داستان دو روستا با شش مسجد ودو حوزه ی علمیه اما بدون مدرسه!

اولکامیز- عطا محمد فروز-اشتباه فکر نکنید مکانی که از آن صحبت میکنیم نه در افغانستان است و نه در سومالی، بلکه دربیخ گوش ماست ودر فرهنگی ترین نقطه ی استانمان گلستان.

در مکانی نزدیک به شهر قدیمی جرجان روستای دو تکه ای وجود دارد که با شنیدن مشخصه های فرهنگی آن شما نیز متعجب خواهید شد این دو روستا که به نام های قلندر آباد های بالا وپایین شناخته می شوند وبا جمعیت سرجمع حدود 500 خانواری ، در فاصله ای کمتر از یک کیلومتری یکدیگر قرار دارند.

متاسفانه علیرغم سکونت افراد  زیادی در این دوروستا و وجود مراکزی  چون خانه ی بهداشت و دهیاری و شش مسجد و دوحوزه ی علمیه وزمانی پست و مخابرات ، متاسفانه ازهر گونه فضای آموزشی رسمی در آن خبری نیست، طوری که بچه های ابتدایی ده بالا برای درس خواندن مجبورند به مدرسه ی ابتدایی شهرک اسلام آباد چسبیده به زیارتگاه امامزاده یحیی بن زید بروند و بچه های ده پایین  باشرایطی اسف بارتر، باید مسیری سه چهار کیلومتری را درعرض جاده ی منتهی به شهرطی نمایندو خطر تصادف با وسایط نقلیه را به جان بخرند تا به مدرسه ی امام اعظم برسند و برتمام اینها، مسئله باز گشت آنها در شیفت های عصرو نا امنی مضاعف  منطقه را به هنگام غروب آفتاب اضافه نمایید تا تجزیه ی مسئله کمی راحت تر صورت بگیرد.

دراین دو روستا که که برکناره های شهر تاریخی جرجان قدیم قرار گرفته اندبه علت اینکه درهرگونه فعالیت عمرانی از نصب یک تیر برق معمولی گرفته تا فعالیت های بزرگی چون گاز رسانی و ساخت وساز ملزم به رعایت دستورالعمل های بسیار سخت گیرانه ی سازمان میراث فرهنگی هستند ، نبود مدرسه این بدیهی ترین واصلی ترین مرکز فرهنگی سیتم اداری کشور از نقطه نظر فرهنگی قابل دفاع به نظر نمی رسد.آن هم درست در زمانی که وزیر محترم آموزش و پرورش از وجود مدارس یک نفره در کشور صحبت می کند.

اینکه مسئولین میراث فرهنگی و گردشگری کشورمان از میراث فرهنگی گذشتگانمان به خوبی پاسداری می کنند جای بسی سپاس  دارد ولی مشخص نیست این سوال را باید از چه کسی  پرسید که وظیفه ی تربیت وامنیت میراث حقیقی جامعه یعنی فرزندانمان دراین بین چه می شود؟