مختومقلي فريادگر حق/ ستار فجوري
بيلماين سورانلار آدينگ ، بو غريب آديميز
اصلي گركز يوردي اترك ،آدي مختومقلي دور
نام مختومقلي ، نام اشناست كه در دل هر تركمني جايگاه ويژه اي دارد ، قلم فرسا يي در مورد شخصيت مختومقلي بسي سخت و دشوار از يك نظر و نيز از طرف ديگر هر چقدر قلم فرسايي شود باز هم كم است . ستاره درخشان ادبيات تركمن بي همتايي كه همتا ندارد . در آن دوران هرج ومرج در پايان حكومت نادر شاه پابه عرصه وجود مي گذارد، آن همه ظلم وستمها را شاهد مي شود ، طاقت نياورده ، فرياد دل را به گوش همهُ انسانها مي رساند ، از ظلم ها ، جداييها ، سختي ها ، صبر ،اتحاد ، توكل بر خدا و در يك كلمه انسان بودن نغمه سر مي دهد ، شعرهاي او در كلمه انسانييت را محور همه چيز دانسته و همه را به صراط مستقيم دعوت مي كند . اصولاً شعرهاي مختومقلي با مضامين پر عرفاني همراه مي باشد ، شعر هاي كه الهام گرفته از درد پر التهاب آن عصر مي باشد كه به نمونه هايي از آن اشاره مي كنيم :
دوري از غرور تكبر:
كبر و غرور را يكي از اخلاق نا پسنديده در جامعه دانسته و سعي مي كند انسانها را از آن بر حذر و دور نمايد ، غرور كه موجب نا سپاسي مي شود و انسانها را از صراط مستقيم باز مي دارد ، غرور و تكبري كه موجب غفلت انسان ار خالق خود مي شود و چه زيبا اين موضوع را مختومقلي فراغي بيان مي كند و مي گويد :
« دانا من ديب ميكن لاري اونوتمه افضل من ديب نامردلاره باش قاتمه »
-توكل بر خدا ؛
توكل بر خدا در هر كاري موجب رضايت مندي مي شود ، مختومقلي هم از اين قاعده مستثني نبوده و در كارها توكل بر خداي خود مي كرد
فقير منام سندان ايري يريم يوق بر تسلّي بر گين گونگليمه منينگ
- ايمان به خدا و يقين داتن به خداوند و اينكه سر رشته كارها بدست خداست و هر آنچه به ما مي رسد قضا و قدر الهي است و از طرف خداست،پس با ايماني كامل و مخلص در برابر خدا قرار گرفته و مشكل گشاي خويش را خدا ميداند.
مختومقلي حق آيدار ستايش هر مشكل ايشمه سن سينگ گشايش
-اميد به خدا هميشه در قلب او موجب روشنائي بوده و با اميد زندگي ميكرد و راضي به رضاي الهي بود .
يرادان دان يتميش يدي راضي من يخشي يمان ايش هم گلسه باشيمدان
- مردمي بودن شعرهاي مختومقلي از ويژگيهاي برز آن مي باشد
يغلاب گوزيم ياش اتديم گونگل ايچره نقش اتديم
ايل گونيمه بخش اتديم زبان ايچره عسليم
از ستمها و رنجهاي رسيده ( به خودم و مردم ) ديدگانم پر خون شده است ، همه آنها را در دل پنهان و حفظ كرده ام ، اشعار پر حلاوت و عسل گونه خود را بخاطر آزادي و سر بلندي مردم خويش سروده ام . مختومقلي نه تنها در انديشه مردم زمان خود بود، بلكه براي نسلهاي آينده نيز مي انديشد و مي گويد:
مختومقلي سوزله هر نه بيلانينگ اوزينگه كمليك بيل آيدمان اولانينگ
تراشلاب شاغلاتغين گونگله گلانينگ سندان سونقگي لاري يادگار بولار
و اما امروز جمعيت كثيري از تركمن صحرا آمده اند تا مختومقلي را در آرامگاه ابدي وي زيارت كنند نگاهي به آن سوي تپه ها به كوه سونقگلي داغي به گردنه((ناي باده)) كه محل عبورومرور تركمن ها بوده ، كوه سونقگي داغي كه مختومقلي بعنوان پشتيبان از آن ياد مي كند.
اي سوديگيم سونگي داغي داغدانلي دور بيلينگ سنينگ
خولانشيب كروان اوتر ني باداي دور يولينگ سنينگ
ستار بردي فجوري