در بخش حرفه ائی مسابقه ، جایزه نقدی بهترین فیلم ۳۰ هزار لیره ترک بوده ، به دو فیلم انتخابی ۲۰ هزار لیره و به فیلم منتخب هیئت ژوری نیز ۱۰ هزار لیره ترک بعنوان جایزه پر داخت خواهد گردید .

در بخش بین المللی مسابقه نیز ، به بهترین فیلم ۱۰ هزار یورو تعلق خواهد گرفت . دو جایزه ویژه مسابقه ۷ هزار و ٥۰۰ یورو و جایزه هیئت ژوری نیز ٥ هزار یورو خواهد بود .

اطلاعات وسیعتر در خصوص مسابقه فیلم های مستند تی ار تی که مراجعه برای حضور در آن رایگان است را میتوانید از آدرس اینترنتی www.trtbelgesel.com در یافت نمائید .

اجرای موسيقي استانهاي كشور در گنبدكاووس

Open in new window


گنبدكاووس - گروههاي موسيقي چهارمين جشنواره فرهنگ و اقوام ايران زمين شب گذشته در تالار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي گنبدكاووس به اجراي برنامه هنري پرداختند.

به گزارش خبرنگار ايرنا، در اين آيين گروههايي از استانهاي گيلان ، لرستان ، كردستان ، هرمزگان ، خراسان شمالي و استان گلستان برنامه فرهنگي و هنري خودشان را اجرا كردند.
اين ايين مورد استقبال زياد علاقه مندان به هنرهاي موسيقي سنتي و آييني اين شهرستان قرار گرفت.
گروههاي موسيقي استانهاي كشور به منظور شركت در چهارمين جشنواره فرهنگ و اقوام ايران زمين كه اوايل هفته جاري در شهر گرگان مركز استان گلستان برگزار شد به اين استان سفر كرده اند.

 منبعwww. ulkamiz.com

ابوليث سمرقندی دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 6  شماره مقاله:2518



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است



اَبولِيْث‌ِ سَمَرْقَنْدي‌، نصر بن‌ محمد بن‌ احمد بن‌ ابراهيم‌ بن‌ خطّاب‌، ملقب‌ به‌ «امام‌ الهُدي‌» (د 373ق‌/983م‌)، فقيه‌، زاهد و اعتقاد نامه‌ نويس‌ حنفى‌ اهل‌ سنت‌ و جماعت‌ در ماوراءالنهر.
لقب‌ امام‌ الهدي‌ كه‌ به‌ وي‌ اطلاق‌ شده‌ (عبدالقادر، 2/196)، پيش‌تر بر ابومنصور ماتريدي‌ از متكلمان‌ حنفى‌ ماوراءالنهر اطلاق‌ شده‌ بود (همو، 2/130، 362؛ براي‌ اطلاق‌ احتمالى‌ اين‌ لقب‌ دربارة ديگران‌، نك: ابوالقاسم‌ حكيم‌، 148). درگذشت‌ او را به‌ اختلاف‌ در 375، 376 و حتى‌ 382 و 383ق‌ نيز ضبط كرده‌اند (واعظ بلخى‌، 311؛ حاجى‌ خليفه‌، 1/243، 668، 703)

ادامه نوشته

ابوالقاسم کثير دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 6  شماره مقاله:2490



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

ابوالقاسم كثير، منصوربن محمد بن كثير، ملقب به شيخ العميد (د بعد از 432ق/1041م)، ديوان سالار و وزير عصر غزنوي. پدرش ابوالحسن محمد از اركان دستگاه ابوعلي سيمجور (ﻫ م)، سپهسالار سامانيان در خراسان بود (بيهقي، 206) و مدتي نيز به وزارت سامانيان رسيد (ثعالبي، 2/108). نياي ابوالقاسم كثيربن احمد نيز در خدمت ابوالحسن سيمجور (ﻫ م) بود و چندان كفايت و كارداني نشان داد كه سامانيان بارها كوشيدند او را براي منصب وزارت مستقيماً به خدمت خود درآورند (بيهقي، 367-368). ابوالعباس باخرزي، دبير ابوالقاسم در اشعاري كه در مدح او سروده به وزارت وي و اجدادش اشاره كرده است (ثعالبي، 2/35؛ نيز نك‍: عقيلي، 190).

ادامه نوشته

ابوالقاسم سيمجور  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 6 شماره مقاله:2482



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

ابوالقاسم سيمجور، علي بن ابي الحسن محمد بن ابراهيم (د بعد از 395ق/1005م)،آخرين اميرخاندان سيمجوري كه مدتي از سوي سامانيان در قهستان حكومت كرد. از تاريخ تولد و رشد و ورود او به دستگاه دولتي آگاهي دردست نيست. اما پيش از مرگ پدرش ابوالحسن سيمجور (ﻫ م) سپهسالار سامانيان در خراسان، وي حكومت نيشابور داشت و پس از آن به روزگار برادرش ابوعلي همان منصب را حفظ كرد.

ادامه نوشته

ابوالفضل تاج الدين  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 6  شماره مقاله:2460



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است


ابوالفضل تاج‌الدين، نصربن خلف (د 559ق/1164م)، فرمانرواي پرآوازة سيستان و دست‌نشاندة دولت سلاجقه.
دربارة خاستگاه و دودمان ابوالفضل پيش از اواسط سدة 5 ق اطلاعي در دست نيست. نسب‌نامه‌هايي را كه نويسندگاني چون زامباور (ص 302) و با سورث (ص 163) با توجه به اطلاعات مندرج در تاريخ سيستان دربارة پدر و نياي ابوالفضل تاج‌الدين، خاصه ابوالعباس پدر بهاءالدوله خلف آورده‌اند، بايد مورد تجديد نظر قرار گيرد (نيز نك‍: ايرانيكا). اين نويسندگان ابوالفضل و اسلاف او را جزو خاندان صفاريان سيستان دانسته‌اند (همانجاها). در حالي كه هيچ دليلي بر صحت اين دعوي دردست نيست و نه تنها مورخان معاصر وي مانند ظهيرالدين نيشابوري و راوندي و صاحب تاريخ سيستان از اين انتساب سخن نگفته‌اند، شاعران معاصر و ستايشگر او نيز بدين معني اشارتي نكرده‌اند.

ادامه نوشته

ابوالفضل ساوجی  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 6 شماره مقاله:2462



این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

ابوالفضل ساوٍَجي، مجدالدين محمد بن فضل اللـه ساوجي (124- ذيحجة 1312ق/1832- مة 1895م) خوشنويس، طبيب، اديب و شاعر. ميرزا ابوالفضل از بازماندگان ايل شاملو بود كه به روزگار صفويان در خراسان مي‌زيستند و سپس در ساوه اقامت گزيدند (نك‍: بياني، احوال و آثار، 1/29). وي در ساوه زاده شد و در تهران پرورش يافت. پدرش ميرزا فضل اللـه از اطباي مشهور و از دانشوران و خوشنويسان نامدار روزگار خود بود (اعتمادالسلطنه، المآثر، 199؛ ديوان بيگي، 3/1508).

ادامه نوشته

ابوالقاسم حکيم سمرقندی دایره المعارف بزرگ اسلامی  جلد: 6شماره مقاله:2477


 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

ابوالقاسم حكيم سمرقندي، اسحاق بن محمد اسماعيل بن ابراهيم بن زيد، حكيم وعالم حنفي ماوراءالنهر در اواخر سدة 3 و نيمه نخست سدة 4ق/9 و 10م.
ابوالقاسم در شكل‌گيري عقايد و تعاليم زاهدانة حنفيان اهل سنت و جماعت در مشرق زمين، نقطه عطفي به شمار مي‌آيد و اعتقادنامه او با عنوان السواد الاعظم تا مدتها تبيين‌كننده اعتقادات بسيار ي از حنفيان بود با اينهمه اززندگاني او جز سطوري چند به نقل سمعاني (4/207-208) و چند آگاهي پراكنده در ديگر منابع چيزي دانسته نيست، تا آنجا كه حمداللـه مستوفي در تاريخ گزيده (ص 676-677) بي‌اطلاعي كامل خود را نسبت به زندگي وي ابراز داشته است و طبقات‌نويسان حنفي چون عبدالقادر در قرشي (1/139) تميمي (2/158) و لكهنوي (ص 44)، همگي پايه گفتار را بر اطلاعات سمعاني نهاده‌اند. اطلاعاتي كه احتمال مي‌رود سمعاني خود از تاريخ سمرقند ابوالعباس مستغفري (د 432ق/1041م) گرفته باشد.

ادامه نوشته

ابوالفرج رونی   دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 6شماره مقاله:2453



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است


ابوالفرج روني، فرزند مسعود، معروف به بلفرج (د پس از 492ق/1099م). شاعر مشهور دورة دوم غزنوي. دربارة اصل و زادگاه ابوالفرج اختلاف است. گروهي وي را از رونه از توابع دشت خاوران يا از ديه‌هاي نيشابور دانسته‌اند (حمداللـه، 718؛ هدايت، 1/151؛ آذر، 2/668) و برخي ديگر و به‌ويژه بيشتر فرهنگ‌نويسان سده‌هاي 10 و 11ق/16 و 17 م در هندرون يا روينرا نام قصبه‌اي از لاهور ذكر كرده‌اند (جمال‌الدين، 2/2012؛ برهان، 2/979، 980، رشيدي، 755؛ بدائوني، 1/12). عوفي نيز شرح حال وي را در كنار شاعران غزنه و لاهور آورده است (2/241).نظر ديگر اين است كه اصل ابوالفرج از رونة خارسان، ‌ولي مولد و منشأ وي مانند مسعود سعد، لاهور بوده است (صفا، 2/470). اگر خراساني تبار بودن ابوالفرج درست باشد مي‌توان احتمال داد كه وي از نسل خراسانياني بوده كه پس از فتوحات غزنويان در هند (اوايل سدة 5ق/11م) به پنجاب رفته و در آنجا وطن گزيده‌اند.

ادامه نوشته

ابو العباس اسفراينی دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد 5 شماره مقاله 2309



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

اَبو الْعَبّاسِ اِسْفَرايِني، فضل بن احمد (مق‍ 404ق/ 1013 م)، ديوان سالار و دبير دورة ساماني و نخستين وزير سلطان محمود غزنوي. مهم ترين و كهن ترين مأخذ ما دربارة زندگاني ابوالعباس، تاريخ يميني نوشتة عتبي، مورخ معاصر وي است.از اوايل زندگي وي اطلاعاي در دست نيست. نخست در ديوان فايق خاصه (د 398ق/1008 م)، سرداز و كارگزار مشهور سامانيان، پيشة دبير است (عتبي، 337‌؛ منشي كرماني، 39)؛ اما اشارة شبانكاره اي (ص 52) كه اسفرايني را وزير سامانيان دانسته، درست نمي نمايد، اگرچه از يكي از حكايات عوفي (جوامع الحكايات، چاپي، 232) چنين برمي آيد كه وي در دربار بخارا مقامي داشته است در 384ق/994 م، هنگامي كه فايق و ابوعلي سيمجور (ه‍ م) از سپاه متحد سبكتكين و نوح بن منصور شكست خوردند، سبكتكين از امير ساماني خواست تا اسفرايني را كه در آن زمان صاحب بريد مرو بود، براي منصب وزارت پسرش محمود، سپهسالار و امير نيشابور در اختيار او نهد

ادامه نوشته

ابوسعيد گورکان دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 5شماره مقاله:2221


 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

اَبوسَعيدِ گورَكان، ميرزا سلطان ابوسعيد، پسر ميرزا سلطان محمد، پسر ميرزا ميرانشاه، پسر سوم امير تيمور گوركان (حك‍ 854 ـ 873ق/ 1450 ـ 1469 م)، پادشاه ماوراء النهر و خراسان.
در كتابهاي تاريخ عصر تيموري در ميان فرزندان ميرانشاه، نام ميرزا سلطان محمد ديده نمي شود و در حوادث پس از مرگ تيمور ـ كه اختلاف او براي تحصيل قدرت به جان يكديگر افتادند ـ خبري از او نيست و حتي نوة او بابر پسر عمر شيخ در ذكر نسبت خود فقط نام ميرزا سلطان محمد را مي آورد و كوچك ترين اشاره اي به احوال او ندارد (بابر، 14) و به همين جهت بارتولد در اينكه او واقعاً از نسل تيمور باشد، ترديد كرده است (ص 157)

ادامه نوشته

ابوسعيد بهادرخان دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 5شماره مقاله:2210



این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

اَبوسَعيد‍ْ بَهادُر‌‌ْخان (8 ذيقعدة 704ـ13 ربيع الآخر 736 ق 2 ژوئن 1305ـ نوامبر 1335م)، پسر و جانشين الجايتو و آخرين فرمانرواي ايلخانان مغول در ايران. ظاهراً وي نخستين ايلخاني است كه او از بدو تولد نامي اسلامي داشته است. صفدي (10/322) به استناد نامة او به الملك الناصر محمد بن قلاوون، سلطان مملوك مصر، تصريح كرده كه نامش ـ نا كنيه اش ـ بوسعيد بوده است (نيز نك‍ : قلقشندي، 7/250ـ251؛ قس: صفدي، 10/323، كه تذكر داده مردم او را بوصيد نيز مي ناميده اند). در يك حكم رسمي مغولي كه خطاب به خانوادة شيخ زاهد در 720 ق صادر شده، نيز وي همين نام (ابوسعيد) را داشته است (مينورسكي، 515).

ادامه نوشته

ابوالحسن سيمجور   دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 5شماره مقاله:2091




 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است
 
اَبوالْحُسُنِ سيمجور،يا ابوالحسين محمدبن ابراهيم بن ابي عمران سيمجور(ي) دواتي(د ذيحجة 378/ مارس989م)، از اميران مقتدر و يكي از رجال بلندپاية عهد ساماني، سيمجوريان يكي از خاندانهاي متنفذ دوران ساماني بودند. نياي آنان، ابوعمران سيمجور، از غلامان ترك نژاد امير اسماعيل ساماني(د صفر295/نوامبر907) بود كه به روزگار امارت احمدبن اسماعيل و نصربن احمد به سرداري سپاه رسيد. ابراهيم سيمجور(ه‍ م) فرزندابوعمران خود در زمرة رجال و امراي فاضل به شمار مي‌آمده است(سمعاني، 7/351). ابوالحسن سومين و سرشناس‌ترين فرد اين خانواده است. وي را مردي مدبر، هوشمند و اهل قلم و شمشير دانسته‌اند كه به روايت سمعاني(7/352) از ابوقريش بن محمدبن جمعه، ابوتراب محمدبن سهل قهستاني و ديگران حديث شنيد. گروهي او را حتي حكيمي خردمند و اميري عادل دانسته‌اند كه بيش از 30 سال در نيشابور، هرات و سيستان با قدرت و استقامت فرمان راند(همانجا؛ ابن اثير، اللباب، 1/589)
ادامه نوشته

ابن کيغلغ  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 4شماره مقاله:1691


 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

اِبْن‌ِ كَيْغَلَغ‌، شهرت‌ چندتن‌ از اميران‌ ترك‌ در سده‌هاي‌ 3 و 4ق‌/ 9 و 10م‌ كه‌ در دورة عباسيان‌ به‌ مقاماتى‌ دست‌ يافتند.
كيغلغ‌، سرسلسلة اين‌ خاندان‌، از اميران‌ بنام‌ عباسى‌ در اواسط سدة 3ق‌ است‌. اطلاعات‌ بسياري‌ از زندگى‌ او در دست‌ نيست‌. آنچه‌ از او مى‌دانيم‌ اين‌ است‌ كه‌ در روزگار خلافت‌ مهتدي‌ (255-256ق‌) و معتمد (256-279ق‌) در اوج‌ شهرت‌ قرار داشته‌ و در عصر اين‌ دو خليفه‌ داراي‌ مناصب‌ نظامى‌ و سياسى‌ بوده‌ و به‌ طور خاص‌ از نزديكان‌ معتمد به‌ شمار مى‌آمده‌ است‌ ( العيون‌، 4(1)/135). به‌ گفتة مقريزي‌ (ص‌ 109) وي‌ از شمار كسانى‌ بود كه‌ در 247ق‌ در كشتن‌ متوكل‌ دست‌ داشته‌ است‌. به‌ گزارش‌ طبري‌ به‌ طور مشخص‌ نخستين‌ بار نام‌ او در 256ق‌ در جريان‌ حوادث‌ اواخر دورة مهتدي‌ كه‌ منجر به‌ بركناريش‌ شد، به‌ چشم‌ مى‌خورد. در آن‌ ايام‌ تركان‌ ساكن‌ كرخ‌ و دور بغداد براي‌ گرفتن‌ مستمرّي‌ به‌ پا خاستند.

ادامه نوشته

ابن عربشاه، شهاب الدين    دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 4شماره مقاله:1505


 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است


اِبْن‌ِ عَرَبْشاه‌، شهاب‌الدين‌ ابوالعباس‌ احمد بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ ابن‌ ابراهيم‌ حنفى‌ دمشقى‌ (791-854ق‌/1389-1450م‌)، مورخ‌، اديب‌. فقيه‌، لغوي‌ و قاضى‌. وي‌ به‌ سبب‌ اقامت‌ طولانى‌ در آسياي‌ صغير «رومى‌» نيز خوانده‌ شده‌ است‌.
معتبرترين‌ سند پيرامون‌ زندگى‌ِ ابن‌ عربشاه‌ اجازه‌اي‌ است‌ كه‌ خود وي‌ در خانقاه‌ سعيد السعداء قاهره‌ در اول‌ ذيحجة 853 به‌ دوست‌ نزديكش‌ ابن‌ تغري‌ بردي‌ (ه م‌) نوشت‌ و چند بار نيز متن‌ آن‌ را براي‌ او خواند. ابن‌ تغري‌ بردي‌ متن‌ كامل‌ اين‌ نوشته‌ را در المنهل‌ الصافى‌ آورده‌ است‌ (2/131-144) و ديگر مؤلفان‌ از جمله‌ سخاوي‌ و ابن‌ عماد مطالب‌ خود را از او بر گرفته‌اند. ابن‌ عربشاه‌ در دمشق‌ زاده‌ شد و در همانجا پرورش‌ يافت‌ (ابن‌ تغري‌ بردي‌، المنهل‌، 2/140). قرآن‌ را در زادگاهش‌ نزد زين‌ بن‌ عمر اللبّان‌ مُقري‌ (سخاوي‌، 2/127) فرا گرفت‌. در 803ق‌، هنگام‌ حملة تيمور به‌ شام‌ همراه‌ با مادر و برادران‌ (ابن‌ تغري‌ بردي‌، همانجا) و خواهرزاده‌اش‌ عبدالرحمان‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ خولان‌ (سخاوي‌، همانجا) به‌ سمرقند رفت‌.

ادامه نوشته

ابن شحته    دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 4شماره مقاله:1371



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است


اِبْن‌ِ شِحْنه‌، عنوان‌ چند تن‌ از قاضيان‌ و مورخان‌ ترك‌ نژاد حلب‌ در سدة 9ق‌/15م‌. نياي‌ آنان‌، حسام‌الدين‌ محمود بن‌ خُتلو (د 616ق‌/ 1219م‌)، از اميران‌ دولت‌ الصالح‌ اسماعيل‌ زنگى‌ در حلب‌، شحنگى‌ آن‌ ديار را برعهده‌ داشت‌ (ابن‌ شحنه‌، 87، 88؛ سخاوي‌، الذيل‌، 357، 358) و اين‌ خاندان‌ به‌ وي‌ منسوب‌ شده‌اند (ابن‌ حجر، انباء الغمر، 7/95). حسام‌ الدين‌ در 615ق‌ در حلب‌ مدرسه‌ و مسجدي‌ ساخت‌ و آن‌ مدرسه‌ هنوز به‌ نام‌ مدرسة بنى‌ شحنه‌ معروف‌ است‌ (ابن‌ شحنه‌، 104؛ طباخ‌، 4/401-402). گذشته‌ از آن‌، اوقافى‌ كه‌ افراد اين‌ خاندان‌ از خود برجاي‌ نهادند (ابن‌ حنبلى‌، 1(1)/279، 280) و نيز آثار و تأليفات‌ علمى‌ برجاي‌ مانده‌ از آنان‌، بر توجه‌ اين‌ خاندان‌ به‌ علم‌ گواهى‌ دارد (قس‌: همو، 1(1)/272، 273).
در ميان‌ خاندان‌ ابن‌ شحنه‌، اين‌ كسان‌ آوازه‌ يافته‌اند:

ادامه نوشته

ابن دقماق  دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 3شماره مقاله:1200



 این  مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است



اِبْن‌ِ دُقْماق‌، صارم‌ الدين‌ ابراهيم‌ بن‌ محمد بن‌ اَيْدَمر العلائى‌ (ح‌ 750- 809ق‌/1349-1407م‌)، مورخ‌ حنفى‌ مذهب‌ مصري‌ (ابن‌ حجر، انباء، 6/16). وي‌ در قاهره‌ ديده‌ به‌ جهان‌ گشود و همانجا درگذشت‌. پدر بزرگ‌ آيدمر عزالدين‌ دقماق‌ (د 734ق‌/1334م‌) [دُقماق‌ و تُخماق‌ واژه‌اي‌ تركى‌ به‌ معنى‌ چكش‌ بزرگ‌ چوبى‌ است‌] نقيب‌ لشكر و از اميران‌ ملك‌ ناصر محمد بن‌ قلاوون‌، از فرماندهان‌ مماليك‌ مصر بود (همانجا؛ همو، الدرر، 1/512؛ ابن‌ تغري‌ بردي‌، 1/120). ابراهيم‌ نخست‌ در زُمرة نظاميان‌ درآمد، سپس‌ به‌ تحصيل‌ علاقه‌مند شد و نزد برخى‌ از فقهاي‌ حنفى‌ فقه‌ آموخت‌، آنگاه‌ به‌ ادبيات‌ روي‌ آورد و سرانجام‌ علم‌ تاريخ‌ را برگزيد و در آن‌ مهارت‌ يافت‌ و آثار بسيار ارزشمندي‌ در اين‌ زمينه‌ تأليف‌ كرد (همو، 1/121؛ سخاوي‌، 1/145).

ادامه نوشته

ابن ترکمانی دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 3شماره مقاله:1002



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است



ابْن‌ِ تُرْكُمانى‌ ابوالحسن‌ علاءالدين‌ على‌ بن‌ عثمان‌ بن‌ مصطفى‌ ماردينى‌ (683 -750ق‌/1284- 1349م‌)، مفسر، محدث‌، فقيه‌ و قاضى‌ حنفى‌، اديب‌ و شاعر مصري‌. نياكان‌ او از قبيلة «تركمان‌» و از «ماردين‌» - قلعه‌اي‌ در بين‌النهرين‌ - بودند (ابن‌ تغري‌ بردي‌، المنهل‌ 1/362-363) كه‌ به‌ مصر كوچ‌ كردند. پدر او قاضى‌ فخرالدين‌ (د 731ق‌/1331م‌) و برادرش‌ احمد بن‌ عثمان‌ (د 744ق‌/1343م‌) و دو فرزندش‌ عزالدين‌ عبدالعزيز (د 749ق‌/1348م‌) و جمال‌الدين‌ عبدالله‌ (د 769ق‌/1368م‌) و برخى‌ از نوادگان‌ او نيز از فقيهان‌ و قاضيان‌ حنفى‌ در مصر بوده‌اند (ابن‌ ابى‌ الوفا، 366-367؛ سيوطى‌، 1/267). وي‌ دانشهاي‌ روزگار خود را مانند ادبيات‌، فقه‌، حديث‌، تفسير و كلام‌ به‌ خوبى‌ آموخت‌ و به‌ مقام‌ فقهى‌ بلندي‌ دست‌ يافت‌ و در 748ق‌ به‌ جاي‌ قاضى‌القضاة زين‌الدين‌ بسطامى‌ (د 771ق‌/1369م‌) به‌ قضاوت‌ در مصر گمارده‌ شد و تا هنگام‌ مرگ‌ اين‌ مقام‌ را دارا بود (ابن‌ حجر، 4/100؛ ابن‌ تغري‌ بردي‌، النجوم‌، 10/246) و سرانجام‌ در قاهره‌ درگذشت‌

ادامه نوشته

آناطولی         دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد: 2شماره مقاله:521



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است

آناتولی حِصاری، یا آنادلو حصاری ، آقچه حِصار، گُزَل حِصار، گزلجه حصار ، یِنی حِصار، ینیجه حصار ، و به عربی اَناضولی حصار و کوزَلْجَه حِصار، قلعه و بارویی بزرگ و باشکوه بر کرانۀ آسیایی بغاز استانبول، یا تنگۀ بسفر که در 797ق/1395م به فرمان ایلدرم بایزید اول بنیاد نهاده شد.
تاریخچه: سلطان بایزید اول، امپراتور عثمانی (حک‍ 792-805ق/1390-1402م) که پیوسته اندیشۀ دستیابی بر قسطنطنیه را در سر می‌پروراند، برای آنکه حلقۀ محاصرۀ تجاری این مهم‌ترین شهر امپراتوری بیزانس را که از 794ق/1392م آغاز کرده بود (لاموش. 34)، تنگ‌تر کند و راه دستیابی حریفان بیزانسی را به دریای سیاه ببندد، بر آن شد که پایگاهی درخورِ این مهم در مدخل بغاز استانبول (İA: در متون قدیمی، بغاز) اسکندریه، پی‌افکند و بدین‌سان آمد و شد کشتیهای بازرگانی و نیروهای نظامی میان قسطنطنیه (استانبول) و دریای سیاه را زیر نظر داشته باشد

ادامه نوشته

آمد    دایره المعارف بزرگ اسلامی  جلد: 2     شماره مقاله:492



 این مقاله هنوز مقابله تایپی نشده است


آمِد، دیار بکر کنونی، شهری در ْ37 و َ54 عرض شمالی و ْ39 و َ56 طول شرقی، بر جلگۀ مرتفع کرانۀ باختری دجلۀ علیا، واقع در جمهوری ترکیه. این شهر 650 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در تقاطع قدیمی راههای خریوت (در ارمنی: خربرد ) به ماردین و شاهراه کرانۀ خزر به اُدسا واقع شده است (ایرانیکا، ج I).
پیشینۀ نام امد به روزگار اداد نیراریِ اوّل (1305-1277ق م) پادشاه آشور می‌رسد، زیرا این نام بر غلاف شمشیری از روزگار وی باقی مانده است (TA، ذیل دیار بکر ). این نام در شعر عمروبن مالک تزیدی، شاعر بنی تزید عرب که با قبیله‌اش در عهد جاهلیت در حدود آمد اقامت گزیده بود، نیز ذکر شده است:
و لَیاتنا بآمد لم نَنَمها کلیلتنا بمیّا فارقینا

ادامه نوشته