خورشید ، ماه و ستارگان در اسطوره شناسی ترکان ترجمه ی: محمد قجقی
در نظر ترکان خورشید نماد "مشرق" و ماه نماد " مغرب" بوده است. طبیعی است ، که هر از چند گاهی ، این نظر و نگرش دچار دگرگونی کلی شده باشد. مثلآ طبق یک افسانه ی متعلق به ترکان" تله اوت"، ماه نماد" شمال" و خورشید نماد" جنوب" بوده است. این" جهت گزینی" به خاطر موقعیت " عقاب آسمانی" در بالاترین طبقه ی آسمان، انجام شده بود.بال چپ این عقاب "ماه" و بال راست آن " خورشید" را می پوشانید. به این سبب ، ضرورت می یافت که سر عقاب به سمت " شرق" متوجه باشد. این شیوه ی " جهت گزینی" با اسطوره شناسی ترکان تطابق داشت. ضمنآ بر اساس همان افسانه، ماه نماد" شمال- دیار تاریکی و شب- و خورشید نماد" جنوب"- قلمرو فرمانروایی روشنایی و دیار روز- بوده است.
اما در نزد ترکان باستان، خورشید نماد " شرق" بود. به نظر آنها سمتی که خورشید از آن طلوع می کرد، بسیار مهم بود. اساسآ اصطلاحاتی که برای نامیدن " جهات اربعه" به کار می رفت، با خورشید، ارتباط داشت. مثلآ " غروب خورشید" و " طلوع خورشید".
" گوک ترکان" موقع تعیین جهات، صورت خود را به سمت "شرق" یعنی محل بر آمدن آفتاب، بر می گرداندند. به این خاطر هم، به شرق Ilgeru یعنی Ileri می گفتند.در داستان " اوغوز " نیز به پگاه، سپیده دم و برآمدن خورشید، اهمیت بسیار داده است. زندگی سراسر با "روز و خوشید" آغاز می گشت. با غروب خورشید،همه چیز " متوقف " می شد. این شیوه ی نگرش را ، در خصوص ترکان صاحب اسب و اقوامی که در وضعیت جنگی زندگی می کردند، باید عادی ئ طبیعی تلقی نمود.
درِ خانه های " شامان" هایی که در منطقه ی آلتای زندگی می کردند، همیشه رو به سمت " شرق" باز می شد. در حالی که مردمان ترک ، معمولآ در مساکنِ خویش را – برای این که خورشید را ببینند- به سمت جنوب باز می کردند. می بینیم که شامان – که وظیفه ی دینی و معنوی داشته ، قاعده و رسم معمول و مرسوم را زیر پا می گذاشته و از نظام متعلق به آئین های باستانی متابعت می نموده است.
در افسانه های ترکان" یاکوت و آلتای، بهشت و درخت زندگی ، در مناطق شرقی، قرار داشت. در نزد ترکان عمومآ اصطلاحات" مادر خورشید" و " پدر ماه" به کار می رفت. بدین خاطر در همه ی داستان ها و افسانه ها، شاهد ایفای نقش خورشید" مونث" و ماه" مذکر" هستیم. در فرهنگ های آسیای میانه نیز " خورشید" مونث، و "ماه" مذکر است. طبیعی است. معین نمودن زمان پیدایش تاثیرات متقابل ، بسیار مشکل است.
در رابطه با خاستگاه ترکان مصر، این افسانه مطرح می باشد" خورشید هنگامی که به برج سرطان وارد می شود، آب و خاک را گرم می کند. این آب و خاک- گل- در غاری گرد می آید. این "غار" وظیفه ای همسان " رحم مادر " را به انجام می رساند. نام این " اولین پدر" ترکانی که از این " گل پدید آمده است، آی- آتا ( پدر ماه) است.در اینجا نیز گویا خورشید همچنان نقش " مادر" را بازی می کند، اما اثری از " پدر " در میان نیست.
" ترکان یاکوت" ماه و خورشید را همانند دو برادر جدایی نا پذیر ، تلقی می کردند. به نظر آنها ، خدای خورشید( قون- تویون) اهمیت بیشتری داشته است. در افسانه های یاکوتی، شاهد درگیری " ماه" و " خورشید" هستیم. قهرمانان بزرگ و انسان های نیک، از حمایت " ماه" و "خورشید" برخوردار، بودند. ارواح خبیثه، دائمآ در حال منازعه و جنگ بودند. در برخی از مواقع این ارواح خبیث، خورشید را تعقیب کرده، گرفتار می ساختند. پدیده ی" خورشید گرفتگی" پیامد غلبه ی ارواح پلید بر آفتاب و دستیابی ایشان برخورشید، بود.
یاکوت ها جشن" ماه و خورشید" را در فصل " بهار " برگزار می کردند.به نظر ترکان آلتای" اولگن تانری بزرگ" در کوهی که سر به "خورشید و ماه" میسائید، می زیست.( طبق برخی حکایات مسکن اولگن تانری، در ماورای " ماه و خورشید" بوده است و تخت و اریکه ی او بر روی ستارگانی که بسیار دور بوده اند، مستقر شده بود) در واقع امر، "تانری اولگن" خالق ماه وخورشید بود.به نظر ترکان آلتایی، رب النوعی به نام " سویلا"( Suyla ) وجود داشت که از " ذرات خورشید" پدید آمده بود و همیشه به انسان نیکی می نمود. این رب النوع از انسان ها محافظت می کرد و باعث زندگی راحت و با آرامش آن ها در زیر آسمان می گشت.