وی افزود: ما ترجمه را در سه حوزه و با معیارهای متفاوت انجام می‌دهیم؛ کتاب درسی که علم آن از غرب وارد می‌شود که در این بخش ترجمه یک «باید» است، اما نه با نگاه تقلیدی و طوطی‌وار. این کتاب باید توسط استاد با نگاهی نقادانه سر کلاس برده شود و به دانشجو اجازه نوآوری داده شود. بخش دوم، برای کار پژوهشی است؛ یعنی برای انجام طرحهای پژوهشی، نیازمند ترجمه هستیم. بخش سوم، الگوبرداری از مبانی نظری یا معرفت‌شناسی یا همان چیزی است که به عنوان الگوی نظری از غرب به ما می‌رسد، که هر کدام از این بخشها اقتضائات خاص خودش را دارد.
مدیر گروه پژوهشهای زبانی «سمت» تصریح کرد: ممکن است برای یک کار پژوهشی بخشهایی از کتاب را مورد استفاده قرار دهید و بحثهای ارزشی و فرهنگی خیلی در آن مطرح نباشد، اما وقتی کتابی سر کلاس خط به خط تدریس می‌شود، به طور قطع لابه‌بلای این خطوط گفتمان پنهانی وجود دارد که مؤلفِ اثر در زندگی‌ با خودش حمل کرده است و به دانشجو منتقل می‌شود. برای ترجمه این کتاب، به جز ترجمة مفاهیم، باید از فیلترهای ارزشی نیز استفاده کنیم و این کاری است که تمام نظامها برای خدشه‌دار نشدن فرهنگ خودشان انجام می‌دهند. در واقع در ترجمه، معیار اول ما معیار علمی و معیار دوم، معیار ارزشی و فرهنگی است.
در این گفتگو، دکتر مسعود فکری عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و دکتر منوچهر صانعی عضو هیأت علمی و استاد گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی نیز به بیان نظرات خود در باب وضعیت ترجمه کتابهای علوم انسانی در ایران پرداختند.