ترکمنی . ماخذ : دانشنامه ایران زمین
قلمرو اصلي اين زبان جمهوري تركمنستان است، اما بسياري از سخنگويان آن را در جمهوريهاي ازبكستان، تاجيكستان، قزاقستان و نيز ايران، افغانستان، پاكستان و تركيه ميتوان يافت.9 قسمت عمدة تركمنهاي ايران كه از دو طايفة «جعفرباي» و «آتاباي» هستند متفقاً خود را يوموت /yomut/ مينامند، در ناحية دشتِ گرگان (تركمن صحرا) زندگي ميكنند.10 آمار متفاوتي از جمعيت تركمنها ارائه شده است.11 (← تركمن، قوم) بزرگترين مركز شهري تركمنهاي ايران گنبد كاووس در استان گلستان است.12 اگر چه شهرهاي آققلا و بندر تركمن نيز بخش كثيري از تركمنهاي ايران را در خود جاي دادهاند. زبانهاي گروه اغوز در دورة تكامل تاريخي خود به علت مجاورت و اختلاط با اقوام مختلف تحت تأثير زبانهاي مختلفي مانند عربي، فارسي و اسلاو قرار گرفته و هر كدام ويژگيهاي مخصوص امروزي را پيدا كردهاند. با اين وجود همة آنها كم و بيش ويژگيهاي عمومي زبانهاي گروه اغوز را هم حفظ كردهاند.13 مقايسة آثار منظوم و منثور تركمني در جمهوري تركمنستان و ايران نشان ميدهد كه تفاوت اساسي تركمني در اين جمهوري با مناطق تركمننشين ايران در به كار بردن كلمات دخيل است.14 در تركمنستان بسياري از لغات و اصطلاحات روسي و غربي وارد زبان تركمني شده است و در ايران برخي از لغات فارسي وارد اين زبان شده است.15 زبانهاي تركيك از لحاظ ساختار زباني شباهت قابل ملاحظهاي دارند و تقريباً اغلب مشخصههاي برجسته مانند هماهنگي واكهاي، ساخت پيوندي و توالي فاعل ـ مفعول ـ فعل (sov) در جمله با تغييرات جزيي در اين زبانها ديده ميشود.16 نظام همخواني تركمني مانند ساير زبانهاي تركيك وجوه اشتراك قابل توجهي با زبان فارسي دارد. به نظر ميرسد كاربرد همخوانهاي/w,ŋ/ از مهمترين وجوه افتراق تركمني با فارسي باشد.17 تركمني در مقايسه با فارسي داراي نظام واكهاي گستردهتري است، كشش واكهاي مميز معناست و تقريباً هر 9 واكة اين زبان داراي جفتِ كشيده است. اما كشش واكهاي در خط نمايانده نميشود.18 نشانة مصدري /-mek يا –mak/ است. در مصدر منفي اين پسوند به /-mazlık/ تغيير مييابد. مانند ننوشتن= /yazmazlık/. 19 تركمني در ساير بخشهاي صرفي و نحوي به ويژه تصريف اسمها، وندهاي ملكي، عملكرد صفت، ضمير، عدد، جهت و وجه فعلي با زبانهاي تركيك از نظر اصول و قواعد و شكل داراي اساس مشترك است.20 ادبيات تركمني بيشتر به صورت شفاهي است. اغلب اشعار تركمني با وزن هجايي و دو بيتي است و قوشقي (قوشما) ناميده ميشود.21 ادبيات اين زبان غالباً حماسي و تعليمي است. در داستانهاي حماسي مانند كوراوغلو در ميان تركمنها رايج است.22 بزرگترين شاعر تركمنها مختوم قلي است كه ديوانش به زبانهاي ديگر ترجمه شده است.23 برخي او را بنيانگذار ادبيات تركمني ميدانند.24 اغلب شعراي تركمن از قبيله گوكلن /guklæn/ بودهاند.25 در جمهوري تركمنستان آثار كلاسيكي چون شاهنامه و نيز كتابهاي نويسندگان روسي مانند تورگنيف، ماكسيم گورگي و چخوف نيز به تركمني ترجمه شده است.26 در اين جمهوري تا 1922 از خط عربي استفاده ميشد. از 1923 تا 1929 تعديلي جزيي در خط عربي ايجاد شد. از 1929 تا 1940 از خط لاتين (البته با تعديلهايي در 1930، 1934 و 1936) استفاده شد و از 1940 خط سيريلي به كار گرفته شد.27 آخرين الفبا تا حد قابل قبولي براي بيان زبان تركمني و واژههاي قرضي روسي رضايت بخش است اما هنوز نارساييهايي دارد مثلاً تفاوت واكههاي بلند و كوتاه تركمني را نشان نميدهد.28 تركمنهاي ايران هنوز براي نگارش زبان خويش از خط عربي استفاده ميكنند.29 از دلايل عمدة اين موضوع ممنوعيت كاربرد زبان مادري به عنوان زبان آموزش و تحصيل در مدارس مناطق دو زبانة ايران است.30
نك. تركي، آذربايجاني
مآخذ:
Campbell. G. L. "Turkmen". Compendium of the world's Languages. London: Routledge. (2000), 2nd ed. Vol II, p 1697.
گلي، امينالله. سيري در تاريخ سياسي ـ اجتماعي تركمنها. تهران: نشر علم (1366)، ص243.- Campbell. G. L. "Turkmen". P 1697.
- همانجا.
- Nissman, D.B. "Turkmenistan", Encyclopeadia Americana. Danbury: Scholashc Library Publishing. Inc (2005), vol 27, p 279.
- هيئت، جواد. سيري در تاريخ زبان و لهجههاي تركي. تهران: نشر نو، 1365، ص298.
- همانجا.
- گلي، امينالله. سيري در تاريخ سياسي – اجتماعي تركمنها. ص31.
- پورصفر قصابينژاد،علي. «تركمن 1». ص157.
- رضايي باغبيدي، حسن. «زبانهاي غيرايراني»، ديرةالمعارف بزرگ اسلامي. زير نظر كاظم موسوي بجنوردي، تهران: مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، 1380، ج10، ص552.
- پوركريم، هوشنگ. «تركمنهاي ايران3»، هنر و مردم. آبان و آذر1346، ش 62و 61،ص49.
Comrie, B. "Turkic Languages", International Encyclopadia of Linguistics. W. Bright (ed). New York – oxford: OUP 1992, v.4, p190 , &
www. www. Ethnologue. Com &
www. Wikipedia. Com
- پوركريم، هوشنگ. «تركمنهاي ايران4»، هنر و مردم. 1346، ش63، ص28.
- هيئت، جواد. سيري در تاريخ زبان و لهجههاي تركي. ص300.
- همان. ص289.
- همانجا.
Kornfilt, J. "Turkish and the Turkic Languages", The world's Major Languages, B. comrie(ed). London & New York: Routledge. 1989, p. 619.
Campbell, G. L. "Turkmen". P 1697.
- همانجا.
- همان. ص1698.
- همانجا.
- هيئت، جواد. سيري در تاريخ زبان و لهجههاي تركي. ص286و 285.
- همان. ص286.
- همانجا.
- همان. ص280.
- همان. ص286.
- همان. ص281.
- بيگدلي، محمدرضا. تركمنهاي ايران. تهران: پاسارگاد، 1369، ص318.
- همانجا.
- رضايي باغبيدي، حسن. «زبانهاي غيرايراني». ص553.
- هيئت، جواد. سيري در تاريخ زبان و لهجههاي تركي. ص289.
فرزین فهیمنیا