بررسی دوره ی زندگی وآثارادبی شاعرکلاسیک ترکمن «سیدناظارسیدی
لازم است به این نکته نیز اشاره نمائیم که ازاین پس هریک ازاعضای جمعیت مختومقلی موظف شده اند گزارش نشست های ماهانه را تهیه وتنظیم ودراسرع وقت برای انتشار درسایت مختومقلی وسایر رسانه ها دراختیار مسئول سایت قراردهند. گزارش نشست116جمعیت مختومقلی را ازاعضای فعال این تشکل،محمدقربان ارازی،تهیه وتنظیم کرده است.
]عيدمحمد اونق (آيدي شاهير) شاعرومحقق فرهنگ وادب،درنشست116جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله کنفرانس خودرا پیرامون ویژگیهای دوره زندگی وآثارادبی شاعرکلاسیک ترکمن «سیدناظارسیدی»اینگونه آغازکرد:

بنام خدا
سلام دوستان، ياران، و فرهيختگان عزيز و آنانيكه هميشه يار و ياور اينگونه مجالس و محافل بوده و هستند، اكنون كه در محفل گرمتان حضور يافتهام با نهايت خرسندي اجازه مي خواهم تا سپاس بينهايت خودم را تقديم كنم، خدمت دوستان و سروراني كه ميدان فرهنگ و ادب را خالي نگذاشتند و هماره بستر مجاري عقل وانديشه و خردورزي را به ناخن بسنديدند تامجراي فرهنگ و فضل و اخلاق هميشه جاري باشد.
«آب مي رود، سنگ مي ماند» ضرب المثل تركمن
سنگ براي صيقل خوردن محتاج آب است تا غلتانده شود آب مي رود و سنگ مي ماند چرا كه هواي عشق جريان جاودانه در سر دارد.
شاعر مبارز وخوش گوي ما سيدنظر سيدي نيز از جنس همين سنگهاست و آنهم سنگِ نشان. سنگ نشاني كه ما را به يكي از سرچشمههاي شعر و ادب تركمن رهنمون مي سازد و وسعت امكانات اين زبان را چه در بحث القاء مفاهيم و چه در بحث صنعت سخن و چه در بحث واژه سازي، و... به شكل زيبا به نمايش مي گذارد.
امروز اينجا در شهر كلاله در اين سالن.
امروز، جمعه آخرين روز آبانماه 1394
كه صحبت سيدنظر سيدي أرساري تركمن را پيش كشيدهايم و در حد بضاعت خود درباره او سخن خواهيم گفت قبل از هر چيز بايد اذعان شود كه ايشان شاعري از حوزه سهييلخان تركمن ميباشد. (اينكه ما أرساري نام طايفه را بعد از تخلص ادبي ايشان آوردهايم بدين خاطر است كه با سيدي خوجه (آرتيق محمد سيدي) براي مخاطبين ما مشتبه نگردد وگرنه ما معتقديم كه ايشان يكي از ستارههاي ادب تركمن است و در قالب طايفهاي نمي گنجد و مانند مختومقلي به همه بشريت تعلق دارد).
بهرحال سيدنظر سيدي اولين شاعر از حوزه فرهنگي سهييلخان است كه ما درباره او نشست گذاشتهايم. بنابراين اجازه مي خواهم مختصري درباره حوزه زباني سهييلخان صحبت كنم تا امكان ورود به بحث زبان شعري شاعر فراهم گردد.
تركمنها عموماً داراي دو حوزه نه چندان متفاوت فرهنگي مي باشند اين دو حوزه را (كوللي تركمن) ميخوانند. 1ـ سه ييلخان 2ـ سويينخان
سهييلخان شامل طوايف اصلي سالور، ساريق، أرساري و شاخههاي زيرمجموعه آنان مي باشد مانند (يمرلي) كه سلطان شاه آتانياز عالم برجسته تركمنستان آن را زير شاخه سالور به حساب آورده است.
سويينخان نيز از طوايف اصلي گوگلنگ، تكه، يموت و زيرشاخههاي آنان را شامل مي شود كه شاخههاي مورچهلي و آل ايلي خود را جزء تكه به حساب مي آورند مي توانند در حوزه فرهنگي سويينخان باشند.
گروه زبان سهييل خاني تركمن ، سالور، ساريق، أرسالي عليرغم تفاوتهاي لهجهاي كه با هم دارند در مقايسه با گروه هاي زبان سويين خاني تركمن تكه، يموت، گوگلنگ كليتي را تشكيل مي دهد كه شنونده تركمن مي فهمد كه اين زبان، زبان متداول سويينخاني نسبت كه در تركمنصحرا و تركمنستان رايج است (در اكثر تركمنستان وگرنه در شرق تركمنستان و حتي در بخشي از جنوب غربي تركمنستان زبان گفتگو سهييل خاني است).
گروه زبان سويين خاني نيز عليرغم تفاوت لهجههاي يموت، گوگلنگ ، تكه كه ويژگيهاي خاص خود را دارند داراي كليتي كه شنونده تركمن را متوجه هويت خود مي نمايد.
زبان سهييل خاني تركمن بيشتر تحت تاثير تركي شرقي است و زبان سويينخاني كمتر.
تفاوت هاي اين دو حوزه هم در ساختار وهم در واژهگان مشهود است.
به عنوان مثال: جمله : مختومقلي پدر ادبيات تركمن است.
مختومقلي توركمن ادبياتينينگ آتاسي بولان، اداي سهييل خاني
مختومقلي توركمن ادبياتينينگ آتاسي بوليپدير، اداي سويينخاني
سهييل خان اين جمله را با بدست آوردن صفت فاعلي (بولماق=بودن) ساخته است . بولان سويينخان فعل بولماق را براي زمان مورد نظر خود صرف كرده است. بوليب دير= تفاوت ساختاري
اشاره به نزديك (اين) نزد سويينخان و سهييل خان متفاوت است.
سهييلخان، بول=اين سويينخان، بو=اين
سويين خان براي ضماير جمع علامت جمع نمي گذارد، بِـز-سِـز
سهييل خان براي ضماير جمع علامت جمع ميگذارد، بِـزلر، سِـزلر
اين نمونه موجود مختصر ورود به بحث اصلي ما زبان شاعر سيدنظرسيدي ارائه گرديد براي آماده ساختن ذهن مخاطبين سويينخاني.
اما سيدنظر كه بود؟
شاعر از طايفه أرساري مي باشد كه طبق يافتههاي محققين در استان لباب (تركمنستان كنوني) بخش قرهبكهويل روستاي لامما، محله كنان متولد شده است و اغلب عمر خود را در كنارههاي جيحون يا به قول تركمنها آيدريا سپري كرده است . تولد او را بين سالهاي 1768 تا 1775 حدس زدهاند با توجه به اينكه در سال 1975 دويست مين سال تولد شاعر در عشقآباد ومسكو جشن گرفته شد باور عمومي بر آن است كه تاريخ تولد او 1775 باشد. اما محقق دانشمند مرحوم دكترنورمحمدعاشورپور با استناد به مرثيهاي كه سيدي درباره مرگ فرزند سروده وتطبيق آن با بعضي اتفاقات تاريخي سال 1768 حتي كمي بيشتر را براي تولد ايشان قريب به يقينتر مي داند اين تواريخ منطقه هستند متاسفانه در منابع فارسي اطلاعي از تاريخ تولد وفات و نحوه زندگي ايشان يافت نميشود و اطلاعاتي كه امروزه در دست ماست اكثراً از منابع تركمني است آنهم نه اطلاعات شسته رفته بلكه بجد مخلوط و مختلط به تعصبات قومي.
اما اشعار خود شاعر در حوزه و عملكرد ايشان و هم در حوزه زبان براي يك محقق منصف اين امكان را فراهم مي كند كه بتواند پرده ابهام را دريده و حقايق را آنگونه كه نزديك به واقع باشد، روشن سازد.
چرا كه درباره سيدنظر سيدي مسئله اينگونه گره خورده و پيچيده است دو دليل دارد.
اولاً: نام و شخصيت و آثار ادبي ايشان با آثار و نام ديگر شاعر برجسته تركمن به همين تخلص (سيدي) آرتيق محمدسيدي (سيدي خوجه) سهواً خلط گرديده و بعد از مدتي بنا به دلايل سياسي يا تعصبات قومي و يا هر دليل ديگر عمداً و تاكنون ادامه يافته است تاريخ اين روند 1926 بوده است در اين باره محقق گرانقدر عاشورپور، تحقيقات علمي بسيار جالبي را ارائه دادند كه دوستان را به آنجا رجوع مي دهم.
ثانياً:بعد مسافتي كه بين تركمنصحرا و آمودريا وجود دارد و عدم ارتباطي كه در دوره شوروي به علت بسته بودن مرزها به وجود آمده و در نتيجه گسست رابطه گروههاي سويينخان با سهييل خان اين امكان را نداد كه روايت هايي از زندگي و آثار شاعر به اينجاها (اترك گرگان) برسد.
به همين دليل نيز ما هيچ روايتي از سيدي(سيدنظر) از بزرگان خود نشنيديم اما درباره سيديخوجه و ديگران و مختومقلي روايات متعددي به مردم رسيده كه حداقل كمك تحقيقي براي محققين ما مي باشد
دوستان اميدوارم تا اين حد براي مقدمه ورود به بحث اصلي كه همينجا در حضورتان به زبان تركمني ادامه خواهد يافت كافي و اقناع كننده باشد.
در اينجا با تشكر مجدد مي خواهم عرض كنم براي بحث در اين جلسه من نسخه انتخابي مرحوم عاشورپور كه از طرف انتشارات ياغتي در سال 1365 جمع آوري شد مبنا قرار دادهام و در ضمن از دوست فاضل خودم از سبحان سالاري كه در لهجهشناسي سهييل خان ياريام كرد تشكر مي كنم.
• شعر می تواند تاریخ ساز باشداما تاریخ نمی تواند شعرساز باشد
• درادامه این نشست حاجی نورجان آق پژوهشگر وفعال فرهنگ وادب که درچاپ وانتشارکتاب اشعار سیدناظارسیدی نقش اساسی داشته است به ایراد سخن پرداخت وبابیان اینکه شعر میتواند تاریخ ساز باشداما تاریخ نمی تواند شعرساز باشد،خاطرنشان کرد:دردهه های نه چندان دورکامپیوتر نبودودیگرادوات ضروری چاپ کتاب نیزبسیار محدود بود به این خاطر مطالب کتاب بصورت دستی نوشته می شد به عنوان مثال 5/3ماه طول کشید تا اشعارسیدناظارسیدی بصورت دستی نوشته شود.
• وی ادامه داد:با محدودیت هایی که اشاره شد،درآن زمان باتمام تلاش هایی که داشتیم30جلد کتاب شعر«سیدناظارسیدی»چاپ شد.
• حاجی نورجان آق، به نقش شادروان«نورمحمدعاشرپور»درتدوین وویراستاری کتاب شعر سیدناظارسیدی اشاره کرد وگفت: تدوین وویراستاری این کتاب رامرحوم نورمحمدعاشرپوربه عهده داشت وزحمات زیادی دراین عرصه متحمل گردید.
• وی تصریح کرد:باتشکروسپاس ازجمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله که نشست امروز خودرا به بررسی کتاب شعرسیدناظارسیدی اختصاص داده است،جا دارد یاد مرحوم«نورمحمدعاشرپور»را گرامی داشته،زحماتش را ارج نهیم.
• 116-مین نشست جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله با تلاوت آیاتی چندازکلام الله مجیدوپخش سرود ملی جمهوری اسلامی ساعت30/14روزجمعه29آبانماه1394درسالن اداره فرهنگ وارشاداسلامی کلاله باحضورجمعی ازاساتید،هنرمندان،فعالان وعلاقمندان فرهنگ وادب برگزار گردید.
• اجرای برنامه را نوریاغدی زیارتی ازاعضای فعال جمعیت مختومقلی به عهده داشت که وی میان برنامه ها را باقرائت شعرومطالبی ازدنیای فرهنگ وادب به غنای بخش های مختلف برنامه می افزود.
• هنرمندان نوجوان پیش از آغازبخش اصلی نشست،بااجرای برنامه های متنوع توجه حاضرین را جلب کردند:هنرمندنوجوان دیدار سمیع زاده با تکنوازی دوتارآهنگ های غونگرباش مقامی وآت چاپاررا به زیبایی اجرا کرد.همچنین عارفه ارازی شعر یار اولماغیل و آیسا ساری نژادشعرآطی گرک ازمختومقلی فراغی را با تبحرخاصی قرائت کردند.
• براساس اعلام دست اندرکاران جمعیت مختومقلی کلاله 117-مین نشست این تشکل که ساعت14روزجمعه27آذرماه1394برگزارمی شود،به موضوع«بررسی حوزه های ادبی تورکمن»اختصاص دارد.