عزیز بن اردشیر استر آبادی نوشته ی : تحسین یازیجی. ترجمه ی : محمد قجقی
رابطه ی استرآبادی با سلطان احمد به قضیّه ی فتح بغداد در سال 795/ ه ( 1393 / م) و
فرار او بهمراه ولینعمتش به مشهد« نجف » مربوط می شود. مشهد « نجف » نیز به تصرّف
تیموریان در آمد و استر آبادی به « حلّه » جایی که پسر تیمور- پیرانشاه - در آنجا بسر می
برد، منتقل گردید. استر آبادی مدّتی بعد بهمراه قشون به دیار بکر عزیمت نمود و در اثنای
اقامت بین دیار بکر و ماردین، شبانه موفّق به فرار گردید و از طریق ارغنی ، به سیواس ، به
نزد قاضی برهان الدین سیواسی رفت.( 1394 /م). پس از کشته شدن قاضی برهان الدین
سیواسی در سال 1398 / م( 800 / ه) استر آبادی عازم مصر گردید.از فعالیت های وی در
آنجا اطلاعی دردست نداریم. امّا می توان گفت که او بخاطر اطلاعات وسیعی که از ادبیات
عرب و فارسی داشت، از حکمرانان مملوک حرمت دیده است. استرآبادی بخاطر افراط در
شرب شراب در گذشته است.( امّا قاضی القضات شهاب الدین ابو محمداحمد بن عبدالله
دمشقی ، معروف به ابن عربشاه در صفحه ی119 کتابش، عجایب المقدور، ترجمه ی محمد
علی نجاتی، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، سال 1370 می نویسد: این شیخ عبد
العزیز به قاهره رفت و همچنان گوشه ی تنهایی گزید و جام محنت سرکشید تا مستی وجدش
از خود بیخود کرد و بناگاه بانگی سهمگین بر آورده، خویشتن را از جایگاهی بلند بزیر افکند و
بدانگونه که صاحب صحاح را بر سر گذشت، در گذشت و الله اعلم. محمد قجقی ،مترجم)
.زمان درگذشت وی معلوم نیست.از اسلوب او در کتاب« بزم و رزم» و از اشعاری که در آن
اثر وجود دارد این گونه استنباط می شود که او شاعر و نویسنده ای متبحّر بوده است.
تنها اثر شناخته شده ی استر آبادی« بزم و رزم » است که بدستورقاضی برهان الدین احمد
سیواسی، به نگارش در آمده و ماهیت یک کتاب تاریخ ویژه و خصوصی را داراست.اگر چه
در برخی از منابع (کشف الظنون ، ج 1ص299 ) نام کتاب « تاریخ القاضی برهان الدین
السّیواسی» ثبت شده ، او در اثرش به روشنی توضیح داده که اثرش« بزم و رزم» نام دارد(
538-32)
استر آبادی ضمن قبول برتری زبان عربی از جنبه های مختلف، اثرش را در آن دوره ( قرن 14 /م )
به زبان فارسی – که تقریبآ اهالی آناتولی به آن سخن می گفتند و در مکاتبات رسمی بکار می
رفت، نوشته است.در ضمن در متن کتاب اشعار عربی هم آورده است.ابن عربشاه از چهار
جلدی بودن اثر صحبت می دارد(....چهار جلد در کشور قارامان- قلمروی آل قارا مان در
آناتولی، ص 119 عجایب المقدور).مولّف بیان کرده که جلد اول کتابش را در سال 800/ه (
1398 /م) به اتمام رسانده است و نگارش جلد دوّم را آغاز نموده است ( ص 540 بزم و
رزم). امّا پس از بقتل رسیدن قاضی برهان الدین، استر آبادی عازم مصر می شود و اطلاع
نداریم که آیا قسمت های باقی مانده ی اثرش را تکمیل نموده است یا نه .
مولّف آشفتگی ها ونا آرامی های موجود در آناتولی را به بهترین شکل توضیح داده است و
علّت نگارش « بزم و رزم» را بیان کرده، اوضاع بغداد را که در آن زیسته بود و در
خصوص آل جلایر- که درآن برهه بر عراق عرب و عجم حاکم بود و آن هایی که این قلمرو
را از دست ایشان خاج کردند- تیموریان، اطلاعاتی بدست می دهد.بعد چگونگی آمدنش به
آناتولی و انتسابش به قاضی برهان الدین را باز می گوید.
در کتابی که بخواست قاضی احمد به نگارش در آمد ّ در باره ی اصالت، تربیت و چگونگی
فرمانروا شدن او اطلاعات وسیعی ارائه می نماید.او در باره ی مبارزه ی قاضی برهان الدین
سیواسی به عنوان حاکم آل ارتنه، با امیر نشین مطّهّرتن، آل قارامان و دیگر امیر نشین ها و
جنگ هایی که بین آنها روی داده، صحبت نموده است.با این که به تکرار دچار مبالغه پردازی شده، امّا این کتاب حاوی اطلاعات دست اول در خصوص قاضی برهان الدین، بویژه پس از
سال 1394/ م می باشد.
« بزم و رزم » ابتداء به شکل پراکنده، توسّط احمد توحید ( مجموعه ی تاریخ عثمانی،
استانبول) و سپس ابتداء نسخه های انتقال یافته از کتابخانه ی ایا صوفیه به کتابخانه ی
سلیمانیه( نمره ی 3664) و موزه ی توپکاپی ( سلطان احمد سوّم ، نمره ی 2282،سلیمانیه-
اسد افندی) نمره ی 2079 / نسخه های موجود در کتابخانه ی راغب پاشا، شماره ی 982
مقابله شد و از طرف « کلیسلی معلّم رفعت» و با مقدّمه ی استاد محمد فواد کوپرولوّ به چاپ
رسید (1928 استانبول ) کتاب بسال 1940 توسّط هاینتس هلموت گیسله، به آلمانی ترجمه
شده است. کتاب در سال 1990 در آنکارا ، با ترجمه ی مورسل اوز تورک به زبان ترکی
استانبولی برگردانیده شد.
ششم شهریور 1396 گنبد کاووس.محمد قجقی