برخي از نامها به طور مشترك در بسياري از ملل بكار گرفته مي شوند و اين در نتيجه رفت و آمد و

ارتباطي است كه به عناوين مختلف بين ملتها وجود داشته و دارد. (ما در اينجا نامهاي هم معني را در

نظر نمي گيريم . مثلاً به شير تركمنها : آرسلان ، يوُلبارس ، شير روسها به آن لِو ، عربها : حيدر ، اَسَد ،

 قزاقها: آرئستان و يونانيها لِوُن مي گويند كه همة آنها به معني شير ميباشد).

زبان شناس مشهور ن.آ.باسكاكوُو درباره‌ي نامها و نام فاميلي‌هايي كه از تركي وارد زبان روسي شده ده

مقالة علمي نوشته است ، آن طور كه در اين كارهاي تحقيقي نشان داده شده تورِگِنو («توٌرگن »

سؤزوٌندن) ، تيميريازو(تميرنئياز)، كارامزين (شكلِ نام فاميلي شده‌ي اسم غاراموٌرزه) ، كِلدئش (گلدي-

ش) و ... اينها نام فاميلي تعدادي از شخصيت هاي مشهور هستند كه از كلمات تركي ساخته شده

است. تركمنها نيز به نوبه خود اسامي چندي را از مليت‌هاي ديگر پذيرفته اند.

همانگونه كه قبلا گفته شد در بسياري از سرزمينها كه تحت حاكميت اعراب قرار داشت اسامي عربي و

برخي از نامهاي يوناني و عبري دخيل در فرهنگ نام اعراب، در مناطق وسيعي گسترش يافت. هر چند

اين نامها با توجه به ساختار زباني و ويژگيهاي فونوتيكي هر ملتي با اندكي تغيير پذيرفته شده اند. به

اسم يوسف در اين مورد توجه كنيد:

تركمنها (يوسوپ) ، ازبكها(يوسوف) ، آذربايجاني ها (يوسيف) ، قزاقها( ژوسوپ) ، روسها (اوُسيپ) ،

انگليسي ها (ژوُزف) ، يوناني ها( يوُسِف) ، ايتاليايي‌ها (ژوزِپيه) ، اسپانياييها(هوُسه) ، مجارها (ايوُجف)

 ، فرانسوي ها(ژوُزِف) ، پرتغاليها (ژوزه) ، گرجي ها (ايوُسيف)

هر چند اين نام با توجه به ويژگي فوُنوتيكي هر زبان به صور گوناگون تلفظ مي گردد ولي اصل كلمه عبري

و به دو معني " زيبا " و " زياد بشود" مي باشد. بعدها اين نام را يونانيها و از آنها عربها و ساير ملل در

فرهنگ نامگذاري خود پذيرفته اند.

نامهايي چون : عيسي (عيسوُس هريستوُس) ، موسي (موُيسي) ، سوٌلِيمان (سوُلوُموُن) ، يونوس،

ياقوپ (ياكوُو) را هم مي توان در رديف چنين نامها آورد.

در ميان تركمنها پسراني با اسم اسگندر داريم . آيا آنان خود مي دانند كه با اشخاص مشهوري چون :

 الكساندر ماكِدوُنسكي ، الكساندر نِوسكي ، الكساندر پوشكين همنام هستند. تاريخ پيدايش اين نام

به اختصار چنين است.

دانش يونان باستان بر مدنيت اعراب تاثير فراواني داشته است  و حملات توسعه طلبانه‌ي اسكندر

مقدوني (همان كه در عربي اسكندر ذوالقرنين ، يعني اسكندر صاحب دو شاخ) گويند اين تاثير را دو

چندان كرده است در نتيجه اعراب نه فقط از علم و تمدن يونانيها بهره گرفته‌اند بلكه كلمات فراواني و از آن

 جمله اسامي برخي از اشخاص را از آنان گرفته‌اند ، البته اين كلمات به قوانين گراماتيكي عرب تن داده و

بعد از ايجاد تغييراتي مورد پذيرش واقع شده اند.

شما مي دانيد كه در ابتداي اغلب كلمات عربي حرف تعريف " ال " (تركيبي كه دلالت بر چيزي شناخته

شده دارد) آورده مي شود. ال-جزاير، (ال-جير) ، آل –جِبرا (آل گبرا) ، آل-كوهل (الكوُغُول-الكل )، آل –

حوُرزمي ( اين كلمه با نام دانشمند مشهور آل خوارزمي ارتباط دارد) ، آل – كيميا(هيميا) و ... اگر اسامي

 خاص كه از نام سرزمينها گرفته شده و محل زندگي اشخاص را مشخص مي كنند به حساب نياوريم

 مثل: الكاشغري، البيروني، الخوارزمي ، در نام افراد از حرف تعريف (ال) استفاده نمي شود . براي اينكه

 نام ها بدون " ال " اضافي هم مشخص كننده‌ي فردي خاص مي باشد و اما در مورد سركرده‌ي اهل

"مقدوني " ، اسكندر به معني (محافظ مردان) عربها چنين پنداشته‌اند كه در نام يوناني الكساندر، "ال"

اضافي بوده و به غلط آورده شده است لذا با توجه به قواعد نوشتاري عرب " ال" را حذف و در نتيجه

الكساندر ابتدا اسكندرا و بعدها به تبعيت از قانون جابجايي صداها به اسكاندر و اسكندر تبديل شده

است. تمامي اسامي خاص كه از كلمات بيگانه گرفته شده و با " ال " شروع مي شده اند ، به چنين

سرنوشتي دچار گشته اند . مثلا عربها كلمات ال اكسير و ال ماس را به صورت " اكسير" و " ماس" به كار

مي برند.

هر چند بيشترين قسمت نامهاي اشخاص در ميان تركمنها از كلمات تركي تشكيل شده اند ، اما كم

نيستند نامهايي كه ريشه‌ي عربي و فارسي دارند و همچنين به برخي نامها با منشاء مغولي ، يوناني ،

 روسي، عبري هم برمي خوريم.