گزارش کامل سمینار نسخهشناسی فارسی در وین بخش اول
گزارش کامل سمینار نسخهشناسی فارسی در وین بخش اول |
پس از قطعی شدن سخنرانان و موضوع مقالات آنان که میبایست در حوزه نسخهشناسی فارسی باشد، جلساتی چند در منزل استاد ایرج افشار با حضور هشت تن (افکاری، ایرانی، جعفریمذهب، رحیمی ریسه، شیخالحکمایی، صادقی، صفری، و گلباز) برگزار شد و جلسهای نیز در محل میراث مکتوب با حضور استاد افشار و دکتر رستگار برای نهایی کردن موضوع مقالات و افراد تشکیل شد این مقالات به نوعی نشانگر فعالیتهای نسخهشناسی ایرانی قلمداد میشد. سپس موضوع آنها با استاد افشار در میان گذاشته شد تا با اشراف ایشان و اطلاعی که از سایر فعالیتهای نسخهشناسی اروپایی دارند، از انجام و ارائه مقالات تکراری یا غیر مربوط به موضوع سمینار جلوگیری شود.
نکته مهم آن که استاد همواره بر ارائه حرف بدیع و حذف حواشی و اضافات و انتخاب موضوع جدی و دقیق همراه با ارائه علمی و تصویری هر مقاله تأکید داشتند تا در این میان تنها به کلیات بسنده نشود و هر سخنران با توجه به تخصص و تجربه خود در طول سالیان، به موضوعی بپردازد که در آن نتایج بهتری به دست آورده است و به قول استاد به نقل از شادروان پورداود «آبروی عجم از میان نرود».
نتایج حاصله از این جلسات سودمند موجب شد تا سخنرانان نکات مهم و کاربردی مقالات خود را با استاد و جمع در میان گذارند و هر موضوع صیقل خورده و از پختگی لازم برای ارائه نهایی برخوردار شود.
در طول این یک سال نیز دکتر رستگار با ارسال نامههای متعدد هفتگی و گاه روزانه، شرکتکنندگان را از آخرین تغییرات برنامه سمینار مطلع و با آنان تشریک مساعی میکردند.
در ایران نیز خانم زینب پیری مدیر روابط عمومی و امور بینالملل مرکز پژوهشی میراث مکتوب و خانم پانتهآ رنجبر از دفتر نامه بهارستان هماهنگیهای لازم را برای حضور شرکتکنندگان در سمینار به خوبی انجام میدادند، بهویژه آنکه خانم پیری برای تهیه ویزا تلاش فراوان کرد و پیوسته شرکتکنندگان را در جریان آخرین اخبار سمینار قرار میداد و برنامه نهایی را برای اطلاع علاقهمندان در وبگاه (سایت) میراث مکتوب منعکس میکرد. برای اطمینان بیشتر، مرکز پژوهشی میراث مکتوب از سه ماه قبل از سفر، بلیت اکثر شرکتکنندگان را تهیه کرده بود تا متعاقباً افراد بتوانند هزینه بلیتها را از سازمانها و مراکز علمی تابعه دریافت کنند و سپس به میراث مکتوب بازپرداخت کنند. برای همراهی بیشتر، هزینه ویزای حدود ده نفر را هم این مرکز پرداخت کرد.
پس از ارسال چکیدهها و تأیید نهایی مقالات و تهیه ویزا، هزینههای اقامت و بیمه پزشکی از سوی سمینار و سایر هزینهها و بلیت سفر از سوی افراد یا برخی از مؤسسات متقبل شد، سرانجام پس از گذراندن تمامی مقدمات، سفر اعضای ایرانی (سیزده نفر) در روز شنبه 20 سپتامبر برابر با 30 شهریورماه آغاز شد. پس از رسیدن به فرودگاه اتریش، دکتر رستگار با برنامهریزی قبلی با همکاران خود و چند خودرو برای انتقال میهمانان به دو هتل از پیش تعیینشده، آمده بود و بلافاصله پس از استقرار در خودرو، در طول مسیر، به معرفی شهر وین و خیابانهای آن پرداخت. نکته جالب در مورد این شهر آن است که تمامی مراکز فرهنگی، تاریخی و دیدنی وین در یک دایره مرکزی، با فاصله کمی از یکدیگر قرار گرفتهاند و شهر آن را مانند نگینی در بر گرفته است که به آن «رینگ اشتراوسه» میگویند و توریستها میتوانند با یک حرکت حلقهای و دایرهوار از تمامی نقاط دیدنی و زیبای شهر بازدید کنند.
روز یکشنبه پیش از سمینار، فرصتی مناسب بود تا گروه از شهر براتیسلاوا پایتخت فرهنگی کتاب کودک جهان که در جمهوری اسلواکی و در همسایگی وین قرار داشت، بازدید کند. صبح به راه افتادیم و پس از سفری دوساعته به این شهر زیبا و تاریخی رسیدیم؛ شهری با اماکن فرهنگی و دیدنی زیبا، قلعهای باشکوه بر فراز دانوب، تپههای زیبا و مجسمه هانس کریستن اندرسن که کودکی بر شانههایش نشسته است. براتیسلاوا شهری توریستی است که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوسته و هنوز واحد پول یورو در آن رسمیت چندانی ندارد و مردم با پول رایج محلی داد و ستد میکنند.
وین
محل اقامت ما در هتلی در مرکز شهر و با فاصله کمی از چند ایستگاه مترو و با محل برگزاری سمینار در آکادمی علوم اتریش بود. در نزدیکی آکادمی، کلیسای باعظمت و مشهور دام قرار داشت، ساختمانی با سنگ سیاه و معماری باشکوه. در پشت کلیسا، میدانی از کالسکههای قدیمی و اسبهای مزین اتریشی با کالسکهچیانی با لباسهای سنتی قرار داشت که جذابیت خاصی برای توریستها فراهم آورده بود.
کمی آن سوتر فرهنگستان علوم اتریش و انستیتوی ایرانشناسی قرار داشت. محل برگزاری سمینار در طبقه همکف سالن بود با حدود شصت صندلی، یعنی به تعداد سخنرانان و مستمعانی که از قبل ثبت نام کرده بودند. تزئینات و اطلاعرسانی آن نشانی از شیوه مرسوم برگزاری سمینارهای ایرانی نداشت. نه از پلاکارد و پارچهنوشتههای رنگارنگ تبلیغاتی خبری بود و نه از سبد گل و عکاس و فیلمبردار. محیطی رسمی و در عین حال ساده و صمیمی که همه چیز طبق برنامه پیش میرفت. ساعت نُه صبح شرکتکنندگان میبایست به میز ثبتنام مراجعه میکردند و کارت سینه (که بر روی آن نام افراد به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده بود) و بروشور و چکیده و مقالات را دریافت میکردند. یک خانم اتریشی کارمند انستیتو و یک خانم ایرانی از کارکنان انستیتوی ایرانشناسی این وظیفه را برعهده داشتند، از کارکنان آکادمی علوم و انستیتوی ایرانشناسی نیز تنی چند در سمینار و جلسات سخنرانیها شرکت داشتند و با لطف بسیار اگر مشکلی پیش میآمد راهگشا بودند. اینان خانمها افسانه جلیلزاده و افسانه منفردزاده بودند.
در سالنی که محوطه وسیعی داشت چند میز ساده برای پذیرایی چای و قهوه و شیرینی و نیز صرف ناهار در نظر گرفته شده بود که افراد میتوانستند در هنگام استراحت از آن استفاده کنند و با یکدیگر گپ و گفتی داشته باشند.
تاکنون سمینارهای متعددی با موضوع ایرانشناسی و نسخههای خطی فارسی برگزار شده است که از آن جمله میتوان به سمینارهای معمول ایرانشناسی که هرساله در کشورهای اروپایی برگزار میشود اشاره کرد. تاکنون سه سمینار تخصصی نسخههای خطی نیز در سالهای دورتر در ترکیه، اروپا و بولونیای ایتالیا (2000م) و سمینار مقدماتی نسخههای خطی در تهران (1375ش) برگزار شده است. در چند سال گذشته نیز سمیناری با بررسی نسخه خطی منحصربهفرد سفینه تبریز در هلند (آمستردام) برگزار شد که جمعی از نسخهشناسان ایرانی و اروپایی در آن شرکت داشتند. اما تاکنون سمیناری با این ویژگی، هم از حیث تعداد شرکتکنندگان سخنرانان ایرانی (سیزده تن) و هم از حیث موضوع (نسخهشناسی فارسی) و کیفیت مقالات برگزار نگردیده است. سمینار تابستانی نسخهشناسی وین با حضور بیست تن از کارشناسان نسخ خطی، فهرستنگاران و نسخهشناسان ایران و جهان و برخی صاحبنظران و شرکتکنندگان غیرسخنران (جمعاً 55 نفر) از 22ـ26 سپتامبر 2008 برابر با 1ـ 5 مهر 1387 در وین اتریش برگزار شد. زمان تعیینشده برای هر مقاله 45 دقیقه بود. سخنرانان پس از ارائه هر مقاله پانزده دقیقه به سؤال و جواب درباره موضوع مورد بحث و یا تبادل نظر و ارائه پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی از سوی شرکتکنندگان پرداختند.
سیزده سخنران از ایران و هفت سخنران از کشورهای فرانسه، روسیه، هلند و انگلستان، تاجیکستان، طی پنج روز به ایراد مقالات و یافتههای علمی جدید خود در موضوع نسخهشناسی فارسی پرداختند.
شرکتکنندگان غیرسخنران نیز عموماً نسخهشناسان و فهرستنگاران و صاحبنظران نسخ خطی از کشورهای امریکا، آلمان، انگلستان، هلند، مجارستان و اتریش بودند که از آن میان میتوان به حضور خانم منیژه بیانی، دختر مرحوم مهدی بیانی، رئیس پیشین کتابخانه ملی، اشاره کرد. او اکنون پژوهشگر و فهرستنگار مجموعه داوود خلیلی در لندن است. این سمینار تابستانی (Summer School) با همکاری طرفهای ایرانی مرکز پژوهشی میراث مکتوب، نشریه نامه بهارستان، کتابخانه ملی اتریش، آرشیو دولتی اتریش، انجمن ایران و اتریش برگزار شد و کارشناسان نیز از کتابخانه ملی ایران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانه آستان قدس رضوی و مجمع ذخایر اسلامی قم در آن شرکت داشتند. ا
ستاد ایرج افشار نیز از آغاز تا پایان سمینار به عنوان مشاور علمی و یکی از ارکان برگزارکننده سمینار حضوری فعال داشتند.
در کنار برگزاری سمینار که هر روز از ساعت نُه صبح تا شش بعد از ظهر به طول میانجامید، دو بازدید از «آرشیو دولتی اتریش» و «کتابخانه ملی اتریش» نیز برای آشنایی هرچه بیشتر شرکتکنندگان سمینار در نظر گرفته شده بود که از لحاظ آشنایی با چگونگی حفظ و نگهداری مجموعههای نسخههای خطی، کتابهای قدیمی و کهن چاپ، روشهای مرمت و آسیبشناسی نسخههای خطی و نحوه سرویسدهی کتابها و منابع بسیار حائز اهمیت بود.
روز اول: دوشنبه 22 سپتامبر
ساعت ده صبح پس از ثبتنام سخنرانان و شرکتکنندگان و استقرار در سالن، دکتر فراگنر ضمن خوشآمدگویی به همه شرکتکنندگان، از فراهمآورندگان سمینار در ایران و اتریش به ویژه از استاد ایرج افشار به خاطر کوششهای علمی و حمایتهای ایشان در برگزاری سمینار نسخهشناسی سپاسگزاری کرد و تأکید کرد که نسخههای خطی فارسی به عنوان منابع تحقیقی برای ایرانشناسان از اهمیت بسیاری برخوردار است و برگزاری سمینارهایی با موضوع نسخهشناسی فارسی تلاشی است در جهت معرفی و شناسایی هرچه بهتر و بیشتر این میراث ارزشمند علمی گذشتگان، و شناخت همهجانبه آنها به درک بهتر از آثار مکتوب فارسی کمک میکند.
پس از آن، در ساعت یازده، نخستین سخنران سمینار استاد ایرج افشار مقاله خود را با عنوان «نگاه پارانومیک به کدیکولوژی نسخههای خطی» ایراد کرد. استاد که متن کامل مقاله ارزشمند خود را در هفده صفحه پیش از شروع سخنرانی تکثیر کرده و در اختیار شرکتکنندگان قرار داده بود، بر این نکته تأکید داشت که «تاکنون متنی از گذشته به دستمان نرسیده است که اطلاعات روشنی از ضوابط خاص نسخهنویسی فارسی مربوط به اعصار پیشین در آن دیده شود مانند نقطهگذاردن و... خوشبختانه مقداری از اصطلاحات این فن بیشتر سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر میرسیده است... متأسفانه آنان که بسیار میدانستند چیزی مبوّب و مرتّب در این زمینه از خود بر جای نگذاشتند. پس یاد باد زحمات محمدتقی دانشپژوه که در فهرستهای خود شمهای از آنگونه آگاهیها را که از زبان آنان شنیده بود، مندرج ساخت.»
استاد افشار پس از ذکر پیشینهای از کاربرد برخی اصطلاحات مربوط به عناصر و ضوابط نسخهشناسی در فهرستهای داخلی و خارجی و در نسخهها و یادداشتها، پیشنهاد کردند: «اگر روزی همه نشانهها و آرایههای مربوط به چند صد نسخه معتبر فارسی (لااقل پنجاه نسخه برای هر قرن) استخراج و گروهبندی شود، شاید بتوان گفت که هر یک از آن ترتیبات مربوط به کتابت و تجلید تا چه پایه عمومیت داشت و تغییرات هر دوره چه بود و نظایر آنها.» استاد، کدیکولوژی را یک فن دانسته که روزبهروز با دیدن نسخههای تازه دامنهای وسیعتر مییابد و باید بر تعداد هر یک از عوامل و عناصر آن افزود. ایشان در مقاله خود به جنبههای نسخهشناسی و دستهبندی ضوابط آنها در کاغذ، جلد، قطع کتاب، رسمالخط، اصطلاحات، آرایهها، نسخههای جعلی و ساختگی، کرّاسهها، پرداختند و برخی نمونهها را با نشان دادن تصویر نسخه (با کمک نادر مطلبی کاشانی) به حاضران ارائه کردند.
اولین سخنران بعدازظهر، در ساعت 14 آقای دکتر اکبر ایرانی، رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب، بود که درباره «اهمیت چاپ فاکسیمیله از لحاظ ضوابط نسخهشناسی و شناخت متن برای تصحیح متون فارسی» سخنرانی کرد.
آقای ایرانی تأکید کرد: «با جستجو و انتشار نسخ خطی به صورت نسخهبرگردان (فاکسیمیله) زمینه و مواد اولیه بررسی بر روی ضبط و تلفظ واژههای فارسی، حرکتگذاری واژهها در رسمالخط فارسی و دیگر ویژگیهای زبانی آماده شده است که در اختیار پژوهشگران قرار میگیرد.»
در پایان یکی از حاضران درباره آینده سرنوشت چاپ فاکسیمیله از ایشان پرسید و استاد افشار نیز به این نکته اشاره کرد که مهم این است که چاپ نسخهبرگردان نباید در سایز و اندازه با نسخه اصل تفاوت کند و باید هماندازه باشد. البته یافتن کاغذ متناسب با نسخه در برخی کشورها دشوار است، اما باید کوشید تا اصل نوشته حتماً به اندازه خط اصلی باشد.
در ضمن در انتهای سالن سخنرانی فضایی به نمایش کتابهای تازهانتشاریافته مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مجمع ذخائر اسلامی و فهرستهای نسخ خطی آن (از سوی آقای صادق اشکوری) اختصاص یافته بود که مورد توجه و استقبال شرکتکنندگان سمینار به ویژه محققان خارجی قرار گرفت؛ قرار بود کتابها پس از اتمام سمینار از سوی ایشان به مؤسسه ایرانشناسی اتریش و کتابخانه ملی وین اهدا شود و آقای صادق اشکوری نیز بعضی از فهرستهای نسخههای خطی را به خانم اوا ایربلیش، کتابدار کتابخانه ملی وین و بخش خطی، اهدا کردند.
همچنین اشاره شد که مرکز پژوهشی میراث مکتوب چاپ نسخهبرگردان قدیمیترین نسخه فارسی الابنیه عن حقایق الادویه را با همکاری فرهنگستان علوم اتریش در دست انتشار دارد که به زودی در اختیار علاقهمندان نسخهپژوهی قرار خواهد گرفت.
برنامه سخنرانیهای دیگر نیز طبق برنامه انجام گرفت که شامل مقالات آقایان نادر مطلبی کاشانی، فرانسیس ریشار، و صادق اشکوری بود. چکیده این سه مقاله در اینجا درج میشود:
نادر مطلبي كاشاني (تهران): «آداب رنگيننويسي در نسخههاي خطي»: آنچه در اين مقاله مجال طرح مييابد، شامل گزيده اشاراتي پراكنده است كه در لابهلاي متون درخصوص استفاده از رنگها آمده است؛ و اين مقاله درصدد يافتن پاسخي به پرسشهاي زير است.
ضرورت رنگيننويسي در نسخههاي اوليه چه بود؟
در آغاز چه متوني به رنگيننويسي توصيه شده بود؟
چه بخشهايي از كتاب ميبايست رنگي نوشته ميشد؟
كاربرد اين رنگها در منابع گوناگون (مانند نسخههاي قرآني، روايي، جغرافيايي، پزشكي و غيره) چگونه بوده است؟
رنگينسازها و رنگينفروش و رنگيننويسها چه كساني بودهاند؟
فرانسیس ریشارد (پاریس): «مهرها و نقش آن در شناخت نسخ خطی فارسی»: فهرستهای جدید، به ارائه توضیح صحیح و دقیق و خواندن مهرهای موجود بر روی نسخههای خطی اهمیت زیادی میدهند. در ایران نیز کتابهای جدیدی درباره سجل یا مهرها و تفسیرهای تاریخی و فرهنگی ـ اجتماعی آنها به چاپ رسیده است. غیر از بعضی مهرهای کتابخانهای خاص بیشتر مهرها، آنهایی هستند که در مکاتبات و اسناد اداری استفاده میشدهاند. درجه اهمیت مهرها باید مشخص و توصیف شود؛ در بعضی از موارد مهرها نشاندهنده مالکیت و در موارد دیگر بهنوعی تأیید و دلیل اصالت چیزی است. درباره نسخههای خطی فارسی، مجموعه بزرگی از این نسخهها در دنیا وجود دارند که میتوان آنها را بهصورت عکسی چاپ کرد. نگارنده نمونههایی را ذکر کرده و اهمیت دسترسی آسان و سازمانیافته فهرستنویسان به آنها را نشان داده است.
سید صادق آصفآگاه (اشکوری): «بازسازی کتابخانههای دوره قاجار با توجه به مهرهای مندرج در نسخههای خطی»: نویسنده در این مقاله جوانب مختلفی از اطلاعات مهرها را مورد توجه قرار داده و بر این اساس نشان میدهد که چگونه میتوان بر اساس این مهرها ــ که مالکیّت نسخهها را نشان میدهد ــ به نسخههای موجود در کتابخانه بزرگان پیشین و ساختار موضوعی این کتابخانهها پیبرد.
روز دوم: سهشنبه 23 سپتامبر
برنامه در روز دوم از ساعت 30/9 از تا 14 با سخنرانیهای دکتر پاول لوفت، دکتر علیاشرف صادقی و دکتر یان یوست ویتکام پی گرفته شد و پس از هر سخنرانی، حاضران به مناسبت موضوع بحث به طرح سؤال یا ذکر نکات و معلوماتی میپرداختند.
پاول لوفت (دورهام/ نیوکاسل): «تشخیص اصالت اشعار نقل شده در بعضی از اسناد و سنگنوشتههای دوره قاجار»: يك شعر از زماني كه سراينده آن را میسراید تا زماني كه به شيوههاي مختلف به نگارش در ميآيد، در معرض خطا، تصحيف و تغيير توسط كاتبان، شارحان ــ و گاه حتي خود شاعر ــ است. اين امر در انتقال و نگارش اثر بر روي كاغذ امكانپذير است، اما در سرودههاي رسمي و درباري، بهخصوص اگر اين سرودهها براي ثبت بر روي سنگنبشتهها يا كتيبه بناها تهيه شده باشد، از اينگونه تغيير و تصحيفها بركنار خواهد ماند، چرا كه اولاً محملِ آنها آسيبپذيري كمتري نسبت به كاغذ دارد و ثانياً نگارش اينگونه شعرها تقريباً در زمان حيات سراينده صورت گرفته است؛ بنابراين ميتوان روايت ثبت شده بر روي سنگنبشتهها و كتيبهها را داراي نوعي اصالت دانست.
نويسنده با بررسي مواردي از اين دست به بخشی از یک مثنوی سروده فتحعلیخان صبا ــ در اوایل دوره قاجار ــ اشاره میکند كه به صورت نقش برجسته بر روی تختهسنگی بر رودخانه ساواشی نزدیک فیروزکوه حک شده است. این شعر، به قدرت رسیدن شاهان قاجار را از دوره میانه و پادشاهی فتحعلیشاه توصیف میکند. ايشان يادآور میشود كه چون این نقشبرجسته در زمان حیات شاعر ساخته شده است، میتوان به این نتیجه رسید که نوشتهاي اصیل است و مقایسه میان این شعر نوشته شده بر روی سنگ و کاغذ، مسائلی را که در بالا ذکر گردید، روشن میسازد.
علياشرف صادقي (تهران): «تعبير درست نشانههاي زير و زبري در نسخههاي خطي فارسي براي شناخت تلفظ مصوتها و صامتهاي فارسي»: بعضي از نسخههاي خطي فارسي از نظر ضبط تلفظ كلمات براي پژوهشگران امروز مشكلاتي را بهوجود ميآورند. بدينمعنا كه بعضي از كاتبان يا مؤلفان ــ درصورتيكه نسخه به خط مؤلف باشد ـــ شيوههاي منحصربهفردي براي ضبط تلفظهاي كلمات برميگزينند و اگر پژوهشگر امروزي با دقت اين شيوهها را بررسي نكند، چه بسا تصور نادرستي از ضبطهاي نسخه مورد بررسي خود بهدست ميآورد و با منعكسكردن آن به خوانندگان موجب گمراهي آنان ميگردد. واجهاي فونِمهايي (Phonemes) كه مشكلآفرين هستند، عمدتاً مصوتهاي كوتاه فارسي، مصوتهاي مجهول يعني ō و ē و مصوت مركب ow يا aw هستند. در ميان صامتها همزه و واو معدوله، يعني xW يا xV مسئلهسازند. البته مسئله «پ»، «چ»، «ژ» و «گ» و تعبير حروفي كه براي نشاندادن اين صامتها بهكار ميروند، يعني «ب»، «ج»، «ز» و «ك» نيز جاي خود دارد.
تعبير نادرست نشانههاي زير و زبري (diacritic signs) بارها موجب بهدستدادن تلفظهاي نادرست براي كلمات فارسي در دورههاي مختلف شده است، چنانكه استاد دانشمندي مانند احمد بهمنيار كه خود متخصص املاي فارسي بوده است، در چاپ كتاب الابينه عن حقائق الادويه به پرتگاه بعضي از اشتباهات افتاده است كه در متن مقاله به آنها اشاره شده است. مثالهاي مقاله اساساً از كتاب الابينه ... گرفته شده است، اما گاهگاه از بعضي از نسخههاي خطي ديگر نيز مثال آورده شده است.
برخی حاضران به زبان فارسی و برخی دیگر به زبان انگلیسی دیدگاههای خود را مطرح میکردند.
در این میان استاد ایرج افشار که در همه جلسات سخنرانیها حضور داشت، با توضیحات، پیشنهادات و راهنماییهای ارزشمند خود موجب میگردید تا حاضران نکات و دقایق مقالات سخنرانان را بهتر درک کنند و برخی ابهامات را رفع نمایند. به ویژه آنکه گاه استاد به پای میز سخنران میرفت و ضمن بیان پیشینه موضوع و معرفی ویژگیهای خاص مقاله و اطلاع خود از جوانب آن، در پای تابلوی نمایش تصویر توضیحی گفته یا نکاتی مینگاشتند که این اقدام خود موجب بهرهمندی هرچه بهتر سخنران و حاوی ریزبینی نکاتی برای مستمعان بود. پس از سخنرانیهای روز دوم برنامه بازدیدی از «آرشیو دولتی اتریش» در نظر گرفته شده بود، که مورد استقبال و توجه شرکت کنندگان قرار گرفت.
ساختمان آرشیو دولتی بنایی معظم و زیبا است در چند طبقه با راهروهایی پهن از سنگ مرمر، در ابتدای در ورودی، محفظهای شیشهای قرار دارد که برای حفاظت و کنترل تعبیه شده است. پس از آن راهرویی است که با پلکانهای مرمری به طبقات بالا هدایت میشود. در همان طبقه همکف، مجسمهای از سنگ مرمر از بنیانگذار فرهنگستان شرقی امپراتوری ـ پادشاهی یعنی امپراتریس ماری ترز ساخته شده است، او در سال 1754م، کار آموزش به مترجمان را که در امپراتوری عثمانی به خدمت دیپلماتیک مشغول بودند آغاز کرد. آموزش بر زبان ترکی عثمانی تکیه داشت و یادگیری زبانهای فارسی و عربی نیز در آن امری ضروری بود.
استفاده از اسناد و دستنویسهای شرقی برای آموزش دانشجویان «فرهنگستان شرقی» امری ضروری به شمار میآمد. بدینمنظور، هنگام بنیادگذاری این فرهنگستان، امپراتریس ماری ترز شماری دستنویس به آن اهدا کرد و در دهههای بعد دستنویسهای دیگری خریداری شد.
در این بازدید دکتر لورنس میکُلِتسکی، مدیر کل آرشیو دولتی و دکتر لئوپُلد آور، سرپرست آرشیو سلطنتی و درباری، معرفی کوتاهی را از آرشیو ارائه کردند. سپس دکتر ارنست پتريچ سرپرست نسخ خطی، بازدیدکنندگان را در دو گروه راهنمایی کرد و توضیحاتی را در هر طبقه و بخش ارائه داد. بر دیوار راهروها و پلکانها تابلوهای زیبا و نفیس از هیئتهای بازدیدکننده از آرشیو دولتی در زمان ماری ترز و پس از آن به چشم میخورد. دکتر ارنست ما را به مخزن مخصوص نگهداری اسناد برد و بخش اسناد فارسی و عثمانی را نشان داد. این اسناد در طبقاتی نگهداری میشود که از نور کاملاً طبیعی برخوردار است. کف هر طبقه که سقف طبقه پایین به حساب میآید، دارای دریچههای عبور هوا و به صورت نردهای و مشبک است و موجب سهولت عبور و جریان هوا میشود. در کنار هر راهرو شمارهای قرار دارد که در داخل هر یک قفسههای فلزی و دربسته ضدحریقی وجود دارد. اسناد فارسی با عنوان Persian مشخص شده است. در بخش دیگری که دارای ویترینهای شیشهای و نمایشگاهی است، به مناسبت بازدید گروه ایرانی از آرشیو، چند سند فارسی متعلق به دوره شاه عباس نمایش داده شده بود.
پس از آن از کتابخانه و بخش نسخ خطی دیدن میکنیم و سپس به سالنی راهنمایی میشویم که در آن نمونههایی از نسخ خطی فارسی توسط استاد افشار به حاضران معرفی میشود.
مجموعه نسخههای خطی آرشیو دولتی اتریش برای اولین بار توسط فردی به نام آلبرخت کرافت (Albrecht Krafft) در سال 1842م معرفی گردید. این فهرست شامل نسخههای خطی عربی، فارسی و ترکی و شامل 509 نسخه خطی در 550 جلد است. از آن پس تاکنون فهرست دیگری هنوز به چاپ نرسیده است؛ اما بعدها که یکصد دستنویس دیگر نیز برای کتابخانه تهیه میشود که در میان آنها 21 نسخه فارسی وجود دارد. استاد ایرج افشار در بخشی از فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین، این نسخهها را فهرست کردهاند که شامل هفت نسخه در موضوع تاریخ، نُه نسخه در موضوع ادبیات، چهار نسخه در موضوع ادیان و فلسفه و دو نسخه چاپ سنگی از دیوان حافظ است.
یکی از نسخههایی که معرفی و نمایش داده شد، دیوان شمس به خط نستعلیق ترکی و کتابت سده دوازدهم هجری و جلد آن کار عثمانی است. نسخ ترکی عمدتاً از راه عثمانی به اتریش وارد شده است حتی نسخه تحفهالغرائب نیز از جمله نسخههایی است که از سلجوقیان آناتولی رسیده است.
از جمله نسخههای دیگر اخلاق محمدشاهی است که از قدیمیترین کتابهای عربی و فارسی و ترکی آرشیو دولتی بوده و کرافت نیز توصیف آن را در فهرست آکادمی سلطنتی ذکر کرده است. مؤلف کتاب ابوالقاسم است و موضوع آن کلام شیعی است که مباحث اخلاقی را طرح نموده است. مهرهای بسیاری بر آن وجود دارد از جمله مهری از زنی به نام «مهرنگار».
روز سوم: چهارشنبه 24 سپتامبر
برنامه صبح روز سوم، بازدید از دیدنیهای تاریخی شهر وین است. هوا بارانی است و خانم راهنمای مسنّی که سالها در وین و کشورهای دیگر تورگردان بوده است با چتری سرخ رنگ که علامتی است برای راهنمایی و تعقیب وی، از ما میپرسد که نظر گروه برای دیدن از شهر چیست؟ آیا ترجیح میدهیم که همچون توریستهای دیگر دیدنیهای معمول وین را ببینیم و یا قسمتهای تاریخی امپراتوری روم قدیم یا کمتر شناخته شده را که تورهای کمتری به مشاهده آنها توفیق یافتهاند ببينيم و البته ما مورد دوم را ترجیح میدهیم و با او به کوچههای قدیمی و تنگ و گاه تاریک وین رهسپار میشویم.
او که به زبان انگلیسی شیرینی سخن میگوید خانههای قدیمی که موتزارت در آن سکونت داشته را در چند جای شهر به ما نشان میدهد، همگی این بناها با عنوان «خانه موتزارت» مشخص شدهاند و از سوی شهرداری و میراث فرهنگی مورد بازسازی و حافظت قرار گرفته است و من به یاد بناهایی از خانه بزرگان شهر خود میافتم که حتی شناخته شده هم نیستند. قسمتهای قدیم شهر از پناهگاههای جنگ جهانی دوم در کوچههای باریک وین گرفته تا میدان اصلی و بناهای اصیل اتریشی و مغازه لباسفروشی Kinz که ناصرالدین شاه قاجار از آن لباسهای فرنگی و کفش و پالتو و کلاه سفارش میداده است و نشان شیر و خورشید ایرانی را هم چنان بر پیشانی ساختمان خود حفظ کرده است و بدان فخر میفروشد همه و همه از دیدنیهای وین است، بازدید خود را با دیدار از بازار وین و ساختمان اُپرا در هوای بارانی به پایان رسانده و رهسپار سمینار میشویم.
برنامه بعدازظهر از ساعت 2 تا 30/7 ادامه دارد و سخنرانان آقای دکتر محسن جعفری مذهب، خانم پریسا کرمرضایی، آقای ناصر گلباز، و خانم سوسن اصیلی است که هر یک کوشیدهاند تا در موضوع مورد علاقه و تخصص خود نکات بدیعی را عرضه کنند.
محسن جعفري مذهب (تهران): «اهميت واتر مارك در ساليابي اسناد و نسخ خطي بيتاريخ»: در فهرستنويسي ايراني نسخههاي فارسي و عربي، از كاغذ داراي واتر مارك بهصورت «كاغذ بتني»، «كاغذ فرنگي»، «كاغذ روسي» و «كاغذ آبي» ياد شده اما تاکنون از آن برای شناسايي سن سند و نسخه استفاده نشده است. در این مقاله تعداد سي نسخه خطي موجود در كتابخانههاي ايران از نظر واتر مارك مطالعه شده است.
پريسا كرمرضايي (تهران): «بررسي آثار كاتبان مجموعه نسخههاي خطي كتابخانه مركزي و مركز اسناد دانشگاه تهران»: اين مقاله حاصل بررسي نام 6200 كاتب است كه از 15000 نسخه موجود در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران به دست آمده است. نويسنده مقاله با بررسي اين نامها و تحليل و مقايسه آنها اطلاعات گوناگوني را به دست آورده است. ايشان با توجه به مندرجات اين انجامهها انواع گوناگون اطلاعاتي را كه ميتوان از آنها به دست آورد مورد بررسي و طبقهبندي قرار داده است. از آن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
شيوههاي گوناگون كاتبان در ذكر نام خود، توصيفات كاتب، شغل كاتب و بررسي كاتبان حرفهاي و غيرحرفهاي و تعيين خوشنويسان، توصيف كاتب از خط خود و اشاره به سهو و غلطهايي كه به متن راه يافته است، ارتباط كاتب با مؤلف، نسخه خط مؤلف،خانواده يا خاندانهاي كاتب، زنان كاتب، وضع و حال كاتب هنگام كتابت، انگيزه كتابت، شعر در انجامه، دفعات كتابت، سفارشدهنده نسخه، نسخههاي به رسم خزانه، تاريخ كتابت، محل كتابت، نسخهپردازي گروهي، جنگها و مجموعهها، مرقعات، گواهي خط كاتب، مأخذ كار كاتب، مهر كاتب، جعل و خدشه در انجامه، وجود زمينههاي تخصصي موضوعي در آثار كاتب.
ناصر گلباز (تهران): «نقش بانك اطلاعات نسخههاي خطي ايران در گسترش تحقيقات ميانرشتهاي با نگاهي بر اهميت نقش انجامه در اين نوع تحقيقات»: بانك اطلاعات نسخههاي خطي كه قريب به سيصدهزار نسخه خطي را جستوجو ميكند، ميتواند از بين نسخههاي رقمدار و كنار هم قراردادن و ترتيب زماني و مكاني اين نوع نسخهها و پيوند آنها به موضوع يا موضوعات موردنظر محقق، اطلاعات اوليه ولي گسترده و طبقهبندي شدهای را در اختيار محقق قرار دهد. تلاقي زمان و مكان در انجامهها مانند يك نمودار، موقعيت قرارگرفتن موضوع موردنظر را از لحاظ جغرافيايي و تاريخي مشخص ميكند و امكان بررسيهاي ميانرشتهاي را فراهم ميسازد.
سوسن اصيلي (تهران): «بررسي و طبقهبندي نسخههاي مصور موجود در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران»: در میان تقریباً 11670 نسخه خطي ثبتشده مجموعه كتابخانه مركزي دانشگاه تهران، حدود شصت نسخه مصور هست که بيشتر آنها نسخههای آثار ادبي مانند شاهنامه، خمسه، ليلي و مجنون، خسرو و شيرين و يوسف و زليخاست. گروه دیگر، نسخههای عجايب المخلوقات و فتوح الحرمين، و شماری هم نسخههای متون جغرافيايي مانند مسالك و ممالك و نزهه القلوب و آثار پزشكي همچون تشريح هستند. در مجموعههاي مرقع نيز مجالس متعددی تصویر شده است.
منبع:سایت مرکز پژوهشی میراث مکتوب