روابط تاریخی- فرهنگی ایران و داغستان ن.گ. محمدزاده
ايراس: ايران و داغستان در دورهها و مقاطع مختلف تاريخ خود روابط نزديكي با يكديگر داشته و بهرغم اينكه اين روابط در ابعاد مختلفِ سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جريان داشته، اما تعاملات فرهنگي از ساير حوزهها مبرزتر است. در اين ميان، داغستان يادگارهاي مغتنم زيادي از فرهنگ ايرانزمين به ميراث برده كه نمودهاي آن از جمله در گويشهاي مردم محلي اين جمهوري قابل مشاهده است. مرور اسناد تاريخي گواه آن است كه هرچند در مقاطعي تعاملات فرهنگي دو طرف به واسطة شرايط و محذوريتهاي سياسي و امنيتي كاهش يافته، اما هيچگاه قطع نشده است. در شرايط حاضر نيز ايران و داغستان به بسط روابط فرهنگي عنايت دارند كه در اين زمينه ميتوان به همكاري دانشگاههاي دو طرف اشاه كرد.
مردم ایران و داغستان در طول تاریخ همیشه بر آن بودهاند که به بهترین شکل از روشهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، ادبی، دینی و غیره جهت ایجاد روابط دوجانبه استفاده کنند. با اين وجود، همان طور که میدانیم و شواهد نيز گواه است تا کنون مسیرهایی که نمایندگان دو طرف برای ایجاد تعامل متقابل در پیش گرفتهاند، چندان زیاد نبوده است. به گواه اسناد تاريخي، روابط ایران و داغستان به دوره حکومت «میدی» باز میگردد. در آن دوره، داغستان بخش اصلی منطقه آلبانی واقع در قفقاز بود و روابط میان آلبانیها و دولت میدی بسیار نزديك و در عين حال گسترده بود. این روابط بیشتر جنبه تجاری داشت، اما از آنجا که تجارت همیشه موجب گسترش و تحکیم رابط فرهنگی میشود، بنابراین در همان مقطع، اولین ارتباطات فرهنگی این اقوام که امروز ایرانی و داغستانی نامیده میشوند، شکل گرفت.
مراحل بعد تقویت و گسترش روابط میان این دو قوم در ابعاد مختلف فرهنگی، زبانی، ادبی، منطقهای و سایر در دوره سلطنت هخامنشیان صورت پذیرفت. دولتمردان ایراني و داغستاني در اين دوره نيز تمام مساعي خود را براي تحکیم روابط خود از طريق دروازههای ارتباطی قفقاز و خزر به كار بستند. آلبانها که به نحو ملموسي در جنوب داغستان کنونی نفوذ داشتند داشت، به مرور به هخامنشیان وابسته شدند. همین ارتباط باعث ورود دین زرتشت (دین سابق ایرانیان) به داغستان شد. تحقیقات باستانشناسی و بقایای به جاي مانده از اين دوره همه و همه نشان از تاثیر حکومت هخامنشیان بر داغستان و داغستانيها دارند.
لازم به ذکر است که در این دوره، تجارت میان دو منطقه سهم عمدهای در تبادلات فرهنگی متقابل داشت، چرا که در دورههای بعد از آن و حتی تا قرنها، این مسیر، ممر اصلي ارتباط تجاری غرب و شرق محسوب میشد. به عبارتی بهتر، جاده ابریشم درست از مسیر ایران و داغستان عبور میکرد. ارتباطات میان ایران و داغستان به نحو قابل توجهی در دوره حکومت ساسانیان گسترش یافت. در این دوره روابط میان اين دو منطقه در ابعاد مختلفی شکل گرفته و در حال توسعه بود. بُعد سیاسی این ارتباط را میتوان در شرکت نظامیان داغستانی در جنگهای سپاهیان ایران و همچنین پس از بنا کردن دیوارهای دربند (منطقه دربند داغستان) و سایر ساخت و سازها به دستور شاهان ایران مشاهده کرد. این عمارات توسط معماران ایرانی به دستور پادشاهان ایران ساخته شدند، به همین دلیل بخشی از سرزمين شمالی دولت ساسانیان به شمار می رفتند.
در اين ميان، شهر دربند بیشک نقش بسزايي در تحکیم روابط فرهنگی داغستان و ایران ایفا کرده است. همان طور که كارشناسان امر نيز تصريح دارند، خود کلمه «دربند» در زبان فارسی نيز به معنای «محل اتصال دروازهها (تقاطق دروازهها)» یا «مسیر گذر باریک» است (شايان ذكر است كه معاني دیگری از کلمه دربند به زبان فارسی وجود دارد). در اين مقطع، روابط میان ایران و داغستان در حوزه فرهنگ همچنان رو به گسترش بود. به دنبال نقل مکان ایرانیان به این منطقه، زبان و ادبیات قدیم فارسی نيز به اين منطقه راه یافت و رواج پیدا کرد. کلماتی که امروز از زبان فارسی قدیم در زبان مردم داغستان به گوش می خورد، مؤيدي بر اين مدعا است. برخی منابع نیز بر این مساله گواهی میدهند که «ساکنان هشت روستا به نامهای: تاباسارانا، جالگان، روکال، مغاتیر، کاماخ، زیدیان، گیمیدی، میتاق و بیلگادی در حقیقت بازماندگان قبایل پارس هستند که انوشیروان خسرو در قرن هفتم آنها را به اين مناطق کوچ داده بود. این اقوام تا به امروز نيز از قیدهای زبان پهلوی و یا پارسیباستان استفاده می کنند».
در آن دوره هنرمندانی نیز از داغستان به ایران نقل مکان کرده و در آنجا به کار ساخت اسلحه، ابزار کار و همچنین وسایل تزیینی مشغول شدند. به همين واسطه، از همين دوره هنر ایرانی توسط معماران و تجار ایرانی به دربند و سایر مناطق قفقاز شمالی راه یافت و رواج یافت (کتیبههای ایرانیان در شهر دربند بر این مساله صحه میگذارند). همزمان با این رخدادها، ایرانیان برای گسترش دین زرتشت که دین رسمی ایران به شمار میرفت نیز تلاشهايي را در دستور داشتند. قصد آنها اين بود كه به این وسیله حضور و نفوذ خود را در منطقه هر چه بيشتر مستحکم سازند. هم از اين رو، فرهنگ زرتشتی به طور موفقیتآمیزی در مناطق تاریخی از جمله «زرهگران» (که امروز کوباچای نام دارد) رواج یافت. در این منطقه یکی از مراکز مهم زرتشتيان داغستان بنا شده و بناها و آثار به جای مانده در روستای آموزگی نيز به شرح شیوه مراسم خاکسپاری در این منطقه میپردازند.
در خصوص ترویج دین زرتشت در داغستان نیز میتوان به تعداد بسیار زیادي از سنگهای حکاکی شده مربوط به دوره قرون وسطی اشاره کرد که به صورت برجسته ساخته شده و زمانی به عنوان تزیینات آتشکدههای زرتشتیان بکار میرفتند. زرتشت نیز همچون سایر ادیان در داغستان ویژگیهای محلی خود را پیدا کرد و تفکرات خاصی پیرامون آن پدید آمد که از جمله آنها تفکرات هنری است. این دین به واسطه حکاکیها و ظروف فلزی نقشبرجسته که هنر دوره ساسانی به شمار میرفت، در تمام دنیا شناخته شده است. تصاویر کشیده شده توسط هنرمندان داغستانی روی فنجانها، ظروف و کوزهها حاکی از همین امر هستند.
در قرون ابتدايي جنگ و تنش ميان ایرانیان و اعراب، روابط میان ايران و داغستان رو به افول گذاشت، با این وجود مدت زیادی نگذشت که اقوام ایرانی و داغستانی موفق به احياء اين روابط شده و به صورت هماهنگ تکههای فرهنگهای مختلف را با دنیای اسلام کنار هم چیدند و در عین حال اصالت فرهنگی-قومی خود را نیز حفظ کردند. بايد به اين مهم نيز اشاره كرد که روابط ایران و داغستان در حوزه فرهنگ و هنر هیچگاه با تجاوز به حریم یکدیگر و يا اخطار و هشدار به طرف مقابل صورت نگرفته و گسترش نيافته است به همین خاطر حتی پس از پایان دوره حکومت ایران در داغستان نیز این روابط حفظ شده و حتی توسعه نيز یافته است. به عنوان نمونه میتوان به مساله ترویج اسلام در داغستان اشاره کرد. این دین از طریق ایرانيان در داغستان ترویج یافت و در نتیجه آن طی قرنهای متمادی، منبع احیا کننده و تامین کننده اتحاد و برادری میان اقوام مختلف این سرزمین و همچنین عاملی برای توسعه و تکامل سطح فرهنگی آنها به شمار رفته و ميرود.
تاکید برخی محققین بر این مساله که شیوخ صوفی در قفقاز و آسیای مركزي زير تاثیر سنن صوفیان ایرانی قرار دارند، تا حدی صحيح است و در داغستان نيز صوفیسم تا حد زیادی به تصورات دینی مردم شكل ميدهد. این تاکیدات نشان از ریشههای ایرانی اسلام صوفیگرانه دارد که در داغستان طی دورهای رواج پیدا کرد. در اینجا میتوان به عنوان مثال از رواج علوم نمایندگان برجسته ایرانی در حوزه صوفیگری همچون شیخ عبدالقدیر گیلانی (فرقه قدیریه) و خواجه بهاءالدین نقشبند (فرقه نقشبندیه) نام برد. شاهد دیگر در اين زمينه محبوبیت و رواج آثار نمایندگان صوفیان ایرانی همچون جامی، مولوی (جلال الدین رومی)، عطار و سایرین است.
به طور کل، وجود همبودهای دینی در منطقه دلیل محکم حفظ روابط میان اقوام ایرانی و داغستانی است. از قرون 15-14 ورود کتابهای مختلف فارسی به داغستان آغاز و از محبوبیت قابل ملاحظهاي برخودار شد، به نحوي که ممکن نبود کتابخانهای در داغستان وجود داشته باشد كه در آن کتابهايي چون دیوان اشعار حافظ، کتب سعدی، نظامی، فردوسی، جامی، مولوی و آثار دیگر نظم و نثر فارسی پيدا نشود. ادله و اسناد در خصوص علاقه و توجه مردم داغستان به نظم و نثر فارسی بسیار است. کتاب «مخزن الاسرار» اثر نظامی گنجوی چنان مورد توجه این مردم قرار گرفت که از طرف حکمران دربند هدیهای برای شاعر فرستاده شد. نظامی همچنین مفتخر به دریافت هدیهای زیباتر شد که به خاطر آن منظومه «خسرو و شیرین» را نوشت.
در سوي ديگر، تاثیر فرهنگ، زبان و ادبیات ایرانی بر فعالان فرهنگی وادبی داغستانی تا حدی بود که آنان خود به نوشتن آثاری به زبان فارسی پرداختند. از میان این آثار میتوان به نوشتههاي میرزا محمد تاکی قمری گلزار دربندی، شاعر برجسته داغستانی (1892-1819)، میرزا حسن القادری، مورخ و شاعر داغستانی (1910-1837) و بسیاری دیگر اشاره کرد. در اين مقطع، زبان فارسی در داغستان تبدیل به زبان مکاتبه و تحصیل شده بود. شاهد این امر نيز مکاتبات شخصی و اداری شاهان ایرانی با حکمرانان داغستانی است که به عنوان نمونه دستور شاه طهماسب اول (1576-1523) به زبان فارسی در خصوص معاف شدن بخشی از مناطق جنوبی داغستان از پرداخت مالیات برای جذب آن مردم به سوی صوفیگری نوشته شده بود. زبان فارسی همچنین در مدارس سنتی و دینی داغستان نیز تدریس میشد.
علاوه بر روابط فرهنگی، علمی و دینی میان دو قوم، روابط تجاری نیز همچنان ادامه داشت. تمام روابط تجاری و اقتصادی ایران با روسیه بیشتر از طریق دریای خزر و قفقاز انجام میگرفت. این روابط از زمانهای قدیم برای هر دو طرف سودمند بودند. در اين ميان، بايد به مهاجران ایرانی در داغستان نيز اشاره شود که به خاطر شرایط سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران به داغستان روی آورده بودند. از سالهای 1891 تا 1905 رقمي در حدود 15 تا 62 هزار مهاجر ایرانی در داغستان به ثبت رسیدند. در میان آنها روشنفکران و دانشمندان برجسته ایرانی از قبیل عبدالرحمان طالبوف نیز حضور داشت که اواخر سالهای 60 قرن 19 به داغستان مهاجرت کرده بود.
البته، روابط علمی و فرهنگی میان ایران و داغستان همیشه به صورت دوجانبه بوده است. امروز تحقیقات در حوزه فرهنگ دینی ایران توجه خاص دانشمندان محقق را به نام ملا آقا، دانشمند برجسته ایرانیِ داغستانی تبار معطوف میسازد که به فاضل دربندی نامبردار است. علاوه بر آن، در زبان ادبی فارسی نمیتوان کار واله داغستانی «تذکره الشعرا» را نادیده گرفت. بررسی روابط تاریخی ایران و داغستان و چشمانداز توسعه این روابط به نوبه خود تلاشی جهت بازنگری مجدد این پروسه تاریخی طولانی در روابط این دو منطقه به شمار میآید. به اعتقاد نويسنده، این گفتگوی فرهنگي نه تنها ممکن که حتی ضروری است. خوشبختانه طی سالهای اخیر در زمینه بهبود روابط علمی و فرهنگی اقدامات بسیار مفید و موثری انجام گرفته که از میان آنها میتوان انعقاد قرارداد همکاری میان دانشگاه دولتی داغستان و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در داغستان و همچنین شرکت دانشجویان داغستانی در المپیادهای زبان فارسی و برگزاری کنفرانسها اشاره كرد.
مراحل بعد تقویت و گسترش روابط میان این دو قوم در ابعاد مختلف فرهنگی، زبانی، ادبی، منطقهای و سایر در دوره سلطنت هخامنشیان صورت پذیرفت. دولتمردان ایراني و داغستاني در اين دوره نيز تمام مساعي خود را براي تحکیم روابط خود از طريق دروازههای ارتباطی قفقاز و خزر به كار بستند. آلبانها که به نحو ملموسي در جنوب داغستان کنونی نفوذ داشتند داشت، به مرور به هخامنشیان وابسته شدند. همین ارتباط باعث ورود دین زرتشت (دین سابق ایرانیان) به داغستان شد. تحقیقات باستانشناسی و بقایای به جاي مانده از اين دوره همه و همه نشان از تاثیر حکومت هخامنشیان بر داغستان و داغستانيها دارند.
لازم به ذکر است که در این دوره، تجارت میان دو منطقه سهم عمدهای در تبادلات فرهنگی متقابل داشت، چرا که در دورههای بعد از آن و حتی تا قرنها، این مسیر، ممر اصلي ارتباط تجاری غرب و شرق محسوب میشد. به عبارتی بهتر، جاده ابریشم درست از مسیر ایران و داغستان عبور میکرد. ارتباطات میان ایران و داغستان به نحو قابل توجهی در دوره حکومت ساسانیان گسترش یافت. در این دوره روابط میان اين دو منطقه در ابعاد مختلفی شکل گرفته و در حال توسعه بود. بُعد سیاسی این ارتباط را میتوان در شرکت نظامیان داغستانی در جنگهای سپاهیان ایران و همچنین پس از بنا کردن دیوارهای دربند (منطقه دربند داغستان) و سایر ساخت و سازها به دستور شاهان ایران مشاهده کرد. این عمارات توسط معماران ایرانی به دستور پادشاهان ایران ساخته شدند، به همین دلیل بخشی از سرزمين شمالی دولت ساسانیان به شمار می رفتند.
در اين ميان، شهر دربند بیشک نقش بسزايي در تحکیم روابط فرهنگی داغستان و ایران ایفا کرده است. همان طور که كارشناسان امر نيز تصريح دارند، خود کلمه «دربند» در زبان فارسی نيز به معنای «محل اتصال دروازهها (تقاطق دروازهها)» یا «مسیر گذر باریک» است (شايان ذكر است كه معاني دیگری از کلمه دربند به زبان فارسی وجود دارد). در اين مقطع، روابط میان ایران و داغستان در حوزه فرهنگ همچنان رو به گسترش بود. به دنبال نقل مکان ایرانیان به این منطقه، زبان و ادبیات قدیم فارسی نيز به اين منطقه راه یافت و رواج پیدا کرد. کلماتی که امروز از زبان فارسی قدیم در زبان مردم داغستان به گوش می خورد، مؤيدي بر اين مدعا است. برخی منابع نیز بر این مساله گواهی میدهند که «ساکنان هشت روستا به نامهای: تاباسارانا، جالگان، روکال، مغاتیر، کاماخ، زیدیان، گیمیدی، میتاق و بیلگادی در حقیقت بازماندگان قبایل پارس هستند که انوشیروان خسرو در قرن هفتم آنها را به اين مناطق کوچ داده بود. این اقوام تا به امروز نيز از قیدهای زبان پهلوی و یا پارسیباستان استفاده می کنند».
در آن دوره هنرمندانی نیز از داغستان به ایران نقل مکان کرده و در آنجا به کار ساخت اسلحه، ابزار کار و همچنین وسایل تزیینی مشغول شدند. به همين واسطه، از همين دوره هنر ایرانی توسط معماران و تجار ایرانی به دربند و سایر مناطق قفقاز شمالی راه یافت و رواج یافت (کتیبههای ایرانیان در شهر دربند بر این مساله صحه میگذارند). همزمان با این رخدادها، ایرانیان برای گسترش دین زرتشت که دین رسمی ایران به شمار میرفت نیز تلاشهايي را در دستور داشتند. قصد آنها اين بود كه به این وسیله حضور و نفوذ خود را در منطقه هر چه بيشتر مستحکم سازند. هم از اين رو، فرهنگ زرتشتی به طور موفقیتآمیزی در مناطق تاریخی از جمله «زرهگران» (که امروز کوباچای نام دارد) رواج یافت. در این منطقه یکی از مراکز مهم زرتشتيان داغستان بنا شده و بناها و آثار به جای مانده در روستای آموزگی نيز به شرح شیوه مراسم خاکسپاری در این منطقه میپردازند.
در خصوص ترویج دین زرتشت در داغستان نیز میتوان به تعداد بسیار زیادي از سنگهای حکاکی شده مربوط به دوره قرون وسطی اشاره کرد که به صورت برجسته ساخته شده و زمانی به عنوان تزیینات آتشکدههای زرتشتیان بکار میرفتند. زرتشت نیز همچون سایر ادیان در داغستان ویژگیهای محلی خود را پیدا کرد و تفکرات خاصی پیرامون آن پدید آمد که از جمله آنها تفکرات هنری است. این دین به واسطه حکاکیها و ظروف فلزی نقشبرجسته که هنر دوره ساسانی به شمار میرفت، در تمام دنیا شناخته شده است. تصاویر کشیده شده توسط هنرمندان داغستانی روی فنجانها، ظروف و کوزهها حاکی از همین امر هستند.
در قرون ابتدايي جنگ و تنش ميان ایرانیان و اعراب، روابط میان ايران و داغستان رو به افول گذاشت، با این وجود مدت زیادی نگذشت که اقوام ایرانی و داغستانی موفق به احياء اين روابط شده و به صورت هماهنگ تکههای فرهنگهای مختلف را با دنیای اسلام کنار هم چیدند و در عین حال اصالت فرهنگی-قومی خود را نیز حفظ کردند. بايد به اين مهم نيز اشاره كرد که روابط ایران و داغستان در حوزه فرهنگ و هنر هیچگاه با تجاوز به حریم یکدیگر و يا اخطار و هشدار به طرف مقابل صورت نگرفته و گسترش نيافته است به همین خاطر حتی پس از پایان دوره حکومت ایران در داغستان نیز این روابط حفظ شده و حتی توسعه نيز یافته است. به عنوان نمونه میتوان به مساله ترویج اسلام در داغستان اشاره کرد. این دین از طریق ایرانيان در داغستان ترویج یافت و در نتیجه آن طی قرنهای متمادی، منبع احیا کننده و تامین کننده اتحاد و برادری میان اقوام مختلف این سرزمین و همچنین عاملی برای توسعه و تکامل سطح فرهنگی آنها به شمار رفته و ميرود.
تاکید برخی محققین بر این مساله که شیوخ صوفی در قفقاز و آسیای مركزي زير تاثیر سنن صوفیان ایرانی قرار دارند، تا حدی صحيح است و در داغستان نيز صوفیسم تا حد زیادی به تصورات دینی مردم شكل ميدهد. این تاکیدات نشان از ریشههای ایرانی اسلام صوفیگرانه دارد که در داغستان طی دورهای رواج پیدا کرد. در اینجا میتوان به عنوان مثال از رواج علوم نمایندگان برجسته ایرانی در حوزه صوفیگری همچون شیخ عبدالقدیر گیلانی (فرقه قدیریه) و خواجه بهاءالدین نقشبند (فرقه نقشبندیه) نام برد. شاهد دیگر در اين زمينه محبوبیت و رواج آثار نمایندگان صوفیان ایرانی همچون جامی، مولوی (جلال الدین رومی)، عطار و سایرین است.
به طور کل، وجود همبودهای دینی در منطقه دلیل محکم حفظ روابط میان اقوام ایرانی و داغستانی است. از قرون 15-14 ورود کتابهای مختلف فارسی به داغستان آغاز و از محبوبیت قابل ملاحظهاي برخودار شد، به نحوي که ممکن نبود کتابخانهای در داغستان وجود داشته باشد كه در آن کتابهايي چون دیوان اشعار حافظ، کتب سعدی، نظامی، فردوسی، جامی، مولوی و آثار دیگر نظم و نثر فارسی پيدا نشود. ادله و اسناد در خصوص علاقه و توجه مردم داغستان به نظم و نثر فارسی بسیار است. کتاب «مخزن الاسرار» اثر نظامی گنجوی چنان مورد توجه این مردم قرار گرفت که از طرف حکمران دربند هدیهای برای شاعر فرستاده شد. نظامی همچنین مفتخر به دریافت هدیهای زیباتر شد که به خاطر آن منظومه «خسرو و شیرین» را نوشت.
در سوي ديگر، تاثیر فرهنگ، زبان و ادبیات ایرانی بر فعالان فرهنگی وادبی داغستانی تا حدی بود که آنان خود به نوشتن آثاری به زبان فارسی پرداختند. از میان این آثار میتوان به نوشتههاي میرزا محمد تاکی قمری گلزار دربندی، شاعر برجسته داغستانی (1892-1819)، میرزا حسن القادری، مورخ و شاعر داغستانی (1910-1837) و بسیاری دیگر اشاره کرد. در اين مقطع، زبان فارسی در داغستان تبدیل به زبان مکاتبه و تحصیل شده بود. شاهد این امر نيز مکاتبات شخصی و اداری شاهان ایرانی با حکمرانان داغستانی است که به عنوان نمونه دستور شاه طهماسب اول (1576-1523) به زبان فارسی در خصوص معاف شدن بخشی از مناطق جنوبی داغستان از پرداخت مالیات برای جذب آن مردم به سوی صوفیگری نوشته شده بود. زبان فارسی همچنین در مدارس سنتی و دینی داغستان نیز تدریس میشد.
علاوه بر روابط فرهنگی، علمی و دینی میان دو قوم، روابط تجاری نیز همچنان ادامه داشت. تمام روابط تجاری و اقتصادی ایران با روسیه بیشتر از طریق دریای خزر و قفقاز انجام میگرفت. این روابط از زمانهای قدیم برای هر دو طرف سودمند بودند. در اين ميان، بايد به مهاجران ایرانی در داغستان نيز اشاره شود که به خاطر شرایط سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران به داغستان روی آورده بودند. از سالهای 1891 تا 1905 رقمي در حدود 15 تا 62 هزار مهاجر ایرانی در داغستان به ثبت رسیدند. در میان آنها روشنفکران و دانشمندان برجسته ایرانی از قبیل عبدالرحمان طالبوف نیز حضور داشت که اواخر سالهای 60 قرن 19 به داغستان مهاجرت کرده بود.
البته، روابط علمی و فرهنگی میان ایران و داغستان همیشه به صورت دوجانبه بوده است. امروز تحقیقات در حوزه فرهنگ دینی ایران توجه خاص دانشمندان محقق را به نام ملا آقا، دانشمند برجسته ایرانیِ داغستانی تبار معطوف میسازد که به فاضل دربندی نامبردار است. علاوه بر آن، در زبان ادبی فارسی نمیتوان کار واله داغستانی «تذکره الشعرا» را نادیده گرفت. بررسی روابط تاریخی ایران و داغستان و چشمانداز توسعه این روابط به نوبه خود تلاشی جهت بازنگری مجدد این پروسه تاریخی طولانی در روابط این دو منطقه به شمار میآید. به اعتقاد نويسنده، این گفتگوی فرهنگي نه تنها ممکن که حتی ضروری است. خوشبختانه طی سالهای اخیر در زمینه بهبود روابط علمی و فرهنگی اقدامات بسیار مفید و موثری انجام گرفته که از میان آنها میتوان انعقاد قرارداد همکاری میان دانشگاه دولتی داغستان و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در داغستان و همچنین شرکت دانشجویان داغستانی در المپیادهای زبان فارسی و برگزاری کنفرانسها اشاره كرد.
نويسنده: ن. گ. محمد زاده، مجموعه مقالات کنفرانس علمی بینالمللی دانشگاه دولتی داغستان زير عنوان؛ «نقش فرهنگ در روابط روسیه و ایران»
ترجمه: فرزانه شفیعی
ترجمه: فرزانه شفیعی
منبع:www.iraneurasia.ir
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۸۹/۰۸/۰۸ ساعت 12:57 توسط محمد قجقی
|