بازیهای کودکانه در دیوانالغاتالترک محمود کاشغری تألیف: رشاد گنج مترجم: محبوبه هریسچیان
بازی و سرگرمیهای کودکانه
منگُز- مُنگز[1] (شاخ شاخ گفتن): کودکان در کنار جوی بر روی دو زانو (چمباتمه) می نشینند، میان پاهای خود را با ریگ روان خیس پر میکنند و با دست های خود به شن ها می کوبند. یکی از آنها می گوید: "شاخ شاخ" و دیگران می پرسند: "چه شاخی؟" وی نام تمام حیونات شاخدار را می گوید و بچّه ها با وی تکرار می کنند. در این میان، نام یک حیوان بدون شاخ نظیر شتر و غیره را می برد، اگر یکی از آنها اشتباهاً گفتهی وی را تکرار کند، بازنده می گردد و دست وپای اورا گرفته در آب می اندازند. آشکار است این بازی داشتن حواسّ جمع و دقّت می طلبد. این بازی امروزه با نام «پرپر» در میان کودکان معمول است.
قراغُنی[2]: کاشغری در مورد چگونگی این بازی توضیحی ارائه نداده است. همین قدر می دانیم که جزو بازیهای شبانه می باشد.
جَنکلی- مَنکلی[3]: تخته ای را با طناب از جایی آویزان کرده روی نشسته تاب می خورند. در میان اعراب با نام «دودات» مشهور است امروزه به آن «تاب بازی» می گویند.
اَشُق[4] (آشوق//آشیق): گونهای بازی که با پژول بیرون آورده از مفصل پای چهارپایان انجام می گیرد. قاببازی. بطوری که دو طرف استخوان را تراشیده و صاف می کردند. در این بازی که نوعی مسابقه نیز بود اگر طرف گود استخوان، به طرف بالا میایستاد «جیک دورماق» و اگر رو به پائین میافتاد، «بؤک» یا «جیک بؤک» می گفتند.
بُذُشدی[5] (بوزوشدی//بویوشدی)- هالای (رقص و آواز با دهل و سورنا): کاشغری جملهی «اوغلان بوزوشدی» را اینگونه توصیف میکند: «بچّه ها در مسابقهی رقص شرکت کردند». او توضیح بیشتری در مورد چگونگی رقص و بازی مذکور نداده است.
کُچرما اُیُن[6] (کؤچورمه اویون)- اؤندورت: در روی زمین، با چهار خط، تصویرقلعه ای با ده دروازه ترسیم میشود. کودکان سعی می کنند، فندق، یا چیزهای گردی نظیر آن را به سوی درها برانند. به نظر ما شکلی از بازی «نه سنگ» و «سه سنگ» باشد که امروزه معمول است.
اُتُش[7] (اُتُش//اُتُش): کودکان حلقهوار می نشینند. یکی از آنها فرد کنار دستی خود را به طرف یکی از همبازیها هل داده و می گوید: "اؤتوش- اؤتوش" یعنی تو هم دوست بغل دستیات را هل بده و این کار تا آخرین نفر ادامه می یابد.
تَِبُک[8] (تپیک): با ذوب کردن سرب و ریختن آن به شکل بالشتک (ماسوره) درست میکنند و روی آن را با پشم بز یا دیگر حیوانات را می پوشانند سپس با لگد زدن به آن بازی می کنند. و این بازی شکل ابتدایی همان بازی فوتبال امروزی است. ترکان آن زمان (قرن یازده میلادی) مکان های مخصوصی برای اجرای این بازی ها و ورزش ها داشتند که به آنها «اُیناغُو ییر»[9] می گفتند.
اَتج[10] (آتیج)- گردو بازی: جای گودی بنام «اَتَجلِک»[11] میکندند و گردو را به سوی آن می راندند. شبیه تیله بازی امروز میباشد.[12]
تَیِشدی[13]- اسکی: کاشغری، تنها به ذکر یک مثال در مورد این ورزش اشاره کرده است: «اُل آننگ بیرلا تَیِشدی» = «او با آندیگری مسابقهی اسکی داد». به این مسابقه «تَیِیشماق» می گفتند.
چلیک- چماق (الک- دولک): کاشغری در تعریف بازی چوگان، با ذکر جملهی «بازی چماق نیز چنین است»، به رواج و وجود این بازی در میان بچّه ها اشاره کرده ولی توضیح بیشتری در این مورد نداده است.
قُذُرجُق[14]- عروسک بازی: با عروسکهایی که به شکل و قیافهی آدم ساخته میشود انجام می گیرد. امروز نیز از رایجترین بازیها در میان دختر بچّه هاست.
مترجم: محبوبه هریسچیان
[1] - دیوان لغاتالترک. تنظیم معلّم رفعت ج 3 ص 269. بسیم آتالای ج 3 ص 363
[2] - رفعت ج 3، ص184 . آتالای ج 3، ص243
[3] - رفعت ج 3، ص281 . آتالای ج 3، ص379
[4] - رفعت ج 2، ص 166. آتالای ج 2، ص 210//رفعت ج 1، ص 280. آتالای ج 1، ص 334
[5] - رفعت ج 2 ، ص 75. آتالای ج 2، ص 93
[6] -رفعت ج 1، ص 406. آتالای ج 1، ص 491
[7] - رفعت ج 1، ص 59. آتالای ج 1، ص 60 آتالای به شکل «اؤتوش» ذکر کرده است
[8] - رفعت ج 1،ص 323. آتالای ج 1، ص 386
[9] - رفعت ج 1،ص 109. آتالای ج 1، ص 121
[10] - رفعت ج 1، ص 52. آتالای ج 1،ص 52
[11] - رفعت ج 1، ص 134. آتالای ج 1، ص 151 آتالای به شکل «اتچیلیک» ذکر کرده است.
[12] - امروز در تبریز و پیرامون آن «جولایا سالدی» گویند. ح. اوموداوغلو
[13] - رفعت ج 3، ص 141. آتالای ج 3، ص 188
[14] -رفعت ج 1، 414. دبیر سیاقی ص 764.
منبع:http://www.gulqayitumudoghlu.blogfa.com/