گذشته‌ی ترکمن و نحوه‌ی زندگی‌اش، به دوتار و موسيقی ترکمنی تأثيراتی گذاشته است. عدم وجود وسايل ارتباط جمعی، زندگی کوچ ‌نشينی، بُعد مسافت، عدم وجود وسايل حمل و نقل امروزی و کمبود ارتباط بين طوايف مختلف ترکمن ويژگی‌هایی را در موسيقی ترکمنی بوجود آورده که رشد، توسعه و رواج بيشتر در بعضی مناطق ترکمن ‌نشين نسبت به برخی مناطق ديگر و تفاوتهایی در نحوه‌ی اجرا و فن تکنيک موسيقی ترکمنی بعضی از آن ويژگی‌ها بوده و تحت عنوان «سبکهای موسيقی ترکمنی» قابل بررسی می‌باشد.
1- سبک دامانا: اين سبک بيشتر در مناطق بين دوشاق تا قيزيل آربات مثل کلته چينار، أنِو، باغير، چوقور آغيللی رواج دارد. دوردی باغشی هنرمند نامدار سبک دامانا سه نسل پيش می‌باشد. سپس پسرانش خوجا مراد باغشی و نوه‌اش بگ مراد باغشی ادامه دهندگان اين سبک بوده‌اند. بعد از دوردی باغشی آبيل اسه‌ن باغشی اين سبک را در باغير و قيزيل آربات رواج داده است. همچنين گوامت باغشی اهل باغير و قوچ‌مراد باغشی اهل عشق‌آباد از هنرمندان سرشناس اين سبک بوده‌اند.
در سبک دامانا نقل داستان و اجرای سرودهای مربوطه بويژه داستان شاصنم – غريب وجود دارد. خوانندگی دو خواننده به صورت سوال و جواب و يا اجرای نيمه اول سرود توسط خواننده‌ی شاگرد و اجرای نيمه دوم آن توسط خواننده‌ی استاد وجود داشته است.
سبک مذکور تأثيرات متقابلی با ساير سبکها بويژه باسبک آخار تکه داشته است، طوری که استادانی مثل ساری باغشی، ساخی جبار، اراز گلدی الياس از هنرمندان نامی اين سبک نيز محسوب شده‌اند.
2- سبک آخال تکه: مرکز اين سبک منطقه‌ی گوک‌دپه بوده و «سبک‌ مقام‌ها» نيز به شمار آمده است. در سبک مذکور دوتار نسبت به ساير سبک ها مهم‌تر شمرده شده و طبيعتاً از جايگاه ويژه‌ای برخوردار بوده و از ادوار بسيار پيش رونق خاصی داشته تا حدی که در مقطعی از تاريخ به کسانی حق سکونت در مرکز (گوک دپه) داده می‌شده که يا نوازنده‌ی دوتار باشند و يا کم و بيش از دوتار معلوماتی داشته باشند. در غير اين صورت حق استفاده از آب برای کشاورزی داده نمی‌شده است.
بنا به دلايل قيد شده «مقام»هايی نظير قونگور باش مقامی، آيراليق مقامی، اِرکِک‌ليک مقامی، شا ديللی، گوک دپه مقامی، گؤر اوغلی نينگ آت اويناديشی، مقام‌لار باشی، آت چاپان، حومار آلا، شيرين شکر، حاجی قولاق، يانديم، بورناشاق، باغاگيره‌لی و بسياری از «مقام‌»های ترکمنی از اين سبک سرچشمه گرفته و اين سبک را با نام «سک مقام»ها مزين نموده‌اند.
استادانی مثل شوکور باغشی اهل دوشاق، آمان گلدی گؤنی‌بگ‌ او که استاد کل باغشی بوده و در جنگ گؤک دپه به شهادت رسيده و قول گلدی اوسسا، يوْو باغشی اهل گوک دپه، کِِپه‌لأنگ کؤری، آشير آتا استاد ساری باغشی، محمد مراد اوستا استاد کل باغشی و ميللی آقا، آللا بردی معروف به کِل باغشی، تاج محمد سوخانقلی پدر چاری تاچ محمد، ميللی تاچمراد (ميللی آقا) ساری باغشی، حاللی باغشی يکی از استادان ساخی جبار، ساخی جبار ملقب به اوغلان باغشی، پورلی ساری، چاری تاچ‌محمد، جبار خان صحت، ياغمير نورگلدی،‌ آتا آولی، اراز گلدی الياس، آی محمد آشير و … از هنرمندان نامی اين سبک می‌باشند.
اجرای آهنگ‌ها چه در نوازندگی و چه در خوانندگی در سبک مذکور بيش از ساير سبکها و نظم و قانونمندی محسوس است و به دليل رشد و رواج بيشتر دوتار سبک ياد شده کم و بيش به ساير سبک‌ها تأثيراتی داشته که برای مثال بعضی از اساتيد گذشته در بعضی حالات سبک دامانا را گوشه‌ای از سبک آخال تکه تلقی کرده‌اند.
3- سبک سالير – ساريق: اين سبک بيشتر در مناطقی مثل ماری، سرخس، يول اؤتن، تاغتا بازار و ترکمن قالا رواج دارد. سرشناس‌ترين استاد سبک مذکور جبار ساريق يا جبار پندا بوده و سپس اساتيدی مثل نوبات باغشی، قارلی باغشی، يول آمان موخی، اراز سالير، قارلی سلطان اوغلی و گيرمان باغشی آن را ادامه داده‌اند.
در اين مناطق نی‌نوازی و خوانندگی همراه آن بيشتر رواج داشته و هنرمندانی مثل ماخميت آريق، پيدا تويدوکچی، کؤرحان، آناقلی ساری، آقا جان تويدوکچی، سلطان تويدوکچی، ياز محمد کوسه، باقی ماشاق نی‌نوازان نامدار و آقا جان باغشی،‌ آلی باغشی، ياغشی صحت، اراز سالير مأتی اوغلی، آنا صحت باغشی از خوانندگان همراه نی بوده‌اند. در اين سبک اهميت و رشد و رواج نی تا حدی بوده که دوتار سرگرم کننده‌ای در غياب نی محسوب شده است.
پس از گشايش راديو عشق‌آباد و دعوت به کار شدن استادانی مثل اراز سالير، قارلی باغشی، نوبات باغشی و تأثير سبک آخال تکه بر دوتار نوازی در اين سبک «آهنگ‌های بدون کلام سرودها» شروع به شکل گيری می‌نمايد. استادانی مثل دوردی نظر خدای بر‌ن، اراز باغی بک، حان آقی، ياز گلدی قوات، ادامه‌دهندگان اين سبک بوده‌اند. در سبک ياد شده نسبت به ساير سبک‌ها کمانچه کمتر بکار گرفته شده است.
3- سبک يوموت – گؤکلنگ: در مناطقی مثل آليلی، داش حوز، تاغتا، کونه اورگنج، قازانجيق، قيزيل اترک، حسنقلی، چله‌کن، قارری قالا و ترکمن ‌صحرا رواج دارد.
قارا دألی گؤکلنگ اهل غارری غالا سرشناس‌ترين استاد اين سبک محسوب شده واساتيدی مثل نظر باغا (استاد مختومقلی قارلی) از شاگردان وی می‌باشند. نظر باغا، استاد بزرگ موسيقي ترکمنی مختومقلی قارلی معروف به چوال باغشی، حوجا نفس باغشی ملقب به چودور باغشی يا چودور کؤر، ملا قووانچ اهل قارری قالا، رجب قيزيل، ساپار بکی، آلی سيد قيجاقچی و نوربردی قول ادامه دهندگان اين سبک بوده‌اند.
نقل داستان و اجرای سرودهای مربوطه توسط خواننده، در سبک مذکور وجود داشته و فشار زياد بر گلو در اثنای خوانندگی بسيار محسوس است.
در بررسی بيشتر اين سبک به تفاوت‌های آن با ساير سبک‌ها پی می‌بريم که:

1- در سبک ياد شده گلوی خواننده فشار زيادی را متحمل می‌شود و جق‌-‌جق تحت تأثير اين نوع صدا حالت‌های ويژه‌ای را دارا است.
2- در سبک دامانا گلو کمترين فشار را متحمل شده و جُق‌-جُق (تحرير‌های ويژه در خوانندگی موسيقی ترکمنی) تقريباً وجود نداشته و فقط صداهای ويژه‌ای به غير از جق- جق که بدون فشار بر گلو اجرا می‌گردد و کش‌دادنهای مخصوص در صدا توسط خواننده مشاهده می‌گردد.
3- در سبک سالير – ساريق صدای تو دماغی و جق- جق نيز نشأت گرفته از اين نوع صدا وجود دارد.
قربان سيد مأمت، ايل آمان آنا، تويلی اوتوز، آشير مأمت داود، سارمان خدای بردی، باللی مأت گلدی، نظرلی محجوبی، چالمان باغشی و … از ديگر اساتيد اين سبک محسوب می‌شوند. البته لازم به ياد‌آوری است، اساتيدی مثل نظرلی محجوبی و ساير اساتيد موسيقی ترکمنی در ترکمن‌صحرا بنا به اقتضای کار تنها در يک سبک اجرا نکرده بلکه در چند سبک خوانندگی کرده‌اند.
5- سبک چودور: در مناطقی مثل تلمان، قيرق قارا، تومماق ياپ که جزء منطقه داش حوز می‌باشند وهمچنين در منطقه شمال غربی بالکان (نفت‌داغ) شهر صايات رواج دارد.
هنرمندانی مثل اسماعيل باغشی، قنبر باغشی، حان جان قيجاقچی، چودور باغشی، جوما مراد باغشی، باباجان ايشان، حان مأمّت قيجاقچی، تأجی بای قربان، پالتا باغشی از نمايندگان اين سبک محسوب می‌شوند.
در سبک مذکور نيز روايت داستان و اجرای سرودهای مربوطه وجود دارد. عليرغم داشتن شباهتهای اندکی با سبک يوموت گؤکلنگ به لحاظ نحوه اجرای موسيقی، به عنوان سبکی مجزا و مستقل شناخته می‌شود.
در مورد سبک‌ها ياد‌آوری نکاتی ضروری بنظر می‌رسد: گاهی پيروی از استاد وتقليد کار وی به عنوان سبک مستقل تلّقی می‌گردد که چنين نگرشی چندان صحيح نبوده و در اصل کوشش شاگرد در دست‌يابی به سطح فنی و تکنيکی استاد می‌باشد.

نسبت دادن سبکی به نام شخص نمی‌تواند صحيح باشد. برای مثال، سبک ساخی جبار، سبک مختومقلی قارلی و يا سبک اؤده نياز نوبات و … بجا نمی‌تواند باشد. زيرا سبک‌ها از قبل وجود داشته‌اند. قبل از ساخی باغشی استاد وی و يا قبل از چوال باغشی استاد او در سبک خود هنرنمايی می‌کرده است. هنرمندان موسيقی ترکمنی با پيروی از سبکی در وهله‌ی نخست با تقليد ازکارهای استاد خود به سطح فنی و تکنيکی وی دست يافته و پس از آن آثار مستقل خود را به دنيای موسيقی تقديم نموده‌اند.
امروزه مشاهده می‌گردد، بعضی از علاقمندان موسيقی که دلسوزانه بدنبال تحقيق و پژوهش و گردآوری اطلاعات درباره‌ی موسيقی هستند، هر چند آگاهانه و يا ناآگاهانه، عمداً و يا غير عمدی علاقمند به مطلح نمودن سبک جديد و يا نحوه‌ی اجرای استادی را که سبک اجرایی وی مشخص هست، در قالب زيرمجموعه‌های مختلفی از سبکی تقسيم‌بندی نمايند. همانند مختلف بودن اثر انگشت انسانها، بديهی است که در اجرای موسيقی، تفاوت‌هایی بين هنرمندان و اساتيد يک سبک مشخص وجود داشته باشد. امّا، با اساس قرار دادن اين تفاوت‌ها، تقسيم‌بندی سبک مشخص در قالب زير‌مجموعه‌ها و يا قلمداد کردن سبک جديد صحيح خواهد بود؟

طبق استناد به معلومات انتقالی از اساتيد گذشته سبک‌های موجود سبک‌های ياد شده است.

فصلنامه ياپراق / سال سوم / شماره‌ی 10 / تابستان 1379

منبع:www.goodarzidotar.com