درباره ی پیدایش اسم قزاق نوشته : نورغالی جوسیپ بای ترجمه : محمد قجقی
در پاسخ این پرسش که اسم «قزاق» چه زمانی و چگونه پدید آمده ، جواب های بسیار متفاوتی داده شده است . دیدگاه های مطرح شده در این خصوص را می توان سه گروه تقسیم نمود .
2- کلمه ی «ووسون» (vusun یا Wusun ) که در منابع چینی آمده ، با انجام تغییرات آوایی به صورت کلمه «قزاق» در آمده است .
3- در تاریخ سلسله ی «تان» کلمه ی «قزاق» به صورت «قاسا» و یا «هاسا» آمده است . ذکر این نام در منابع تاریخی ، به دوره های بسیار کهن بر می گردد . (مولدابایوا)(Moldabayeva, 2000) ، به اسم قزاق ، در زبان های چینی ، عربی، بیزانسی،روسی ، مغولی ، فارسی و ترکی – به سبب ارتباط با قوم قزاق – بر می خوریم . بخاطر ویژگی های متفاوت این زبان ها ، اسم «قزاق» به شکل های مختلف مثل «آسا» ، «کاس» ، «هاسا» ، «زای ساک» ، «کوسِک» ، «گاسوک» ، «زاسک» در آمده است . (Mincan- 1994:19) محمد عوفی سیاح عرب ، در کتاب «گزینه ای از حکایات و افسانه های هندی» - که در سال 1228 /م نگاشته ، آورده است که در میان «قارلوق»هایی که در کوه های «آلتای» زندگی می کنند ، سه طایفه ی «چیگیل» و سه طایفه ی «قزاق» نیز وجود دارند. (Mincan) «قارلوق»ها در سال 766/م بر منطقه ی «یدی سو» دست یافته بودند.
در کتاب «حدود العالم»که در سال 982/م به نگارش در آمده ، در خصوص «آلان ها» و شهرهای آلان، اطلاعاتی وجود دارد. از جمله آمده که در بین ایل «آلان»طایفه ای به نام «قزاق» وجود دارد . مسعودی هم از قومی به نام «قزاق» صحبت می کند . (Akincanov) «ذکی ولیدی طوغان» توجه ما را به نویسنده ی عرب «عاصم بن کوفی»- که در اثرش اسم «قزاق» را آورده است ، جلب می نماید . (Togan,1981:69)
کنستانتین پورفیروگنناتوس(959-905/م) امپراتور بیزانس، منطقه ی شمال رود «کوبان» و مردمانی را که در آنجا می زیستند«قزاقیه» نامیده است . در آن دوره (قرن 10/م) در منطقه ای که امپراتور بیزانس به عنوان «قزاقیه» نام برده ، « قبچاقان» که از پر جمعیت ترین و قدیمی ترین قبایل بودند ، می زیسته اند. این فکر به ذهن متبادر می شود که آیا « قبچاقان» که در آنجا می زیسته اند، بعضاً خویش را «قزاق» می شمرده اند ؟ در آن زمان ها ، از «کوزاک»(Kozak) و کوزاک نشین (kozaklik) روسی و اوکراینی ، خبری نبوده است . از اوایل قرن 10/م شاهد ارائه اطلاعات در خصوص قزاق ها ، در نوشته های روسی هستیم . در کتاب «داستان های قدیم» آمده که کیناز(Knyaz) سویا توسلاو(svyatoslav) در تهاجمی به «قزاق» های جنوب رود «کوبان» دچار شکست شده است. بر این اساس آنچه ، شجره نویسس روس ، نیکوف(nikov) ثبت کرده ، قوای «چنگیزخان» که از طریق منطقه ی قفقاز ، به روسیه هجوم آوردند ، قبل از روس ها ، قزاق ها را نیز مورد غارت قرار داده بودند (کلیاشتورنی «Kliashtorni ، سلطانوف) مطلبی شبیه به این ، در کتاب «تاریخ سری مغولان» به این شکل آمده است : دستور حمله به «قانگلی ها ،قبچاق ها ، روس ها ، بایجیگیت ها ، مجار ها ، چرکس ها ، و بلغار ها و عبور از رودهای «ایتیل»و"یاییق» برای محاصره ی «شهر کیف» به «سوبوتای باتور» داده شد. (Mincan) اقوامی که «نیکوف» قزاق ، شمرده و در معرض حملات قرار گرفته بودند، باید همان هایی باشند که اسامی آنها در بالا ذکر شد .
پ . پوتکوف(P.putkov) پژوهشگر ، در مقاله ای با عنوان «درباره ی اسم قزاق» می نویسد: «اقوام ترک تباری که در سال های دهه ی 1480/م در منطقه ی گرجستان به صورت کوچ نشین ، زندگی می کردند، از نظر ما ، نام قزاق داشتند»(akincanov , 1994 : 78) وامبری مورخ و نژاد شناس معروف در کتاب «نژاد شناسی و نژاد نگاری مردمان ترک» که در سال 1885 به چاپ رسید، ضمن ارائه ی تعدادی از ادلّه ی مکتوب ، می نویسد، نام «قزاق» در قرون 9 و 10 /م شناخته بوده است و قومی به این نام وجود داشته ، ویژگی های مردم شناختی قزاق ها را مورد پژوهش قرار داده – مدّعی می شود که قوم «قزاق» قبل از قرن 10/م نیز ویژگی های مردم شناختی، شناخته شده ای داشته اند . اسلام کابیشولی(islam kabisuli) عضو آکادمی علوم مغولستان می نویسد : اسم زاساک در قرن 10/م در ادبیات مغول وجود داشته است . او اضافه می کند. در شجره ی «باتورلارچیری و ده ده لر» به نام «قزاق» برخورد نموده است . به نظر وی «مغولان کوچ کنندگان» را «قزاق» می نامیده اند . (kabisov,1993:79)
از آنچه در بالا آوردیم ، اینگونه مستفاد می شود که کلمه «قزاق» قبل از قرن 9 و 10 /م نیز شناخته بوده است . با فرض درست و موثق بودن این اطلاعات ، دانشمندانی که فکر پیدایش این اسم در قرن 18/م را مطرح می کنند ، شتاب آلوده قضاوت نموده اند .
در تاریخ سلسله «تان» اسم قزاق به صورت «کاسا» و «زاسا» آمده است . در بخش مربوط به ایران «تاریخ جدید سلسله» تان (قرون 7 تا 8/م) آمده که فارسی ها (ایرانی ها) در مشرق با «تخارها» و «قانگلی ها» مجاورند و مرز مشترک دارند . در منطقه ی شمالی آنها ، ملّت (اولوس) «کاسا» مسکن گزیده اند . کلمه ی «هاسای» موجود در منابع مکتوب قدیمی – که در زبان چینی جدید به سان اسم ایل های غربی آمده – به عنوان «قزاق» پذیرفته شده است . «کاسا» و یا «هاسا» را برخی ناشی از تغییر و تبدیل ، کلمه ی «قزاق» می دانند . این امر به نظر ما قابل قبول تر و درست تر است ، زیرا چین شناسان ، در مورد زبان چینی «هان تزو» می نویسند ، که این زبان در طی زمان ، معروض تغییر و تحول در سیستم آوایی گشته و حروف زبان «هان تزو» در هر دوره ای موجد صداهای متنوعی شده است . بدین خاطر مورخین هان تزو ، نام یک قوم و ملت را در ادوار مختلف به اشکال متفاوت نوشته و می خوانده اند. این علامات و حروف اگر چه به هنگام نوشته شدن ، نام یک قوم را تا حد مقدور درست نشان داده اند ، در طی زمان ، صدا ها و معنایشان تغییر می یافت، لذا خوانش آن نیز دگرگون می گشت. به این علت ، در زبان چینی ، یافتن نام یک قبیله – به شکلی ثابت و یکسان – در همه ادوار امکان ندارد . یعنی در زبان نوشتاری «هان تزو» ی قدیمی قرون 7 تا 8 /م «کاسا» ، «زاسا» ، «کیسا» و «کاسو» به احتمال قوی ، تغییر شکل یافته کلمه «قزاق» به عنوان اسم یک اولوس یا ملّت – بر اساس تحولات آوایی – می باشد .
همان گونه که در یادداشت های مورخین غربی و شرقی مذکور آمده ، اینکه اسم قزاق قبل از قرن 10/م پدید آمده می تواند دلیل و نشانه ای از این امر باشد . در آن منابع بعضاً نام قبیله ی «آلان» به صورت «آسا» (آس) ذکر شده است. اقوام «آسا» و «آلان» در همسایگی هم می زیسته اند .) بعضی مواقع «آلان ها» قدرت می گرفتند و بر«آساها» حاکمیت می یافتند. آنگاه این دو قوم را به عنوان ، خلق آلان می شناخته اند . برخی مواقع قوم «آسا» قدرت می گرفت و بر «آلان ها »تفوق می یافت ،در آن زمان آلان ها را جزو ملت آسا تلقی می نموده اند . قوم آلان(آسا) از قرن سوم قبل از میلاد در منطقه ی دریاچه ی آرال و قزاقستان غربی می زیسته اند . در کتاب حدودالعالم – که در سال 982/م نوشته شده – آمده است که در ایل آلان ها ملت قزاق زندگی می کردند .(mincan, 1994:23)
کوتاه سخن اینکه ، همان گونه که ابوالقاسم فردوسی مردمی را که در شمال دریاچه آرال می زیسته اند، قزاق می داند ، امپراتور بیزانس ، کنستانتین پورفیرو گنناتوس » هم آنجا را قزاقیه می نامد. در حدود العالم نام دیگر آلان ها را به صورت آسا ذکر شده است . قبلا متذکر شدیم که کلمه ی آسا باید شکل ثبت و تلفظ شده ی کلمه ی کاساک و یا قزاق در دوره ی حاکمیت سلسله ی هان باشد. با توجه و عنایت به تمام موارد می توان اظهار نمود که نام قزاق در منابع تاریخی دوران کهن مشاهده می شود. اما به خاطر ویژگی های زبان چینی ، در زمان های مختلف به اشکال گوناگون نوشته و تلفظ می شده است . بنابراین اسامی «آسا » («آلان»، «هاسا» ، «کاسا» و «قزاق» همگی بر یک قوم دلالت دارند.