آبَسْكون دانشنامه ایران جلد: 1 شماره مقاله 320
آبَسْكون ، يا aba(e)skun] آبِسْكون، جزيره و بندرگاهى كهن در جنوب شرقى درياي خزر واقع در مصب رود گرگان كه جغرافىدانان متقدم طول آن را 9 و 5 شرقى، و عرض آن را 7 و 0 يا 5 شمالى تعيين كردهاند. اكنون محل دقيق آن شناخته نيست و كسانى آبسكون را در محل روستاي خواجه نفس كنونى يا جزاير آشوراده مىدانند. از قراين و نقشههاي تاريخى برمىآيد كه آبسكون بندرگاهى پراهميت بوده، و همين اهميت سبب شده است كه در مآخذ تاريخى از درياي خزر، به نام درياي آبسكون ياد شود.
دربارة پيشينة تاريخى اين بندر، آگاهيهاي چندانى به دست نيامده، جز آنكه انصاري دمشقى د 27ق/327م تصريح كرده كه بندرگاه آبسكون را قباد ساسانى بنا كرده است. اگر چه قراينى تاريخى كه اين معنى را اثبات كند، در دست نيست، ولى احتمال صحت اين قول را يكسره نمىتوان نفى كرد. پس از اسلام اين منطقه كه درگاه گرگان و راه ارتباطى مهمى به شمار مىآمده، بار، ميان سالهاي 66ق تا 01ق/ 80 تا 13م آماج يورش روسها و پايگاه حملات بعدي آنان به گيل و ديلم گشته است.
به هر حال، در سدة ق/0م، آبسكون بندري بزرگ و معتبر «و جاي بازرگانان همة جهان» بوده كه افزون بر اهميت بازرگانى يعنى مركزيت تجارت ابريشم و پوست و ماهى، خط دفاعى در برابر تركها هم به شمار مىرفته، و نيز راه ارتباطى شرق خزر به بابالابواب، گيلان، ديلم و بسياري از سواحل درياي خزر بوده است. اطلاق «مدينه» يا شهر بر آبسكون توسط جغرافىنگاران قديم نيز مسلم مىدارد كه در آنجا جامعى و منبري بوده است، اما پيداست كه آبسكون به تدريج اهميت خود را از دست داده، زيرا در سدة ق/3م از آن به عنوان «ديهى خرد» بر ساحل دريا ياد شده است. ظاهراً نزديك به همان ايام، پس از يورش مغول و شكستن سد جيحون و تغيير مسير آن به سوي خزر، به تدريج آبسكون را آب گرفته است. نيز چنانكه رضاقلى هدايت گفته است: آبسكون نام رودي در فرسخى استراباد است كه از سوي خوارزم مىآيد و به درياي خزر مىريزد و محل ريختن آن را آب سكون نيز گويند. همو گويد كه چون اميرزاده مهديقلى ميرزا، حاكم مازندران، خواست بر كنار دريا بنايى بسازد، آثاري ظاهر شد و هدايت حدس مىزند كه آن آثار بقاياي آبسكون كهن است، اما پس از آن خبري از آثار مزبور يا بندرگاه آبسكون بر جاي نيست.* منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
دربارة پيشينة تاريخى اين بندر، آگاهيهاي چندانى به دست نيامده، جز آنكه انصاري دمشقى د 27ق/327م تصريح كرده كه بندرگاه آبسكون را قباد ساسانى بنا كرده است. اگر چه قراينى تاريخى كه اين معنى را اثبات كند، در دست نيست، ولى احتمال صحت اين قول را يكسره نمىتوان نفى كرد. پس از اسلام اين منطقه كه درگاه گرگان و راه ارتباطى مهمى به شمار مىآمده، بار، ميان سالهاي 66ق تا 01ق/ 80 تا 13م آماج يورش روسها و پايگاه حملات بعدي آنان به گيل و ديلم گشته است.
به هر حال، در سدة ق/0م، آبسكون بندري بزرگ و معتبر «و جاي بازرگانان همة جهان» بوده كه افزون بر اهميت بازرگانى يعنى مركزيت تجارت ابريشم و پوست و ماهى، خط دفاعى در برابر تركها هم به شمار مىرفته، و نيز راه ارتباطى شرق خزر به بابالابواب، گيلان، ديلم و بسياري از سواحل درياي خزر بوده است. اطلاق «مدينه» يا شهر بر آبسكون توسط جغرافىنگاران قديم نيز مسلم مىدارد كه در آنجا جامعى و منبري بوده است، اما پيداست كه آبسكون به تدريج اهميت خود را از دست داده، زيرا در سدة ق/3م از آن به عنوان «ديهى خرد» بر ساحل دريا ياد شده است. ظاهراً نزديك به همان ايام، پس از يورش مغول و شكستن سد جيحون و تغيير مسير آن به سوي خزر، به تدريج آبسكون را آب گرفته است. نيز چنانكه رضاقلى هدايت گفته است: آبسكون نام رودي در فرسخى استراباد است كه از سوي خوارزم مىآيد و به درياي خزر مىريزد و محل ريختن آن را آب سكون نيز گويند. همو گويد كه چون اميرزاده مهديقلى ميرزا، حاكم مازندران، خواست بر كنار دريا بنايى بسازد، آثاري ظاهر شد و هدايت حدس مىزند كه آن آثار بقاياي آبسكون كهن است، اما پس از آن خبري از آثار مزبور يا بندرگاه آبسكون بر جاي نيست.* منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۲ ساعت 13:10 توسط محمد قجقی
|