نمادهای تاریخی ارزیابی نماد های فرهنگی تا پایان دوران عثمانی
نمادهای تاریخی مجموعه مقالاتی است از نمونه های هنری ویژه جوامع مختلف ساکن در آناطولی که به ارزیابی نماد های فرهنگی تا پایان دوران عثمانی می پردازد.
در تهیه این مجموعه از منابع بسیاری بهره گرفته و آثار بصری مختلفی را بررسی کردیم . در بین این منابع ، و ماخذ آثار اکرم اکورگان یکی از سنگهای زیر پایه ائی باستانشناسی ترک و موسس این رشته در ترکیه بیش از همه بکارمان آمد. اکورگان بعنوان فردی پیشگام در کشف تمدن اناطولی راهنمای مفیدی برای ما بحساب می آید. این محقق با کاوشهای بسیاری در مورد شهرهای عتیق اناطولی شهرت دارد.
بیگه اومار نویسنده بزرگ ترک نیز با فعالیتی صبورانه نشان داده است که چگونه میتوان به نمادهای تاریخی نگاه کرد . این دو شخصیت برجسته فرهنگ ترک ، در اثار خود تاکید می نمایند که نمی توان هیچکدام از نمادها ی تاریخی را مهمترین و زیباترین انها قلمداد کرد . این آثار در برهه ائی از زمان خود توسط استادانمان بدون توجه به فرهنگ و اعتقاداتشان در دوره های عهد عتیق، دوران چند خدائی، دوران مسیحیت و دوره اسلامی اناطولی بوجود آمده اند.
آناطولی که در نقطه تقاطع قاره های آسیا و اروپا قرار دارد، از آغاز تمدن به بعد صحنه برخورد امواج فتوحات و مهاجرت های مختلفی شده وانرا باید از قدیمی ترین نقاط سکونت جهان بحساب آورد . بعبارتی تاریخ اناطولی ، تاریخ ظهور و سقوط قبایل مهاجر ، هجوم جوامع کلنی گرا ، و دول کوچک میباشد . محققین ثابت کرده اند که آناطولی یکی از قدیمی ترین مناطق اسکان بشر و محل تاسیس کهن ترین تمدن ها میباشد . آثار و سطح تمدن جوامع بشری که هزاران سال قبل از میلاد مسیح در این سرزمین زنده گی می کرده اند نشان میدهد که قدمت و تداوم حیات بشری در اناطولی نمونه دیگری در جهان ندارد . بغیر از چند پناهگاه طبیعی ، که از بین آنها میتوان به غار کاراین در نزدیکی انتالیا اشاره کرد، قدمت اولین اقدام در جهت ساخت و ساز سرپناه به ۸٥۰۰ سال قبل از میلاد می رسد . امروزه بطور کلی فرهنگ عصر حجر اناطولی ، تجزیه و تحلیل گردیده است. در استانبول، انکارا و تپه فرهنگی تپه کوی در نزدیکی سامسون، تبرهای دستی کشف شده وآثار بسیاری مربوط به دوره های قدیم یافت گردیده است.
در بعضی از نقاط مسکونی اناطولی مرکزی همانند دامنه های سلسله جبال توروس ، بر روی صخره های سنگی ، تصاویر گراور مانند از نقش بز وجود دارد که به احتمال قوی از عصر حجر باقی مانده اند.
در غارهای حوالی سامسون نیز نمونه های کاراکتریستیک دوره موزولیتیک و یا عصر حجر کشف شده است. در تپه فرهنگی پیلیر در حومه اسپارتا نیز چاقو های کوچکی از جنس سنگ چخماق و نیزه های چوبی بدست امده است . قدمت اثار سفالی کشف شده در اناطولی نیز به هزاره سوم قبل از میلاد می رسد . سطح این ظروف ، سیاه ، شفاف و عموما صاف میباشد . بر روی بعضی از این ظروف نقوشی بچشم میخورد . این ظروف بندرت رنگ شده اند . اکثر انها دهانه گشادی دارند . در خلال حفریاتی که توسط هیئت باستانشناسی شیکاگو در علی شار صورت پذیرفت ، کاسه های پایه دار که بعنوان میوه خوری استفاده میشدند ، کشف شده است .
در ظروف کشف شده منطقه حصارلیک سواحل در یای اژه ترکیه ، خطوط سفیدی دیده میشود. اما باید توجه داشت که اشکال این ظروف متفاوت از هم هستند . در میان این ظروف، که بنظر با قالبهای چرمی ساخته می شدند ، کوزه های دسته دار ، و لگن های بسیار زیبا جلب نظر نموده و نمونه های زیبائی از هنر منطقه را نمایان می سازنند . مشخصا ییلاق اناطولی از نظر فرهنگی صاحب دو خصوصیت شرقی و غربی بوده است. بعنوان مثال میتوانیم از سفالگری سنتی در دشت اناطولی و سفالگری مدرن و پیشرفته در مرسین نام ببریم.
فرهنگ اناطولی در یک دوره پانصد ساله بشکلی وسیع تحت تاثیر فرهنگ ییلاق نشینی قرار داشت . با همه این هزار سال قبل در کلیکیا تمدنی وجود داشت که ویژه گی سفالگری رنگین را حفظ نموده بود . در ان دوره این ظروف سفالی در منطقه وسیعی از سوریه گرفته تا مصر و از ایران گرفته تا ترکستان رواج داشته، ولی مشابه ظروف مزبور ، در اناطولی تنها در قونیه وجود داشته است. در واقع میتوان گفت ، سلسله کوههای توروس از توسعه سفالگری لعابی به اناطولی ممانعت می کرده است.
در عرض هزار سال سفالگری تک رنگی عصر حجر در حوالی مرسین ، کم کم جای خود را به ساخت ظروف سفالی لعابی داد . نقوش مختلف ، متفاوت و تزئینات خاص انها ، آدمی را به این اندیشه وا میدارد که شاید ، این نمونه ها ، از مناطق دیگری به اناطولی آورده شده بودند.
فرهنگ اناطولی در عصر مس انچنان وحدتی یافت ، که در هیچ دورهای دیده نشده است . تمدن آناطولی برای اولین بار در این عصر به خارج از محدوده های خود رسوخ کرده و در منطقه وسیعی پراکنده گردید. بطور مسلم، باید گفت نمونه های سفالگری اناطولی در عصر مس از نمونه های مشابه در عصر نو سنگی بسیار پیشرفته تر میباشد. نباید فراموش کرد که بعضی از اشکال کاراکتریستیک ، فرهنگ مذکور را به اسانی از بقیه مجزا میسازد. فنجانهای ظریف با دو دسته، که با تکنیک ریخته گری فلزی ساخته شده اند، نمونه های تیپیک این عصر محسوب میشوند.
ظروف سفالی کشف شده در منطقه هیربت کراک فلسطین که به سالهای ۲٦۰۰ قبل از میلاد تعلق دارند، خصوصیات فرهنگ و تمدن اناطولی را دارا هستند . اما این ظروف از نظر رنگ و فن تزئین متمایز می باشند. که میتوان آنرا به تکنیک پخت متفاوت آن نسبت داد. فن پخت این ظروف علی الخصوص در عصر مس اناطولی مورد استفاده قرار گرفته و یکی از ویژه گی های هنر اناطولی بحساب می آید . این تکنیک ، بیش از همه در کرانه رودخانه های فرات ، و کورا ارس استفاده میشده است. بعد ها استادان سفالگر هیربت کراک به طرف جنوب کوچ کرده و این هنر را توسعه دادند . بدین ترتیب هنر سفالگری دوران مس اناطولی به طرف ممالک بالکان توسعه یافته و سفالگری بسبک اناطولی در یونان رواج یافت . مسلما ، راه اصلی این ترویج هنری از طریق دریا میسر گشته است . ولی کشف ظروف سفالین لعابی ، در حوالی قونیه و افیون این احتمال را که راه زمینی نیز در اشاعه ان نقش داشته ، در دل انسان قوت می بخشد. مهمترین آثار متعلق به دوره مس اناطولی، آرامگاههای پادشاهان در تپه فرهنگی آلاجاهوبوک میباشد . تاریخ ساخت این آثار به دوره ماقبل اشغال هیتیت ها باز میگردد .در این منطقه ۱۳ مزار وجود دارد که باستانشناسان معتقدند تاریخ ساخت انها به ۳۰۰۰ الی ۲٥۰۰ پیش از میلاد باز می گردد.
منبع: ت.ر.ت فارسی