روابط فرهنگی و اجتماعی بین ترکیه و ایران به گذشته های بسیار دور برمی گردد. جوامع دو کشور در کنار همسایگی، در بسیاری از  جنبه های زندگی وجوه مشترک دارند. زبانهای فارسی و ترکی نیز در ترکیه و ایران مورد توجه مردم دو کشور است. آموزش زبان ترکی در ایران و آموزش زبان فارسی در ترکیه می تواند تفاهم بین جوامع دو کشور را  محکمتر کند. در دانشگاههای ترکیه از دهها سال قبل رشته زبان و ادبیات فارسی تدریس می شود. یکی از دانشگاههای معتبر ترکیه که به امر تربیت دانشجویان زبان و ادبیات فارسی مبادرت می ورزد دانشگاه سلجوق در شهر قونیه است. این دانشگاه با بهرهگیری از اساتید مجرب و توانای ترکیهای هرساله دهها دانشجوی ممتاز را در زمینه زبان و ادبیات فارسی تحویل جامعه می دهد.

پروفسور دکتر علی تمیزاِل عضو هیأت علمی دانشکده فن و ادبیات دانشگاه سلجوق و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه از اساتید معتبر زبان و ادبیات فارسی در ترکیه است که مدتی را نیز در ایران و در محیط دانشگاهی به تدریس زبان ترکی پرداخته است.
برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با حال و هوای آموزش زبان فارسی در ترکیه گفتگویی با ایشان ترتیب دادیم که از نظر شما می گذرد:

 

جناب استاد ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید و برای ما بگویید از همان ابتدا چطور شد که رشته زبان و ادبیات فارسی را انتخاب کردید؟

اینجانب در سال ۱۹۶۳ در استان قهرمان ماراش ترکیه به دنیا آمدم. تحصیلات دوره ابتدایی و دوره متوسطه ام را هم در قهرمان ماراش گذراندم. در سال ۱۹۸۷ میلادی در دانشگاه آتاترک ارضروم در رشته زبان و ادبیات فارسی قبول شدم. می دانید که در ترکیه هم برای دانشگاهها کنکور هست. من در نتیجه امتحانات کنکور در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آتاترک قبول شدم. بعد از آن در سال ۱۹۹۶ در دانشگاه سلجوق قونیه در رشته زبان و ادبیات فارسی دوره تحصیلی کارشناسی ارشدم را تمام کردم. در سال ۲۰۰۲ در دانشگاه آنکارا در رشته زبان و ادبیات فارسی دکترای فارسی ام را تمام کردم. در سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۷ به عنوان پژوهشگر و دستیار علمی در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه سلجوق فعالیت نمودم و در همین رشته به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول شدم و از سال ۲۰۰۷ میلادی به عنوان عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگده ادبیات دانشگاه سلجوق کار می کنم.

همچنین از سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ هجری شمسی در دانشگاه علامه طباطبایی تهران به تدریس زبان و ادبیات ترکی استانبولی مشغول شدم و سه ماه است که دوباره در دانشگاه سلجوق در رشته زبان و ادبیات فارسی به عنوان مدیر کار می کنم.

جایگاه زبان و ادبیات فارسی در ترکیه چگونه است؟

من در این باره یک کمی درباره روابط بین مردم ترک زبان و فارسی زبان و همچنین بین دو کشور ترکیه و ایران و روابط بین دو جغرافیا توضیح بدهم.

ترکها از زمانهای بسیار دور با همسایه شان ایران آشنا شده بودند، زبان فارسی را در مدت زمانی کوتاه آموخته و به تدریس آن پرداخته بودند. ترکها زبان فارسی را به عنوان وسیله ای برای ایجاد الفت و افزایش همبستگیها دیدند و هرگز نیندیشیدند که این زبان در پی سلطه سیاسی و یا تحمیل فرهنگی قدم برمی‌دارد. به این وسیله ترکان از راههای مختلف به زبان و ادبیات فارسی خدمت کرده اند. زبان فارسی که در دورۀ سلجوقیان به عنوان زبان رسمی مورد قبول واقع شده بود در دورۀ عثمانیان به عنوان زبان ادب مورد توجه قرار گرفت و شاعران و نویسندگان آن دوره و در رأس آنان سلاطین و شاهزادگان عثمانی به تدوین آثار فارسی در زمینه های مختلف رغبت یافتند. در این میان هم باید اشاره کرد که برخی از منابع مهم تاریخ ترک و منابع ادبیات کلاسیک ترک به زبان فارسی نگاشته شده اند.  

دربار سلاطین سلجوقی - که بعضی  از آنان چون ملکشاه و سلطان طغرل شعر فارسی می سرودند- محفل فارسی گویان شد. در دورۀ خوارزمشاهیان نیز فارسی زبان دربار شد و تعدادی از سلاطین خوارزمشاهی چون آتسیز، تکش و دو فرزندش علاءالدین و تاج الدین به سرودن شعر مشغول می شدند.

هرچند که غائله مغول فترتی پیش آورد، با برپایی امپراتوری عثمانی که مقدر بود ۶۰۰ سال بر سرزمین ترکان حکم راند فارسی دوباره رواج یافت. اغلب سلاطین عثمانی همانگونه که فرزندان خود را به فراگیری فارسی تشویق می کردند از  فارسی نویسی دریغ نمی ورزیدند.

بعضی از آنان چون سلطان محمد فاتح، سلطان بیازیت، سلطان سلیم و سلطان سلیمان دوست شعر و شاعری بودند و در میان شاعری اسب می تاختند. توجه و علاقۀ سخنوران ترک به فارسی بر رونق این زبان در میان ترکان افزود. این پاسداران ترک زبان فارسی از راههای مختلف به ترویج فارسی دست می زدند.

بعضی چون سخنور نامی ترک، فضولی به ترتیب دیوان فارسی دست می زدند. برخی دیگر ترجمه آثار فارسی را ترجیح می دادند. عده ای چون سروری، سودی، لامی و شمعی در وادی شهنویسی قدم می گذاشتند و بالأخره عده ای چون شعوری، شاهدی و حلیمی به تدوین فرهنگهای دو زبانه فارسی-ترکی می پرداختند.

 

در دورۀ عثمانی به علت روابط فرهنگی نزدیک عثمانیان و ایرانیان هر دو زبان عربی و فارسی در سازمانهای آموزشی جایگاه بسیار مهمی داشتند.

این موقعیت تا قرن بیستم ادامه یافت و در دوران جمهوریت هم کارشناسان بسیاری پرورش یافتند که واقعا زبان فارسی بویژه زبان نوشتاری آنرا بسیار خوب می دانستند.

این توجه باعث شد تا دانشگاهها نیز با تواناییهای خودشان آموزش و تعلیم این زبان را ادامه دهند.

آموزش زبان فارسی که اهمیتش را در دوره جمهوریت نیز از دست نداده بود در گروههای زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای معتبر ترکیه ادامه یافت.

از میان اهداف گروههای زبان و ادبیات فارسی در ترکیه علاوه بر آموزش زبان فارسی می توان به پژوهش در ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی، بررسی و گردآوری اطلاعات مربوط به فرهنگ ترک که در منابع فارسی جای گرفته اند اشاره کرد.

در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۲۳ پس از تأسیس جمهوری ترکیه آموزش زبان فارسی از سازمانهای آموزشی متوسطه حذف شد اما در عوض رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای مدرن تأسیس شد.

در دوره جمهوریت در ترکیه می بینیم که اولین دوره آموزش زبان فارسی به صورت مدرن در هنگام جنگ جهانی دوم برگزار شد. در دوره جنگ جهانی دوم اساتید آلمانی که از فشار آلمان نازی به ترکیه پناهنده شده بودند در دانشگاههای استانبول و آنکارا به کار مشغول شدند و در پیشرفت آموزش و تعلیم زبان فارسی سهم بسزایی ایفا کردند.

امروز در ترکیه ۵ دانشگاه به فعالیت در امر آموزش زبان و ادبیات فارسی مشغولند. بغیر از این در دانشگاههای دیگر نیز رشته های زبان  وادبیات فارسی تأسیس شده است. علاوه بر این در دانشگاههای الهیات و دانشکده های دیگر که رشته هایی مانند تاریخ، زبان و ادبیات ترکی،فلسفه،  کتابداری و تاریخ هنر در آنها تدریس می شود زبان فارسی از جمله واحدهای درسی به شمار می رود.

آقای پروفسور تمیزاِل به عنوان مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده فن و ادبیات دانشگاه سلجوق قونیه لطفا ابتدا یک معرفی اجمالی از رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه سلجوق داشته باشید.

گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه سلجوق فعالیت خود را از سال ۱۹۸۹ آغاز کرد. این گروه در حال حاضر با سه دانشیار و چند کارشناس برنامه آموزشی خود را در سه مقطع تحصیلی دنبال می کند. عناوین درس دوره کارشناسی به این شرح است: دستور زبان فارسی، قرائت، املا و ترجمه، ترجمه از ترکی به فارسی و مکالمه، تاریخ ادبیات ایران، متون آسان فارسی، متون تاریخی و کلاسیک فارسی، بررسی متون فارسی، متون مدرن فارسی، متون کلاسیک فارسی و شرح متون، اطلاعات ادبی، انشا و رساله پایان نامه و شبیه آنان. غیر از این درسهایی مانند درسهای زبان ترکی عثمانی و زبان عربی هم تدریس می گردد.

گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه سلجوق از سال ۱۹۹۰ برنامه کارشناسی ارشد خود را زیر نظر انستیتوی علوم اجتماعی آغاز کرد. عناوین درس کارشناسی ارشد به شرح زیر است: اصول تحقیقات علمی، مراحل و انواع شعر فارسی، بررسی متون فارسی، متون معاصر فارسی، متون کلاسیک فارسی، زبان و ادبیات فارسی در دوره سلجوقیان ترکیه، سمینار و رساله کارشناسی ارشد.

برنامه دکترای این گروه نیز از سال ۱۹۹۴ زیر نظر انستیتوی علوم اجتماعی آغاز به کار کرد. عناوین دروس دوره دکترا به شرح زیر است: متون تصوف فارسی، روشهای ترجمه، نویسندگان و شاعران فارسی در قرن بیستم میلادی، اسلوب و گسترش تاریخی نثر فارسی، سمینار و رساله دکترا.

می دانید که قونیه شهری است که مولانا جلال‌الدین بلخی قسمت اعظم زندگی خود را در آن گذرانده و در آن به کمال رسیده و به تدوین آثار خود پرداخته است. از این لحاظ این گروه زبان و ادبیات فارسی در کنار فعالیتهای آموزشی با همکاری مرکز تحقیقات کاربردی مولانا که وابسته به دانشگاه سلجوق می باشد به فعالیتهای علمی، ترتیب نشستها و سایر امور فرهنگی به ویژه در ارتباط با اندیشمند و عارف مشهور نامی مولانا جلال‌الدین بلخی دست می زنند.

از سال ۱۹۹۳ تا این سال، نزدیک به ۳۰۰ دانشجوی دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه سلجوق قونیه فارغ التحصیل شده است.

                

شیوه آموزشی جنابعالی و سایر اساتید زبان و ادبیات فارسی دانشگاهسلجوق به چه صورت است؟

من و همکارانم با سبک کلاسیک کار می کنیم ولی در سالهای اخیر چند کتاب و وسایل درسی الکترونیکی یا سی دی از ایران آوردیم و با آنها زبان فارسی را تدریس می کنیم. ولی ما اساتید از لحاظ سبک آموزش زبان فارسی کمی مشکل داریم چرا که ما بیشتر، سبک آموزش فارسی زبان محاوره ای را بخوبی نمی دانیم و فارسی را بیشتر به صورت کتابی می دانیم. یعنی امروز در تهران در کوچه و بازار چگونه صحبت می کنند؟ ما به عنوان استاد و دانشجو از آن اطلاع نداریم. در این زمینه باید این را بگویم، می دانید که هر زبانی در کشور خودش بسیار بهتر آموزش داده می شود. با این دیدگاه باید استادان و دانشجویان را برای مدت مشخصی به کشورهایی که زبان فارسی زبان رسمی آنهاست فرستاد تا در میان مردمی که به این زبان سخن می گویند به یادگیری زبان فارسی بپردازند.

 

می دانیم که شما چند سالی هم در دانشگاه علامه طباطبایی تهران بهعنوان استاد زبان ترکی به سر برده اید. برای ما اندکی از سالهای تدریس در ایرانبگویید و بفرمایید استقبال  ایرانیان ازاین رشته چگونه بود؟

من چهار سال در تهران در زمینه آموزش زبان ترکی استانبولی کار کردم. می دانید که بین کشور ترکیه و ایران در زمینه همکاری فرهنگی یک تفاهمنامه هست. من در چارچوب این تفاهمنامه که بین دو کشور است از طرف وزارت آموزش و پرورش ملی ترکیه به آنجا فرستاده شدم که در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته زبان و ادبیات ترکی تدریس کنم.

من قبلا گفتم که اکنون در ترکیه در پنج دانشگاه گروه زبان و ادبیات فارسی تشکیل شده است و در سه مقطع تدریس می شود ولی الان در ایران فقط در دانشگاه علامه طباطبایی گروه ترکی استانبولی موجود است. آنجا هم دانشجویان یا اساتید یا مردم ایران به زبان ترکی استانبولی خیلی علاقه داشتند. دانشجویان ترکی استانبولی دانشگاه علامه طباطبایی در ایران بخوبی استخدام می شدند. آنها بویژه در شرکتهایی که بین ترکیه و ایران کار می کنند به عنوان مترجم استخدام می شدند به‌ویژه چند دانشجوی من که در آخرین سالها در صدا و سیمای ایران استخدام شدند. الان هشت سال است که در دانشگاه علامه طباطبایی گروه ترکی استانبولی تشکیل شده و در چهار سال از این گروه تقریبا ۸۰ دانشجو فارغ‌التحصیل شدند. آنها الان در گروههای زبانشناسی و تاریخ در دانشگاههای ایران فوق لیسانس می خوانند. چند دانشجو را هم الان می بینم که در ترکیه در رشته های زبان و ادبیات ترکی استانبولی فوق لیسانس می خوانند. به زبان ترکی استانبولی جـِداً در ایران علاقه خیلی زیاد بود.

برای من آن چهار سال که در ایران بویژه در تهران گذراندم خیلی خوش گذشت. از این بابت از همکاران من که در ایران هستند و از دانشجویانم که الان در ایران هستند تشکر می کنم.

 

از شما درباره جایگاه زبان فارسی در ترکیه پرسیدیم. حال می خواهیم اززبان شما اندکی هم، از جایگاه زبان ترکی در ایران بشنویم. زبان ترکی چه تأثیراتی در ایران داشته و دارای چه جایگاهی در تاریخ، جامعه و ادبیات ایران است؟

می دانید که ترکیه و ایران از چند لحاظ بهمدیگر خیلی نزدیکند. یکی از این نزدیکیها تاریخ است، دیگری جغرافیاست، دیگری فرهنگ است و دیگر، چند سازمان بین المللی بویژه سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان همکاری اقتصادی اکو و سازمان کشورهای عضو گروه D، و مشترکات دیگر هم که به عنوان مثال، هم مرز هستیم از این بابت مردم ایران هم به ترکیه علاقۀ زیادی دارند و هم به زبان ترکی استانبولی خیلی علاقه دارند. ولی قبلا زبان ترکی استانبولی را در ایران نمی شناختند زبان ترکی استانبولی را شبیه زبان ترکی ای که بین زبان مردم ایران به عنوان زبان دوم جاری است یعنی ترکی آذری، ترکی ترکمنی یا ترکی قشقایی یا لهجه های دیگر می دانستند. ولی الان بویژه از ماهواره ها می بینند که ترکی استانبولی از لهجه های ترکی که در ایران وجود دارد جداست و لحنش هم خیلی خوش‌مزه است. مردم ایران اینگونه می گفتند و من از این خیلی خوشحال شده بودم.

جناب پروفسور، شیوه تدریس زبان و ادبیات فارسی در ترکیه چه تفاوتهایی با تدریس زبان و ادبیات ترکی و فارسی در ایران دارد؟

واقعیت را بگویم فرق زیادی نداریم. در ایران من در گروههای زبان و ادبیات فارسی با چشم پژوهشی نگاه کردم که فارسی در ایران و ترکیه چطور تدریس می شود. آنها منابع فارسی خیلی زیادی دارند و از این لحاظ خیلی شانس دارند ولی ما در ترکیه با محدودیت منابع کار می کنیم و زبان محاوره ای نداریم و فقط از کتابهای قدیمی استفاده می کنیم. بویژه از متون کلاسیک و قدیمی فارسی زیاد استفاده می کنیم. ولی از لحاظ سبک در دانشگاه علامه طباطبایی ترکی استانبولی کمی بهتر از اینجا تدریس می شود.

در آنجا که چهار سال من کار کردم ما دو استاد ترکیه ای بودیم و دانشجویان همیشه از ما به زبان مادری استفاده می کردند هم از تلویزیونهای ترکیه زیاد استفاده می کردند ولی دانشجویان ما در ترکیه در رشته زبان و ادبیات فارسی آنقدر شانس ندارند. از تلویزیونهای ایران استفاده نمی کنند یا خیلی کم استفاده می کنند. این برای دانشجویان ما که در ترکیه هستند مشکل‌زا است. من الان برای دانشجویان هر دو کشور دانشجویان ما می گویم. هم به دانشجویانی که در ایران در رشته زبان و ادبیات ترکی تحصیل می کنند دانشجویان ما می گویم و هم دانشجویانی که در ترکیه در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول به تحصیل هستند.

از طرف دیگر منابع مدرن در مورد آموزش زبان ترکی استانبولی در دانشگاه علامه طباطبایی زیاد بود ولی در دانشگاههای ترکیه در رشته های زبان و ادبیات فارسی از همین نوع منابع آموزش زبان فارسی زیاد استفاده نمی کنیم یا نداریم. در سالهای اخیر از طرف سازمان کانون زبان ایران چند کتاب مصوت آماده شده بود و یکی دو سالی است که از این کتابها استفاده می کنیم و از این بابت از این سازمان تشکر می کنم.

جناب پروفسور تمیزاِل دوست داریم حسن ختام مصاحبه مان با قرائت شعری از مولانا باشد. ممنون می شویم اگر از زبان شما شعری از مولانا را بشنویم و اگر حرف ناگفته ای باقی مانده است برای ما و مخاطبان بفرمایید.

بشنو از نی چون حکایت می کند، از جداییها شکایت می کند

کز نیستان تا مرا ببریده اند، در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق، تا بگویم شرح درد اشتیاق

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم، جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم

هرکسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من

سر من از ناله من دور نیست، لیک چشم گوش را آن نور نیست

تن زجان و جان ز تن مستور نیست، لیک کس را دید جان دستور نیست

آتش است این بانگ نای و نیست باد، هرکه این آتش ندارد نیست باد!

منبع ت.ر.ت فارسی