بازی و سرگرمی‌های کودکانه

منگُز- مُنگز[1] (شاخ ­شاخ گفتن): کودکان در کنار جوی بر روی دو زانو (چمباتمه) می­ نشینند، میان پاهای خود را با ریگ روان خیس پر می‌کنند و با دست های خود به شن ها می­ کوبند. یکی از آنها می­ گوید: "شاخ­ شاخ" و دیگران می­ پرسند: "چه شاخی؟" وی نام تمام حیونات شاخدار را می­ گوید و بچّه­ ها با وی تکرار می­ کنند. در این میان، نام یک حیوان بدون شاخ نظیر شتر و غیره را می­ برد، اگر یکی از آنها اشتباهاً گفته‌ی وی را تکرار کند، بازنده می­ گردد و دست وپای اورا گرفته در آب می­ اندازند. آشکار است این بازی داشتن حواسّ جمع و دقّت می طلبد. این بازی امروزه با نام «پرپر» در میان کودکان معمول است.

قراغُنی[2]: کاشغری در مورد چگونگی این بازی توضیحی ارائه نداده است. همین قدر می­ دانیم که جزو بازی‌های شبانه می باشد.

جَنکلی- ­مَنکلی[3]: تخته­ ای را با طناب از جایی آویزان کرده روی نشسته تاب می خورند. در میان اعراب با نام «دودات» مشهور است امروزه به آن «تاب بازی» می­ گویند.

اَشُق[4] (آشوق//آشیق): گونه‌ای بازی که با پژول بیرون آورده از مفصل پای چهارپایان انجام می­ گیرد. قاب‌بازی. بطوری که دو طرف استخوان را تراشیده و صاف می­ کردند. در این بازی که نوعی مسابقه نیز بود اگر طرف گود استخوان، به طرف بالا می­ایستاد «جیک دورماق» و اگر رو به پائین می­افتاد، «بؤک» یا «جیک بؤک» می­ گفتند.

 

بُذُشدی[5] (بوزوشدی//بویوشدی)- هالای (رقص و آواز با دهل و سورنا): کاشغری جمله‌ی «اوغلان بوزوشدی» را اینگونه توصیف می‌کند: «بچّه­ ها در مسابقه‌ی رقص شرکت کردند». او توضیح بیشتری در مورد چگونگی رقص و بازی مذکور نداده است.

کُچرما اُیُن[6] (کؤچورمه اویون)- اؤن‌دورت: در روی زمین، با چهار خط، تصویرقلعه ای با ده دروازه ترسیم می­شود. کودکان سعی می­ کنند، فندق، یا چیزهای گردی نظیر آن را به سوی درها برانند. به نظر ما شکلی از بازی «نه سنگ» و «سه سنگ» باشد که امروزه معمول است.

اُتُش[7] (اُتُش//اُتُش): کودکان حلقه­وار می­ نشینند. یکی از آنها فرد کنار دستی خود را به طرف یکی از هم‌بازی‌ها هل داده و می­ گوید: "اؤتوش- اؤتوش" یعنی تو هم دوست بغل دستی­ات را هل بده و این کار تا آخرین نفر ادامه می­ یابد.

تَِبُک[8] (تپیک): با ذوب کردن سرب و ریختن آن به شکل بالشتک (ماسوره) درست می‌کنند و روی آن را با پشم بز یا دیگر حیوانات را می­ پوشانند سپس با لگد زدن به آن بازی می­ کنند. و این بازی شکل ابتدایی همان بازی فوتبال امروزی است. ترکان  آن زمان (قرن یازده میلادی) مکان­ های مخصوصی برای اجرای این بازی­ ها و ورزش ها داشتند که به آنها «اُیناغُو ییر»[9] می­ گفتند.

اَتج[10] (آتیج)- گردو بازی: جای گودی بنام «اَتَجلِک»[11] می­کندند و گردو را به سوی آن می­ راندند. شبیه تیله‌ بازی امروز می‌باشد.[12]

تَیِشدی[13]- اسکی: کاشغری، تنها به ذکر یک مثال در مورد این ورزش اشاره کرده است: «اُل آننگ بیرلا تَیِشدی» = «او با آندیگری مسابقه‌ی اسکی داد». به این مسابقه «تَیِیشماق» می­ گفتند.

چلیک- چماق (الک- دولک): کاشغری در تعریف بازی چوگان، با ذکر جمله‌ی «بازی چماق نیز چنین است»، به رواج و وجود این بازی در میان بچّه­ ها اشاره کرده ولی توضیح بیشتری در این مورد نداده است.

قُذُرجُق[14]- عروسک بازی: با عروسک‌هایی که‌ به شکل و قیافه‌ی آدم ساخته می‌شود انجام می گیرد. امروز نیز از رایج‌ترین بازی‌ها در میان دختر بچّه­ هاست.

مترجم: محبوبه هریسچیان



[1] - دیوان‌ لغات‌الترک. تنظیم معلّم رفعت ج 3 ص 269. بسیم آتالای ج 3 ص 363

[2] - رفعت ج 3، ص184 . آتالای ج 3، ص243

[3] - رفعت ج 3، ص281 . آتالای ج 3، ص379

[4] - رفعت ج 2، ص 166. آتالای ج 2، ص 210//رفعت ج 1، ص 280. آتالای ج 1، ص 334

[5] - رفعت ج 2 ، ص 75. آتالای ج 2، ص 93

[6] -رفعت ج 1، ص 406. آتالای ج 1، ص 491

[7] - رفعت ج 1، ص 59. آتالای ج 1، ص 60 آتالای به شکل «اؤتوش» ذکر کرده است

[8] - رفعت ج 1،‌ص 323. آتالای ج 1، ص 386

[9] - رفعت ج 1،‌ص 109. آتالای ج 1، ص 121

[10] - رفعت ج 1، ص 52. آتالای ج 1،‌ص 52

[11] - رفعت ج 1، ص 134. آتالای ج 1، ص 151 آتالای به شکل «اتچیلیک» ذکر کرده است.

[12] - امروز در تبریز و پیرامون آن «جولایا سالدی» گویند. ح. اوموداوغلو

[13] - رفعت ج 3، ص 141. آتالای ج 3، ص 188

[14] -رفعت ج 1، 414. دبیر سیاقی ص 764.

منبع:http://www.gulqayitumudoghlu.blogfa.com/