ایرانشناسی در سنتپتربورگ
تاسیس رسمی ایرانشناسی به عنوان یک موضوع مستقل و سازماندهی شده در سال 1930 با تکیه بر موزه آسیا در انستیتوی شرقشناسی صورت گرفت و پس از آن اتاق ایرانشناسی در سال 1931 برپا شد. اتاق ایرانشناسی، ایجاد انجمن ایرانشناسان در سال 1935 و برگزاری سومین کنگره بینالمللی ایرانشناسی در زمینه هنر ایرانشناسی و باستانشناسی و همچنین اتخاذ تصمیماتی در خصوص برنامه پنج ساله برای چاپ سری مطالب و رسالههایی با موضوع تاریخ ایران و کشورهای مجاور از جمله اقداماتی است که در نتیجه تاسیس رسمی ایرانشناسی صورت گرفت. کارمندان اتاق ایران که از جریانات سیاسی اجتناب میکردند، زندگی خود را در محاصره (ممنوعیت) سپری کرده و از مناطق خطر گریختند (مسکو، تاشکند، 1945-1942). طی سالهای پس از جنگ آنها در بخش فیلولوژی ایران (از سال 1946 تا 1950) مشغول به کار بودند. از پاییز سال 1956 تا نوامبر 1957 در این گروه ایرانشناسان بخش دست نوشتههای شرقی اتحاد جماهیر شوروی فعال بود و سپس تا ژانویه 1978 اتاق ایران مجددا احیا شد.
فعالیت اتاق ایران، گروه و بخش دست نوشتههای شرقی طی تاریخ توسط افراد زیر اداره شده است: س.ف. الدنبورگ[4] (1932-1931)، ای.آ. برتلس[5] (1945 – 1932)، آ.آ. فریمان[6] (1956-1945)، ای.پ. پتروشفسکی[7] (1959- 1956)، م.ن. باگالوبوف[8] (1961 – 1960)، گ.و. شیتوف[9] (1963 – 1961)، ز.ن. واراژیکینا[10] (1971 – 1963) و ا.ف. آکیموشکین[11] (از 1971 تا دوره کنونی). بحران جهانی در تخصصی شدن و به وجود آمدن انبوهی از (دست نوشته ها، سکهها و مطالب هنری) و مطالب تحقیقاتی در دوره کنونی منجر به پیدایش موضوعی تخصصی شد که از شاخه ایرانشناسی جدا شده و تبدیل یک رشته مستقل علم شرقشناسی شده است. در ایرانشناسی اولیه سخن قبل از هر چیز در خصوص افغان شناسی، کرد شناسی و قفقاز شناسی بوده است اما در این روش ایرانشناسی، مطالب فوق الذکر مورد بررسی قرار نخواهند گرفت.
امروز در خارج از مرزهای شرقشناسی، ایرانشناسی را به دو دوره جداگانه تفکیک میکنند – قبل از اسلام و بعد از اسلام که همین تقسیم بندی تا حد زیادی بحران را در تحقیقات قرون نوزدهم و بیستم منعکس میکند. طبیعی است که تقسیم بندی بدین شیوه، بر مبنای اصول دینی – تاریخی، چنین می طلبد که بررسی دین زرتشت (دین ایرانیان تا قبل از ورود اسلام) و سپس اسلام عرب زبان و فارس زبان را با تمام مکاتب و جریاناتش همچون سایر تعالیم دینی در ایرانشناسی بگنجانیم. طی قرن نوزدهم، جریان استعمار کشورهای مسلمان شرقی توسط اروپاییان صورت گرفت که روسیه هم وارد آن شد. جنگ های روسیه با ایران و ترکیه، اتصال قفقاز و منطقه آسیای مرکزی به روسیه نیز طی همین جریانان صورت گرفت. این مساله از یک طرف منجر به افزایش شمار جمعیت مسلمانان امپراطوری روسیه و تبدیل شدن اسلام به دومین دین دولتی پس از مسیحیت شد و از طرف به انفجار تمایل میان قشر تحصیل کرده جامعه روسیه به اسلام انجامید (افرادی چون آ.پوشکین، پ. چاآدایف، ل. تولستوی، و. سالاویف و سایرین) این علاقه نه تنها به اسلام که حتی به نثر زبان فارسی و از جمله احیای دینی- ملی در میان مسلمانان روسیه بود (موسی جارولله باقی یف، عطالله بایازیتوف، اسماعیل – بی گاسلرینسکی و غیره).
در نتيجه، در بازار علمیروشنفکری روسیه، تقاضا هم در سطح آکادمیک و هم در سطح شرقشناسی عملی به شدت فزونی گرفت (تربیت مترجمین، دیپلماتها و رزیدنت ها). این تقاضا با ساخت مدل موثر برای بررسی کشورهای شرقی پاسخ داده شد: مجموعههای دست نوشته- انستیتوی علمی- تحقیقاتی - دانشکده شرقی ( یا بخش) تحصیلات عالیه که امکان صحبت از حضور مکتب خاص شرقشناسی علمیدر روسیه را میداد. در دورههای بعد این مدل که ابتدا در سنت پتربورگ، مسکو و غازان امتحان شده بود، اواخر سالهای 20 قرن بیستم مجددا توسط دولت شوری با برآوردهای ملی- مذهبی در پایتختهای تمام جمهوریهای آسیای مركزي و قفقاز در اتحاد جماهیر شوروی مورد استفاده قرار گرفت.
اواخر قرن نوزدهم، در پایتخت امپراطوری روسیه، مراکز مهم شرقشناسی توسط موزه آسیایی (تاسیس در سال 1818) به همراه مجموعههای دست نوشته مسلمانان، سکهها و یادبودهای فرهنگ شرق و همچنین با دانشکده زبانهای شرقی دانشگاه سنت پتربورگ معرفی شدند. دانشکده زبانهای شرقی پس از انتقال به مکان جدید به همراه اساتید و دانشجویان موفق خود، مجموعه دست نوشتههای عربی را نیز کامل کرد. علاوه بر آن، کتابخانه عمومی امپراطوری (در سال 1814 تاسیس شد و امروز «کتابخانه ملی روسیه» نام دارد) و دانشکده، یا بخش آموزشی زبانهای شرقی زیر نظر دپارتمان آسیایی وزارت امور خارجه، تبدیل به مکانی جهت نگهداری میراث فرهنگی مسلمانان شدند. درست همین مراکز شرقشناسی (مسکو و پتربورگ) اساس توسعه شرقشناسی را در تمام روسیه فراهم کردند.
ضمن اینکه بایستی این واقعیت را خاطر نشان ساخت که تا قبل از آن در تاریخ شرقشناسی روسیه، تفکیک شاخهها به صورت خاص شکل نگرفته بود؛ شرقشناسی آکادمیسین در روسیه بر پایه موزه آسیایی به عنوان یکی از بزرگترین مراکز ذکر شده در بالا شکل گرفت و این مساله نیز به لطف مکتب آلمانی شرقشناسی و نمایندگان وی بود که به شهرهای بزرگ روسیه و از جمله پایتخت دعوت شدند. روش حاکم در روسیه تزاری نه تنها امکان استفاده از روابط علمی و سنتی اروپای غربی را در روسیه فراهم ساخت، بلکه ارتباط با آنها به شکل مستقیم و غیر مستقیم به کمک یک زبان و ایجاد جامعه علمی متحد اروپای غربی با انتقادات موجود در آن زمان و مبادله دستاوردهای علمی، دست نوشتهها و ... که در اختیار دانشمندان روسیه بود، فراهم شد. جامعه علمی مذکور در سالهای 30 قرن بیستم تقریبا تعطیل شد و به جای آن اتحادیهای جدید تاسیس شد که در اواسط سالهای 90 منحل شد. تلاشهای امروز شرقشناسان برای برقراری مجدد آن هنوز بیفایده بوده است. تقسیمبندی تاریخ شرقشناسی روسیه با انضمام ایرانشناسی به دلیل تاریخ سیاسی، به سه دوره تقسیم میشود:
دوره اول: تا سال 1917؛
دوره دوم: از سال 1917 تا 1991؛
دوره سوم: از ساال 1991 تا دوره کنونی؛
اما این تقسیمبندی به نظر مصنوعی و غیر واقعی میآید. نگاه دقیقتر به این مساله نشان میدهد که تغییرات سیاسی مهم در تاریخ کشورها کم و بیش بر زندگی علمی موسسات شرقشناسی که 8-10 سال تاخیر دارند، تاثیرگذار بوده است. به عبارتی، دوره اول تا سال 1930 برآورد میشود، دوره دوم از سال 1930 تا اواسط سالهای 90 و دوره سوم از آن دوره تا عصر کنونی. به لطف حضور دانشمندان آلمانی در موزه آسیایی، تفکیک شاخههای متعدد در حوزه ایرانشناسی خیلی زود انجام گرفت.
منظم کردن دست نوشتهها و تشریح آنها
منظم کردن دست نوشتهها و تشریح آنها همیشه در درجه اول اهمیت قرار داشته است، اما خب از اینکه به بررسی آنها بپردازیم، بایستی بدانیم که چه چیزی در اختیار داریم. در رابطه با این مساله، موزه آسیایی ابتدا یک دانشمند آلمانی به نام کریستن مارتین فرن (روسیه شناس) را دعوت کرد و وی را اولین نگهدارنده (مدیر) و آکادمیسین این موزه قرار داد، سپس به توصیه فرن، دومین روسیه شناس به نام باریس آندرویچ دورن دعوت شد. این دو نفر به کمک یکدیگر کاتالوگ دست نوشته مسلمانان به زبان عربی را در موزه آسیایی تهیه کردند (سالهای 1855- 1877). درن پس از آن مستقلا دست نوشتههای عربی را در کتابخانه عمومی امپراطوری (سال 1852) تشریح کرد. در ابتدا درن به عنوان کتابدار این کتابخانه کار میکرد، اما کمی بعد ایرانشناس برجسته روس ن.و. هانیکوا[12] به او پیوست (1865-1864). کار روی کاتالوگ دست نوشتههای فارسی در این کتابخانه در دوره شوروی به پایان رسید. آکادمیسین ویکتور روزن (1908-1849)، سومین مدیر این کتابخانه، کارروی دست نوشتههای مسلمانان آسیا را ادامه داد. او را می توان معلم تمام نسلهای دانشمندان برجستهای دانست که در تاریخ شرقشناسی وارد شدهاند. او فهرستی از مجموعه بخش های علمی زبانهای شرقی زیر نظر وزارت امور خارجه (1886) تهیه کرد که کمی پس از آن شاگرد وی ژوکفسکی به تشریح آن پرداخت.
ایرانشناسان بسیاری از سنت پتربورگ به دست نوشتههای مسلمانان توجه نشان دادند و همین توجه، ایجاد منافع علمی و شکل گیری خط مشی ایرانشناسی را به دنبال داشت. شاگرد روزن، کارل گرمانویچ زالمان[13] (1916-1849) که آکادمیسین و ششمین مدیر موزه آسیایی بود (1916-1890) نیز نقش بسیاری بزرگی در تشریح این مجموعه در حال رشد بود و در کنار آن اولین فهرست دست نوشتههای مسلمانان را در دانشگاه سنت پتربورگ آماده ساخت (سال 1888). دومین فهرست دانشگاه کمی بعد توسط شاگر وی آ.آ. روماسکویچ[14] (1925)، استاد دانشگاه سنتپتربورگ و همکار دانشگاه شرقشناسی (از سال 1939 تا 1942) تهیه شد و سومین فهرست نیز به شیوه جدید آن توسط آ.ت. تاگیرجانوا[15] (1957) تهیه شد. در آخرین چاپ این فهرست بیش از 80 تصنیف تاریخی، جغرافیایی و بیوگرافی به زبان فارسی قرار داشت که در آن به تشریح دست نوشتههای تاجیکی و فارسی موجود در بخش شرقی کتابخانه پرداخته بودند. متاسفانه کاتالوگ دست نوشتههای مجموعه موجود در دانشگاه امروز در دسترس نیست.
کار فهرستبندی و تهیه دست نوشتهها به صورت کاتالوگ همچنان توسط افراد مختلف در دوره شوروی پیگری شد. نتیجه این کار چاپ مجموعه مختصر دست نوشتههای فارسی و تاجیکی موزه آسیایی (1964) است که در آن 4680 مطلب (در تشریح دست نوشته ها) وجود دارد. همزمان با آن شخصی به نام ن.د. میکلوخا- ماکلای[16] طرح تشریح جزئی تر مجموعههای فارسی را به انجام رساند، پس از وی کار توسط س.ای. بایوسکی[17] (1923) با کار روی فرهنگ های تشریحی فارسی و فرهنگ های دوزبانه انجام گرفت و سپس ن.م. تومانویچ[18] (2005-1928) کار را با ادبیات فولکلور ادامه داد. ایرانشناسان معاصر ز.ن. واروژیکین[19] (متولد 1925) و خ.ن. نیازوف[20] (1986-1927) به ادبیات هنری فارسی و ا.ف. آکیموشکین[21] به کار مجموعههای شعری و آلبوم ها پرداخت. با اتمام بخش اعظم کار کاتالوگ بندی مجموعه ها، همکاران به پروژه «فرهنگ اقوام شرق» (1984) و پروژه مشابه آن «کتاب دست نوشتهها در تاریخ فرهنگ اقوام شرق» (1987) پرداختند. در پروژه اول آکیموشکین، واروژیکین و میکلوخا- ماکلای نیز شرکت داشتند که شرح مناسبی نیز برای آن نوشتند. در پروژه دوم آکیموشکین با کتاب اصلی «کتاب دست نوشتههای فارسی» شرکت داشت. کار با دست نوشتههای فارسی در هر سطح و درجهای امروز نیز همچنان ادامه دارد، اما امروز این کار به صورت کاملا تخصصی تر در زمینه ایرانشناسی انجام می گیرد.
تفسیر قران
همکاران موزه آسیا و دانشکده شرقشناسی طی قرون نوزده و بیست، تنها یک منوگرافی مختصص تحقیقات مربوط به زبانشناسی اقوام فارس زبان و تفسیر زبان شناسی تهیه کردهاند. آ.ک. باروفکوف [23]، مجموعه لغات تفسیر آسیای مركزي قرون دوازه و سیزده را تهیه کرده است. (سال 1963). چندی پیش در چهارچوب سری کتابهای «فرهنگ و ایدئولوژی مسلمانان شرق» (کتاب درسی برای دانشجویان با ویرایش ای. آ. رزوانا[24]) یکی از اساتید دانشگاه سنت پتربورگ به نام ف.ای. عبدولایف[25] اقدام به چاپ تحقیقات جداگانه در خصوص تفسیر 102 آیه سوره دوم قران (البقره) با منبع قرار دادن ده متن تفسیر قرون وسطی و معاصر به زبان فارسی کرد. این کتاب با نام «متون، ترجمه و تشریح قرانی فارسی» در دانشگاه شرقشناسی پتربورگ سال 2000 به چاپ رسید.
حقوق مسلمانان
امروز تحقیقات در خصوص مذهب شافعیت با ترجمه آ.آ. خیسماتولین از تصنیفات ابو حمید محمد غزالی طوسی (1111-1058) «کیمیای سعادت» انجام گرفته است. بخش یک: عنوان 4-1 رکن اول، مقاله و اشارات خیسماتولین در سال 2002 انجام گرفته است. بخش دوم در حال حاضر به طور کامل ترجمه شده و با نیمه دوم متن احیا «یوم الدین» که مولف نام «عادت» یا «معاملات» را بر آن گذاشته است در مقام مقایسه قرار گرفته. تحقیق بر مسایل خاص شیعه در کتاب خیسماتولین و و.یو. کروکووا[26] با نام «مرگ و مراسم تدفین در اسلام و زرتشت» به چاپ رساندهاند که در آن مراسم مذکور با آداب و رسوم سنیها مقایسه شده است.
پينوشتها
[1]B.A. Dorn
[2]K.G. Zaleman
[3]V.A. Jukovski
[4]C.F. Eldenburg
[5] I.A. Bertles
[6] A.A. Fariman
[7] I.P. Petroshefski
[8] M.N. Bogoslov
[9] G.V. Shitov
[10] Z.N. Vorojeikina
[11] O.F. Akimushkin
[12]N.V. Hanikova
[13]Karl Germanovich Zaleman
[14]A.A. Romaskevich
[15]A.T. Tagirjanova
[16]N.D. Miklukho-Maklai
[17]S.E.Baevski
[18]N.M. Tumanovich
[19]Z.N. Varojeikin
[20] Kh.N. Niazov
[21] O.F. Akimushkin
[22]O.P. Sheglova
[23]A.K. Barovkov
[24]E.A. Rezvana
[25]F.E. Abdollaev
[26]V.U. Krukova