مُهرشناسی ایرانی، کمتر مورد توجه پژوهشگران فرنگی قرار گرفته است. بدون شک، تعداد اسنادی که دارای نقش مهر هستند و در کتابخانه‌های عمومی و بایگانی‌ها و موزه­های وزارت­خانه­های امور خارجه در اروپا حفظ و نگهداری می‌شود آنقدرها نیست که بتوان برای پژوهش در این زمینه مورد استفاده قرار گیرند[2]. با این همه، مُهرهای ایرانی چهار سدۀ پیش، از جنبه‌های هنر کنده‌کاری و نیز خوشنویسی حائز اهمیت­اند. مهرهای  هر دوره را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

1-      مُهرهای شخصی یا مُهرهای افراد خاص

2-      مُهرهای حکومتی

 مُهرهای افراد خاص:

ملاحظاتی که در پی خواهد آمد، بر اساس خاطرات شخصی اینجانب، یادداشت­های دکتر چارلز جیمز ویل[3] که به طبابت در اصفهان اشتغال داشت و نیز اسناد ایرانی که در برخی کتابخانه‌ها و بایگانی‌های اروپایی مورد بررسی قرار داده‌ام.

مُهرهای یک ایرانی بخش مهمی از امور او را تشکیل میدادند. این مُهرهای [دارای پایه یا رکاب] نقره­ای که در یک کیسه پارچه‌ای سوزن دوزی یا گلدوزی نگهداری می‌شدند، بندی ابریشمی با رشته‌های طلا و نقره داشتند و در مجموع شیء با ارزشی را تشکیل می دادند.

در مشرق­زمین سده های گذشته ، نامه‌ها و اسناد مُهر می‌شدند، زیرا امضاء وجود نداشت. افراد صاحب عنوان، چندین مُهر داشتند، یکی برای امور رسمی، با ابعاد بزرگ، به شکل چهارگوش یا بیضی که بر روی آن، نام و عنوان او به طور کامل کنده‌کاری می گردید.

مهر دوم برای معاملات، قرارداد ها و غیره بود.

و از سومین مُهر که فقط دارای اسم او بود، برای مُهر کردن نامه‌هائی به دوستان و نزدیکان استفاده می‌شد.

احتمالاً مُهرهای دیگری نیز برای کاربردهای خاص وجود داشته است.

 پیشه مُهرکنی در تمام شهرها وجود داشت و مُهرها، معمولاً روی عقیق سُرخ یا یشم حک می شدند.

حکاکی کردن نام­های خدا، بر روی سنگ­ مهرها رایج بود. بهترین حکاکان در دوران صفوی در اصفهان و در دوران قاجار در تهران بودند و به گفته دکتر ویلز،  برای کندن هر حرف به آنها یک تومان پرداخت می‌شد.

مُهرهای مردم کوچه و بازار، روی نقره یا مس کنده‌ می‌شدند و اغلب علاوه بر نام مالک (و گاه نام پدر مالک) تصویر یک پرنده یا حیوان یا یک شاخه درخت و آرایه­های زینتی دیگر نقش می‌کردند.

برای ثبت نقش مهر، معمولاً، یا آن را روی چراغ می‌گرفتند تا لایه نازکی از دوده روی مهر بنشیند و یا به کمک یک قلم، آن را با مرکب ‌چین آغشته می‌کردند، قلم را در دواتی میزدند که یک لیقه آغشته به مرکب‌ چین در آن قرار داشت. در صورت خشک­شدگی مرکب در آن آب می‌ریختند. برای این کار، همه قلمدان­ها دارای یک قاشقک [به نام دوات­آشور] بودند. پس از انجام این مراحل، با کشیدن زبان روی کاغذ، آن را مرطوب می‌کردند و مهر را روی کاغذ می‌فشردند. این فشار زمینه‌ سیاهی را روی کاغذ می‌انداخت که در آن جای حروف و نقوش سفید بود.

مُهرها تقریباً همگی تاریخ داشتند.

در دوران صفوی و پس از آن، عبارت مذهبی، به عنوان نقش مُهر، عمومیت داشت، بویژه برای مُهرهای رسمی صاحب‌منصبان و عمال شهری، نظامیان و علمای مذهبی.

بعضی عبارت ها که از فرامین سلطنتی بریتیش میوزیوم استخراج گردیده بدین مضمون است.

 لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده علی اکبر.

توکلت علی  الله الملک المبین عبده محمد باقر.

توکلت علی الله الغنی عبده تقی 1230.

الواثق بالله  الغنی عبده علی الحسینی.

کاربرد این عبارات، بعدها، تنها در مهرهای ملایان و آخوندها ادامه یافت. در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه، صاحب‌منصبان ارشد دولتی، بر روی مُهرهای خود نقش شیر و خورشید و گاه، عبارتی دعایی و پس از آن اسم خود، عنوان و شغل و ... را حک می کردند، مثلاً:

الله المستعین اعتمادالدوله میرزا آقاخان صدراعظم دولت علیه ایران 1264.

امین الملک فرخ‌خان سفیر کبیر دولت علیه ایران فی سنه 1272.

حسنعلی‌خان وزیر مختار و ایلچی مخصوص اعلیحضرت شاهنشاه ایران.

میرزا جعفرخان مشیرالدوله رئیس دارالشورای کبری سفیر دولت علیه ایران در نزد دولت علیه ایران در نزد دولت بهیه انگلیس.

چند سالی (1900-1895)، در تهران، در بانک شاهی ایران، کار می‌کردم. پدرم که مدیر عامل بانک بود، آلبوم­هایی از برگه پیوست­های 8 ضلعی فراهم آورده بود که مشتری‌های ایرانی روی آنها اَثر مُهر خود را ثبت می‌کردند.  این آلبوم­ها حدود چند صدتایی شده بود که امیدوارم مانند مجموعه سکه‌هائی که در تهران، برای همان بانک، فراهم آورده بودم گم نشده باشد. در این دوره، مُهرها خیلی ساده شده بودند و در اغلب آنها، نام صاحب مُهر پیش از نام پدر او (محمدتقی بن محمد حسن علی بن حسین) و یا عنوان صاحب مُهر مانند:‌ صدراعظم، دبیرالملک و رئیس التجار، ملک‌الشعرا حک می­شد و گاهی نیز نام و عنوان در کنار یکدیگر می­آمدند.

پس از پذیرفتن جوامع و رسوم غربی، در ایران قاجاری، امضاء جایگزین مُهر گردید. امروزه، احتمالاً تنها افراد بی‌سواد از مهر یا اثر انگشت به جای امضاء استفاده می‌کنند.

در موزه بریتانیا، نقش مهر بزرگ و گلابی شکل بسیار ارزشمندی نگهداری می شود. روی این مهر، نام دوازده امام حکاکی شده است. این نقش مهر همراه با یادداشتی از اسپنسر چرچیل/ Spencer Churchill است که به گفته او، این مهر از زمان صفویان در خانواده آنها حفظ می شود.

سند دیگری در همان مجلد (نسخه خطی Or. 4936) با مُهر دایره‌ای بسیار بزرگی، به قطر حدود 12 سانتیمتر (اگر اشتباه نکنم)  که هنرمندانه حکاکی شده، ممهور شده است. این مهر متعلق به آستان قدس امام رضا (ع) در مشهد است. بدون شک، آستانه‌ها و موسسات دیگر دارای چنین مُهرهایی بوده‌اند.

مُهرهای سلطنتی

دو فرمان از یعقوب قره قویونلو ، به تاریخ 15 رمضان 884 و 10 رجب 904 متعلق به آستانه قم که اولین سجع مهر گرد می‌باشد:

ان الله ناصر بالعدل و الاحسان یعقوب بن حسن بن علی بن عثمان.

 و دومین سجع مُهر، متعلق به برادر او نیز گرد می‌باشد:

الملک المنان الوند بن حسن بن [4]علی بن عثمان

 از اسماعیل اول، جز یک مُهر گلابی شکل با اسامی و عناوین پیامبر و 12 امام و عبارت:  العبد اسماعیل بن حیدر الصفوی ،913 چیزی در دست نداریم. طهماسب اول با آوردن نام و عنوان­های پیامبر و امامان در حاشیه، و عبارت بنده شاه ولایت طهماسب، در مرکز مُهر، همان اسلوب را داراست. [5]

دو مُهر گرد بزرگ دیگر از این نوع، مشابه از نظر خط، ولی‌ ظاهراً بدون تاریخ هستند.

سوّمین مُهر دارای این متن است:

سلطان کشور دین طهماسپ شاه عادل.

و در پایان، بر روی مُهر دیوانی که برای تائید رونوشت­ها به کار می­رفته چنین نوشته شده:

بنده شاه ولایت طهماسپ. مُهر مسوده دیوانِ اعلاء 977.

متن تنها مُهر محمد خدابنده که گلابی شکل است و در مجموعه موزه بریتانیا نگهداری می شود چنین است: در قسمت تاج: الله محمد علی. در وسط: غلام شاه  [6] سلطان محمدبن طهماسب و در حاشیه، دو بیت شعر نیمه عربی نیمه فارسی که نمی­­توان کاملا آن را خواند:

قدم عالم الب­... ین بالله رب عالمین و مولای المومنیم

علی بن ابی طالب له و ابائه بجان و دل غلام کمترینم

خادمان آستانه کیجا در کوه دم (در گیلان)، چندین فرمان انتصاب تولیت آستانه که در آن قرآنی منسوب به خط حضرت علی نگهداری می‌شود در اختیار دارند.

دو فرمان از این فرامین که مورخ رمضان و ذیقعده 994 ق (1588م) هستند، یکی سجع مُهر سلطان حمزه (بنده شاه ولایت حمزه) و دیگری مهر گرد بزرگی از شاه عباس بدین مضمون: بنده شاه ولایت عباس 994، که در اطراف آن عناوین پیامبران و امامان وجد دارد. این مهر بر روی چندین سند که پشت آنها، نقش یک مُهر کوچک گلابی شکل، بدین مضمون: خاتم شاه ولایت996 دیده می شود.

بدون شک مُهر پشت سند، صحّه مُهر اوست.

مُهر بزرگ صفحه اول، گلابی شکل و در بالای آن چنین آمده: حسبی الله و در وسط: هست از جان غلام شاه صفی [7] 1038 هـ.ق و در حاشیه آمده است:

جانب هر که با علی نه نکوست / هر که گو باش من ندارم دوست

هر که چون خاک نیست بر در او/ گر فرشته است خاک بر سر او [8]

بر مُهر چهار گوش کوچکی چنین نقر شده است: بنده شاه ولایت صفی 1038. شاه عباس دوم، مُهر گرد بزرگی داشت که به گونه­ای، شبیه مُهر شاه همنام خود (شاه عباس اول) بود، اما در مرکز مهر این عبارت آمده: بنده شاه ولایت عباس ثانی 1059. بر مهر کوچک چهار گوش او، تنها نوشته شده است: بنده شاه ولایت عباس 1052.

متن مُهر بزرگ گرد دیوانی شاه صفی دوم چنین است: بنده شاه ولایت صفی ثانی مُهر مُسوده دیوان اعلاء 1077.

همه جانشینان طهماسب اول، بدون شک، چنین مُهرهای دیوانی داشته­اند.

به­دلیل وضعیت بد جسمانی شاه و بداقبالی‌های حکومت او، درباریان تصمیم گرفتند برای بار دوم او را با نام (صفی ثانی) سلیمان اول تاجگذاری کنند.

به­دلیل اعتقادات خرافی شاه و توصیه‌های منجمین، تغییر مُهرهای بسیاری در دوران او مشاهده می‌شود.

به عقیده شاردن، شاه پنج مُهر داشت. او نقش این مهرها را در کتاب خود آورده است [9].

مُهرهای بزرگ، مُهر همایون خوانده می‌شد(همایونی) و مُهرهای کوچک، مُهر حکم جهان مطاع.

شاردن می‌افزاید که همین مُهرها تا زمان شاه عباس اول، مورد استفاده بود و تنها نام شاه عوض می‌شده است. البته این گفته چندان دقیق نمی‌نماید.

این پنج مُهر بدین شرحند:

الف- مُهر بزرگ گرد تاجدار و از جنس فیروزه  [10]

در بالای مهر نوشته شده: حسبی الله.

در وسط: بنده شاه ولایت سلیمان 1078.

و در حاشیه: جانب هر که با علی نه نکوست  ...

از این مُهر برای امور دیوان ممالیک مانند، معاهده‌ها و مکاتبات با خارجیان، اجازه‌نامه‌ها یا منشورها و  مأموریت­ها استفاده می‌شده است.

ب: مُهر بزرگ چهار گوشی از جنس فیروزه که در وسط آن، همان نقوش مُهر الف و در حاشیه، نامهای امامان نقره شده است.

این مُهر برای کمیسیونها و همچنین برای امور خاصه بکار می‌رفته است.

ج: مُهر کوچکی به شکل مربع، از جنس یاقوت، بدین مضمون: بسم‌الله، بنده شاه ولایت سلیمان 1077  [11]

د: مُهر به شکل بادامی، با تاج به شکل سرترنج. سنگ مهر زمرد است. و متن آن: بنده شاه دین سلیمان است 1078.

از مُهرهای کوچک (ج) و (د) برای کارهای مالی و ملکی و انتصاب در امور خاصه و ارتش استفاده می شده است.

هـ: مهرهائی که از هر نظر شبیه (مُهر الف) بوده و برای امور نظامی از آن استفاده می‌کردند.

ما چهار مُهر بزرگ سلیمان را می‌شناسیم. اولی بر روی نامه‌ای که خطاب به شاه انگلستان است.

در بالای آن: الملک لله

در وسط: انه من سلیمان فانه بسم الله الرحمن الرحیم 1079

و در حاشیه: الحمدالله الذی فضلنا من عباده و صل علی خیر خلقه محمد و آله

 دومی: بر روی نامه‌ای دیده شده که در بایگانی واتیکان موجود است.

در بالا: الله محمدعلی.

مرکز: بنده شاه ولایت سلیمان 1078.

حاشیه: در دو قاب که با کلمه: (حسین) در بالا و (حسن) در پایین، از یکدیگر جدا می‌شوند.

این شعر نوشته شده:

گر کند بارقه لطف تو همراهی ما   چرخ بر دوش کشد غاشیه شاهی ما

سومین مهر که جدیدتر از بقیه است:

در بالا نوشته شده: بسم الله الرحمن الرحیم

در مرکز: بنده شاه ولایت سلیمان 1091

 در حاشیه: نام‌ها و کنیه‌های پیامبر و امامان  [12]

 چهارمین مُهر: مُهر الف از شاردن. همچنین سجع مهرهای کوچک دیگری (ج و د) وجود دارد. مستندات برای شاه سلطان حسین بسیار است، نویسنده کتاب تذکره الملوک، آنچه را که در دربار شاه سلطان حسین که سلطنت آن 30 سال از (1135-1105 ق) به طول انجامید، الگو گرفته است. بسیار دشوارست تا همه جزئیاتی را که در تذکره‌الملوک آمده دریابیم، خلاصه‌ای از آن بدین شرح است:

منشی الممالک با جوهر قرمز و آب طلا طغراء بر تمام نامه‌های سلطنتی (پرونده‌جات مبارک اشرف) و بر تمام اسناد انتصابات تیول همه ساله و همچنین فرامین، حکم که توسط دیوان بیگی صادر می‌شده است رسم می‌کرده و بر روی آخرین فرامین این عبارت نوشته می‌شده: حکم جهان مطاع شد.

روی فرامین پرداخت­های مالی و فرامین درخواست اشتغال- تیول همه ساله سیورغال نظامی، عبارت: «فرمان همایون شد».  بر روی پاسخ به نامه عبارت فرمان همایون شرف نفاذ یافت و غیره رسم می‌شد. مُهردار که نگهبان مُهر بود، مُهر (مُهر همایون؟) را روی رقم نام وزرا، مستفیان و کلانترها و بر روی نوشته هایی که مربوط به سیورغال می شد و امان­نامه و تیول که به امرا و صاحب منصبان اعطا می­شد ، سجع می­کرد، البته پس از ثبت آن اسناد.

 در بالای سومین مُهر، حسبی‌الله، در وسط: بنده شاه ولایت سلطان حسین،

و در حاشیه جانب هر که با علی نه نکوست ...

مهر دیگر اندکی بزرگتر است و بر فرمانها و رقم‌های بسیاری دیده می‌شود که به امور کارگزاران کمپانی هند شرقی انگلیسی در ایران مربوط می‌شود چنین است:

بسم‌الله ، کمترین کلب امیرالمومنین سلطان حسین 1125.

اینجانب (رابینو) فرمانی را در شهر رشت دیدم که متن مهر آن چنین بود: فرمانبر مولای حق سلطان حسین.

شاه طهماسب دوم مُهر چهارگوش کوچکی داشت با این متن: بنده شاه ولایت طهماسب ثانی که بر بسیاری رقم­های مربوط به کارگزاران کمپانی هند شرقی دیده می‌شود.

به جز اینها مُهر بزرگ، مُهر همایون، گرد یا کاملاً بی‌شکل دیگری یافت نشده است. بجز چند تایی استثنا کمیاب مُهرها چهارگوش هستند در بیشتر مواقع با یک تاج در بالا که حاوی دعا است.


[2] در اینجا، به فهرست اجمالی از منابعی که می توان بدان مراجعه کرد می پردازیم:

موزه بریتانیا، لندن، نسخه خطی Or. 4934  تا 4936 مجموعه فرمان های شاهی و دیگر اسنادی که سیدنی چرچیل (Sideny J. A. Churchill) آنها را گردآوری نموده است. نخستین دسته از این اسناد شامل سه طومار یا فرمان میشود: یکی از یعقوب قراقویونلو و دیگری از برادرش الوند و سومی از شاه اسماعیل اول. نسخه خطی  Or. 4935 دارای ۳۱ فرمان از دوره شاه طهماسب اول تا ناصرالدین شاه می باشد. نسخه خطی Or. 4936 انبوهی از اسناد است که بسیاری از آنها دارای مهرهای افراد خاص می باشد. در این نسخه، تنها سه یا چهار فرمان وجود دارد.

دیوان هند (Indian Office) - در میان اسناد East India Factory Records: Persia and the Persian Gulf, ترجمه هایی از رقم شاه سلطان حسین، شاه طهماسب دوم، نادر شاه و کریم­خان زند است.

دفتر بایگانی ملی / Public Record Office - اسناد دولتی، ۱۰۲. دسته اسناد ۴۰. شش یا هفت فرمان یا نامه از شاه به صاحب­منصبان انگلیسی. - دفتر بایگانی امور خارجی، ایران. تعداد بسیاری نامه به زبان فارسی رسمی و شخصی دارای نقش مهر به شماره دستیابی F. O. 94/159/1  نوشته شده در ۱۸۱۲ با امضای فتحعلی شاه به شماره F. O. 93/75/7 پیمان ۱۸۶۸ به امضای ناصرالدین شاه.

وزارت امور خارجی پاریس. - ایران، مکاتبات، و ایران ، اسناد. فرمان های بسیاری از زمان شاه سلطان حسین تا ناصرالدین شاه و نامه های رسمی و شخصی بسیاری دارای نقش مهر. پیمان نامه ها: پیمان نامه بازرگانی ۱۸۵۵ به امضای ناصرالدین شاه. 

[3]  The adventures of Hajji Baba of Isfahan, by James Morier, edited by C. J. Wills, M. D., London, 1897, p. 617.

۴. دکتر مظاهری در مجله وحید، سال ۵ (١٣٣١)، ش ۴، «ابن» آورده است. (مترجم)

۵. با این تفاوت که مهر شاه طهماسب اول گرد و مهر شاه اسماعیل گلابی شکل (یا اشکی) است. (مترجم)

[9] Ed. Langles, Atlas, p.31

[10] Rabino: Albums of coins. Medals seals the shahs of Iran. Sceau 16, اما تاریخ مهر 1078 است و نه 1080 که شاردن می گوید.

[11] Cf. Albums, sceau 15.

12. تذکره الملوک، ترجمه مینورسکی، گیب، سری جدید، 16، 1943، صفحه های 61-63، 132، 133،202 و 203

منبع. نسخه شناسی و معرفی کتاب