چوپان اوغوللاری نویسنده (ها) : علی اکبر دیانت. دایره المعرف بزرگ اسلامی
نخستین کس از این خاندان که به حکومت و قدرت دست یافت، بنیانگذار سلسله، ملکالامرا حسامالدین امیر چوپان است (مختصر ... ، ۴۹، ۱۳۲؛ بازورث، همانجا؛ یوجل، 36). او که تبارش به امیر قراتکین از یاوران سلیمانشاه بن قُتُلْمُش میرسید (همانجا؛ «دائرةالمعارف [۲]... »، VIII / 354)، خود از سرداران نامدار سلجوقیان روم بود و نزد آنان احترامی خاص داشت. وی در آغاز سلطنت علاءالدین کیقباد اول در ۶۱۶ ق / ۱۲۱۹م، با هدایایی بسیار به قونیه ــ پایتخت سلجوقیان روم ــ رفت و خود را مطیع و تابع سلطان خواند و سلطان علاءالدین نیز حکومت قسطمونی را به او داد (همانجا؛ یوجل، 37). چندی بعد فرماندهی لشکرکشی به شبهجزیرۀ کریمه برای مقابله با مغولان در ۶۲۲ ق / ۱۲۲۵م، به او سپرده شد. حسامالدین نه تنها مغولان را که شهر سُغداق ــ مرکز مهم بازرگانی ــ را تصرف کرده بودند، شکست داد و از آنجا راند، بلکه امیـران روس را نیز بـه اطاعت درآورد (برای تفصیل، نک : مختصر، ۱۲۷- ۱۲۸؛ یوجل، 38-39 ؛ «دائرةالمعارف»، همانجا). از جزئیات زندگانی وی بیش از این آگاهی نداریم.
دومین فرد از این خاندان الپ یوروک، پسر حسامالدین است که به جانشینی پدر، امارت و رهبری را برعهده گرفت. نام این شخص را مآخذ با اختلاف به صورتهای الب یورک (آقسرایی، ۱۷۱)، الپ یورک (مختصر، ۳۳۶) و الپ یوروک بن چوپان (بازورث، ۴۴۴) درج کردهاند.
با توجه به اینکه پس از شکست سلجوقیان از مغولان در جنگ کوسه داغ (آقسرایی، ۴۵؛ مختصر، ۲۳۶ بب )، آناتولی به تصرف مغولان درآمد، این خاندان نیز حاکمیت آنان را پذیرفتند و با عنوان دستنشانده، با اقتداری محدود به حاکمیت سیاسی خود ادامه دادند (یوجل، 40-42). بدینصورت، الپیوروک توانست از فروپاشی حکومت خاندان خود جلوگیری کند، ولی امور امیرنشین، تحت نظارت معینالدین پروانه (نک : ه د، ۱۳ / ۶۰۷-۶۱۰) نمایندۀ مغول، قرارگرفت (یوجل، 42).
پس از درگذشت الپیوروک، پسرش مظفرالدین یولق (یاولاق) ارسلان، به امیری خاندان رسید (۶۷۹-۶۹۰ ق / ۱۲۸۰- ۱۲۹۱م). دوران فرمانروایی ۱۱ سالۀ او مقارن دگرگونیهایی در قلمرو مغولان است که با مرگ اباقا جانشینی احمد تکودار و آنگاه ارغونخان آغاز شده بود. مظفرالدین با بهرهگیری از این آشفتگیها که سرتاسر آناتولی را نیز فراگرفته بود، مانند سایر امیرنشینها درصدد استقلال برآمد، لیکن توفیق چندانی نیافت (یوجل، ۴۶ ؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 354). او هم نزد سلجوقیان از اعتبار و اهمیت برخوردار بود (آق داغ، I / 112-113) و هم با مغولان روابط دوستانه داشت (مختصر، ۳۳۷). در مبارزۀ سلجوقیان برای رهایی از تسلط مغولان، مظفرالدین برای کسب استقلال، از رکنالدین قلیچ ارسلان جانبداری کرد. چون قلیچ ارسلان در جنگ به قتل رسید، مظفرالدین از دستیابی مغول به قسطمونی ممانعت کرد (یوجل، 47-48).
پس از قتل مظفرالدین، پسرش محمود ملقب به ناصرالدین به حکومت نشست (همو، 48 ؛ بازورث، همانجا). ناصرالدین توانست خاندان خود را از سلطۀ سلجوقیان و مغولان رها سازد. او با حملات مکرر به قلمرو بیزانس، مناطق بسیاری را گشود و بخش غربی رودخانۀ ساکاریا را ضمیمۀ قلمرو خود ساخت. سرانجام این امیرنشین به قلمرو بنی جاندار یا اسفندیار اوغلی یا جاندار اوغوللاری (ه د، ۸ / ۳۳۷-۳۴۰) پیوست و بدینسان حاکمیت این خاندان سرآمد.
در دوران فرمانروایی تقریباً یکصدسالۀ چوپانیان بر آناتولی شمال غربی، فعالیتهای فرهنگی چندی انجام گرفت، چنانکه این دوره را یکی از درخشانترین ادوار تاریخ فرهنگی این ناحیه به شمار آوردهاند. علاقۀ بسیار امیران این خاندان به علوم و فنون، دانشمندان و هنرمندان را از اطراف و اکناف در دربار آنان گرد آورد. در روزگار مظفرالدین یولق، قطبالدین شیرازی، فیلسوف و ریاضیدان و طبیب نامدار به قسطمونی آمد و کتاب اختیارات مظفری در دانش هیئت را به نام او تألیف کرد (یوجل، ۵۰). همچنین محمد بن محمود کتاب فسطاط العدالة فی قواعد السلطنة را به زبان فارسی، و حسن بن عبدالمؤمن خویی کتاب نزهةالکتّاب را به نام مظفرالدین، و قواعدالرسائل را به نام امیرمحمود، آخرین فرمانروای خاندان، تألیف کرد (همو، ۵۰-۵۱).
مآخذ
آقسرایی، محمود، تاریخ سلاجقه (مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار)، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م؛ بازورث، ک. ا.، «تاریخ سیاسی و دودمانی ایران»، تاریخ ایران کیمبریج، ترجمۀ حسن انوشه، تهران، ۱۳۶۶ش، ج ۵؛ همو، سلسلههای اسلامی جدید، ترجمۀ فریدون بدرهای، تهران، ۱۳۸۱ش؛ مختصر سلجوقنامۀ ابنبیبی، به کوشش هوتسما، لیدن، ۱۹۰۲م؛ نیز:
Akdağ, M., Türkiye’nin iktisadî ve içtimaî tarihi, Istanbul, 1977; Köprülü, M. F., Osmanlı imperatorluğunun kuruluṣu, Istanbul, 1972; Sümer, F., Oğuzlar , Ankara, 1972; id and A. Sevim, İslâm kaynaklarına göre , Malazgirt savaṣı, Ankara, 1971; Togan, A. Z. V., Umumi Türk tarihine giriṣ, Istanbul, 1970; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993; Yücel, Y., xııı-xv. Yüzyıllar kuzey-batı Anadolu tarihi, Çoban-Oğulları , Candar-Oğulları beylikleri, Ankara, 1980.
علیاکبر دیانت