خانم دکتر سیمین دانشور هم  پنجاه سال پیش، رمانی به این نام نوشت. رمان او اوضاع منطقه فارس را در زمان جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده و قهرمانان آن در مبارزه گاهی از سیاوش و امام حسین الگو می‌گیرند.

عزاداری عمومی و ملی ایرانیان قبل از اسلام در یادبود همین مرگ سیاوش بود. تا اینکه پس از اسلام و با شهادت مظلومانه امام حسین، موضوع و قهرمان سوگواری در ایران تغییر کرد، یعنی پادشاهان آل‌بویه که شیعه و ایرانی و از اهالی گیلان و مازندران بودند، عزاداری بر امام حسین را به‌صورت عمومی آغاز کردند. معزالدوله دیلمی که از همین  آل‌بویه بود و بر عراق و ایران حکومت می‌کرد، در برگزاری این مراسم اهتمام ویژه‌ای داشت و دستور داد روز عاشورا مغازه‌ها را ببندند و بر کوچه و بازار پرچم سیاه آویزان کنند. این اتفاق، هزار سال پیش افتاد و شروع عزاداری علنی بر امام حسین در ایران شد.

حکومت آل‌بویه به دست سلجوقیان پایان پذیرفت. سلجوقیان تا دویست سال عزاداری را تعطیل کردند. تا اینکه پانصد سال پیش، شاهان صفویه روی کار آمدند و به عزاداری رونق فراوانی دادند و مراسم پرشوری برگزار می‌شد.

پس از صفویه، شاهان دیگر مثل نادر شاه و بعد، کریم‌خان زند، به مراسم محرم و عاشورا، اهتمامی نداشتند. تا دویست سال پیش سلسله قاجاریه ظهور کرد. اینان پرشورتر از صفویه، عزاداری بر امام حسین را زنده کردند. مخصوصا ناصرالدین شاه در این کار، شاخص بود. تعزیه از همین دوره شروع شد.

بعد به دوره پهلوی رسیدیم. رضا شاه در ابتدای سلطنت، در عزاداری پیشقدم بود و خودش با پای برهنه در مراسم حاضر می‌شد، اما بعدها با عزاداری علنی و خیابانی مخالفت کرد، لذا مراسم به درون خانه‌ها منحصر شد. پسرش محمدرضا عزاداری خیابانی و علنی را آزاد کرد. تا رسیدیم به جمهوری اسلامی. رهبران این نظام که روحانی و افتخار روضه‌خوانی دارند و نیز بیشتر علما و مراجع معاصر، پرشورتر از همه نظام‌های قبل، مراسم عزاداری را تشویق کردند و مداحان و روضه‌خوانان فراوانی پرورش دادند.

منابع:
1. سوگ سیاوش، شاهرخ مسکوب، نشر خوارزمی، ١٣۵۴
2. شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی.
3. رمان سووشون، دکتر سیمین دانشور.
4. نخل‌گردانی، علی بلوکباشی، نشر دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ١٣٨٠