- متولد ۱۳۱۵. كرمانشاه. ليسانس ادبيات فارسى.
- فوق‌لیسانس و دكترى زبانشناسى،
- رئيس اسبق پژوهشگاه واژه‌نامه‌های بسامدى و كتابخانه فرهنگستان زبان ايران 
- رايزن فرهنگى سابق ايران در پاكستان
- رئيس اسبق كتابخانه ملى
- اولين کتاب‌هایش در سال‌های ۱۳۳۳ و ۳۴ با عنوان ناشناخته و دخترى كه مرد منتشر می‌شود.

از دكتر فريدون بدره اى بيش از ۶۰ جلد كتاب تاكنون ترجمه و تأليف شده است كه برخى از معروف‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:
كوروش كبير در قرآن مجيد و عهد عتيق (۱۳۳۸)، جامعه‌شناسی ذوق ادبى (ترجمه)، ساخت رمان (ترجمه) رشد ادبيات، تاريخ و عقايد اسماعيليه (برنده كتاب سال)، ریخت‌شناسی قصه‌های پريان، ریشه‌های تاريخى قصه‌های پريان، آيين شهريارى در شرق، واژه‌نامه‌های بسامدى رستم و سهراب، داستان فرود، واژگان نوشتارى كودكان دبستانى ايران و ...

فريدون بدره اى را آن‌هایی می‌شناسند كه سروکارشان با تمدن و فرهنگ اسلامى است. نزديك به شصت كتاب از او منتشر شده كه البته اكثر آن‌ها ترجمه است. دكتر بدره اى متولد ۱۳۱۵ كرمانشاه است و ليسانس ادبيات فارسى و فوق‌لیسانس و دكترى زبان‌شناسی دارد.
او پس از اخذ مدرك دكترى، در فرهنگستان زبان ايران به كار مشغول شد. مدتى هم رئيس پژوهشگاه واژه‌نامه‌های بسامدى و كتابخانه آن فرهنگستان هم بود.
چند صباحى هم رايزن فرهنگى ايران در پاكستان شد و بعد از انقلاب مدتى رئيس كتابخانه ملى بود و يك سال و اندى هم به‌عنوان استاد مدعو در دانشگاه كاليفرنيا در بركلى تدريس كرده و در چند حوزه، كارهايى را تأليف و ترجمه كرده است.
او كار نوشتن را با دو مجموعه داستان آغاز كرد كه در سال‌های ۱۳۳۳ و ۳۴ منتشر شدند. كتاب اول «ناشناخته» شامل ۹ داستان بود و «دخترى كه مرد» با دو داستان. بخشى از كارهاى او در حوزه تحقيق است كه اولين آن در سال ۱۳۳۸ تحت عنوان «كورش كبير در قرآن مجيد و عهد عتيق» به چاپ رسيد.
دكتر بدره اى پژوهش‌هایی هم در حوزه واژگان پايه كودكان دبستانى ايران و واژه‌نامه‌های بسامدى داستان رستم و سهراب و فرود فردوسى انجام داده است. كارهاى ايشان را در حوزه ترجمه می‌توان به چند شاخه تقسيم كرد. در حوزه ادبيات، غير از رمان‌هایی كه ترجمه كرده است، آثارى در حوزه نقد و نظريه ادبى دارد كه دو كتاب از «پراب» است.
آثار ديگرى چون «جامعه‌شناسی ذوق ادبى»، «ساخت رمان» و كتاب «رشد ادبيات» اثر «چادويك» كه از مجموعه سه‌جلدی و به زبان انگليسى است و جلد اول آن را به فارسى برگردانده است.
بخش ديگرى از ترجمه‌های دكتر بدره اى در حوزه تاريخ و عقايد اسماعيليه است كه در ده سال اخير اين كارها چاپ‌شده است كه كتاب «تاريخ و عقايد اسماعيليه» از دكتر فرهاد دفترى، برنده كتاب سال هم شده است. بااین‌حال خود دكتر بدره اى کتاب‌های ديگرش را خيلى دوست دارد. «از اين چند كتاب يكى كتاب ریخت‌شناسی قصه‌های پريان اثر ولاديمير ياكف لويچ پراب و ديگرى ریشه‌های تاريخى قصه‌های پريان از همين نويسنده است.»
كتاب ریخت‌شناسی قصه‌های پريان كه متن اصلى آن در ۱۹۲۸ چاپ شد، دومين اثر پراب و ریشه‌های تاريخى قصه‌های پريان هجدهمين اثر اوست. «هنگامی‌که من كتاب ریخت‌شناسی قصه‌های پريان را ترجمه كردم،هرگز گمان نمی‌کردم این‌همه تأثيرگذار باشد. جاى خوشحالى است كه هر سالى كه می‌گذرد می‌بینم اقبال محققان و دانشجويان رشته‌های ادبى و مردم‌شناسی و فولكلور به اين كتاب بیش‌ازپیش می‌شود.»
دكتر بدره اى درباره اين كتاب ادامه می‌دهد: «انديشه اساسى در كتاب ریخت‌شناسی قصه‌های پريان اين است كه كثرت بیش‌ازاندازه جزييات قصه‌های پريان قابل تقليل به يك طرح واحد است و عناصر اين طرح كه تعدادشان سی‌ویک مورد است هميشه يكى هستند و هميشه با نظم خاصى در پى هم می‌آیند و بالاخره اينكه تنها هفت شخصيت مختلف در اين قصه‌ها ظاهر می‌شوند.»
يكى ديگر از کتاب‌های اثرگذار كه توسط دكتر بدره اى ترجمه شده است، كتاب «رشد ادبيات» اثر هكتور مونروچادويك و نوراكر شاوچادويك است كه ترجمه جلد اول آن در سال ۱۳۷۶ انجام شد و به چاپ رسيد. دكتر بدره اى درباره اين كتاب می‌گوید «هدف نويسندگان اين كتاب كه ۳ مجلد قطور و نزديك به ۳ هزار صفحه است، اين است كه دريابند آيا اصول كلى در رشد ادبيات در كار است و اگر هست آيا ردگيرى اين اصول امکان‌پذیر است يا نه. آن‌ها کوشیده‌اند تا از راه بررسى تطبيقى نوع‌های (ژانرها)ى ادبى كه در كشورها و زبان‌های گوناگون در دوره‌های مختلف تاريخ يافت می‌شود به اين پرسش‌ها پاسخ می‌گویند.
يكى از مشكلات مترجمان ايرانى در بحث ادبيات داستانى، به‌ویژه كار ترجمه، كمبود واژه‌ها و اصطلاحاتى است كه آن‌ها در برابر صدها واژه و اصطلاح فرنگى دارند. دكتر بدره اى دراین‌باره می‌گوید «بسيارى از اين اصطلاحات وقتى پاى ژانرهاى شفاهى به ميان می‌آید چه در زبان فارسى و چه در زبان‌های ديگر براى بيان مقصود اغلب وافى به مقصود نيستند. ويليام بسكام، فولكلورشناس و مردم‌شناس معروف آمريكايى در مقاله‌ای كه درباره ادبيات داستانى شفاهى عاميانه نوشته، لازم ديده كه ابتدا اصطلاح روايت عاميانه (falk narrative) را به كار ببرد تا بتواند در زير آن انواع روايات داستانى عاميانه را تعريف و دسته‌بندی كند. او در ادامه اين داستان‌ها را به ۳ دسته تقسيم می‌کند كه عبارت‌اند از: اول قصه‌های عاميانه كه درواقع داستان‌های روايى منثورى هستند كه غيرواقعى و افسانه‌ای تلقى می‌شوند. دوم اسطوره كه همان داستان‌های روايى منثورى كه شرح و توصيف حقيقى آنچه كه در گذشته دورى اتفاق افتاده است را می‌گویند و سوم افسانه، افسانه‌ها داستان‌های روايى منثورى هستند كه مانند اسطوره‌ها گويندگان و شنوندگان، آن‌ها را واقعى تلقى می‌کنند و بااین‌حال بيشتر آن‌ها گيتايى يا دنيوى هستند و نه لاهوتى و قهرمانان اصلى آن‌ها آدمیان‌اند.»
پس از اين توضيحات دكتر بدره اى ادامه می‌دهد: «با همه دقتى كه در تفصيل اين سه دسته از داستان‌های روايى به‌کاررفته، مرز افتراق آن‌ها بسيار لغزان است و تداخل يكى ديگرى امکان‌پذیر.» بنابراين شايد بتوان مسئله كمبود واژگان را براى برگرداندن اين افسانه‌ها و اسطوره‌ها و قصه‌های عاميانه بيشتر فهميد و بيشتر ازاین‌جهت به سختى کار مترجم براى ترجمه آن‌ها پى برد.
يكى از ویژگی‌های اصلى دكتر بدره اى در قلمرو تداوم اوست و بيش از پنجاه جلد ترجمه و تأليف در ۴۹ سال گذشته نشان می‌دهد كه تقريباً سالى بيش از يك كتاب به کتابخانه‌های ما افزوده است. در اين ميان، اما ترجمه كتاب فرقه اسماعيليه نوشته «مارشال هاجسن» كاريست كارستان. چه به گفته كسانى چون هوشنگ رهنما ترجمه اين اثر كار آسانى نبوده است و دكتر بدره اى ماه‌ها صرف مطالعه و بررسى تاريخ اسماعيليه كرده و پيش از اينكه قلم بردارد و نخستين جمله كتاب را به فارسى برگرداند، بيش از سى كتاب مرجع و منبع را خوانده بود. ترجمه اين كتاب اعتبار دكتر بدره اى را به‌عنوان يك مترجم تمام‌عیار تثبيت كرد و به‌علاوه زمینه‌ای شد كه ازآن‌پس ترجمه آثار مربوط به اسماعيليه در حيطه تخصص او قرار گيرد و در آن نام‌آور شود.
دكتر بدره اى دوره‌های فوق‌لیسانس و دكترا را در عرض كمتر از چهار سال گذرانده و در سال ۱۳۵۰ دكتراى زبان‌شناسی خود را دريافت كرده است و دانش زبان‌شناختی درواقع فرصتى فراهم ساخت كه او نسبت به روى ديگر مسئله زبان نيز به آشنايى عميق و ریشه‌دار دست يابد. بدره اى كه وجه Parole زبان را از رهگذر آموزش و كاربست زبان و ادبيات فارسى و انگليسى فراگرفته بود، اينك بر وجه Langue آن به تعبير «سوسور» نيز تسلط يافته بود.
بدره اى از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ شش كتاب را ترجمه كرده است و تا اين تاريخ آثار او بالغ بر بيست كتاب می‌شد. يكى از آن کتاب‌ها، كتاب معروف «آيين شهريارى در شرق» است كه چاپ دوم آن اخيراً منتشر شده است. اين كتاب كه يكى از معروف‌ترین نوشته‌های «سيموئل ادى كندى» است، بيشتر به شيوه مقاومت فرهنگ‌های خاورميانه در برابر تهاجم فرهنگى يونانى می‌پردازد و با روايت جهان‌گشایی اسكندر و اشاعه «هلنيسم» در آسيا آغاز می‌شود و حدود يك سال هم به درازا می‌کشد. دكتر بدره اى درباره اين كتاب می‌گوید «اين كتاب در زبان‌اصلی يعنى انگليسى عنوان ديگرى داشت كه آن عنوان The King is dead بود كه ترجمه‌اش می‌شد «شاه مرده است»، مسلم بود كه در سال ۱۳۴۷ با اين عنوان هيچ كتابى نمی‌توانست منتشر شود. با اين حال مؤسسه فرانكلين و ناشرى كه براى چاپ به او واگذار شده بود، پس از رایزنی‌ها و مشورت‌ها به اين نتيجه رسيدند كه نام كتاب را آيين شهريارى در شرق بگذارند. نظر خود من آن بود كه عنوان فرعى متن انگليسى را كه ايستادگى مشرق زمين در برابر یونانی‌مآبی يا هلنى مآبى بود، عنوان كتاب قرار دهيم كه هم رسا و هم گوياى نيت و غرض نويسنده بود. خود مؤلف كتاب در مقدمه آن آورده است كه غرض من از اين بررسى اين است كه شواهد و مداركى درباره مقاومت شرقيان در برابر جهانگيرى و حكومت يونانيان بيابم، علل آن و طرق توجيه و جانب‌داری از آن را كشف كنم، صورت‌هایی را كه بدان متجلى گشته است، نشان دهم و نتايج دور و نزديك آن را بازنمایم.»
به‌هرحال كتاب با عنوان آيين شهريارى در شرق به چاپ می‌رسد كه غلط نيست، ولى غرض را روشن بيان نمی‌کند. در ضمن عنوان اصلى هم تنها با درنظر داشتن فلسفه شهريارى در شرق كه همه نظم و نسق جهان عادى و معنوى را وابسته به وجود شاهى كه مؤيد از جانب خداوند باشد، می‌دانست، توجیه‌پذیر بود و معنى داشت، زيرا هنوز هم در ميان بسيارى از طوايف و مردم متداول است كه در دوران هرج‌ومرج و آشوب‌زدگی می‌گویند مگر شاه مرده يا «دوران شاه مردگى» است.»
ماجراى انتشار اين كتاب هم برايش خودش حكايتى است. ظاهراً از توزيع كتاب توسط دولت وقت جلوگيرى می‌شود و در انبار مؤسسه فرانكلين باقى می‌ماند تا انقلاب كه «تاراج رفت و در گوشه و كنار خيابان به ثمن بخس به فروش رسيد. مرحوم دكتر مهرداد بهار كه كتاب را در اين ايام ديده بود، در حاشيه يكى از مقالاتش از آن ياد كرد و زبان به تعريف گشود و اين امر تا حدى براى كتاب اعاده حيثيت كرد.»
و حالا بعد از ۳۶ سال كتاب در سال گذشته مجدداً منتشر شده است و انتشار آن در اين زمان كه همه‌جا سخن از تهاجم فرهنگى است را بايد به فال نيك گرفت. دكتر بدره اى دراین‌باره می‌گوید: «ای‌کاش ناشر این‌قدر براى مترجم كتاب اهميت قائل می‌شد كه از او بخواهد تا در آن تجديدنظر كند تا «پيامبر» پيام بر نشود.»
دكتر بدره اى در چند سالى كه در فرهنگستان زبان بود، كمتر ترجمه كرد و بيشتر به تأليف آثارى در روش‌شناسی واژه‌سازی و واژه‌گزینی، پژوهش در شیوه‌های علمى آماده‌سازی واژه‌نامه بسامدى و بر روى هم بررسی‌های زبان‌شناختی مشغول بود. محصول اين دوره از زندگى علمى او هفت كتاب پژوهشى است كه از آن ميان می‌توان از واژه‌نامه‌های بسامدى رستم و سهراب، داستان فرود، واژگان نوشتارى كودكان دبستانى ايران كه پایان‌نامه دكترايش هم بود، نام برد.
در يك جمع‌بندی كلى، از آنچه درباره كارنامه علمى دكتر بدره اى به دست می‌آید، جمله‌ای است كه سيد عرب چند سال پيش در كتاب ماه ادبيات و فلسفه به او می‌گوید. او خطاب به دكتر می‌گوید: «آقاى دكتر، صرف‌نظر از اينكه شما ابتدا ترجمه را شروع كرديد، بعد زبان‌شناسی آموختيد، به لحاظ معنوى زبان‌شناسی مقدم بر كار ترجمه شماست. به گمان بنده شما زبان‌شناسی هستيد كه به ترجمه برخى از منابع می‌پردازید.» شايد بتوان اين جمله «سيد عرب» را با نظرى كه هوشنگ رهنما كه خود مترجمى است بزرگ، درباره دكتر بدره اى دارد، تكميل كرد. 
هوشنگ رهنما درباره دكتر بدره اى می‌گوید: «در فرهنگ سنتى اعتبار تأليف ظاهراً فراتر از اعتبار ترجمه است و اين واقعيت، زمانى برجسته می‌شود كه در دانشگاه‌ها ترجمه امتيازى عايد عضو هیئت‌علمی نمی‌کند، اما اگر بپذيريم كه امروزه در اين جامعه در مقطعى از تطور تاريخى قرارگرفته‌ایم كه بی‌شباهت به عصر سده‌های اول اسلامى در شرق و عصر سده‌های پس از جنگ‌های صليبى در غرب نيست، بايد اذعان كنيم كه به همان ميزان كه ترجمه آثار يونانى و ايرانى در مورد نخست به غناى فرهنگ اسلامى انجاميد و در مورد دوم ترجمه آثار عربى ترجمه‌شده بنياد فرهنگ غربى را كه امروزه می‌شناسیم، پى افكند، ترجمه به‌اندازه تأليف ـ اگر نه بيشتر ـ به جهش فرهنگى ايران امروز يارى می‌کند و دكتر بدره اى در كنار ديگر مترجمان شايسته در كانون اين یاری‌رسانی قرار دارد.»
و حقيقت آن است كه دكتر بدره اى هيچ متنى را بدون پژوهش لازم و كافى در مورد موضوع آن ترجمه نكرده است و پيشگفتارهايى كه بر کتاب‌های ترجمه خود نوشته، گواه صادق اين مدعاست و از احاطه عالمانه او در آن زمينه خبر می‌دهد.
- این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشن‌نامه مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد 1290 تا 1330 خورشیدی می‌پرداخت. بخشی از این پروژه سال 1383در قالب کتاب منتشر شده است.

- ویرایش نخست توسط انسان‌شناسی و فرهنگ: ۱۳۹۷
- آماده‌سازی متن: فائزه حجاری زاده
-این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد.برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید:
elitebiography@gmail.com