به مناسبت درگذشت دکتر وهاب ولی، مورخ پژوهشگر و استاد دانشگاه
حتی شوخیهایش هم رنگ و بوی از تاریخ داشت، با صدای آرامش که گمان نمیکنم هیچگاه به آزار کسی بلند کرده باشد گاهی نکتهای میگفت و دوباره آن لبخند همیشگی بر لبانش نقش میبست، هنوز هم عکس آن چهره آرام و لبخند صمیمی را در قاب حسرت ذهنم حک کردهام که چرا به استخراج گوهر و کانیهای بیشتری از این گنج معرفت نکوشیدم، یک شب داستان سلطان سلیمان و واقعیت تاریخی این پادشاه عثمانی را مو به مو و با جزئیاتی شگرف، صبورانه برایم توضیح داد و آنگاه بود که فهمیدم کشتی شکستهی طلب من در ساحل کدام دریای بیکران معلومات لنگر انداخته است.
دکتر «وهاب ولی»، فرزند حاج عزیز ،در بیست و دوم اسفند ماه سال ۱۳۱۷ در شهرستان مهاباد به دنیا آمد، در اوان کودکی به سبب شغل پدرش که بازرگان بود، همراه خانواده عازم تبریز میشود، تحصیلات دبستانی و متوسطه را در تبریز به پایان میرساند و در سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ مدرک دیپلم میگردد، در کنکور سال ۴۲-۱۳۴۱ در رشته تاریخ دانشگاه تبریز پذیرفته میشود ویس از فارغالتحصیلی به منظور ادامه تحصیل عازم دانشسرای عالی (دانشگاه تربیتمعلم) تهران میشود و مقطع کارشناسی ارشد را در سال ۱۳۴۵ به پایان میرساند.
«وهاب ولی» در ادامهی مختصری از زندگینامهاش مینویسد: «پس از فراغت از تحصیل در مقطع ارشد،برای ادامه تحصیل عازم کشور ترکیه شدم و در رشته تاریخ دانشکدهی زبان، تاریخ و جغرافیای دانشگاه آنکارا، مقطع دکتری را شروع کردم و سرانجام در سال ۱۳۴۹ موفق به اخذ مدرک و درجه دکتری در تاریخ معاصر ایران شدم».
او تاکید میکند؛ «در مدت اقامت در آنکارای ترکیه، علاوه بر پژوهش و تحصیل، به تدریس زبان فارسی و تاریخ ایران در خانهی فرهنگ ایران در آنکارا مشغول بودم».
استاد «وهاب ولی» پس از بازگشت به ایران، به دانشگاه فردوسی مشهد میرود و از بهمنماه ۱۳۴۹ در رشته تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه به تدریس میپردازد، او در مدت حضورش در دانشگاه فردوسی مدتی با دکتر «علی شریعتی» هم اتاق میشود، تدریس در دانشگاه استمرار زیادی ندارد و استاد پس از دو و نیم سال از طرف ساواک ممنوع التدریس میگردد، به ناچار به تهران آمده و در کسوت کارشناس فرهنگی، مدیرکل دانشجویان و مدیرکل دفتر وزارتی در وزارت علوم و آموزش عالی به کار اداری و اجرایی مشغول میشود.
پس از تشکیل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، استاد به این مؤسسه انتقال پیدا میکند و در مؤسسهی مزبور ابتدا به سمت سرپرست گروه علوم اجتماعی، و سپس مسئول پژوهش در تاریخ ایران بعد از اسلام منصوب میشوند و بعدترها نیز مسئولیت تحقیق در تاریخ کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را عهدهدار میگردد.
دکتر «وهاب ولی»، همزمان با کار پژوهشی به تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی، الزهرا (س) و دانشگاه باقرالعلوم (ع) و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری ادامه میدهند و در آذرماه 1380 به افتخار بازنشستگی نائل میگردند.
بدونشک باید ایشان را در زمره محدود محققان برجسته و ممتاز كتب تاريخي و ادبي تركيه و منطقه قفقاز دانست كه آثاري چون؛ اديان جهان باستان(چهار جلد)، تاريخ عثماني(۳ جلد)، نگاهي به روند نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسي در تركيه، قفقاز و سياست امپراتوري عثماني، تاريخ بلخ از غزنويان تا مغول، اوغوزها، غزها،نوشته پروفسور فاروق سومر، جلوه هایی از فرهنگ ایرانی در آناتولی پیش از اسلام، ابن تومرت و موحدون، روند اصلاحات در امپراتوری عثمانی، مرو در دوره خلفای راشدین، تأثیر اندیشه های ابن خلدون بر تاریخ نگاران عثمانی، مفهوم تاریخ در منظومه فردوسی، امپریالیسم و تخریب فرهنگی اقتصادی در جهان سوم، فایده و ارزش تاریخ، نشو و نمای ایران به مثابه یک حکومت ملی، مدرس، تاریخ و سیاست، نگاهی به تشکیلات دولتهای قراقوینلو و آق قوینلو، مرو در دایره المعارف اسلام، تاریخ نگاری در دوره تیموریان و ده ها مقاله و تاليف ديگر را در كارنامهی درخشان خود دارد.
متاسفانه قلب بزرگ و مهربان استاد چهارشنبه سوم مهرماە ۱۳۹۸ در بیمارستان شهید مدنی تبریز از طپش ایستاد و این دانشمند فرهیخته دوستان و همراهانش را تنها گذاشت، وی هنگام فوت ۸۰ سال سن داشت، پزشکان عارضهی قلبی و ریوی را دلیل مرگ استاد ذکر کردند، روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو...