نبرد ملازگردونوشته ی : ـنا دردی کریمی
در این مقاله، ابتدا ، پیشینه تهاجمات ترکان و سلجوقیان توضیح داده شده است. هرچند در وهله اول ضرورتی به ذکر آن احساس نمی شود ولی برای درک عوامل جنگ ، از نظر ما، بیان این پیشینه ضرورت داشت. غازیان مسلمان و سلجوقیان، حتی از زمانی که تحت نفوذ غزنویان بودند، حملاتی به ارمنستان داشته اند. بعدها این حملات به آناطولی نیز گسترش یافت. معمولاً رهبری این عملیات با بیگ های ترکمن و شاهزادگان سلجوقی بوده است. در طی این حملات آنان به غارت و چپاول مناطق تحت نفوذ بیزانس می پرداختند. در بیشتر مواقع نیز موفق بوده اند. آنان پس از تهاجم و غارت و اسیر گرفتن به پایگاههای قبلی خود بازگشتند. افرادی چون ابراهیم ینال و افشین و دیگر سرداران در این تهاجمات نقش تعیین کننده ای داشته اند.
طغرل بیگ به سبب اغتشاشات داخلی و گرفتاریها، چندان حضور مؤثری در این تهاجمات نداشته است. البته بطور مشخص در 446 به ارمنستان تاخت ولی موفق به تصرف ملازگرد نشد. اما او به سبب جلوگیری از حملات گروههای ترکمن به مناطق مسلمان نشین و شاید رهایی از خطرات شورشهای احتمالی آنان و حل کمبود زمین و وسیله معاش و افزایش قدرت سلجوقیان در برابر امپراطوری بیزانس دستور سازماندهی آنان را برای تهاجم به سرزمین های بیزانس صادر کرد. البته پژوهشگرانی چون استانفورد جی شاو معتقدند که سلجوقیان با تاخت و تاز ترکمنها به آناتولی مخالفت کردند، زیرا خود در تلاش بودند که در مقابل فاطمیان، با نخستین صلیبها و حتی نیروهای شرقی متحد شوند. آنان چندان نکوشیدند که یورشهای اولیه ترکمنها به آناتولی را به صورت اشغال رسمی این منطقه دنبال کنند ؛ اما سرانجام ترغیب و تشویق ترکمنها آنان را از پی ایشان روانه کرد. چه موافق این نظر باشیم و چه مخالف آن، سلجوقیان در عمل نشان دادند که بی تمایل به این حملات نیستند و حتی طغرل و آلپ ارسلان ، قبل از نبرد ملازگرد در این تهاجمات حضور داشته اند. البته برای آنان ، مسائلی چون فاطمیان و شکست آنان به مراتب مهم تر از بیزانس بوده است.
اوضاع بیزانس از نظر سیاسی خوب نبوده است. علاوه بر اختلافات داخلی ، آنان مورد هجوم نیروهای دیگری نیز چون اوزها و پچنک ها و .... بوده اند. ضمن آنکه حملات سلجوقیان ادامه داشت. در چند مورد نیروهای اعزامی بیزانس در مقابل حملات سلجوقیان کاری از پیش نمی بردند.
آلپ ارسلان قبل از نبرد ملازگرد موفق به فتح مناطقی از ارمنستان و گرجستان می شود. قبل از به قدرت رسیدن رومانوس ، یزانس دچار مشکلات داخلی و اقتصادی بود و در مواردی این مشکلات گریبانگیر رومانوس نیز می شود. او برای مقابله با حملات سلجوقیان اقداماتی انجام می دهد و موفقیتهایی نیز بدست می آورد ولی نمی تواند مانع ادامه حملات سلجوقیان شود.
امپراتور در سال 463 هـ.ق ، برای کوتاه کردن دست سلجوقیان از سرزمین های شرقی کشور، بازپس گیری بلاد از دست رفته و به باور برخی منابع اسلامی به قصد تصرف بغداد و خلع خلیفه و انتصاب جاثلیغی بجای او، ویران ساختن مساجد و برآوردن کلیساها و از بین بردن ملت اسلام با سپاهی انبوه به سوی شرق حرکت کرد. منابع اسلامی تعداد لشکریان او را از پنجاه هزار تا هفتصد هزار و در مواردی بیشتر از آن نوشته اند. که البته این ارقام اغراق آمیز است. محققان تعداد این نیروهای آلپ ارسلان را بمراتب کمتر از اردوی بیزانس ذکر کرده اند . منابع اسلامی سپاه آلپ ارسلان را از دوازده هزار تا بیست هزار و منابع فرنگی تا چهل هزار نفر نوشته اند.
رومانوس با نیروهای خود که در میان آنان دوازده گروه سربازان مزدور خارجی حضور داشتند به سوی ملازگرد حرکت کرد ... آلپ ارسلان مجبور به مقابله شد ... گویا به سبب کثرت نیروی بیزانس از مقابله اندیشناک بود. با وجود پیروزیهای اولیه تقاضای صلح کرد با تکبر و غرور بی مورد از سوی امپراطوری رد شد و ناخردمندانه گفت که در ری سخن از صلح خواهیم راند...
قبل از آغاز جنگ اصلی ، هر دو گروه به تقویت روحی سپاهیان خود پرداختند . آلپ ارسلان بزرگمنشانه حضور در جنگ را به عهده خود سربازان واگذاشت.
آلپ ارسلان با اجرای اصول جنگی ترک ، حمله و گریز و استفاده از فن غافلگیری موفق به از هم پاشیدن شیرازه لشکر بیزانس شد. پایان جنگ به کشته شدن ، اسارت و فرار سپاهیان بیزانس ختم شد. امپراطور نیز اسیر شد .... در علل شکست سپاه بیزانس می توان به مواردی چون پیوستن اوزها به سپاه سلجوقی، ناهمگونی سپاه بیزانس، عدم همکاری ارمنیان با امپراطور ، فرار یا خیانت آندرونیکوس دوکاس فرمانده افراد احتیاط، غرور بی حد و ناآشنایی رومانوس به روحیه غیر رومیان و شجاعت و تدبیر جنگی آلپ ارسلان اشاره نمود.
برخورد آلپ ارسلان در مجموع با رومانوس ، انساندوستانه بود. رومانوس آزاد شد و به وطنش برگشت اما در پایان غم انگیزی داشت. بطور وحشیانه ای چشمانش را در آوردند و او در زندان رقیب درگذشت. البته تعهد پرداخت خراج ، فرستادن نیرو به هنگام ضرورت ، آزاد نمودن اسیران مسلمان بلاد روم، موافقت با ازدواج یکی از دخترانش با فرزند آلپ ارسلان و واگذاری آنتاکیا ، اورفا ، ملازگرد و .... به سلجوقیان را پذیرفته بود.
البته نباید در اهمیت و تأثیرات نبرد ملازگرد اغراق کرد ولی واقعیت آنست که این نبرد سبب تصعیف بیزانس ، خروج کارگزاران امپراطوری از آناطولی ، ترکی شدن آنا طولی ، گسترش اسلام و ادبیات فارسی در این مناطق شد. زمینه های اولیه تأسیس سلاجقه روم در پیروزی نبرد ملازگرد ریشه دارد. شاید بتوان ادعا کرد که یکی از دلایل مذهبی جنگهای صلیبی ، نبرد ملازگرد بود.
از نتایج دورتر این نبرد ، می توان به تشکیل امپراطوری عثمانی نیز اشاره کرد.