يكي از ايلهاي بزرگ ايران كه هنوز چادر نشين هستند، ايل قشقائي است كه جمعيت آن نزديك به 30هزار خانوار يعني 150هزار نفر است. اين ايل از پنج طايفة بزرگ «دره شوري»، «شش بلوكي»، «كشكولي بزرگ و كشكولي كوچك و قراچه »، «فارسيمدان»، «عمله» و برخي تيره هاي مستقل مانند، « صفي خاني »، «گله زن» و «يلمه‌اي » تشكيل شده است. طايفة عمله در زمان ايلخاني «صولت الدوله » (پدر ناصر قشقائي) براي رسيدگي به كارهاي شخصي خان، گرد آوري حق مالكان، رسيدگي به كارهاي كشاورزي، گله داري ايلخاني و تنظيم امور ايلي از تيره‌هاي گوناگون ايل قشقائي و سران تشكيل شد. طايفة عمله يا عمال اجراي دستورها و فرمانهاي ايلخاني بزرگ، با آن كه اكنون سمت و وظايف پيشين خود را از دست داده است، هنوز هم به نام « عمله» خوانده مي شود.

 

كوچ قشقاييها

 

خان‌هاي هر طايفه نيز گروهي خدمتگزار و كارگزار مخصوص دارند كه آنها را نيز « عملة دور و بر خان» مي نامند ولي جزو طايفة عمله نيستند.

سازمان ايل قشقائي به ترتيب از فرد تا ايل به صورت زير است:

نفر- خانوار - ايشوم - تيره – طايفه - ايل.

هر طايفه از چندين تيره و هر تيره از چندين«ايشوم» و هر چند ايشوم از چند خانوار تشكيل شده است.

 حسيني فسائي «در فارس‌نامة ناصري» (كه به سال 1312هجري قمري نوشته ) شصت و شش تيره از ايل قشقائي را نام برده است ولي شمارة تيره‌هايي كه امروز جزو قشقائي است. بيش از اين است. شايد گروهي از اين تيره‌ها در گذشت زمان و يا سود جوئي به ايل قشقائي پيوسته باشند.

 

خانواده‌اي از قشقائيها

 

در سازمان كنوني، هر خانوار يك سر پرست و هر ايشوم كه از چند چادر گرد هم كه در آن چند خانوار زندگي مي‌كنند تشكيل مي‌شود يك ريش سفيد و هر تيره يك يا دو كدخدا و هر طايفه يك يا دو و يا سه كلانتر دارد. كلانتران كه از طبقة خانها هستند از جانب دولت براي رسيدگي به كارهاي طايفه خود و برقراري امنيت و انضباط برگزيده مي‌شود. يك يا دو افسر ارتشي نيز براي برقراري انتظامات ايل به نام افسر انتظامي از طرف ارتش برگزيده مي‌شوند.

در سازمان كنوني ايل قشقائي، «ايل بيگي» يا «ايلخاني» (رياست ايل) وجود ندارد و دولت اين مقام را از بين برده است.

فارس‌نامة ناصري قشقائيها را از طايفة خلج ترك مي‌داند كه از روم شرقي به عراق عجم گريخته‌اند و مي‌نويسد كه به همين جهت آنها را «قاچ قائي » يعني فراري ناميده اند و واژة قاچقائي رفته رفته به صورت قشقائي در آمده است. برخي نيز مانند «بارتلد» 1 نام قشقائي را از كلمه «قشقا» به معني اسب سفيد پيشاني گرفته اند ولي خود قشقائيها معتقدند كه در زمان صفويان از ماوراء قفقاز به آذربايجان و سپس به اصطهبانات و نيريز تبعيد شده‌اند.

قشقائيها پيوسته ميان سرزمينهاي سردسير سميرم شش ناحيه، دامنة كوه دنا، سرحد چهاردانگه، كام فيروز، كاكان و پيرامون شهرهاي آباده، شهرضا، اردكان، كوه مرّهَ تا سرزمينهاي گرمسير كرانه‌هاي خليج فارس و پيرامون بهبهان، ماهور ميلاتي، كازرون، فراش بند، قير، كازرين، خنج، افزر، خشت، فيروزآباد، خواجه‌اي، دشتي و دشتستان براي رفتن به ييلاق و قشلاق كوچ مي نمايند و چنانكه ياد شد معمولاً چادرنشينند.

 
 

قشقائيها 3 تا 4 ماه از سال را كوچ ميكنند و بقية سال را در ييلاق و قشلاق مي‌گذرانند. و به همين جهت به آنها«قشقائي بادي» مي گويند. عدة بسيار كمي از قشقائيها نيز به تازگي ده نشين شده‌اند و به كشاورزي و باغداري مشغولند و در دهات براي خود خانه ساخته اند. اين دسته را«قشقائي خاكي» مي نامند. قشقائي هاي بادي بيشتر به دامپروري و گله داري مي پردازند و به همين جهت براي رسيدن به چراگاه پيوسته كوچ مي كنند. قشقائي هاي بادي بجز دامداري، در ييلاق و قشلاق به كشت و زرع نيز مي پردازند. اين ايل در ييلاق به بختياريها و در قشلاق به ايلهاي بوير احمدي، خمسه، ممسني هم‌مرزاند.

چادر

چادرهاي ايلي را كه «بوهون» خوانده مي شود، از موي بز و به رنگ سياه مي‌بافند. اين چادرها به شكل مستطيل است و از چند بخش گوناگون: سقف، لتفهاي اطراف چادر، تيركها، چند قطعه«كُمَّج» يا«كُمجِّه»، بندها، ميخ‌هاي بلند چوبي، ميخ‌هاي كوچك چوبي كه به نام «شيش» خوانده ميشود و لفاف يا «چيق» يا« ني چي» اطراف چادر تشكيل شده است. لتفها از جنس سقف و به رنگ سياه بافته مي شوند. پهناي لتف يك متر و درازاي آن نامعين است و گاهي تا ده متر مي‌رسد. لتفها با ميخهاي كوچك چوبي«شيش» به سقف متصل مي گردند. تيركها و كمج‌ها نگهدارندة سقف چادرند. سر تيركها در زير سقف، در سوراخ كمج‌ها قرار مي گيرد. شكل چادر در تابستان و زمستان فرق مي‌كند. در زمستان بيشتر تيركها در ميان و سراسر چادر قرار مي‌گيرند و سقف را به شكل مخروط درمي‌آورند تا هنگام ريزش باران، آب از لبة سقف و به زمين بريزد. پيرامون چادر نيز جوي كوچكي حفر مي‌كنند كه آب باران در آن جاري مي‌شود ولي در تابستان و بهار تيركها را در اطراف چادر قرار ميدهند تا سقف صاف و هموار باشد. در تابستان چادر تنها در بخشي كه اسباب خانه و رختخوابها قرار مي گيرد ديوار دارد. 

 

چادر سياه يا «بوهون»

چادر سفيد ويژة مهمان 

 

در زمستان و پايان پائيز سه طرف چادرها با لتف پوشيده مي‌شود و تنها راه ورود و خروج، يك ضلع پهناي چادر است. «ني چي» يا «چيق» حصيري است از زني كه از درون، دو‌را‌دور بخش پايين چادر گذاشته شود تا چادر، از ديد خارج، باران و سرما محفوظ بماند. بايد دانست كه بيشتر لوازم زندگي و خواربار و رختخواب و پوشاك و وسايل ديگر را در جوالها و خورجينها و خوابگاهها 2 يا چمدانها     [20]     مي گذارند و آنها را در امتداد درازاي چادر منظم و مرتب روي هم مي چينند و گاهي يك جاجيم بزرگ منگوله دار و زيبا بر روي سراسر آنها مي‌كشند.

بجز چادرهاي سياه كه چادر رسمي ايلي است، چادرهاي برزنتي سفيد يا اخرائي رنگ دو پوششة آفتاب گردان يا مخروطي براي پذيرائي مهمانها و براي استفادة در جشنها و عروسيها نيز وجود دارد. در جشنها دامن اين چادرها را بالا مي‌زنند تا تماشاچيان صحنه را بهتر ببينند. گاهي در درون اين چادرها شستشو مي كنند. چادرهاي دو پوششه را در اصفهان مي‌سازند. بجز اين چادر، يك نوع چادر كوچك مستطيلي شكل از كرباس سفيد رنگ نيز دارند كه ويژة آبريزگاه است. چادر آبريزگاه بوسيلة تجيري از ميان به دو بخش مجزا تقسيم مي شود و در قسمت وسط آن چالة كوچكي كنده‌اند.

به تازگي برخي از خانه‌ها براي آرامش بيشتر در ييلاق و قشلاق خانه هاي سنگي يا آجري ساخته‌اند.

 

طرز چيدن اسباب خانه، رختخوابها، خوابگاهها و خورجينها در داخل چادر

 

پوشاك

پوشاك زنان قشقائي بسيار زيبا و جالب توجه است و عبارت است از: چهار يا پنج دامن چين دار است كه تنبان با زير جامه ناميده مي شود. تنبان‌ها را روي هم مي پوشند و هر كدام آنها از 12 تا 14 پارچه ساخته مي شود.

تنبان‌هاي زيري از پارچه هاي ارزان مانند چيت گلدار و دامنهاي رويي از پارچه هاي بهتر مانند مخمل يا زري و تور است و در پائين حاشيه يا تزئين دارد. پيراهن زنان تا ساق پا، يقه بسته و آستين بلند است و در دو طرف پائين چاك دارد كه روي دامنها قرار مي گيرد. اگر پيراهن از جنس ساده و گلدار نباشد پيش سينه را پولك دوزي مي كنند. روي پيراهن آرخالق كوتاهي با آستين سنبوسه‌اي مي پوشند كه از زري گلدار يا مخمل است. بر دو گوشة كلاخچه‌اي(كلاهچه يا كلاهكي) سه گوش از جنس آرخالق كش مي اندازند و پس از آنكه آن را سر گذاشتند كش را به زير مي‌آورند و موها را دور كش مي پيچند. روي كلاخچه چارقد تور يا زري سه گوش بزرگي سر مي‌كنند و آن را با سنجاقي محكم زير گلو مي‌بندند و روي آن را از قسمت جلوي سر و بالاي پيشاني دستمال كلاغي رنگي مي‌بندند. و كلاغي را از پشت سر گره مي‌زنند و قسمت زيادي آن را از پشت آويزان مي‌كنند. پوشش پاي آنها كفش ساده يا گيوة ملكي است. جوراب نمي‌پوشند. زيور ديگر زنان گلوبند زرين يا اشرفي همراه با دانه هاي ميخك خوشبو و همچنين النگو و دست بند طلا است.

 

لباس و زيور يك دختر قشقايي

 
 

لباس مردان عموماً كت و شلوار است ولي پوشاك ايلي آنها آرخالق آستر‌دار بلندي است كه تا مچ پا مي آيد و آستين بلند و گشاد و چاك دار دارد و ساده يا گلدار است. زير آرخالق پيراهني به رنگهاي گوناگون ساده يا راه راه با شلوار بلند آبي ساده يا راه راه مي‌پوشند. كفش آنها گيوه ملكي ساخت آباده يا شيراز، يا كفش سادة مردانه است. بر روي آرخالق (در قسمت كمر) شال پهني مي بندند و كلاه دو گوشي از جنس كرك شتر به سر مي گذارند. كلاه دو گوشي ويژة قشقائيهاست. پير و جوان، بزرگ و كوچك به اين كلاه علاقة خاصي دارند. «چُقِّه» پوشاك ديگري است كه ويژة جنگ و شكار مردان قشقائي است چقه را از پارچه پشمي آستين دار سفيد رنگ و نازكي تهيه مي كنند. بلندي چقه تا زانوان و قسمت جلو آن مانند قبا چاك‌دار است. در پشت چقه بند رنگيني قرار دارد كه «زِنْهارِه»    [22]   ناميده مي شود و دو سر آن منگوله زيبايي دارد.

زنهاره روي شانه‌ها قرار دارد و دو سر آن از زير بغلها مي‌گذرد و در پشت به ميان زنهاره گره مي‌خورد. كار زنهاره جمع كردن و نگهداري آستينهاي چقه در روي بازوان است.

برخي پيشه هاي مردم

قشقاييها در سرد سير و گرم سير به كشاورزي و باغداري مي‌پردازند. محصولات آنها گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزي، مركبات و خرما است. كشاورزي بيشتر با اصول قديمي و گاوآهن انجام مي‌گيرد.

 

سواري با آرخالق مردانه و كلاه دو گوشيها

 

 زنان در همه كارها با مردان همكاري مي‌كنند. پس از برداشت محصول و پرداخت حق مالكانه، زنان بقيه محصول را در خورجين‌ها و جوالها ذخيره مي‌كنند يا به فروش مي‌رسانند. بعلاوه تمام كارهاي خانه به عهده زنهاست. دختران و زنان ايل هر صبح از كوه و دشت هيزم سوخت خود را گرد آوري ميكنند و پس از آن از رودخانه يا چشمه مشكهاي آب را پر مي كنند و به پشت مي گيرند و به چادر مي‌آورند. سپس گندم و برنج را در هاون هاي چوبي به نام «ديوَكْ» مي‌كوبند و پوست آنها را مي‌گيرند. هنگام كوبيدن، آهنگ ويژه اي را زير لب زمزمه مي‌كنند كه آهنگ «برنج كوبي» ناميده مي‌شود. پس از آن آرد را خمير و چانه مي‌كنند و از آن نان مي‌پزند. نان را روي ساج‌هاي فلزي مي‌پزند. نخست ساج را روي اجاق جلوي چادر گرم مي‌كنند. و سپس چانه‌هاي خمير را روي نان بند پهن مي‌نمايند و روي ساج مي اندازند تا پخته شود. تمام خوراكهاي گوناگون ديگر نيز روي همين اجاقهاي جلوي چادر تهيه مي‌شود.

 
 

زنان از شير كره، ماست، كشك ، قره قروت، سرشير و جز آن تهيه مي‌كنند. ماست را در مشكهايي  3 كه به سه پاية چوبي متصل است مي‌آويزند و آنقدر تكان مي دهند تا كره و دوغ بدست آيد. كار ديگر زنان بافت جاجيم، گليم، گَبِّه 4قالي ، خورجين، خوابگاه و جز آنست. زنان و دختران نخست پشم گوسفند را با دوك مي‌ريسند و پس از آن كه آنها را رنگ كردند به صورت كلاف براي بافت آماده مي سازند. بافت با دارهاي زميني و با شانه فلزي كه«كركيتْ» ناميده مي‌شود انجام مي‌گيرد. در هر دستگاه بافت چند تن از زنان و دختران مدت يك يا دو ماه كار مي‌كنند تا يك قطعه جاجيم يا گليم زيباي قشقايي بوجود آوردند. نخست كلافها را سراسر دار مي‌كشند و از يك سو شروع به بافتن و طرح انداختن مي‌كنند. دوخت    [23]    پوشاك خانواده نيز به عهده زنهاست و زنها نيز بايد اين هنر را بدانند به‌همين جهت مادران وظيفه دارند كه دوزندگي را مانند بافت جاجيم و گليم و قالي به دختران خود بياموزند.

 

بافت جاجيم و گليم توسط دختران و زنان

 
 

تيره اي از قشقائيها كه «غُربتي» نام دارند كارشان ساختن وسائل مورد نياز مردم ايل مانند چكش، بيل، كلنگ، داس، تيشه، اره و جز آن است براي اين كار از كوره هاي زميني و دمهاي پوستي استفاده مي‌كنند. قشقائيها غربتي‌ها را پست‌ترين طبقة جامعة خود مي‌شمارند. بدين جهت هميشه با ديدة حقارت به آنان مي‌نگرند تا جائي كه با اين طايفة زحمتكش ازدواج نمي‌كنند.

قشقائيها بيشتر نيازمنديهاي روزانة خود را محدود و آسان مي‌كنند و بوسيلة خود ايل مرتفع مي‌سازند. مثلاً آرايشگران بومي گذشته از آرايشگري نوازندگي را نيز بعهده دارند و در جشن‌ها و عروسيها ساز مي زنند و مي خوانند. ختنه كردن كودكان نيز از كار آرايشگران است.

وسايل سواري ـ وسيلة حمل و نقل و سواري قشقائيها در ييلاق و قشلاق اسب، شتر، قاطر و خر است و از شتر بيشتر براي باركشي استفاده مي‌كنند. به تازگي خانهاي قشقائي براي سواري از اتومبيلهائي مانند جيپ و لندرور استفاده مي نمايند و بيشتر شان اتومبيل دارند.

 

بافندگان قشقاييها

 
 

شكار ـ يكي از سرگرميهاي مردان قشقائي در اوقات بيكاري شكار پرندگان و جانوران ديكر است كه بوسيلة تفنگ انجام مي‌گيرد. قشقائيها به شكار و تيراندازي و سواري بسيار علاقه‌مندند و بيشتر آنان در اين فن مهارت زيادي دارند.     [24]

دبستانهاي عشايري

 
 

اخيراً وزارت فرهنگ براي باسواد كردن قشقائيها اقدامات مؤثري نموده و در هر تيره و طايفه اي به تناسب شمارة آنها، دبستانهاي عشايري دائر كرده است. دختران و پسران در كلاسها به صورت مختلط درسهاي تابستاني را فرا مي‌گيرند و سپس براي ادامة تحصيل به شهرهاي پيرامون مانند شيراز مي‌روند. اين دبستانها هم در درون چادر و هم در اتاق تشكيل مي‌شود و آموزگاران آنها از جوانهاي تحصيل كرده ايل برگزيده مي‌شوند و حداقل كارنامه قبولي دورة دبيرستان را دارند. برگزيده شدگان قبل از آن كه به كار آموزگاري بپردازند يك سال در دانشسراي عشايري فارس روش آموزش نو‌نهالان را مي‌آموزند و سپس مامور نقاط گوناگون ايل نشين مي‌شوند.

 

يكي از دبستانهاي عشايري در داخل چادر

 

برخي عادتها و آداب و رسوم

قشقائيها مردماني سرخوش و دلشادند. به جشن، پا كوبي و رقص بسيار علاقمندند و از اندوه و سوگواري گريزان. در تمام سال تنها در ده روز آغاز محرم سوگواري مي‌كنند. در جشن‌ها و عروسيها رقص چوبي(گروهي) زنان و مردان قشقائي بسيار زيبا و جالب است. در اين جشن‌ها زنان و مردان هر يك دو دستمال در دست مي گيرند و پيرامون يك دايره بزرگ مي ايستند و با آهنگ كرنا و دهل دستمالها را تكان مي دهند و با حركات موزون پيش مي روند در رقص «دَرْمَرو» يا چوب بازي نيز، مردان دوتا دو تا و به نوبت با چوبهاي كوتاه و بلندي كه در دست دارند به آهنگ ساز و دهل با يكديگر مي‌رقصند مبارزه مي‌كنند. از اين رقصها در مراسم عروسي قشقائيها به تفصيل سخن خواهيم گفت.

 
 

قشقائيها به نوشيدن چاي علاقة بسياري دارند و فرزندان خود را از كودكي به نوشيدن آن عادت مي‌دهند. چاي از خوراكهاي عمومي قشقائي است. قشقائيها به كشيدن قليان بسيار علاقه‌مندند تنها مردان طايفه دره شوري به جاي قليان از چپق استفاده مي‌كنند.

 قشقائيها اجاق يا كانون پدري را محترم و مقدس مي‌دانند تا جائيكه بزرگترين سوگند آنها، «اجاق پدري» است. هنگاميكه مي‌خواهند عروس را به خانة داماد ببرند، نخست سه بار او را دور اجاق خانه پدر مي‌گردانند و سپس دختر انگشتي از خاكستر اجاق، به دهان مي‌گذارد تا بدين وسيله از زحمات پدر حق‌شناسي و تشكر نموده باشد.    [25]

مردم ايل فرمان‌گزار و مطيع دستور خانها هستند و هيچ قانوني را بالاتر از فرمان خان خود نمي‌دانند. هر گاه يكي از خانها يا كلانترها بميرد غوغاي عجيبي در ايل و طايفة او برپا مي شود. قشقائيها در مرگ عزيزان و فرزندان خود كمتر از مرگ خان يا كلانتر خود متأثر مي شوند. گورستانهاي قشقائي در سر راه كوچ ايل فرار گرفته تا هنگام كوچ بتوانند براي مردگان خود فاتحه اي بخوانند.

  به سبب علاقه اي كه به خانهاي خود دارند براي آنها آرامگاههاي باشكوه و استوار مي سازند كه ساليان دراز پابرجا مي ماند و هر سال هنگام كوچ قبر آنها را زيارت مي نمايند. 

 

در مراسم جشن و عروسي زنان و مردان قشقائي رقص بسيار زيبا و جالب دارند

 

آرامگاه عده اي از سران ايل قشقائي بويژه خانهاي طايفة كشكولي در دامنة با صفاي شاهدايِ اردكان با سنگ و شيرواني به سبك مزار حافظ ساخته شده و نظر بيننده را به خود جلب مي‌كند.

بيشتر قشقائيها مردماني بلند قامت و خوش صورت و دلاورند. چهرة آنها گندم‌گون چشمانشان سياه يا ميشي و مويشان مشكي است. در ميان طايفة فارسيمدان و درة شوري گروهي سفيد پوست با موي زرد يا بور نيز ديده مي شوند. زنان قشقائي هرگز آرايش نمي‌كنند. تنها فرق زنان با دختران     [26]    «چتر زلف» زنهاست. هنگام عروسي براي آرايش عروس اين چتر زلف را درست مي‌كنند. مردان قشقائي هميشه صورت خود را مي تراشند و به سبيل گذاشتن چندان گرايش ندارند.

 

عروس و داماد در مراسم عروسي

مطربان قشقائي در عروسي

 

پاورقي‌ها

1- نگاه كنيد به كتاب «عرف و عادت در عشاير فارس» نگارش محمد بهمن بيگي، تهران، چاپ اول سال 1324 خورشيدي، ص 2.

2- ـ خوابگاه همان است كه در تهران «مفرش» ناميده مي شود و به شكل مكعب مستطيل از جنس جاجيم و رنگارنگ است. اندازة تقريبي آن 80×80×150 سانتيمتر است و بوسيله بندهاي چرمي و قلابهاي (نر و ماده) بسته مي شود. خوابگاه دو دستگيره چرمي در دو طرف دارد.

3 – اين مشكها را به زبان محلي «نِهْرِه» مي گويند.

4گبه قاليچه اي است كه از كرك شتر مي بافند و بسيار بادوام است.

 

منظره اي از دشت و چادر ها و رقص زنان ومردان قشقايي

عروس را براي گرداندن دور اطاق پدري ورفتن به خانه داماد سوار بر اسب كرده ان