«ابوالقاسم امامی»، مترجم و پژوهشگر معاصر، در مقاله‌ای تحت عنوان «تجارب الامم» که در زمستان 1366 در مجلات با موضوعات گوناگون علوم انسانی به چاپ رسانده است، به ذکر زندگی‌نامه نویسنده، معرفی کتاب و شیوه تصحیح کتاب «تجارب‌الامم» پرداخته و این اثر را از منظرهای مختلف تاریخی یگانه ارزیابی کرده که به شرح زیر است:

«آنچه در پی می‌آید، برگرفته از مقدمه‌ای است که بر متن صحیح خود از تجارب الامم به عربی نوشته‌ام، به این امید که بتوانم سرگذشت این تصنیف پرارزش را در این گفتار کوتاه بازگو کنم، پس از مصنف آغاز می‌کنم.

مسکویه، یا به فارسی نامش،(مشکوبه رازی احمدبن محمد بن یعقوب)فیلسوف بزرگ قرن چهارم هجری، و از چهره‌های درخشان حکمت و اندیشه اسلامی است که از سال 320 هجری، سال روی کارآمدن آل بویه، تا سال 421 یعنی یک قرن کامل در درخشانترین و شکوفاترین ادوار تمدن اسلامی زیسته است: زیست‌نگاران و مورخان حکمت، اعم از قدما و متأخران، باتوجه به آثار علمی پرارزشی که در زمینه‌های مختلف از خود برجای نهاده، او را: حکیم، طیب، فیلسوف اخلاق، مورخ، ریاضی دان، زبان شناس، ادیب، شاعر، نویسنده، باهوش، نقاد، تیزفهم، آگاه برنامه‌های کهن و زبان‌های باستانی خوانده‌اند. علاوه بر لقب مسکویه، القابی همچون: خازن و ندیم نیز، به ویژه در ارتباط با آل بویه که پیوندش بدیشان نزدیک و استوار بوده، بدو داده‌اند. به گفته عاملی، مسکویه را معلم سوم نیز گفته‌اند، بیشتر به علت غوری که در فلسفه عملی و علم اخلاق کرده، و شالوده استواری که برای آن ریخته، و ژرف‌نگری‌هایی که نشان داده است.

 مسکویه، علاوه بر درخشش بی‌مانند در زمینه فلسفه اخلاق مورخی بی‌همتا بود
 مسکویه، علاوه بر درخشش بی‌مانندی که در زمینه فلسفه اخلاق داشته به عنوان مورخی بی‌همتا نیز شناخته می‌شود، مورخی که نگرش تاریخی او از نگرش فلسفی و رفتار شناختی او جدا نیست و او را در میان مورخان بزرگ اسلامی بی هیچ گزافه‌ای ممتاز می‌کند. مسکویه تنها تاریخ نگاری است که روش استدلال فلسفی و انگیزه کشف علت و معلول در حوادث تاریخ، و ارزیابی عمل گرایانه آن را در نوشتن تاریخ، یکجا گرد داشته است. از مورخان بزرگ ما، هیچ تاریخ نگار دیگری در صدد بیرون کشیدن نتایجی که در رویدادهای تاریخ نهفته است، و اندرزهایی که از آن می‌توان گرفت، و تجربه‌هایی که می‌توان اندوخت، مانند مسکویه برنیامده است در واقع مسکویه در تجاب‌الامم، با همان چهره‌ای دیده می‌شود که در تهذیب الاخلاق، یا در الوفزالاصغر، یا در جاویدان خرد، یا در «شواملی» که در پاسخ «هوامل» ابوحیان نوشته است، یا در آثار دیگری که درباره روان و رفتار آدمی نگاشته، رخ می‌نماید. نقادان، وی را نخستین کسی می‌دانند که به نوشتن علمی تاریخ دست یازیده، راهگشای فلسفه تاریخ و تاریخ نگاری علمی شده است.
 اگر طبری را در نوشتن تاریخ، فقیه و محدث، و یعقوبی و مسعودی را جهانگرد، و بیرونی را دانشمند به معنی امروزی، و ثعالبی را ادیب می‌یابیم، مسکویه فیلسوفی است که کتابی حکیمانه در تاریخ نوشته است و در کار خود به اصالت عمل نظر داشته است. به گفته نقادان شیوه‌های تاریخ نگاری که تاریخ را در ترازو نهاده‌اند،مسکویه با نوشتن تجارب‌الامم در قرن چهارم هجری، الگویی برای کسانی چون رشیدالدین فضل‌الله (645-718) در جامع التواریخ و ابن خلدون (732-806) در مقدمه‌اش، و کافیجی (قرن نهم) در کتاب خود المختصر فی علم التاریخ، و سخاوی(830-920) در کتاب خود الاعلان بالتوبیخ لمن ذم اهل التاریخ، بوده است.
 تجارب الامم او، به عنوان مأخذی پر ارزش در زمینه تاریخ و فرهنگ اسلام و ایران، از سه امتیاز مهم برخوردار است.
 1) در بخش ایران پیش از اسلام، مسکویه متون باستانی پرارزش و بی مانندی را آورده است که در آثار مورخان بزرگی همچون طبری، یعقوبی، دینوری، مسعودی، ثعالبی، ابن اثیر، ابن خلدون و دیگران نیامده است از آن‌هاست عهد اردشیر که پاره‌ای آن را کهن‌ترین متن یک پارچه و تألیف شده‌ای می‌دانند که از تاریخ ایران پیش از اسلام به دست ما رسیده است. یا مانند اتوبیو گرافی انوشیروان که مسکویه به گفته خود، آن را از کتابی که انوشیروان خود، درباره کشورداری و خاطرات خویش نوشته، در تجارب الامم آورده است.
 مسکویه، این متون و همانندهای آن را از چه منابعی گرفته که دست همکاران مورخ او از آن کوتاه مانده است؟ مسکویه به دلیل نزدیکی ویژه‌ای که با میران و وزیران آل بویه، از جمله عضدالدوله و پسرش ابوالفتح، یا ابن المعید و دیگران داشته، کتابخانه‌های بزرگ تاریخ خواندنی است، در اختیار او یا زیر سرپرستی وی بوده است. کتابخانه‌هایی که نامه‌های باستانی و علوم و فنون نوین و برنای اسلامی آن زمان را در خود یکجا داشته، و مسکویه در نوشتن تاریخ خود، چه در بخش پیش از اسلام و چه پس از آن، ازآن سود فراوان جسته است.
 2)در بخش مربوط به آل بویه، از آنجا که مسکویه از معاصران این دوره و از نزدیکان امیران و وزیران آل بویه است، و با بسیاری از شخصیتهای برجسته آن روزگار پیوندی نزدیک داشته، و با بسیاری از شخصیت‌های برجسته آن روزگار پیوندی نزدیک داشته، گزارش‌های کتاب، بی‌هیچ واسطه‌ای به کتاب تجارب الامم راه یافته است زیرا بیشتر آن از مشاهدات خود مسکویه، یا نقل از زبان کسانی است که سازنده تاریخ آن زمان بوده‌اند، و به گفته مسکویه، به پایه مشاهدات شخصی یا گزارش مستقیم است؛ و همین خود سبب شده است تا تجارب الامم برای کسانی که در تاریخ آل بویه و ویژگی‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن روزگار پژوهش می‌کنند به عنوان مأخذی اصیل و دست اول شناخته شود.
 3) روش تاریخ‌نویسی مسکویه که محققان از خودی و بیگانه درباره آن سخن‌های بسیار گفته‌اند و ستایش‌ها کرده‌اند.
 به گفته خاورشناس کایتانی، در مقدمه فتوگراف نسخه ایاصوفیا: «وی که از ریشه‌ی ایرانی برآمده است یکی از پیشروان تاریخ‌نویسی به زبان تازی است.
 مسکویه تاریخ خود را در کمال بی‌طرفی نوشته است
 فزون براین، اثری که از مسکویه برجای مانده، برشالوده‌ای استوار است که از نگاه روش شناختی، با اصولی که در نزد تاریخ نویسان باختر زمین و مورخان متأخرتر به کار بسته می‌شود، خویشاوندی نزدیک دارد مسکویه برخلاف سلف شهیر خود طربی که هدف عمده‌اش گردآوری مایه‌های تاریخی و ارائه همگی آن به ترتیبی شایسته بود،برآن شد تا تاریخش همچون ساختی آدام وار تصنیف گردد، و ازاین رهگذر، اندیشه‌های بنیادین، چنان که کل تصنیف را به هم می‌پیوندد، عنصر آفریننده در سراسر اثر شود، در صفحات این اثرعنصری شخصی به چشم می‌خورد که جای آن در سایر تصنیف‌های تاریخی این مرحله خالی است. تجارب الامم، آشکارا، کاری است برآمده از ذهنی استدلالی که در پرتو برداشتی والا از هدف و وظیفه مورخ عمل می‌کند. از این رو، مسکویه نسبت به مورخان پیشین و معاصران خویش که به تازی نوشته‌ا‌ند. برتری بزرگی نشان می‌دهد. وی بدان خشنود نیست که به گردآوری مایه‌های تاریخی و ارائه آن در یک سامان گاه شناختی بسنده کند. چه، وی بر این باور است که رویدادهای گذشته، با شبکه‌ای از شوؤن و مصالح بشری به هم پیوند داشته است و در حقیقت تاریخ نیز، چنان که وی می‌بیند، همین است و در گزارش راستین آن، خردمند چیزی خواهد یافت که کانی از دانش ارجمند است.»
 مسکویه، چنان که روزنتال نیز گفته، به حوادث بی‌ارزش تاریخ به ندرت توجه می‌کند و رویدادهایی را که از ارزش راستین برخوردارند به خوبی بازمی‌شناسد و آنها را با ارتباط منطقی و خردمندانه ارائه می‌کند.
 وی تاریخ خود را در کمال بی‌طرفی نوشته است و به گفتار مارگلیوث،از آن‌جا که وی در خدمت امیران و وزیران آل بویه می‌زیسته است انتظار آن بود که از ایشان ستایش بسیار کند. لیک، می‌بینیم که در نوشتن تاریخ به هیچ روی، از ایشان جانب نگاه نداشته، بل بی‌طرفی شگفتی نشان داده است.
 نگاهی به نسخه‌های متعدد تجارب‌الامم
 نسخه‌ها و پاره نسخه‌ها:
 با این همه تجارب‌الامم از لحاظ چاپ و نشر به سرنوشت شگفتی دچار آمده که هرگز درخور پایگاه بلند اثری مانند آن نبوده است.
 تا نخستین ده قرن بیستم، از نسخه کامل و قابل اعتمادی که همه بخش‌های ششگانه آن را (بخش هفتم ذیل تجارب الامم است که روذرآوری برآن افزوده است) در برگیرد نشانی نبود. تا آن‌که در بررسی‌هایی که زیر نظر خاورشناس کایتانی در گنیجینه‌های خطی ایاصوفیا در ترکیه انجام گرفت نسخه کاملی از این اثر، از زیر غبار قرون خود نمود و محققان را براستی شادمان کرد به هر حال نسخه‌ها و پاره نسخه‌هایی که تا امروز از این کتاب شناخته شده است از این قرار است:
 1-نسخه ایوصفیا ـ نسخه‌ای است کامل در شش بخش و به خط محمد بلخی که در 505-506 هجری یعنی اندکی بیش از نهصت سال پیش کتابت شده و در کتابخانه ایاصوفیای استانبول در ترکیه نگاهداری می‌شود.
 2-نسخه ملک.نسخه‌ای است از لحاظ کمیت کامل ولی به لحاظ اغلاط فراوانی که دارد به تنهایی هرگز قابل اطمینان نیست. این نسخه در کتابخانه ملک در تهران نگاهداری می‌شود.
 3-نسخه دوم ملک. نسخه‌ای است که هر چند از لحاظ صحت نسبی رضایت‌بخش است لیکن از لحاظ کمیت ناقص است و فقط یک سوم متن تجارب الامم را شامل است.
 4-نسخه آستان قدس. این نسخه نیز ناقص است و از لحاظ کمیت تقریبا با نسخه دوم ملک برابر و یک سوم متن کتاب است.
 5-نسخه پاریس. این نسخه مشتمل بر حوادث سنوات 249-315 هجری است که این نیز به نوبه خود ناقص است.
 6-نسخه بادلیان. نسخه‌ای است ناقص و مشتمل بر حوادث سال 340 تا 365 هجری. 

 7-نسخه آمستردام. نسخه‌ای است ناقص که مشتمل بر حوادث سنوات 196 تا 251 هجری است.

 8-نسخه اسکوریال. نسخه‌ای است ایضا ناقص، شامل سنوات 36 تا 67 هجری
9-نسخه غازان. مشتمل بر سالهای 163 تا 172. نسخه‌ای است بسیار ناقص.
 
 10-نسخه لنینگراد (پطرسبورگ) مجلد پنجم که در مجله آکادمی علوم، سال 1924 معرفی شده است
.
 بخشهای تکثیر شده توسط کایتانی:
 بخش اول و بخش ششم نسخه ایاصوفیا توسط لئون کاتیانی و از سوی بنیاد گیب، در سالهای 190، 1913، 1917 در لیدن فتوگراف شد یعنی نسخه خام و دست نخورده تکثیر گردید که هرگز به معنی چاپ این بخش‌ها به حساب نمی‌آید.
 کایتانی هرچند در اندیشه تکثیر همه بخش‌های نسخه ایاصوفیا و سپس تصحیح و چاپ آنها بوده لیک بنابه شرایط جنگ او و اهمیت ویژه این بخش‌ها در مقایسه با تاریخ طبری تکثیر آن‌ها را بر سایر بخش‌ها، مقدم داشته است، باری، یادداشت‌هایی که به زبان انگلیسی، همراه با فتوگراف سه بخش نامبرده ایاصوفیا از سوی کایتانی و همکاران او در بنیاد گیب افزوده شده عبارت است از مقدمه کایتانی برای بخش اول( 5صفحه)، یادداشت آمدروز درباره زندگی وآثار مسکویه (13 صفحه) ملخصی از محتوای بخش اول به قلم ملونی، و یک فهرست اعلام تهیه شده توسط ملونی. کارلسترنج هم این بود که ملخص و فهرست ملونی را قبل از چاپ یک بار دیده است. در بخش پنجم، مقدمه‌ای از کایتانی (4 صفحه) با ملخص و فهرست. اما بخش ششم جز مقدمه‌ای از لسترنج (2 صفحه) چیزی به همراه ندارد.
 بخش‌های چاپ شود توسط آمد روز و مارگلیوث:
 بخش پنجم و ششم ایاصوفیا با اسقاط 56 صفحه از اول بخش پنجم و انتقال 28 صفحه از آغاز بخش ششم به پایان بخش پنجم توسط آمد روز عضو هیئت امنای گیب همراه با ذیل تجارب الامم نوشته روزراوری و قطعه‌ای از تاریخ هلال صابی (دو قسمت اخیر در یک جلد) جمعا در سه جلد در قاهره و به سال 1914، 1915، 1916؛ چاپ شد با توجه به این که آمد روز در نیمه راه کار چاپ ذیل تجارب الامم درگذشت و نیمه دوم آن توسط مارگلیوث انجام پذیرفت. پس آنچه توسط آمد روز و در بخش پایانی توسط مارگلیوث منتشر گردید، دو جلد پنجم و ششم تجارب الامم و یک جلد ذیل آن است که خود از دو قطعه کوچکتر نوشته روزراوری و هلال صابی به دست آمده است. و این سه مجلد (از تجارب الامم و ذیل) توسط مارگلیوث به انگلیسی ترجمه شده است که با یک مقدمه( 11صفحه) و یک فهرست (114 صفحه در مجلد جداگانه) تحت عنوان افول خلافت عباسی منتشر گردید (اسکفورد 1920-1921). و حاصل کار این دو خاورشناس، از چاپ متن و ترجمه انگلیسی و یک جلد فهرست، جمعا هفت مجلد بوده است. و همین چاپ آمد روز است که انتشار آن همزمان با تألیف کتاب تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام اثر آیت الله سید حسن صدر بوده است. وی در کتاب خود، در آن زمان ضمن تأکید بر اهمیت تجارب الامم نوشت:«کتابی است درباب خود بسیار ارزشمند که شنیدم این روزها از چاپ درآمده است». متأسفانه چنانکه دانستیم فقط بخشی (2 مجلد همراه با ذیل) از تجارب الامم درآمده بوده است.
 قطعه چاپ شده توسط دو خویه:
 دو خویه خاورشناس دیگر پاره نسخه‌آمستردام را که بخشی از مجلد چهارم تجارب الامم را شامل می‌شود، به سال 71-1869 با ترجمه لاتینی به چاپ رسانید که همراه با قطعه دیگری تحت عنوان العیون والحدائق فی اخبار الحقائق همراه است.
 قطعه چاپ شده دز غازان شوروی:
 بنابر آنچه دکتر عبدالرحمن بدوی در مقدمه جاویدان خود خبر می‌دهد ظاهر بخش سوم و نیمی از بخش چهارم تجارب الام در غازان شوری چاپ شده است که هرچه جسته‌ایم آن را نیافته‌ایم، تا نه کمتر، به عنوان پاره نسخه‌ای برحسب مورد از آن سود جوییم.
 سرانجام می‌توان گفت: بخش‌ها و قطعات چاپ شده این اثر را اگر در کنار یکدیگر نهیم، چیزی در حدود نیمی از کل بخش‌های کتاب را دربر خواهد گرفت بی آنکه تسلسلی در میان آن‌ها باشد،یا تابع یک تقسیم بندی منطقی بوده باشد. به عبارت دیگر، این اثر ارزنده که شرق و غرب و خودی و بیگانه به ارزش کم نظیر آن اعتراف دارند تاکنون حتی یک چاپ درست و کامل که همه بخش‌های آن را دربرگیرد از آن در دست نبوده است.
 آنچه ما منتشر می‌کنیم:
 اما متنی که به تصحیح و ترجمه این جانب، هم اکنون در حال چاپ و انتشار است و دو جلد متن عربی آن تاکنون از چاپ درآمده است (تهران انتشار سروش 1366) شامل همه مجلدات هفتگانه تجارب الامم با احتساب ذیل و ترجمه فارسی آ‌ن‌ها خواهد بود که با افزودن یک جلد فهرست به دوره متن عربی، و یک جلد فهرست به دوره ترجمه فارسی و نیز الحاق یک مجلد درباره زندگی و کارنامه علمی مسکویه به دو زبان عربی و فارسی به هر یک از دو مجموعه سرانجام و به یاری خدا هجده مجلد از کار درخواهد آمد.
 در تصحیح متن تجارب الامم، اساس کار ما همان نسخه معتبر ایاصوفیاست، و از نسخه‌های دیگر که نام برده‌ایم و در دسترس بوده است و نیز متون تاریخی مشابه همچون طبری، و تاریخ‌های دیگر و منابعی شبیه آن در کنار کار و برحسب موارد استفاده شده است که شرح روش ما در نقدمتن و معرفی نسخه‌ها و منابع تحقیق، در این کار، و نیز معرفی مسکویه و ویژگی‌های تاریخ نویس او، در مقدمه متن عربی کتاب در 31 صفحه به عربی و تحت عنوان: «تصدیر عام حول مسکویه و صنیفه تجارب الامم» به طور مستند و با ذکر مأخذ تشریح شده است.
 از این رو در این گفتار به علت پرهیز از درازی سخن و دوباره کاری، از ذکر مأخد خودداری کرده‌ایم و کسانی را که مایل به جزئیات بیشتر و آشنایی با مأخذ باشند بدانجا ارجاع می‌کنیم.
 در اینجا یادآوری این نکته لازم می‌نماید که تصحیح و تحقیق در قسمت پیش از اسلام تجارب‌الامم یعنی نیمه اول مجلد اول آن، و نیز یک مقدمه مفصل تحقیقی درباره احوال و آثار مسکویه و شیوه تاریخ‌نویسی او موضوع رساله دکتری اینجانب بوده است که در 1354 یعنی دوازده سال پیش به عنوان موضوع تصویب گردید و در یازده سال پیش یعنی در 1356 از آن دفاع شد و با حسن ظن استادان و هیئت ژوری دانشکه الهیات و معارف اسلامی با درجه «بسیار خوب» گذشت. در حالی که آشنایی من با تجارب الامم و اصل کار من درباره این اثر و مولف آن از سال 1349 یعنی هفده سال پیش آغاز شده بود واین در پی قراردادی بود که برای ترجمه بخش اول تجارب الامم از روی همان فتوگراف کایتانی، با یکی از مراکز نشر بسته بودم. به هر حال تحقیقاتی که در چهارچوب رساله‌ام انجام داده بودم، با تغییرات کمی و کیفی بسیار در طرح بزرگ چاپ متن و ترجمه تجارب الامم و معرفی دو زبانه مسکویه مستحیل شده و بارور گردیده است تاکنون عمری را دراین راه نهاده‌ام و امیدوارم چندان بمانم که این کار را به انجام برم و آخرین مجلد چاپ شده آن را به چشم ببنیم باشد که از این رهگذر خدمتی هرچند کوچک به تحقیق و اهل تحقیق کرده باشم.