با این حال، این تکذیب چندان دیده نشد و اکثریت به همان شایعه استناد می‌کردند. هفته گذشته، استاد شفیعی کدکنی در کلاس ۲۳ مهر، وقتی درباره قطعیت یا عدم قطعیت انتساب احادیث صحبت می‌کرد، گفت: «همیشه چیزهایی را به‌عنوان شایعه در مملکت رایج می‌کنند. مثلاً برای خودم می‌گویم. کی من را به دانشگاه تهران راه ندادند؟ اصلاً چنین چیزی نبود. من هفته قبلش به بچه‌ها گفتم ترم تمام شد و هفته دیگر نمی‌آیم. با این همه آمدم، گفتم شاید بچه‌هایی از شهرستان آمده باشند. برای این که آنها منتظر نشوند، من خواستم بیایم. دیدم دری که با خودرو وارد می‌شدیم، بسته است. من دیدم مدتی است کتابفروشی‌های روبه‌روی دانشگاه را نرفته‌ام. دلم خواست از پشت شیشه کتاب فروشی نگاه کنم ببینم کتاب تازه چی هست. رفتم آن جا. بعد شایعه کردند آقای شفیعی کدکنی را به دانشگاه تهران راه ندادند. کجا راه ندادند؟ الان هم توی اینترنت نگاه کنید این خبر را باز هم نقل می‌کنند. من دارم درس اجتماعی می‌دهم به شما. بسیاری از موارد، ما گول شایعات را می‌خوریم و دنبال یک امر موهوم می‌رویم و زندگی‌مان تباه می‌شود. اولین کاری که در هر امری می‌کنیم، این است که یاد بگیریم دنبال یک امر قطعی و یقینی هستیم، نه یک احتمال و شایعه.