از همه مهم‌تر، این شهر در قرن 11 میلادی پایتخت سلجوقیان بود، سپس در دوره شاه‌عباس اول صفوی، پایتخت از قزوین، به اصفهان انتقال داده و از نو آباد شد. نکته مهم در این آبادانی، دوباره ساختن میدان نقش جهان در اصفهان و خلق بزرگ‌ترین نقطه مرکزی در پلان شهرسازی در دنیای اسلام است. در اطراف آن عالی‌قاپو در تقابل با باب علی در عثمانی، مسجد شیخ لطف‌الله، بازار سرپوشیده اصفهان و در شرق آن مسجدجامع کنونی، مسجد شاه سابق واقع است.

اصفهان به جهت رنگ آبی هنر کاشی‌سازی، شهری آبی در دامنه زاگرس است. زاینده‌رود، شهر چهار میلیون نفری اصفهان را به دو نیم تقسیم کرده است. پل‌های «الله‌وردی‌خان»، «جویا» و بخصوص پل «خواجو» در قیاس با پل‌های «ونیز» و «فلورانس» رشک‌برانگیزند. این پل‌های طویل دو طبقه و شامل حجره‌های بسیاری‌اند.

                                                  انتشار این مطلب در روزنامه «ملیت»

در شرق زاینده‌رود نیز منطقه جلفا قرار دارد. موزه و کلیساهای ارمنی این منطقه دیدنی است. ارمنی‌های ایران هم در گذشته و در حال حاضر مرفه بودند و با فرهنگ ایران عجین شده‌اند. هتل عباسی که از دوره شاه‌عباس باقی مانده، مهم‌ترین اقامتگاه تمام عمرم بود. محله سلجوقی نیز که در دوره سلطان آلب ارسلان و ملکشاه ساخته شده است نیز ...

می‌توان گفت مسجدجامع که در قرن 11 میلادی ساخته شده اثر نظام‌الملک وزیر است. حتی بخشی که تیمور به آن اضافه کرده و شبستان زمستانی نام دارد نیز موجود است. مسجدجامع یکی از مهم‌ترین آثار تمام دنیای شرق و آرامگاه خواجه نظام‌الملک از لحاظ گنبد و تکنیک ساخت، شاهکار قرن است.

وایتسکر، رییس‌جمهور اسبق آلمان، زمانی که برای شرکت در جلسه‌ای به ایران سفر کرد، اصفهان را هم دید. معمار ارشدی که مسئول معرفی شهر به او و هیأت همراهش بود، برای وایتسکر جمله معروف گوته در توصیف شهر "ناپولی" را که گفته بود پیش از مرگ قطعا ناپولی را ببینید، نقل کرد. وایتسکر نیز گفت باید این جمله را درباره اصفهان نیز به‌کار برد. معمار ارشد جوان بسی فرزانه بوده است.

معماران و هنرمندان ایرانی همواره قابل تقدیر بوده‌اند، زیرا مانع ساخت برج و آسمان‌خراش در وسط شهر و نابودی این آثار شده‌اند. در رأس موزه‌های اصفهان، کاخ چهل‌ستون است که می‌توان آن را با تالار مرکزی در کاخ توپقاپی مقایسه کرد. اصفهان هنوز هم شهری است هنرپرور با بازارها و کتابخانه‌های فراوان.

اصفهان نفس راحتی کشیده، تاریکی شب به روشنایی مهیجی تبدیل شده است. بازارها رونق گرفته‌اند. در اندیشه آنم که چندی بعد، اصالت تنهایی‌اش در میان شلوغی حضور گردشگران باقی می‌ماند؟ باز هم می‌توان کنار میدان نشست و اصفهان سابق را تصور کرد، کنار پل خواجو به کوه صفه نگریست و ایران دوران صفوی را خیال کرد؟ مبادا همه‌جا مثل شهرهای کشور ایتالیا مملو از سر و صدای گردشگران شود؟ شهر زیبایی مانند اصفهان به‌سختی خواهد توانست از خودش مراقبت کند.