نقد تاریخ پژوهی اسلامی نويسنده/به كوشش: محمود اسماعیل ترجمه: حجتالله جودكي
.
بيگمان تاريخنويس ميتواند رويدادها را به گونهاي تأليف كند كه
خواننده چنان پندارد كه وقايع در پيش ديدگانش ميگذرد. ولي حتي در اين حال،
پيوند ميان رويدادها را بايد درنظر گيرد تا آنچه را «پراگماتيك» نام دارد،
روشن كند. يعني علل و دلايل رويدادها را نشان دهد. ليكن چنان كه تصور نيز
ميتوان كرد، اين كار به ياري صورت معقول نياز دارد بيآنكه بدينسان
انديشهی عقلي با خود دچار تناقض شود. با اين وصف در چنين روشي، رويدادها
همچنان جوهر و اساس تاريخاند... (هگل، عقل در تاريخ، ترجمه حميد عنايت،
تهران 1379، ص 25) (۱)رجوع كنيد به: داندامایف، محمد (1352)؛ ایران در دوران نخستین شاهان هخامنشی؛ ترجمه ی روحی ارباب، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. پطروشفسکی، ایلیا پاولویچ (1362)؛ اسلام در ایران از هجرت تا پایان قرن نهم هجری؛ ترجمه ی کریم کشاورز، تهران. بارتولد، واسیلی (1366) ترکستان نامه؛ ترجمه ی کریم کشاورز؛ تهران. (۲)در متن كتاب به جاي ابن سينا نوشته ابن رشد، كه بي شك غلط و سهو است زيرا نويسنده از «جوانب شرقي ميراث اسلامي» سخن ميگويد ابن رشد در منتهي اليه غرب اسلامي زيسته است. از اين دست اغلاط و خطاها در كتاب فراوان است و با اين اوصاف و اسف بايد از اشتباهات صفحه آرايي هم ياد كرد که غباری است بر دامان این کتاب و هر کتاب... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منابع: سجادی، سیدصادق و هادی عالم زاده (1386)؛ تاریخنگاري در اسلام، تهران، سمت، چاپ نهم. روزنتال، فرانتس (1366)؛ تاریخنگاري در اسلام، ترجمه ی اسدالله آزاد، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی. حضرتی، حسن (1380)؛ تأملاتي در علم تاريخ و تاریخنگاري اسلامي، حسن حضرتي، تهران، نقش جهان. آئینه وند، صادق (1377)؛ علم تاريخ در گسترهی تمدن اسلامي، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. |
منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 143 فروردین 89 |