لهجه ولباس تربت جامی....،خداحافظ
لباس محلی خلاصه شده است در موسیقی و رقص محلی تربت جام.این در حالی است که در لباسهایی که برای عروسکهای ملی دارا و سارا طراحی شده است پوششهای مختلفی در نظر گرفته شده است که همه آنها متعلق به استانهای بخصوصی می باشد به عنوان مثال لباس بلوچی یا کردی ....اما تنها لباسی که عنوان شهر را همراه خود دارد لباس تربت جامی است که بر تن دارا وسارا می باشد که خود نشان از اصالت این نوع لباس دارد که متاسفانه در بین مردم تربت جام هیچگونه طرفداری ندارد و می شود گفت که رو به نابودی است.
مسئله دیگر لهجه محلی مردم تربت جام است گرچه لهجه هنوز سرنوشت تلخ لباس محلی را پیدا نکرده اما از شواهد بر می آید که در آینده نزدیک چنین سرنوشتی نیز به سراغش خواهد آمد.
لهجه تربت جامی به اعتقاد برخی از کارشناسان یکی از اصیل ترین و دست نخورده ترین لهجه های کشور می باشد که شاید بن بست بودن شهر و در تعامل کمتر بودن با سایر لهجه ها موجب این خصوصیت شده است.
اما چند سالی است که لهجه مردم تربت جام دچار تحولاتی شده است بدین منظور که در بسیاری از خانواده ها به دلایل گوناگونی با فرزندان خود با لهجه محلی صحبت نکرده بلکه با لهجه اصطلاحا تهرانی صحبت می کنند که موجب می شود فرزندان چنین خانواده هایی نتوانند و یا نخواهند به لهجه والدین خویش صحبت کنند.
برخی خانواده ها صحبت کردن با این لهجه را نوعی کسر شان برای فرزندان خود میدانند این در حالی است که پدر و مادر با یکدیگر با لهجه تربت جامی صحبت می کنند اما با فرزندان خود به طرز دیگری صحبت می کنند.بطوریکه برای بسیاری از این فرزندان لهجه تربت جامی وسیله ای برای خنده و تمسخر در آمده است.
اگر بخواهیم از دیدگاه جامعه شناسی به موضوع نگاه کنیم دلایلی مختلفی را می توان در ریشه یابی آن مطرح کرد.که شاید مهمترین و اصلی ترین آن تسلط رسانه ای لهجه خاص که همان لهجه پایتخت است می باشد. امروزه تلویزیون که تاثیر گذارترین وسیله ارتباطی به حساب می آید ساعات قابل توجهی از اوقات مردم را به خود اختصاص داده است این مسئله پیامدهای بسیار زیادی در تمامی سطوح زندگی که از موضوع این مقاله خارج است دارد که یکی از آنها موضوع مورد بحث ما یعنی تاثیر آن بر لهجه های محلی است.
بهر حال کودکی که ساعتهای زیادی را به تماشای تلویزیون می پردازد مجری ها،قهرمانان کارتونها یا سریالها و فیلمهای سینمایی با لهجه خاص صحبت می کنند که خواه نا خواه افراد از آن تاثیر می پذیرند که یکی از این تاثیرات از بین رفتن لهجه های بومی میباشد.
به همین دلیل هم می باشد که چند سالی است صدا و سیما به فکر راه اندازی شبکه های استانی افتاده است تا از این طریق از سیطره فرهنگ پایتخت بر سایر نقاط کشور بکاهد و موضوع دیگری که در لابلای مطالب به آن اشاره شد مسئله خانواده ها می باشد که به این موضوع توجه کامل ندارند خانواده ها به جای صحبت نمودن با لهجه محلی به فرزندان خود با لهجه دیگری صحبت می کنند و مسلم است که فرزندان این خانواده ها با لهجه بومی خویش بیگانه شده و آنرا از یاد می برنند که شاید خود خواننده محترم نیز این موضوع را تائید کند.
در بسیاری از مراسم تا جلسات مختلف افراد از صحبت نمودن با لهجه محلی ابا دارند و به هر دلیل از کاربرد آن خودداری می کنند درمدارس چنین امری صادق است.
همین مسئله مرا به یاد مرحوم مهدی اخوان ثالث انداخت که این مرد بزرگوار با وجود اینکه از بزرگان ادب فارسی بود در اکثر مراسم سخنرانی خویش با لهجه شیرین مشهدی صحبت
می کرد.
اما بسیاری از ما از لهجه بومی و محل خویش که از عناصر فرهنگی شهرمان محسوب نمی شود گریزان هستیم که اگراین روند ادامه یابد ممکن است به نابودی لهجه محلی تربت جام بیانجامد.
در مورد راهکارهای جلوگیری از پیشرفت این مسئله می توان خانواده را مهمترین عامل دانست نهادی که بیشترین تاثیر را برکودکان و فرزندان می گذارد.خانواده ها باید به این موضوع توجه داشته باشند که آنان هستند که می توانند فرهنگ جامعه را حفظ کنند باید به فرهنگ بومی و محلی خویش افتخار کرده نه اینکه از آن دوری جست ودر صدد جایگزین آن بر آمد.
مدارس را هم نباید فراموش کرد البته نمی توان به مدارس اجبار کرد که دانش آموزان در آنجا به لهجه تربت جامی صحبت کنند اما اگر در پاره ای از مواقع معلمان و اولیاءمدارس که اکثر آنان محلی هستند با دانش آموزان با این لهجه صحبت کنند تاثیر فراوانی میتواند داشته باشد.
منبع: http://sdjami.blogfa.com/post-3.aspx