فرهنگ نه فقط شامل اشیاء و هنرهای زیباست هر گونه تغییری را که بشر در محیط خود پدید آورده در بر می گیرد از قبیل مراسم و آداب قبیله ای، ادبیات، موسیقی و حتی احداث شبکه های توزیع برق و غیره. فرهنگ را به لحاظ تعریف به دو جزء مادی و غیر مادی تقسیم می کنند. فرهنگ مادی مشتمل است بر اشیای مادی و عینی فرهنگ و نیز نحوه ی استعمال آنها، فرهنگ غیر مادی عبارت است از اعتقادات، رسوم، اندیشه ها، و مسلکها و ساخت های اجتماعی، با اینکه اجزاء فرهنگ غیر مادی کمتر لمس پذیرند، ولی اهمیت بسیاری را دارا می باشند. فرق این دو فرهنگ را با مثالی می توان نشان داد. یک تکه ظرف و مورد استفاده از آن جزئی از فرهنگ مادی است و حرمت ازدواج با محارم جزئی از فرهنگ غیر مادی. ترکمنها و قزاقها در یک حوزه فرهنگی قرار داشته و دارند اما در مورد ضرب المثل ها «آتالار نقلی، آتالار ناقلی، آتالار سوزی» مردم ترکمن مالک گنجینه ای از ضرب المثل ها، تعبیرات و کنایات هستند که مجموعه ای است از تجربه ها، اندیشه ها، نصایح و حکم اجداد آنان و مثل همه قبایل ترکمن زبان به آنها آتالار سوزی نام می دهند.

به نوشته ی آقای قربان صحت بدخشان مؤلف کتاب «سیری در ادبیات شفاهی ترکمن» ضرب المثلها حاصل روابط سیاسی، اقتصادی انسان هاست و با مسائل گوناگون اجتماعی و وقایع مهم معیشتی و یا تجاربی که انسان ها در زندگی روزمره با آنها برخورد دارند، ارتباط تنگاتنگ دارد.

پس می توان نتیجه گرفت که به سخنان قصار و پرمعنایی که به صورت پند و اندرز درباره  ی مسائل مختلف زندگی بیان شده و در تعلیم و تربیت نقش موثر دارند «ضرب المثل» گفته می شود. هر آن کس که ضرب المثلی را فرا می گیرد، می شنود و یا می خواند به فراخور اندیشه اش از آن می آموزد و عبرت می گیرد. ضرب المثل ها به سبب داشتن مفاهیمی پربار با کلماتی گزیده و در قالب جملاتی کوتاه گفته می شوند می توانند نقش موثری در تربیت انسانها و تعمیق نگرش آنها نسبت به مسائل گوناگون داشته باشند و آنها از ویژگی خاصی برخوردار بوده با دیگر شاخه های فرهنگ عوام کاملاً متفاوتند. ضرب المثل ها مضامینی پربار و گوناگون دارند در ضرب المثل ها اساساً وطن پرستی شناخت دشمنان واقعی انسانها، اتحاد و یگانگی، صداقت و دوستی، انتقادات اجتماعی، کار و زحمت و درباره ی ارزش های معنوی سخن به میان آورده می شود. آقای مشهد قلی قزل می نویسند ضرب المثل جاری در زبان هر ملت و قوم و قبیله نماینده افکار و روحیات آن ملت و بهترین سرچشمه های پژوهش در حیات فرهنگی و اجتماعی آن ملت است. ضرب المثل های عامیانه به قول «میشل دوسرتو» پرمایه تر از مقولات فلسفی اند و یا بیش از مقولات فلسفی معنی و زبان دارند. ضرب المثل ها گنجینه هایی سرشار از تشخیص و تمیز و موقع شناسی محسوب می شوند که به مرور و در طول تاریخ و بر اساس تجارب زندگی گرد آمده و در محاورات روزانه و معمولی ذخیره شده اند. دکتر زرین کوب ضرب المثل ها را «ستون حکمت عامیانه» شمرده است. صادق هدایت «فشرده و خلاصه شده تمام موضوع هایی که به فکر انسان رسیده و از کهن ترین آثار بشر دانسته است. گاه در محاوره با یک ضرب المثل، منطق کوبنده، چندین برابر کوبنده تر و گویاتر می شود و بحث و گفتگوی طولانی کوتاه می گردد.

در ایران آقای مراد دردی قاضی حدود چهل سال قبل کتابی با عنوان «ترکمن نقل لری» به چاپ رساند و آقای مشهدقلی قزل در سال ۱۳۸۲ کتابی با عنوان «آتالار ناقلی» به چاپ رساند. آقای قربان صحت بدخشان در سال ۱۳۷۹ کتابی با عنوان «سیری در ادبیات شفاهی ترکمن» چاپ نمودند که علاوه بر داشتن یک مقدمه مفید و مختصر در فصل «ناقیل لار» تعدادی از ضرب المثل های ترکمنی را با معادل فارسی آن جمع آوردند. خانم دکتر نسرین سیسی استاد دانشگاه اینونو در مقاله پژوهشی تحقیقی در مورد ضرب المثل های ترکمن از تحقیقات محمد یازف و اسن مرادف که با عنوان ترکمن نقل لاری و آتا سوزلاری، بهره برده اند آن اثر در سال ۱۹۸۳ به چاپ رسید و شامل ۳۱۱۵ ضرب المثل است.

به هنگام تهیه این مقاله خواسته و ناخواسته وارد بحث ها، مقولات و موضوعاتی شدم که کار انجام مقاله را به درازا کشاند. سوای داشتن روابط تاریخی طولانی و ارتباطات و تشابهات فراوان فرهنگی، زبانی، مذهبی، نوع نگرش به دنیا و شباهت در رفتار و منش اجتماعی، سرمنشأ اعتقادات، ادبیات و آداب و رسوم چنان یکسان و چندان فراوانند که به صرافت افتادم که نه درباره مشابهات بلکه در مورد تفاوتها مطلبی تهیه نمایم که خوشبختانه این مورد هم مقدور و میسور نشد .چرا که چندان چیزی وجود نداشته و ندارد.

نویسنده ای به حق نوشته است قزاقها وارث میراث فرهنگی همه ملل آسیایی و اروپایی» هستند البته این نظر اگر از منظری انسان مرکز- نه قوم گرا، نژاد پرست، ملی گرا، ...» ملاحظه شود آنگاه بسیاری از مسائل و غوامضی روابط بین ملتها و فرهنگها تا حدودی رنگ خواهد باخت. ترکمنها با توجه به سابقه ی تاریخی و نقشی که در تاسیس سلسله های موثر در فرهنگ و تمدن آسیای میانه و خاورمیانه داشته اند، مصداق عینی همان اصل هستند به نظرم در مورد مشابهات فرهنگی بجای اصرار در یافتن منشأ آن پدیده فرهنگی و اختصاص دادن آن به یک جغرافیا و نظام سیاسی و ملت یا قوم، باید از حاصل تضارب افکار و اندیشه ها در جهت همگرایی، دوستی و مودت استفاده کرد. این امر آن زمانی تحقق می یابد که بتوانیم در نگرشهایمان گوشه ی چشمی هم به این واقعیت و درست تر «حقیقت» داشته باشیم که همگی ملل و اقوام - سوای شناسنامه و پاسپورت و مدارک تحصیلی - اول انسانند.

ما «قزاقها و ترکمنها» تقویم دوازده حیوانی داریم و برای هر دوره ی دوازده ساله آن «موچه، موچو، موشل و یا موچول» نام نهاده ایم. برای شمارش سال yil OVurmec یا Jil gayiruW را به کار می بریم، معتقدیم که متولدین هر کدام از سال ها ویژگی های خاصی دارند. اینکه کدام حیوان از دوازده حیوان نامش را به عنوان اولین حیوان در تقویم تثبیت نماید را یکسان ذکر کرده ایم. قزاق ها و ترکمن ها نسل را به تعبیری از «خط مردانه» قابل انتقال می دانند بنابراین پسرها موقعیتی خاص و ویژه می یابند. به این اعتبار به دنیا آمدن فرزند پسر و در مواردی زیاد بودن تعداد پسران یک خانواده، ارزش تلقی می شود. اگر این امر در دوران گذشته و با توجه به احتیاج خانواده و قبیله به مردانی که بتوانند از قوم و منابع ثروتش صیانت کنند، ضروری به نظر می رسید امروزه هم نتوانسته ایم به قولی از سیطره ی این بت قومی و ملی ... خارج شویم.

مراسم خواباندن نوزاد در گهواره «یسی که سالو» در نزد قزاقها و «سالانچاقا سالماق» در نزد ترکمن ها- این امر امروزه در نزد ترکمن ها تا حدود زیادی رنگ باخته است و به نظر می رسد دیگر قنداق کردن» و مراسم خواباندن نوزاد در گهواره گاه گاهی در اینجا و آنجا دیده می شود.

مراسمی که با دندان در آوردن کودک مرتبط است و در بین ترکمن ها با آماده کردن و پخش کردن «قاورداق» همراه است احتمالاً در نزد قزاقها هم وجود دارد. البته در این مورد هم رسم در حال فراموش شدن می باشد. مراسم ختنه سورانی فرزندان پسر در نزد همه اقوام و ملل مسلمان - از این نظر که جامعه اسلامی رسماً و طی انجام مراسمی عضوی جدید می پذیرد بسیار اهمیت دارد اینکه در چهارشنبه انجام می شود و همه ی افراد فامیل به نوعی در آن حضور دارند و با اهدای هدایا شادی خودشان را اظهار می دارند، دلیل اهمیت مسئله است. در مورد قزاق ها «اتقا او تیرغیزی» سوار کردن پسر بر اسب وجود داشته است - در مورد وضع فعلی این مورد اطلاعی ندارم. این رسم اگر از جنبه ای بر علاقه و اشتیاق قزاق ها برای تربیت نوزادان پسر به سوارکارانی ورزیده و کار دلالت می کند از جنبه ی دیگر بر اهمیت اسب نیز تاکید دارد. در امر ازدواج سوای محدودیتی که قزاقان در امر ازدواج خارج از دایره خاصی دارند- معمولاً مراحل ازدواج شباهت های کلی دارند. در نزد قزاقان «قیرقوو» که دختر با پسر (داماد آینده) مسابقه اسب دوانی می داد و پسر می بایست قبل از دختر به انتهای میدان و یا مقصد تعیین شده می رسید. این مراسم در دوره هایی ظاهراً در بین دیگر ترکان از جمله ترکمن ها نیز وجود داشته است. غیر از مراسم و آداب قومی، دو عید مذهبی قربان و فطر در نزد مسلمانان رواج کامل دارد. در نزد ترکمن ها «چاتما» و در نزد قزاقها » آلتی با کان» مرسوم بوده است.

مراسم خاصی که در ماه مبارک رمضان مرسوم است و به جای آوردن نماز تراویح و «ختم» و مراسم نیمه ماه مبارک رمضان «یارمضان» و پختن برخی از غذاها و شیرینی ها و دادن صدقه در مراسم افطار در مساجد از دیگر تشابهات می باشد.

در مورد اهمیت و نقش اسب در بین ما مطالب بسیار می توان آورد چرا که هم در سفر و حضر و هم در مراسم مورد استفاده بوده است. نویسنده ای نوشته است: اسب بخش اصلی و مرکزی فرهنگ قزاقی را تشکیل می دهد قزاق ها اسب نگهداری می کنند و تصاویر آن را در منزل و ادارات نصب می نمایند. استفاده از «یورت» و «آق اوی» و فرهنگ خاصی که در استفاده از آنها وجود دارد مشابهند. نمادهای زندگی ما از اسلام تاثیر فراوان گرفته اند و بدان زنده اند: ماه و ستاره همچنان ارزش و اهمیت خاصی برای ما دارند.

با اینکه خاستگاه دو حماسه ی «قورقیت و «اغوزنامه» در قزاقستان فعلیست و دیوان حکمت احمد یسوی و کتاب آخرت شاگردش سلیمان باقرغانی در این خاک سروده شده اند اما باید پذیرفت که همگی آنها میراث مشترک ما می باشند.

 

نمونه هایی از ضرب المثل های قزاقی و ترکمنی:

قزاقی: آوزو کوگن، اوداپ ایشهدی

ترکمنی: آغزی بشن، اوفلاپ ایچر

قزاقی: بش پارماک بیر دیگیلدیر

ترکمنی: باش بارماق دنگ بولماز

قزاقی: تیرمنده تووغان تیشغان، دورسیلدن قورکپارسی

ترکمنی: داگرمنده دوغان سیچان، گورولتیدن قورقماز

قزاقی: یگیت میداندا بللی اولور

ترکمنی: ییگیت ساواشد بللی

قزاقی: دول گوز بیلن عیال آلما، پیاده گوز بیلن آت

ترکمنی: دول گوز بیلن عیال آلما، پیاده گوز بیلن آت

قزاقی: آلتین پاس توتماز ترکمنی: آلتین پو سلاماز

قزاقی: بیر بابا دو قوز اولادی بسلر- دوقوز اولاد بیر بابانی بسله مز

ترکمنی: پیر آتا دوقوز اوغلی اکلار- دوقوز اوغول ہیر آتانی اکلامز

قزاقی: خاسته یاتان اولمز، اجلی یتن اولور

ترکمنی: یاتان اولمز، یتن

قزاقی: بیر کارغا بیرله کیش گلمس

ترکمنی: بیر قارغا بیلن قیش گلمز

قزاقی: کیشی سوزله شو، ییلقی ییدا شو

ترکمنی: آدام سوراشا سوراشا، حیوان ایسغاشا ایسغاشا

قزاقی: اندیک اوما ابلیکنی آغیرلار

ترکمنی: آقماق میهمان اوی ایه سینه هودور ادر

قزاقی: ییلان یار پوزدان کاچار، کانچا بارسا، یارپاز اوترو کلور

ترکمنی: ییلاتینگ ییگرهنه نی نارپیز، او دا هینی نینگ آغزیندان چقیار

ھوپ اتدیک ترکمان بولدیق جوق اتدیک قزاق بولدیق

 

کتابشناسی

 

۱- روسک، جوزف و وارن، رولند. مقدمهای بر جامعه شناسی، ترجمه ای بهروز نبوی و احمد کریمی، نشریه موسسه ی عالی حسابداری تهران سال ۱۳۵۰

۲- بدخشان، قربان صحت. سیری در ادبیات شفاهی ترکمن، ناشر ابراهیم بدخشان، چاپ اول، سال ۱۳۷۹، تیراژ ۳۰۰۰ جلال

۳- قزل، مشهد قلی، آتالار ناقلی، نشر اندیشه ی نو، چاپ اول، سال ۱۳۸۲، تیراژ ۱۵۰۰ جلد

۴- صدیق، ح . هفت مقاله پیرامون فولکلور و ادبیات مردم آذربایجان، انتشارات دنیای دانش، تهران، چاپ دوم، تیراژ ۳۰۰۰ جلد

۵- ادبیات قزاق، از سایت  www.kaziran.com  که توسط آیناش سیتووا برگردانده و تنظیم شده است.

 

6- Şiş Nesrin. Türkmen Atasözleri üzerine Karsilastrmali bir Calisma. Türk Dünyasi incelemeleri Dergisi. Cilt: v, sayi 2. sayfa 257-266 izmir 2005

7- Doç. Dr. Sebahattin Şimşir ve Yrd.Doç.Dr. Badri Aydoğar.

Kazakistan ve Turkiyenin Ortak Kültürel Degerleri. Uluslar arasi sempozyumu 2007 Almati.

8- Muhammad Rustemov. Kazak halk Kulturu ve edebiyatindan Ornekler.

که خلاصه کتابچه ای است به عنوان قزاقی Desturindi Saktay bil که در سال ۱۹۹۱ در آلماتی به چاپ رسیده است.