زبان فارسی را مورد اهمال قرار ندهیم نوشته ی:دکتر ایلبر اورتایلی ترجمه ی محمد قجقی
زبان فارسی یکی از زبان های متداول است،که متکلمان فراوان دارد.اگر چه مثل زبان چینی 1/5 میلیارد نفر بدان سخن نمی گویند،اما مانند آن،در داخل مرزهای معین نیز محصور نشده است.اگر چه همانند زبان انگلیسی و اسپانیایی، در گستره ی جهان منتشر نشده است ،اما به عنوان یک زبان باستانی ،از میانه های آسیا تا دریای مدیترانه،مورد استفاده است.زبان فارسی اگر چه به اندازه ی زبان روسی کاربر ندارد، و زبان تعاملات ملت های دیگر نیست ،اما زبانی است که وارد زندگی و هویت ملت ها شده است.
این زبان باستانی،حدود ۳۰۰۰سال قبل صاحب خط شد.شکل کلاسیک زبان فارسی امروز، ۱۲ قرن قبل تکامل یافت.این بدان معنا است که هر ایرانی با سوادی،شعری را که در سال های ۹۰۰/م سروده شده ،می خواند و اگر بالفرض ،با نیاکان ۱۲۰۰ سال قبل خود ملاقات نماید،به راحتی با او به مکالمه و مکاتبه می پردازد.امروزه تعداد ملت هایی که بتوانند از این بابت به زبان و ادبیاتشان افتخار کنند،کم هستند.
زبان فارسی، زبان مشترک مردم در قلمروی وسیع امپراتوری هخامنشی بود،که از شبه جزیره ی بالکان تا هند و از اوکراین تا مصر و یمن گسترده بود. آن زبان به خط میخی نوشته می شد. اشکانیان -که معاصر امپراتوری روم بودند -و ساسانیان که بعدا به قدرت رسیدند- شکل قدیمی آن زبان را مورد استفاده قرار می دادند.نام این زبان- که با خط مخصوص میخی نوشته و بدان زبان صحبت می شد ، پهلوی بود-که از زبان های ادبی ،اداری و دینی دنیا بوده است. زبان پهلوی بخصوص از نظر تاریخ ملت ترک ،از منابع بسیار مهم می باشد.
افسانه ها و متون قدیمی ایران،مسیر طولانی تاریخی خود را تا امروز، به راحتی تداوم بخشیده اند. شاعر بزرگ فردوسی،هزاران بیت از شاهنامه ی جاویدانش را -نه تنها از آثار ادیبان و شاعران- که از زبان کسبه ی بازار و چوپان های کوهستان ها گرد آوری کرده است. کار احیای زبان و ادبیات باستانی را - که با فتوحات اسلامی در معرض نابودی قرار گرفته بود ،شاعرانی چون دقیقی نتوانستند انجام دهند. فردوسی بود که توانست چنین خدمتی را بری کشورش انجام دهد.
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
در دوره ی پذیرش اسلام و اسلامی شدن، لغات عربی وارد زبان فارسی شد.اما فارسی زبانان و کسانی که بدان زبان می نوشتند ،در لغات عربی تغییراتی دادند. الفبای عربی را نیز مطابق میل و خواسته ی خویش اصلاح کردند.ترکان در طی قرون الفبای عربی را بکار بسته اند، ما از الفبای عربی متحول شده توسط ایرانیان استفاده کرده ایم. گنجینه ی لغات عربی با واسطه ی زبان فارسی ،به دست ما رسیده است. اشعار فارسی ،که نیاکان ما گرفته و پذیرفته اند، ثروت گرانقدری است.زبان فارسی به شعر ترکی حالت موسیقایی داده است.منطقی است قومی که زیبایی را درک می کند ،آن را بپذیرد.
زبان فارسی نمونه ای از زبان های پیشتاز در گروه زبانی هند و اروپایی است. هر چند در این زبان مثل ،دیگر زبان های آن گروه موضوع ( مونث ) و (مذکر ) و (حرف تعریف ) وجود ندارد،اما تقریبا حالتی مثل زبان انگلیسی دارد. زبان های خویشاوند زبان فارسی عبارتند از : لری ،بلوچی ،لوجی ، اوردو ،کردی ،ارمنی و اوستی.
پیشینه ی ارتباط ترکان با زبان فارسی به قبل از اسلام بر می گردد. در دوره ی اسلامی و بخصوص در دوره ی حاکمیت ترکان بر ایران، زبان فارسی بصورت گسترده ای بکار گرفته شد.اما در ایران دوره ی سلجوقی و در افغانستان عصر غزنوی،فارسی زبان درباری و اداری بود.اما زبان فارسی در امور نظامی ، ابدآ نفوذ و کاربردی نداشت. بدین سبب در طول تاریخ اصطلاحات نظامی زبان ترکی، تنها مورد پیشرفته ی آن بوده است. سلطان محمود غزنوی، که سرداری موفق بود ، چندان فارسی نمی دانست، و در وضعیتی نبود که بتواند مفهوم اشعار شاهنامه ی تقدیم شده به خود را ، به درستی در یابد.
زبان فارسی امروز به عنوان ربان رسمی در ایران ،افغانستان و تاجیکستان -در گفتار و نوشتار- کار برد دارد. هرچند، در این کشور ها،تعداد قابل ملاحظه ای از افراد به زبان های ترکی و عربی صحبت می کنند ویا چون مورد ایران،متکلمان به زبان های آرامی (سریانی ) و ارمنی نیز وجود دارند. اما همین اقلیت ها و روشنفکران گروه های قومی ، به اندازه ی ایرانیان بدان تسلط دارند.علاوه بر آن در بخارا و سمرقند،همانند شهر های آسیای میانه،به زبان فارسی صحبت می شد.زبان فارسی در جزیره ی بحرین،همانند زبان عربی مورد استفاده است. زبان فارسی در گستره ی وسیع جغرافیایی، زبان ادبی نامیرایی است که فقیر و غنی،کسبه و معلمین،استاد و شاگرد و مردمانی از هر صنف ،آن زبان و ادبیاتش را بخوبی می شناسند. می توانیم ادعا کنیم که در دنیا، این چنین چیزی، منحصرا در مورد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی ،صادق میباشد.
زبان فارسی در قرن ۱۹/م ابتدا در مدرسه ی دربار ( اندرون ) وبعدا ،در مدارس جدیدی چون ( گالاتا سرای) و (ملکیه ) تدرسی می شد. اگر به اسناد ( سجل احوال ) رجوع کنیم ، در می یابیم که بخش عمده ای از ماموران عثمانی ، با زبان فارسی آ شنا بوده اند. از طریقت های (مولویه ) و (رفاعیه )، افرادی که به زبان فارسی مسلط بوده اند،وجود داشتند.بهترین شروح اشعار حافظ و مولوی ، توسط فضلای عثمانی«ترک»تالیف شده اند.در دوره ی حاضر،متخصصان بین المللی این زبان وجود داشته اند.ابتدا نجاتی لوغال،بعد احمد آتش و سپس از نسل جدید، تحسین یازیجی، عدنان صادق ارزی ، ملیحه انبارجی اوغلی افرادی هستند که به استادی رسیده اند.طلاب علوم دینی هم از مشتاقان این زبان بوده اند ،هر چند خلاف این نظر هم وجود دارد. احمد جودت پاشای معروف ،از افرادی است که زبان فارسی را به نیکی می دانست.
جامعه ی ترکیه امروزه این عرصه و میدان را مورد اهمال قرار داده است.زمانی که از فرهنگ ایرانی سخن می گوییم،باید بیفزاییم که ما ترکان ، بخاطر حاکمیت ( سلسله های ترک )بر ایران، آن را رواج داده ایم.زبان فارسی برای ترکان، از دوران باستان تا حال حاضر، بسیار مهم می باشد.بخش عمده ای از زبان و فرهنگ ترکان ، بدون ایران(زبان فارسی ) قابل درک و فهم نمی باشد.
ماخذ:سایت انترنتی روزنامه ی ملیت ترکیه،2009/12/9
توضیح مترجم : دکتر ایلبر اورتایلی استاد تاریخ دانشگاه های ترکیه و رییس موزه ی توپکاپی هستند.ایشان تعداد زیادی کتاب به چاپ رسانده اند. در فرصت مناسب ،در باره ی کتاب ها و دید گاه های ایشان - به فضل الهی- مطالبی تقدیم خواهد گردید.