در جشنهای عروسی مسابقۀ کشتی میان پهلوانان در بعدازظهر آخرین روز جشن، که ۳‌ شبانه‌روز است، برگزار می‌شود (کسراییان، ۲۱). هر طایفه از ترکمنهایی که برای عروسی می‌آیند، در یک محل جمع می‌شوند تا مبارزه را نه برای دریافت جایزه و کسب شهرت، بلکه برای نشان دادن غرور طایفه‌ای خود تماشا کنند (گلی، ۳۳۶). تماشاگران در تمام طول مسابقه هیچ یک از کشتی‌گیران را تشویق نمی‌کنند («ورزش»، بش‍‌ ‌)؛ تشویق‌کردن و ابراز احساسات در میان آنان معمول نیست.
ترکمنهای ایران به داد و فریادهای مشوقانه عادت ندارند. میدان کشتی جای وسیعی است که مردم ده به‌صورت ایستاده یا نشسته، در آن برای تماشا جمع می‌شوند. یاشولها و کدخدای ده هم در کنار یکدیگر در جایی کنار همان میدان می‌نشینند. مراسم‌ کشتی با خوشامدگویی یکی از بستگان داماد شروع می‌شود. او مخصوصاً به کشتی‌گیران و تماشاگرانی خوشامد می‌گوید که از دهکده‌های اطراف آمده‌اند و بر رونق مراسم کشتی افزوده‌اند. سپس آخوند دهکده برای سلامت کشتی‌گیران و برای رفع هر گزند و بلا دعا می‌خواند و آیاتی از قرآن کریم را تلاوت می‌کند و مردم آمین می‌گویند (پورکریم، همانجا؛ یوسفی، ۱۰۱).
شخصی که داور یا به قول خودشان امین مسابقه می‌شود، مقدار اولین بایراق را که از بزرگ‌ترین جایزه‌ها ست، با صدای بلند به همۀ حاضران اعلام می‌کند. او حفظ نظم میدان کشتی را نیز بر ‌عهده دارد و برای ترساندن بچه‌هایی که نظم را به هم می‌زنند، چوب‌دست یا ترکه‌ای به دست می‌گیرد. پس از اعلام مقدار اولین بایراق، پهلوانی از یک محل به وسط میدان می‌آید و حریف می‌طلبد (پورکریم، همانجا). پهلوان دیگری از محل دیگر بلند می‌شود و برای کشتی‌گرفتن اعلام آمادگی می‌کند؛ داور دو کشتی‌گیر را به وسط میدان فرامی‌خواند (میرنیا، ۱۶۰).
کشتی‌گیـران معمولاً ازجملـۀ کشتی‌گیـران حرفـه‌ای ترکمن ـ صحرا هستند که بعضی از آنها با دریافت جوایز، امور زندگی خود را می‌گذرانند و البته در کشتیهایی شرکت می‌کنند که جوایز گران‌بهاتری دارد. کشتی‌گیران بدون توجه به هم‌وزنی یا همسالی، با هم کشتی می‌گیرند. در وقت کشتی‌گرفتن با لباس معمولی و کلاه پوستی به میدان می‌روند و پاها را برهنه می‌کنند و پاچۀ شلوار را بالا می‌زنند. آنان پیش از اینکه به هم دربیفتند، هر یک شالی به دور کمر و روی پیراهن خود می‌بندند و گره شال همدیگر را امتحان می‌کنند تا از محکم بودن آن مطمئن بشوند، زیرا کشتی‌گیر برای آنکه حریف را از جا بکند و به زمین بکوبد، شال کمر او را می‌گیرد. امین هم شال هر دو حریف را پیش از آغاز به کار، امتحان می‌کند و آن‌گاه اجازه می‌دهد که کشتی بگیرند (همانجا).
نخستین کار هر یک از دو حریف، گرفتن شال کمر حریف از ناحیۀ پشت با دست راست و از ناحیۀ پهلو با دست چپ است. در این حال، شانه به شانۀ هم می‌نهند و زورآزمایی می‌کنند که مجالی به دست بیاورند تا حریف را از جا بکنند و به زمین اندازند. اگر قسمتی از بدن یک کشتی‌گیر، البته از زانو به بالا، به زمین برسد، او بازنده می‌شود و باید میدان کشتی را ترک کند. امین کشتی‌گیر برنده را به نزد یاشولها می‌برد تا جایزۀ او را بدهند. کشتی‌گیر جایزه را به پاس احترام یاشولها به طرف پیشانی می‌برد و آن‌گاه می‌بوسد و از میدان کشتی بیرون می‌رود. سپس دو کشتی‌گیر دیگر با هم کشتی می‌گیرند. هرگاه در حین کشتی دو حریف با هم به زمین بیفتند (همانجا)، آن را «چال» به معنای کامل نیست، می‌گویند و باید دوباره کشتی بگیرند («ورزش»، بش‍ ‌). اگر هر دو حریف از تجدید کشتی منصرف شوند، جایزه را میان آن دو قسمت می‌کنند. اگر یکی از دو کشتی‌گیر، اتفاقاً به سختی به زمین بیفتد و بمیرد، کشتی‌گیر برنده جایزۀ خود را بر روی او می‌گذارد و میدان کشتی را با تأثر ترک می‌کند و مراسم کشتی تعطیل می‌شود (پورکریم، ۴۹).
فنونی که کشتی‌گیران ترکمن به کار می‌برند، به این نامها ست: «سُوروشْمَ»، «یان‌باش»، «چُوفان»، «آیلاماق»، «قاق‌ماق»، «بَردْاُقری»، «قَنْقِرْمَ» و چند نام دیگر.
سوروشم یکی از متداول‌ترین فنها ست. کشتی‌گیری که این فن را به کار می‌برد، پای راست خود را در میان پاهای حریف می‌اندازد و در پشت پای او قلاب می‌کند. سپس، با کمک دستهایش که شال کمر حریف را گرفته و با شانه‌هایش که به شانه‌های حریف فشار آورده است، سعی می‌کند تا حریف تعادل خود را از دست بدهد و به زمین بیفتد. سوروشم شبیه یکی از فنون کشتی آزاد است که «پس‌لنگ» نامیده می‌شود. کشتی‌گیری که فن یان‌باش را به کار می‌برد، حریف را با تکیه به پهلوی خود از جا می‌کند و به زمین می‌کوبد (همانجا).
فن چوفان (چوپن) که آن را «باداقی» یا «باداخی» هم می‌نامند، از کهن‌ترین فنون کشتی ترکمن و شبیه فن سوروشم است؛ با این تفاوت که در سوروشم کشتی‌گیر پای راست خود را در میان پاهای حریف می‌اندازد، ولی در چوفان پای خود را از بیرون به پشت پاهای حریف قلاب می‌کند و با دستهایش کمر حریف را به سوی خود می‌کشد و با سینه و شانه‌های خود سنگینی اندامش را به او منتقل می‌کند تا حریف تعادل خود را از دست بدهد و از پشت به زمین بیفتد. همین فن را در کشتی آزاد «پلنگ‌شکن» می‌نامند (همانجا؛ گلی، ۳۳۷).
در یک نسخۀ خطی که در دورۀ شیخ جنید اردبیلی در ۸۵۳ ق نوشته شده است و در کتابخانۀ ملی ملک به صورت بیاض نگهداری می‌شود، فنون کشتی ذکر شده که بسیاری از آنها به‌فنون ترکمنی شبیه است، مانند قتان: گرفتن کمر حریف؛ یان‌باشی؛ یان‌باشی اندرونی؛ و سراکون: گرفتن پای حریف در میان پای خود (همانجا، حاشیۀ ۱). پس از تمام‌شدن مسابقۀ کشتی جمعیت با فریاد و سروصدای زیاد از فراز تپه‌ها چون امواج سهمگین سرریز می‌کنند؛ دهها تراکتور و موتورسیکلت و ماشین سروصداکنان به حرکت درمی‌آیند؛ موتوری به‌سرعت تا انتهای دشت پیش می‌تازد. سوارکاران و مربیان که اسبهایشان را تا گلو با نمدهای تزیین‌شده پوشانده‌اند، با متانت جاده را ترک می‌کنند و از کوره‌راهها رهسپار روستاهای خود می‌شوند (کسراییان، ۲۲).

مآخذ

بیگدلی، محمدرضا، ترکمنهای ایران، تهران، ۱۳۶۹ ش؛ پورکریم، هوشنگ، «ازدواج و عروسی و مراسم کشتی‌گیری در اینچه‌بورون»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۴۸ ش، شم‍ ۸۴؛ فروتن، اشکان و شهناز بیگی بروجنی، گنبد کاووس، تاریخ، سرزمین، فرهنگ، تهران، ۱۳۹۰ ش؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، ۱۳۷۹ ش؛ کسراییان، نصرالله و زیبا عرشی، ترکمنهای ایران، تهران، ۱۳۷۰ ش؛ گلی، امین‌الله، تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمنها، تهران، ۱۳۶۶ ش؛ معطوفی، اسدالله، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، ۱۳۸۳ ش؛ میرنیا، علی، فرهنگ مردم، تهران، ۱۳۶۹ ش؛ «ورزش ترکمن»، ترکمن (مل‍ ‌)؛ یوسفی، جعفر، قوم ترکمن، تهران، ۱۳۹۱ ش؛ نیز:

Turkmen, http: / / turkmen89.blogfa.com / page / varzesh.aspx.

زلیخا قرنجیک