بعضی از کلمات امید بخش است. مادر اون یک کلمه هست . وقتی کوچکی میخواهی بغلش بمونی. وقتی سه ساله شدی میخواهی همه جا بدویی چون زندگی در جریان است .

رفتن مادرانمان یک روند طبیعی است اما یک نکته اساسی داره که مادرانمان و یادشان یک منبع خوشحالیمان هستند.

مادرم به قول امروزی ها تحصیلات دانشگاهی نداشت اما به مکتب خانه های سنتی رفته بود می گفت برای استادمان پدربزرگت از هیزم تا انگور و انجیر …به عنوان شهریه می داد تا راضی شود.

مادرم می گفت: ما ترکمن ها انسان های سنتی هستیم و در تمام مراحل زندگی مان هر لحظه یاد خدا و آخرت در ذهنمان و قلب و روح مان داریم با کوچکترین چیزها مثل چای خوردن کنار خانواده و دیدن لبخند خواهرانمان شاد هستیم.

مادرم فیلسوف واقعی بود می گفت: (اود ، اودندن دویماز. آدم عمردن ) معنی فارسیش آتش از هیزم و انسان از عمر سیر نمیشه

اما یکی از فلاسفه زندگی مرگ هست پس اهداف و آرمان های جمعی انتخاب کن چون اهداف شخصی مثل رسیدن به خانه و ماشین و زمین بعد مرگت تکه تکه میشه و از بین میره اما آرمان ها و اهداف جمعی باعث میشه بعد مرگت هم تو را یاد کنن.

گفتم: مادر جان من یک مدیر ساده ام چه آرمان جمعی را دنبال کنم ؟

گفت: چند دانش آموز داری؟

گفتم: ۷۰

گفت: هر سال هم به آنها اضافه و کم میشه

گفت: با همکاری والدین و همکارانت و دانش آموزانت بهشون اول نماز یاد بده. بعد جزء سی قرآن را حفظ کنن. بعد گفت تبارک حفظ کنن. با این کارتون باعث براورده شدن یک آرمان جمعی میشید و سی نسل را نماز خوان می کنید .

بعد گفت: یکی دیگر از آرمانت هم برآورده کردن کتاب های مفید به کتابخانه های مدارس باشه. گفت این کتاب هایت را خواندی ببر به کتابخانه مدرسه ات.

اون زمان من تعطیلات می رفتم تهران و از میدان انقلاب که پر بودن از کتاب های ارزان و مفید کلی کتاب می آوردم اشاره مادرم به آن کتاب ها بود.

امسال هم به یاد مادرم با همکاری برادر عزیزم مهندس خوجه دردی بزرگترین حسرت برادرم ندیدن مادرم در سال های آخر عمرش بود.

مادرم همیشه به برادرم میگفت: ایران به این بزرگی جا نیست که میخواهی اروپا زندگی کنی مخالف رفتنش بود.

۴۴ جلد چهارتایی از کتاب های استاد عبدالرحمان اونق به نام های ماتی خان (این اثر استاد در دومین دوره ی جایزه ی ادبی اندرزگو به عنوان اثر برگزیده در بخش رمان بزرگسال شناخته شد. این اثر نویسنده عزیز گلستانی و ترکمن به واسطه ی این اثر تاریخی حماسی به عنوان چهره سال هنر انقلاب معرفی شدند و کرکسان دهکده و حماسه گوراوغلی و رمان زیبای گرگ دریا که این قدر جذاب بود در یک تایم کل کتاب خواندم را گرفتیم ۳۲ جلد چهار تایی را به کتاب خانه های مدارس متوسطه اول و دوم شهرستان مراوه تپه تخصیص دادیم و چند جلد هم به کتابخانه های عمومی مراوه تپه تخصیص دادیم و چند جلد هم استاد عبدالرحمان اونق با دست های متبرک خودشان به چند نفر که بیشتر کتاب خوانده بودن هدیه دادند و چند جلد هم قرار شد به کتابخانه های عمومی کلاله و گنبد هدیه دهیم .

یک سری چهار جلد هم از صمیم قلب به استاد ایزدی عزیز و بزرگوار که سال هاست شبانه روزی برای اعتلای فرهنگمان تلاش میکنن تقدیم میکنم و یک سری چهار جلدی هم به پسر دایی عزیزم علی کوسه غراوی که با وجود کارهای زیاد خودش در رسانه مراوه تپه تلاش میکنن و با برادر عزیزشان استاد عمر کوسه غراوی (مدیر حافظه برتر )در کارهای جمعی و فرهنگی وخیری و تیم داری فعالیت میکنند خداوند به جان و مالشان برکت بدهد .

و یک چهار جلدی هم به همکار نویسنده و خبرنگار عزیز شهرمان استاد داود قدنه تقدیم میکنم .

و درآخر باز همین جا از استاد نویسنده بزرگمان عبدالرحمان اونق تشکر میکنم که چند جلد را با امضای خودشان متبرک کردند که آنها را در کتابخانه خودم یادگاری از استاد نگه داشتم و یک سری چهار جلدی به برادر زاده های عزیزم آی ناز و تایماز فرستادم .

خیلی دوست دارم امید دارم (امیدلی قوش کعبه یتیمش ) معنی فارسیش امیدوار به مرادش میرسه قبل از مرگم به یاد مادرم هر سال چند مرتبه چند کتاب خانه مدارس مجهز کنم تا در اینده بعد از مرگم کسی آن کتاب ها را خواندن یادی هم از ما بکنن این بخت و آرزوی خوب قسمت همه ما شود. آمین

* دراکاریس