گرایش به اسلام در میان ترکمن ها.سایت فصلنامه علمی تخصصی حبل المتین
ترکمان با تلفظ ضمه، قومی از ترکها می باشد که به خاطر اینکه در یک ماه، دویست هزار نفر از آنها به دین اسلام گرویدند، ترکایمان نامیده شدند و بعدها به خاطر استعمال کثیر، به لفظ ترکمان تخفیف یافتهاند (الفیروزآبادى، 2005م). آیین ها، تجسم اندیشه و باورهای یک قوم هستند که در قالب اعمال و رفتارهای مشخصی ظهور و بروز می یابند. اجرای آیین ها، وسیله ای برای انتقال دانش و سنت ها و عامل ایجاد ارتباط با سایر انسانهاست. ایران به عنوان بخش مهمی از تمدن بشری، سرشار از آیین هاست و این آیین ها، کارکردهای بسیاری دارند. دسته ای از آیین ها با مذهب و دین گره خورده اند و در جهان هم اینگونه است. هر ساله آیین های مذهبی با شکوهی در بین اقوام ایرانی برگزار می شود. هر چند که تنوع و تفاوت های فرهنگی گوناگونی بین این آیین ها وجود دارد، ولی باید توجه کرد که کارکردهای مشترکی هم وجود دارد که بر اساس آن، اقوام و گروه های مختلف قومی حتی در جغرافیای متفاوت آیین های مشابه ی را برگزار می کنند. روش تحقیق مقاله حاضر، جنبه اسنادی-کتابخانهای داشته و اطلاعات و دادههای آن بر مبنای منابع کتابخانهای از طریق فیشبرداری از کتابها، مقالات، نشریات گوناگون و بانک اطلاعاتی شبکه اینترنتی جمعآوری و تنظیم شده است. اعتقادات دینی ترکمنها در اوایل قرن دهم میلادی، به استثنای اویغورها، اوغوزها (ترکمن ها) نیز همانند سایر اقوام ترک، اعتقادات قومی دینی خود را تداوم می بخشیدند. جهان اسلام نسبت به این امر وقوف داشت که ترکها با تفکر اولوهیت آشنا بوده و آنرا با مفهوم تانری Tanri بیان می کردند (ابن فضلان:10). عنوان اولوغ بایاتUlug Bayat که ترکها به خالق نهاده بودند با اعتقادات اسلامی آنها گره خورده بود (مقدسی در کتاب تاریخ فخرالدین مبارکشاه، کلمه بایات را به معنی «خداوند» آورده است). البته در این خصوص که شخصیت های دینی اوغوزها در مورد صفات «تانری» چه تصوراتی داشته اند، اطلاع دقیقی در دست نیست. گویا عوام اوغوز تصوراتشان در رابطه با تانری چندان غنی نبوده است و آنها به تانری، توصیفات انسانی اضافه می کردند. یکی از افراد اوغوز از ابن فضلان پرسیده بود که تانری همسر دارد یا خیر؟ مولف به خاطر این سوال بسیار استغفار کرده بود و فرد اوغوز نیز به همین صورت رفتار کرده است (ابن فضلان: 11؛ الدههان: 93). ابن فضلان نه از مشاهدۀ معبد و نه از ملاقات با یک شخص روحانی به وضوح خبری نمیدهد. البته میدانیم که اوغوزها قاضی داشته اند، اوغوزها به شخصیت های روحانی خود احترامی بسیار قائل بودند (مینورسکی:100). حتی از این سخن میرود که این قاضی ها در میان اوغوزها در مسائل خونی و گوسفندان صاحب حکم بوده و از این امر به خوبی فهمیده می شود که شخصیت های روحانی تا چه حد در میان مردم صاحب نفوذ موثر بوده اند (بیهقی، 1324ش: 627-628). قورقوت اتا خودمان(دده قورقوت) یکی از این قاض یها بود. این شخصی تهای مذهبی، طبابت و پیشگویی می کردند و در خصوص امور جاریه آینده استخاره می کردند و در عین حال، رهبری آیین های مذهبی مردم را بر عهده داشتند. مشخص نیست که اوغوزها به این شخصیت ها عنوان «قام» Kam و یا عنوان دیگری مثلا «دده» را اطلاق می نمودند. از قرن دوازدهم به بعد، شخصیت های روحانی تحت عنوان «آتا» Ata نامیده می شدند. در زبان ترکی قدیم، کلمه «قانگ» Kan مفهوم پدر را مستفاد میکرد؛ بعدها جای این کلمه را واژه «آتا» گرفت. جای کلمه«آتا» را نیز واژه «بابا» گرفت که عنوانی برای روحانیون بود. در خصوص آداب تدفین اموات، اوغوزها (ترکمن ها) همانند گوگ ترکها، مردگان خود را در حالی که در زیر آنها لباس و در رویشان سلاح و در طرفین دیگر، وسایل شخصی آنها را قرار م یدادند، دفن میکردند. مرده را در گوری شبیه خانه قرار داده و در دستش جامی پر از شراب (شاید قمیز) (در کتاب ابن فضلان نبیز (شرابی ساخته شده از خرما و انگور خشک) گفته می شود. ابن فضلان گویا قمیز را مایعی اینگونه می دانسته است) و در مقابلش نیز ظرفی پر از شراب گذاشته می شد. گور همانند یک اتاق ساخته می شد. بین این گورهای اوغوزها و گنبدهایی Kumbet (ا.دایز 1946م: 84) که در ترکیه به ویژه در دوره سلجوقیان به شکل گسترده دیده شده و توسط کارشناسان با چادرهای ترک مورد مقایسه قرار گرفته اند، شباهتی بسیار نزدیکی دیده می شود. می دانیم که ترکمن های ماوراء خزر نیز بر بالای گورهای مردگان خود، گنبدی ساخته و آن را «یوزقا» Yozka می نامیدند (وامبری، 1864م: 56/71/324). بعد از انجام مراسم تدفین، اسب های متوفی را کشته و می خوردند (ابن فضلان،63). این در واقع، همان مراسم یوغو آشی Yugu Asi و یا اولو آشی Olu Asi مرسوم در میان اقوام ترک می باشد (اینان، 1954). این مراسم بعد گذشت قرن ها، هنوز نیز در روستاها، قصبات و حتی در شهرهای ترکیه عیناً به جای مانده است. چنانچه متوفی در زمان حیات اشخاصی را کشته باشد، تصویر افراد مقتول بر روی چوب هایی حکاکی شده در بالای گور نصب می کردند. طبق باورهای موجود، فرد یا افراد مقتول در بهشت، خدمتکار متوفی خواهند بود (ابن فضلان، 14). این نیز همچنانکه استنباط خواهد شد چیزی غیر از مراسم بالبالBalbal معمول در میان گوک ترکها نبوده است (اینان،180-178). اوغوزها در آن زمان، همانند سایر اقوام ترک سرها، پاها، پوست های اسبان تناول شده در مراسم یوغ آش را از چوب های نصب شده در بالای مزارها آویزان می کردند (ابن فضلان). آنها عقیده داشتند که متوفی با این اسب هایی که گوشتشان خوده شده و پوستشان بر چوب ها آویزان شده است، به بهشت خواهد رفت، در غیر این صورت متوفی مجبور بود مسافرت خسته کننده به بهشت را طی طریق کند (همان). اغوزها طبق اعتقادات دینی خود داخل آب نشده و از شستشوی افراد بیگانه نیز جلوگیری می کردند. زیرا م یترسیدند کسی که وارد آب شده خودش را جادو کند و هر کسی هم که این کار را می کرد، به جریمه نقدی محکوم می کردند (همان،12-10؛ الدههان،94-92). طبق یک اعتقاد کهن معمول در میان کلیه اقوام ترک، آب مبارک و پاک است و شستشو آب پاک و مقدس را کثیف کرده و در نتیجه، یک عمل گناهکارانۀ بزرگ محسوب می شد. این عمل باعث بدبختی و فلاکت به صورت بروز بیماری در میان انسانها و حیوانات خواهد شد. آنها همچنین طبق اعتقاد دینی، لباس هایشان را تا زمان فرسودگی از تن در نمی آورند (همان، 14؛ الدههان،103). اوغوزها همچنین برخلاف مسلمانان، گوسفندان را با کوبیدن بر سرش می کشتند (همان، 95). اوغوزها به بیماران هر چند که از اقوام نزدیکشان نیز بود، نزدیک نمی شدند و بردگان و کنیزان به بیماران خدمت می کردند. فقرا نیز به حال خود گذاشته می شدند (همان، 99)؛ این امر بدون شک از ترس آنها از مبتلا شدن به امراض واگیردار ناشی می شد. اسلام آوردن اوغوزها (ترکمنها) در ربع اول قرن دهم میلادی یکی از اجتماعات مهم ترک که در سوت کنت (Sut Kent) سکونت داشت، اسلام آورد (ابن حوقل، 511؛ مینورسکی، 118) و شک نیست که این گروه از اوغوزها بوده اند. میدانیم که در اواخر قرن یازدهم «سوت کنت» یکی از شهرهای اوغوز بوده است. همچنین در ربع اول قرن دهم ما بین دو شهر فاراب– کنجه (Farab Kence) و شاش (تاشکند Taskend) حدود هزار چادر از ترکان اوغوز و قارلوق که اسلام آورده بودند، سکونت داشته اند (همان). این قبایل در مقابله با حملات ترکان غیرمسلمان، خدمات قابل ملاحظه ای را انجام می دادند. ابن فضلان در سال 921 میلادی در مسیر سفر به بلغار با یکی از بزرگان اوغوز، بنام قیچیق ینال Kicik Yinal ملاقات داشته است. وی یکبار اسلام آورده بود، ولی به علت اعتراض مردم به این مضمون که «چنانچه اسلام آوری، بر ما فرمان نخواهی راند» بالاجبار به دین سابق خود بازگشته بوده است (ابن فضلان، 13؛ الدههان، 98-97). مرز اسلام به جهت مجاهدت سامانیان تا آن سوی شهر طراز Taraz گسترش یافته بود. در نتیجۀ لشکرکشی اسماعیل ابن احمد به تالاس و فعالیت فرمانروایان اسفیجاب، ملک ترکمن که در شهر اردو واقع در غرب بلاساغون مستقر بود، اسلام آورده و خراجگذار فرمانروایان اسفیجاب شده بود. اولین قوم از اقوام ترک که اسلام آوردند، ترکمن های ساکن در بخش میرکی Mirki واقع در محدودۀ شرقی ما بین بلاساغون تالاس بودند. محقق است که پذیرش اسلام توسط این ترکمن ها در نیمه اول قرن دهم بوده است. بلاساغون در سال 942 میلادی به تصرف ترکان غیر مسلمان افتاد (ولادیمیروویچ، 1930 :256). بدون شک در رأس این ترکان غیر مسلمان، خاندان قره خانی Kara Khani از قبیله یغما بودند. این واقعه، تاریخ تصرف وادی طراز (تالاس) توسط خاندان قره خانی که موطن اصلی آنها ناحیه کاشغر بود، را نشان می دهد. مورخان خاطرنشان می سازند که در سال 349 ق (960 میلادی) یک اجتماع بزرگ ترک مرکب از 000/200 خانوار اسلام آوردند (همان، 255). این اجتماع بزرگ ترک مرکب از قبایل یغما، قارلوق، چگیل و توخسی بودند که در قلمرو تحت حاکمیت خاندان قره خانی سکونت داشتند. می توان اظهار داشت که در نیمه دوم همین قرن، اسلام در بین اوغوزها نیز به قدر کافی گسترش پیدا کرده بود. ابوابراهیم (منتصر) آخرین شاهزاده سامانی در اثنای اقداماتی در جهت باز پس گرفتن ماوراءالنهر از حاکمیت قره خانیان یکبار نیز نزد یابغوی اوغوز آمده و با او اتحاد بسته و خویشاوند شد. در نتیجه، یابغو مسلمان شده است (گردیزی، 176). از این مطالب چنین مستفاد می شود که اسلام فقط در قرن یازدهم در بین قوم اوغوز به عنوان یک دین غالب درآمده است. مسلمانان ماوراءالنهر به آن دسته از اغوزهای مسلمان به منظور تمیز از برادران غیرمسلمان آنها، عنوان ترکمن را اطلاق می کردند. به علت اینکه نام اولین قوم ترک که در آسیای مرکزی اسلام را پذیرفته و در بین بلاساغون و میرکی سکونت داشتند، ترکمن بود، در میان مسلمانان ماوراءالنهر نام ترکمن در شکل «ترک مسلمان» به تدریج به عنوان یک مفهوم ویژه نیز کاربرد پیدا کرد. بدین ترتیب به گروه هایی از اوغوز که اسلام می آوردند، عنوان ترکمن اطلاق شد. اطلاق عنوان ترکمن از اوغوزهایی که اسلام را می پذیرفتند، همانگونه که در سخنان بیرونی نیز مشاهده میشود غیر قابل تردید است (و اینگونه بود که آن دسته از ترکان اوغوز که اسلام آورده و با مسلمانان در آمیختند و بین دو گروه، نقش مترجم را ایفا کردند). تاریخ نویسان دورۀ غزنوی همانند گردیزی و بیهقی، اوغوزها را ترکمن یعنی ترک مسلمان نامیده اند. بر خلاف این، مولفین خاور نزدیک از آنها به عنوان الغز Elguzz یعنی اوغوز نام برده اند؛ زیرا اوغوزها خود را ترکمن نمی نامند. اوغوزها این نام را که همه جا توسط مسلمانان به آنها اطلاق می شد، به مدتی طولانی نپذیرفتند. از اوایل قرن سیزدهم به بعد، در همه جا واژۀ ترکمن جای اوغوز را گرفت، اما کلمه اوغوز نیز فراموش نشد و به عنوان نشانه ای از پدران باشکوهشان به مدتی طولانی در حافظه آنها باقی ماند. منشأ نام ترکمن همانند مولفین امروزی، مولفین قدیمی را نیز به قدر کافی مشغول کرده است. در این خصوص، بین آنها در درجه اول دو نظریه وجود دارد: بنا به یکی از این دو نظر، کلمه ترکمن از اسم «ترک» و پسوند «مان» «مانند» می باشد. همانگونه که قبلاً از بیرونی ذکر کردیم، محمود کاشغری نیز داستانی در رابطه با این نظر ارائه می دهد (کلیس لی، ج3: 304-307؛ آتالاری، ج 3: 412-416). این مثال نشان میدهد که در قرن یازدهم، این نظریه که کلمه «ترکمن» به معنی «ترکمانند» می باشد، نظریه ای گسترش یافته بوده است. می دانیم که در قرن چهاردهم نیز در ایران روی این نظر تاکید شده است (برزین، 26). طبق نظریه دوم، کلمه ترکمن از ترک ایمان مشتق شده است. این نظریه را ابن کثیر (البدایه و النهایه، ج12: 48)، تاریخ مختار و محمد نشری (نشری، 1949: 8،9،16،17) پذیرفتهاند. اما در زمان ما، محققین این مطلب را اظهار کردند که پسوند «من» موجود در کلمه«ترکمن» پسوند مبالغه می باشد. قوجامان Kocaman، آزمان Azman، دگیرمنnDegirmem این نام را به معنی اوز ترک Oz-Turk یعنی ترک اصیل و ناب گفته و تاکید کرده اند (ژان دنی، 1921: 236. مینورسکی، 311). روابط بازرگانی رو به گسترش مابین ترک ها و مسلمانان، یکی از عوامل مهم اسلام آوردن اغوزها و عموماً ترکها بوده است. در اوایل قرن دهم همانگونه که در شهرهای متعلق به اوغوزها مانند ینیکند Yeni Kend، خواره Huvare و جند Cend مسلمان نشین وجود داشت، بین این کلنی های مسلمان و ترکهای همجوار روابط دوستانه ای برقرار بود. اوغوزها از این تاجران و مسلمانان که دارای فرهنگ و مدنیت پیشرفته ای بودند، اصول دین اسلام را می آموختند. از طرف دیگر، کاروان هایی به تعداد هزاران نفر چه از ماوراءالنهر و چه از خوارزم به دورترین سرزمین های ترک مسافرت می کردند. به لحاظ اینکه هر تاجر مسلمان قادر به مسافرت در سرزمین ترک ها باشد، لازم بود که با یک فرد ترک روابط دوستی و شراکت داشته باشد. در این میان، دراویش و مبلغان مذهبی مسلمان و نیز با تبلیغات و آموزش های خود در پذیرش اسلام توسط ترک ها نقش قابل ذکری داشتند. ترکمنهای ماورای خزر زبان ترکی در قرن شانزدهم، یک زبان بی رقیب در امپراطوری عثمانی بود، با این حال در ترکستان تا اوایل قرن بیستم، زبان فارسی به عنوان زبان رسمی به کار می رفت. ترکمن ها بعد از هجوم مغول نیز همانند قدیم، کماکان نیرومندترین قدرت سیاسی خاور نزدیک قلمداد می شدند. در شجرۀ تراکمه آمده است که طوایف ترکمن اوقلی Oklu، گوکلی Goklu و سلطانی Sultanlu از قدیم در کوهستانهای بالکان سکونت داشته اند. نام طایفۀ اوقلی در منابع مربوط به دورۀ صفویان در قرن شانزدهم همراه با طوایف ایمر، سالور و گوکلنگ(گوگلان) آمده است. گوگلانها که شاعر ملی ترکمن مختومقلی از میان آنها برخاسته است، در بخش علیای رودخانۀ گرگان سکونت دارند. مشاهده می شود که گوگلانها، یک اتحاد قبیله ای را تشکیل نداده اند. این قبیله شامل تیره هایی منسوب به طوایف بگدیلی Beg-dili، بایندر Bayindur، قایی Kayi و ایمر بود. خاندان عثمانی معتقد بودند که طایفۀ قایی مذکور از طوایف منسوب به خودشان بوده است (بارنز، 1835: 199). در خصوص اینکه ترکمن های ماورای خزر ابتدا از چه طوایفی به وجود آمده اند، بنا به درجه اهمیت می توانیم از این طوایف نام ببریم: سالور، چاولدور(چاوندور، چاودور)، ایگدیر Igdir، یازیر Yazir، ایمر، قارقین. این طوایف از مانقشلاق به خراسان و بالکان آمده بودند(فاروق، 1380: 240). موقعیت جغرافیایی سکونت ترکمنها در ایران ترکمن ها در منطقه ترکمن صحرا ساکن هستند که در شمال شرقی ایران است و شامل شهرهای گنبد کاووس، بندر ترکمن، آققلا، مراوهتپه، کلاله، سیمینشهر، گمشتپه، نگینشهر، انبار آلوم و داشلی برون م یباشد. اکثریت جمعیت ترکمن صحرا را ترکمنها تشکیل م یدهند که مردمانی ترکزبان و مسلمان (اهل سنت حنفی) می باشند. از لحاظ موقعیت جغرافیایی، این منطقه از مغرب به دریای خزر و از شمال به جمهوری ترکمنستان محدود میشود که با طول ۴۰۰ کیلومتر از غرب به شرق گسترده است و از مشرق به خراسان و منطقه نیمهخشک بجنورد و درهگز و از جنوب به کوهپایههای جنگلی البرز شمالی محدود است. شیب زمین از جنوب به شمال و از شرق به غرب در امتداد شبکه آبها و رودهایی که به دریای خزر میریزد، کاهش مییابد (گلی، 1366ش). آداب و رسوم مذهبی ترکمنها در میان ترکمن ها، بیشترِ جشن ها جنبه مذهبی دارند و به آنها بایرام گفته می شود؛ مانند (قربان بایرام) عید قربان، (اراز بایرام) عید فطر و نیز آخرین چهارشنبه ماه صفر یا چهارشنبه سیاه که در پایان ماهی که در آن بلا زیاد است،. جشن «رمضان» به مناسبت نیمه رمضان و جشن نیمه ماه شعبان و «آق قویین». از اعیاد دیگر نیز می توان به «مولودی» و مراسم «طلب باران» اشاره کرد. در اینجا به تبیین شیوه برگزاری مهمترین آیین ها و برنامه های مذهبی ترکمنها می پردازیم: اعیاد و مراسم عبادی در بین ترکمنها 1. عید قربان یا قربان بایرام این عید، عیدی بزرگ برای مسلمانان است. در این عید، ترکمنها خانه های خود را آراسته و تزیین می نمایند. بهترین لباس های خود را پوشیده و شیرینی های گوناگون را فراهم می نمایند و چشم به راه مهمان می نشینند. این رسم، به مانند عید نوروز باستانی ایرانیان است. در گذشته، ترکمن ها تنها خوراک های گوناگونی را از گوشت پخته و آنها را برای همسایگانشان میفرستادند و سال خوب و پربرکتی برای آنان آرزو می کردند. همچنین در عید قربان، پسران و دختران بیشتر از معمول به بازی میپردازند؛ از جمله اینکه تعدادی پسر و دختر در جایی گرد هم می آیند و با چند چوب و ریسمان، تابی را که در اصطلاح محلی به آن ساللانچاق میگویند، درست کرده و تاب میخورند. مردم توانگر فارس زبان استان گلستان هم قربانی کرده و این روز را جشن میگیرند. قربان بایرام یا عید قربان که مهم ترین جشن ترکمن ها است، در روز دهم ذیحجه با قربانی کردن دامها برگزار می شود. این جشن، روز هفتم ذیحجه شروع می شود که این روز را روزی که از بوی خوش جشن خبر دهد، می نامند. در این روز، خانه و تمام اسباب و وسایل را تمیز می کنند. روز هشتم، روز «عید مردگان» است که برای مردگانشان «پوسسوق» نذر می کنند که نوعی نان است. روز نهم، «دیری عید» و روز زنده ها است و بهترین و تمیزترین لباس هایشان را می پوشند. شب قبل از عید، استحمامی مخصوص می کنند که به آن «قربانشوره» گویند و روز دهم یا «قربانلیق»، روز قربانی کردن در راه خداست. روزهای یازدهم و دوازدهم، روزهای صدقه دادن یا «چاقرمق» به معنی دعوت کردن است و برای خوردن آبگوشت قربانی همدیگر را دعوت می کنند. روز عید قربان، هر خانواده در حدی که شرع معین کرده است، گوسفند یا بز یا گاوی را ذبح میکند. چنانچه کسی یک اسب و یک جفت گاو برای شخم زدن داشته باشد (امروزه موتور سیکلت به جای اسب و تراکتور به جای دو گاو کاری حساب میشود)، قربانی بر او واجب است. صبح عید همگی تا هنگام قربانی کردن و باز کردن دهان با گوشت قربانی روزه هستند. مردان برای نماز جماعت به مسجد رفته و نماز عید قربان میخوانند و پس از آن در موقع ذبح، چاله ای در زمین حفر می کنند و وسط آن قدری برآمدگی خاک را باقی می گذارند و روی آن، مقداری خاکستر نمک و گندم (آرد) می گذارند. وقتی خون قربانی در چاله ریخت، آن را با این مواد مخلوط کرده، برای تبرک بر پیشانی می مالند. البته این کار امروزه توسط روحانیون منع شده است. هم چنین در روزهای عید، بر سینه تپه ها، بر میدانچه ها و ایوانخانه ها تاب «سالانچق» برپا میدارند و دختران، پسران، زنان، مردان و کودکان به تاببازی مشغول میشوند. زیرا چنین باور دارند که بار گناه بر شانه های انسان است و با تاب خوردن (که کنایه ای از صعود است)، گناه از شانه ها فرو می ریزد و می گویند در قدیم که دل سیاهی نبود، با هم تاب می خوردند و این روز، روز آشنایی جوانان با یکدیگر بود (پیشین). 2. عید فطر یا آراز بایرام در روز عید فطر، پس از خواندن نماز عید با پوشیدن لباس های نو و تمیز به دید و بازدید می پردازند و به هم تبریک می گویند. این عید نیز با خیرات و مبرات همراه است. البته ترکمن ها در ماه رمضان، دو شب را جشن می گیرند که یکی از آنها، شب «یا رمضان» یعنی شب چهاردهم ماه رمضان است. در این شب و بعد از نماز مغرب، یک روحانی به همراه عده ای که به خاطر صواب او را دنبال می کنند، به در خانۀ یکایک اهالی رفته و با خواندن اشعاری به مردم قوت قلب می دهند که نیمی از ماه رمضان گذشته و چیزی از ماه رمضان باقی نمانده است. صاحبان منازل به آنها پول یا جنسی می دهند که بعد از جمع آوری، میان روحانی و آن عده تقسیم می شود و شب دیگر، شب قدر یا شب 27 ماه رمضان است که تا سحر را به شب نشین و دعا خواندن و خوردن شیرینی و تنقلات می گذرانند. ترکمن ها در روز عید فطر، مثل همه مسلمین روزه گرفتن را حرام می دانند. در این روز، مردان در هر گروه سنی که نماز بر آنها واجب شده است، به عیدگاه می روند و در صفوف فشرده و منظم به سخنان و پند و اندرزهای واعظان گوش می دهند، سپس به امامت امام جمعه شهر دو رکعت نماز عید فطر را می خوانند و بعد از نماز، بلافاصله به دید و بازدید اقوام و خویشاوندان و دوستان رفته و عید را تبریک می گویند. همچنین جهت زیارت و دعا برای گذشتگان و از دست رفتگان خود به قبرستان محل می روند و معمولاً خانواده نیز سفره های رنگینی را پهن می کنند تا از میهمانان عزیز پذیرایی کامل صورت پذیرد. بیشتر خانواده ها مراسم صدقه دارند و امام جماعت مسجد محل و همسایگان و سایر میهمانان را جهت پذیرایی و صرف ناهار دعوت می نمایند. همچنین زنان ترکمن، یک روز قبل از عید فطر را قوقن می نامند و در این روز، نانهای روغنی (چافاتی) را با کمک افراد خانواده می پزند و آن را بین همسایگان تقسیم می کنند. 3. مولودی تولد پیامبر(ص) مولودی یا جشن تولد پیامبر(ص) را ترکمن ها بسیار مهم میدانند. ترکمنها اعتقاد دارند که حضرت محمد(ص) در دوازده ربیع الاول به دنیا آمده و در همین روز هم از دنیا رفته است. اگر این روز برابر با دوشنبه باشد که شب تولد پیامبر است، مولودی بسیار پر هیجان می شود و مجلسی برگزار می کنند که تنها مردان حق شرکت در آن را دارند و ساعت هایی را با شعر خوانی درباره پیامبر می گذرانند (ابن بطوطه). 4. مراسم طلب باران اگر باران نبارد، مراسمی به نام «سویی قازان» برپا می شود. اهالی محل در یک چهارشنبه، گوسفندی کشته و در مسجد به دعای مخصوص می پردازند. هنگام دعا، دست ها کشیده و انگشتان را به طرف پایین می گیرند و طلب رعد و برق و نزول باران می کنند. پس از دعا و صرف غذا در گروههای سی یا چهل نفری به همراه آخوندی به در منازل رفته و آرد جمع می کنند. اگر اهالی خانه خواسته آنها را برآورده کردند، دعا می کنند تا فرزندی پسر نصیب آنها گردد و در غیر این صورت، برای آنها فرزند دختر آرزو می کنند. سپس با آن آرد، آش می پزند و میان مردم تقسیم می کنند. این رسم که در میان گوگلانها به «توی تاتان» معروف است با جمع آوری و فروش آردها و دادن صدقه در شب بعد پایان می یابد (محمودی نژاد، 1391). 5. رویت هلال ماه مبارک رمضان «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ: ای کسانی که ایمان آوردیده اید بر شما روزه واجب شده است همانطورکه بر کسانی که قبل از شما بودند واجب گردیده تا باشدکه پرهیزگار شوید.» (بقره، 183) به استناد آیه شریفه قرآن کریم که روزه گرفتن بر هر مسلمانی اعم از زن و مرد واجب می باشد، با حلول ماه مبارک رمضان شور و شوق خاصی در میان ترکمنها ایجاد می شود. بنا به فرمایش پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد(ص) که فرمودند: «صوموا لرؤیته وأفطروا لرؤیته» در روز آخر ماه مبارک شعبان و پس از غروب آفتاب، مرد و زن از کوچک و بزرگ، به اتفاق همدیگر برای رویت هلال ماه مبارک رمضان از خانه و منزل خود بیرون می آیند و دیدگان خود را به نقطه رویت آن معطوف می دارند تا بتوانند ثوابی راکه با رویت ماه شامل حال یک انسان می شود از آن مستفیض و بهره مند شوند. البته گاهی احتمال دارد که در روز بیست و نهم شعبان، به خاطر نامساعد بودن وضعیت جوی رویت ماه مقدور و ممکن نباشد، در اینگونه مواقع اگر خبری از مناطق دیگر توسط ائمه جمعه و جماعات دال بر رویت ماه مخابره شود، همان شب سحر بیدار می شوند. اما اگر رویت ماه به خاطر وضعیت جوی ممکن نباشد و از مناطق دیگر خبری از رویت ماه نرسد، روز بعد (روز سیام) ماه شعبان به صورت یومالشک روزه گرفته می شود، اما نماز تراویح خوانده نمی شود. پس از اثبات رویت ماه و انتشار خبر آن توسط ائمه جمعه و جماعات در سطح منطقه و یا از طریق صدا و سیما، همه ائمه جمعه و جماعت بعد از نماز عشاء، نماز تراویح را که در مجموع بیست رکعت است (ده نماز دو رکعتی غیر از نماز عشاء) در سی شب از شب های ماه مبارک رمضان در مساجد محل برگزار می کنند که در هر چهار رکعت نماز تراویح، جهت تنفس نماز گزاران سه بار دعای زیر توسط یکی از قاریان قرائت می شود: «سبحان ذی الملک و الملکوت سبحان ذی العزه و العظمه و القدره و الکبریاء و الجبروت سبحان الملک الحی الذی لا ینام و لا یموت سبوح قدوس ربنا و رب الملائکه و الروح لااله الا الله نستغفر الله و نسئلک الجنه و نعوذ بک من النار» (آیین های ماه رمضان بین اهل سنت استان گلستان) 6. برگزاری نماز تراویح و دعای بعد آن «اللهم صل علی سیدنا و مولانا محمد و علی آله و اصحابه و سلم، اللهم زینا بزینت الایمان و شرفنا بشرافه الهدایه و العرفان و اکرمنا بصیام شهر رمضان و ارزقنا الجنه و تقبل منا تراویحنا و تسابیحنا یا حنان بفضلک و جودک یا منان برحمتک یا ارحم الراحمین» بعد از این دعا، آیات کریمه زیر توسط قاری قرآن خوانده می شود: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (بقره، 185) در ماه مبارک رمضان، در بعضی از مساجد در نمازهای تراویح مراسم ختم قرآن برگزار می شود که ترتیب آن نیز مثل نمازهای تراویح است؛ با این تفاوت که به جای سوره هایی از سی جزء قرآن، همه قرآن را به پنج یا شش بخش تقسیم می کنند و در طول پنج یا شش شب، همچون نماز تراویح در بیست رکعت به جای می آورند. البته قرائت قرآن در این شب ها در نماز تراویح توسط قاریان و حافظان حاذق منطقه صورت می گیرد که غالباً دو نفره یا سه نفره می باشد. در ایام رمضان در بین ترکمن ها رسم است که حتی الامکان نماز خود را در مساجد محل برگزار نمایند، چون اجر و ثواب نماز جماعت در آن ماه به مراتب بیشتر از سایر ماه هاست. آنچه که در این ایام در بین ترکمن ها بیشتر چشمگیر است، حضور گسترده نوجوانان و جوانانی است که با ندای اولین بانگ اذان با کلاه های سفید در صحن نماز حضور می یابند. از جلوه های دیگر این ماه، در زمان افطار است؛ البته در بین ترکمن ها رسم است که هر روز، چند خانواده برای افطاری صدقه های خود را که بیشتر غذای آبکی و خرما است، به مساجد می آورند و پس از اذان مغرب تناول می کنند. ضمناً در زمانی که صدقه ای آورده شود، پس از غروب آفتاب موذن از بلندگو قبل از اقامه نماز کلمه «آغذ آچلی» یعنی زمان افطاری است را می گوید و پس از تناول صدقه، اذان گفته و نماز را به جا می آورند. کلاس های قرائت قرآن، احکام و شرعیات در این ماه پس از نماز عصر توسط ائمه جماعات برگزار میشود و در فواصل این ایام، اکثر جوانان قرآن را فرا می گیرند حتی پیرمردان نیز در این کلاس ها شرکت می کنند و راجع به نماز و قرآن و مسائل دینی سوال می کنند و دوست دارند بیشتر با قرآن مأنوس شوند و از فیوضات آن در ماه مبارک رمضان بهره مند گردند. در بعضی از محلات ترکمن نشین، امام جماعت از طریق بلندگو به پند و موعظه و نصیحت و تشریح مسائل دینی می پردازد وآنان را به انجام این فریضه الهی دعوت میکند و از آنان میخواهد که بیشتر در این ماه به عبادت و بندگی مشغول باشند و کمک و دستگیری از مستمندان را فراموش نکنند و از گناهان خود طلب استغفار کنند و روزهداری را افطاری دهند تا در روز قیامت از آتش جهنم مصون شده و از حوض کوثر ساقی باشند. همچنین از موارد دیگری که لازم به ذکر است بیداری اهالی محله در بعضی مناطق در موقع سحری است که این عمل توسط موذن محله از طریق بلندگو و یا توسط همسایگان صورت می گیرد تا همه بتوانند سحری به موقع بیدار شوند و در خواب نمانند. پس از تناول سحری همه با نیت «نویت ان اصوم صوم شهر رمضان من الفجر الی المغرب خالص الله تعالی» روزه می گیرند. روزهای که توأم با پرهیز از منکرات و لهو و لعب و دوری از تهمت و دروغ و چشمچرانیها و تلاش در وصل به خدا و کمک به مستمندان و شاکر نعمت هاست. 7. مراسم شب چهاردهم ترکمنها در شب چهاردهم ماه مبارک رمضان، مراسمی تحت عنوان «یا رمضان» دارند که به شکرانه نیمه شدن این ماه و نعمتی که از آن برخوردار بوده اند، برگزار می کنند. بدینترتیب که بعد از نماز عشاء و تراویح، گروهی از جوانان و نوجوانان به رهبری معمولاً پیشنماز مسجد بر در خانه ها میروند و رهبر این گروه اشعاری را در ستایش این ماه میخواند و دیگران «الله» میگویند. صاحبخانه نیز مبلغی پول یا شیرینی میدهد که در نهایت بین رهبران گروه این مراسم تقسیم میشود. پیام کلی «یا رمضان» این است که «ماه نیمه شد همت کنید برای نیمه دیگر.» ابیات زیر از اشعار مربوط به «یا رمضان» است که رهبر گروه میخواند و دیگران نیز در پایان هر بخش، الله میگویند: السلام علیک یاتان کیشی لر سلام بر کسانی که در حال استراحت هستند کرفیگینی کرفیگه غاتان کیشی لر و مژه بر مژه نهادهاند نماز اوقیب روزه توتان کیشی لر سلام بر نمازگزاران و روزهداران محمد امتینه یا شهر رمضان سلام بر امت محمد(ص) گروه : الله / آلاو رمضان آیلاری گلرده گچر سرانجام ماه رمضان پایان خواهد یافت آیینگ اون دوردینه یالقیمین ثچر در شب چهارده همهجا روشن خواهد شد آطینی ایر لاب میناردا قاچار و سوار بر اسب راهوار خواهد تاخت محمد امتینه یا شهر رمضان سلام بر امت محمد(ص) گروه: الله / آلاو روزه توتمایانی نه ایلایار لار با روزهخواران چه خواهند کرد؟ تاموغ نینگ اورتاثینداباغلایارلار آنان را در آتش جهنم گرفتار خواهند کرد یوزینه قارا چکیب داغلا یار لار مهر سیاهی و سیاهکاری بر چهرهشان خواهند زد محمد امتینه یا شهر رمضان سلام بر امت محمد (ص) گروه : الله / آلاو 8. مراسم لیالی قدر ترکمنها برای شب 27 ماه مبارک رمضان، احترام خاصی قائل هستند. در این شب، برای پذیرایی از مهمانان که به دیدار میآیند، سفر ههای رنگین می چینند و به نام «قدر گیجه» یا شب قدر شادی می کنند، چرا که معتقدند شب قدر، شب نزول قرآن بر صاحب ختمی مرتبت برای هدایت بشر است و طبق آیه قرآن کریم، عبادت در این شب بهتر از عبادت هزار ماه میباشد. علاوه بر آن، به اعتقاد ترکمنها حضرت خضر(ع) بر کسانی ظاهر می شود که نیکوکار هستند، پس گروهی که خود را مستحق زیارت آن حضرت می دانند تا وقت سحری به دیدار اقوام و دوستان می روند تا شاید بخت بیدار دیدار آن یار آشنا را بشارت دهد. در ضمن، در این شب خانواده هایی که قصد ازدواج و وصلت دارند، هدایا و نقل و شیرینی برای خانواده عروس م یبرند و این ایام را به آنان تبریک و شادباش میگویند. همچنین ترکمن ها عقیده دارند که پرداخت فطریه قبل از شب قدر، ثواب بیشتری دارد؛ اگر چه تا پایان ماه مهلت دارند. اینکه اهل سنت، شب 27 ماه مبارک رمضان را شب قدر می دانند، به چند دلیل است: نخست؛ مفسران اهل سنت، کلمات سوره قدر را شمارش کردند و تعداد کلمات این سوره، سی کلمه بوده و کلمه بیست و هفتم آن، که کلمه «هی» می باشد اشاره به شب قدر دارد. دیگر اینکه در همین سوره، کلمه «لیله القدر» سه بار تکرار شده است که تعداد حرف های این کلمه نه حرف میباشد و تعداد تکرار کلمات ضرب در تعداد حروف بیست و هفت می شود و این نشان از شب قدر بودن شب بیست و هفتم میباشد. علاوه بر اینها، عارف نامی، حضرت بایزید بسطامی نیز دو بار شب قدر را در خواب دیده است که هر دو بار، شب بیست و هفتم بوده است. بنا به همین دلایل، مفسران اهل سنت شب بیست و هفتم را بر شبهای فرد دیگر دهه آخر رمضان ترجیح داده اند. 9. مراسم اعتکاف پیامبر گرامی اسلام(ص) در روایتی فرموده که شب قدر را در شب های فرد دهه آخر ماه مبارک رمضان بیابید. بنا به همین روایت، در بیشتر مساجد اهل سنت، امام جماعت محل یا یکی از صوفیان محل ده روز یا حداقل سه روز آخر ماه رمضان را به اعتکاف می نشینند و در خانه خدا به عبادت و بندگی مشغول می شوند تا شب قدر را در خانه خدا با عبادت و بندگی بگذرانند. روز کر: روز کِر کنایه از خانه تکانی دارد. ترکمنها، دو روز قبل از پایان ماه مبارک رمضان را روز «کر» میدانند. در این روز زنان خانواده با کمک دختران و زنان همسایه و دوست و آشنا برای نظافت خانه، اعم از شستشوی فرش ها، ظروف، لباس ها و خانه تکانی همت می گمارند تا به استقبال عید فطر بروند. 10. احترام به روز عاشورا در میان ترکمنها یکی از روزهای به یاد ماندنی و با فضیلت و کرامت، ایام محرم و خصوصاً روزهای عاشورا و تاسوعا است. این روزها در نزد ترکم نها به استناد احادیث و روایات از احترام و جایگاه ویژه ای برخوردار میباشد. ترکمن ها با الهام از قرآن کریم که فرمود: «وذکرهم بایام ا... ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور: روزهای خدا را به یاد آورید همانا در آن برای اهل صبور و شکور نشانه هایی است» (ابراهیم، 5) برای این روزها، حرمت خاصی قائلند. از نظر علمای اهل سنت، مصادف با روز عاشورا در طول حیات تاریخ وقایع مهمی در زمان های مختلف رخ داده که هر کدام به نوبه خود جای تامل و تفکر دارد. از جملۀ این حوادث که می توان به آن اشاره نمود عبارتست از: 1- استجابت توبه حضرت آدم(ع)؛ 2- عروج حضرت ادریس به بهشت برین؛ 3- قرار گرفتن کشتی حضرت نوح (ع) در کوه جودی پس از اتمام سیل؛ 4- روز ملاقات و دیدار حضرت یعقوب (ع) با فرزندش حضرت یوسف (ع)؛ 5- روز شفا یافتن حضرت ایوب (ع) از مرض ناعلاج؛ 6- روز نجات حضرت موسی (ع) از دریا و غرق شدن فرعون و یارانش؛ 7- روز نجات حضرت یونس (ع) از شکم ماهی؛ 8- روز نجات حضرت ابراهیم (ع) از آتش نمرود؛ 9- روز استجابت توبه حضرت داود (ع)؛ 10- روز تولد حضرت ابراهیم (ع) و انتخاب وی به عنوان (خلیلالله از جانب خداوند؛ 11- به شهادت رسیدن نوه گرامی پیامبر اکرم(ص) و فرزند برومند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، حضرت امام حسین(ع) به اتفاق 72 تن از یاران با وفای خود در صحرای کربلا. ماه محرم در میان ترکم نها به عنوان «عاشرآی» معروف می باشد و وجه تسمیه آن به خاطر وجود روز عاشورا در آن ماه است. در حقیقت، عاشورای مخفف دو کلمه «عاشور» به علاوه «آی» می باشد؛ یعنی ماه عاشورا که رفته رفته به خاطر سهولت در تلفظ به صورت «عاشور آی» و «عاشر آی» درآمده است. ترکمن ها در این ماه با کرامت آداب رسوم خاصی دارند که از جمله آنها گرفتن روزه و خواندن نمازهای نافله و دادن صدقه و با پختن انواع نان و اطمعه محلی و دعوت از اهالی محله در مراسم ناهار و فرستادن صدقه به مساجد و خواندن دعا و قرآن به ارواح طیبه شهدای مظلوم کربلا مخصوصاً امام حسین(ع) است. در این روز، اغلب ترکمن ها روزه می گیرند و بر این اعتقادند که روزه گرفتن در این ماه، کفارت گناهان یک سال گذشته وی را میکند. در روز عاشورا، صدقه دادن به فقرا و دستگیری از تهیدستان و بینوایان و تلطف کردن به یتیمان و سلام دادن به همنوعان و ارشاد و راهنمایی و هدایت انسانها به صراط مستقیم و خشم خود را خوردن پاداش و ثواب زیادی به همراه داشته و خداوند جل جلاله نیز برای این امور حسنه در روز قیامت درجات و منزلت والایی در نظر گرفته است. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که یک بار غسل کردن در این روز، موجب مصون ماندن انسان از درد چشم در دنیا و دو بار غسل کردن موجب بخشوده شدن تمامی گناهان می گردد (الترمذی، 1998). 11. برگزاری مراسم نماز و دعا در روز عاشورا ترکمن ها به استناد حدیثی از رسول اکرم(ص) در روز عاشورا در منازل و یا مساجد، نمازهای نافله می خوانند و ثواب آن را به روح پاک امام حسین (ع) و یاران وی هدیه می کنند و در روز قیامت از آن بزرگوار و امام همام طلب شفاعت و امید وساطت دارند (عواد،1998 م، ج 2: 120) ترتیب نماز عاشورا: نماز روز عاشورا، چهار رکعت است که در هر رکعت، قرائت سوره حمد و در روایتی یازده مرتبه و در روایتی دیگر پنجاه مرتبه سوره اخلاص خوانده می شود. برای ادا کنندگان نماز در این روز، بشارت بخشایش گناهان پنجاه سال از عمر گذشته و پنجاه سال از عمر آینده داده شده است. اسلام و قرآن نه تنها به حب و ولای رسول الله(ص) که به عشق و ارادت و محبت و مودت اهل بیت و خاندان و خویشاوندان آن حضرت تأکید و توصیه کرده و در آیۀ 23 سوره شوری میفرماید: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى: بگو در ازای رسالت خود اجر و پاداشی از شما نمیخواهم مگر محبت و دوستی نسبت به خویشاوندانم.» ترکمنها نیز بنا به این فرموده، نسبت به خویشاوندان و اهل بیت پیامبر(ص) بالاخص به حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) ارادتی خاص و محبانه دارند و اعتقاد دارند که امام حسین(ع)، سید جوانان اهل بهشت می باشد که پیامبرگرامی(ص) در حق ایشان فرموده اند: «حسین منی وانا منه احب الله من احب حسینا احبوا الله لما یغذوکم من نعمه و احبونی بحب الله و احبوا اهل بیتی لحبتی: حسین از من است و من از اویم دوست میدارد خداوند کسی را که حسین را دوست بدارد.» به عبارت دیگر، خدا را به خاطر نعمت های فراوان ظاهری و باطنیش دوست بدارید و مرا به خاطر خدا دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر این که من آنان را دوست دارم دوست بدارید. علامه اقبال لاهوری چه زیبا سروده است: از ولای دودمانش زندهام درجهان مثل گهر تابندهام 12. نامگذاری متولدین ماه محرم در میان ترکمنها در بین ترکمنها ایام ماه محرم، روز عاشورا، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با عشق و اخلاص و ارادت بیشتری همراه است. نام گذاری ترکمنها و وجه تسمیه آنها از فرهنگ و اعتقاد دینی آنها سرچشمه میگیرد. با نگرشی به اسامی ترکمنها بدون اینکه سوال شود، میتوان فهمید که طرف مقابل در چه ماهی از سال و یا در چه موقعی از روز متولد شده است. ترکمنها به فرزندان پسر خود که در ایام ماه محرم و یا در روز عاشورا متولد شدهاند، نام هایی مانند عاشور، عاشور محمد، عاشورگلدی، عاشورقلی، عاشوردوردی و عاشور قلیچ می گذارند. برای دخترانی نیز که در این ایام متولد شده اند، نامهایی نظیر عاشور تاج و عاشور بی بی می گذارند و همچنین به فرزندان پسر دو قلویی که در این ایام متولد م یشوند نامهای حسن، حسین و برای دختران عایشه، فاطمه نام میگذارند. 13. مراسم عزاداری برای واقعه کربلا پیامبر اکرم(ص) با عنایت به علم و الهاماتی که از طرف خداوند متعال داشتند، در زمان خود از شهادت نوۀ گرامیشان امام حسین(ع) در صحرای کربلا خبر دادند و به اصحاب و یاران خود سفارش کردند که هر کس آن زمان را دریابد، از امام حسین(ع) دفاع کند و او را در مقابل دشمنان اسلام یاری نماید. ترکمن ها در ایام عاشورا و محرم، با برگزاری آیین های ویژه خود مراتب اخلاص و ارادت خود را نسبت به خاندان رسول الله و مخصوصاً امام حسین(ع) نشان می دهند. ترکمن ها مثل برادران اهل تشیع سین هزنی و یا گریه و زاری نم یکنند و این عمل، دلیلی بر نداشتن محبت نسبت به اهل بیت رسول الله(ص) نیست؛ بلکه به خاطر عدم جواز شرعی از جانب مذهبشان است. با این وجود، اعتقاد راسخ دارند که قیام امام حسین(ع) قیامی علیه ظلم و ستمگری بوده و نهضت او، نهضت نجاتبخش ستمدیدگان و مظلومان بود و ایشان برای اصلاح امت جدش و جهت برپایی فریضه امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده بود. 14. جشن شصت و سه سالگی در بین مردم ترکمن مرسوم است که هر یک از مردان که به سن شصت و سه سالگی میرسد، به پاس بزرگداشت شصت و سه سال زندگی حضرت محمد(ص) جشنی را به پا میدارد. این جشن که به زبان ترکمنی بدان آق قویون (گوسفند سفید) میگویند، با توجه به وضع مالی شخص برگزار کننده ممکن است مفصل یا مختصر باشد. حداقل اینکه باید با غذای مختصری آب گوشت از مدعوین پذیرایی شود و اگر هم صاحب جشن توانایی مالی داشت، یک یا دو بره و گوسفند سفید یا بز را ذبح کرده و در میان خانوادهها تقسیم میکند. گاهی هم ممکن است مراسم کشتی و مسابقه اسبسواری ترتیب دهند. در مراسم کشتی گیری، روستائیان دور دست نیز شرکت می کنند و به برندگان این مسابقات، از طرف صاحب جشن یا خویشاوندان نزدیک او، پول نقد یا پارچه و پیراهن به عنوان جایزه میدهند. ناگفته نماند که ترکمن ها در سفید بودن بز و یا گوسفندانی که برای این جشن قربانی میشود، اصرار نمی ورزند. نتیجه گیری توجه به ظرفیت های فرهنگی اقوام ایرانی و معرفی درست آن توسط فرهیختگان، گامی موثر در جهت تقویت هویت ملی و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن محسوب می شود. زیرا امروز همه تلاش دشمنان در راستای تضعیف فرهنگ ملی و مذهبی مردم به ویژه جوانان ما متمرکز شده است. علاوه بر آن، توطئه دشمنان در رابطه با اقوام و مذاهب بر محور ایجاد اختلاف بین آنان دور می زند، در حالی که اگر به باورها و آداب و رسوم آنان توجه کنیم، در می یابیم که بیشتر باورهای اقوام و مذاهب در کشور ما بر محور باورهای اسلامی و محبت به اهل بیت دور می زند؛ همانگونه که در آیین های قوم ترکمن مشاهده شد. بنا بر این نتیجه و کارکرد، شناساندن فرهنگ و آداب و رسوم اقوام موجب افزایش و تقویت وحدت و پیوند ملت ایران است. | |||||||||||
مراجع | |||||||||||
|