داستان های مردمی،که جزو دستاوردهای مجهول الموٌلف ادبیات شفاهی ترکان است و از دوره ای به دوره ای  و از سرزمینی به سرزمین دیگر ،منتقل شده است،خطوط تغییر و تحول خاصی دارد.داستان (آرزو و قنبر)نیز در کنار داستان های مردمی :اصلی و کرم،شیرین و فرهاد ،زهره و طاهر،صایات و همرا،قرار می گیرد.

این داستان در جریان تحول تاریخی خود،در هر سرزمینی خصوصیات ملی (محلی )آن سرزمین را پذیرفته و تا حدودی تغییر یافته است. البته ساختار اصلی خود را حفظ نموده و پر بارتر شده است.

داستان مردمی ( آرزو و قنبر ) ضمن اینکه روایت های تثبیت شده ای در ترکمنستان ،آذربایجان ،عراق(کرکوک ) و آناتولی دارد،به حفظ خطوط کلی تار و پود وقایع و قهرمانان بسنده نکرده ،دیدگاه های مردمی مشابهی را ،عرضه می کند.

در این واریانت ها، در کنار استغنای روحی و قلبی ترکان ،به روشنی شاهد خصوصیت ها ،عادات و رسوم سرزمین های خاصی می باشیم.داستان (آرزو و قنبر)،در کنار دهها اثری که  گنجینه ادبیات مردمی ترکمن / اوغوز را غنا بخشیده اند،از هر جهت قابلیت تحقیق و پژوهش را دارد.

توضیح مترجم: آنچه تقدیم شد چکیده ی مقاله ای است که پروفسوردکتر آمانگل دوردییوا،رییس بخش فرهنگ عامه انجمن ملی نسخ خطی ترکمنستان،نگاشته اند. محمد قجقی.