چاغری ( چغری) بگ ترجمه ی : حاج محمّد قجقی
زمانی که سلطان مسعود غزنوی بسال 1024 / م ( 416 / ه.ق- 404/ ه.ش) وارد ماوراءالنهر شد،سرکرده ی ترکمن ها و سلجوقیان، یعنی ارسلان یبغو را به اسارت گرفت و به هندوستان روانه نمود.در نتیجه بخشی از مرد م تحت اطاعت غزنویان در آمدند .بخشی نیز به طغرل بگ و چاغری بگ پیوستند و اردوی ایشان را تقویت نمودند. بدین صورت دو برادر، به همراه عمویشان، موسی یبغو، بر ترکمن ها ریاست یافتند.
رهبران ترکمن که در منطقه ی ما وراء النهر ، زندگی راحت و آزادانه ای داشتند، پس از مرگ علی تگین،که حامی و پشتیبان ایشان بود، در شرایط دشواری قرار گرفتند.چاغری بگ و طغرل بگ که بخاطر حملات امیران بخارا و خوارزم، مجبور به ورود به خراسان بودند ،ناچار شدند برای در خواست ییلاق و قشلاق جهت دام هایشان، به والی سلطان مسعود غزنوی در خراسان مراجعه نمایند. امّا نه تنها در خواست ایشان پذیرفته نشد ، بلکه برای دور کردن آن ها از منطقه، سپاه بزرگی به سمت ایشان گسیل گردید.
در جنگی که در نزدیکی نسا صورت گرفت ، پیروزی از آن رهبران سلجوقی ، یعنی طغرل بگ و چاغری بگ گردید.( 1035/ م – 426 ه.ق- 414/ ه .ش). بخاطر این موفقیّت، سلطان مسعود غزنوی، با سلجوقیان به مذاکره پرداخت و ضمن قبول درخواست های ایشان ( و مازاد بر آن ) برخی امتیازات را نیز برای آن ها قایل شد.سلطان مسعود در مقابل دادن دهقان و دهستان، ایشان را به مقابله با اوغوزان مکلّف نمود.امّا چون سلجوقیان نتوانستند از حملات اوغوزان جلوگیری نمایند،یک بار دیگر ، در مقابل سلطان مسعود قرار گرفتند.سلجوقیان اردوی بزرگی را که سلطان گسیل داشته بود،مغلوب نمودند.حتّی چاغری بگ، والی جرجان را که به او تهاجم نموده بود، شکست داد و در سال 1037/ م ( 428 / ه.ق- 416 / ه.ش) شهر مرو را متصّرف شد. او در آن شهر با عنوان « ملک الملوک» فرمانروایی خویش را اعلام نمود. به نام او خطبه خوانده شد. سوباشی،فرمانده غزنوی ، با شنیدن این خبر، در راستای اطاعت از امر موکّد صادر شده ،علیه سلجوقیان به حرکت در آمد. در محلّی به نام « تلخاب »و پس از نبرد شدید دو روزه، یک بار دیگر، سلجوقیان به پیروزی دست یافتند( 1038 / م -429 / ه.ق- 417 / ه.ش) و شهرهرات را نیز تصرّف کردند.در همین سال در نیشابور نام طغرل بگ، به عنوان اولین سلطان سلجوقی ، اعلام گردید.
سلطان مسعود غزنوی که متوجّه وخامت اوضاع شده و قدرت یابی بیشتر سلجوقیان را به چشم می دید، با سپاهی بزرگ، علیه سلجوقیان لشگر کشی نمود و جرجان را پس گرفت.او برای این که بوری تگین را به متابعت خویش در آورد،پس از عبور از شهر بلخ، وارد منطقه ی ماوراء النهر شد.امّا بعد از آن که خبر حرکت چاغری بگ را به سمت خود در یافت نمود ، عقب نشینی کرد و در سال 1039 / م (430 / ه.ق – 418 / ه.ش ) در روستای علی آباد، با قوای چاغری بگ مصاف داد و به یک پیروزی نسبی دست پیدا نمود .امّا چون می خواست یک نتیجه ی قطعی بدست آورد، دوباره قوایی علیه چاغری بگ گسیل داشت. چاغری بگ، در مقابل با شیوه ی وور- قاچ ( بزن و در رو) صدمات و تلفات سنگینی بر قوای غزنوی وارد آورد.در نتیجه، در جنگی که در 23 ماه مه 1040 /م ( 431 / ه.ق- 419 / ه.ش) صورت گرفت، و سرنوشت و آینده ی سلجوقیان را مشخّص نمود، در روستای دندانقان ، با غزنویان به مقابله برخاست.در این جنگ، که فرماندهی آن را چاغری بگ در دست داشت،سلجوقیان پیروزی درخشانی بدست آوردند و قوای غزنوی را متلاشی نمودند. اگر چه سلطان مسعود به سختی جان سالم بدر برد،قرارگاه وهمه ی خزانه اش بدست سلجوقیان افتاد. به خاطراین پیروزی، تعداد فراوانی از طوایف ترکمن به سلجوقیان پیوستند.
در قورولتایی که پس از جنگ دندانقان تشکیل شد، به مقتضای آداب و رسوم قدیمی ترکان در خصوص دولت، قلمروی - آتی- سلجوقیان را بین خود تقسیم کردند. بر این اساس مقرّرشد طغرل بگ، در منطقه ی عراق عجم و چاغری بگ در منطقه ی شمال خراسان و اراضی در اختیار غزنویان، به فتوحات بپردازند. موسی یبغو هم مامور فتوحات در منطقه ی هرات و سیستان گردید.
چاغری بگ طبق برنامه عمل کرد و در سال 1040 /م ( 431 / ه.ق- 419 / ه.ش) به سمت بلخ عزیمت نموده ، نیروهای امدادی غزنوی به فرماندهی، مودود – پسر سلطان مسعود – را شکست داد و شهر را متصرّف گردید. آلتون تاق ، فرمانده ی شهر نیز متابعت چاغری بگ را پذیرفت. چاغری بگ بعدآ شهرهای جرجان، ختلان و تخارستان را تحت حاکمیت خویش در آورد و شهر مرو را به عنوان مرکز حکومت برگزید. اگر چه مودود ، سلطان جدید غزنه و پسر مسعود، از فرصت بیمار شدن چاغری بگ در سال 1040 /م استفاده نموده، برای پس گرفتن بلخ و تخارستان نیروهایی اعزام کرد، نیروی مزبور بدست آلپ آرسلان – پسر چاغری بگ – شکست یافت. مدّ تی بعد چاغری بگ سلامت خویش را باز یافت و شهر ترمذ را تصرّف نمود.او شهر های بلخ و تخارستان و برخی شهرهای دیگر را به آلپ آرسلان، واگذار نمود و او را مامور جنگ با غزنویان کرد.چاغری بگ پسران دیگرش را مامور جاهای دیگر نمود.
چاغری بگ با در گذشت ابو کالیجار – فرمانروای آل بویه در سال 1048 / م (440 / ه.ق- 427 / ه.ش ) پسرش قاوورد را با سپاه بزرگی علیه آل بویه گسیل داشت و در نهایت به سال 1055 / م (447 / ه.ق- 434 / ه.ش) تمامی منطقه ی کرمان به دست سلجوقیان افتاد. در سال 1056 / م ( 448 / ه.ق – 435 / ه.ش) منطقه ی سیستان نیز تحت حاکمیت سلجوقیان در آمد و اداره ی منطقه به موسی یبغو واگذار شد.
چاغر ی بگ همیشه یاور برادرش طغرل بگ بود. اعزام پسرانش آلپ ارسلان و قاوورد، برای سرکوب ابراهیم ینال - که علیه طغرل بگ قیام نموده بود، یک مورد از کمک های او بشمار می رود. پس از این واقعه چاغری بگ احساس ناخوشی نمود و در سنّ 70 سالگی و در سال 1060 / م ( 452 / ه.ق- 439 / ه.ش) در شهر سرخس- زاد گاه بسیاری از فضلا ی اسلام و اولیا ء – در گذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد. چاغری بگ علاوه بر آلپ ارسلان- فرمانروای خراسان ، و احمد قاوورد، فرمانروای کرمان ، ویاقوتی والی آذربایجان، فرزندانی به نام های بهرامشاه . سالیمان داشت. ایشان نیز در مناطق مختلف مملکت به دولت و اسلام خدمت می نمودند. چاغری بگ پدر چهار دختر نیز بود.
داوود چاغری بگ به همراه برادرش طغرل بگ، سرتاسر ایران و خاور نزدیک را فتح نمودند، با گرد آوردن ترکان به عنوان ملّتی فاتح و با گشودن درهای آناتولی به روی اسلام، به ترکان و اسلام خدمات بسیار بزرگی انجام داده اند. دولت بزرگ سلجوقیان و تمدّن آن ، زمینه های لازم برای تاسیس امپراتوری عثمانی و پیشروی آن تا دروازه های وین را فراهم ساخت. منابع اتّفاق نظر دارند که چاغری بگ بسیار متدّین و دادگر،حلیم، خوش خلق ، با مروّت و مجاهد بوده است.
توضیح مترجم: این مطلب بسیار کوتاه از منابع اینترنتی گرفته شده و به زبان ترکی استانبولی بوده است.غرض آشنایی بسیار مقدّماتی با بخشی از تاریخ سلجوقیان بود.تواریخ هجری قمری و هجری شمسی را برای استفاده بیشتر خوانندگان افزوده ام.