نگاهی به تاریخ خزرها
خزرها که موجودیت و تاسیس دولتشان در قرون بین ششم و یازدهم به تثبیت تاریخ رسیده است، بدون بجای گذاشتن اثر و ردپائی، چگونه می توانند از صحنه تاریخ پاک شده باشند؟ در پاسخ این سئوال باید گفت، که جوامع وارث خزرها موجودیت خود در جهان را ادامه می دهند. این جوامع وارث را باید در محدودۀ مرزهای دولت خزر در آن دوران جستجو نمود. در نتیجۀ تحقیقات بسیار، جامعۀ وارث خزرها تثبیت گشته است. این جامعه، قرائی ها و یا ترکهای قارائیم نامیده می شوند. کلمۀ خزر از ریشۀ gez بمعنای گشتن شکل گرفته است. کلمۀ gezer و یا گردش کننده، در ترکی آناطولی بمعنای کوچ نشینهائی که آزادانه می گشتند، می باشد. کلمۀ خزر در زبانهای دیگر بعنوان مثال در زبان عربی اَل – خزر، در زبان عبری خوزاری و یا کوزار، در زبان لاتین گازاری و چازاری، در زبان گرجی خازاری، در زبان مجاری خوس زارو در چینی نیز کو- سا ، کا – سات خوانده می شود. خزرها که تاریخ نویسان آنها را یکی از طوایف ترک قبول می کنند، از سوی مورخان غربی نیز بعنوان طایفه ایی ترک شده شناخته می شوند. علاوه بر ریشۀ ترکی کلمۀ خزر، منابع قدیمی چینی از تعبیر ترک – خزر استفاده کرده و در منابع خود آنها را ترک می خوانند. تمام این دلایل ترک بودن خزرها را ثابت می نماید. مهمترین دلیل در اثبات هویت خزرها که غربیها نیز آنرا ملاک قرار می دهند، نامه ای است که یوسف خاقان خزر برای حاسدای وزیر اندولس نوشته است. خاقان یوسف در این نامه شجرۀ خود را چنین بازگو می کند:
براساس شجره نامه ای که از اجدادمان باقی مانده است، توقارم ۱۰ پسر داشت. اویغورها، دورسوها، آوارها، هونها، باسیلا ها، تارنیاک ها، خزرها، زاکوراها، بلغارها و صابیرها از این پسران ریشه گرفته اند. ما از نسل پسر هفتم یعنی خزر هستیم. توقارما که در این نامه بدان اشاره شده است، پسر یاسف یعنی پدر ترکها بوده است.
از این عبارات که از منبعی موثق است، می توان به این مطلب که یاسف پدر ترکها بوده است، اعتبار نمود. در نتیجۀ کاوشهای باستانشناسی که در منطقۀ خزر انجام گرفته، شمشیرها، تبرها و لوازم فرهنگی متعلق به ترکها کشف شده است. این وضعیت نشان می دهد که خزرها از ترکستان به منطقه ای مابین دریای سیاه و دریای خزر آمده بودند.
زندگی اجتماعی خزرها بطور کلی چهارچوبی ترکی داشت. نظام دولتی و زبان آنها خصوصیات ترکها را داشته است. براساس نامه ای که خاقان یوسف نوشته است، خاقانهای خزر علاوه بر اسامی عبرانی، نامهای ترکی نیز داشتند. این وضعیت، ترک بودن خزرها را نشان می دهد. خزرها که در طول قرن هفتم میلادی با اعراب آشنا شدند، بیش از یک قرن به جنگ با اعراب مسلمان پرداخته، گاهی بر آنها غلبه کرده و گاهی نیز مغلوبشان گردیدند. خزرها در قرن ۷ ام و ۸ ام میلادی از طرفی با اعراب جنگیده و از طرف دیگر به توسعه در اروپای شرقی، اروپای میانی و ممالک بالکان پرداختند. آنها در این راستا قبایل اسلاو، مجارها و در راس همۀ روسها را تحت امر خود در آوردند. از قرن نهم میلادی، روسها که تحت الحمایۀ آنها بوده و سازماندهی شده بودند، با تحریک بیزانس حمله بسوی خزرها را آغاز کردند. کمک بعضی از طوایف ترک به این حملات روسها کم کم دولت خزرها را تضعیف ساخت. دولت خزر که بسال ۹٦٥ نتوانست در مقابل حملۀ مشترک روسها، بیزانسها و پچنکها تاب تحمل بیاورد، توسط روسها سقوط کرده و دیگر نتوانست قامتش را راست بکند. دولت خزر که به زحمت تا سال ۱۰۳۰ باقی ماند، در نتیجۀ حملات طوایف ترک مجاور موجودیت خود در تاریخ را از دست داده و از صفحۀ تاریخ پاک گردید.
خزرها از سال ۱۰۳۰ جای خود را به قپچاقها داده و تنها توانستند بصورت یک جامعه باقی بمانند. خزرها که تا قرن چهاردهم میلادی موجودیتشان بصورت یک جامعه حفظ شده بود، از قرن ۱٥ ام به بعد چندان مطرح نگردیدند.
همانطوریکه مشاهده می شود، خزرها برای اولین بار در قرن دوم قبل از میلاد مابین دریای سیاه و دریای خزر، موجودیتشان را اعلام کردند. خزرها که تا قرن ششم میلادی بدون سازماندهی دولتی، موجودیتشان را حفظ کرده بودند، بسال ٥٥۸ میلادی بعنوان دولتی کوچک وابسته به گوک ترکها پا به صحنۀ تاریخ گذاشته و این وابستگی خود را تا سال ٦۲۰ میلادی ادامه دادند. این دولت که از سال ٦۳۰ بعنوان دولتی کاملا مستقل توسعه یافت، تا سال ۷۰۰ بر پایه های مستحکمی جای گرفت. سالهای مابین ۷۰۰ الی ۸٥۰ بعنوان دوران اوج گیری دولت خزرها قبول می گردد. سالهای مابین ۸٥۰ الی ۹٥۰ دوران تضعیف و سال ۹٦٥ تاریخ سقوط این دولت می باشد. خزرها که بعد از این تحولات، ۷۰ سال بصورت دولتی مستقل به حکمرانی ادامه دادند، موجودیت دولتی خود را تا سالهای ۱۰۳۰ حفظ کردند.
خزرها ٥ قرن بعنوان دولتی مقتدر در این منطقه حضور داشته و از نظر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تاثیرات مهمی در بخشهای بزرگ آسیا و اروپا بجای گذاشتند. در پایه و اساس بسیاری از دول قدرتمند همانند سلجوقیان، روسها و مجارها نهادهای خزرها جای داشت. در نظام اداری و نظامی سلجوقیان، همانند چهارچوب دولتی روسها، ردپای خزرها را می توان احساس کرد. در کارکرد معادن، صنایع اسلحه سازی، تولید طلا و نقره جات، نقشه های شهرسازی، نقشه های ساختمان و امور تکنیکی، خزرها پیشگام روسها، مجارها و حتی اروپائیان در این زمینه می باشند.
اِتیل پایتخت این سرزمین کهن یکی از مهمترین مراکز تجاری جهان آندوران بوده است. شهر اِتیل بعنوان بازاری آزاد، تجار مناطق مختلف جهان آندوران را در بنیۀ خود جای می داد. دولت در سطح کشور در امور اقتصادی بهیچوجه دخالت نکرده و تنها به دریافت مالیات بسنده می نمود. در سرتاسر سرزمین نیز حیات اقتصادی متکی بر رقابت وجود داشت. دولت در مقابل دریافت مالیات، قبل از هر چیز امنیت راهها را تامین کرده و برای حل اختلافات در روابط تجاری تدابیر بایسته را اتخاذ می نمود. بغیر از این موارد، دولت چیزهایی که اقتصاد را متضرر می ساخت، انجام نمی داد.
خزرها که پنج قرن آزگار به موجودیت خود بعنوان یک دولت ادامه دادند، از نظر حیات دینی یکی از جوامع نمونه در جهان می باشد. در سرزمین خزر بمعنای واقعی، آزادی عقیدتی وجود داشت. در اِتیل پایتخت خزر، مسلمانان، مسیحیان، موسوی ها و منسوبین دیگر ادیان در کنار یکدیگر و توام با صلح زندگی می کردند. در تمامی نقاط کشور آزادی اندیشه و دین وجود داشته و هیچ احدی بدلیل عقاید دینی تحت فشار گذاشته نمی شد.
منبع: ت.ر.ت فارسی