بررسی تاریخی فعالیتهای اقتصادی یهودیان همدان در روزگار قاجار. ایبنا
هدف بررسی نوع تعامل اجتماعی جماعتی اقلیت است که تاریخ نشان میدهد به دور از موجآفرینیهای عوامل حکومتی یا برخی روحانیون، همواره با مردم عادی کوچه و خیابان زیسته و کار و کسب خود را دنبال کردهاند. البته جامعه یهودی در سایر کشورهای منطقه مانند مصر و سوریه و یمن هم دارای ریشههای تاریخی کهن است، اما بعد از وقوع دگرگونیهای سیاسی بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم، یهودیان مجبور به ترک این کشورها شدهاند و امروز تقریبا اثری از جوامع یهودی در کشورهای عرب خاورمیانه دیده نمیشود شاید دلیل اینکه بعد از انقلاب اسلامی، کشور ایران هنوز دارای جمعیت 15هزار نفری یهودیان است و به عبارتی بزرگترین جامعه یهودیان خاورمیانه به چز فلسطین اشغالی را در خود جا داده است، همین فرهنگی باشد که باید امیدوار بود بررسی آن بتواند آتش جنگ در خاورمیانه را آرام کند.
البته متاسفانه منابعی که میتوان به آنها مراجعه کرد، زیاد نیستند و به جرات میتوان ادعا کرد، عدم وجود شواهد تاریخی مکتوب و کافی درباره حضور بیش از 2500 ساله یهودیان در ایران، امکان بررسی دقیق پژوهشگران را فراهم نمیآورد، اما با همین منابع نهچندتن زیاد هم میتوان نوری به این زوایای تاریک تاریخ انداخت.
بررسی تاریخی فعالیتهای اقتصادی یهودیان همدان در روزگار قاجار
عباس زارعی مهرورز / لیلا شریفی
چکیده
همدان از ديرباز میزبان اقوام و پیروان اديان مختلف بوده است، که يهوديان يکی از آنان به شمار میروند. موقعیت جغرافیايی و اقتصادی همدان و قرار گرفتن آن بر سر راه بازرگانی بینالنهرين، سبب شد که يهوديان در دوره قاجار اين شهر را مرکز فعالیتهای اقتصادی خود در غرب ايران قرار دهند. تراکم جمعیت و آزادی نسبی يهوديان در همدان در دوره قاجار باعث شد که آنان در
فعالیتهای اقتصادی، مانند بازرگانی با بینالنهرين، پزشکی و عتیقهفروشی، به پیشرفتهای قابلتوجهی دستيابند؛ گرچه اين فعالیتها پیوسته تحتتاثیر چگونگی روابطشان با اکثريت مسلمان و وقايع بینالمللی، مانند جنگ جهانی اول، قرار داشت. نگارندگان، با رويکردی تاريخی و با تکیه بر منابع کلاسیك، سفرنامهها و اسناد، کوشیدهاند ضمن بررسی اجمالی اوضاع اجتماعی يهوديان در همدان، بهطور خاص، به فعالیتهای اقتصادی آنان در دوره قاجار و تاثیر آن بر جايگاه اجتماعیشان بپردازند. اين پژوهش بر اساس تحلیل دادههای تاريخی انجام شده است.
کلید واژه: يهوديان، همدان، فعالیتهای اقتصادی، اوضاع اجتماعی، قاجاريه.
عباس زارعی مهرورز/ لیلا شریفی
مقدمه
همدان، کهنسالترين پايتخت ايران، بهدلیل موقعیت جغرافیايی اش در غرب ايران، رويدادها و حوادث بسیاری را تجربه کرده است. يهوديان نیز، که قدمت حضور آنان در همدان به دوره ی هخامنشی بازمیگردد، در دورههای گوناگون تاريخی از اين موقعیت بهره جستند. در دوره اسلامی، در باب روابط يهوديان با مسلمانان همواره حساسیت خاصی وجود داشته است. تا پیش از دوره قاجار، بیشتر يهوديان، از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از طبقات پايین جامعه به شمار میرفتند. به همین دلیل، آنان بسیار کوشیدند دادند تا بتوانند خود را از اين موقعیت خارج کنند. بالاخره يهوديان در دوران قاجار توانستند به پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی مهمی دستيابند. يهوديان همدان نیز از اين پیشرفتها مستثنی نبودند. آنان با تشکیل مدرسه آلیانس و به دست گرفتن بازرگانی همدان و شاهراه غرب ايران به بینالنهرين در اينباره نقش مهمی ايفا کردند.
نگارندگان در اين مقاله، با رويکردی تاريخی و تکیه بر منابع کلاسیك و سفرنامهها، به روش تحلیلی، ضمن بررسی مختصر جايگاه اجتماعی يهوديان در همدان، بهطور خاص، به عملکرد اقتصادی آنان در دوره قاجار پرداختهاند؛ زيرا يهوديان همدان توانستند به رکن مهم اقتصادی غرب کشور تبديل شوند. فرضیه نگارندگان اين است که يهوديان برای ارتقای موقعیت اجتماعی خود در همدان در دوره قاجار بسیار کوشیدند و فعالیتهای اقتصادی آنان کوششی در اين سو بوده است. بنابراين، پرسش اصلی نگارندگان اين است که آيا يهوديان توانستند با فعالیتهای اقتصادی، جايگاه اجتماعی خود را در همدان تثبیت کنند؟ البته نگارندگان، به هی وجه، ادعا ندارند که به تمام زوايای اين مباحث پرداخته باشند. لذا میتوان گفت که اين مقاله میتواند درآمدی باشد برای پژوهشهای وسیعتر در اينباره؛ زيرا هر کدام از ديگر جنبههای زندگی يهوديان در همدان میتواند مورد بررسی جداگانه قرار گیرد.
بررسی منابع
در متون تاريخی کمتر به يهوديان، بهويژه در همدان، پرداخته شده است؛ همین امر پژوهش درباره آنان را دشوار میکند، اما، خوشبختانه، سفرنامههای اروپايیان در ايران تا حدود زيادی نقص منابع تاريخی را برطرف کردهاند. مطالعه شرح و توصیف سیاحان در اينباره بسیار جالب است؛ زيرا مانند ديدار از نمايشگاهی متنوع و رنگارنگ است. در اين میان، سفرنامههای بايندر، اوبن، تودولايی، جکسن، چريکف، گروته، موريه، ويشارد و ولز اهمیت بیشتری دارند. در میان منابع داخلی، خاطرات حاکمان محلی و درباريان درباره يهوديان دادههای درخور توجهی دارند. از آنها، خاطرات ظهیرالدوله، که مدتی حاکم همدان بود، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه بیشترين اطلاعات را درباره يهوديان همدان دارند. البته اين منابع عمدتا به اوضاع اجتماعی، جمعیت و شیوه معیشت يهوديان همدان پرداخته و کمتر به فعالیتهای اقتصادی آنان پرداختهاند. ايراد عمده اين منابع آن است که فاقد تحلیل و حتی گاه حاوی اطلاعات متضاد با يکديگرند. ازينرو، مورخ بايد آنها را با واقعیات دوره مورد بررسی منطبق سازد تا بتواند موارد غیرتاريخی را از موارد تاريخی تشخیص دهد.
اسناد به جا مانده درباره يهوديان نیز بسیار اندك و عمدتا مربوط به دوره پساقاجار است. اوضاع اجتماعی در آغاز، پیش از پرداختن به فعالیتهای اقتصادی يهوديان همدان در عصر قاجار، لازم است موقعیت اجتماعی و فرهنگی و جمعیت آنان به اختصار بررسی شود. ملل « اوضاع اجتماعی اقلیتهای دينی يا بهويژه يهوديان، در دوره قاجار با فراز و،» متنوعه فرودهايی روبرو بوده است. يهوديان، از لحاظ منزلت اجتماعی و اقتصادی، با مسلمانان تمايز داشتند. شیوه زندگی يهوديان به رفتار و سلوك دينی حاکمان وابسته بود. بهطور کلی، اگر حاکم اهل تسامح بود، طبعا آنان آزادانهتر میتوانستند زندگی کنند. عهد قاجار، نسبت به دوران گذشته 1، دوران محنتباری برای آنان بود.
1. در روزگار شاه عباس دوم، بسیاری از يهوديان مجبور به تغییر آيین بودند و دچار مشکلات بسیار شدند )سیوری، 005:1884 (. بعدها، در دوران نادر شاه و کريم خان زند، با آنان مساعدت شد.
تنشهای مذهبی از ويژگیهای عصر قاجار بود. گرچه در اين دوران حکم يهودآزاری از سوی قاجار، همانند عصر صفويه، صادر نشد؛ اما يهودآزاری به دستور برخی از شخصیتهای محلی رواج داشت )سازمان اسناد ملی ايران، .)01581/ سند 058محدوديتها سبب شد يهوديان به تابعیت روسیه، انگلستان يا حتی عثمانی در آيند؛ تا بتوانند در برابر خشونتهای احتمالی از جانب حکومت مرکزی يا محلی حامی قوی خارجی -. )140 148 : داشته باشند )زارعی مهرورز، 1845
در يکی از مشهورترين مزاحمتها برای يهوديان، آنان بر اساس حکم يك روحانی به نام ملاعبد اخ بروجردی ) 1825 هجری (، مجبور شدند، مانند سدههای نخستین اسلامی، وصله مخصوصی بر لباس خود بدوزند )اعتمادالسلطنه،585 (. در آشوبی که در نتیجه آن به وقوع :1805 پیوست، تعدادی از يهوديان اسلام آوردند و -008 : بسیاری مهاجرت کردند )لوی، 1888 004 (، اما در نهايت، قدرتهای خارجی به شدت به حکومت اعتراض کردند. اين امر به پشتیبانی حکومت از يهوديان و انزوای ملا عبداخ انجامید ،01581/ )سازمان اسناد ملی ايران، 058 01504/058 (. به نظر میرسد اين کشمکشهای دينی، همبستگی يهوديان را تقويت میکرد.
بر اثر ناامنیهای اجتماعی، يهوديان ترجیح میدادند در يك محله با هم کیشان خود زندگی کنند، تا به هنگام ضرورت بتوانند از هم دفاع کنند. چريکف و هوگو به اين محله جداگانه 40 ؛ گروته، : اشاره کردهاند )چريکف، 1854 150 (، اما آسايش يهوديان در اين محلهها :1885 معمولا پردوام نبود و گاه عامه مردم، بر اثر سوءتفاهمهای سیاسی، دينی و اجتماعی، به آنان حمله میکردند. در اين موارد، شايد هدف اصلی غارت اموال آنان بود. 1
به نظر میرسد هرگاه اوضاع يهوديان به اوج تیرگی میرسید، واقعهای، اوضاع را به نفع آنان تمام میکرد. انقلاب مشروطه در اينباره يك نقطه عطف به شمار میرود. در نتیجه مشروطه، حکومت بهطور رسمی از يهوديان حمايت کرد و يهودآزاری در جامعه ايران کمکم به حاشیه 402 ( و آنان /8 : کشانده شد )لوی، 1885 توانستند، بدون محدوديت، مراسم و اعیاد دينی مانند جشن پوريم 0 و مهمانیهای ديگر برگزار نمايند و حتی مسلمانان را دعوت نمايند. 8 پس از مسلمانان، يهوديان همدان از گروههای عمده جمعیت به شمار میرفتند. وجود آرامگاه استر و مردخای از علل مهم تراکم جمعیت يهود در ؛080 : همدان به شمار میرود )بايندر، 1882
42 (، اما آمارها در اينباره :هالینگبری،1888 متفاوت و گاه متضاد بوده و آنان را بین 0221. در زمان حکمرانی عزالدوله، در سال 1050 هجری، يکی از شهروندان همدان بر اثر اختلاف با يکی از يهوديان، او را آتش زد که منجر به عزل حاکم، توسط ناصرالدين شاه شد 0584 ( در /8 : 158 (. عینالسلطنه) 1884 : )فريدالملك، 1850
ناصرالدين شاه از « : بیان اين حادثه در خاطرات خود نوشت: .» يهود طرفداری میکند 0. جشن پوريم به دوره استر و عمويش مردخای در دربار خشايارشا بازمیگردد، که استر توانست عمويش را از خشم .)514 : وزير شاه برهاند )هاکس، 1805 8 855. بر اساس عکسهايی از يك مهمانی /. سازمان اسناد، 51
در همدان، که يهوديان در آن شرکت جستند، میتوان خانوادههايی از آنان مانند رکنی، فرهمند، حريری و - يعقوبزاده را از نخستین افراد در همدان دانست که در کشف - حجاب مشارکت داشتند )همان(. خانوار تا 8222 نفر برآورد کردهاند )در اينباره، ؛151 : 82 ؛ فلاندن، 1800 : نك: موريه، 1848
؛828 : 40 ؛ بروگش، 1888 : چريکف، 1854
102 ؛ لوی، : 802:1 ؛ ويشارد، 1888 : کرزن، 1805
؛585 : 028 ؛ اعتمادالسلطنه، 1805 :1888
؛825 : 44 ؛ اوبن، 1880 : ظهیرالدوله، 1851
؛181 : 148 ؛ جکسن، 1885 : گروته، 1885
Sarshar, , 2003; Netzer, 2008 ؛ همچنین،
نك نمودار پیوست.
در برخی گزارشهای سیاحان و جهانگردان
عصر قاجار اطلاعاتی درباره محله يهوديان آمده
40 ( نوشته است : است. چريکف )چريکف 1854
که يهوديان همدان محله جداگانهای داشتهاند.
پولاك و گروته نواحی اطراف مقبره استر و
مردخای را محله يهوديان دانستهاند )پولاك،
150 (. با توجه به : 05 ؛ گروته، 1885 :1884
زندگی نسبتا مجزای يهوديان، زندگی در اين
گونه محلات مجزا، علاوه بر هويت بخشی و
زندگی اجتماعی مناسبتر، امنیت لازم را نیز
برای آنان فراهم میکرده است.
در گذشته همدان به محلههايی تقسیم شده
بود، که هريك از آنها وجه تسمیه خاصی داشتند.
نامگذاری برخی از کوچهها و محلات برگرفته از
مشاغل ساکنانش بود؛ مانند محله جولان، که
بافندهها در آن سکونت داشتند. بعضی محلات
بهدلیل سکونت قوم و طايفهای که از ديگر
مناطق به آنجا نقل مکان کرده بودند، به نام آن
طايفه مشهور میشدند؛ مانند محله بختیاریها.
محلههايی برای سکونت اقلیتها هم وجود
داشت؛ مانند کوچه فرنگیها، که بیشتر ساکنان
آن ارمنیها و آشوریها بودند، اما يهوديان در
محلهای خاص زندگی نمیکردند و بیشتر در
چند کوچه يا بخشی از يك محله میزيستند.
مانند کوچه جهودا )جودا(، در بخش شمال و
خیابان کلیمیها، در شمال شرق از مرکز و
محله قاشق تراشان در بخش غربی شهر
(Sarshar, “Hamadan viii. Jewish community”, 2003) که بیشتر ساکنان آن
يهودی بودند.
زندگی نسبتا مجزای يهوديان، سبب ايجاد و حفظ خرده فرهنگ ويژهای شد، که خودشان نیز
در حفظ آن اصرار داشتند. مهمترين فعالیت فرهنگی يهوديان در همدان، در اواخر عهد قاجار، تاسیس مدرسه آلیانس ) 1814 (، به معنی 824 (. اين مدرسه، که : اتحاد است )اوبن، 1880
پس از تهران دومین شعبه آن در همدان تاسیس شد، در بهبود اوضاع اجتماعی و فرهنگی
يهوديان همدان نقش چشمگیری داشت، معلمان058 ( و زبان : آن فرانسوی بودند )لوی، 1888
آموزشی آن نیز فرانسه بود؛ به همین دلیل، اسناد زيادی درباره آن در ايران و فرانسه موجود است؛
زيرا مرکز اصلی در آنجا مستقر بود. البته امکان آموزش يهوديان در همدان پیش از تاسیس آلیانس نیز فراهم بود. پیش از آن، مدرسهای توسط انجمن لندن در همدان تشکیل شد
1828 (، که هدف آن ترويج مسیحیت بین (
085 (. ارتقای سطح : يهوديان بود )لمبتون، 1885
فرهنگی يهوديان و کاهش يهودستیزی از اهداف
بنیان گذاران آلیانس بود. ضمنا، شايد هدف ديگر
آن واکنش به فعالیت مدارس مبلر مسیحیت بود.
بهتدريج، فرزندان مسلمانان نیز به اين مدرسه راه
يافتند، که به قول يك سیاح، معجزهآسا بود )انه،
008 (. ظهیرالدوله، حاکم وقت همدان، از :1884
اين مدرسه ديدار و در آن سخنرانی کرد
828 (. همچنین، حدود صد : )ظهیرالدوله، 1851
يهودی همدانی، در مدرسه آمريکايیها، در کنار
مسلمانان، به علم آموزی مشغول بودند. )عیسوی،
)051 : 50 ؛ ويشارد، 1888 :1885
جمعیت «، علاوه بر اين فعالیتهای آموزشی
به سال 1804 تاسیس » زنان يهود در همدان
شد (Netzer, 2008).
میتوان گفت آلیانس به تعاملات اجتماعی يهوديان و مسلمانان کمك بسیار کرد. تاسیس مدرسه آلیانس در همدان باعث رواج و تسريع روند تجددخواهی و مشروطه خواهی شد.
فعالیتهای اقتصادی
از لحاظ موقعیت جغرافیايی، شهر همدان به گونهای است که راههای شرق، غرب و مرکز
ايران را به هم متصل میکند. اين شهر از يك سو بر سر راه حمل کالا از طريق تبريز به طرابوزان و دريای سیاه و، از سوی ديگر، بصره و بغداد قرار گرفته است. هر کالا يا کاروانی که قصد حرکت از اين مسیرها را داشت، در اين شهر اقامت میکرد. رفت و آمد کاروانهای بازرگانی به اين شهر به قدری رايج بود که جکسن در ياد » انبار ايران « سفرنامه اش، از همدان به عنوان
181 (. جان ويشارد : کرده است )جکسن، 1885
نیز در مورد موقعیت اقتصادی و بازرگانی همدان چنین گفته است:
شهری پردادوستد و تجاری است؛ مرکز توزيع کالا به تمام قسمتهای کردستان است، که
در جهت غربی جنوب آن قرار دارد. همچنین، بازار عمده و مهمی است برای قبايل مختلف
.)185 : لرستان )ويشارد، 1888 اکنون پرسش اين است که با توجه به موقعیت اقتصادی همدان، وضعیت اقتصادی يهوديان چگونه بوده و نقش آنان در بازرگانی و اقتصاد همدان تا چه میزان بوده است؟ طبق قانون، خانوادههای ارمنی، يهودی و زرتشتی بايد مبلغی را به عنوان جزيه به دولت میپرداختند 128 (. بهطور مسلم، : )کنت دوسرسی، 1880
اين امر بر سطح معیشت و شايد میزان فعالیتهای اقتصادی آنان تاثیرگذار بود. افزون بر اين، از لحاظ روانی هم اثرات سويی بر آنان داشت. زيرا فقط بهدلیل تفاوت در دين، فشار اقتصادی و روانی زيادی را تحمل میکردند، اما با تحولات تاريخی و پیروزی مشروطه، يهوديان : از پرداخت جزيه معاف شدند )اوبن، 1880.)812
محدوديتهای اجتماعی سبب محدوديتهای اقتصادی يهوديان میشد. در اينباره جیمز در اينجا نیز، مانند سراسر « : موريه مینويسد ايران، يهوديان نژاد پست به شمار میروند و با پرداختن به کارهای ناچیز گذران زندگی 828 (. يهوديان /0؛ موريه، 1848 ( » میکنند کمدرآمد با شغلهايی با منزلت اجتماعی پايین گذران میکردند. دوره گردی و پیله وری را از اين 158 (. اين : شغلها شمردهاند )گروته، 1885 گروه در پايینترين سطح بازار قرار داشتند و گذشته از اين، در بین جامعه يهود نیز از طبقات پايین به شمار میرفتند، اما بايد گفت که مشاغل يهوديان تنوع داشته است. ويلز در اينباره می نويسد:
نوازندگی،رقاصی، آوازخوانی، جواهرفروشی، طلا و نقرهسازی، شراب و عرقفروشی و کارهای ديگر ]را[، که مسلمانان از دست زدن » به..]آنها[ ابا دارند..، به عهده يهوديان میگذارند
.)110 : )ويلز، 1884بنابراين، يهوديان به فعالیتهای اقتصادی خاصی میپرداختند که برای آنان منعی ايجاد نمیکرد و مسلمانان نیز به آنها کمتر میپرداختند. همچنین، از شغلهای خاص يهوديان، حرفه 825 (. به : طبابت و پزشکی بود )اوبن، 1880 طوری که میتوان گفت حرفه درمان و پزشکی همدان در اختیار يهوديان بوده است. پس از تاسیس مدرسه آمريکايی در همدان، از مجموع صد دانش آموخته يهودی آن، تعدادی به حرفه .)051 : پزشکی اشتغال يافتند )ويشارد، 1888 شايد يهوديان با حرفه پزشکی نوعی امنیت خاطر و احترام اجتماعی نیز کسب میکردند؛ زيرا بیماران مسلمان نیز به آنها نیاز داشتند. ضمنا، پزشکان خود تعیینکننده نرخ خدماتشان بودند و معمولا بیماران نیز آن هزينهها را پذيرفته و میپرداختند.
فروختن عتیقهجات از ديگر حرفههايی بود که يهوديان همدان به آن مشغول بودند. بهطوری
ارض موعود « که سیاحی از اين شهر بهعنوان ياد میکند )درو » عتیقه چیها و عتیقهفروشها 14 (، اما برخی يهوديان، با اقدامات : شوار، 1884 نسنجیده خود، سبب انتقال آثار باستانی و ملی
به خارج از کشور شدند. از ياداشت سیاح ديگری برداشت میشود که يهوديان به تنهايی در کار قاچاق عتیقه نبودند، بلکه با پرداختن مبلغ کلانی رشوه به کارگزاران حکومتی اجازه کاوش میيافتند. آنان شبانه به کاوشهای غیرعلمی و 110 (. قاچاق : غیرمجاز میپرداختند )ويلز، 1884
عتیقه سود کلانی نصیب عوامل حکومتی و يهوديان میکرد. از جمله شغلهای ديگری که يهوديان بدان مبادرت میورزيدند، جعل سکههای قديمی و باستانی بود. مشتريان اين سکهها اروپايیانی بودند که به همدان سفر : 151 ؛ بروگش، 1888 : میکردند )فلاندن، 1800 815 ؛ اذکائی به نقل از گزارش رستم خارگات، .)088 :1842
بنا بر گزارش سفرنامه نويسها، يهوديان همدان و شايد مناطق غرب ايران، بر خلاف يهوديان بسیاری ديگر از مناطق ايران، در بازار پذيرفته شده و به کسب و کار مشغول بودند 825 (. ايجاد راسته ای با نام بازار : )اوبن، 1880 يهوديان، نشان دهنده نقش پررنگ آنان در بازار همدان بود. البته اين وضعیت در بازارهای کرمانشاه و کردستان نیز وجود داشت. در جريان شورش سالارالدوله علیه دولت مشروطه و در غارت بازار همدان توسط قشون او، علاوه بر مغازههای مسلمانان، به حجرههای ارمنیان و )101 : يهوديان نیز آسیب وارد شد )الهی، 1881.
میتوان گفت کوشش طولانیمدت يهوديان برای ارتقای موقعیت و حضور در بازار و بازرگانی،
منجر به تعاملات اجتماعی بسیار بهتر آنان با مسلمانان شد. البته میتوان گفت، بر خلاف عوام، رابطه قشر متنفذ و طبقه بالای جامعه با يهوديان مطلوب بود و، بر اين اساس، با آنان مبادلات متعدد اقتصادی داشتند. داد و ستد سبب به وجود آمدن زنجیرهای از روابط اجتماعی شد، که در نهايت منجر به بهبود روابط با آنان گشت. مواردی پیش میآمد که يهوديان و مسلمانان، برای رسیدن به هدف مشترك با يکديگر همکاری میکردند. از جمله در قحطی مصنوعی سال 1800، که بر اثر احتکار گندم توسط ملاکین و خوانین، شهر دچار کمبود نان شده بود، آنان، به اتفاق، چند بار در تلگراف خانه همدان تحصن 188 (. اين همکاری و : کردند )ظهیرالدوله، 1851
اتحاد از دلايل پیروز شدن مردم در برابر محتکران بود.
يهوديان توانستند، به مرور، موقعیت خود را از کشاورزی و زندگی روستايی به داد و ستد در
شهر ارتقا دهند. شايد بدان دلیل که در شهر بهتر میتوانستند از خودشان مراقبت کنند و امکان هر روز رفتن به کنیسه نیز وجود داشت Brauer) (1993: 206, 212.
تاجران يهودی همدان در بازرگانی با کشور .)148 : عثمانی سهیم بودند )گروته، 1885 همچنین، سهم عمدهای در داد و ستد و مبادله کالا با بینالنهرين بر عهده داشتند. بنابر گزارش هشتاد درصد تجارت ]کرمانشاه «، سفیر انگلستان بود )عیسوی، » و همدان[ در دست تجار يهودی
از ديرباز روابط « : 50 (. بنابر نوشته گروته :1885 خويشاوندی و تجاری بین يهوديان همدان و : گروته، 1885 ( » يهوديان بغداد وجود داشت148 (. همین دين مشترك، در منطقه بینالنهرين، با مرکزيت بغداد، سبب پیوند اقتصادی و گسترش روابط بازرگانی يهوديان غرب ايران با يهوديان بینالنهرين شده بود. بنابراين، شايد بتوان ادعا کرد که محور عمده اقتصاد يهوديان همدان، بازرگانی بوده است. بازرگانان يهودی سهمی عمده در تجارت خارجی ايران را در دست
داشتند. همچنین آنان، با توجه به حجم بالای داد و ستد، به سود سرشار و ثروت زيادی دست
می يافتند.
در میان يهوديان همدان، قشر مرفه و متوسط و ضعیف وجود داشت، که از نظر منزلت اجتماعی و ثروت، با يکديگر تفاوت بسیار داشتند. در اين میان، طبقه متوسط و خردهفروش ستون فقرات بازار به شمار میرفتند. عدهای از بازاريان يهودی به قدری مرفه بودند که احتشام- الدوله فرزند حسام الملك، از خوانین رسته قراگوزلو، از آنان کمك مالی دريافت میکرد 488 (. بنابراين، نوشتهها /8 : )لوی، 1885 برخی از سیاحان اروپايی، مبنی بر نکبت بار بودن زندگی يهوديان، خیلی کلی بوده و با توجه به مطالب پیشین، دور از واقعیت به نظر میرسد.
گذشته از اين، شايد برخی از يهوديان تظاهر به فقر میکردند تا مالیات يا جزيه کمتری بپردازند.
در هی يك از منابع از حضور يهوديان درصنعت چرم سازی و قالی بافی، که از صنايع مهم همدان در عصر قاجار بود، مطلبی ذکر نشده است. میتوان گفت بهدلیل سخت و طاقت فرسا بودن اين مشاغل، يهوديان رغبتی برای انجام دادن آنها نداشتند؛ زيرا آنان به دنبال مشاغل راحت و پردرآمد بودند. با وقوع انقلاب مشروطه، يهوديان انتظار داشتند در فعالیتهای اقتصادی خويش از آزادی عمل بیشتری داشته باشند. اتفاقا، در نخستین طرح قانون اساسی مشروطه هم به اين موضوع اشاره شد: آنهايی که در ايران خارج از دين هستند، از قبیل مسیحیان و يهوديان و گبرها و ساير مذاهب مختلفه، يا رعايای خود ايران باشند يا آنها که بهطور کسب و تجارت به ايران آمده اند، علیای حال، بايد آسوده و محترم باشند و دست مزاحم احدی به آنها نبايد برسد )آدمیت:
.)154 اما با ايجاد شرايط جديد پس از مشروطه، می توان گفت که اين امیدواری، دست کم برای
سالیانی چند، بی مورد بود.
بحث و نتیجهگیری
در جمعبندی کلی، يهوديان ساکن همدان در دوره قاجار با عوامل گوناگون محدودکننده اجتماعی و اقتصادی در مبارزه بودند. بهدلیل ذهنیت رايج عامه مردم نسبت به يهوديان، محدوديتهايی برای فعالیتهای اقتصادی يهوديان پیش آمد، اما يهوديان از دشواریهای زندگیشان به سود خود بهرهبرداری کردند. البته پس از انقلاب مشروطه، وضعیت آنان دگرگون شد؛ يهودآزاری بسیار اندك شد و از آن پس ديگر نه خبری از وصله جودی بود، نه پرداخت
مالیات سرانه. اين امر زمینه اجتماعی و قانونی مناسبی را فراهم آورد تا يهوديان همدان فعالیتهای اقتصادی خود را افزايش دهند. البته با وجود برخی از اين محدوديتها در دوره قاجار، يهوديان در بازار همدان پذيرفته شده بودند و میتوانستند به راحتی به کسب و کار و بازرگانی بپردازند. سهم عمدهای از صادرات و واردات همدان با کشور عثمانی و ناحیه بینالنهرين در دست بازرگانان يهود بود، اما شايد دلیل اينکه بازرگانان يهودی توانستند نبض اقتصادی و بازرگانی را در دست بگیرند، همانا محدوديتهای اجتماعی پیشین بود، که آنان را
وادار کرد به فعالیتهايی بپردازند که هم حساسیت کم تری در جامعه ايجاد میکرد و هم سود بیشتری نصیبشان میکرد؛ ضمنا، مسلمانان رغبت کمتری نسبت به اين مشاغل داشتند و آنان با توجه به اين خلأ و نیاز جامعه همدان، توانستند با امنیت خاطر به اين مشاغل بپردازند و در آنها به پیشرفتهای قابل توجهی دستيابند.
از اينرو، جز بازرگانی، به مشاغلی مانند پزشکی و دلالی هم روی آوردند. با اين اقدام هم توانستند جايگاه اجتماعی خود را در همدان ارتقا بخشند و هم با همکیشان خود در همدان و
بینالنهرين نوعی اتحاد برقرار کردند. موقعیت جغرافیايی همدان و قرار گرفتن آن بر سر راه بازرگانی بینالنهرين و عتبات، در اين راه نقش کلیدی داشت؛ بهويژه آنکه آنان از جزيیات داد و ستد به خوبی مطلع بودند. به نظر میرسد بازرگانان مسلمان به اندازه بازرگانان يهود از اوضاع اقتصادی مطلع نبودند و حتی در برخی موارد از آنان دنباله روی میکردند.
رشد يهوديان در فعالیتهای اقتصادی تدريجی، تاريخی و بلندمدت بود؛ اين امر نه تنها در همدان، بلکه در تمام ايران به همین روال بود. بسیاری از آنان بدين منظور، از روستاها و زندگی کشاورزی به شهرها روی آوردند و شغلهای پرسودی مانند بازرگانی، صرافی، دلالی و پزشکی را در دست گرفتند. تمام کوشش يهوديان در دوره قاجار برای همین هدف بود، اما وقوع جنگ جهانی اول در اواخر عصر قاجار، تمام معادلههای اقتصادی يهوديان را برهم زد و به نوعی میتوان گفت آنان را در تنگنای کامل قرار داد. اين جنگ بر مهمترين شاخه فعالیت اقتصادی يهوديان همدان، يعنی بازرگانی با بینالنهرين، آسیب جدی وارد کرد. يکی از نتايج مهم جنگ، بر هم خوردن روابط يهوديان و جامعه اسلامی پیرامون بود؛ بنابراين، يهوديان ناچار شدند هدف بلندمدت خود، يعنی ارتقای موقعیت اجتماعی از راه فعالیتهای اقتصادی را رها سازند. علاوه بر آن، جنگ سبب افزايش تعصبات دينی در منطقه گرديد؛ که اين امر تاثیر مستقیمی بر روحیات يهوديان و تمايل آنان به مهاجرت گذارد. به همین دلیل، جمعیت آنان در طی چند سال کاهش يافت و بیشتر آنها از ايران و، بهويژه همدان، مهاجرت کردند. هم چنان که پیشتر ذکر شد، کاهش جمعیت، به نوبه خود، جايگاه ممتاز اقتصادی يهوديان همدان را در
عصر قاجار به شدت متزلزل کرد. در واقع، پس از جنگ يهوديان همدان هیچگاه نتوانستند جايگاه پیشین خود را به دست آورند. اما جنگ تنها يکی از عوامل تضعیف جايگاه يهوديان همدان بود. عامل مهم ديگر، تبلیغات جهانی آژانسهای تازهتاسیس يهودی، مستقر در اروپا، در تشويق يهوديان به مهاجرت و متمرکز شدن در سرزمین فلسطین و اعطای تسهیلات به آنان بود؛ که بی شك در کاهش جمعیت يهوديان در همدان نقش بسیار مؤثری داشت.
نمودار تغییرات جمعیتی يهوديان ساکن همدان در عهد قاجار بر اساس خانوار و سال
توضیح نمودار
گرچه از اين آمارهای متناق نمیتوان به نتیجه قطعی دست يافت، در يك نگاه کلی به آمارهای ارائه شده در منابع گوناگون، میتوان گفت که دو دسته دادههای کاملا متناقض درينباره وجود دارند: يك دسته، تعداد آنها را تا دهه هفتم از سده 18، حدود 022 تا 822 خانوار؛ و دسته ديگر، در طول سده 18، جمعیت آنان را حدود 522 تا 822 خانوار برآورد کرده اند، اما صرف نظر از آمار ظهیرالدوله، عمده آمارها در عصر مشروطه نشان دهنده افزايش دو برابری جمعیت يهوديان همدان است. البته برای دستيابی به يك آمار نسبی، میتوان از برخی دادههای متناق در يك دوره زمانی چشمپوشی کرد. آمار ظهیرالدوله )دو هزار نفر( با آنکه متناق با روند افزايش جمعیت يهوديان همدان در عصر مشروطه است، قابل اعتناست؛ زيرا او حاکم همدان بود و، همچنین، به درست نويسی شهره است. میتوان گفت که منظور او فقط يهوديان شهر همدان بوده و دربر گیرنده آمار يهوديان روستاهای اطراف نبوده است. تبلیر بابی گری و ،)842 : بهايیت در میان يهوديان )لوی، 1888 وقوع قحطی عمومی و سراسری در دو نوبت 1088 تا 1080 و 1052، که مهمترين پیامدهای آن شیوع بیماریهای واگیر و افزايش مرگ و میر بود؛ يا تشويق يهوديان برای گرويدن به آيین مسیحیت توسط هیئتهای مذهبی آمريکايی 148 (، طبعا بر روند رشد جمعیت : )سرنا، 1880 يهوديان تاثیر منفی میگذاشت، اما شايد پديده مهاجرت يهوديان از ساير مناطق غربی ايران به همدان و تمرکز آنان در اين ايالت، بهدلیل شرايط مساعدتر زندگی و وجود مقبره استر و مردخای، يا بنابر نوشته گروته، مهاجرت آنان در نتیجه افزايش جمعیت و کاهش مشاغل
158 ( و نیز واقع شدن همدان بر : )گروته، 1888 سر راه تجاری بینالنهرين، عامل دو برابر شدن
جمعیتشان در عصر مشروطه باشد. بنابر اين و با توجه به دادههای مذکور، میتوان گفت که
جمعیت يهود همدان در عهد قاجار از 522 خانوار به حدود 522 خانوار افزايش يافته است.
منابع
اذکايی، پرويز. ) 1842 (. همدان نام.ه همدان: مادستان. اعتمادالسلطنه. ) 1805 (. روزنامه خاطرا. ت تهران: امیرکبیر. اسنادی در رابطه با فتنه «. ) الهی، حسین. ) 1881 دانشکده ادبیات وعلوم انسانی. » سالارالدوله . دانشگاه فردوسی مشه. د س 85. ش 1 و 0 انه، کلود. ) 1884 (. خاطرات سفر کلودانه در آغازمشروطی. ت ترجمه ايرج پروشانی. تهران: معین. اوبن، اوژن. ) 1880 (. ايران امرو. ز ترجمه علیاصغرسعیدی. تهران: زوار.
بايندر،هانری. ) 1882 (. سفرنامه هانری بايند. ر ترجمه کرامت اخ افسر. بی جا: يساولی.
بروگش، هنريش. ) 1888 (. سفری به دربار سلطان صاحبقرا. ن ترجمه حسین کردبچه. تهران:
اطلاعات. پولاك، ياکوب ادوارد. ) 1884 (. سفرنامه پولاك - ايران وايرانیا. ن ترجمه کیکاووس جهانداری. تهران : خوارزمی.
تودولايی، بنیامین. ) 1842 (. سفرنامه رابی بنیامین
تودولاي. ترجمه ناطق مهوش. تهران: کارنگ.
جکسن، آبراهام ويلیام. ) 1885 (. سفرنامه جکس. ن
ترجمه منوچهرامیری، فريدون بدره ای. تهران:
خوارزمی.
چريکف. ) 1854 (. سیاحت نامه مسیو چريک. ف
ترجمه آبکار مسیحی. تهران: زوار.
درووششوار، کنت ژولین. ) 1884 (. خاطرات سفر
ايرا. ن ترجمه مهران توکلی. تهران: نشر نی.
زارعی مهرورز، عباس. ) 1845 (. اوضاع سیاسی و
اجتماعی کردستان از مشروطه تا پايان جنگ
جهانی او. ل پايان نامه دکتری. دانشگاه شهید
بهشتی.
سازمان اسناد ملی ايران، سندهای
.058/058،01581/51،01504/855
سرنا، مادام کارلا. ) 1880 (. سفرنامه مادام
کارلاسرن.ا ترجمه علی اصغرسعیدی. تهران:
زوار.
سیوری،راجر.) 1884 (. ايران عصرصفو. ترجمه
. کامبیزعزيزی. تهران:مرکز،چ 8
ظهیرالدوله. ) 1851 (. خاطرات و اسناد ظهیرالدول. ه
تهران: کتابهای جیبی.
عیسوی، چارلز. ) 1885 (. تاريخ اقتصادی ايران عصر
قاجا. ر ترجمه يعقوب آژند. تهران: گستره.
عین السلطنه، قهرمان میرزاسالور. ) 1884 (. روزنامه
. خاطرات عین السلطن.ه تهران.چ 8
.) فريدالملك همدانی، میرزا محمد علی خان. ) 1850
خاطرات فري. د تهران: زوار.
فلاندن، اوژن. ) 1800 (. سفرنامه اوژن فلاندن به
ايرا. ن ترجمه حسین نورصادقی. بی جا: نقش
جهان.
کرزن، ج. ن. ) 1805 (. ايران و قضیه ايرا. ن ترجمه
وحید مازندرانی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر
. کتاب. چ 0
کنت دوسرسی. ) 1880 (. سفارت فوق العاده کنت
دوسرس. ترجمه احسان اشراقی. تهران: مرکز
نشر دانشگاهی.
گروته، هوگو. ) 1885 (. سفرنامه هوگو گروت.ه ترجمه
مجید جلیل وند. تهران: مرکز.
گرين ويلر بنجامین، سامويل. ) 1888 (. ايران و
ايرانیا. ن ترجمه رحیم رضازاده ملك. بی جا: نشر
نی.
گیرشمن، رومن. ) 1885 (. ايران از آغاز تا اسلا.م
ترجمه محمدمعین. تهران: علمی و فرهنگی.
لمپتون، آ. ك. س. ) 1885 (. ايران عصرقاجا. ر ترجمه
سیمین فصیحی. مشهد: جاويدان خرد.
لوی، حبیب. ) 1885 (. تاريخ يهود ايرا. ن تهران: بنیاد
. فرهنگی حبیب لوی. چ 8
1888 (. تاريخ جامع يهود ايرا. ن تهران: ( _______
بنیاد فرهنگی حبیب لوی.
مقدسی، ابوعبداخ محمدبن احمد. ) 1881 (. احسن
التقاسیم فی معرفه الاقالی. م ترجمه علینقی
منزوی. تهران: مؤلفان و مترجمان ايران.
موريه، جیمز. ) 1848 (. سفر دوم ايران، ارمنستان، -
آسیای صغی. ر ترجمه ابوالقاسم سری. تهران:
توس.
ووستنفلد، فرديناند، ادوارد، ماهلر. ) 1882 (. تقويم
تطبیقی هزار و پانصد ساله هجری قمری و
میلاد. ترجمه حکیم الدين قريشی. تهران:
فرهنگسرای نیاوران.
ويشارد، جان. ) 1888 (. بیست سال در ايرا. ن ترجمه
علی پیرنیا. تهران: نوين.
ويلز ) 1884 (. ايران در يك سده پی. ش ترجمه
غلامحسین قراگوزلو. بی جا: اقبال.
هالینگبری، ويلیام. ) 1888 (. روزنامه سفر هیاتسر
جان ملک. م ترجمه امیرهوشنگ امینی. تهران:
کتاب سرا.
هاکس، جیمز. ) 1805 (. کتاب قامو. س تهران:
طهوری.
Brauer, Erich (1993). The Jews of Kurdistan. Completed and edited by Raphael Patai. Michigan: Wayne State University Press.
Netzer, Amnon (2nd ed.) (2008). “Hamadan”, Ency. Judaica.
http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/judaica/ejud_0002_0008_0_08285.html (1392). Sarshar, Houman (2003). “Hamadan viii. Jewish community”. Ecny. Iranica. http://www.iranicaonline.org/articles/hamadan-viii (1392)._ عضو
هیاتعلمی دانشگاه بوعلی سینا.
پست الکترونیك: amehrvarz@gmail.comکارشناس ارشد تاريخ دانشگاه اصفهان )نويسنده مسوول(. پست الکترونیك: Leila.sharifi89@yahoo.com58/11/
دو فصلنامه پژوهشنامه تاریخهای محلی ایران، سال دوم، شماره سوم، پاییز و زمستان 1393