استر آباد در دایره المعارف بنیاد امور دینی ترکیه. ترجمه ی : محمد قجقی
در منطقهی شرقی مازندران (هیرکانیای باستانی، جرجان) در فاصلهی 35 کیلومتری از کنارههای جنوب شرقی دریای خزر و برکنار یکی از شاخههای رود «قره سو» ساخته شده است. این دشت که از دامنههای سلسله کوهی منشعب شده از رشته کوههای البرز شرقی آغاز میشود. بسیار مرتفع و جنگلی و حاصلخیز است و در شمال تا بیابان قراقوم در ترکمنستان امتداد دارد. در منتهی الیهی گوشه جنوب شرقی دریای خزر مردابی را میبینیم که اسم استرآباد و یا خلیج گرگان نامیده میشود بخش بزرگی از اطلاعات ما دربارهی اسم شهر و تاریخ اولیهی آن به افسانهها بر میگردد در منابع قدیم آمده که نام استرآباد در دین زرتشت به خاطر مقدس شمرده شدن ستارگان از کلمه ستاره و یا از کلمهی استر به معنای قاطر و یا از نام همسر یهودی تبار شاه ساسانی اردشیر درازدست یعنی استر Ester گرفته شده است. اگر چه در برخی منابع آمده که در دورهی سلیمان بن عبدالملک بن مروان (717-715م) منطقه به دست یزید بن مهلب والی خراسان گشوده شد چون شهر استرآباد در نزدیکی روستایی به نام استرک Esterek قرار داشت. الهام از نام روستا، استرآباد نامیده شده است این نظر اثبات است برخی از جغرافیدانان دورهی اولیهی اسلامی استرآباد را یکی از چهار شهر منطقهی جرجان ذکر نمودهاند (ن.ک جرجان ....)فتح شهر به دست مسلمانان با دورهی خلافت حضرت عثمان مقارن است در سال30 هجری قمری (651-650م) لشکر تحت فرماندهی سعیدبن عاص و قبل از آن در دوره خلافت حضرت عمر بر استرآباد جزیه بسته شد اما بعداً به علت عدم پایبندی به مفاد پیمان بسته شده به تصرف شهر اقدام شد. شهر جرجان در دوره خلیفهی اموی سلیمان بن عبدالملک به صورت قطعی به قلمرو متصرفات اسلامی افزوده شد. در خصوص تاریخ اولیهی حاکمیت اسلام در جرجان صاحب اطلاعات کمی هستیم اما در منابع از دوره قیامهای هرازچندگاهی حکمرانان محلی علیه اعراب صحبت میشود (برای اطلاعات بیشتر به کتاب فتوح البلدان بخش مربوط به ایران، تالیف احمدبن یحیی البلاذری و ترجمهی دکتر آذرتاش آذرنوش تصحیح استاد علامه محمد فرزان انتشارات سروش تهران، چاپ دوم 1364 صفحات 92 تا 197 تحت عنوان فتح گرگان و طبرستان و نواحی آن رجوع نمائید مترجم به قسمتی که رفیع ابن .... در سال 271 هجری (889-888م) برای دستیابی بر محمدبن زیده که در استرآباد گرفته شده بود شهر را به محاصره گرفت. بعداً محمد از اینجا گریخت و به رستم بن قائم پناه آورد جرجان در قرن دهم میلادی میدان کشمکش میان صفاریان و خاندانهای دیگر گردید و در نهایت تحت حاکمیت سامانیان درآمد. استرآباد تحت حکومت فاتحان ضحاکی از طرف سیمجور و با محمدبن عبداله از فرماندهان سامانی شده پس از یک دوره حاکمیت سامانیان شهر به تصرف عضدالله پسر رکن الدوله بدیهی درآمد(981م) پس از مرگ عضدالدوله (983م) برادرش مویدالدوله شهر را از دست برادر بزرگترش که با شکست امیر زیاری قابوس بن وشمگیر بر آن سلطه یافته بود خارج ساخت در همین اثنا ابوالعباس تاش حاجب با ترک منصبش در نزد سامانیان به استرآباد پناهنده شد. مرگ مویدالوله (984م) متعاقب درگذشت عضدالدوله شروع به ستیزی فرزندان عضدالدوله بر سر تاج و تخت منجر شد. فخرالدوله پسر کوچک عضدالدوله به عنوان فرمانروای جدید طبرستان و جرجان اعلام گردید. او شهر جرجان، استرآباد و دهستان را به عنوان اقطاع به ابوالعباس تاش حاجب واگذار نمود منتها کوتاه زمانی بعد ابوالعباس تاش حاجب از بیماری وبا درگذشت (987م) سلجوقیان مدتی کوتاه بر استرآباد سلطه یافتند در قرن 12 م شاه غازی رستم (1163-1140م) بر آن حاکم میداند رستم در زمامداریش ستیزههایی پدید آمده بین شافعیان و شیعیان را فرو خوابانید و قاضی معزول شافعی را دوباره بر سرکار آورد.
بهنگام استیلای مغولان چین تیمور از سرداران اوگدی ..... همان بزرگ نصرت الدین نامی از طرف سردار کابوچاملی (kabucamli)به عنوان والی استرآباد منصوب شد شهر در میانهی قرن 13م مدتی در معرض تهاجمات و تخریب فرقه اسماعیلیه که در قلعههای حول و حوش البرز بودند قرار گرفت میبینیم بعدها استرآباد جای جرجان مرکز این منطقه را تصاحب میکند و ترکمنها در بخشهای شرقی آن سکنی میگیرند. بزودی منطقه میدان جنگ ایخانان تیموریان و خانهای بزرگ ترک محلی گردید .
استرآباد که مدتی کوتاه تحت سلطهی ازبکان قرار گرفته بود در سال 1510م به دست شاه اسماعیل صفوی تصرف گردید بدینصورت بار دیگر برای آخرین بار به استرآباد به قلمرو ایران وارد شد ولی نتوانست آرامش دائمی داشته باشد. در کنار علل سیاسی، تحریکات ازبکان در شمال منطقه شهر صحنهی عصیانهای متعدد و متوالی گردید. آقا محمدخان قاجار موسس سلسله قاجار (1779-1786) با استفاده از آشفتگی و پریشانی حاکم بر ایران در استرآباد خود را شاه خواند این شهر در دوره قاجاریه نیز شاهد قیامهایی بوده است.
دورهی حاکمیت قاجارها در سال 1924 با روی کار آمدن خاندان رضاشاه پهلوی (1941-1926) پایان پذیرفت، رضاشاه بود که نام شهر را به گرگان تبدیل کرد امروزه در گرگان به زبانهای فارسی و ترکی صحبت میکنند. قبلا فارسی کلاسیک با لهجهی لوترا (Lutera/Lutra) که بدان استرآبادی گفته میشد صحبت میکردند. لهجهی استرآبادیدر قرن 14م در اینجا که حروفیگری در آن ظهور کرد به عنوان ابزار و وسیلهی تبلیغات مورد استفاده قرار میگرفت. موسس این طریقت یعنی فضل الله حروفی (متوفای 1394) نیمی از اثرش جاویدان نامه را به زبان فارسی و نیمهی دیگرش را به این لهجه نوشته است.
استرآباد در نیمهی قرن 20/م ظاهرا با برجهای چهارگوش آراسته شده بود و بارویی آن را در برگرفته بود. بارو اگرچه به دست آقا محمدخان تعمیر و مرمت شده بود امروزه به صورت مخروبه درآمده است. کاخهایی که شاه عباس صفوی و آقا محمدخان ساخته بودند امروزه فرو پاشیدهاند. استرآبادیها چون در آنجا باران فراوان میبارد خانههایشان را بجای ساختن با خشت با سنگ میساختهاند. بدین خاطر در مقایسه با شهرهای دیگر ایران نظم و طراحی غیرقابل مقایسهای برای شهرستان خلق کردهاند. در بیرون باروی شهر و همچنین در داخل شهر تعداد فراوانی از بقایای آثار معماری به چشم میخورند که در راس آن مسجد گلشن و نیز مقبرهی امامزاده نور از ... امام موسی کاظم قرار دارند.
سنیّان در مقابل با شیعیان عموماً از اینکه آنجا را دارالمومنین بخوانند، ترجیح دادهاند از زمانهای قدیم استرآباد در نقطه ی آغاز دو راه تجارتی که به هرات و مشهد و اصفهان و تهران میرفت، قرار داشت و نقش انبار گمرک و بازار فروش پنبه، برنج، ابریشم و محصولات دیگر را برعهده داشته است. در قرون میانه ... شهرهای جرجان و استرآباد در کنار دریای خزر آبسکون بود پس از نفوذ روسها به کنارههای جنوبی دریای خزر بندرگز که تقریبا در 50 کیلومتری استرآباد واقع بود اهمیت پیدا کرده اهمیت گرگان که مرکز ولایت گرگان است و جزء تابعاتی منطقه مازندران 129420 نفر است (1986م). فضل الله حروفی موسس حروفیه و عزیز اردشیر استرآبادی مورخ و صاحب بزم و رزم از اهالی استرآباد بودهاند.