کشف ژن سربازان مغول و اسکندر در مردم افغانستان و پاکستان خبرگزاری میراث فرهنگی
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ بینالملل ـ محققان ژنتیک با ردیابی شواهد ژنتیک درانسان ها و اقوام کنوی جهان؛ توانستند پرده از برخی اختلاطهای قومی و نژادی بردارند که با گزارشهای تاریخی از حملات و تهاجمات اقوام به سرزمینها و اقوام گوناگون مطابقت دارد. این دانشمندان اکنون میتوانند اطلس تاریخی اختلاط اقوام و نژادهای بشر را ترسیم کنند.
به گزاش" نیچر"،به استناد نتایج بدست منتشر شده از سوی گروهی از محققان ژنتیک دانشگاه آکسفورد، مردمان "کالاش" ساکن رشته کوههای هندوکش درپاکستان کنونی، حامل ژنهایی هستند که احتمالا ریشه در مردمان اروپایی دارد که باید توسط ارتش اسکندر مقدونی از اروپا به شرق راه یافته باشد.
طبق همین گزارش، تاریخ بشر از تهاجمات نظامی و بردهداری وتجارت برده گرفته، تا انواع مهاجرتهای غیر نظامی، همگی همراه با حوادث دیگر وعمدتا روابطی درهم برهم، درنهایت منجربه نوعی تداخل نژادی وقومی، میان اقوام کاملا مجزا ازهم شده که این اختلاط قومی اکنون درساختار ژنتیک نوادگان آنها یعنی انسانهای امروزین،ثبت شده وآثار آن همچنان باقی است. آثار این اختلاط قومی ثبت شده برساختار ژنتیک مردمان امروز همچنان قابل ردیابی است ،درنتیجه محققان میتوانند با ردیابی این تحولات درزنجیره وساختار ژنتیکی و استخراج اطلاعات ژنتیکی جمعیت های زنده کنونی، نوعی اطلس تاریخی از این گونه اختلاط قومی ترسیم کنند.
دراین بررسیها،یافتههای جدید، به عنوان یک نقشه برمحور ارتباطات متقابل ارائه شده که طی آن پژوهشگران با استفاده از روشهای آماری توانستهاند اطلاعات جالبی درباره زمان و نحوه تداخل قومی دربرخی جمعیتهای قومی مختلف ، تا 4000 سال پیش بدست آورند.
محققان این اطلاعات را با توجه به توالی DNA حدود 1490 نفر انسان متعلق به 95 گروه جمعیتی کاملا مجزا ومتمایز ازهم در سراسر جهان و نیز ازطریق آزمایش تقریبا 1500 هزار مورد واریاسیون تغییرات یک حرفی درDNA افراد که به عنوان SNP ها شناخته شده، بدست آوردهاند.
بنا به همین گزارش، مطالعه 80 مورد از جمعیتهای قومی نشان از شواهدی موثق از اختلاط ژنتیکی دراین گروههای انسانی داردکه با بسیاری از حوادث تاریخی وگزارشهای تاریخیکه میتواند سبب این اختلاط قومی و نژادی باشد، همخوان است. به گفته محققان، مطابقت این یافتههای ژنتیک با اسناد ثبت شده تاریخی بر اعتبار وصحت این نتایج میافزاید.
ردیابیهای ژنتیک با گزارشهای تاریخی از مهاجرت یا حملات اقوام تطابق دارد
به عنوان نمونه اسناد تاریخی حاکی از آن است که اقوام "هزاره "ساکن درافغانستان و پاکستان تاحدی از نسل مهاجمان مغول بودهاند. اکنون تحقیقات ژنتیک نیز این نکته را کاملا تایید کرده و نشان داده است که DNA مغولان درست درزمانی که امپراتوری مغول از نظر تاریخی و جغرافیایی، درحال گسترش درمنطقه بوده، درمیان مردم وقوم "هزاره" وارد شده است.
نمونه دیگر کشف نوعی تداخل نژادی است که صرفا دراین مطالعات روشن شده و پیش از این کاملا ناشناخته بوده ، تداخل ژنتیک اروپاییان با مردم وقوم "تو" در چین امروز است. مطالعات اخیربر روی توالی DNA مردم قوم "تو" از مردمان چین امروزی خبر از تداخل اروپاییان با جمعیت یا قوم شرقی "تو" دارد و نشان میدهد که اروپاییان همانند یونانیان امروزین، در حدود 1200 سال قبل ازمیلاد، با جمعیتهایی از شرق آسیا درآمیخته بودند.
منبع این تداخل نژادی و ورود DNA اروپایی درمیان اقوام چینی نیز باید تاجرانی باشند که درهمان روزگار از جاده ابریشم گذرکرده و حدفاصل شرق و غرب رفت وآمد داشتهاند. بنابراین میتوان گفت که این مورد نوعی تداخل نژادی آرام و تدریجی بوده که هرچند درگزارشهای تاریخی نیامده،اما کاملا قابل پذیرش و طبیعی است.
نمونه دیگر نیز کشف DNA غریبه در میان جمعیت قومی کاملا منزوی "کالاش" در درهای دورافتاده درپاکستان است که شواهدی از ورود آن توسط مردمان خاورمیانه ویا اروپا دارد (محققان هنوزنتوانستهاند منبع جغرافیایی این DNA بیگانه را دقیقا روشن کنند که از اروپا بوده یا از خاورمیانه بوده است) ورود این DNA بیگانه دراین اقوام نیز حدفاصل 990 تا 210 پیش از میلاد بوده است. یعنی دورهای که به استناد تاریخ، نوعی همپوشانی ومطابقات زمانی با حمله اسکندرمقدونی دارد. همچنین درسنت های محلی کالاش نیز روایاتی هست که نقل می کند مردمی از نسل سپاهیان اسکندر مقدونی هستند. هرچند دراین مورد نیزهیچ گونه گزارش تاریخی رسمی از این اختلاط قومی دردست نیست.
روش کشف نشانههای اختلاط قومی
ترسیم این الگوی ژنتیک اساسا بر روند" بازترکیب "درساختارهای ژنتیکی استواراست. به این معنا که به طور طبیعی به غیر از کروموزمهای تعیین کننده جنسیت، تمامی کروموزمهای موجوددر سلول انسانی که از هریک از والدین به ارث برده میشود ،شکل مشابهی دارند. (اگرچه که کاملا هم یکسان نیستند )این توالی کروموزمی هنگام تولید کروموزمهای نسل جدید، با ترکیب حلقههایی از هرنمونه مجزا، با یکدیکر ترکیب میشوند. سپس این کروموزمهای تازه تشکیل شده، وارد سلولهای اسپرم و تخمک میشوند. اندازهی این حلقههای کروموزمی نیز از نظر زمانی نقش تعیین کنندهای دارد زیرا اثر ورود هرDNAبیگانه یا تازه درادامه توالید، نسل به نسل کاهش مییابد، این موضوع، برای محققان نقش یک تایمر را بازی میکند که اگر در ژنوم انسانهای مدرن باقی مانده باشد، اندازه و درازی آن میتواند روشن کند که این اختلاط ژنتیکی تقریبا درچه زمانی یا دوره تاریخی رخ داده است.
با اینحال، این مطالعات باوجود جذابیت ویافتههای نوین آن، محدودیتهایی نیز دارد. برای نمونه ژنوم انسان مدرن همیشه هم حامل DNAگروههای قومی ونشانگرمنبع اصلی اقوام وارد شده نیست. به ویژه درمورد اختلاط های قومی که احتمالا در زمانهای قدیمیتری رخ داده و به مرور بدون برجا ماندن بازماندهای مستقیم و بی واسطه از خود، ازمیان رفتهاند.
"سیمون مایرز "متخصص آمارازدانشگاه آکسفورد و از پژوهشگران فعال دراین پروژه با اشاره به همین نکته میگوید: امیدواریم درآینده بتوانیم منابع یا آن الگوی ژنتیک کهنتر را نیز با افزودن دادههای بدست آمده به نمونهDNAهای باستانی موجود ، پیدا کنیم . با این همه حتی دراین صورت هم بسیار دشوار است که بتوان دقیقا منابع اختلاط نژادی اقوامی را که درمیان گروههای مشابه ژنتیکی صورت گرفته، به دقت تعیین کرد.
همچنین جداکردن دقیق گروههای مشابه ژنتیکی ازگروههای مشابه ژنتیکی دیگردراقوامی که درگیر امواج متعددی و پی درپی چندین گروه جمعیتی درطول زمان بودهاند، بسیاردشوار است.
میترااسدنیا
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۰۱ ساعت 9:7 توسط محمد قجقی
|